Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-04-30@19:12:53 GMT

مرگ مشکوک خانم مربی بدنسازی

تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۳۱۶۴۸۱

همزمان با مرگ مشکوک یک مربی بدنسازی و ادعای شوهرش مبنی بر خودکشی وی، بازپرس جنایی دستور تحقیقات برای رمزگشایی از این پرونده را آغاز کرد.

به گزارش ایران، اواخر بهمن امسال گزارش حلق‌آویزی زن جوانی در یک باشگاه ورزشی در تهران به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد. با اعلام این خبر تیم جنایی راهی محل شده و جسد زن جوان را که داخل باشگاه ورزشی حلق‌آویز شده بود، پیدا کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در بررسی‌های اولیه اینطور به‌نظر می‌رسید که زن جوان خودکشی کرده است اما خانواده او این موضوع را رد کرده و گفتند: دخترمان مهوش بسیار سرزنده و شاد و سالم بود و هیچ دلیلی برای خودکشی نداشت. او مربی بدنسازی بود و امکان ندارد با روحیه‌ای که داشت دست به خودکشی بزند.

در حالی که خانواده مهوش چنین ادعایی داشتند تیم جنایی در تحقیقات پی بردند که زن جوان از سه ماه قبل با شوهرش اختلاف داشته و جدا از هم زندگی می‌کردند.بدین ترتیب شوهر مهوش به دستور بازپرس مصطفی واحدی برای تحقیقات احضار شد.

مرد جوان گفت: 3 سال قبل خیلی اتفاقی با همسرم آشنا شده و بعد از مدتی ازدواج کردیم. مهوش کمی عصبی بود. حتی یکبار با چاقو به من حمله کرد و یکبار هم با سیم برق می‌خواست خفه‌ام کند. من که جانم را در خطر می‌دیدم سه ماه قبل بعد از آخرین دعوا خانه را ترک کرده و به خانه مادرم رفتم.

او ادامه داد: در این مدت از او بی‌خبر بودم تا اینکه بعد از سه ماه مهوش با من تماس گرفت و اصرار کرد او را ببینم. می‌گفت اگر مرا نبیند دست به خودکشی می‌زند. با اینکه قلبا به این دیدار راضی نبودم اما طبق خواسته مهوش به دیدارش آمدم.او به من گفت به باشگاه بیا. به‌خاطر کرونا باشگاه خلوت بود و کسی به آنجا نمی‌رفت وقتی به باشگاه رسیدم با جسد حلق‌آویز او مواجه شدم.به‌دستور بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی پایتخت تحقیقات برای رازگشایی از مرگ مرموز زن جوان ادامه دارد.

منبع: تابناک

کلیدواژه: چهارشنبه سوری هوشنگ میرزایی سید احمد خمینی حداقل دستمزد مهدی باکری مرگ مشکوک مربی بدنسازی چهارشنبه سوری هوشنگ میرزایی سید احمد خمینی حداقل دستمزد مهدی باکری زن جوان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۳۱۶۴۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سرک کشیدن در موبایل همسر باعث قتل شد!

 ۲۶ فروردین امسال، صدای درگیری و فریادهای زن و مردی جوان در یکی از خیابان‌های شمال تهران توجه رهگذران را به خود جلب کرد. رهگذران که شاهد درگیری بودند، ناگهان با صحنه تلخ و عجیبی مواجه شدند.

مرد جوان گوشی تلفن همراهی در دست داشت و زن جوان با اصرار از او می‌خواست گوشی‌اش را پس بدهد اما در یک لحظه مرد عصبانی دست به جیب شد و با بیرون آوردن یک چاقو ضربات متعددی به زن جوان زد و پا به فرار گذاشت.شاهدان بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتند و زن جوان به بیمارستان منتقل شد اما ۱۹ ضربه چاقو او را به کام مرگ کشاند. گزارش قتل زن جوان به بازپرس سالار صنعتگر اعلام شد و تیم جنایی تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری عامل جنایت آغاز کردند.

هویتی برای قاتل

با حضور کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل، مشخص شد محل سکونت زن جوان چند خیابان پایین‌تر از محل قتل بوده است. یکی از شاهدان در تحقیقات گفت: زن جوان اصرار داشت که گوشی تلفن همراهش را از قاتل بگیرد اما او ممانعت می‌کرد و می‌خواست محتویات داخل گوشی را ببیند. به همین دلیل مقتول به دنبال مرد جوان می‌دوید و فریاد می‌کشید.

خیلی زود محل زندگی مقتول و خانواده‌اش شناسایی شد و در تحقیقات از آنها مشخص شد مقتول مدتی قبل از همسرش جدا شده و با فرزندش زندگی می‌کرده است. مدتی قبل او با مردی به نام پژمان آشنا شد.

اما بعد از چند ماه زن جوان تصمیم به جدایی گرفت اما مرد جوان موافق جدایی نبود. با این اطلاعات احتمال ارتکاب قتل از سوی پژمان قوت گرفت و کارآگاهان با دریافت عکس وی و نشان دادن به شاهدان ماجرا مطمئن شدند که قتل از سوی او رخ داده است.

همچنین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت در بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف محل درگیری تصاویر ضارب را بدست آوردند که با تطبیق عکسی که از پژمان در دست داشتند، تأیید می‌کرد که او قاتل فراری است.

دستگیری در شمال

با شناسایی هویت قاتل، تیم تحقیق راهی محل زندگی او شدند، اما مرد جوان آنجا را ترک و فرار کرده بود. تحقیقات برای شناسایی متهم ادامه داشت تا اینکه رد او در یکی از شهرهای شمالی کشور بدست آمد. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت، پس از هماهنگی‌های قضایی، راهی محل مخفیگاه متهم شده و او را بازداشت کردند.

متهم پس از انتقال به پایتخت، به قتل ناخواسته زن جوان اعتراف کرد. پژمان، برای تکمیل تحقیقات به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی پایتخت به اداره آگاهی منتقل شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

نمی‌دانستم مرتکب قتل شده‌ام

مرد جوان که به اتهام قتل بازداشت شده، مدعی است پس از ضربه زدن به زن جوان و هنگام فرار از اینکه زن مورد علاقه‌اش به قتل رسیده بود، اطلاع نداشته و بعد از دستگیری متوجه شده است.

با مقتول چطور آشنا شدی؟

۵ ماه قبل در یکی از خیابان‌های شمال تهران با او آشنا شدم. رابطه‌مان اوایل در حد تلفن و پیامک بود، اما کم کم قرار ملاقات‌ها شروع شد و مدام همدیگر را می‌دیدیم. به خودم که آمدم متوجه شدم او را خیلی دوست دارم و او همان زنی است که سال‌ها دنبالش بودم.

با این همه علاقه چرا او را به قتل رساندی؟

قصدم کشتن نبود. اصلاً نمی‌دانستم که او را کشته‌ام. وقتی او را زدم و فرار کردم نگران حالش بودم اما جرأت نمی‌کردم تماس بگیرم.

می‌دانستم پلیس در تعقیبم است و می‌ترسیدم که لو بروم از طرفی هراس این را داشتم که بشنوم او کشته شده است.

چرا تلفنش را گرفته بودی؟

شک کرده بودم. رابطه ما خیلی خوب بود اما از یک هفته قبل از قتل همه چیز تغییر کرد. رفتارش سرد شده بود و تلفن‌هایم را پاسخ نمی‌داد. از هر ۱۰ پیام یک پیام را جواب می‌داد. پیگیر رفتارش شدم و او گفت که دیگر نمی‌خواهد با من ادامه دهد و خواست که با او تماس نگیرم.

چرا؟

خودم هم نمی‌دانم، رابطه‌مان خوب بود و حتی قرار بود با هم ازدواج کنیم. اما یک دفعه تغییر کرد، احساس می‌کردم شخص دیگری وارد زندگی‌اش شده است و باید به این موضوع پی می‌بردم.

روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟

به مقابل خانه‌اش رفتم و از او خواستم گوشی تلفن همراهش را بدهد تا آن را بررسی کنم. تصور می‌کردم اگر پای شخص سومی در این میان باشد، بی‌شک پیام‌ها یا تماس‌هایش را در گوشی می‌بینم. اما او نمی‌خواست تلفنش را ببینم و زمانی که گوشی او را به زور گرفتم، تا چند خیابان آن طرف‌تر دنبالم آمد.

چرا چاقو داشتی؟

چاقو را بردم تا او را بترسانم و بتوانم گوشی تلفن همراهش را بگیرم و با بدست آمدن رمز گوشی، وارد آن شوم و بفهمم که آیا به من خیانت کرده است یا خیر.

چند ضربه به او زدی؟

نمی دانم، خیلی عصبانی بودم. پلیس می‌گوید که ۱۹ ضربه زده‌ام. آن زمان چون حالم را نمی‌فهمیدم، به یاد ندارم چند ضربه زده‌ام.

منبع: روزنامه ایران

دیگر خبرها

  • سرک کشیدن در موبایل همسر باعث قتل شد!
  • قدیمی: سرمربی هاکی بانوان در صورت کسب مقام آسیایی می‌ماند
  • مرگ اسرار آمیز دو جوان در تهران!
  • ربودن مرد جوان برای ۵۰ میلیارد تومان تتر توسط ۳ نفر
  • مرگ اسرار آمیز دو جوان در پایتخت
  • مرگ مشکوک دختری که با نامزدش به مهمانی رفت
  • جزییات و شیوه قتل بازپرس ویژه و قاضی سابق در آمل
  • ختم غائله‌ی شهرنو ؛ «چند نفر از خانم‌های‌ خیلی جوان اش را به کارمندان خودمان دادیم»
  • دستگیری ۵ نفر در ارتباط با قتل بازپرس سابق در آمل
  • جزییات قتل بازپرس سابق در آمل؛ ۵ نفر دستگیر شدند