روایت جدید تاجگردون از پشت پرده حوادث آبان و افزایش قیمت بنزین/ اگر این طرح لغو میشد این همه آدم کشته نمیشد
تاریخ انتشار: ۲ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۳۸۱۸۱۶
غلامرضا تاجگردون برای اولین بار به روایت پشت پرده تغییر قیمت بنزین در آبان ۹۸ پرداخته است.
"غلامرضا تاجگردون" عضو شورای عالی هماهنگی اقتصادی درباره افزایش قیمت بنزین و حوادث آبان ۹۸ گفت: در جلسه شورا تصمیم گرفته شد که وقتی شرایط امنیتی از یک سو و شرایط اقتصادی و تورمی کشور از سوی دیگر مناسب شد، بروند و افزایش قیمت بنزین را اجرا کنند اما عده ای این اطمینان خاطر را به رئیسجمهوری دادند که اتفاقی نمیافتد و گفتند فقط ۲ یا ۳ نقطه شلوغ میشود که جمعش میکنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بخشی از گفت و گوی او با ویژه نامه اعتماد را در ادامه بخوانید.
شما عضو شورای عالی هماهنگی اقتصادی بودید آن هم در دورهای که حکم به افزایش قیمت بنزین داده شد. این تصمیم درست بود؟
ما گاهی دو رویی را در دو جریان سیاسی کشور شاهد هستیم که یکی از مصادیقش در ماجرای بنزین بود. من رئیس کمیسیون تلفیق بودم. تقریبا تمام آنان که با افزایش قیمت بنزین مخالفت کرده بودند در کمیسیون تلفیق پیشنهاد افزایش قیمت بنزین را داده بودند. از راست مثل امیرآبادی فراهانی و پژمانفر گرفته تا چپ چپش مثل آقای مطهری و وکیلی. همه این مطالبه را داشتند فقط تفاوت در روشها بود و البته قیمتها. تنها ۲۰ یا ۳۰ درصد با این مساله مخالف بودند. اینها نتوانستند به توافق برسند ولی جای دیگر به توافق رسید.
مساله همان نهاد است. قانونا تنها مرجعی که میتوانست حکم به افزایش قیمت بنزین دهد، مجلس بود.
آن نهاد با دستور رهبری شکل گرفته و سه نهاد حاکمیتی در آن نشستند و تصمیم گرفتند. اینکه آنجا چهها گذشت هم مفصل است فقط نمیدانم بگویم یا نگویم فقط در همین حد بگویم که استارت ردصلاحیت من از همان جلسه زده شد.
چه اتفاقی در آن جلسه افتاد؟
ببینید در آن جلسه من و آقای لاریجانی نظرات خاص خودمان را داشتیم و آن را هم بیان کردیم. در جلسه تصمیم گرفته شد که وقتی شرایط امنیتی از یک سو و شرایط اقتصادی و تورمی کشور از سوی دیگر مناسب شد، بروند و افزایش قیمت بنزین را اجرا کنند. این تصمیمی بود که ما گرفتیم ولی به یکباره شب دیدیم که صدا و سیما افزایش قیمت بنزین را اعلام کرد.
قبول دارید که این اتفاق و آن حکم رهبری باعث سرخوردگی مجلس شد؟ خاطرتان هست که امیدیها دیگر نمیدانستند باید چه اقدامی انجام دهند و به فکر استعفا افتادند.
بله؛ ما طرحی نوشته بودیم که این تصمیم را متوقف کنیم. من خودم به رئیسجمهوری گفتم تحت هر شرایطی فردا این طرح در مجلس متوقف خواهد شد. اگر این اتفاق میافتاد دیگر این همه آدم کشته نمیشد.
به نظرم یک روزی یک گروهی باید پاسخگوی اتفاقات رخ داده در این ماجرا و تصمیم باشند. چه آنان که این اطمینان خاطر را به رئیسجمهوری دادند که اتفاقی نمیافتد و گفتند فقط ۲ یا ۳ نقطه شلوغ میشود که جمعش میکنیم و چه سایر افراد. این افراد باید پاسخگو باشند. البته بگویم که ساختار انرژی حکم میکرد که قیمت بنزین افزایش پیدا کند ولی تدبیر حکومت در شیوه اجرای آن است. بقیهاش که فرمول اقتصادی است.
تدبیر در اتخاذ تصمیم درست است. از کسی باید ایراد گرفت که گزارش داد همه چیز امن است و خبری نیست. بعد هم که میبینند خبری هست، بروند و بگویند رهبری هم بیانیه دهد. این ظلم به رهبری است اما باید ببینید چه کسی ریشه این اتفاقات را فراهم کرد که آن همه جوان کشته شدند و خانوادههای بسیاری داغدار شدند. اینها بالاخره مشخص خواهد شد.
منبع: بیتوته
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.beytoote.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بیتوته» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۳۸۱۸۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت حیرت انگیز یک نویسنده از خاطرهبازی دو فرمانده ایرانی و عراقی سالها پس از جنگ تحمیلی
احمد دهقان (نویسنده) روایتی قابل توجه از دیدار سردار فتحالله جعفری فرمانده زرهی ایران در دفاع مقدس و فرمانده لشکر یکم عراق در عملیات فتح المبین گفت.
گفتوگوی رادیو مضمون با احمد دهقان را بخوانید:
- فرمانده عراقی کاملاً با دیسیپلین نشست و شروع به حرف زدن کرد و گفت: «من در عملیات فتحالمبین میدانستم ایران میخواهد حمله کند» و داشت برگبرندههایش را برای فرمانده ایرانی رو میکرد.
- فرمانده عراقی ادامه داد: «آن شبی که میخواستید حمله کنید، سکوت بود و من به معاون عملیات خودم گفتم سکوت ایرانیها خیلی خطرناک است و اینها امشب حمله میکنند. بعد به نیروهایی که در شوش داشتیم، آماده باش دادیم و گفتم آماده باشید که ایرانیها میخواهند حمله کنند و کشتار راه بیندازید و خلاصه آن کشتههایی که شما دادید بخاطر پیشبینی من بود».
- آقای جعفری هیچ چیزی نمیگفت و این حالت داشت مرا دیوانه میکرد! جنگی سر میز شام بود و این جنگ کاملا به سمت عراقیها تمایل پیدا کرده بود.
- آقای جعفری شامش را قشنگ خورد و بعد گفت: «تو حسن باقری را میشناسی»؟ فرمانده عراقی گفت: «بله؛ در عملیات فکه شهید شد و اگر او بود، احتمالاً جنگ شما متحول میشد».
- آقای جعفری ادامه داد: «حسن باقری دهم اسفند مرا صدا زد و هنگامی که من به قرارگاه رفتم، عکس های تو را به من نشان داد» فرمانده عراقی جا خورده بود!
- آقای جعفری ادامه داد: «حسن باقری به من گفت روی تپه سبز برو (تپه سبز مقابل شوش است) و تمامی آتش منطقه را در دست بگیر؛ طوری که هیچ کس بدون اجازهٔ تو حق تیراندازی نداشته باشد.
- حسن باقری گفت که فرمانده گردان مقابل شوش، دیروز با شلیک خمپاره کشته شده و امروز فرمانده لشکر یکم عراق خواهد آمد تا فرمانده گردان جدید را در خط معرفی کند. این فرمانده لشکر آدم ترسویی است و این باید زنده بماند تا ما عملیات خودمان را انجام بدهیم. این باید سالم برود و سالم برگردد؛ چون که معاون او یک بعثی است و اگر فرمانده فعلی کشته شود، او را فرمانده لشکر میکنند؛ پس این فرمانده لشگر باید زنده بماند.»
- آقای جعفری گفت: «من آمدم روی تپه؛ تو با دو تا ماشین به خط آمدی؛ فرمانده ها را جمع کردی. بعد فرمانده جدید را معرفی کردی و دم غروب با همان ماشینی که آمده بودی، برگشتی من غروب آمدم به حسن باقری گفتم تو سالم آمدی و برگشتی»!
منبع: رادیو مضمون
کانال عصر ایران در تلگرام