«شاهنامه»؛ بزرگترین دانشنامه علمی و بزرگترین کتاب حماسی جهان
تاریخ انتشار: ۲۵ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۳۲۱۱۱۳
دبیرکل بنیاد فردوسی و مدیرعامل موسسه فردوسی توسی گفت: شاهنامه فردوسی بزرگترین کتاب حماسی گیتی، آیین شهریاران و روابط جهانی ایرانیان در روزگاران کهن را با دیگر ملتهای جهان، مورد واکاوی پژوهشی قرار داده و به شایستگی حکمرانی شکوهمند ایرانی برپایه خردورزی، مهرورزی، دانشگستری و دادگستری در سطح جهانی را مطرح کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یاسر موحدفرد در گفتوگو با خبرگزاری میزان در زمینه ثبت جهانی هزاره شاهنامه فردوسی گفت: امسال یازدهمین سالگرد هزارهٔ شاهنامه فردوسی را جشن میگیریم، آیینی که به پیشنهاد بنیاد فردوسی به ثبت جهانی رسید؛ این پیشنهاد در آغاز از سوی من و برپایه نگره استاد فریدون جنیدی از اعضای امنای بنیاد فردوسی به یونسکو ارائه شد تا ۲۵ اسفندماه سال ۱۳۸۸ خورشیدی با نام هزاره پایان سرایش شاهنامه فردوسی به نام ایران به ثبت جهانی برسد.
وی در همین راستا ادامه داد: اگرچه در آغاز تلاش برای این ثبت جهانی با اقبال نهادهای فرهنگی مواجه نشد، اما توانستیم با برپایی گردهماییهای بزرگ و جشنوارههای فرهنگی، هنری و پژوهشی فراگیر ویژه بزرگداشت حکیم فردوسی توسی در سراسر ایران و با برپایی هفتههای فرهنگی ایران در کشورهای جهان، ثبت هزارهٔ پایان سرایش شاهنامه فردوسی را در فهرست مفاخر و رویدادهای علمی، فرهنگی و هنری در دوسالانه ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ میلادی سازمان جهانی یونسکو به نام ایران به فرجام برسانیم.
موحد فرد که خود پیشنهاد دهنده ثبت جهانی هزاره شاهنامه فردوسی است، بیان کرد: طرح هزاره شاهنامه فردوسی با یاری بنیاد فردوسی در فهرست رویدادهای فرهنگی، هنری و علمی جهان در دوسالانه ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ به ثبت جهانی رسید و در همان دوسالانه با مشارکت فعال دانشگاه صنعتی خواجه نصیر توانستیم، زندگی فعال خواجه نصیرالدین طوسی را نیز به ثبت جهانی برسانیم که خوشبختانه هزاره شاهنامه فردوسی و زندگی فعال خواجه نصیرالدین به عنوان دو رویداد بزرگ فرهنگی و علمی ایران در جهان به ثبت رسید و با ثبت جهانی این دو رویداد جهانی با همکاری بنیاد فردوسی، سهمیه ایران از ۲ ثبت جهانی به ۴ ثبت جهانی در سازمان جهانی یونسکو ارتقا یافت.
بیشتر بخوانید: برای مطالعه معرفى آخرین كتب منتشر شده اینجا کلیک کنیدوی درباره تاریخنگاری هزاره شاهنامه فردوسی ابراز کرد: حکیم ابوالقاسم فردوسی، کتاب حماسیاش را در بیست و پنجم اسفندماه سال ۳۸۸ هجری خورشیدی به پایان رساند و در دو بیت پایانی که در پایان شاهنامه قرار دارد بر تاریخ دقیق پایان سرایش این کتاب سترگ، آن هم با بهرهگیری از گاهشمار خورشیدی باستانی و تقویم هجری قمری به آشکاری اشاره کرده است. در دو بیت پایانی شاهنامه فردوسی چنین آمده است:
سرآمد کنون قصهٔ یزدگرد به ماه سپندارمذ روز ارد
ز هجرت شده پنج هشتاد بار که پیوستم این نامه نامدار
موحدفرد بیان کرد: شاخصههای خود ویژهای که در شاهنامه فردوسی وجود دارد، سبب شده که این کتاب ارزنده و حکیمانه به عنوان نسخهای ارزشمند از تاریخ ایرانیان و دانشنامهای کهن از فرهنگ و تمدن ایران به شمار آید.
دبیرکل بنیاد فردوسی درباره جایگاه و ارزش و اهمیت شاهنامه فردوسی ابراز کرد: شاهنامه بزرگترین دانشنامه علمی جهانی است که افزون بر پیشینه آیینها، هنرها، دانشها، آداب و رسوم ۱۰ هزار ساله امپراتوری و جهانشاهی ایران به کشورهای پیرامونی و همسایگان ایران بزرگ در روزگارهای گوناگون پرداخته است؛ شاهنامه فردوسی بزرگترین کتاب حماسی گیتی، آیین شهریاران و روابط جهانی ایرانیان در روزگاران کهن را با دیگر ملتهای جهان، مورد واکاوی پژوهشی قرار داده و به شایستگی حکمرانی شکوهمند ایرانی برپایه خردورزی، مهرورزی، دانشگستری و دادگستری در سطح جهانی را مطرح کرده است. کتاب سترگ شاهنامه فردوسی به دیگر سخن، یک دانشنامه بزرگ جهانی است که در آن به پیشینه دانشهای گوناگون و میراث مشترک بشری در حوزه تمدنی کشورهای پارسی اشارههای دقیقی داشته است که در روزگار کنونی به یگانه مرجع دانشی این هزارههای گمشده تاریخی تبدیل شده است.
این پژوهشگر شاهنامه فردوسی افزود: برای نگارش و پژوهش دانشنامه روزآمد شاهنامه فردوسی و فرهنگ پهلوانی، بارها طرحهای پژوهشی به نهادهای متولی از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت علوم، وزارت میراث فرهنگی و وزارت ورزش و جوانان ارائه شده است و با آنکه مجلس شورای اسلامی و سازمان مدیریت و برنامه ریزی، بودجههایی را برای آن تصویب کردند، اما هیچ بودجهای برای آن به بنیاد فردوسی اختصاص نیافته است و عملا این بنیاد مردم نهاد تا کنون هیچ بودجهای برای فعالیتهای فرهنگی، هنری، پژوهشی و آموزشی دریافت نکرده است.
دبیرکل بنیاد فردوسی افزود: شاهنامه فردوسی برگرفته از دانشهایی همچون تاریخ و جغرافی، مهندسی، پزشکی، روان شناسی، نظامیگری، گوهرشناسی، هنرپژوهی، آموزههای حکمی و اخلاقی حتی دسته بندی ایرانیان در دورههای گوناگون حکمرانی در ایران باستان است؛ نکته قابل توجه پیشینه معماری و مهندسی ساخت و ساز است که در شاهنامه فردوسی به خوبی به آن پرداخته شده است حتی در زمینه گوهرشناسی و دانش پزشکی و روانشناسی نیز در شاهنامه فردوسی اشارههای دقیق شده است. نمونهای از دانش پزشکی که به خوبی نشان میدهد، عمل جراحی پیچیده سزارین، پیش از اینکه در اروپا متداول شود در چند هزار سال پیش در ایران باستان وجود داشته و رستم به واسطه همین نوع زایش به این دنیا پا نهاده است که در ایران به این عمل جراحی، رستمزاد گفته میشود.
موحدفرد در زمینه واژه شناسی در شاهنامه فردوسی تاکید کرد: کتاب ارجمند شاهنامه فردوسی، واژههای فراوان بسیار کهن را در خود جای داده که این مهم به مدد زبان فارسی که زبانی با گستره واژگان سازی بسیار و با ۱۵۰۰ ریشه زبانی است، سرچشمه گرفته است.
وی به فعالیتهای بنیاد فردوسی ایران اشاره و ابراز کرد: پس از ثبت هزاره شاهنامه در مجمع دوسالانه یونسکو شرایط برای ثبت تعداد بیشتری از آثار ایرانی فراهم شد؛ به نحوی که اکنون در هر دوسالانه که این مجمع برگزار میکند، ایران امکان ثبت ۴ اثر همزمان را دارد؛ در همین راستا افزون بر ثبت هزاره شاهنامه، هنر نقالی به عنوان نمایش ایرانی با امضای پشتیبان بنیاد فردوسی و سه نهاد دیگر خانه تئاتر، وزارت میراث فرهنگی و مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ثبت جهانی رسیده و از نابودی نجات یافته است؛ همچنین پهلوانی و چوگان به عنوان دو آیین ملی و رسمی ایران با پشتوانه دانشنامهای پیشینه ورزشهای ایرانی در شاهنامه فردوسی در یونسکو ثبت جهانی شده است؛ کشتی پهلوانی و کشتی با چوخه که در خراسان و برخی جایهای ایران هر ساله انجام میشود به ثبت جهانی در اتحادیه جهانی کشتی رسیده است.
این نویسنده و پژوهشگر در زمینه زبان و ادب فارسی و اسلامشناسی، جایگاه شاهنامه فردوسی را در جهان پس از ثبت هزاره شاهنامه مورد بررسی قرار داد و افزود: هماکنون حدود ۷۳۰ شاهنامه نفیس و کهن در سراسر گنجینه موزههای دنیا وجود دارد که نسخههای آنها به جز ایران در مصر، ترکیه، هند، کشورهای اروپایی و آمریکایی وجود دارد، این شاهنامههای کهن همگی نماینده ارزشمند زبان، ادب، فرهنگ، تاریخ و تمدن ایران است. ثبت هزاره شاهنامه فردوسی، سبب شد تا اقدامهای ارزندهای در سطح دنیا برای شناخت بیشتر شاهنامه شکل بگیرد.
موحدفرد به ردپای تمدنهای جهانی در شاهنامه فردوسی اشاره کرد و تاکید کرد: داستانهای شاهنامه اگر چه داستانهایی اسطورهای است، اما ردپای تمدنهای گوناگون جهانی در آن دیده میشود. شاهنامه فردوسی، آیین شهریاری و حکمرانی ایرانی و راه اندازی مجلسی همچون مجلس مهستان را در روزگار کهن ایران به جامعه جهانی امروز بازشناسی کرده است.
دبیرکل بنیاد فردوسی به سیمرغ و یا سینای حکیم در شاهنامه فردوسی اشاره و تاکید کرد: نام سیمرغ و یا سینای حکیم که در داستانهای شاهنامه به آن اشاره شده، بیان کننده موقعیت ایرانیان در دانش پزشکی بوده از این رو لقب سینا بعدها به پزشکان داده شده و حتی پور سینا نیز از همین نام بهره گرفته است.
وی با انتقاد از مدیران اجرایی در اجرای طرحهای فرهنگی ابراز کرد: بنیاد فردوسی، تلاش کرده تا در طی سالهای پیشین ثبت مفاخر و رویدادهای فرهنگی، هنری و حتی ورزشی را بدون هیچ بودجهای در دستور کار خود قرار دهد که این کار با موفقیت چشمگیری انجام شده، اما اثرها و مفاخر ویا آیینهایی که در یونسکو به ثبت میرسد، نیازمند عملکردهای بعدی نیز هست و برای این امر سرمایهگذاریها و پشتیبانیهایی از سوی دولت نیاز دارد که هیچ یک از آنها به انجام نرسیده است؛ به عنوان مثال هنگامی که ورزشهای پهلوانی و چوگان و کشتی باچوخه به عنوان ورزشهایی که در ایران شکل گرفته بازشناسی و ثبت جهانی میشود، انتظار مجامع بینالمللی بر شکلگیری انجمنهای فعالی برای این اثرهای فرهنگی است؛ شایان ذکر است که راهاندازی دانشنامهها و دانشسراها برای هنر نقالی و نقاشی قهوهخانهای و موسیقی سنتی و مرشدی زورخانهای در کشور در سند ثبت جهانی مورد انتظار بوده است که شوربختانه، هیچ یک از این اقدامها شکل نگرفته حتی در حوزه آیین پهلوانی نیز که با تلاش فراوان به ثبت یونسکو رسید و ستاد ترویج فرهنگ پهلوانی با یاریمان در کشور راه اندازی شد، اما در سالهای اخیر گامهای خوبی برای ترویج آن در سطح ملی و جهانی انجام نشده است؛ آماده نبودن زیرساختهای ساختاری منسجم به ویژه در دوران کرونایی کارهای فرهنگی، هنری، پژوهشی و آموزشی را با چالشها و مشکلهای فراوان روبهرو کرده است.
مدیرعامل موسسه فرهنگی هنری فردوسی توسی به برنامههای سال ۱۴۰۰ اشاره داشت و ابراز کرد: موسسه فردوسی توسی که یک موسسه غیردولتی است، تلاش کرده تا با ایجاد آموزشهای غیر حضوری و مجازی به توسعه و تبلیغ اثرهای فرهنگی هنری از جمله جشنواره ملی هنر و شاهنامه بپردازد که به زودی این جشنواره هنری و آموزشی گسترده برای نخستین بار در ایران و جهان، ویژه شانزدهمین بزرگداشت حکیم فردوسی توسی در سراسر ایران برگزار خواهد شد و نگارش و پژوهش دو کتاب متن روان و گزیده شاهنامه فردوسی با سرفصلهای نوین برپایه داستانهای کوتاه ویژه جوانان و بزرگسالان و کودکان و نوجوانان از جمله برنامههای شاخص در آغاز سال ۱۴۰۰ خورشیدی است.
موحد فرد در پایان خاطرنشان کرد: خانوادههای ایرانی و ایران دوستان در داخل و خارج از کشور، یگانه پشتیبان جنبش فردوسی شناسی در ایران و دیگر کشورهای جهان هستند و امید است نهادهای فرهنگی متولی از این خواست مردمی پشتیبانی نمایند.
انتهای پیام/
برچسب ها: اخبار ادبیات شاهنامهمنبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: اینجا اخبار ادبیات شاهنامه شاهنامه فردوسی ثبت جهانی فردوسی توسی کتاب حماسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۳۲۱۱۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نور فلسفه و حکمت، روشنیبخش مسیر نصف جهان شدن اصفهان
فلسفه و حکمت، دو نوری هستند که به روشنتر شدت مسیر پیشرفت نصف جهان کمک شایانی کردند و در همین راستا، علما و حکمایی پرورش یافتند که مسیر زندگی و درسهای مکتب آنان، جزئی از هویت اصفهان شدهاند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، برخی معتقدند که با پیشرفت دانش و مادیگرایی، دیگر فلسفه و حکمت، مخصوصاً از نوع اسلامی، کارایی ندارد در حالی که تعالیم آن، باغ بزرگی است که درخت علوم مختلف در آن ریشه زده و به ثمر مینشیند.
از خوشبختی اصفهانیهاست که علما در این شهر نمیمیرند بلکه با گذشت صدها سال، همچنان نام و یادشان زنده است و تعالیمشان، راهگشای حقیقت جویان است؛ آنچنان که تخت فولاد بهعنوان یک قبرستان، توانسته زندهترین انسانهای تاریخ را در آغوش خاک خود جای دهد و بر همین اساس علی کرباسیزاده، مدیر خانه حکمت اصفهان اظهار میکند: نگاه به زیست و زندگی حکماً و فیلسوفان در اصفهان، موضوع مهمی است و اگر بخواهم به دوران صفویه که موجب تشکیل مکتب اصفهان شد اشاره کنم، زندگانی میرفندرسکی میرداماد و به ویژه نحوه زیست شیخ بهایی میتواند به این موضوع کمک کند.
وی میافزاید: میتوان گفت جامعیتی که علمای ما در آن زمان و چه در زمینههای فلسفه، عرفان و کلام و چه در موضوعات فقه و تفسیر و حدیث، باعث شد حوزه علمیه اصفهان یک حوزه بسیار درخشان در تاریخ و تمدن ایران شود و تأثیری که بر زندگی مردم اصفهان و بقیه شهرها گذاشت، این بود که توانستند تعادلی بین جنبههای مختلف تن و جسم با روح و نفس برقرار کنند به ویژه اینکه در حکمت موضوعی داریم که چگونه بین اعضای مختلف بدن و روح انسان، تعادل برقرار کنیم؛ همچنین تأثیر حکماً و فیلسوفان، طوری بوده که توانستند پیدا و ناپیدا در زندگی همه مردم تأثیر مثبت بگذارند.
مکتب اصفهان، دلیلی بر ادامهدار بودن فلسفه اسلامیمدیر خانه حکمت اصفهان ادامه میدهد: درخصوص راز پویایی و ماندگاری حکمت، زیست حکمای ما در اصفهان و تلاش آنها برای کمک به رفع تعارضاتی که در هر زمان در فرهنگ به وجود میآمد، قابل توجه است، مثلاً از میرداماد تا میرفندرسکی تا آقاحسین خوانساری، جهانگیر خان قشقایی و حاج آقا رحیم ارباب که هرکدام با نوعی از این تعارضات رو به رو میشدند و تلاش میکردند از یک طرف با علما و دانشمندانی که در علوم ظاهری کار میکردند و از طرف دیگر با حاکمان و حکومتیان، طوری تعامل کنند که با حمایت دولت مردان، مکاتب فلسفی و حکمتی زنده بماند و بهترین نشانه آن در ایران، مکتب اصفهان برای کسانی است که فکر میکنند دیگر فلسفه اسلامی در کار نیست.
کرباسیزاده خاطر نشان میکند: بحث تلاقی ادیان در حوزه مکتب فلسفی اصفهان هم اتفاق افتاده که محل تلاقی اشراق، عرفان، حکمت و کلام است؛ یکی از دلایل پویایی تاریخ فلسفه حکمت در ایران و اصفهان این است که دل و عقل به یک نقطه مشترک برسند و بهترین نمونه آن شیخ بهایی است که چه در اشعار او چه کتابهایش، هدف نهایی دل و عقل را یکی میبیند؛ در واقع روحی که در آثار معماری اصفهان و یا در مشهد وجود دارد و شیخ بهایی در بنای آنها دارای تأثیر مستقیم است، به دنبال وحدتی بین دانشها میگردد و میداند نقطه اشتراک همه آنها عرفان و اشراق است.
وی با بیان کتاب اینکه رساله صناعیه از میرفندرسکی که از حیث موضوع در کل تاریخ تفکر، بی نظیر است و قبل و بعد آن هیچکدام از حکماً، مستقیماً به بحث صنعت، هنر و پیشه و فن، نپرداختند، میگوید: میرفندرسکی معتقد است که پیشه، یک امر الهی است و هرکس برای پیشهای زاده شده، که از نبوت و امامت، شروع و به طبقات پایینتر میرسد؛ در واقع میگوید رابطه صنعت با زندگی انسان، مانند رابطه بدن اجزای بدن و روح است؛ مردم اصفهان باید قدر خود را بدانند زیرا در شهری زندگی میکنند که هر دوره آن، افتخارآمیز است و پایتخت حکومتهای مختلف بوده، طوری که بزرگترین متدینان به هر دینی در این شهر به دنیا آمدند و یا تربیت شدند که این موضوع از آثار به جا مانده، پیداست؛ بیهوده نیست که وقتی شاه اسماعیل به اصفهان آمد و متوجه مدارس متعدد علمی و رفت و آمد دانشجویان و طلاب شد، گفت اگر از این جنگ آخر، جان سالم به در ببرم، اینجا پایتخت قرار میدهم که این کار توسط شاه عباس کبیر انجام شد و امروز با چنین پیشینه درخشانی به مراتب جلوتر افرادی هستیم که دارای چنین هویتی نیستند.
ایرانی که میراثدار باستان و اسلام استعلیرضا فرهنگ، محقق و پژوهشگر حوزه ادیان نیز اظهار میکند: امروزه در ایران میراث دار دو فرهنگ عمیق هستیم، یکی از آنها، فرهنگی است که از ایران باستان و دیگری از اسلام به ما رسیده است؛ کوروش کبیر شخصیتی بود که اولین امپراتوری چند ملیتی و چند دینی را پایه گذاری و آشتی و همزیستی بین ادیان را ایجاد کرده است، شخصیت کوروش به نحوی است که در کتاب مقدس یهودیان، او را مسیح خدای یهود معرفی کردند و هم از استوانه کوروشی که در بابل به جا مانده، کوروش میگوید که من را خدای بابل صدا زد تا دین را اینجا اصلاح کنم؛ در قرآن به اعتبار مفسرینی مثل علامه طباطبایی، ذکر ذوالقرنین اشاره به کوروش دارد؛ جالب اینجاست که امروز نمیدانیم دین خود کوروش چه بودهاست زیرا با هر دینی متناسب با همان دین برخورد میکرده و به همین روش توانسته امپراتوری پایداری ایجاد کند که صدها سال استوار بماند.
وی میافزاید: در اواخر ساسانی، انحصارگرایی دینی رخ میدهد که منجر به ضعف این امپراتوری و از هم گسیختگی آن میشود و اسلام این دیدگاه را دوباره احیا میکند؛ قرآن از بین تمامی کتب مقدس به طور خاص تری به تفضیل، تفسیر و تأیید ادیان دیگر پرداختهاست؛ در آیات ۴۴ تا ۴۸ صورت مائده دستور قرآن به سه دین یهودیت و مسیحیت و مسلمان این است که با یک دیگر درگیر نشوید بلکه در نیکیها از هم سبقت بگیرید، در حالی که متأسفانه امروزه شاهد جنگ بین ادیان مختلف هستیم و شاید این الگوی زیبا بتواند یک راهنما برای همزیستی ادیان متفاوت باشد.
فرهنگ ادامه میدهد: اولین کسی که تاکید بر همزیستی دارد ابوریحان بیرونی است که کتاب ماللهند را مینویسد؛ در آن زمان، دید مردم این بود که هندوها بت پرستند درحالی که ابوریحان، به عنوان یک مسلمان مقید، از آنها دفاع میکند و آنها موحد میداند؛ میرفندرسکی که خانه حکمت در کنار مزار اوست، بیش از ۱۰ سفر به هند داشته و کتاب «جوگ باسشت» که کتاب مهمی برای آنهاست، به فارسی ترجمه کرده و تحقیقات زیادی در این حوزه داشته است.
اصفهان موزهای است که تمام ادیان را در خود جای داده استوی خاطر نشان میکند: هاتف اصفهانی که ترجیع بند آن شاهکار ادبیات ایران است، بخش اول با آئین زرتشت شروع میکند و آن را به حق و یکتا پرست میداند؛ در بخش دوم به مسیحت اشاره میکند و دوباره به همان موضوع میپردازد؛ جالب اینجاست که هاتف در زمانی میزیسته که تقریباً دیدگاه تعصب آمیزی نسبت به علما وجود داشتهاست و با این حال، به طور تمام قد از ادیان مختلف دفاع میکند.
محقق و پژوهشگر حوزه ادیان با بیان اینکه بعد اسلام اصفهان حدود ۴۰۰ سال، پایتخت بوده و به نوعی، زبده فرهنگ تمدن ایرانی اسلامی است، میگوید: اصفهان، هنوز هم موزهای است که تمام ادیان را در خود دارد و هیچ گاه شاهد درگیری بین آنها نبودهایم؛ در واقع با روی باز، روابط خیلی خوبی در تمامی حوزهها بین این افراد وجود دارد.
وی بیان میکند: شرایط امروز جهان شرایط خاصی است و در طول تاریخ چنین شرایطی را نداشتیم، رشد علم و فناوری، کاملاً بر رفاه انسان متمرکز است و با خودش نوعی انسانگرایی آورده که این دو به تدریج باعث شده انسان امروزی از متافیزیک و حوزه روح جدا شود و روز به روز، بیشتر شاهد دین گریزی و دین ستیزی باشیم، این الگوی جهان مدرن، سکولاریسم است یعنی بی تفاوتی به ادیان در حالی که کوروش و قرآن اینطور برخورد نمیکنند و اتفاقاً ادیان را تشویق میکند که در حوزه خود فعالتر باشند؛ در مقابل، برخی دین گرایان به افراط گراییدند و حتی به مبارزههای تسلیحاتی مثل داعش و صهیونیسم روی میآورند.
محقق و پژوهشگر حوزه ادیان با اشاره به اینکه باید راه تعادل را در پیش بگیریم و الگوی موفقی داریم که هزاران سال جواب دادهاست، اظهار میکند: از نمونههای همکاری که بین ادیان در اصفهان وجود دارد میتوان گفت اولین بار، صنایع چاپ و تجارت ابریشم را ارامنه به اصفهان آوردند و دانشهای یهودیان در مسائل مختلف مورد استفاده قرار گرفتهاست؛ زرتشتیان، مفاهیم حکمتی را به از پیش از اسلام به پس از آن منتقل کردند، مانند کتاب ابنمسکویه که به خرد و حکمت ایران باستان میپردازد و این همکاری باعث درخشش شده است؛ بزرگمهر حکیم میگوید که همه چیز را همگان دانند و کسی که انحصارگرا شود و تعصب بورزد، موقعیتهای خود را از دست میدهند.
به گزارش ایمنا، مکتب فلسفی اصفهان مکتبی که اعتقاد به جمع فلسفه با دین داشت و در بستر اندیشه شیعی در دوره صفویه شکل گرفت و نقش بهسزایی در فلسفه اسلامی داشت؛ این مکتب را همچنین دوره نوزایی فلسفه ایران نامیدند که متأثر از فلسفه مشاء، فلسفه اشراق، عرفان و اصول عقاید شیعه بود و نکته قابل توجه آن است که تمامی فیلسوفان مکتب اصفهان شیعه دوازده امامی هستند و بیشترشان درصدد تطبیق مطالب فلسفی با معارف شیعی برآمدهاند؛ بر این اساس باید گفت که اصفهان نه تنها در هنر و معماری بلکه در علوم دینی و اندیشه نیز سرآمدی میان دیگر نقاط بوده و یکی از مهمترین مصادیق آن که امروزه نیز بهطور عینی مشهود است، همزیستی ادیان در این شهر و استان است.