بهاریه، عیدی شاعران البرزی به شما
تاریخ انتشار: ۲ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۳۸۰۴۴۲
به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از البرز، بهاریه به اشعاری که درباره فصل بهار سروده شود، می گویند. در ادبیات فارسی هم بهاریههایی از شاعران ایرانی چون مولانای پارسی، حافظ، سعدی، ملکالشعرای بهار، منوچهری، عطار، خاقانی، فروغی و امام خمینی(ره) وجود دارد.
ادبیات فارسی، سرشار از بهاریه هاست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اکنون توجه شمارا به چند بهاریه از شاعران البرزی جلب می کنیم؛
این نوای دلکش است یا نغمهی نای بهار
آیتی از عشق دارد با تمنّای بهار
ازکران تا بیکران آید نوای جانفزا
گوش دل کن آشنا جانا به آوای بهار
گشته دنیا میزبان فصل سبز عشق دوست
گل فشانی میکند بر مقدم پای بهار
پرتو خورشید جانپرور نشان بیدلی است
جلوهی زیبندهای آمد ز شولای بهار
ژاله اینک مینشیند برجبین برگ گل
از گران اشکی که ریزد چشم شهلای بهار
عشق اکسیر بهاری در نهاد آدمی است
دل زشوق عشق باشد مست و شیدای بهار
بوی خوش آید مشام دل نمیدانم زچیست
نافه است یا نکهت زلف سمنسای بهار
میگل ومیخانه گل، ساقی گل و ساغرزگل
ماه گل با فصل گل در جشن گلهای بهار
نازم آن دَرزی که با دست هنرمندانه دوخت
جامهای از برگ گل بر سرو رعنای بهار
جلوه گاه دشت وصحرا منظر دل دادن است
دیدهی بینا شود محو تماشای بهار
پر ترنُّم از شباهنگ است اینک گوش دل
فصل شورانگیز عشق آمد به معنای بهار
بردر میخانهی عشق آمدم (فرشاد) وار
بادهی مستانه میخواهم ز مینای بهار
سام خانیانی (فرشاد)
حلول عید عیان شد به طلعت نسرین
مبارک است الهی طلوع فروردین
به آب پاک وضو کن به عافیت برخیز
بخوان به لحظه ی تحویل سوره ی یاسین
کنار سفره ی هفت سین نشین و دل خوش دار
که کام مرد خدا را خدا کند شیرین
ملازمان همه سر خوش معاشران جمعند
هزار سال الهی رود بر این آیین
چو با غ غالیه گون گشت و باد نافه گشا
جهان ز نکهت گلبن شود عبیر آگین
شمیم زلف دل انگیز ارغوان خیزد
گرش نسیم وزد زان کلاله ی مشکین
کجاست مامن امنی که جان برد فرهاد
ز تیر عشوه ی دلدوز نرگس شیرین
شمیم باده که معجون درد باشد لیک
چو پیر عشق نباشی نمی دهد تسکین
گرت امید کرم باشد از خزانه ی غیب
ز شاه راه کرامت مکن دلی غمگین
چو لاله هاله ی رخسار عاشقان منگر
گواه داغ دل ماست هاله ی خونین
براری از دل و از جان مرید حافظ باش
نشسته زیور نظمش به تارک پروین
امان الله آقابراری
فصل عشق آمد به جان روزگار
سبز شد در دل گل و آمد بهار
در پس هر کوچه سرو است و سرور
بر تن هر شاخه، صدها گل سوار
می شود دلها نشیمن گاه سبز
گشته زیباتر همه دریا کنار
عالمی پر شد ازین فرخنده عید
آفرین بر خلقت پروردگار
فرناز همت جو
به کوه ودشت ودمن موکب بهارآمد
بنفشه باکرشمه به دامان جویبارآمد
شکوفه سرزده ازشاخسار و باغ و چمن
طراوت گل نرگس به پونه زار آمد
ستیغ کوه مزین شده به لطف بهار
غزال نو رسیده به دامانکوهسار آمد
زکنج باغ برآمد نوای قمری مست
طنین چه چه بلبل زلاله زار آمد
شکوفه خیمه زده برفراز شاخه ی سیب
به اشتیاق غنچه قناری به شاخسار آمد
زچشمه های دامنه ی کوه می تراود در
به بوستان به شور و نوا قمری و هزار آمد
زلطف بادصبا وطراوت نوروز
برای تهنیت عاشق به کوی یار آمد
رحیم فتوحی
انتهای پیام/د.خ
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: عید نوروز اشعار فارسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۳۸۰۴۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رقابت دانش آموزان البرزی در مسابقات قرآن و عترت
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، مرکز البرز؛ رقابت ها با حضور پرشور دانش آموزان البرزی برگزار شد و نفرات برتر به مرحله کشوری صعود می کنند.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی