بزرگترین اشتباه روحانی اعتماد به لیبرالیسم و آمریکا بود/ شناخت دشمن دستاورد ناخواسته دولت تدبیر و امید
تاریخ انتشار: ۲۵ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۳۲۷۱۴۳
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، مسعود درخشان در نشست بنبست تکرار که در حوزه هنری برگزار شد، اظهارداشت: به نظر من اشتباه روحانی از جنس اشتباهی بود که مصدق کرد. مصدق ظلمستیز بود و مظهر ظلم در آن زمان در ایران شرکت نفتی انگلیس و ایران بود. مصدق با آن مظهر ظلم وارد جنگ شد اما به آمریکا پناه برد و امید داشت به کمک آمریکا میتواند این بحران بزرگی که انگلستان ایجاد کرده را رفع کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: به همین دلیل به آمریکا رفت. ایده مصدق وقتی با رئیس جمهور آمریکا ملاقات کرد لیبرالیسم بود. این داستان لیبرالیسم بحث امروز نیست و همین لیبرالیسم کمر مصدق را شکاند. با اینکه در سوئیس حقوق خوانده بود و همین حقوق خواندن او را بدبخت کرد چون ایمان قلبی به لیبرالیسم داشت و گفت شما مگر مظهر آزادی در جهان نیستید، موافق آزادی نیستید؟ و مگر پرچمدار لیبرالیسم نیستید؟ رئیس جمهور آمریکا گفت بله هستیم. مصدق گفت ببینید انگلیس و شرکت نفت انگلیس با ایران چه کرد؟ به داد ما برسید. آمریکاییها گفتند البته که وظیفه ماست به داد شما برسیم. فقط شما همان اسناد ظلم انگلستان را بدهید تا ما پیگیری کنیم. مصدق هم گفت به چشم. رئیس جمهور آمریکا گفت شما برو و من مساله شما را حل میکنم.
این اقتصاددان تصریح کرد: مصدق هم با خوشحالی برگشت مثل آقای روحانی که اصلا ایشان بعد از امضای برجام شکفته شده بود. در نهایت کودتای 28 مرداد توسط آمریکاییها انجام شد و در همان مرحله مصدق این درک و بصیرت را پیدا نکرده بود که نمیتوان علیه ظالمی به ظالم دیگری پناه برد. هنوز قدرت درک این مساله را نداشت و مملکت را به چه روزی انداخت. همه بدبختیهای ما از همین جریان بود. مردم هم دیگر خسته شدند و گفتند این دولت دیگر چه دولتی است. این شرایط ادامه پیدا کرد تا انقلاب اسلامی.
* روحانی با نگاه اعتماد به لیبرالیسم و غرب به میدان آمد
درخشان با بیان اینکه آقای روحانی هم دقیقا با نگاه اعتماد به لیبرالیسم و با اعتقاد به همان رویکرد و جهانبینی و با تکیه به غرب با شعار راهبرد برد-برد به میدان آمد، گفت: حتما این راهبرد برد-برد را مشاوران اقتصادی در دهان آقای رئیس جمهور گذاشتند. پس با اعتقاد به لیبرالیسم و تکیه بر غرب به جنگ غرب رفت. این بزرگترین خطای آقای روحانی بود.
وی افزود: تاریخ نشان داده تنها چیزی که نظامهای حکومتی و نظامهای سیاسی از تاریخ درس گرفتهاند این است که بهتر است از تاریخ درس نگیریم. با این توجیه که شرایط فرق کرده و الان با گذشته متفاوت است و عقل ما بیشتر از قبلیهاست. قطعا آقای روحانی فکر میکرد عقلاش بیشتر از مصدق است. یعنی ایشان نمیدانست چرا مصدق شکست خورد؟ اما مشاورانش به او گفته بودند دنیا تغییر کرده است. این مساله باید آویزه گوشمان باشد.
* دستاورد ناخواسته دولت روحانی شناخت دشمن بود
استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با طرح این سوال که دستاورد روحانی چه بود؟، اظهارداشت: دستاورد این دولت تدبیر و امید این بود که هر چه تدبیر داشت در برجام به کار برد و هر چه امید داشت معطوف به آمریکا و اروپاییها کرد. این دولت تدبیر و امید این کار را کرد اما ثمره این کار چه شد؟ به نظر من این بزرگترین دستاورد دولت روحانی است و معقتدم روحانی ناخواسته خدمت بزرگی به نظام و کشور کرده که هیچ دولتی در گذشته نکرده است و آن باز کردن چشم بصیرت تودههای مردم است که متوجه شوند دشمن کیست. حضرت آقا بارها بر این موضوع تاکید میکردند اما عدهای میگفتند چقدر میگویید دشمن، دشمن. ولی آقای روحانی ناخواسته نشان داد که این یعنی چه.
وی تصریح کرد: به خاطر خطاهای آقای روحانی مردم آموختند که راه کجاست. این بحث فلسفی نیست بلکه زیرپاگذاشته شدن عزت مردم است. از دست امکانات اقتصادی در کشور است. مردم فشارهای اقتصادی را در همه اجزا دیدند. ترور سردار دلها را به دست دولتی که خود را پرچمدار آزادی و لیبرالیسم میداند، به چشم دیدند. مردم دیدند اینها شعار است و این چشم بصیرت کاملا باز شد. آقای روحانی ناآگاهانه بزرگترین خدمت را به انقلاب اسلامی کرد و بایدن می خواهد این دستاورد را بگیرد و نمایندگان مجلس باید حواسشان باشد.
* شرط موفقیت انقلاب اسلامی شناخت دشمن است
درخشان گفت: گام دوم انقلاب باید با این مساله آغاز شود که این بصیرت بهوجود آمده از دست نرود و اگر از دست رفت دیگر به نظر من کار بسیار مشکل میشود. بیش از 40 سال قبل انقلاب کردیم و حضرت امام میفرمودند شرط پیروزی انقلاب شناخت دشمن است و مقام معظم رهبری بر شناخت دشمن تاکید کردند. واقعا بدون شناخت دشمن چگونه میخواهید برنامهریزی کنید. بدون شناخت دشمن میخواهید زندگی گل و بلبلی داشته باشید؟ همانطور که بعد از برجام هواپیما خریدند تا عده اندکی از مردم راحت مسافرت کنند. همه چیز مملکت مانده تا عدهای راحت مسافرت کنند. این تصمیمات برای این است که هنوز دشمن را نشناختهاند.
وی ادامه داد: شناخت دشمن شرط لازم برای تدوین الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت است در غیر این صورت سازمان برنامه و بودجه 72 سال است که برنامه توسعه مینویسد. این چارچوب برنامهنویسی سازمان برنامه ارتباطی به الگوی ایرانی - اسلامی پیشرفت ندارد. ارتباطی به اقتصاد مقاومتی ندارد.
* اقتصاد مقاومتی یعنی مدیریت ریسک
این اقتصاددان گفت: وقتی حضرت آقا فرمودند اقتصاد مقاومتی، عدهای از همکاران ما گفتند این اقتصاد مقاومتی یعنی چه؟ این را در دو جمله بگو. گفتم اقتصاد مقاومتی یعنی مدیریت ریسک. گفتم بله همان risk management است. وقتی این عبارت را گفتم استقبال کرد. چون معادل این مفهوم به زبان انگلیسی وجود دارد، به سرعت پذیرفت. مثل اینکه ما حدیثی از امیرالمومنین علی علیهالسلام میشنویم به سرعت میپذیریم و ختم کلام است. همین که شما یک اصطلاح انگلیسی بگویید حل میشود. گفت این است؟ گفتم بله اما ریسک به معنای وسیع آن. همه ابعاد را باید نگاه کنیم.
* بعد از 42 سال هنوز عدهای درباره چیستی نظام اقتصاد اسلامی صحبت میکنند
وی با بیان اینکه الحمدلله دشمن را شناختیم اما این شناخت نباید از دست برود، اظهارداشت: تنها چیزی که باید مطالبه کنید همین است که این شناخت و بصیرت از دست نرود. دنبال نخود سیاه نباید بروید. کل را به خاطر اجزاء از دست ندهید. رهبر انقلاب دقیقا خط را مشخص کرده است. یک عده هنوز این سوال را مطرح میکنند که نظام اقتصاد اسلامی یعنی چی؟ همین دیروز ارتباط با جلسهای در قم داشتم و گفتم این حرفهایی که شما میزنید ما 40 سال پیش در قم مطرح کردیم اما شما باز هم همان سوالات را مطرح میکنید و همان حرفها را میزنید. حرف تازه بزنید. حضرت آقا حرفهای تازه بیان میکنند. ایشان میفرمایند روحیه انقلابی، تفکر انقلابی، عمل جهادی.
درخشان افزود: من تنها کسی هستم در کشور که نخسیتن گام را در حوزه اقتصاد اسلامی برداشت. اولین جلسه اقتصاد اسلامی در مدرسه فیضیه قم به مدیریت آیت الله مظاهری برگزار کردیم و بعد آیت الله مصباح یزدی آمدند. اقتصاد اسلامی و اقتصاد مقاومتی در این سه عبارت خلاصه میشود، روحیه انقلابی، تفکر انقلابی و عمل جهادی.
* برای حذف نرخ بهره بانکها را در بانک ملی ادغام کنید
وی با بیان اینکه رهبر انقلاب فرمودند باید تصمیمهای بزرگ گرفت، گفت: این مجلس یازدهم تاکنون تصمیم بزرگ گرفته است؟ چقدر انرژی گذاشتند برای اصلاح بودجه. اگر درست نمیکردند چه میشد؟ در نهایت گفتند ارقام پنهان بودجه را شفاف و آشکار کردیم. هنر انقلابیها این است؟ من داد زدم و گفتم آقایان نمایندگان انقلابی چرا به این حرف من فکر نمیکنید. من گفتم همه بانکها را در بانک ملی ادغام کنید تا بتوانید نرخ بهره را بین ببرید. نرخ بهره به شرطی از بین میرود که ما تعدد بانک نداشته باشیم. همه این بانکها در بانک ملی ادغام شوند. کسی را هم بیرون نکنید. ما نمیخواهیم کسی بیکار شود.
این اقتصاددان با تاکید بر اینکه تا نظام بانکی اصلاح نشود جریان اقتصادی مملکت درست نمیشود، تصریح کرد: گام دوم بازار سرمایه است. باید گام به گام به این شکل میتوانیم جلو برویم. مجلس کجا به این بحثها ورود کرده است؟ مرکز پژوهشهای مجلس که همهشان را خیلی دوست دارم، بحثهایشان چیست؟ آقا میفرمایند تصمیمات بزرگ. این مستلزم شناخت از مسائل بزرگ است و امروز هیچ مسالهای در مملکت ما مهمتر از بانکها نیست. این معضل باید حل شود تا مشکلات صنعت هم حل شود.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: روحانی مصدق مسعود درخشان اقتصاد مقاومتی اقتصاد اسلامی آقای روحانی شناخت دشمن رئیس جمهور بانک ها عده ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۳۲۷۱۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرجام نمایندهای که «نخستوزیر» شد
اولین نخستوزیر مردمی رژیم پهلوی که زمینه تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت ایران و قانون خلع ید از شرکت نفت انگلیس و ایران را در شانزدهمین دوره مجلس شورای ملی به وجود آورد، با رای موافق ۹۹ نماینده از ۱۰۲ نماینده حاضر در جلسه مجلس به عنوان هجدهمین نخستوزیر رژیم پهلوی انتخاب شد.
به گزارش ایسنا، امروز ۱۲ اردیبهشت هفتاد و سومین سالروز انتخاب دکتر محمد مصدق به عنوان نخستوزیر ایران در سال ۱۳۳۰ است.
استمرار سیطره پادشاهی انگلستان و روسیه بر چاههای نفت و گاز جنوب و شمال ایران که از سال اکتشاف نفت در استان خوزستان در سال ۱۲۸۷ شروع شد، خون دکتر محمد مصدق را به جوش آورد.
این نمایندهِ حقوقدان، صحن علنی چهاردهمین دوره مجلس شورای ملی را فرصتی مناسب به جریان انداختن طرحی برای قطع دستان روسیه، ابرقدرت شمالی از منابع نفت و گاز ایران تبدیل کرد.
او برای کوتاه کردن دست روسها از چاههای نفت دریای خزر در هفتاد و نهمین نشستِ مجلس چهاردهم طرح دو فوریتی «منع دولت از مذاکره در مورد امتیاز نفت به نیروهای خارجی در ایران» را که در دستور صحن علنی مجلس بود با زیرکی تمام به جریان انداخت و موفق شدن رای اکثریت مجلس را بگیرد.
پیروزی مصدق در این منازعه و ترس حکومت از تعمیم این طرح به قراردادهای نفتی ایران با شرکت نفت انگلستان موجب شد با وجود رای بالای دکتر محمد مصدق و آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی در رقابتهای انتخاباتی مجلس پانزدهم در سال ۱۳۲۶، به دلیل مخالفت محمدرضا شاه و احمد قوامالسلطنه نخستوزیر وقت پهلوی از ورود آنان به این مجلس جلوگیری شود.
با این حال مصدق و کاشانی دست بردار نبودند. آنان با شرکت در انتخابات شانزدهمین دوره مجلس شورای اسلامی به دربار و دیوان پهلوی نشان دادند که از میدان مبارزه با ظلم و استبداد کنار نمیروند. با وجودی که با دخالت وزارت کشور وقت انتخابات تهران به مرحله دوم رفت اما با تلاش و سماجت بسیار دکتر مصدق آنان موفق به جلب نصاب لازم برای ورود به مجلس شانزدهم در دور دوم انتخابات شدند و وارد این مجلس شدند.
با گشایش مجلس شانزدهم در بهمن ۱۳۲۸، دکتر مصدق به همراه یاران جبهه ملی از جمله سید ابوالحسن حائریزاده، سید حسین مکی، سید محمود نریمان و سید علی شایگان از تهران، مظفر بقایی از کرمان، اللهیار صالح و عبدالقدیر آزاد از کاشان و سبزوار به مجلس رفتند و فراکسیون جبهه ملی را که سه ماه قبل از گشایش مجلس شانزدهم در آبان ۱۳۲۸ حزبشان را به همین نام تاسیس کرده بودند، شکل دادند.
مصدق و یارانش به عضویت کمیسیون نفت این مجلس درآمدند و او رییس این کمیسیون مهم مجلس شد، اما مصدق به دلیل بیماری و تجویز دکترش نتوانست به صورت مرتب در جلسات کمیسیون نفت حضور یابد.
دکتر به مصدق تاکید کرده بود که «حتما باید دو ماه نه استرس داشته باشد و نه حرکت کند و حرف بزند.»
رییس فراکسیون اقلیت مجلس شانزدهم یک ماه بعد از دستور پزشک، شبی در خواب دید: «شخصی نورانی در خواب به من گفت، دکتر مصدق برو و زنجیرهایی که به پای ملت ایران بستهاند پاره کن. این خواب سبب شد که مثل همیشه من به حفظ جان خود کوچکترین اهمیتی ندهم و دو ماه تمام نشده در کمیسیون حاضر شوم و وقتی که به اتفاق آراء، ملی شدن صنعت نفت از کمیسیون گذشت، قبول کردم که حرف آن شخص نورانی، غیر از الهام چیز دیگری نبود.»
طرح ملی شدن نفت
فراکسیون اقلیت مجلس شانزدهم به ریاست دکتر محمد مصدق با آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی و نیروهای مذهبی این مجلس ائتلاف کرد و طرح ملی شدن صنعت نفت ایران را به جریان انداخت.
کمیسیون نفت در اول تیر ۱۳۲۹ برای رسیدگی به لایحه نفت معروف به لایحه گس-گلشاییان تشکیل شد. همین کمیسیون هشت ماه بعد طرح ملی شدن صنعت نفت را در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ به امضای همه اعضا رساند و در تاریخ ۲۴ اسفند به همه نمایندگان مجلس داد که البته به دنبال پگیریها و رایزنیهای اعضای فراکسیون اقلیت مجلس، در جلسه علنی مورخ ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ به تصویب رسید.
قبل از تصویب
طرح ملی شدن صنعت نفت ایران دو بار در دستور کار مجلس شانزدهم قرار گرفت.
بار اول به دلیل مخالفت شدید حاجعلی رزمآرا که در تیر ۱۳۲۹ به نخستوزیری رسید، در مجلس رد شد اما بار دوم بعد از ترور رزمآرا توسط محمد بخارایی از اعضای جمعیت فداییان اسلام، به تصویب رسید.
مفاد طرح مذکور به این شرح بود: «به نام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به تأمین صلح جهانی، امضا کنندگان زیر پیشنهاد می نماییم که صنعت نفت در مناطق کشور بدون استثناء ملی اعلام شود، یعنی عملیات اکتشاف، استخراج و بهره برداری در دست ملت ایران قرار گیرد.»
رد اولیه این طرح در مجلس، اتفاقات و تنشهای اجتماعی دامنهداری را در تهران و اطراف ساختمان مجلس شورای ملی در میدان بهارستان به دنبال داشت که با حمایت و پشتیبانی آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی و حجتالاسلام سید مجتبی نواب صفوی صدها نفر از مردم تهران و دانشجویان دانشگاه تهران علیه شرکت نفت انگلیس و ایران و دولت رزمآرا در خیابانهای منتهی به ساختمان مجلس و میدان بهارستان تجمع کردند و با سر دادن شعار «نفت ایران باید ملی شود» خواستار استعفای نخستوزیر شدند اما رزمآرا بدون توجه به اعتراضات همچنان به حمایتهایش از شرکت نفت ایران و انگلیس ادامه داد و تنفر عمومی علیه خودش را تشدید کرد.
او همان زمان با حضور در جلسات کمیسیون نفت و صحن علنی مجلس شورای ملی از ادامه اجرای قرارداد ۱۹۳۳ و الحاق لایحه گس -گلشاییان به قرارداد مذکور حمایت کرد چون معتقد بود: «ایرانیها توان فنی و مهندسی اداره صنعت نفت کشور را ندارند.» به همین دلیل از نمایندگان مجلس شانزدهم خواست «به افزایش سهم ایران از سود حاصل به ۵۰ درصد رضایت دهند.»
نخستوزیر وقت رژیم همچنین با حضور در یکی از جلسات مجلس شورای ملی در سخنان تندی خطاب به نمایندگان مجلس موافق طرح گفت: «ما ایرانیها یک لولهنگ – آفتابه گلی - هم نمیتوانیم بسازیم. چه طور میخواهید نفت را ملی کنید؟ بگذارید نفت دست انگلیسیها باشد. هر چه میگویند گوش کنید. این چه کاری است که شما می کنید؟»
وی در همین مجلس در واکنش به مخالفت نیروهای ملی و مذهبی به رهبری دکتر مصدق و آیتالله کاشانی گفت: «مسجد را بر سر آیتالله کاشانی و مجلس را بر سر اقلیتها خراب میکنم.»
چهارم آذر ۱۳۲۹ کمیسیون نفت مجلس شورای ملی قرارداد الحاقی گس-گلشاییان به قرارداد ۱۹۳۳ را خلاف منافع ملت تشخیص داد و رد کرد.
در پی بالا گرفتن مخالفت نمایندگان مجلس با درخواست رزمآرا برای تصویب لایحه الحاقی گس-گلشاییان، جمعیت فداییان اسلام با توافق با آیتالله کاشانی و دکتر محمد مصدق و صدور فتوای مهدورالدم بودن رزمآرا توسط آیتالله کاشانی، ابتدا طرح ترور نخستوزیر را در حاشیه شهر تهران تمرین و بعد به دست خلیل طهماسبی اجرا کرد.
حاج مهدی عراقی در کتاب «ناگفتهها» از تشکیل جلسهای با حضور نواب صفوی رهبر فدائیان و تمامی اعضای شورای مرکزی جبهه ملی به جز دکتر محمد مصدق که در بستر بیماری بود، سخن گفت.
به گفته عراقی دکتر سید حسین فاطمی، سید محمود نریمان، عبدالقدیر آزاد، دکتر مظفر بقایی، سیدابوالحسن حائریزاده، سید حسین مکی، دکتر کریم سنجابی و دکتر سید علی شایگان از افراد حاضر در این نشست بودند.
این جلسه که حجتالاسلام نواب هم در آن حضور داشت به بررسی وضعیت کشور پرداخت و در آخر تنها مانع ملی شدن صنعت نفت کشور را حاجعلی رزمآرا اعلام کرد و تصمیم به حذف فیزیکی او گرفته شد.
عراقی ادامه داد: «سید گفت تنها سد راه حرکت ما یا سد راه اجرای این برنامهها، وجود آخرین تیر ترکش انگلستان، یعنی رزمآرا است. اگر رزمآرا از سر راه برداشته بشود ما به پیروزی نزدیک هستیم. چه بسا پیروزی را در دو قدمیخودمان میبینیم و به یاری خدا این کارها را انجام خواهیم داد.
در همین جلسه نواب صفوی چهار شرط را برای همکاری با جبهه ملی و حذف رزمآرا مطرح کرد.
اول، محاکمه و مجازات کسانی که در جنایات دوره رضاخان مانند واقعه مسجد گوهرشاد، شهادت مدرس، قتل عام روحانیون دخالت داشته و هنوز در قید حیات بودند.
دوم، تلاش برای برقراری فرهنگ اسلامیدر کشور.
سوم، محاکمه و مجازات خوانین ظالم که کمترین اعتنایی به حقوق مردم نداشتند و چهارم، برقراری عدالت اجتماعی در جامعه.
اعضای حاضر در جلسه همه شروط را پذیرفتند و چون دکتر مصدق متعهد شده بود که تصمیمات جلسه برای او هم لازمالاجرا باشد، نظر این جلسه را پذیرفت.»
ترور رزمآرا
ساعت ۱۰:۳۰ صبح ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ اسدالله عَلَم وزیر دربار و سپهبد حاجعلی رزمآرا نخستوزیر پهلوی برای شرکت در مجلس ترحیم میرزا محمد فیضی قمی از مراجع قم وارد مسجد سلطانی - مسجد شاه - در بازار بزرگ تهران شدند. به فاصله کوتاهی از پیاده شدن رزمآرا و عَلَم سه گلوله شلیک شد و رزمآرا از ناحیه سر، کتف و سینه قرار گرفت و به زمین افتاد.
با وجودی که ضارب رزمآرا خلیل طهماسبی اعلام شد و او از روز ترور تا تاریخ ۱۶ مرداد ۱۳۳۱ در زندان محبوس شد اما دادگاه رسیدگی کننده به عملکرد اسدالله علم با طرح این ابهام که «رزمآرا با شلیک کُلت یکی از گروهبانهای حاضر در صحنه به قتل رسید» مرگ او را به دسیسه اسدالله عَلَم و دربار محمدرضا پهلوی نسبت داد.
با دستگیری خلیل طهماسبی، حجتالاسلام سید شمسالدین قناتآبادی نماینده هوادار آیتالله کاشانی در ماده واحدهای که با قید سه فوریت به تصویب مجلس شانزدهم رساند خواستار آزادی او شد.
قناتآبادی در این ماده واحده پیشنهاد داد: «چون خیانت حاجعلی رزمآرا بر ملت ایران ثابت گردیده هرگاه قاتل او استاد خلیل طهماسبی باشد به موجب این قانون مورد عفو قرار میگیرد و آزاد میشود.»
دکتر محمد مصدق هم در خاطراتش نوشت: «قاتل رزمآرا هر کس بود، رفع زحمت از اعلیحضرت کرد.»
«نبرد ملت» ارگان فداییان اسلام نیز احساس غرور و ظفرمند حاکم بر این تشکیلات را با تیتر درشت در صفحه اول خود منعکس کرد: «رزمآرا به جهنم رفت، جنایتکاران دیگر هم به زودی به دنبال او رهسپار خواهند شد.»
۱۳ روز بعد از مرگ رزمآرا نمایندگان موافق طرح ملی شدن صنعت ایران بار دیگر طرح دکتر محمد مصدق را در تاریخ ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ به جریان انداختند و با اکثریت قاطع تصویب کردند.
نخستوزیری مصدق
به دنبال تصویب طرح ملی شدن صنعت نفت ایران، حسین علاء نخستوزیر وقت پهلوی در اعتراض به اقدام مجلس استعفا داد.
شاه تصمیم داشت سید ضیاءالدین طباطبایی، مزدورِ دست نشانده انگلیس و از عوامل کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ را به عنوان جایگزینِ علاء به مجلس معرفی کند اما جمال امامی خویی نماینده مردم تهران در مجلس شانزدهم پس از تصویب طرح ملی شدن صنعت نفت ایران به دکتر محمد مصدق پیشنهاد داد برای اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت ایران، خودش نخستوزیر شود.
مصدق به خلاف رفتاری که در مجلس چهاردهم از خود نشان داد و پیشنهاد نخستوزیری را در آن مجلس نپذیرفته بود، این بار پیشنهاد خویی را در کمال ناباوری وکیلالدولههای مجلس پذیرفت اما شرط گذاشت.
شرطش رای مجلس به طرح ۹ مادهای خلع ید از شرکت نفت ایران و انگلیس بود که این طرح نیز با موافقت کمیسیون نفت در صحن علنی مجلس تصویب شد و دکتر مصدق هم پذیرفت به عنوان نخستوزیر پهلوی به مجلس شانزدهم معرفی شود.
قانون خلع ید از شرکت نفت ایران و انگلیس پس از حواشی فراوان در هشتم اردیبهشت ۱۳۳۰ در مجلس شانزدهم به تصویب نخستین دوره مجلس سنا در عصر محمدرضا شاه رسید و با امضای او رسمیت یافت.
دکتر محمد مصدق هم که در تعامل با دربار شاه به عنوان نخستوزیر در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۳۳۰ به مجلس شانزدهم معرفی شد در تاریخ پانزدهم همان ماه با رای موافق ۹۹ نماینده از مجموع ۱۰۲ نماینده حاضر در جلسه از این مجلس رای اعتماد گرفت و حکمش چهار روز بعد توسط محمدرضا شاه صادر شد.
کابینه
اولین کابینه دکتر محمد مصدق ۱۲ وزیر داشت که طی ۸۰ روز صدارتش شاهد ۹ استعفا، ۶ جابجایی و ۱ برکناری بود.
ترکیب اعضای کابینه شامل شمسالدین امیرعلائی و علی وزرای اقتصاد، سید باقر کاظمی وزیر امور خارجه، محمدحسن لقمان ادهم و محمدعلی ملکی وزرای بهداری، یوسف مشار و غلامحسین صدیقی وزیر پست، تلگراف و تلفن، علیاصغر نقدی و مرتضی یزدانپناه وزرای جنگ، محمدعلی وارسته، محمود نریمان و علیاصغر فروزان وزرای دارایی، شمسالدین امیرعلائی و حسن سمیعی وزرای دادگستری، جواد بوشهری وزیر راه، کریم سنجابی و سید محمود حسابی وزرای فرهنگ، محمدابراهیم امیرتیمور کلالی و ابراهیم خلیل عالمی وزیر کار، حسنعلی فرمند و خلیل طالقانی وزرای کشاورزی، سرلشکر فضلالله زاهدی، شمسالدین امیرعلائی، محمدابراهیم امیرتیمور کلالی، اللهیار صالح و مصطفی قلی رام وزرای کشور بود.
واکنش روباه پیر
با انتخاب دکتر مصدق به عنوان نخستوزیر، دولت انگلیس در برابر عمل انجام شدهای قرار گرفت که به ناچار و بهطور رسمی به دولت ایران اعتراض خود را اعلام و شکوائیهای تنظیم کرد و حتی عنوان کرد که اولیای وزارت خارجه انگلیس معتقدند که علاء نخستوزیر سابق چون نمیخواست زیر بار تهدیدها و فشار دولت انگلستان باشد، به ناچار استعفا داد و اکنون بنا به تصمیم اخیر مجلس و تعیین نخستوزیر جدید احتمال بروز اغتشاشات بیشتری در منطقه آبادان وجود دارد و تاکید کرد که دولت انگلیس دو ناو توپدار به بندر آبادان میفرستد و نیروهای انگلیسی در جزیره بحرین و بندر شعیبیه تقویت میشوند.
حتی اعلام شد که دولت انگلیس به عنوان سهامدار بزرگ شرکت نفت انگلیس و ایران با ملی شدن صنایع نفت ایران مخالف نیست ولی با هرگونه مصادره و خلع ید غیر قانونی تأسیسات شرکت نفت از طرف دولت ایران جدا مخالف است.
حال و هوای ایران در آن روز، خاص بود و به دور از مسائل مطروح شده، دولت وقت و بنا به تصمیم مصوب مجلسین ملی و سنا در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۳۳۰ جهت انجام خلع ید اعضاء هیات مختلط را انتخاب کرد.
دکتر مصدق بعد از انتخاب به عنوان نخستوزیر، بلافاصله هیاتی را به ریاست دکتر مهدی بازرگان به استان خوزستان و شهر آبادان فرستاد تا قانون خلع ید از شرکت نفت ایران و انگلیس را اجرا کند.
نمایندگان مجلس سنا شامل آقایان منصور بیاتزاده، احمد متیندفتری، نجم، سروری و دکتر شفق. نمایندگان مجلس شورای ملی آقایان الهیار صالح، دکتر معظمی، دکتر شایگان، حسین مکی، ناصر قلی اردلان. نمایندگان دولت وزیر دارایی و قائم مقام وزارت دارائی به عضویت کمیته اجرای خلع ید انتخاب شدند.
دولت وقت انگلستان در اعتراض به این اقدامِ ایران به شورای امنیت سازمان ملل و دادگاه لاهه شکایت کرد و مصدق نیز به اتفاق هیاتی متشکل از حسین فاطمی، احمد متیندفتری، اللهیار صالح، منصور بیاتزاده و علی شایگان راهی هلند و آمریکا شد.
او و همراهانش با اتکاء به ادله و مستندات حقوقی و قانونی محکمهپسند دست استعمارگران انگلیسی را از چاههای نفت و گاز کشورمان قطع کرد و شکایت از دولت وقت ایران را با موفقیت در هر دو مجمع بینالمللی مختومه کرد.
هیات خلع ید از شرکت نفت انگلیس و ایراندستاوردها
به دنبال استعفا و خارج شدن دکتر محمد مصدق در پانزدهمین ماه نمایندگی مردم اصفهان در این مجلس و انتخاب و معرفی او توسط محمدرضا شاه پهلوی به عنوان هجدهمین نخستوزیر رژیم پهلوی و موافقت مجلس شانزدهم با این انتخاب، نخستوزیر جدید ایران تا ۲۵ تیر ۱۳۳۱ که استعفای اعتراضیش به برخی رفتارهای محمدرضا شاه را تقدیم شاه کرد، دست به چند اقدام مهم از جمله اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت و گاز، اجرای قانون خلع ید از شرکت نفت انگلیس و ایران، کاهش اختیارات شاه و دربار پهلوی و موافقت با پخش زنده مذاکرات مجلس شورای ملی از رادیو سراسری ایران زد که البته با حاشیههای زیادی روبرو شد.
منابع:
صحیفه امام ج ۵، ص ۲۶۸
خاطرات و تالمات ص ۳۶۱
خسروشاهی، فدائیان اسلام: تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص ۳۲-۳۳
نجاتی، غلام رضا، جنبش ملی شدن صنعت نفت و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۳، ص ۱۱۷
مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره شانزدهم، جلسه صد و چهل و پنجم، یکشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۳۰
انتهای پیام