Web Analytics Made Easy - Statcounter

معاون علمی سابق سازمان بسیج دانشجویی در نشست رونمایی از کتاب «فناوری ترویج» گفت من فکر نمی‌کنم در نسبت با مسائل کشور مضمونی بهتر از اقتصاد مقاومتی، امروز بتواند تولید شود؛ بنابراین در این‌جا مسئله نداریم. مسئله این است که ما این مفهوم را به یک حرف شناخته شده تبدیل کنیم.

به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، نشست رونمایی از کتاب «فناوری ترویج» که به همت مرکز آموزشی گام تالیف شده است در محل این موسسه برگزار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در ابتدای این نشست راضیه ادیبی مولف کتاب «فناوری ترویج»، درخصوص نحوه تدوین و نیز ملاحظات محوری در محتوای کتاب گفت: یک بحث مهم در مسئله ترویج این است که ما مخاطب را بشناسیم و از پیش‌فرض‌های آن آگاهی داشته باشیم و متناسب با پیش‌فرض‌های مخاطب، پیام اصلی را صورت‌بندی کنیم و پیام‌های فرعی را حول آن بچینیم.


وی ادامه داد: اگر ما این پیش‌فرض‌ها را نشناسیم، این اشتباه خیلی محتمل است که پیام‌های فرعی جایگزین پیام‌های اصلی می‌شوند و به این صورت کار انتقال پیام را با مشکل مواجه می‌کنند. اما چطور می‌توان مسئله‌ی جایگزین شدن پیام‌های فرعی در جایگاه پیام اصلی را حل کرد؟ با شناخت پیش‌فرض‌های مخاطب. چطور می‌توان مخاطب را شناخت؟ یک زحمتی دارد و آن اینکه زیاد با مخاطب دیالوگ برقرار کنیم.


مولف کتاب «فناوری ترویج» ادامه داد: اما به علت سهولتی که قالب‌های مونولوگی در کار ترویج و گفتمان‌سازی محتوا دارند، به دیالوگ برقرار کردن با مخاطب، ترجیح داده می‌شوند. یا به علت اینکه کمیت مخاطب یا توسعه‌ی سریع پیام، اهمیت بیشتری نسبت به کیفیت انتقال پیام پیدا می‌کند، اغلب به سمت قالب‌های مونولوگی رو می‌آورند.


وی افزود: ما باید به سمت قالب‌هایی که برقرار کردن دیالوگ با مخاطب را ایجاب می‌کند برویم و نکته اصلی‌تر اینکه خود فرم این قالب‌ها بیشتر و پیش‌تر از متن محتوایی ما با مخاطب حرف میزند و مخاطب را به ما نزدیک می‌کند.

 

در بخش بعدی این نشست از صاحب نظرانی در حوزه گفتمان‌سازی دعوت به عمل آمد که در رابطه با یک چالش کلان در مسیر ترویج گفتمان‌های اصیل در جمهوری اسلامی، به بحث و گفتگو بنشینند.

در ابتدا محمد فدایی معاون علمی سابق سازمان بسیج دانشجویی و از مشاورین شبکه کانون‌های تفکر ایران (ایتان) نظرات خود را در این باره مطرح کرد: من فکر می‌کنم که ما یک مقداری محتوا زده هستیم. اگرچه محتوا، هم اول است، هم اولی است هم اصل و اصیل است و هم شرف هر گفتمان یا محتوا است، هم حیثیت است برای هر ارائه‌دهنده‌ای نسبت به آن جان‌مایه که در حال انتقال محتوای آن است. اما اکتفا کردن به محتوا، یعنی محتوازدگی و ما به این پدیده مبتلا هستیم.


وی ادامه داد: اصولا محتوا به معنای Content در واقع محصول آن دال‌های محتوایی یا مضامین اصلی است که عمدتا و بلکه تماما انتزاعی است، زمانی که در یک ظرفی ریخته و در فرمی ارائه می‌شود. در واقع ما «محتوا» و «فرم» به صورت دو مفهوم مجزا نداریم؛ محتوا برابر است با یک سری مضمون یا یک سری جوهر‌ه‌ها یا جان‌مایه‌های محتوایی که در یک ظرف خاص و فرم خاصی برای ما روشن می‌شود؛ لذا فرم نصف ماجرا است. در همین حرف زدن بنده، آن Content که شما دریافت می‌کنید، جان‌مایه‌ی حرف من است، به اضافه فرمی که در آن قرار میگیرد. از نحوه چینش کلمات، نحوه بیان، تنالیته صدا، حرکت دست و... همه این‌ها در آنچه که از حرف من دریافت میکنید موثر است. اما به این کم توجه می‌کنیم.

معاون علمی سابق سازمان بسیج دانشجویی اظهار کرد: یک جمله که سال‌ها پیش پناهیان در سخنرانی خود اشاره کردند و به نظر گزاره‌ی تاثیرگذاری است، این بود که «تبلیغ دین، وظیفه مومن نیست، غریزه‌ی مومن است.» و این گزاره منحصر به مومن به معنی مصطلح آن نیست، هر صاحب حرف و فکر و ایده‌ای و هر کسی که دل در گرو یک مکتبی دارد، علاقه‌مند است که آن را انتقال دهد. فرم اینجا متولد می‌شود؛ دقیقا در لحظه‌ی انتقال و زمانی که من می‌خواهم یک مفهوم انتزاعی را به شما منتقل کنم و من باید انتخاب کنم که چطور آن را بیان کنم و در چه ظرفی به شما عرضه کنم؛ لذا فرم، مسئله‌ای از جنس ترویج و بیان و زبان و فراگیری دارد.

فدایی تصریح کرد: ما به مضامین اکتفا می‌کنیم. به طور مثال مفهوم اقتصاد مقاومتی و شاید مفاهیم درون ساخت قدرت، یک سری مضامین خیلی خوب هستند. من فکر نمی‌کنم در نسبت با مسائل کشور مضمونی بهتر و جلوتر و بن‌بست‌شکن‌تر از اقتصاد مقاومتی، امروز بتواند تولید شود؛ بنابراین در این‌جا مسئله نداریم. مسئله این است که ما این مفهوم را به یک حرف شناخته شده تبدیل کنیم. اینجا مسئله‌ی من بیان و رواج دادن این حرف می‌شود؛ و فرم متولد می‌شود.

وی بیان کرد: فرق آثار فرهنگیِ فاخر و ماندگار و موثر با آثاری که دیده نشده‌اند عمدتا به همین نکته برمی‌گردد. فرض کنید بنده با مضمون داستان کربلا یک کاری تولید کنم. من در مضمون با حاج محمود کریمی مشترک هستم. چه چیزی آن کار را تاثیرگذار و ماندگار می‌کند که باعث می‌شود قلوب را تکان بدهد؟ در واقع آن مضمون در یک فرم متناسب و به شکل درست قرار گرفته و محتوایی تولید شده که قدرت اثرگذاری و فراگیری و رسوخ کردن در ذهن و قلب مخاطب را دارد.

فدایی با بیان اینکه در حالیکه این موضوع، در بین گروه‌ها و افراد متعهد به ارزش‌های انقلاب اسلامی مسئله نبوده است و یک مقداری به مضامین اکتفا می‌شود؛ تصریح کرد: یعنی وقتی با یک مضمون خوب مواجه میشویم تصور می‌کنیم که مسئله تمام و حل شده است و به این فکر نمی‌کنیم که این مضمون در چه فرمی باید ارائه شود.


وی افزود: این موضوع، مسئله‌ی این کتاب است؛ البته به فرم‌های محدودی از جنس بیان و سخنرانی پرداخته است. مشخصا فرم‌های متعدد دیگری هم خصوصا در شاخه‌های هنری مختلف مثل تئاتر و نقاشی و یک قطعه موسیقی وجود دارد. چرا یک ملودی در ذهن من ماناتر از خود شعر در یک موسیقی است؟ این در واقع قدرت ملودی را نشان می‌دهد.


فدایی در پایان اظهار کرد: چه مضمونی آوانگاردتر از مفهوم استقلال؟ که گویا منبعث از مفهوم توحید است. نیاز به خلق جدید ندارد و پاسخ خیلی از پرسش‌های ما است. اگر این مفهوم در جامعه تبدیل به یک ارزش نمی‌شود، و در واقع بعضا خلاف این مفهوم ارزش می‌شود یا آن مفهوم اصیل، در جامعه ضدارزش تلقی می‌شود، به نظر من به این دلیل است که نتوانستیم آن را در یک فرم درستی قرار دهیم که این قابلیت را پیدا کند و ترویج شود.

 

  گرفتار فقر محتوا شده ایم و محتوای مناسبی ایجاد نمی‌شود

 

در ادامه محمدصادق شهبازی، درباره محتوای کتاب «فناوری ترویج» گفت: یک جمله درمورد کتاب بگویم؛ کتاب کتابی بود که مخاطب، هم میتوانست بر اساس آن عمل کند و هم مهم‌تر از آن یک ویژگی دارد که ویژگی شخصیتی فدایی هم هست و آن اینکه به جای اینکه یک مسئله را تبدیل به یک موج یا فواره‌ای که یک بار بالا میرود و صرفا در لحظه‌ای چشم‌ها را درگیر می‌کند و بلافاصله فرود می‌آید، تبدلش کنیم به یک آبشار دائمیِ زاینده؛ و مدلی که کتاب نوشته شده حاکی از این استمرار و دقت‌ها است.

شهبازی ناظر به نکات فدایی اظهار کرد: نکته‌ای که معاون علمی سازمان بسیج دانشجویی اذعان داشت، مسئله‌ی مهمی است. اما من با این گزاره که ما دچار محتوازدگی هستیم به این معنا که در محتوا مانده‌ایم موافق نیستم، چون واقعا در اکثر موارد گرفتار فقر محتوا هستیم. محتوای مناسبی ایجاد نمی‌شود. ولی موافق هستم  که در آن بخشی که محتوای خوبی داریم، محتوابسندگی داریم. اما در خیلی موارد ما اتفاقا دچار فرم‌گرایی شده‌ایم. عادت کرده‌ایم یک‌سری کار‌ها را مدام در فرم‌های جدید انجام دهیم و قالبا فرم‌های نسل چهارم انقلاب از جنس فضای مجازی و فرم‌های زرد و از این دست بوده که اساسا  در این میان محتوا گم می‌شود.

وی ادامه داد: من اگر بخواهم صورت مسئله‌ای را که معاون علمی سازمان بسیج دانشجویی باز کردند را طور دیگری بازآرایی کنم اینطور به ذهنم می‌رسد که ما یک‌سری محتوا‌های درست و خوب داریم، اما نگاه درستی به مخاطب خود و نحوه‌ی درگیر کردن مخاطب نداریم. چنین شرایطی باعث می‌شود که نه دنبال فرم مناسب برویم و نه اینکه اصل حرف به صورت درست و کامل منتقل شود؛ چرا که به واسطه‌ی غلبه‌ی مدیا و فرم‌های امروزه تلاش می‌کنیم که برای ریختن محتوا در این قالب‌ها، از سر و ته حرف بزنیم و به این شکل ناقص به مخاطب منتقل کنیم.

شهبازی تصریح کرد: یک تغییری که انقلاب اسلامی در نظریه‌ی ارتباطات داده است و ما اکنون در حوزه‌ای که صحبت می‌کنیم به یک نحوی به آن برمی‌گردد، این بود که تا قبل از انقلاب اسلامی فکر می‌کردند که اگر یک سری محتوا‌هایی را آماده کنیم در ارتباطات اصطلاحا مکتب انتقال پیام نام دارد و این محتوا خوب تزیین شود و به مخاطبی برسد، کل کار انجام شده است.

وی ادامه داد: در زمان انقلاب تمام رسانه‌های قوی ایستادند و تلاش کردند که فضای مدرنیزم و فضایی که حول اسلام سنتی، توسط رژیم شاه ترویج میشد را تحکیم کنند. اما انقلاب ما ثابت کرد صرف اینکه یک محتوا باشد و یک رسانه و یک فرم قوی باشد و یک پیامی را به این واسطه بدهیم، نمیتوانیم موفق بشویم. اتفاقا انقلاب ما توانست رسانه‌های ضعیف را مقابل رسانه‌های قوی بسیج کند؛ و از قضا با نوار کاست و اعلامیه و با بحث‌های سینه به سینه و... و به طور کل با ابزار‌هایی که مخاطب در آن محور بود.

مسئله اصلی این بود که من چطور می‌توانم این پیام را به مخاطب برسانم. چطور می‌توانم مخاطب را درگیر و ذهنش را فعال کنم. چطور می‌توانم از نیاز‌های واقعی و عینی صحبت کنم؛ و چطور می‌توانم آرمان‌های بلند را به این سوال‌ها و نیاز‌های واقعی گره بزنم. این مدلی که ما در فرایند انقلاب اسلامی داشتیم، بعد‌ها رفت حوزه ارتباطات را متحول کرد؛ و اصطلاح «مکتب مبادله‌ی معنا» را در این حوزه به کار بردند.


‌شهبازی اظهار کرد: یکی از موارد جالب کتاب تفکیک خوبی بود که بین «محتوا» و «روایت» ارائه کرده بود. من یک محتوایی دارم، اگر این محتوا می‌خواهد مخاطب را درگیر کند باید روایت آن را تنظیم کنم. یعنی باید ببینم سوالات و نیاز‌های مخاطب چیست؟ ما یک ماجرایی مثل اقتصاد مقاومتی داریم، ولی، چون به دغدغه‌های مردم گره نمی‌خورد و، چون تبدیل به یک مفهوم کلی می‌شود که به سوال‌های ملتی که بعضا گرفتار نان شب‌شان هستند، گره نمی‌خورد و نمی‌تواند خوب خودش را روایت کند، منسوخ می‌شود.


وی با بیان اینکه مثال دیگر اتفاقی است که معمولا در انتخابات ما می‌افتد؛ تصریح کرد: یک عده تصور می‌کنند اگر انبوهی برنامه ارائه بدهند، تکلیف انتخابات مشخص می‌شود؛ یک عده هم تصور می‌کنند که اگر انبوهی شعار‌های کلان و کلی بدهیم و به تعبیری حرف‌های گفتمانی بزنیم، می‌توانیم سرنوشت انتخابات را مشخص کنیم. اما یک عده هستند که دست میگذارند روی این نقطه که تشخیص‌شان از مسائل را بگویند. بر اساس آن ایده کلی که دارند، چالش‌هایی مثل مسئله‌ی مسکن مردم را توضیح دهند.


شهبازی در پایان خاطرنشان کرد: بخش عمده‌ی مشکل اقشار کنشگر ما به طور عام، به دلیل اینکه نمی‌خواهند اصالت‌ها را حفظ کنند تن می‌دهند به فرم‌زدگی و به بهانه‌ی اینکه کار دیده بشود تن به کار‌های زرد می‌دهند. جریان کنشگر انقلابی، چون می‌خواهند ارزش‌ها را حفظ کنند تصور میکنند که اگر به واسطه توجه به مخاطب احساس کنند که نیاز است تغییری در فرم ایجاد کنند، اصالت محتوا از بین میرود؛ و در این بین به یک دو راهی برمی‌خورند؛ دوراهیِ محتوابسندگی و فرم‌زدگی که هر دو را داریم می‌بینیم و خروجی این شرایط اینطور می‌شود که نمیتوانیم مسائل اصلی و اساسی را دغدغه مخاطب کنیم.

 

فرم است که می‌گوید ما چه بگوییم

 

در ادامۀ نشست، دنیوی نیز در رابطه با چالش فرم و محتوا گفت: یک نکته‌ای راجع‌به فرم و محتوا وجود دارد و آن اینکه به نظر می‌آیند ما نمی‌توانیم نسبت به تاریخ و موقفی که در آن زندگی می‌کنیم بی‌تفاوت باشیم. باید ببینیم که در چه زمانی داریم راجع‌به یک موضوع صحبت میکنیم؟ ما در دورانی داریم این بحث را پیش میبریم که دوران توجه و حتی شاید بتوان گفت که چه بخواهیم و چه نخواهیم، سیطره‌ی فرم است و میتوان جدی‌تر درمورد حاکمیت پلتفرم‌ها که فرم‌های تثبیت‌ شده‌ پرقدرتی را هم با خودشان حمل می‌کنند، صحبت کرد.


وی ادامه داد: ما از سنت و فرهنگی آمده‌ایم که به این معنای متاخر، محتوا در آن اصل بوده است و شاید این مفهوم جدید از فرم، انقدر برای ما معنادار نبوده‌ است یا لااقل به آن توجه نداشته‌ایم و انگار ناگهان پس از دوره‌ای که شاید توانسته بودیم به یک ترکیبی از فرم و محتوا حدود ۴۰۰ سال پیش در صفویه برسیم، نظم نسبی فرهنگی، تمدنی، سیاسی، اجتماعی، علمی و هنری را تجربه کنیم که آثار یک توازن و هماهنگی و یک ملودی از یک زیست اجتماعی را میتوانیم ببینیم، در روزگاری پرت شدیم که دوباره با یک تلنگر و جهانی مواجه شدیم که مفهوم جدیدی به نام «فرم» را خیلی جدی گرفته ‌است.


دنیوی ادامه داد: در تصور بنده، شهر قم سرزمین غلبه محتواست و تهران سرزمین غلبه فرم است. یک انباشتی از محتوا را در قم می‌بینیم بدون اینکه توجه داشته باشیم چطور باید بیان کنیم و یا در چه قالبی برای ارائه قرار دهیم و اگر در تهران زندگی کنیم واضحا می‌بینیم که از مرز روابط بین فرم و محتوا عبور کرده و متوجه جهان جدید شده که موید این گزاره است: «اصلا فرم است که می‌گوید چه بگوییم.» دیگر اصلا دوران فرم و محتوا هم نیست. یا اینکه فرم‌ها انقدر تغییر کرده‌اند که ما میتوانیم به نحوی محتوا را بگوییم که اصلا قبل‌تر نمی‌توانستیم بگوییم.


وی با بیان اینکه فرم خیلی بسط پیدا کرده ‌است؛ اظهار کرد: همین جلسه که در آن حضور داریم، مناسک و رفتار‌ها و قالب‌های خاصی را ایجاب میکند که مجوعا فرم خاصی تحت عنوان «آیین رونمایی» به خود گرفته است. فکر میکنم یک دهه دیگر کسی مقاله ننویسد و یا حتی دیگر چیزی ننویسد. چون به طور مثال قالب اینفوگرافی شرایطی را فراهم کرده که محتوای یک مقاله را طوری به مخاطب منتقل کنیم که دو سه دهه قبل اساسا نمی‌توانستیم این کار را انجام دهیم. حین خواندن مقاله، روابط موجود بین بخش‌های مختلف آن از مقدمه تا بدنه و نتیجه باید در ذهن شما جمع شود. اما اینفوگرافی تمام این موارد را پیش چشم شما می‌آورد و همه روابط در لحظه حاضر است. یا مثلا در گذشته و دوران جابربن‌حیان یا خوارزمی، برای شرح یک معادله چندین صفحه آن را توضیح می‌دادند. زبان علم در آن روزگار کیفی بود. پنج صفحه توضیح میدادند تا به رابطه‌ی F=ma برسند. وقتی زبان ریاضی آمد، کل فیزیک را متحول کرد. باعث شد که ما اساسا امکان نگریستن متفاوت و بیان متفاوت در جهان پیدا کنیم.


دنیوی بیان کرد: همین اتفاق در علوم انسانی نیز در حال رخ دادن است و در حیطه هنر و سایر علوم و شاخه‌ها و تدریجا جهان به اصطلاح فرمیک‌تر میشود و فرم است که محتوا‌ها را کاملا در درون خود قید میزند و میگوید چه بگوییم. به طور مثال در پلتفرم توییتر کاربران اساسا ۴۰۰ کاراکتری فکر می‌کنند. چون باید از داخل این تولید محتوا، توییت خارج شود. یا دختر‌های به اصطلاح اینستاگرامی که برای اینستاگرام زندگی می‌کنند و رفتار‌های خود را تنظیم می‌کنند. قدرت پلتفرم‌ها اینچنین است که شخصیت، تفکر و زیست و سرنوشت ایجاد می‌کند.

وی درباره محتوای کتاب گفت: حال ارزیابی کنیم که آیا خود کتاب مومن به حرفی که میزند هست؟ من بعد از خواندن، این ارزیابی را دارم که کتاب از جنس نوشته‌جات رایج نیست. در کتاب، چون فرم و محتوا در هم ممزوج شده‌است، فکر افراد را تکان می‌دهد و نمی‌توانند قبل و بعد از خواندن کتاب یک جور فکر کنند. به تعبیر امام این کتاب از جنس درمان است، نه نسخه. یعنی صرفا دستورالعمل نیست که برای ایجاد تغییر باید آن‌ها را انجام بدهیم. کتاب تاثیرش را در لحظه‌ی خواندن هم می‌گذارد.


دنیوی در پایان خاطرنشان کرد: احساس دیگر بنده نسبت به کتاب این بود که تفاوت‌های بنیادینی با کتاب‌های مطرح در حوزه فن‌ بیان و روانشناسی موفقیت دارد. تصویر من از کتاب از جنس تلاش و خود را به دیوار کوبیدن‌ها و تلاش‌هایی برای خلق علوم انسانیِ بومی بود. در آن کتاب‌ها انگار این تو هستی که وسط ماجرا هستی و مهم میشوی. اما در این کتاب انگار تو نیستی و مبتنی بر یک نحوه انسان‌شناسی خاصی بوده است که مولف را به یک سری بصیرت‌هایی رسانده که سعی کرده تاکید کند که هر چه «تو» نیستی اثرگذاری‌ات بیشتر است. درحالیکه در آن کتاب‌ها هر چه «تو» هستی موثرتر و موفق‌تر هستی.

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: محمد فدایی اقتصاد مقاومتی ایتان سازمان بسیج دانشجویی اقتصاد مقاومتی انقلاب اسلامی چطور می توانم فناوری ترویج فرم و محتوا معاون علمی پیش فرض ها مسئله ای قالب ها مسئله ی یک سری فرم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۳۵۷۱۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ساعت سرکوب در دانشگاه‌های آمریکا / گسترش جنبش‌های مردمی حمایت از فلسطین همزمان با مشت آهنین غرب در برخورد با فعالان معترض

به گزارش قدس‌آنلاین، نیروهای امنیتی ایالات متحده پیش‌تر از بازداشت ۱۳۳دانشجوی معترض به جنگ در این دانشگاه خبر داده بود. اما منابع رسانه‌ای اعلام می‌کنند تظاهرات گسترده دانشجویان مقابل دانشگاه کلمبیا در همبستگی با همکلاسی‌های بازداشت شده با قدرت ادامه دارد. 
اعتراضات آتشین در محوطه دانشگاه نیویورک و اطراف آن هم از چهارشنبه آغاز شد و ده‌ها فعال ضدرژیم صهیونیستی در چمن اصلی محوطه گرد آمده‌اند. همزمان، بوستون گلوب از تحصن دانشجویان طرفدار فلسطین در کالج امرسون بوستون و مؤسسه فناوری ماساچوست برای همبستگی با دانشجویان معترض در دانشگاه کلمبیا خبر می‌دهد. 

شنای دولت بایدن خلاف جریان آب!

جنگ و جنایت رژیم صهیونیستی در غزه که به فاجعه‌های انسانی منجر شده، حمایت از آرمان فلسطین در بسیاری از دانشگاه‌های آمریکا را به اوج رسانده است. بروز این اتفاق در کشوری که دولت او اصلی‌ترین حامی جنایت‌های اسرائیل است، مسئله‌ای به‌شدت قابل توجه و نیازمند تحلیل است. برخی کارشناسان معتقدند جنبش حمایت از مردم غزه در دانشگاه‌های آمریکا به بزرگی جنبش ضد جنگ در دهه ۶۰ و ۷۰ علیه جنگ ویتنام نیست، اما اگر اسرائیل جنایت‌هایش را افزایش دهد و برخورد پلیس بیشتر شود، اعتراضات از اینکه هست بیشتر می‌شود.
اعتراضات در آمریکا به روندهای جاری در فلسطین در شرایطی است که مقامات این کشور بی‌توجه به موج مردمی در حال شارژ و تزریق پول و سلاح به ماشین کشتار اشغالگران هستند. در این مسیر، پس از چندین ماه وقفه، در نهایت سنای آمریکا شامگاه سه‌شنبه با ۷۹رأی موافق، لایحه بسته ۹۵میلیارد دلاری آمریکا که بیش از ۲۶میلیارد آن سهم اشغالگران صهیونیستی است را تصویب کرد. این حرکت با مخالفت شدید مردم روبه‌رو شده و برخی از معترضان کمک به اسرائیل، روبه‌روی محل اقامت رهبر اکثریت دموکرات مجلس سنا دست به تظاهرات زدند که با دخالت پلیس به خشونت کشیده شد. مردم برای ساعاتی اطراف خانه چاک شومر، رهبر اکثریت سنای آمریکا را بسته و خواستار پایان تأمین مالی نسل‌کشی در غزه شدند. 


جریمه انتقاد در مهد دموکراسی اروپا!

مشت آهنین دولت بایدن در برخورد با مخالفان جنگ غزه در حالی است که در آن سوی آتلانتیک هم رویه‌ای مشابه در پیش گرفته شده است. در این مسیر، فرانسه که از دیرباز مدعی مهد دموکراسی در جهان است، این روزها با هرگونه انتقاد از رژیم صهیونیستی و جنایات جنگی آشکار آن‌ها در غزه بدترین برخوردها را می‌کند. روز گذشته «ماتیلد پانوت» نماینده ارشد و رئیس یکی از فراکسیون‌های پارلمان فرانسه با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد پلیس این کشور، او را به علت اعتراضش به جنایت‌های رژیم صهیونیستی در نوار غزه احضار کرده است. 
چنین تصمیمی در شرایطی گرفته شده که مقامات فرانسه چند سال پیش، انتشار کاریکاتورهای موهن به ساحت پیامبر گرامی اسلام(ص) را با عنوان آزادی بیان توجیه می‌کردند، اما همین مدعیان دموکراسی فریبکارانه جهانی، در برابر کوچک‌ترین انتقادی از رژیم کودک‌کش صهیونیستی، تحمل خود را از دست می‌دهند.

خبرنگار: جاوید  

دیگر خبرها

  • دانشگاهیان تهران در حمایت از جنبش دانشجویی ضد صهیونیستی چه گفتند؟
  • رادیو یعنی گرما صمیمیت و درک هستی
  • جنبش دانشجویی ضدصهیونیستی به پاریس رسید
  • چرا شعر نوجوان مورد توجه نیست؟
  • رونمایی از کتاب «هنر فرازان» در برج آزادی
  • شهرداری میانه از پیشگامان ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی است
  • عکس/ مراسم رونمایی از کتاب چالش های تاریخی
  • نمایشگاه کتاب تهران «گردشگری ادبی» را ترویج می‌کند/ تهران می‌تواند «شهر خلاق ادبی» شود
  • ساعت سرکوب در دانشگاه‌های آمریکا / گسترش جنبش‌های مردمی حمایت از فلسطین همزمان با مشت آهنین غرب در برخورد با فعالان معترض
  • رونمایی از موتور ۶ سیلندر خورجینی با کاربرد در صنعت خودروسازی با حضور معاون علمی ریاست جمهوری