دلایل طلاق در دوران میانسالی/انتظارات نابجا از همسر
تاریخ انتشار: ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۲۴۵۴۸۹
مریم داودوندی متخصص مشاوره و روانشناس، در گفتگو با خبرنگار مهر، اظهار داشت: اگرچه انتظار میرود که با گذشت سالها از زندگی مشترک، زوجین به درک متقابل و تفاهم نسبی برسند ولی بارها مشاهده میشود که مقایسه و انتظارات زیاده از حد توسط یکی از طرفین و یا گاهی هر دو طرف باعث میشود این زوجهای میانسال درصدد طلاق و جدایی برآیند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی تصریح کرد: اهمیت دادن افراطی به ارضاء کامل نیازهای شخصی از یک سو و توجه به زندگی افراد مشهور به عنوان الگویی از یک زندگی پرزرق و برق و کامل از سوی دیگر، این پیام را با خود دارد که افراد در تمام اوقات زندگی زناشویی باید خوشحال و راضی باشند و اگر این انتظارات تحقق نیابد تصور بر این است که مشکلی در رابطه زناشویی وجود دارد.
این روانشناس با بیان اینکه رضایت از زندگی مشترک یک امر نسبی است؛ افزود: زندگی مملو از فراز و نشیب است و نمیتوان از همسر خود توقع افراطی داشت. اغلب افراد میانسالی که تمایل به ترک زندگی دارند عمده دلیل درخواست طلاق را ناکافی بودن پاسخگویی همسر خود میدانند و انتظار دارند بعد از سالها زندگی اکنون در اوج لذت و کامیابی باشند در حالی که این یک توقع و انتظار افراطی است.
داودوندی گفت: اگر در زندگی زناشویی همهچیز، شما و نیازهای شما باشد، ازدواج و زندگی خانوادگی بیش از چندین سال تداوم نخواهد داشت. بطور مثال برخی از مردانی که فقط به آسایش و نیازهای خود میاندیشند بر این باورند که همسر آنان باید همیشه شاد و کامل باشد و پذیرای آثار گذشت زمان در همسر خود نبوده و مهمتر آنکه تأثیر گذشت زمان بر ظاهر خود را نیز نمیبینند. آنان بر این باورند که با یک همسر جوانتر میتوانند به شکل بهتری به دنبال شور و هیجان، تازگی و گرفتن تحسین باشند که این نگرش و رفتار غیر طبیعی است و باید کنترل شود.
این مشاور خانواده ادامه داد: طلاق در میانسالی هر چند با تصور رهایی از سالها درد، رنج و تنهایی انجام میشود، اما حقیقت بسیار متفاوت است، این افراد اغلب بعد از طلاق دچار مشکلات عمیق روحی و روانی میشوند. از دست دادن خانواده با فرزندان نوجوان و حتی بزرگسال، تغییر نگرش اطرافیان و خویشاوندان، این افراد را دچار چالشهای بعدی نظیر انزوا و اضطراب میکند.
وی ابراز کرد: تحقیقات نشان میدهند که افزایش علائم افسردگی از عوارض این اتفاق است. برای مشاوران دیدن افراد میانسالی که پس از طلاق دچار اضطراب، استرس مزمن یا افسردگی شده اند چیز عجیبی نیست. در بسیاری از افراد طلاق میتواند موجب بروز علائمی مانند کابوس یا به یاد آوردن حوادث تلخ گذشته به طور مکرر شود، که البته نمیتوان از آن به سادگی گذشت.
داودوندی خاطرنشان کرد: از ابتدای ازدواج و به هر میزان که از زمان ازدواج میگذرد زن و شوهر باید تلاش کنند که انتقادگری، تحقیر و توهین به همسر را در زندگی زناشویی وارد نکنند و یا تلاش در حذف آن نمایند تا در طول زمان علاقه و احساس مثبت در آنها کم رنگ تر نشود. یکی از الزامات روابط مطلوب زناشویی، داشتن تفریحات مشترک و مورد علاقه طرفین است؛ ورزشها و بازیهای رقابتی، سفرهای تفریحی، یادگیری هنرهای دستی، نقاشی و…، از اموری هستند که دقایق و خاطرات خوشی را خلق میکنند و سبب میگردند زوجین صمیمیت و روابط دوستانه خود را ارتقا دهند.
کد خبر 5164387منبع: مهر
کلیدواژه: طلاق روانشناسی مراکز مشاوره شهرداری تهران شورای شهر تهران سازمان تامین اجتماعی وزارت آموزش و پرورش علی اصغر مونسان ویروس کرونا متروی تهران محسن حاجی میرزایی هوای سالم قوه قضاییه سامانه بارشی کمیته امداد امام خمینی ترخیص کالا شرکت مترو تهران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۲۴۵۴۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت یک دلداگی به همسر؛ مرد ایرانی ۲۵ سال در دریا سرگردان بود! +تصویر
کاجامه خوس... او ۲۵ سال تمام است ک در اتاقکی در گوشهی قایق فرسوده خود، یکه و تنها در دریا زندگی میکند. او ۲۵ سال پیش لیلا (همسر زیبایش) را در دریا از دست داد و با مرگ همسرش زادگاه خود خشکبیجار را ترک گفت... دو اسلحهی روسی به مبلغ هفت قران از دو ملوان روسی که آن روزگار در کشتیهای تجارتی کار میکردند خرید و با قایق ماهیگیری خود، زندگی در دریا و مردابهای دوردست و خالی از سکنه را آغاز کرد...
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، عبدالله یک جوان عادی گیلک بود که در سال ۱۳۲۸ لیلا همسر عزیزش را در از دست داد. از آن پس اما او دیگر عادی نبود و هرگز هم آن آدم سابق نشد. به قایقی کوچک نشست، سر به دریا گذاشت، و در اتاقک محقر روی قایقش به زندگی ادامه داد. با ادامه پیدا کردن این وضعیت کمکم در میان محلیها به «کاجامه خوس» معروف شد یعنی فردی که در کجامه [اتاقک کوچکی که در قایقش ساخته بود] میخوابد و شد قهرمان بسیاری از شعرهای گیلکی عاشقانه. در اردیبهشت ۱۳۵۳ گروهی از صیادان محلی کاجامه خوس را پس از مدتها بیخبری در قایق فرسودهاش دیدند. این ماجرا اینقدر عجیب بود که بلافاصله گزارشش در روزنامهی اطلاعات (۲ اردیبهشت ۵۳) به این شرح منتشر شد:
«کاجامه خوس» پیر افسانهای گیلان که زندگی حیرتانگیز او در اشعار محلی گیلک و فولکلور این قسمت از کشور ما اثر فراوان داشته زنده است!
دیروز [چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۵۳] جمعی از صیادان محلی، پس از سالها بیخبری از این مرد افسانهای، بار دیگر او را در قایق کهنه و فرسودهاش که از ۲۵ سال پیش تنها خانهی اوست، یافتند.
خبر زنده بودن «کاجامه خوس» بهسرعت در گیلان دهان به دهان گشت و یک بار دیگر جمعی از شعرا و محققین فولکلور گیلان به سراغ او رفتند تا مردی را که یک ربع قرن، به امید دیدار «لیلا» همسر از دسترفتهاش، در دریا سرگردان است، از نزدیک ببینید.
پیر کاجامه خوس در سراسر جهان تنها کسی است که چنین زندگی حیرتآوری دارد: او ۲۵ سال تمام است ک در اتاقکی در گوشهی قایق فرسوده خود، یکه و تنها در دریا زندگی میکند. در تمام این مدت یک بار پایش را به میان مردم نگذاشته، نه نام خود را به یاد میآورد و نه از گذشت روزگار خبری دارد.
آنها که از گذشته «کاجامه خوس» خبر دارند میگویند:
سرنوشت او این است که یکه و تنها در دریا بمیرد و قصهای به قصههای شورانگیز دلدادگی زمان ما افزوده شود.
او ۲۵ سال پیش لیلا (همسر زیبایش) را در دریا از دست داد و با مرگ همسرش زادگاه خود خشکبیجار را ترک گفت... دو اسلحهی روسی به مبلغ هفت قران از دو ملوان روسی که آن روزگار در کشتیهای تجارتی کار میکردند خرید و با قایق ماهیگیری خود، زندگی در دریا و مردابهای دوردست و خالی از سکنه را آغاز کرد...
حالا پس از سالها او در ساحل مرداب نیلیرنگ بندر پهلوی جایی که جز صدای مرغان وحشی و نجوای باد در دل برگهای درختان صدایی نیست، اقامت گزیده است...
خبرنگاران ما در رشت و بندر پهلوی که دیروز [چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۵۳] ساعتی را با «کاجامه خوس» گذراندهاند، مینویسند: با گذشت هر بهار یک خط به بدنهی قایق خود و یک خط به درخت قطوری که با آن الفتی دیرینه دارد، میکشد تا به حال ۲۵ خط به نشانهی ۲۵ سال سرگردانی در دریا به تنهی درخت و قایق او کشیده شده است... خوراک او ماهی و مرغان دریایی است... شبهای جمعه، چند فانوس در اتاقک داخل قایق خود برمیافروزد و چشم به راه لیلا میماند. تا سپیدهدم در خیال، با همسر از دسترفتهاش گفتوگوها دارد...
مردم میگویند: نام اصلی کاجامه خوس عبدالله است... و دهها شعر محلی و ترانههای فولکلوریک و بومی که با زندگی گیلانیها عجین شده، یادآور خاطرات اوست.
ترجمهی یکی از این اشعار چنین است:
عبدو، بیا که دیگر کلبهی تو سوخت...
و تنها پاروهای نیمسوختهات به جا مانده...
بیا عبدو، ای پیر دریا که قایق خانهی توست
بیا که فانوس است هم خاموش است
مبادا... که اسیر توفان شده باشی
باد میوزد...
موجها را میلرزاند...
و عبدو سرگردان در دریاست...