نقدفراستی بر سریال «قورباغه»
تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۲۹۷۵۹۷
مسعود فراستی، سریال «قورباغه» را یک کار قابل قبول خواند که البته از نظر فیلمنامه، ضعفهای زیادی دارد. ناطقان: برنامه سینمایی «هفت» در شامگاه جمعه ۲۳ اسفند، شاهد نقد سریال «قورباغه» ساخته هومن سیدی بود.
مسعود فراستی که مسوول میز نقد «هفت» است، درباره این سریال گفت: «به نظر من، «قورباغه» خیلی کار بدی نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او افزود: «خشونت فقط در فیلم جنگی و به شرط اینکه ما از دیدن خشونت جنگ طلب نشویم مفید است. خشونت در فیلمهای آمریکایی، جنگطلبانه و ضد بشری است. فیلمهای کمی هستند در جهان که خشونت آنها مفید است. من طرفدار خشونت جنگی در دفاع هستم. خشونتی که قصد آن علیه خشونت است، برای مردم مفید خواهد بود. این با کسانی که از خشونت نان میخورند و فکر میکنند فیلم هر چه خشنتر باشد، بیشتر میگیرد فرق دارد. خشونت به ندرت در سینما میتواند ضد خشونت باشد.»
فراستی ادامه داد: «فیلمنامه خیلی مشکل دارد. اساس فیلمنامه «قورباغه»، چیزی است که به اصطلاح هیپنوتزیم میکند. اشکال از همین جا شروع میشود. این برای جلو بردن فیلم رئال کافی نیست. مصداق «قورباغه» هم نوید محمدزاده است که اصلا خوب نیست. در قسمت اول محیط اصلا ساخته نمیشود. آدمها یا تیپ هستند یا شخصیت. در سینما این آدمها در محیط زندگیشان معنا میشوند. در «قورباغه» اما این وجود ندارد. آدمها حتی تیپ هم نیستند و مکان هم ساخته نمیشود. حتی ارتباط بین آنها هم در نمیآید. حتی در جاهایی غیر منطقی میشود.»
منبع: خبر انلاین برچسب ها: قورباغه ، ناطقان ، مسعودفراستی ، سریال
منبع: ناطقان
کلیدواژه: قورباغه ناطقان سریال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت nateghan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ناطقان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۲۹۷۵۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مارتین لوتر کینگ و خشونت
خبرگزاری علم و فناوری آنا، آزاده پورحسینی؛ مارتین لوتر کینگ کشیش و فعال مدنی آمریکایی بود که برای برابری حقوق سیاهپوستان تلاش میکرد. او معتقد بود که استفاده از راههای صلحآمیز، مانند صحبت کردن و پیدا کردن نقاط مشترک میتواند به افراد در درک یکدیگر کمک کند. کینگ میگفت که استفاده از خشونت میتواند به دیگران صدمه بزند و آسیبهایی را ایجاد کند که از رفع آن سخت است. کینگ فکر میکرد خشونت مسائل واقعی را حل نمیکند و میتواند مردم را واقعاً غمگین و وحشتزده کند. مارتین لوتر کینگ میگفت: « خشونت راه خوبی برای حل مشکلات نیست.» او فکر میکرد که حتی زمانی که همه چیز واقعا سخت است، بهتر است برای یافتن راه حلهای صلح آمیز تلاش کنیم.
او میخواست در تمام مسائل با همه منصفانه رفتار شود و استفاده از خشونت میتواند مشکلات را بیشتر و بدترکند. کینگ معتقد بود که همه باید بتوانند احساسات و افکار خود را بدون ترس بیان کنند. به عقیده او استفاده از خشونت میتواند باعث شود مردم احساس کنند صدایشان شنیده نمی شود. او میخواست که مردم از عشق و درک متقابل استفاده کنند تا دنیا را به مکانی بهتر برای همه تبدیل کنند.
به نظر این فعال صلح طلب همه میتوانیم با مهربانی و احترام با دیگران، در بقیه حس خوب ایجاد کنیم. او معتقد بود که انتخاب راههای صلحآمیز حتی زمانی که سخت است، میتواند دنیا را به جای بهتر و شادتری برای همه تبدیل کند.
ایستگاه فکر
آیا تا به حال از دست کسی عصبانی شدهاید که بخواهید به او آسیب بزنید؟
این خشم غیر عادی نیست، اما باید بدانیم که با این احساس بد و شدید چکار کنیم که بعدا پشیمان نشویم.
کینگ فکر میکرد وبرای مقابله با ظلم و ستم راههایی وجود دارد که از نظر اخلاقی صحیح تر و تاثیر گذارتر است.
نظر شما چیست؟
اگر یکی از همکلاسیهایتان شما را اذیت کند، آیا این حق را دارید که به او آسیب بزنید؟
اگر جزء گروهی باشید که با آنها ، با بی عدالتی رفتار شده است. آیا خشمگین میشوید؟
داستان کوتاه
روزی روزگاری در یک مهدکودک شلوغ پسر کوچکی به نام جیم بود. یک روز در حین بازی وقتی جیم نتوانست با شن، برجی را که میخواست بسازد، عصبانی شد. از شدت ناراحتی صورتش از قرمز شد و اشک در چشمانش حلقه زد.
عصبانیت جیم با وجود تمام تلاشهای معلمش برای دلداری دادن او بیشتر شد و شروع به داد و فریاد کرد و برجهای دیگر بچهها را به زمین زد. بچههای دیگر با ترس و نگرانی به او نگاه میکردند و نمی دانستند در برابر رفتار جیم باید چکار کنند.
مدیر مهدکودک با دیدن این فریادها، با رفتاری آرام و فهمیده نزدیک شد و به آرامی جیم را برای مدتی به گوشه ای ساکت راهنمایی کرد.
مدیر جیم را در آغوش کشید و به آرامی به تمام صحبتهایش گوش کرد.
پس از مدتی، جیم آرام شد، نفسهای سنگینش تبدیل به هق هق آرامی شد.
مدیر از او خواست تا احساساتش را با نقاشی کشیدن به او بگوید.کم کم عصبانیتش از بین رفت. چون احساس میکرد حرفهایش شنیده شده و درک میشود.
با گذشت زمان، جیم در یک فعالیت گروهی به بچههای دیگر پیوست، این بار با احساس آرامش و میل به همکاری کردن.
دوستانش با آغوش باز از او استقبال کردند و همگی درسهای ارزشمندی در مورد مدیریت احساسات و حمایت از یکدیگر در مواقع عصبانیت و ناراحتی آموختند.
انتهای پیام/