آرزوها و افسوسهای معتمدآریا در سینما | غیبت در فیلم ماندگار علی حاتمی تا همکاری با کیارستمی
تاریخ انتشار: ۲ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۳۷۹۷۳۳
به گزارش همشهریآنلاین به نقل از ایسنا، این بازیگر در گفتوگویی که برای بخش تاریخ شفاهی موزه سینما انجام شده و بخشهایی از آن برای اولینبار منتشر میشود، با تبریک سال ۱۴۰۰ میگوید: امیدوارم سال جدید برای همه اتفاقهای خوبی بیافتد، همراه با سلامتی، آرامش و صلح برای همه مردم و به دور از بیماریها باشد و سینمای ایران مانند سالهای گذشته سینمای پرفروغی شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او در این مصاحبه به شروع کار خود اشاره و بیان میکند: کودکی درخشانی با پدر و مادری استثنایی داشتم. از ۱۳ سالگی به سمت تئاتر رفتم، اما از ۹ سالگی از صبح تا ظهر به تشویق مادرم در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بودم و آموزش میدیدم. یادم میآید تیرماه سال ۱۳۵۴ تصمیم گرفتم بازیگر شوم و به هماناندازه برایم مهم بود که امروز حرفهام برایم مهم و جدی است.
این بازیگر با اشاره به حضور مستمرش در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خاطرنشان میکند: در آن دوره با زندهیاد علیرضا توپچیان، فرشته صدرعرفایی، ایرج طهماسب، حمید جبلی، محمدعلی طالبی، حسن حسندوست و همایون اسعدیان همدوره بودیم اما دورههای قبلتر از ما افرادی از کانون برخاستند که امروز جزء اسطورههای فرهنگی جامعه هستند، همچون زندهیاد عباس کیارستمی، علیاکبر صادقی، فرشید مثقالی، بهرام بیضایی، امیر نادری، ناصر تقوایی و ... .
معتمدآریا با بیان اینکه در سال ۱۳۶۰ ازدواج کرده است، میگوید: یادم میآید شب عروسیام سر تمرین «یک جفت کفش برای زهرا» بودم و خجالت میکشیدم به کارگردان بگویم میخواهم عروسی کنم. سر تمرین به آقای شاهمحمدلو گفتم میشود امروز زودتر بروم، از من سوال کرد چرا و من گفتم میخواهم ازدواج کنم و ایشان گفت همین الان تعطیل میکنیم و همه با هم میآییم عروسی که جمعه تعطیل بود و من از شنبه دوباره برگشتم سر کار. در این سالها تنها وقفه کاریام دوران کرونا بود و حتی زمانی که بچهام به دنیا آمد شب قبلش سر کار بودم که ۱۰ روز استراحت کردم و دوباره برگشتم.
او با بیان اینکه با فیلم «شهر موشها» وارد سینما شده ولی اولین بازیاش در فیلم «جدال» بوده است، به این اشاره میکند که در «شهر موشها» صداپیشه نارنجی و خواهر عینکی بوده و بازخورد خوب فیلم بهخاطر حضور آدمهای باتجربه بوده است.
درباره فیلم «ناصرالدین شاه آکتور سینما» نیز توضیح میدهد: یکی از مهمترین فیلمهای تاریخ سینمای ما «ناصرالدین شاه آکتور سینما» است زیرا مروری است بر همه اتفاقاتی که در ۱۰۰ سال در سینمای ما افتاده است. خودم بسیاری از صحنههای فیلم را میدیدم شگفتزده میشدم زیرا چیزی درحدود دو ساعت گریم این نقش طول میکشید و فیلمبرداری شروع میشد تا من گریمم تمام شود و برای قسمتهای مربوط به خودم جلو دوربین میرفتم. یادم میآید زمانی که درحال گریم بودم از صدای زندهیاد عزت الله انتظامی و هیجان آقای مخملباف به حیاط کاخ گلستان میآمدم تا ببینم چه کاری انجام میدهند. هرچه زمان از ساختن این فیلم میگذرد تازه نقش و نگارهای آن مشخصتر میشود.
او درباره ایفای نقش «دختر لر» نیز میگوید: «دختر لر» فیلم محبوب پدرم بود و این فیلم را در سینما دیده بود و دیالوگهایش را میدانست و درباره این فیلم با ما خیلی صحبت کرده بود به همین دلیل وقتی به من گفتند میخواهیم این نقش را بازسازی کنی برای من مانند یک هدیه الهی بود. فیلم «مسافران» را تازه تمام کرده بودم که بلافاصله «دختر لر» را بازی کردم. هر دو فیلم در جشنواره فیلم فجر شرکت کرده بود. یادم میآید به من گفته بودند برای فیلم «مسافران» جایزه گرفتهام درحالیکه انتظار داشتم برای فیلم «ناصرالدین شاه» جایزه بگیرم.
او خاطرنشان میکند: در آن سالها فقط دو استاد وجود داشت؛ زندهیاد حمید سمندریان در تئاتر و بهرام بیضایی در سینما. وقتی بهرام بیضایی میخواست فیلم «مسافران» را بسازد طبیعی بود که همه بازیگران سینمای ایران دوست داشتند با ایشان کار کنند.
معتمدآریا درباره فیلم «یکبار برای همیشه» و همکاریاش با سیروس الوند نیز میگوید: چیزی درحدود یک ماه هر روز سیروس الوند فیلمنامه مینوشت و به من و زندهیاد خسرو شکیبایی میداد. تمرین میکردیم و روز بعد سه صفحه و روز بعدش ۱۰ صفحه برای تمرین میآورد. اینقدر در نوشتن بخشنده بود و عالی مینوشت که ما نمیدانستیم بین این ۱۰ صفحه کدام بهتر است. خیلی مطالب زیبا و دیالوگهای بینظیر داشت که نتیجه آن شد فیلم «یکبار برای همیشه». زندهیاد خسرو شکیبایی موجودی خولیمنش و عاشق بازیگری بود که موجب شد ترکیب خوبی با فیلمبرداری آقای صبا داشته باشیم و من برای این فیلم سیمرغ گرفتم.
او همچنین با اشاره به علاقه کودکان به «کلاه قرمزی» میگوید: «کلاه قرمزی» نسل به نسل میچرخد و ریتم و آوازهای عروسکها در جذاب شدن «کلاه قرمزی» بسیار تاثیر داشت تا آنجا که حتی کودکان امروز هم این فیلم را دوست دارند.
معتمدآریا با اشاره به همکاریاش با رخشان بنیاعتماد در فیلمهای «گیلانه» و «روسری آبی» اظهار میکند: ویژگی مهم رخشان بنیاعتماد این است که قبل از اینکه فیلمی را بسازد اغلب مستند آن را میسازد. تا حالا نشنیدهام که رخشان بنیاعتماد فیلمنامهای را ششماهه نوشته باشد؛ دو سال درباره موضوع تحقیق میکند که درباره فیلمهای «گیلانه» و «روسری آبی» نیز به همین شکل بود. در فیلم «گیلانه» که به تبعات جنگ پرداخته شده است من نقشی ۴۰ سال بزرگتر از خودم داشتم.
او در پاسخ به این سوال که آیا فیلمی بوده که ایفای نقش کرده باشد و بعد از حضورش پشیمان شده باشد؟ گفت: خیر، اما از یک کار که انجام ندادم، پشیمانم. در فیلم «مادر» زندهیاد علی حاتمی نقشی را که اکرم محمدی بازی میکرد به من پیشنهاد داده بود که نقش لطیف و قشنگی بود. برای این فیلم یک بچگی و غدی بدی کردم. زمانیکه به دفتر زندهیاد علی حاتمی رفتم ایشان برایم در مورد نقش توضیح دادند و من گفتم حتما کار میکنم اما زمانیکه داشتم بلند میشدم گفتم میشود فیلمنامه را به من بدهید آقای حاتمی در ابتدا سکوت کرد و گفتند میگویم فیلمنامه را بهت بدهند. آمدم بیرون و ایشان داشتند نماز میخواندند. به آقای یکتاپناه گفتم میشود فیلمنامه را به من بدهید در همان موقع زندهیاد حاتمی پرده را کنار زد و گفت برایتان میفرستیم. شب که به خانه برگشتم محمود کلاری، حمید جبلی، اکبر عبدی، عزیز ساعتی و ... به من زنگ زدند و گفتند آخه این چه حرفی بود که زدی؟ علی حاتمی فیلمنامه ندارد، مینویسد و صحنه به صحنه سناریو را درست میکند و من هم گفتم تا فیلمنامه نباشد کار نمیکنم و این تنها افسوسی است که در سینما دارم. البته قرار بود در فیلم «جهانپهلوان تختی» زندهیاد علی حاتمی نیز بازی کنم.
معتمدآریا با اشاره به تجربه همکاریاش با زندهیاد عباس کیارستمی در فیلم «شیرین» میافزاید: با ایشان یک بحث طولانی از زمان کانون داشتیم. همیشه به او میگفتم باید با بازیگران حرفهای کار کنید و او میگفت به دلیل تصنعی که وجود دارد این کار را انجام نمیدهد.
او درباره همکاریاش با سایر بازیگران در فیلمها گفت: با همه بازیگران راحت بودم آنقدر که نمیتوانم بگویم کدام یک از دیگری بهتر است. با زندهیاد خسرو شکیبایی در بازیها بده بستان خوبی داشتیم. پرویز پرستویی بازیگر بینظیری است زیرا برای هر نقشی که بر عهده دارد انرژی زیادی میگذارد. آقایان جبلی، طهماسب و زندهیاد انتظامی همه عالی هستند.
معتمدآریا در پاسخ به این سوال که چه توصیهای برای جوانان علاقهمند به بازیگری دارد؟ پاسخ میدهد: اولین چیزی که میگویم اینکه ابتدا درس بازیگری را بخوانند زیرا هرچه دانششان را بیشتر کنند متوجه میشوند علاقهشان در این حرفه چقدر است. کلاسهای بازیگری بروند آموزش ببینند و اگر بتوانند سختی این کار را تحمل کنند میتوانند ادامه دهند. نسل جدید برای من مثل یک گوهر باارزش است به شرط اینکه بتوانیم با هم هماهنگ شویم.
او در پایان بیان میکند: امیدوارم سینما چرخهاش را خودش بچرخاند بدون اینکه بخواهند بار اضافهای بر دوشش بیاندازند. من هر کاری از دستم برمیآمده برای حرفهام انجام دادهام که هنوز هم ادامه دارد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، این گفتوگو که بیش از سه ساعت به طول انجامیده توسط مسعود نجفی انجام شده و بخش اصلی آن برای ثبت در تاریخ در موزه سینمای ایران آرشیو میشود.
کد خبر 591605 برچسبها فاطمه معتمدآریا موزه سینمامنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: فاطمه معتمدآریا موزه سینما همکاری اش زنده یاد علی یادم می آید علی حاتمی فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۳۷۹۷۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شخصیتهای ماندگار در دنیای انیمیشنهای نوستالژیک
دهههای 60 و 70 و اوایل دهه 80، دوران طلایی انیمیشن در ایران بود. در آن دوران، تلویزیون ایران انیمیشنهای جذاب و متنوعی را از سراسر جهان پخش میکرد که مورد استقبال طیف گستردهای از مخاطبان قرار میگرفت.
برای مشاهده انیمیشنهای مورد علاقه خود، به تماشاآنلاین سربزنید.
حنا: دختری شجاع در مزرعهدر اعماق جنگلی انبوه، دختری به نام حنا به همراه سگ وفادارش، راستی، زندگی میکرد. حنا با روحی کنجکاو و قلبی شجاع، همواره به دنبال ماجراجویی و کشف ناشناختهها بود.
هر روز، حنا و راستی راهی سفری جدید در دل جنگل میشدند. آنها با موجودات شگفتانگیز و مکانهای مرموز روبرو میشدند و با چالشهای مختلفی دست و پنجه نرم میکردند. اما حنا هرگز تسلیم نمیشد.
با هوش و ذکاوت خود، راهی برای حل هر مشکلی پیدا میکرد و به ما میآموخت که از دنیای اطرافمان نترسیم و با شجاعت به دنبال کشف ناشناختهها باشیم.
حنا دختری الهامبخش بود که به ما یاد میداد با شجاعت، کنجکاوی و ذکاوت میتوان بر هر چالشی غلبه کرد و به رویاهایمان دست یافت.
ملوان زبل و اسفناج معروفشملوان زبل با بازوهای عضلانی و قوطی اسفناج جادوییاش، یکی از محبوبترین شخصیتهای کارتونی نسلهای مختلف بود.
پوپای نمادی از قدرت و شجاعت بود و به ما میآموزد که با تلاش و پشتکار میتوان بر هر مشکلی غلبه کرد. او به ما یاد میدهد که هیچگاه نباید تسلیم شویم و همیشه برای رسیدن به اهدافمان تلاش کنیم.
تام و جری: نبردی بیپایان، رفاقتی ماندگارتام و جری، گربهای شیطون و موشی زیرک، بدون شک یکی از مشهورترین و محبوبترین زوجهای انیمیشن در تاریخ هستند. تعقیب و گریزهای خندهدار و هیجانانگیز این دو شخصیت، نسلهای مختلف را به خود مجذوب کرده است.
اما در پس این نبردهای بیپایان، رفاقتی عمیق و ماندگار نهفته است. تام و جری، فارغ از تفاوتهای ظاهری و شخصیتی، در مواقعی که نیاز به یکدیگر دارند، از یکدیگر حمایت میکنند و درسهای ارزشمندی از دوستی و رفاقت را به ما میآموزند.
میکی موس: سفیر لبخند و شادیمیکی موس، موش نمادین شرکت دیزنی، با گذر بیش از 90 سال از خلقش، همچنان به عنوان یکی از محبوبترین شخصیتهای کارتونی در جهان شناخته میشود. لبخند همیشگی و شخصیت خوشبرخورد او، میکی را به سفیر شادی و خوشبختی در دنیای انیمیشن تبدیل کرده است.
حضور میکی در هر داستانی، شور و نشاط و سرگرمی به همراه میآورد. او به ما یاد میدهد که زندگی را با تمام فراز و نشیبهایش دوست داشته باشیم و از هر لحظه آن لذت ببریم.
دورایمون: گربهای جادویی، دوستی بینظیردورایمون، گربهای رباتی از آینده، با جیبهای جادویی و ابزارهای شگفتانگیزش، به یکی از محبوبترین شخصیتهای کارتونی در آسیا تبدیل شده است. این ربات دوستداشتنی، با سفر در زمان به دنیای انسانها، به دوست و همبازی پسری به نام نوبیتا تبدیل میشود و در کنار او با چالشهای مختلف زندگی روبرو میشود.
دورمان با هوش و ذکاوت خود، نوبیتا را در حل مشکلات یاری میکند و به او درسهای ارزشمندی از زندگی میآموزد. او به ما یاد میدهد که همیشه به دیگران کمک کنیم، در سختیها در کنار آنها باشیم و از قدرت دوستی برای غلبه بر مشکلات استفاده کنیم
سندباد: سفری شگفتانگیز در دل ناشناختههاسندباد، دریانوردی شجاع و ماجراجو، به همراه دوستان وفادارش، راهی سفری پرمخاطره در اعماق دریاها میشود. در این سفر، با موجودات عجیب و غریب، گنجهای پنهان و خطرات غیرقابل تصور روبرو میشود.سندباد با شجاعت و جسارت بینظیر خود، بر تمام چالشها غلبه میکند و به ما میآموزد که از ناشناختهها نترسیم و به دنبال کشف دنیای اطرافمان باشیم.
شاهزاده روم: حماسهای عاشقانه در دل تاریخشاهزاده روم، روایتگر داستانی عاشقانه و غمانگیز از عشق دو جوان به نامهای رومئو و ژولیت است. این انیمیشن با به تصویر کشیدن فراز و نشیبهای عشق این دو شخصیت و موانعی که بر سر راهشان قرار میگیرد، مخاطبان را مجذوب خود میکند.عشق رومئو و ژولیت، عشقی ممنوعه است که از دو خانواده متخاصم نشأت میگیرد. این عشق، با وجود تمام چالشها و سختیها، قوی و پایدار باقی میماند و در نهایت به فاجعهای دردناک منجر میشود.
شاهزاده روم به ما میآموزد که عشق میتواند قدرتی بینظیر و غیرقابل کنترل داشته باشد. این انیمیشن نشان میدهد که عشق، حتی در تاریکترین شرایط نیز میتواند روشنایی و امید به ارمغان بیاورد.
آرزوی فوتبالیست شدن و انیمیشن فوتبالیستفوتبالیست ها، داستان گروهی از پسران را روایت میکرد که به دنبال رسیدن به آرزوی خود برای تبدیل شدن به یک فوتبالیست حرفهای بودند. داستان با صحنههای هیجانانگیز فوتبال و شخصیتهای دوستداشتنی، به یکی از محبوبترین انیمیشنهای ورزشی در ایران تبدیل شد. در این انیمیشن اهمیت تلاش و پشتکار برای دستیابی به هر چیزی که در زندگی میخواهیم سخن میگوید.
پت و متپت و مت، دو برادر بامزه و دست و پا چلفتی، شخصیتهای محبوب انیمیشنهای ایرانی هستند. ماجراجوییهای خندهدار و گاه خطرناک این دو برادر، نسلی از مخاطبان ایرانی را سرگرم کرده است.
در هر قسمت از این انیمیشن که در تماشاآنلاین میتوانید، پت و مت با ایدههای عجیب و غریب خود برای انجام کارهای ساده، دست به کار میشوند، ببینید. اما بیدقتی و دست و پا چلفتی آنها، همیشه دردسرهای بزرگی را به وجود میآورد. با وجود تمام این اتفاقات، پت و مت هرگز تسلیم نمیشوند و با تلاش و پشتکار، سعی میکنند مشکلات را حل کنند.انیمیشنهای پت و مت به ما میآموزند که:با تلاش و پشتکار میتوان بر مشکلات غلبه کرد. از اشتباهات خود درس بگیریم و دوباره تلاش کنیم.خلاق باشیم و از ایدههای جدید نترسیم.به دیگران کمک کنیم و در سختیها در کنار آنها باشیم.
با وجود تمام سختیها، شاد و امیدوار باشیم.شخصیتهای پت و مت با طنز ظریف و شوخیهای بامزه خود، به راحتی میتوانند مخاطبان را در هر سنی جذب کنند. این انیمیشنها نه تنها سرگرمکننده هستند، بلکه درسهای آموزندهای را نیز به مخاطبان خود ارائه میدهند.
این انیمیشنها نه تنها لحظات شاد و سرگرمکنندهای را برای کودکان رقم میزدند، بلکه در بسیاری از موارد، آموزههای اخلاقی و مفاهیم ارزشمندی را نیز به آنها منتقل میکردند.