لباس مخصوصی که شهید تجلایی برای شهادتش آماده کرد
تاریخ انتشار: ۲۵ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۳۲۴۱۷۲
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، «برو هر وقت جنگ تمام شد بیا خواستگاری» این جمله آقاجون بود به علی. نه اینکه او را دوست نداشته باشد و یا نخواهد دختر به علی بدهد، اما میگفت: تو دائم جبهه هستی و من طاقت شنیدن خبر شهادتت را ندارم. بعد از جنگ بیا خیال من هم راحت باشد. علی که به این ازدواج اصرار داشت، جملهای گفت تا پدرم را راضی کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کسی که پیش از جنگ به افغانستان رفته بود تا مجاهدان افغان را یاری دهد و تمام فکر و دغدغهاش جهاد بود چطور میتوانست حالا که در سرزمین خودش چنین جنگی برپاست بگوید به خاطر ازدواج به جبهه نمیروم و روی حرفش هم بماند؟
شهید علی تجلایی
نسیبه عبدالعلیزاده، همسر شهید علی تجلایی در ادامه صحبتهایش میگوید: همین هم شد. درست فردای عقدمان، علی به بهانه اینکه بروم یکسری وسایل را تحویل دهم و برگردم، راهی جنوب شد. پدرم میدانست در دل علی چه میگذرد و از آنجایی که دوستش داشت به او گفت: میدانم داری برای جنگ میروی. نیازی نیست دیگر حقیقت را پنهان کنی!
وقتی آیتالله مدنی در آن مراسم ساده ما با حضور چند پاسدار داشت خطبه عقد را میخواند، علی جملهای گفت که توقع نداشتم در استثناییترین روز و لحظه زندگیام بشنوم. همانطور که با چشمانش به زمین نگاه میکرد، گفت: «میگویند در این لحظه شما هر چه از خدا بخواهید برآورده میشود. برای من دعا میکنید؟» من که خیلی حساس شده بودم بدانم این چه آرزو و خواستهای است که علی را در این لحظه وادار به سفارش کرده، پرسیدم: «آرزویتان چیست؟» گفت: «اگر به من علاقه دارید و به خوشبختی من فکر میکنید از خدا برایم طلب شهادت کنید.» سعی کردم از دعا کردن برای چنین آرزویی طفره بروم، اما علی قسمم داد. جالب اینجاست که تا پایان جنگ تمام پاسدارهایی که در آن مراسم حضور داشتند و نیز خود آیتالله مدنی به شهادت رسیدند.
تصویری از مراسم عقد شهید علی تجلایی
سه سال و نیم من و علی با هم زندگی کردیم و اولین و آخرین دروغی که از او شنیدم، همانی بود که به پدرم گفت. علی بسیار آرام و معصوم بود. در همه تصاویرش این نگاه معصوم دیده میشود. خیلی اهل صحبت کردن نبود؛ مگر وقتی لازم باشد یک حرف مهم و جدی را بزند.
علی دائم در جبهه بود؛ بدون اینکه ما بدانیم چه سِمت و جایگاهی دارد. وقتی علی در تبریز بود، مارش نظامی که زده میشد اطرافیان که از حضور او خبر داشتند، میگفتند خبری نیست. این مارش الکی به صدا درآمده، اگر عملیاتی بود علی الان تبریز نمیماند. تا این حد حضور علی در جنگ دیده میشد.
در جریان آزادسازی سوسنگرد، علی جزو افراد فعالی بود که تا لحظه آخر ایستاد و زمانی که مجروح شد به دوستانش گفته بود، حتی اگر الان تیری به جمجمهام اصابت کند، ناراحت نمیشوم؛ زیرا سوسنگرد آزاد شد.
تصویری از شهید علی تجلایی در آزاد سازی سوسنگرد (فردی که یک کودک در آغوشش گرفته است)
پیراهن و شلوار خونیاش را از آن عملیات همچنان نگه داشته بود. لباسی سوراخ سوراخ که خون او رویش مانده بود. دفعه آخر دیدم لباسها را دارد در ساکش میگذارد. با این کارش فهمیدم چه در سر علی میگذرد. میدانستم مسئولیت طرح عملیات قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) را بر عهده دارد. برای همین گفتم: علی جان! به خاطر مسئولیتی که داری من اطمینان دارم اجازه جلو رفتن به شما را نخواهند داد. گفت: من به کسی کاری ندارم، این بار با اجازه برادران بسیجیام جلو میروم و قرار نیست پشت بیسیم فرماندهی کنم.
موقع بستن ساکش، دل توی دلم نبود. پرسیدم حالا چرا این لباس تکه پاره را با خودت برداشتی؟ گفت: «میخواهم حالا که پیش خدا میروم، بگویم خدایا! اینها جای گلوله است، بالاخره ما هم توی جبهه بودهایم» هر چند که با یک لبخند محوی این حرفها را میزد، اما میدانستم از هر وقت دیگری جدیتر است.
شهید علی تجلایی نفر وسط در تصویر در کنار شهید کاظم نجفی رستگار (نفر اول سمت راست تصویر) که او هم در همین عملیات و همین روز شهید شد
صبح که بند پوتینش را میبست، صدایم کرد و از من خواست حلالش کنم. گفت: «مطمئنم دیگر برنمیگردم پس باید از صمیم قلبت حلالم کنی.» رفت و باز من ماندم و یک دنیا دلواپسی. چند روز بعد زنگ زد. نمیدانستم این آخرین باری است که صدای او را میشنوم. باز هم شروع کرد حلالیتطلبی و سفارش اینکه دوست دارد پیکرش گمنام باشد و خواهش کرد اصرار نکنیم پیکرش را برگردانند. وقتی دید با شنیدن حرفهایش دارم گریه میکنم برای اینکه فضا را عوض کند، گفت: «قول میدهم اگر شهید شدم، هم شفاعتت کنم، هم مسئولیت حوریان را به شما بسپارم.»
علی روز ۲۵ اسفند سال ۶۳ (۳۶ سال قبل) در عملیات بدر در حالی به شهادت رسید که تیری قلبش را نشانه گرفت. از آن پس هر گاه دوستانش با من تماس گرفتند که اجازه بدهید برویم پیکر علی را تفحص کنیم با خواهش از آنها میخواستم این کار را نکنند. من طاقت اینکه چهره علی را طور دیگری ببینم، نداشتم. از طرف دیگر این خواسته خودش هم بود. وقتی یک روز با هم رفته بودیم سر مزار دوستان شهیدش میگفت: دلم نمیخواهد اینجا مزاری داشته باشم، زیرا میدانم دوستانم به خاطر لطفی که به من دارند بیشتر به من سر میزنند؛ در حالی که کار اصلی را همین بسیجیهای بیادعایی که اینجا خوابیدهاند، انجام دادند.
شهید علی تجلایی در کنار همرزمان (نفر دوم از سمت راست تصویر)
حتی سفارش کرده بود اگر هم برگشت، ما تنها یک نشانهای بگذاریم روی مزارش که فقط خودمان بدانیم این مزار شهید علی تجلایی است.
جالب است وقتی حاج قاسم سلیمانی به شهادت رسید و وصیت کرد جز نامش عنوان دیگری روی سنگ مزار نوشته نشود، یاد علی افتادم و به این فکر کردم که شهدا چقدر شبیه یکدیگرند. فروتن و بیادعا.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: دفاع مقدس جنگ تحمیلی شهید علی تجلایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۳۲۴۱۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شرکت در انتخابات هم حق است هم وظیفه
به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای استان لرستان، امام جمعه خرم آباد در خطبههای این هفته نماز جمعه در مصلای الغدیر به برگزاری دور دوم انتخابات در ۲۱ اردیبهشت در حوزه انتخابیه خرم آباد و چگنی اشاره کرد و افزود: برگزار کنندگان انتخابات دقت لازم را در اجرای چهار راهبرد رهبر معظم انقلاب در برگزاری انتخابات را داشته باشند.
حجت الاسلام و المسلمین سید احمدرضا شاهرخی خطاب به برگزارکنندگان انتخابات گفت: دقت لازم را در برگزاری انتخابات سالم انجام دهند و با تخلفات احتمالی در هر سطحی برخورد شود که تخلف در انتخابات گناهی نابخشودنی است.
خطیب جمعه خرم آباد با اشاره به سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) بیان کرد: امام جعفر صادق (ع) امام جهاد و مبارزه بودند، ایشان همزمان با جهاد و مبارزه مستمر برای سرنگونی حکومت بنی امیه شاگردان مستعد، فهیم و متبحر در علوم اسلامی تربیت نمودند که موجب حفظ و اصالت معارف اسلامی گردید.
حجت الاسلام و المسلمین شاهرخی ادامه داد: اکنون در این عصر حاکمیت بخشیدن به معارف اسلامی جهت اجرای عدالت و مبارزه با ظلم وظیفه همه مردم است.
وی با اشاره به اصل ۱۲۳ قانون اساسی و تصویب قانون مد و لباس افزود: براساس این قانون در راستای تقویت فرهنگ ایرانی و اسلامی و ترغیب مردم به استفاده از لباسهای مانوس با فرهنگ اسلامی وظایفی برای برخی وزراتخانههای فرهنگ و ارشاد اسلامی، صمت، آموزش و پرورش، صدا و سیما تعریف شده و همزمان تکالیفی برای نمایندگانی از مجلس و اصناف در یازده ماده و سه تبصره بیان شده که باید اجرا شود.
امام جمعه خرمآباد یادآور شد: کمیته مد و لباس در استان نسبت به اجرای قانون و اتخاذ تدابیر در جلوگیری از توزیع لباسهای غیر مانوس با فرهنگ ایرانی اسلامی اقدام کند.
حجت الاسلام و المسلمین شاهرخی با بیان اینکه آینده کشور و لرستان امیدوار کننده و روشن است، گفت: وجود کارگاههای بزرگ و کوچک تولیدی، صنعتی و تولیدات دامی و کشاورزی همراه با تولیدات متنوع و توجه دولت به احیای برخی کارخانجات تعطیل شده مثل ماشین سازی لرستان که در موقعیت تولید مناسبی قرار گرفته و پیگیری رونق و برگشت به تولید برخی کارخانههای تعطیل دیگر آینده روشنی برای استان متصور است.
وی با اعلام تشکر از عملکرد آموزش و پرورش در سالهای متمادی در اجرای طرح سودای بندگی افزود: معاونت پرورشی و معلمان دلسوز از سالهای گذشته و دولتهای مختلف دانش آموزان را در میعادگاه فرهنگی عبادی و الهی نماز جمعه حاضر شده تا با آداب حضور آشنا شوند.
نماینده ولی فقیه در استان لرستان ضمن قدرانی از پرسنل نیروی انتظامی افزود: نیروی انتظامی خدمات زیادی انجام میدهد حفظ امنیت مردم مبارزه و جهاد با قاچاقچیان اسلحه و کشف سلاح، مبارزه با سوداگران مواد مخدر، برخورد با اراذل و اوباش و خدمات بسیار دیگری که پرسنل نیروی انتظامی انجام میدهند، جای قدر دانی دارد.