Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی موزه سینما، در سلسله نشست‌های تاریخ شفاهی، موزه سینما این بار میزبان کیومرث پوراحمد کارگردان نامدار سینمای ایران بود.

کیومرث پوراحمد با اشاره به دوران کودکی خود گفت: من در اصل نجف آبادی هستم. در زمان کودکی سرگرمی زیادی برای ما وجود نداشت یعنی یک مدادرنگی شش‌تایی کوچک برای ما جهان بزرگی بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فعالیت در روزنامه‌ای که جیرانی و صدرعاملی در آن کار می‌کردند

وی درباره آشنایی خود با سینما گفت: برادر بزرگم چند بار من را به سینما برده بود. یادم می‌آید فیلم‌های «عروس فراری»، «آقا جنی شده» و «اسپارتاکوس» را با او در سینما دیدم و با دیدن فیلم اسپارتاکوس دریچه دیگری از سینما به روی من باز شد و دائم از خودم می‌پرسیدم این فیلم‌ها را چگونه می‌سازند و این تصاویر را چگونه کنار هم قرار می‌دهند. حتی هنوز بعد از سال‌ها اسپارتاکوس فیلم محبوب من است.

این کارگردان با بیان اینکه در جوانی همیشه با خودم می‌گفتم من یا باید کارگردان شوم و یا معلم، بیان کرد: در دوره‌ای برای کار به روزنامه اطلاعات رفتم که جواد مجابی سردبیر بود در همان دوره‌ای که فریدون جیرانی هم در این روزنامه کار می‌کرد و رسول صدرعاملی هم در بخش حوادث بود. همکاری من با این روزنامه درست زمانی بود که می‌خواستم فیلم بسازم. در همان دوره‌ها فیلمنامه «تاتوره» را به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برده بودم که بعد از ۱۳ بار اصلاح تصویب شد. یادم می‌آید با محمدمهدی دادگو سر جوی‌های محوطه موزه سینما باهم قرارداد بستیم و اولین فیلم بنیاد سینمایی فارابی را من ساختم.

یک روایت جالب از انتخاب مادر برای نقش بی بی قصه‌های مجید

پوراحمد درباره انتخاب مادرش برای ایفای نقش در «قصه‌های مجید» نیز گفت: داستان به این شکل بود که ما خانه و مهدی باقربیگی (مجید) را انتخاب کرده بودیم و فقط بی بی مانده بود. مادر من برای انتخاب نقش بی‌بی با همسایه‌ها و خانم‌های مُسن صحبت می‌کرد و ما از آنها تِست بازیگری می‌گرفتم. یادم می‌آید یک روز یکی از خواهرانم به من گفت تو سراغ خانم‌های معمولی خانه دار می‌روی مادر خودمان هم این خصوصیات را دارد چرا از او برای این نقش استفاده نمی‌کنی؟ این‌ها در حالی بود که مادر من عاشق سینما بود؛ هفته‌ای دو سه بار به سینما می‌رفت، همه سریال‌های تلویزیون را می‌دید و در آشپزخانه‌اش یک رادیو داشت که دائم قصه‌ها را گوش می‌کرد، کتاب زیاد می‌خواند و کتاب قصه‌های مجید را هم چندبار خوانده بود. یک دوربین وی اچ اس کوچک داشتیم مادرم را به خانه‌ای که انتخاب کرده بودیم به همراه مجید بردیم و به او گفتم قصه خواب نما را بگوید و ما فیلمبرداری کردیم و متوجه شدم که مادرم برای این نقش بسیارخوب است و به این شکل بود که بی بی قصه‌های مجید انتخاب شد.

همه فیلم‌هایم را دوست دارم اما «شب یلدا»، «اتوبوس شب»، «خواهران غریب»، «به خاطر هانیه» و «قصه‌های مجید» را بیشتر دوست دارم وی در بخش دیگری از صحبت‌هایش درباره بازیگران جوانی که در فیلم‌هایش حضور داشتند، گفت: محمدرضا فروتن و الناز شاکردوست را من به سینما معرفی کردم و افسانه بایگان سطح کارش با فیلم خواهران غریب عوض شد. فیلم خواهران غریب بسیار موفق بود در جشنواره فیلم فجر و چند جشنواره خارجی جایزه گرفت و آقای زم اصرار داشت قسمت دوم این فیلم را هم بسازیم اما من موافق نبودم و گفتم نمی‌خواهم خودم را تکرار کنم.

کیومرث پوراحمد کدام فیلم‌هایش را دوست دارد؟

وی درباره چگونگی ساخت فیلم «گل یخ» نیز توضیح داد: روزی وحید نیکخواه آزاد به من گفت با دوستانش فیلم «سلطان قلب‌ها» را دیده است و پیشنهاد داد این فیلم را به روز کنیم و به شکل دیگری بسازیم و من در ابتدا جدی نگرفتم. یک سال گذشت و بعد فکر کردم بد نیست به آن بپردازم همه اتفاق- حادثه‌های آن فیلم را دراماتیک کردم که در نهایت شد فیلمنامه «گل یخ» که یک سال بر روی آن کار کردم و بعد آن را ساختم. من بدترین و بهترین فیلمم را کمتر از یک سال روی فیلمنامه آن کار نکرده‌ام و همه آنها را به یک میزان وسواس ساخته‌ام و طبیعی است که یکی خوب و یکی بد شود.

پوراحمد در پاسخ به این سوال که کدام یک از فیلم‌هایش را بیشتر دوست دارد، گفت: همه فیلم‌هایم را دوست دارم اما «شب یلدا»، «اتوبوس شب»، «خواهران غریب»، «به خاطر هانیه» و «قصه‌های مجید» را بیشتر دوست دارم.

از انگیزه‌های ساخت «شب یلدا» تا پذیرش پیشنهاد آقای آهنگساز

وی درباره فیلم «شب یلدا» نیز توضیح داد: شب یلدا زندگی خودم است و بدین شکل ساخته شد که خودم پلان به پلان بازی می‌کردم و محمدرضا فروتن تکرار می‌کرد. به شکلی که وقتی مادرم در اصفهان فیلم را دیده بود کاملاً متوجه شده بود که زندگی خودم است زیرا حرکات و نحوه بیان محمدرضا فروتن درست مثل من بود که بلافاصله به من زنگ زد و گفت کیومرث تو واقعاً خودت را یک سال در خانه حبس کرده بودی و به ما نگفته بودی.

پوراحمد در ادامه افزود: در کارم فقط به نادر ابراهیمی که در حق من پدری کرد مدیون هستم زیرا من را آزاد گذاشته بود هر سکانسی که می‌خواستم با هر فیلمبرداری می‌گرفتم و تشویقم هم می‌کرد.

وی درباره حضورش در فیلم «جمشیدیه» به عنوان بازیگر بیان داشت: سال‌هاست با فردین خلعتبری کار می‌کنم. خلعتبری بسیار آهنگساز خوب، مرد شریف، فیلسوف و دوست نازنینی است. یک روز به من گفت می‌خواهم فیلمنامه‌ای که خودم نوشته‌ام را بفرستم و تو بخوانی و من خواندم و گفتم فیلمنامه خوبی است. به من گفت حاضر هستی نقش پدر در فیلم جمشیدیه را بازی کنی؟ نقش کوچکی بود اما من پذیرفتم.

این گفتگو بیش از ۴ ساعت به طول انجامید که بخش اصلی آن جهت ثبت در تاریخ در موزه سینمای ایران آرشیو می‌شود.

موزه سینمای ایران به عنوان مجموعه‌ای فرهنگی و تاریخی که روایتگر سیر تاریخ و تحولات سینمای ایران است خود را موظف می‌داند نظرات و دیدگاه‌های سینماگران باتجربه و پیشکسوت را جمع‌آوری کرده تا نسل‌های آینده با نگاه و مسیر زندگی و نحوه خلق و شکل‌گیری آثار هنرمندان و صاحب نظران هنر سینما آشنا شوند.

انتشار این مطالب به معنای تایید و یا رد نظر اشخاص نیست و صرفاً جنبه پژوهشی و ضبط تاریخ شفاهی داشته و هدف پرداختن به سرگذشت و تاریخ سینمای ایران است.

کد خبر 5175003 علیرضا سعیدی

منبع: مهر

کلیدواژه: موزه سینما کیومرث پوراحمد تاریخ شفاهی نوروز ۱۴۰۰ فیلم سینمایی تئاتر ایران فیلم بازی در نوروز 1400 تک آهنگ فیلم یدو موسیقی ایرانی مهران مدیری هنرهای تجسمی حضور هنر ایران در جهان نوروز علی نصیریان نماهنگ عباس خوشدل محمدرضا فروتن سینمای ایران خواهران غریب قصه های مجید موزه سینما دوست دارم من گفت شب یلدا فیلم ها یک سال قصه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۳۹۰۴۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تصاویر دیده نشده از محمدرضا شجریان

آفتاب‌‌نیوز :

محمدرضا شجریان، خواننده محبوب و استاد آواز موسیقی اصیل ایران در سال ۱۳۱۹ در شهر مشهد در خانواده‌ای مذهبی متولد شد. پدرش قاری قرآن بود و صوت قرآن را از ۸ سالگی به محمدرضا که صدای خوشی داشت نیز آموخت.

شجریان با اولین معلم موسیقی خود در سال ۱۳۳۶ زمانی آشنا شد که برای تحصیل به دانشسرای مقدماتی مشهد وارد شد. وی دو سال بعد علاوه بر تلاوت قرآن، برای رادیو خراسان آواز‌های بدون موسیقی را نیز اجرا کرد.

شجریان که پس از دریافت دیپلم از دانشسرای عالی، به استخدام آموزش و پرورش درآمده بود از سال ۴۶ پس از چند سال تدریس در دبستان‌های مشهد به تهران منتقل شد. وی در تهران نزد اسماعیل مهرتاش درس آواز آموخت و همزمان خوشنویسی و نوازندگی سنتور را نیز پی گرفت.

اولین اجرا و ضبط صدای شجریان در پاییز سال ۴۶ در غالب برنامه «برگ سبز شماره ۲۱۶» از رادیو ایران پخش شد. اما او به دلیل اینکه پدرش می‌خواست نام «شجریان‌ها» با قرائت قرآن شناخته شود، در برنامه‌های رادیویی خود را با نام «سیاوش بیدکانی» معرفی کرد. تا اینکه در سال ۱۳۵۰ پدرش به خوانندگی آواز توسط وی رضایت داد و شجریان با نام خود در رادیو و تلویزیون حاضر شد. او در سال ۱۳۵۰ با فرامرز پایور آشنا شد و آموزش سنتور و ردیف آوازی «صبا» را نزد وی آغاز کرد.

شجریان همزمان با هوشنگ ابتهاج، شاعر پرآوازه متخلص به «سایه» آشنا شده و به واسطه وی همکاری با برنامه «گلها» در رادیو را آغاز کرد. محمدرضا شجریان در این مدت در رادیو با بزرگان موسیقی نظیر احمد عبادی، حسن کسایی، جلیل شهناز، فرهنگ شریف و فرامرز پایور قطعات بسیاری را اجرا کرد.

شجریان آموزش سبک آوازی «طاهرزاده» را از سال ۱۳۵۱ نزد «نور علی خان برومند» آغاز کرد و در سال ۱۳۵۲ نیز با عبدالله دوامی آشنا شد و ردیف آوازی وی را آموخت. او در همان سال در کنار هنرمندان بی نظیر موسیقی سنتی ایران نظیر محمدرضا لطفی، حسین علیزاده، جلال ذوالفنون و ناصر فرهنگ‌فر به عضویت مرکز حفظ و اشاعه موسیقی به سرپرستی داریوش صفوت پیوست.

سال ۱۳۵۴ شجریان به همراه محمرضا لطفی و ناصر فرهنگ‌فر در «جشن هنر شیراز» کنسرت «راست پنجگاه» را اجرا کردند. محمدرضا شجریان که پیش از انقلاب سال ۵۷ رادیو ملی را مانند بسیاری دیگر از هم دوره‌های خود ترک کرد. وی به همراه محمدرضا لطفی و حمایت هوشنگ ابتهاج که او هم پس از رویداد تلخ میدان ژاله از کار در رادیو دست کشیده بود، کانون «چاووش» را بنیان گذاشت.

شجریان با کانون چاووش که اکثر اعضای آن از گروه شیدا و عارف بودند آثار بسیاری را خواند که تعداد زیادی از آن‌ها محتوای انقلابی و ملی داشتند. «شب نورد» یا (برادر نوجوونه) از چاووش ۲ و «سپیده یا ایران‌ای سرای امید» و «ایرانی به سر کن خواب مستی» از چاووش۶، «همراه شو عزیز» و «ایران خورشیدی تابان دارد» از چاووش، از جمله این آثار هستند.

منبع: خبرگزاری ایلنا

دیگر خبرها

  • گفتگوی اختصاصی وحید سلیمانی با اسطوره فوتسال ایران محمدرضا حیدریان درخصوص تیم ملی فوتسال
  • تصمیم کمیته انضباطی برای حضور مختاری در تمرینات
  • فال محمدرضا پهلوی هنگام افتتاح آرامگاه جدید سعدی | تصویر
  • مجید و آقا معلم قصه‌های مجید پس از ۳۴ سال (فیلم)
  • مجید و آقا معلم قصه‌های مجید پس از ۳۴ سال
  • ابهام در اعزام الناز رکابی به مسابقات گزینشی المپیک
  • ترتیل صفحه 240 کلام الله مجید+ صوت
  • ابهام در اعزام «الناز رکابی» به مسابقات سنگنوردی گزینشی المپیک
  • (ویدئو) مجید و آقا معلم سریال قصه‌های مجید پس از ۳۴ سال
  • تصاویر دیده نشده از محمدرضا شجریان