نقش کشورهای عربی در قاچاق زنان و دختران
تاریخ انتشار: ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۲۵۰۹۳۲
فرارو- معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده برخی کشورهای عربی منطقه را متهم کرده که در "قاچاق زنان و دختران سهم بسزایی دارند و در سطح بینالملل و سازمانهای بینالمللی با آنها هیچ برخوردی نمیشود." او همچنین از رییس مجلس خواسته که سریعتر لایحه مبارزه با قاچاق انسان را در مجلس به تصویب برسانند.
معصومه ابتکار معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده با اشاره به موضوع قاچاق انسان و خطر آن برای دختران و زنان کشور، ضمن جهانی خواندن این مسئله از نقش فضای آنلاین در این باره سخن گفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ابتکار با تاکید بر آگاهی برای فعالیت در فضای آنلاین افزود: "در مورد چنین مسائلی اولین موضوع آگاهی در مورد مخاطرات شبکههای قاچاق و سوء استفادههایی است که اتفاق میافتد و بخشی از آن به سواد دیجیتال مربوط است، در فضای مجازی برخلاف فضای واقعی که افراد را میشناسیم و اساس روابط اعتماد است، در فضای مجازی اساس روابط بر بیاعتمادی است که آموزش کافی داده نشده و در واقع این موضوع یکی از پیشنهادهای ما برای آموزش در سطح دبستان است."
معاون اموز زنان و خانواده رئیس جمهوری با اشاره به متلاشی کردن باندهایی که اخیرا توسط نیروی انتظامی و وزارت کشور و نهادهای بینالملی اتفاق افتاده است، بیان کرد: «احتمالا باندهای دیگری هم باشند به خصوص باندهای بینالمللی، پس مهمترین مسئله آگاهی و نظارت دستگاههای امنیتی و نظارتی است.»
او در مورد قانون مبارزه با قاچاق انسان گفت: "الان مدتی است که پرداختن به این قانون در مجلس متوقف مانده، این قانون به همه ابعاد قاچاق و خرید و فروش آن پرداخته و از رئیس مجلس شورای اسلامی درخواست دارم تا سریعتر به این موضوع بپردازند و آن را تصویب کنند. چون این قانون میتواند راه بسیاری از سوءاستفادهها را ببندد و به کمک دختران بیاید و همچنین لایحه تامین امنیت زنان هم در این زمینه ورود کرده که امیدواریم این لایحه هم به سرانجام برسد."
ابتکار با اشاره به نقش برخی کشورهای منطقه در قاچاق دختران و زنان و گفت: «برخی کشورهای عربی در مسئلهی قاچاق زنان و دختران سهم بسزایی دارند و در سطح بینالملل و سازمانهای بینالمللی با آنها هیچ برخوردی نمیشود، یکی از علتها این است که پشتوانه مالی بسیار بالایی دارند و خیلی از افراد را به عنوان کارگرهای خانگی جذب میکنند.»
او از کشورهای اروپایی و مجامع بین المللی در این رابطه انتقاد کرد که ارادهای که برای مقابل با این پدیده نیاز است دیده نمی شود او گفت: "خیلی از آن جاها نیز مقصد این دختران است."
او کشورهای اروپایی را به دوگانگی در بحث حقوق بشر متهم کرد و افزود "گاهی هزاران دختر به همان کشورهای اروپایی قاچاق میشوند و در صنعت پورن و مسائل جنسی مورد استفاده قرار میگیرند و سکوت عجیبی در این رابطه وجود دارد، چون آنها دریافت کنندهی این خدمات هستند و آنقدر از نظر مالی در این موضوع پشتوانهی قوی وجود دارد که خیلی وقتها چنین مسئلههایی اصلا دیده نمیشود."
اردیبشهت امسال الکس سردسته باند بزرگ قاچاق زنان و دختران در مالزی دستگیرو به ایران باز گردانده شدبه گزارش فرارو، بحث قاچاق انسان به ویژه زنان و دختران از مسائل مهم اجتماعی کشور است که از حساسیت بالایی برخوردار است. هر چند وقت یکبار پلیس اعلام می کند که باندهای قاچاق انسان را متلاشی کرده است. اما درباره قاچاق زنان و دختران کمتر سخن گفته می شود.
قاچاق انسان از ایران به کشورهای دیگر بیشتر از مرزهای جنوبی و غربی وبه ویژه از طریق امارات و ترکیه انجام می شود.
در لایه زیرین قاچاق زنان و دختران بحث دختران فراری از خانه است که از دهه هفتاد به بعد آرام آرام تبدیل به یک چالش شده است.
کارشناسان از جمله دلایل فرار از خانه کودکآزاری، خشونت خانگی، محدودیتها، و نیز مشکلات و اختلافات درون خانواده را میدانند. عمده دختران و زنان فراری برای کمک به مراجع دولتی مراجعه نمیکنند و اغلب گرفتار باندهای فساد میشوند.
این باندهای فساد با باندهای قاچاق انسان ارتباط نزدیکی دارند و نهایتا برخی از دختران و زنان فراری را به کشورهای دیگر منتقل می کنند و از آنها سوء استفاده های جنسی می کنند.
در یکی از این موارد اردیبهشت ماه سال جاری فردی به نام شهروز سخنوری مشهور به "الکس" بعنوان سردسته باند قاچاق دختران ایرانی در مالزی دستگیر و به کشور باز گردانده شد. بر اساس گزارشها الکس نفراول «بزرگترین باند قاچاق دختران ایرانی به خارج از کشور بوده است.»
او به همراه مادرش و یک دختر دیگر معروف به "مانلی اقدام به تأسیس باند اسکورت دختران ایرانی کرده بود. براساس گزارش رسانهها «درآمد وی از فروش هر دختر ایرانی ماهانه ۱۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان بود.»
ادعا شده بود که الکس دختران مورد نیاز خود را "از میان دخترانی انتخاب میکرد که تصاویر برهنه خود را در اینستاگرام به اشتراک گذاشته بودند."
دیگر اعضای باند نیز در داخل و خارج از کشور با همکاری اینترپل دستگیر شدند.
درباره باند الکس گفته شده بود که او با برخی مقام های دولتی پر نفوذ تبانی کرده تا بتواند در موارد خاص از نفوذ آنها استفاده کند. گفته می شد در پرونده الکس فردی با نام مستعار "دُکی" از مسئولان بانفوذ دولتی بود که در چند مورد دختران باند الکس را از بازداشت نیروی انتظامی آزاد کرده بود.
ماجرای باند الکس موردی رسانهای شده است. اخیرا بحث قاچاق دختران به ترکیه بحثی جدی است. ارتباط برخی اینفلوئنسرهای مشهور با مافیای قمار نیز به این موضوع دامن زده است.
درباره قاچاق دختران به کشورهای حوزه خلیج فارس نیز حرف و حدیث زیاد است اما پلیس و مقامات رسمی هیچ گاه به طور جدی و قاطع این موضوع را تائید نکرده است.
از این جهت سخنان معصومه ابتکار اهمیت بالایی دارد.
در داخل کشور رسانهها کمتر در مورد قاچاق زنان و دختران سخن می گویند چرا که آمار و اطلاعات روشنی در این باره منتشر نمی شود و ماجرا به نوعی حساسیت امنیتی پیدا کرده است. بیشتر فعالیت های رسانهای هم در این زمینه برای مقابله با فعالیتهای شبکه های اجتماعی صورت می گیرد.این در حالی است که این پدیده ریشههای عمیق اجتماعی و فرهنگی دارد.
در سال گذشته روزنامه جام جم وابسته به صداو سیما در گزارشی با عنوان «شکار ناموس در اینستاگرام» از قاچاقچیانی که در شبکههای اجتماعی دختران ایرانی را به کشورهای حاشیه خلیج فارس قاچاق میکنند، خبر داد. جام جم نوشته بود که رده سنی دخترانی که برای این کار انتخاب میشوند، ۱۸ تا ۲۸ سال است.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قاچاق زنان و دختران معصومه ابتکار قاچاق زنان و دختران دختران ایرانی دختران و زنان قاچاق دختران قاچاق انسان بین المللی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۲۵۰۹۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شاد، اما خسته!
این بخش کوتاهی از یکی از برنامههای شبکهای فارسیزبان است که بهتازگی تعطیل شده است اما فارغ از همه پیشزمینهها و قصاوتهایمان نسبت به اهداف این شبکه و زیرسؤال بردن نهاد خانواده، واقعا تحقیقات علمی چنین نظری دارند؟ زنان بدون فرزند، زندگی شادتری نسبت به مادران دارند؟ این سؤالی است که مرور برخی از پژوهشهای علمی و گفتوگو با کارشناسان این حوزه، میتواند به آن پاسخ بدهد! «این نتایج علمی، از کدام دادههای بهدست آمده حرف میزنند؟ کدام مادران؟ در کدام مناطق؟ با کدام ساختار شخصیتی؟» این را فیروزه روستا، متخصص و مشاور سلامت مادران میگوید که تحقیقاتی اینچنینی را رد میکند و معتقد است که بدون شک، تعریف شادی در آدمهای مختلف، متفاوت است: «برخی افراد، ساختار شخصیتیشان بهگونهای است که انرژی بالایی دارند و بهطور کلی شخصیتی برای مادری کردن دارند؛ این افراد اگر مادر نباشند و مادری نکنند، غمگین خواهند بود. اما از طرف دیگر، برخی افراد استقلال بیشتری دارند، انرژیشان را از تنهایی و سکوت میگیرند و ممکن است با مادری کردن، آنچنان که باید، ارتباط برقرار نکنند.» در واقع خانم روستا میگوید که نمیتوان خوشحالی از مادر بودن یا نبودن را به همه آدمها و همه زنان ارتباط داد؛ بلکه این موضوع ارتباط مستقیمی به ویژگیهای شخصیتی آن زن دارد. پس تحقیقاتی که همه زنها یا قریب بهاتفاق آنها را در یک دسته جای میدهد و راضی یا ناراضی از مادری خود میداند، تحقیقات جامع و کاملی نیستند و نمیتوان به آنها استناد کرد.چیزی شبیه گرسنگی
آنچیزی که نمیتوان آن را پنهان و کتمان کرد، غریزه مادری است که نهفقط در وجود انسانها، بلکه در وجود حیوانها هم به شکلی ویژه وجود دارد. موضوعی که فیروزه روستا آن را به گرسنگی و نیاز به غذا خوردن تشبیه میکند: « خب بر کسی پوشیده نیست که اگر انسان از نیازهایش عبور کند و به آنها پاسخ بدهد، حالش بهتر و انسان شادتری خواهد بود.» به نظر میرسد که اگر از منظر علمی و پژوهشی هم بخواهیم تبعات خوشحالی یا ناراحتی مادر بودن را بررسی کنیم، پاسخ دادن به نیاز و غریزه مادری، باعث میشود که آن زن، فردی شادتر از کسی باشد که این غریزه را نادیده گرفته استکلیشهای است اما واقعیت دارد؛ اینکه دختران از همان دوران کودکی و در بازیهایشان هم همیشه نقش مادر را دارند؛ آنها برای بچههای کوچکتر از خودشان یا عروسکهایشان نقش مادر را ایفا میکنند. اتفاقی که البته صرفا مختص به کشور ما نیست که آن را محصول سنت و فرهنگ ایران بدانیم بلکه عروسکبازی و مادری کردن، یک بازی بینالمللی برای دخترانی در هرکجای این جهان است. موضوعی که نشاندهنده ریشه ذاتی دختران به مادر بودن و فرزند داشتن است.این ماجرا تا آنجا پیش رفته است که حتی بهزیستی هم یکی از بندهای قوانینش را به دختران مجردی اختصاص داده است که تمایل به فرزندخواندگی دارند؛ دخترانی که نیاز به مادری کردن در وجودشان ریشه دارد و حالا بههر دلیلی، شرایط ازدواج و فرزنددار شدن برایشان مهیا نشدهاست! حالا چه میشود کرد؟ بهزیستی دومین اولویت درخواستهای فرزندخواندگیاش بعد از زن و شوهری که هیچوقت صاحب بچه نشدهاند را به این دختران مجرد و سپس به زن و شوهری که بچهای دارند و تمایل دارند فرزند بعدیشان، فرزند خونی خودشان نباشد اختصاص داده است. در واقع این نیاز آنقدر جدی است که در اولویت دوم قرار گرفته است و اتفاقا خبرها و آمارهای بهدست آمده نشان میدهد که استقبال و تقاضای دختران جوان از این قانون، بیشتر از آن چیزی که پیش از این تصور میشد؛ انگار که حالشان با داشتن بچه، بهتر است!
این ظاهر نهچندان شاد!
اما چرا آنچه ما در جامعه از یک مادر میبینیم، چندان شاد و خوشحال به نظر نمیرسد؟: «واقعیت این است که انتظاری که جامعه امروز از زنان و مادران دارد، با ۴۰سال پیش فرقهایی جدی و اساسی دارد. زنان در چنین جامعهای باید زیبا و خوشاندام باشند، از منظر علمی و اجتماعی، حرفی برای گفتن داشته باشند، مادری ایدهآل باشند، از همسرشان حمایت کنند، حواسشان به پدر و مادرشان باشند، اوضاع خانه را همیشه در بهترین حالت خود نگه دارد و...خب همه اینها باعث میشود که زن، انرژی زیادی صرف کند، خسته شود و نتواند از مادری کردن که حالا به همه مسئولیتهای قبلیاش اضافه شده، آنطور که باید لذت ببرد و شاد و خوشحال به نظر برسد.» خانم روستا به «جامجم» میگوید که زنان بهواسطه مادری کردن و مادر بودن، نیاز به حمایتهای بیشتری از آنچه امروز در حال اجراست، دارند تا بتوانند دوباره خوشحالی واقعی و وجودی خودشان را ابراز کنند: «آنوقت است که میتوانیم بگوییم مادران، به سبب پاسخ به غریزهشان و از طرف دیگر بهدلیل حمایتهایی که از آنها میشود، افراد شادتری نسبت به کسانی هستند که فرزندی ندارند.» اما این حمایت چقدر عملی میشود؟ به نظر میرسد که در روزگاری که همه دولتها به سمت افزایش جمعیت میروند، لازم است که فکری به حال ارتباط عاطفی و پیوند عمیق و امنیتی که فرزند از مادرش میگیرد، بکنند. آنوقت است که اگر مادری بداند بعد از بچهدار شدن و استراحت لازم، سرکارش برمیگردد و صندلیاش برای او حفظ خواهد شد، خوشحال خواهد بود. در غیر این صورت، از مادری که همه مسئولیتها بر دوش اوست، شغلش را از دست داده، بیخوابی میکشد، خسته است و... چه انتظاری برای شاد بودن داریم؟: «در این میان فراموش نکنید که بخش قابلتوجهی از این حمایتهای لازم، از سمت پدران و همسران است که تامین میشود و زمینه را برای حال خوب مادر فراهم میکند.»
نرگسخانعلی زاده - گروه جامعه