سوختن در آتش انتخاب اشتباه
تاریخ انتشار: ۲۵ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۳۱۹۴۲۶
لیوان شیشهای را برداشت و قطرههای آب داخل آن را با دستمال خشک کرد سپس لیوان را به سمت نور گرفت تا مطمئن شود کاملاً خشک شده و بعد هم آن را روی میز گذاشت. فتیلهای را وسط لیوان چسباند و مشغول گرم کردن پارافین بود که زنگ تلفن به صدا درآمد...
کامران علمدهی خبرنگار
الو... شیرین... دخترم... حالت خوبه؟
سلام مامان قدسی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
- دخترم هیچ معلوم هست کجایی و چیکار میکنی؟ چرا خبری از خودت به ما نمیدی؟ پاشو دست پسرتو بگیر بیا خونه ما. تا کی میخوای با درست کردن چندتا شمع زندگیتو به سختی بگذرونی؟ من که هنوز نمردم که تو مجبور باشی با این وضعیت زندگی کنی!
- نگران من نباش مامان. نمیخواد خودتو بهخاطر من اذیت کنی. خودم مسبب اتفاقاتی هستم که برام افتاده و باید خودم هم تاوانش را بدم.
- دخترم بهخاطر اون اتفاق خودت را سرزنش نکن. تو اون موقع کم سن و بیتجربه بودی. دنیا که به آخر نرسیده. قرار نیست بهخاطر یک اشتباه تا آخر عمر مثل همون شمعهایی که درست میکنی بسوزی و خودت و پسرت رو آب کنی!
- میدونم مامان ولی وقتی به اون روزها فکر میکنم و یادم میفته که به حرفهای شما و بابا بیتوجهی کردم دلم میخواد بترکه. دلم خیلی گرفته، بغض دارم اجازه بده یکم بیشتر تنها باشم تا با خودم کنار بیام بعد یه فکری میکنم....
پارافین روی گاز آنقدر داغ شده بود که صدای ریز قلقل کردن آن به گوش میرسید. شیرین آن را برداشت و نخ چسبیده به لیوان را بلند کرد و پارافین را آرامآرام داخل لیوان ریخت و در حالی که به آن خیره شده و منتظر بود تا پارافین سرد شود به یکباره یاد گذشتهها افتاد. به روزهایی که تازه کیوان را دیده بود.
کیوان سالها پیش بهعنوان راننده شخصی پدر شیرین استخدام شده بود. پدر شیرین صاحب یکی از بزرگترین کارخانههای چینیسازی کشور بود و خانوادهشان از جمله خانوادههای متمول شهر بودند.
کیوان صبحها شیرین را به مدرسه میرساند و بعدازظهر نیز او را به خانه برمیگرداند. اوایل فقط سلام و خداحافظی بود اما کمکم نگاههای معنادار کیوان را از درون آیینه ماشین حس کرد. شیرین آن زمان دختری 16 ساله و کم تجربه بود که شور جوانی و احساسات آنی اجازه نمیداد تا معنای نگاههای راننده 38 سالهشان را بفهمد و تشخیص دهد که از روی عشق است یا هوس.
چندماه بعد یک روز کیوان سر صحبت را باز کرد و به شیرین گفت که عاشق او شده اما بهخاطر فاصله طبقاتی لب باز نکرده و عشقش را سرکوب کرده است. حرفهای کیوان آنقدر برای شیرین جذاب بود که با لبخندی امیدبخش به کیوان فهماند نگران نباشد چرا که پاسخ او نیز به این عشق مثبت است.
سه ماه بعد یک روز کیوان پس از تقدیم یک شاخه گل رز به شیرین گفت: عزیزم ما عاشقانه همدیگرو دوست داریم و تصمیم به ازدواج داریم. قرارمان هم این است که جلوی هرمشکلی بایستیم اما من تعجب میکنم که چرا موضوعی به این مهمی را به خانوادهات نمیگویی؟
شیرین با نگرانی گفت: مطمئنم پدر و مادرم مخالفت میکنند.
- خب اول به مادرت بگو و ازش بخواه هرطوری که میتونه پدرت رو راضی کنه. اصلاً بگو اگر موافقت نکنید خودم را میکشم. مطمئن باش خانوادهات اونقدر دوستت دارند که حرفتو گوش میکنند.
بالاخره شیرین تصمیمش را گرفت و موضوع را به مادرش گفت. قدسی پس از شنیدن این موضوع شوکه شد و چند دقیقهای سکوت کرد. آنقدر برایش سنگین بود که حتی نمیخواست به چشمهای شیرین نگاه کند.
بعد از چند دقیقه هم گفت: من فکر میکردم تو دختر عاقلی هستی. چرا فکر کردی من و پدرت با این تصمیم موافقت میکنیم؟ تو هنوز یک محصلی. از آن گذشته این پسره راننده ماست، من با چه رویی این موضوع رو به پدرت بگم، اگه ما یک روز حقوقش رو ندیم آهی در بساط نداره. حتی همین پرایدی هم که زیر پاشه پدرت براش خریده!
- من نمیدونم و به این چیزها هم کاری ندارم یا قبول کنید یا خودم را میکشم! من عاشق کیوانم و تصمیمم رو گرفتم!
اطلاع پدر از این موضوع با حکم اخراج کیوان و گرفتن پراید از او همراه شد اما این کار نه تنها شیرین را در رسیدن به کیوان منصرف نکرد بلکه او را مصرتر کرد تا تحت هر شرایطی به کیوان برسد.
یک ماه گذشت. از ناراحتی و غصه رنگ و رویی به شیرین نمانده بود. هرچقدر شیما و بابک و بردیا خواهر و برادرانش با او صحبت کردند که اشتباه میکنی و آیندهات را تباه نکن شیرین فقط به تنها هدفش فکر میکرد تا اینکه خانوادهاش به ناچار پذیرفتند که آنها با هم ازدواج کنند.
شیرین و کیوان مدتی بعد عقد کردند و پس از مراسم ازدواج باشکوهی که پدر شیرین همه مخارج آن را تقبل کرده بود، به خانهای در شمال تهران رفتند که آن هم هدیه پدر به دخترش بود.
یک سال بعد صاحب پسری شدند و بهظاهر خوشبختی این زوج تکمیل شد. خانواده شیرین نیز از اینکه دخترشان را خوشحال میدیدند احساس رضایت داشتند.
اما این خوشبختی زیاد دوام نیاورد و چند ماه بعد پدر شیرین فوت کرد. انگار با مرگ او خوشبختی هم از خانه شیرین رخت بربست. پس از مرگ پدر خیلی زود بحث انحصار وراثت ملک و املاک پدری شیرین هم مطرح شد.
شیرین که به کیوان از چشمهایش هم بیشتر اطمینان داشت او را بهعنوان وکیل خودش معرفی کرد و سهم چند ده میلیارد تومانی شیرین از ارث پدر به حساب کیوان واریز شد.
همین موضوع باعث شد رفتهرفته رفتارهای کیوان تغییر کند. او به بهانههای مختلف از جمله راهاندازی یک کارخانه از اعتمادی که همسرش به او داشت سوء استفاده و کمکم خانه و پولهای شیرین را بهنام خودش منتقل کرد. شیرین هم بدون هیچ فکری حرف شوهرش را گوش میکرد. در این میان چندباری قدسی و خواهر و برادران شیرین به او گفتند که اعتماد بیش از حد به همسرت نداشته باش. اما او توجهی نمیکرد.
تا اینکه شیرین بهخاطر تغییر رفتارهای شوهرش به او مشکوک شد و یک شب در حالی که او خواب بود تلفن همراهش را زیر و رو کرد و چشمش به پیامهای عاشقانهای افتاد که میان او و زنی بهنام سپیده رد و بدل شده بود.
پیامها نشان میداد که این رابطه مربوط به امروز و دیروز نیست و این دو نفر سالهاست که باهم در ارتباطند و کیوان برای رسیدن به شیرین و البته ارث و میراثش نقش عاشقپیشهها را بازی کرده است. کیوان به سپیده قول داده بود که بزودی از شر شیرین خلاص میشود و باهم زندگی مرفهی را شروع میکنند.
این پیامها آب سردی بود که بر سر شیرین خالی شد. تا صبح نخوابید و صبح زمانی که کیوان قصد خارج شدن از خانه را داشت به او گفت: من پشیمون شدم خانه را به نامم کن. پولهایم را که در حسابت هست به حساب خودم برگردان.
کیوان که شوکه شده بود در حالی که سعی داشت با چربزبانی همسرش را خام کند، گفت: من برای آینده تو و پسرمان تلاش میکنم، تو که به من اعتماد داشتی حالا چی شده که پشیمان شدی؟
شیرین گفت: من پولها و خانهام را میخواهم همین.
کیوان به یکباره از کوره در رفت و گفت: کدام پول؟ کدام ارث و میراث؟ سالها برای پدرت کار کردم و حق و حقوقم را نداد، همه این پولها سهم خودمه!
شیرین دیگر صدایی نمیشنید و کلمهها مثل پتک بر سر او کوبیده میشد. چند نفس کوتاه کشید و به یکباره گفت: نمیدونستم کنار یک آدم خائن زندگی میکنم که دلش از اول پیش زن دیگهای بوده. توکه منو دوست نداشتی چرا منو بدبخت کردی؟ از این خونه برو بیرون.
کیوان لیوان آبی سر کشید و با خونسردی گفت: این خونه مال منه. چند روزی بهت وقت میدم که وسایلت رو جمع کنی و با پسرت از خونه من بری. بعد هم کیفش را برداشت و رفت.
این آخرین باری بود که شیرین و کیوان زیر یک سقف بودند و با هم حرف میزدند.
اگرچه چند ماه بعد شیرین و کیوان بهصورت توافقی از هم جدا شدند و حضانت پسرش را نیز گرفت اما برای پس گرفتن اموالش شکایت دیگری نیز کرد تا شاید بتواند خانه و پولهایش را پس بگیرد اما به دلایل متعددی همچون امضا و ثبت محضری و رسمی در انتقال مبالغ ارثیه و خانه نتوانست ریالی از داراییاش را پس بگیرد...
شیرین آتش شمع را فوت کرد و آن را کنار سایر شمعها گذاشت... 85، 86، 87... هنوز 13 تا شمع مانده تا کار سفارش امروزش تمام شود...
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: پدر شیرین ماه بعد پول ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۳۱۹۴۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رانت شیرین ۶۹ میلیارد دلاری برای واردکنندگان
به گزارش «تابناک» به نقل از اعتماد، در سال ۱۴۰۱ دولت طی یک برنامه پر سرو صدا و تحت عنوان «جراحی اقتصادی» ارز ترجیحی با نرخ ۴۲۰۰ را حذف کرد و به جای آن نرخ مبادلهای را جایگزین کرد که حدود ۲۸۵۰۰ تومان بود. با این کار، فاصله میان ارز ترجیحی با ارز بازار آزاد کاهش پیدا کرد. هر چند این اتفاق موجب تورم شدیدی در بخش کالاهای اساسی و دارو شد؛ اما استدلال دولت این بود که شکاف میان ارز ترجیحی با نرخ بازار آزاد از طریق چاپ پول تامین میشود و این کار تورمزا است. استدلالی که در نوع خود درست است. اما حالا دو سال از آن زمان گذشته، تورم نزدیک به ۴۰ درصد (مطابق آمار رسمی) ماندگار شده و از همه بدتر، با جهشهای تازه نرخ دلار این شکاف بار دیگر دو برابر شده است.
به این آمارها نگاه کنید که توسط بانک مرکزی اعلام شده است: در اردیبهشت امسال برای کالاهای اساسی به نرخ ۲۸۵۰۰ تومان یک میلیارد و ۲۷ میلیون دلار، برای نیاز صنعت و تجهیزات تولید به نرخ ۴۱ هزار تومان مبلغ ۲ میلیارد و ۵۴۹ میلیون دلار و برای خدمات ۱۲۱ میلیون و برای واردات در مقابل صادرات به نرخ توافقی ۷۴۷ میلیون دلار تامین ارز صورت گرفت.
برای واردات کالای اساسی کشاورزی شامل گندم، دانههای روغنی و نهادههای دامی نیز ۹۳۰ میلیون دلار، برای دارو، مواد اولیه دارویی و تجهیزات پزشکی ۹۷ میلیون دلار و در مجموع یک میلیارد و ۲۷ میلیون دلار برای کالای اساسی و دارو ارز پرداخت شده است.
در مجموع آنگونه که بانک مرکزی میگوید نزدیک به ۴.۵ میلیارد دلار به نرخ ترجیحی، ارز اختصاص داده شده. در حالی که شکاف میان این نرخ با نرخ بازار آزاد از جایی باید تامین شود که دم دستیترین آن، فشار به منابع پایه پولی است.
عبدلناصر همتی رییس کل اسبق بانک مرکزی نیز چندی پیش خبر داده بود که «مسوولان بانک مرکزی در طول سال ۱۴۰۲، مبلغی به ارزش ۶۹ میلیارد دلار ارز با نرخی بسیار پایینتر از نرخ ارز در بازار، برای واردات تامین کردهاند و در حال حاضر اختلاف نرخ ارز بازار آزاد با نرخ ارز نیمایی به ۲۵هزار تومان یعنی بیش از ۶۰درصد رسیده است و اختلاف آن با ارز ۲۸۵۰۰تومانی به ۳۷ هزار تومان رسیده یعنی ۲.۳برابر شده است.» این اختلاف قیمت میان دو نرخ ارز، به صورت ریالی از طریق بانک مرکزی جبران میشود و رانت شیرینی است که به واردکنندگان عمدتا بزرگ و وابسته به دولت میرسد. اما نتیجه آن چیزی جز پودر شدن قدرت خرید مردم و افزایش تورم در پایان سال نیست. با نرخ ارز ترجیحی باید چکار کرد و آیا زمان آن رسیده که بانک مرکزی نرخ ارز ترجیحی را بالاتر ببرد؟
رویکرد حاکم بر تیم اقتصادی دولت نیاز به تغییر اساسی دارد
وحید شقاقی شهری، اقتصاددان و استاد دانشگاه در واکنش به این آمارها به «اعتماد» گفت: بانک مرکزی سیاست اشتباهی را در پیش گرفته است و تداوم این رویکرد برای کشور فاجعهآفرین است، ضرورت دارد تا دولت تغییری اساسی در رویکرد حاکم بر تیم اقتصادی و افراد خود داشته باشد.
او ادامه داد: هم اکنون در نظام ارزی کشور یک نظام چند نرخی در حال اجراست که این نظام چند نرخی باعث رانتی بزرگ برای گروهی محدود شده است، زمانی که اختلاف بین نرخ ارز بازار آزاد با مرکز مبادله ارزی حدود ۵۰ درصد است یک عطش سیریناپذیر هم برای واردات شکل میگیرد که در کنار این موضوع با بیش برآوردی در واردات هم روبرو میشویم.
چرا کسری ۱۷ میلیارد دلاری تجارت غیرنفتی رخ داد؟
شقاقی شهری تصریح کرد: این اختلاف ۵۰ درصدی رقم کمی هم نیست و همه به دنبال دست یافتن به این رانت ارزی هستند که یکی از علل کسری تجاری غیرنفتی ۱۷ میلیارد دلاری سال گذشته نیز موضوع مربوط به اختلاف ۵۰ درصدی نرخ بازار آزاد با مرکز مبادلات ارزی بود.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: صادرکنندگان هم در این شرایط کم برآوردی میکنند و تمام ذهنیتشان به این سمت میرود که ارز حاصل از صادراتشان را در مرکز مبادلات عرضه نکنند، موضوع دیگر به افزایش خروج سرمایه برمیگردد که صادرکنندگان و سرمایهگذاران و تجار سعی میکنند ارز حاصل از صادرات را به گونهای وارد کشور نکنند.
کلیه کالاها با نرخ ۶۰ هزار تومان به دست مصرف کننده میرسد
او خاطرنشان کرد: ضمن آنکه نرخ دلار محاسباتی کلیه کالاهایی که به دست مصرف کننده نهایی میرسد بیش از ۶۰ هزار تومان است از قیمت خودرو گرفته تا گوشت و مرغ و ... لذا در این میان این رانت برای واردکنندگان ایجاد میشود و هیچ عایدی هم ندارد و تنها منجر به حیف و میل منابع ارزی میشود.
این اقتصاددان افزود: اواخر اسفند ماه سال ۱۴۰۲ بانک مرکزی اعلام کرد برای هر نفر ۱۰۰۰ دلار ارز مسافرتی تخصیص پیدا میکند و سیل افرادی که هجوم آوردند تا از این اختلاف بازار آزاد و بازار نیمایی (۴۲ هزار تومانی) بهرهمند شوند کم نبود ضمن آنکه به دلیل اختلافات ارزی بخشی از هزینههای مسافرت این افراد هم رایگان شد.
نظام سه نرخی ارز برای تولیدکننده آسیب زاست
شقاقی شهری با بیان اینکه سیاست بانک مرکزی غلط است و ادامه آن باعث خسارتهای جبرانناپذیر به کشور خواهد شد، ادامه داد: تداوم این رویکرد بانک مرکزی نه تنها به خروج سرمایه منتج میشود بلکه باعث رانت شده و عایدی و منافعی هم برای مردم و مصرف کننده به دنبال ندارد و تنها یک گروه اندکی از این رانت منتفع میشوند و واردات کالاهای غیرضرور هم تشدید میشود.
او با بیان اینکه این نظام سه نرخی برای سرمایهگذار و تولیدکننده آسیبزاست، گفت: زمانی که مواد اولیه تولیدکننده از بازار به قیمت آزاد تامین شود و از سوی دیگر دستگاههای حمایتی سعی در عرضه محصولات نهایی با قیمتهای دستوری داشته باشند این مساله باعث ورشکستگی بنگاههای اقتصادی خواهد شد.
نرخ بازار آزاد ارز را باید پذیرفت
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: در دولت قبل تجربه بسیار موفقی در خصوص نرخ ارز رخ داد و تیم مشاوران اقتصادی به این نتیجه رسیدند که بانک مرکزی بدون مصرف ذخایر ارزی باید در محدوده بازار آزاد مداخله کند که پس از آن به تدریج رانتها حذف شد.
شقاقی شهری خاطرنشان کرد: مساله اصلی این است که امروز آقای فرزین نرخ بازار آزاد را نمیپذیرد و این موضوع اولین اختلاف مبنایی است که بنده با ایشان دارم و ایشان بازار آزاد را با عنوان بازار ارز تلگرامی و بازار غیرواقعی معرفی میکند این در حالی است که نرخ بازار آزاد ارز را باید پذیرفت.
اختلاف ۵۰ درصدی نرخ بازار آزاد و نرخ مبادلهای را نمیتوان منکر شد
این اقتصاددان تصریح کرد: دولت باید تلاش کند تا مبتنی بر اصول بازار آزاد ارز، سیاستهای پولی و ارزی خود را تنظیم کند، البته برخی دیگر هم بر این باورند که بازار آزاد ارز وجود دارد، اما سهم اندکی در اقتصاد دارد و تاثیر چندانی هم ندارد، این در حالی است که بازار آزاد ارز وجود دارد و سهم مهمی هم در اقتصاد کشور دارد و سفره زندگی مردم با بازار آزاد ارز تنظیم میشود.
شقاقی شهری گفت: برخی اقتصاددانهای نهادگرا نیز معتقدند که بازار آزاد ارز وجود ندارد و تا زمانی که تیم اقتصادی و رییس کل بانک مرکزی بر این باورند که بازار آزاد ارز وجود ندارد لذا اعتقادی هم به اختلاف ۵۰ درصدی نرخ بازار آزاد و نرخ مبادلهای ندارند، همچنین سیاستها هم معطوف به بازار مبادله ارزی میشود.
تداوم سیاستهای بانک مرکزی اشتباه خطرآفرین است
این کارشناس اقتصادی در ادامه افزود: اختلاف بنده با نظر رییس کل بانک مرکزی در مورد نرخ بازار آزاد از حیث مبانی نظری و تئوریک است، لذا تداوم این سیاستهای بانکی خطرآفرین است و همواره تاکید دارم که ضروری است تا بزرگان دولت دست به تغییر رویکرد بانک مرکزی بزنند. آن هم به دلیل آنکه رویکرد ایشان در سیاستگذاری ارزی اشکال دارد.
او افزود: اینگونه سیاستگذاریهای ارزی تبعات منفی در اقتصاد ایجاد میکند که برخی از آنها منجر به تشدید خروج سرمایه، توزیع رانت، واردات بیرویه کالاهای غیرضرور و بیشبرآوردی در واردات و کمبرآوردی در صادرات محصولات و ورشکستگی بنگاههای تولیدی میشود (که مواد اولیه خود را از بازار آزاد تامین میکنند و ملزم به رعایت نرخگذاری دستوری سازمانهای حمایتی هستند) پس نیاز به تغییر در این رویکرد وجود دارد.
مجموع کسری تجاری غیرنفتی و حساب سرمایه بیش از ۳۰ میلیارد دلار شده است
شقاقی شهری گفت: این رویکرد بانک مرکزی برای سفره مردم هیچ عایدی به دنبال ندارد چرا که همه محصولاتی که مردم از بازار و فروشگاهها تامین میکنند با نرخ بازار آزاد ارز و بر مبنای اصول بازار آزاد نرخگذاری میشود لذا این سیاستها هیچ اثری در زندگی مردم ندارد. این کارشناس اقتصادی افزود: به اعتقاد بنده فردی باید سکاندار بانک مرکزی باشد که در وهله اول بازار آزاد ارز را بپذیرد و در مرحله بعدی در محدوده بازار آزاد ارز مداخله داشته باشد، همان سیاستی که در زمان آقای همتی هم رخ داد. او گفت: بحث دیگر مربوط به حکمرانی ریال است که باید با جدیت دنبال شود و در حوزه واردات ساماندهی ویژهای صورت گیرد تا تراز تجاری کشور مثبت شود، این در حالی است که مجموع کسری تجاری غیرنفتی و کسری حساب سرمایه به دلیل رویکردهای غلط بانک مرکزی به بیش از ۳۰ میلیارد دلار رسیده است.