بازیگران و کارگردانهای سرشناس،پیش از شهرت چه مشاغلی داشتهاند؟
تاریخ انتشار: ۱۹ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۲۵۹۴۶۵
البته این معمولا درباره ستارههای محبوب و پرطرفدار و کارگردانهای درجه یک صدق میکند و تمکن مالی آنها غیرقابل انکار است اما همه سینماگران به ویژه در کشور ما وضع مالی آنچنان ویژه و ممتازی ندارند و فقط فعالیت آنها در سینما و نام و اعتبارشان، این تصور را در جامعه ایجاد میکند. آن عده سینماگران پرآوازه و موفقی که برخی از مردم به زندگی و حرفه بعضا پردرآمد آنها غبطه میخورند، یکشبه به چنین جایگاهی نرسیده و چه بسا مسیر پرسنگلاخ و پرمرارتی را طی کردند و شغلهای سختی را از سر گذراندهاند.
بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علیرضا خمسه
دستفروش
علیرضا خمسه، کمدین محبوب و موفق تلویزیون و سینمای ایران که این شبها با شکل و شمایل جدیدی در سریال تلویزیونی «چوبخط» حضور دارد، از معدود ستارههای سینمایی ماست که صادقانه و با افتخار از گذشته خود یاد میکند و همه تجربیاتی که با کار در مشاغل مختلف به دست آورده را در بازیگری و در نقشهای مختلف به کار میگیرد. شاید ندانید که بازیگر شاه نقش پنجعلی، در کودکی و نوجوانی و برای کمک به اقتصاد خانواده، در تابستانها کارگری و دستفروشی میکرد.
منوچهر هادی
راننده
منوچهر هادی که در سالهای اخیر یکی از پرکارترین کارگردانهاست و آثار پرمخاطب و پرفروشی میسازد و کاروبارش سکه است، یکی از افرادی است که با تلاش و پشتکار به این مرحله رسید. هادی در سالهای دور در گروه تدارکات سینما فعالیت میکرد و آنطور که خودش در گفت و گویی اعلام کرد، راننده ابوالفضل پورعرب در فیلم «قاصدک» (محصول ۱۳۷۵ به کارگردانی قاسم جعفری) بود. هادی بهتدریج با انگیزه و اراده، مسیر دیگری را در پیش گرفت و بعد از دستیاری کارگردانهایی چون کیانوش عیاری و اصغر فرهادی به کارگردانی رو آورد.
شهرام شاهحسینی
آرایشگر
شهرام شاه حسینی، کارگردان سینما و تلویزیون که این روزها با سریال پرستاره «میخواهم زنده بمانم» در شبکه نمایش خانگی حاضر است، در ابتدای جوانی مدتی در یک سلمانی کار میکرد. اما علاقهاش به سینما باعث شد قیچی و شانه را کنار بگذارد و بعد از دستیاری کارگردانهایی چون بهرام بیضایی و رسول ملاقلیپور، کارگردان فیلمهای کوتاه و بعد آثار سینمایی شود. کلاغپر، زنها فرشتهاند و خانه دختر از جمله ساختههای سینمایی شاهحسینی است.
رضا عطاران
راننده
معمولا چهرههای موفق سینما، شغلهای نامرتبط را قبل از فعالیت هنری و حرفهای خود تجربه میکنند، اما رضا عطاران احتمالا از معدود گزینههایی باشد که بعد از پخش سریال ساعتخوش و شهرت و محبوبیت، به دلیل مقطعی ممنوع الکاری، ناچار شد برای گذران زندگی، با یک وانت زامیاد آبی برای سوپرمارکتها بار جابهجا کند.
خسرو شکیبایی
خیاط
زنده یاد خسرو شکیبایی سالها قبل از اینکه هامون محبوب سینمای ایران شود، حتی مدتها قبل از خاک صحنه خوردن و حضور در تئاتر، کارهایی چون خیاطی، کانال سازی و آسانسورسازی را تجربه کرد.
امیر نادری
تخمه فروش
امیر نادری کارگردان معتبر و جهانی سینمای ایران، یک عشق سینما به معنای واقعی کلمه است و همچون امیروی فیلم دونده برای رسیدن به رویایش سینما بسیار دوندگی کرد. او در آبادان از تخمه فروشی جلوی سینما شروع کرد، بعد کنترلچی و آپاراتچی سینما شد و بعد به تهران آمد و در یک عکاسخانه مشغول به کار شد و بعد عکاسی در سینما و سرآخر هم کارگردانی.
پرویز پرستویی
کارگر
الان را نبینید که بسیاری از تهیهکنندهها و کارگردانهای سینما برای همکاری با پرستویی سرودست میشکنند. او برای رسیدن به این جایگاه سالها تلاش کرد. او همزمان با فعالیت در تئاتر، برای گذران زندگی چند سال منشی دادگستری بود و حتی قبلتر برای پسانداز و خرید خانه در حوالی ترمینال جنوب کارگری میکرد.
پرویز پورحسینی
کارگر صحافی
این بازیگر فقید که در سالهای اخیر از مادر کهنسالش مراقبت میکرد و اصلا به خاطر حفظ سلامت او در این یک سال و ترس از گرفتن کرونا و انتقال بیماری به مادرش، کاری را قبول نمیکرد، پدرش را خیلی زود از دست داد؛ در ۱۲سالگی؛ برای همین ناچار شد به سختی کار کند از جمله کار در صحافی کتاب.
ستارههای سینمای جهان قبلا چه کاره بودند؟
چه زندگی شگفت انگیزی
خواندن زندگینامه و مصاحبههای ستارههای سینمای جهان به اندازه فیلمهایشان جذاب و پرماجراست. به ویژه وقتی بدون هیچ ملاحظه و پنهانکاری، از شغلهای مختلف و گاه سطحی و پیش پاافتاده و نامرتبط آنها در سالهای دور سخن به میان میآید، این جذابیت با شگفتی و اندکی ناباوری هم همراه میشود. جالب اینکه بسیاری از ستارههای جهان که عقبه پررنجی داشتهاند به بهترین شکل این تجربههای زیستی را جلوی دوربین و در قالب نقشهای مختلف به کار گرفتهاند.
فدریکو فلینی
دلقک
کارگردان بزرگ سینمای ایتالیا قبل از اینکه وارد حرفه کارگردانی شود، مشاغل مختلفی را تجربه کرد؛ کاریکاتوریست مجلات و دلقک سیرک که از قضا بعدها نقش تعیینکنندهای در شکل گیری جهان منحصربهفرد فیلمسازیاش دارند. ضمن اینکه او سال ۱۹۷۰ اثری مستند داستانی به نام دلقکها هم ساخت.
داستین هافمن
تایپییست
بازیگر بزرگ سینما همانقدر که نقشهای مختلفی بازی کرد، شغلهای گوناگونی را هم تجربه کرد: پیشخدمتی، ظرفشوری، روزنامهفروشی، تایپیستی، دستیاری روانپزشکی و...
پاپیون، همه مردان رئیسجمهور، دونده ماراتن و سگهای پوشالی از جمله فیلمهای داستین هافمن هستند.
برد پیت
لباس مرغ
باور میکنید که حتی این بازیگر محبوب و خوشتیپ هم برای رسیدن به سینما رنج کشیده و قبل از آن شغلهای غیرمرتبطی را تجربه کردهباشد؟ اوضاع مالی پیت زمانی به قدری خراب بود که مجبور میشد آن خوشتیپی را پنهان کند و با لباس مرغ جلوی رستورانها بایستد و مردم را به صرف غذا دعوت کند!
کلارک گیبل
کارگر کارخانه
قبل از اینکه نقش رت باتلر در «برباد رفته» را بازی کند و «سلطان هالیوود» شود و حتی مدتها قبل از اینکه در تستهای مختلف بازیگری رد شود، به دلیل شرایط بحرانی خانواده، تن به کارهای سختی در میدانهای نفتی و کارخانه لاستیک سازی داد.
یک شب اتفاق افتاد، سلطان و چهار ملکه، سراسری میسوری پهناور، سانفرانسیسکو و ناجورها از جمله فیلمهای کلارک گیبل است.
رومن پولانسکی
کارگر
این فیلمساز مشهور سرنوشت عجیب و تلخی دارد و حتی هنوز و باوجود موفقیت و اعتبار جهانی، گذشته دست از سر او برنمی دارد. همسرش بهطرز فجیعی به قتل رسید که در روزی روزگاری هالیوود تارانتینو به آن اشاره میشود. خودش به اتهام تجاوز به دختری کمسن و سال در سالها قبل هنوز تحتتعقیب قضایی در آمریکاست و در سالهای دورتر و در کودکی و بعد از کشته شدن مادرش آواره شد و در خانههای روستایی مختلف کار کرد.
برت لنکستر
آکروبات باز
هیکل این بازیگر تنومند سینما، ماحصل فعالیتش در ژیمناستیک بود که پای لنکستر را به سیرک کشاند. تسلطش در آکروبات را میتوان در بسیاری از فیلمهایش دید. مشعل و کمان، یوزپلنگ ، آپاچی، بندباز، جدال در اوکیکورال از فیلمهای لنکستر است.
جیم کری
نگهبان
چه خوشبخت بودند رئیس و مدیران و کارگران آن کارخانهای که این کمدین مشهور و محبوب جهان نگهبان کارخانهشان بود.
والت دیزنی
راننده آمبولانس
این کارگردان مشهور فیلمهای انیمیشن هم سابقه کارهای مختلف دارد، اما شاید دانستن این یکی شغل دیزنی جالب تر از بقیه مشاغلش باشد؛ راننده آمبولانس.
آنتونی کویین
بوکسور
ستاره بینالمللی سینما سالها پیش از معروف شدن، شغلهای مختلفی را تجربه کرد؛ کارگری کشتارگاه، نقاشی و بوکسوری. جالب اینکه او بعدها و در عالم بازیگری از این تجربیات در ایفای نقشهایش استفاده کرد؛ در «مرثیهای برای یک سنگین وزن»، بوکسور بود و در «شور زندگی»، نقش نقاش معروف پل گوگن را بازی میکرد. منبع: علی رستگار - سینما / روزنامه جام جم
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: علیرضا خمسه منوچهر هادی شهرام شاه حسینی رضا عطاران خسرو شکیبایی امیر نادری پرویز پرستویی پرویز پورحسینی سینما فیلم سینمای ایران سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۲۵۹۴۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
میدان شهرت در ایران
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، کتاب «میدان شهرت در ایران» اثر پژوهشی احسان شاهقاسمی (عضو هیأت علمی گروه ارتباطات دانشگاه تهران) است. این پژوهش به بررسی نقش سلبریتیها در جامعه ایران میپردازد و به جنبههایی از این صنعت نوپدید در کشورمان اشاره دارد که تاکنون دیده نشده است.
این کتاب با مقدمه آرتور آسابرگر که یکی از بزرگترین استادان و پژوهشگران زنده علم ارتباطات در دنیا است، از سوی انتشارات پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی منتشر شده است. کتاب «میدان شهرت در ایران» در شانزدهمین جشنواره بینالمللی پژوهش فرهنگی در محور رسانه و ارتباطات بهعنوان اثر برگزیده معرفی شد.
سه فصل اول کتاب به توضیح تاریخچه شهرت در ایران، شالودههای شهرت، نقش صنعت شهرت در سلبریتیسازی و... اختصاص دارد.
در سه فصل دوم، به مسائلی همچون فمنیسم شهرت، نیکوکاری سلبریتیها و شهرت و دین پرداخته شده است.
در فصل ششم نشان داده میشود صنعت شهرت چگونه از عناصر دینی برای سلبریتیسازی استفاده میکند و چگونه مخاطبان و کاربران به مسیری کشانده میشوند که احساس کنند با سلبریتیها روابط صمیمانه شخصی و دوسویه دارند.
در فصل هفتم، نویسنده به مسأله مصرفگرایی و رابطه آن با شهرت پرداخته و نشان میدهد چگونه سلبریتیها بهصورت آشکار و نهان، مصرفگرایی را تبلیغ میکنند و چگونه این کار آنها در تضاد با ادعاهای زیست محیطی آنها قرار میگیرد.
فصل هشتم این کتاب به توصیههایی برای مدیریت فرهنگ شهرت اختصاص یافته است. این کتاب تلاش دارد به این سوالات پاسخ گوید:
فرهنگ شهرت از کجا پیدا شد و در ایران چه روندی را طی کرده است؟ رابطه شهرت و پول چیست؟ فضای مجازی چه کمکی به سلبریتیها کرده است؟ چرا نیکوکاری سلبریتیها زیانبار است؟ شهرت چه ارتباطی با فمنیسم پیدا میکند؟
آسابرگر در مقدمه کتاب «میدان شهرت در ایران» مینویسد: این کتاب به جنبههایی از این صنعت نو پدید در ایران اشاره میکند که تا کنون دیده نشدهاند. مطالب این کتاب کمک میکند که حتی مخاطب غیرایرانی هـم به جنبههایـی از شهرت در کشور خودش آگاه شود کـه تا کنون در پیش چشم او بوده و نمیدیده است، و شاید این را بتوان مهمترین امتیاز کتاب دانست.
شاهقاسمی، نویسنده کتاب میگوید از حدود ده سال پیش که مطالعه روی شهرت را آغاز کرده است، هر روز افراد بیشتری متوجه شدهاند مسأله شهرت مسئلهای مهم در فرهنگ ماست. اوایل کار، حتی جامعهشناسان بسیاری به او میگفتند مسأله شهرت در ایران چندان مهم نیست که ارزش پژوهشهای گسترده و ژرف را داشته باشد. رسانههای رسمی و غیررسمی ایران چندان مسأله شهرت را جدی نمیگرفتند و دانشجویان علوم انسانی کمتر این حوزه را حوزه مهمی برای انجام پژوهش و نگارش پایاننامه و رساله میدانستند. امروز که میلیونها نوجوان ایرانی عملا برای سلبریتیهای داخلی و خارجی بردگی میکنند، پژوهشهای بسیار بیشتر و بهتری در این حوزه انجام میشود.
بریدهای از کتاب «میدان شهرت در ایران» که گوشهای از این ابعاد ناپیدا را ملموستر بیان میکند به این شرح است:
«سلبریتیهای ایرانی معمولاً از اصطلاح «خراب شده» در توصیف کشورشان استفاده میکنند انگار این کشور ویرانهای است که لیاقت آنها را ندارد و آنها با بازگشت به این کشور یا ماندن در آن باید بر سرش منت بگذارند. هر وقت چنین اظهار نظرهایی را میشنوم سه نکته به ذهنم میرسد، نخست باید از دوگانه حکومت ملت پرهیز کرد حکومت هم بخشی از ملت است و برعکس. نمیتوان تصور کرد نیرویی اسرارامیز تعدادی غیرایرانی را از کشوری دیگر آورده است تا در جایگاههای مؤثر حکومتی قرار بگیرند و ایران را خراب کنند. دوم سلبریتیها هرگز نمیگویند که این خراب شده باعث بالیدن و موفقیت آنها شده است. سوم و از همه مهمتر، سلبریتیها هرگز توضیح نمیدهند که اگر ایران شایستگی آنها را ندارد چرا حاضر نیستند در جایی کار کنند که شایستگی آنها را دارد.»
احسان شاهقاسمی در سال ۱۳۵۷ در شهرستان رستم به دنیا آمد. کودکی را در نورآباد ممسنی، شیراز و تهران گذراند. در سال ۱۳۸۱ با مدرک کارشناسی مهندسی مکانیک از دانشگاه شیراز فارغ التحصیل شد و بعد از گذراندن دوره سربازی، در سال ۱۳۸۴ وارد دوره کارشناسی ارشد ارتباطات در دانشگاه تهران شد و تحصیلات خود را تا سطح دکتری در این دانشگاه ادامه داد. شاهقاسمی از سال ۱۳۹۴ به عنوان عضو هیات علمی در گروه ارتباطات دانشگاه تهران مشغول کارشد.
وی در دو دهه گذشته بیش از پنجاه کتاب را از انگلیسی به فارسی ترجمه کرده و دست کم چهار کتاب را به زبانهای فارسی و انگلیسی منتشر نموده است. مقالههای او در مجلات مهم منتشر شده است. از سال ۱۳۹۹ شاهقاسمی برای اولین بار درس مطالعات شهرت و هواداران را در ایران ارائه کرد. او پیش از آن یک دهه را صرف مطالعه و تحقیق درباره شهرت و رابطه آن با رسانهها کرده بود. در سال ۱۴۰۲ پژوهشهای او در قالب کتابی به نام «میدان شهرت در ایران» به وسیله پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی منتشر شد و به عنوان مهمترین منبع تدریس مطالعات شهرت در اختیار دانشگاههای مختلف قرار گرفت.
انتهای پیام/