Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-05-04@23:36:59 GMT

نوروز؛ نقطه اشتراک هویت کشورهای منطقه و گفت وگوی ملل

تاریخ انتشار: ۴ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۳۹۱۹۶۴

نوروز؛ نقطه اشتراک هویت کشورهای منطقه و گفت وگوی ملل

ثبت میراث نوروز که گستره وسیعی از مصر تا چین و بالکان را شامل می‌شود، یکی از بزرگترین جشن‌های جهان محسوب می‌شود که از اهمیت زیادی برخوردار است. گستره جمعیتی این جشن نیز بالغ بر ۳۰۰ میلیون نفر است که صرف نظر از نشاط و شادی آن، از این حیث که می‌تواند پیام‌آور صلح و دوستی در جهان باشد، قابل تامل است. در بخش سوم این نشست، خانم دکتر «زهره زرشناس»، استاد زبانشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی از ایران، خانم دکتر «آیناش قاسم»، مترجم و استاد زبان و ادبیات فارسی از قزاقستان، آقای «آرگن بختی بک»، دانش آموخته مرکز مطالعات قرقیزی- ایرانی در دانشگاه ملی قرقیزستان و دکتر «محمدصادق دهقان»، رئیس خانه ادبیات افغانستان نوروز را از این نظر و نیز موضوع هویت‌بخشی مورد بررسی قرار می‌دهند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نوروز، زمینه ساز گفتگوی تمدنها

ایرنا: در دوره های مختلف تاریخی ایران، چه نگاهی به نوروز پررنگ بوده است؟

دکتر زهره زرشناس: نوروز پیام صلح و آشتی را داشته و این جهانی بودن کمکی به پیوند میان اقوام مختلف دینی، قومی و نژادی می‌کند. چون همه اینها نوروز را جشن گرفته و به آن بها می‌دهند. بنابراین نوروز می‌تواند به گفتگو میان تمدن‌ها و صلح جهانی کمک کند. کمااین که در مقیاس کوچکتر، و در خانواده‌ها هم می‌بینیم که اگر کدورتی میان اعضای خانواده‌ها هست، به مناسبت این روز بزرگترها سعی می‌کنند کدورت‌ها را از بین ببرند و به صلح و آشتی نزدیک کنند و دلیل این کار را هم تجدید حیات و نو شدن سال می‌دانند. به همین دلیل به نظر من نوروز می‌تواند کمک بزرگی به گفتگو میان تمدن‌های مختلف باشد تا از این طریق پیوند و آشتی میان آن‌ها پدید آمده و از جنگ و جدال پرهیز شود.

 بد نیست تا در این مورد از نام نوروز در منابع مختلف در ایران باستان هم صحبتی کرده باشیم. نوروز در ایران باستان هم با عظمت جشن گرفته می‌شده و در دوره اسلامی هم میان دو هویت ملی و مذهبی ما به خصوص از دوران صفویه آشتی برقرار می‌شود که نوروز هم بهانه آن است. نوروز مولفه فرهنگی است که این پیوند را میان هویت ملی و مذهبی ایرانیان ایجاد می‌کند و به گمان من این جشن بزرگ می‌تواند در بسیاری از موارد این چنینی کمک کند.

جشن مشترک تمام اقوام آریایی

در کتاب اوستا اشاره‌ای به نوروز نشده، اما در میان منابع فارسی میانه یا پهلوی، واژه‌ای به نام «نوگروز» داریم که به معنای روز نو است. در نوشته‌های مانوی هم واژه «نوگروج» را داریم. در واقع همه اقوام ایرانی نوروز را جشن می‌گرفتند. اقوام شرقی شامل خوارزم و سغد باستان که هم‌اکنون شامل کشورهای تاجیکستان، ازبکستان و ... هستند هم نوروز را جشن می‌گرفتند. در این کشورها نوروز به نام «نوه سرد» یعنی سال نو شناخته می‌شده است. درواقع لغت سرد و سال از دو گویش مختلف وارد زبان فارسی شده است. در میان خوارزمیان هم از آن به عنوان «نوه سرچی» یاد می‌شده که به معنای سال نو است. جالب اینجاست که در بین ارمنیان باستان هم این واژه وجود داشته و به نوروز «ناواسار» می‌گفتند که به معنای سال نو است. این جشن سابقه طولانی در ایران دارد. در دوره مادها هم این جشن برگزار می‌شده و به آن «نوسردی» می‌گفته‌اند.

درواقع نوروز جشن مشترک تمام اقوام آریایی بوده و حتی در سنگواره‌ها و کتیبه بزرگ داریوش شاه اشاره شده که نوروز برای مردم جشن گرفته می‌شده و مردم به تخت جمشید می‌رفته‌اند که مکان مقدسی بوده و آرامگاه برخی از شاهان هخامنشی در این منطقه وجود داشته و مردم در نوروز به این مکان رفته و برکت‌خواهی می‎‌کردند. در این دوره جشن‌های بزرگی در این مکان‌ها برگزار می‌شده و سفرای کشورهای مختلف در آن جمع شده و به آن‌ها هدیه می‌دادند. این موضوع از نظر تاریخی ادامه داشته و در دوره اشکانی و ساسانی هم وجود داشته است اما از آنجا که سال کبیسه در تقویم آن روزگار محاسبه نمی‌شده، زمان مشخصی هم برای این جشن‌ها وجود نداشته و مرتب روز نوروز جا به جا می‌شده تا زمانی که «حکیم عمر خیام» تقویم جلالی را ایجاد کرده و از آن زمان روز اول فرودین به عنوان روز اول بهار ثابت می‌شود.

بد نیست به شعری از «فخرالدین اسعد گرگانی» هم اشاره کنم که به همین گردش‌ها اشاره دارد:

چو گردش‌های ایشان را بدیدند     ز آذر ماه روزی برگزیدند

کجا آن‌جا که گشته روزگاران      در آذر ماه بودی نوبهاران

این شعر بدین معناست که نوروز در زمان فخرالدین اسعد گرگانی در آذرماه جشن گرفته می‌شد. در دوره ساسانیان هم نوروز از ۶ تا ۳۰ روز جشن گرفته می‌شد. در دوره نو اسلامی هم ایرانیان مسلمان نوروز را جشن می‌گرفتند و حتی در دوران خلفای عرب هم این جشن در بین ایرانیان زنده بوده و دوره سامانیان بسیار پرخرج همراه با رامشگران و نوازندگان و خوراک فراوان که در اختیار مردم قرار داده می‌شده است.

پیوند هویت ملی و مذهبی ایرانیان به یاری نوروز

مهم‌ترین اتفاق هم در مورد نوروز در دوره صفوی رخ داد که در این دوره جشن نوروز به همراه آداب اسلامی برگزار می‌شود. در این دوره علمای شیعه به نوروز اعتبار می‌بخشند. محمدباقر مجلسی از علمای آن دوره می‌گوید، آدم ابوالبشر در این روز آفریده شده و روزی است که حضرت ابراهیم بت‌ها می‌شکند و یا روزی است که در آن حضرت محمد(ص) بت‌های قریش را در هم می‌شکند. به عبارتی در این دوره و با همت علمای شیعه، پیوندی میان هویت ملی و مذهبی ایرانیان به یاری نوروز ایجاد می‌شود. در این دوره ۱۶ نوروزیه در زمان صفویه توسط این علما نوشته می‌شود. در این متون آداب نوروز کاملا با آداب مذهبی تطبیق داده شده و به همین جهت ایرانیان بنابر سنت‌های مذهبی، نوروز را مقدس و خجسته دانسته و آداب نوروز را با فرهنگ ایرانی اسلامی در هم می‌آمیزند.  

آفتاب نوروز سنگ سخت را هم نرم می‌کند

دکتر آیناش قاسم: در حال حاضر عید نوروز در بین بیش از ۳۰۰ میلیون نفر از مردم جهان جشن گرفته می‌شود و این نشانه‌ای از شکوه و جهانشمولی عید باستان است. عید نوروز ما با ایرانی‌ها بسیار شباهت دارد، مواردی مانند خانه تکانی، درختکاری، دید و بازدید، مقدس بودن اعداد ۷،۹ و ۴۰ با ایرانی‌ها هم مشترک است. عید نوروز قزاق‌ها با افسانه‌هایی هم همراه است. در نوروز «بابا خضر» با ریش سفید و قبای بلند که نماد حضرت خضر و بخت و برکت است، دور بیابان قدم می‌زند و برای کسی‌که او را می‌بیند، دعای خیر می‌کند. در برخی موارد ممکن است به خواب مردم آمده و پیش‌گویی کند. به همین دلیل شب خضر هم نامیده می‌شود. اما در باور قزاق‌ها همه نمی‌توانند ایشان را ببینند و تنها افراد پاک و مطهر به همراه خانه‌های پاکیزه می‌توانند او را ببینند. بنابراین قزاق‌ها همواره بعد از یک زمستان خانه‌های خود را تمیز می‌کنند، نهال می‌کارند و چشمه‌ها را راه می‌اندازند. این رسم همچنان هم در بین مردم قزاق وجود دارد.

طبق افسانه‌ها بابا خضر نابیناست و به همین دلیل نور و روشنایی را دوست دارد. قزاق‌ها اعتقاد دارند نور باباخضر را جذب می‌کند و به همین دلیل حضورش موجب برکت افراد خانه است. در باور قزاق‌ها بابا خضر اگر به برف نگاه کند آن را آب می‌کند و با نگاهش سنگ را می‌شکند.

بنابراین در ادبیات شفاهی قزاق‌ها شعری وجود دارد که در آن بزرگسالان جهت اطمینان حاصل کردن از آمدن نوروز از کودکان چنین سوالی را می‌پرسند:

سوملک، سوملک

آیا مرغ آبی رنگ، چشم هایش را باز کرد؟

پاهایش را روی زمین گذاشته است؟

سوملک، سوملک،

آیا سنگ آبی رنگ سمرقند ذوب شد؟ آیا دیده ای؟

سوملک، سوملک،

آیا مرغ آبی رنگ کوه قاف دویده است، دیده ای؟

"سوملک" به معنی "سمنو" یا به عقیده محققان قزاق، "نسیم بهار" می باشد.

طبق افسانه ای دیگر، رصدخانه اُلُغ‌بیگ، پادشاهی ستاره‌ شناس، در سمرقند، یک سنگ آبی دارد و خورشید در اول فروردین آن سنگ آبی سمرقند را نیز نرم می کند.

فرهنگ را دست کم نگیریم

آرگن بختی بک: متاسفانه بعضا فرهنگ دست کم گرفته می‌شود، اما می‌تواند ارتباطات بین مردمان منطقه را تقویت کند. چنانچه مشخص شد قزاق‌ها، ترکمن‌ها، افغان‌ها، ایرانی‌ها و ... نوروز را به عنوان یک جشن ملی می‌شناسند. آداب و رسوم هم بسیار به هم شبیه هستند .اگر این آداب و رسوم اگر بیشتر در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی منعکس شود، تبادلات فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و اجتماعی هم تقویت خواهد شد. در واقع این جشن می‌تواند سود زیادی برای مردمان منطقه به همراه داشته باشد. 

نوروز هویت‌ساز است

دکتر محمدصادق دهقان: فرهنگ‌سازی نوروز در چند بخش قابل بررسی است. نوروز برای مردم منطقه و افغانستان هویت‌ساز است. پیشینه تاریخی آن‌ها را گوشزد کرده و به همین دلیل استبدادستیزی هم در آن نهفته است. می‌دانیم که طالبان در دوره ۵ ساله حاکمیت خود، نوروز را ممنوع کرده بودند و همین امر موجب شده تاکنون این آیین با هیجان و احساسات بیشتر جشن گرفته شود. مورد بعدی، پس از هویت بخشی، بیدارگری و تحول‌خواهی است که در آیین نوروز است که ما با دعای حول حالنا بنا داریم تغییر و دگرگونی را در تک تک رفتارها و گفتارهایمان بیاوریم. علاوه بر انسان مداری و دید و بازدیدی که وجود دارد، تلاش داریم تا مردگان را هم به یاد داشته باشم که این یکی از نکات بسیار برجسته است. صلح آفرینی که در نوروز وجود دارد و از دید و بازدیدها شروع می‌شود و پیام‌هایی که میان وحدت ملی و دینی میان مخاطبان نوروز و در تک تک کشورها در قالب مسابقات و یا آیین‌های دیگر بیان می‌شود، همگی برای صلح و وحدت در میان انسان‌ها ترتیب داده شده است.

نکته پایانی هم این است که نوروز پاسداشت طبیعت و محیط زیست است که امیدواریم نسل‌های جدید بدان توجه کنند. از نهال‌کاری تا تهیه میوه‌های خشک و همچنین نیایش در برابر آتش که هیچ یک آسیبی به مواهب طبیعی نمی‌زند. امید است این نکات را از طریق بخش‌های مختلف دولتی و غیر دولتی تقویت کنیم.

www.irna.ir/news/84265789/
www.irna.ir/news/84265789/(فیلم)
www.irna.ir/news/84269707/

برچسب‌ها افغانستان گفت وگوی تمدن ها قزاقستان سلسله صفویه قرقیزستان

منبع: ایرنا

کلیدواژه: افغانستان گفت وگوی تمدن ها قزاقستان افغانستان گفت وگوی تمدن ها قزاقستان سلسله صفویه قرقیزستان اخبار کنکور هویت ملی و مذهبی جشن گرفته می شد همین دلیل نوروز را جشن قزاق ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۳۹۱۹۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیا « راه حل دو کشوری » میان فلسطین و اسرائیل ممکن است؟/ چالش های پیش روی کشور مستقل فلسطین چیست؟

به گزارش جماران، از زمان آغاز جنگ غزه در اکتبر 2023 مسئله ضرورت تشکیل کشور مستقل فلسطین بیش از پیش در محافل سیاسی و البته رسانه ای مطرح شده است. نشریه آنلاین و مکتوب «هیل» که نزدیک به کنگره ایالات متحده محسوب می شود، در تازه ترین نوشتار به چالش های پیش روی راهکار تشکیل دو کشور مستقل اسرائیل و فلسطین پرداخته و می نویسد:

در حال حاضر هر کسی که می‌خواهد در جریان اصلی بحث خاورمیانه در نظر گرفته شود، باید حمایت جدی خود را از «راه‌حل دو کشوری» برای درگیری بین اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها اعلام کند. راه حل دو کشوری یعنی وجود دولت اسرائیل که در ماه مه 1949 در سازمان ملل پذیرفته شده در کنار یک کشور فلسطین که یک دولت ناظر غیرعضو در سازمان ملل متحد شناخته می شود. اما علامت سوال بزرگ این است: کشور فلسطین چگونه خواهد بود؟

با به راه افتادن موجی از احساس های ضداسرائیلی در سطح بین المللی، حماس هم درباره راه حل دو دولتی موضع گیری کم سابقه ای داشته است.

خلیل الحیه که نماینده شهر غزه در شورای قانونگذاری فلسطینی و یکی از اعضای دفتر سیاسی حماس مستقر در قطر است، در یکی از تازه ترین اظهار نظرها در این باره گفته بود که حماس حاضر است با یک آتش‌بس پنج ساله یا بیشتر با اسرائیل موافقت کند و در صورت ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی، سلاح‌های خود را روی زمین گذاشته و به یک حزب سیاسی تبدیل خواهد شد. او همچنین تاکید کرد که حماس آمادگی دارد به سازمان آزادی‌بخش فلسطین بپیوندد تا یک دولت واحد برای غزه و کرانه باختری تشکیل شود. او در بخش دیگری از این مصاحبه تاکید کرد که «حماس آمادگی دارد حدود کشور فلسطینی را بر اساس قطعنامه‌های بین‌المللی که تاکید دارد باید در امتداد مرزهای پیش از جنگ ۱۹۶۷ تشکیل شود، بپذیرد.»

با این حال، الحیه به طور جداگانه به یک روزنامه عربی مستقر در لندن گفت که هرگونه توافق با اسرائیل صرفاً یک اقدام موقت خواهد بود و بر تعهد به «حق تاریخی بر تمام سرزمین های فلسطینی» تاکید کرد. منظور او از سرزمین تاریخی فلسطین منطقه ای است که شامل کشور کنونی اسرائیل هم می شود.

این چندان تعجب آور نیست: منشور تأسیس حماس در سال 1988، ادعای «هر وجب از فلسطین» را دارد، که آن را به عنوان «سرزمین وقف اسلامی که تا روز قیامت برای نسل‌های مسلمان وقف شده است» توصیف می‌کند.

منشور در سال 2017 به روز شد، اما تجدید نظر این سند در این بخش عمیقاً مبهم ماند و ادبیات آن به گونه ای بود که می توانستیم مفهوم «دولت فلسطین در مرزهای قبل از جنگ شش روزه 1967» را از آن به دست آوریم. اما خالد مشعل، رئیس وقت دفتر سیاسی حماس، در آن زمان به الجزیره گفت: «اصول ملی ما بدون تغییر باقی مانده است. هیچ تناقضی وجود ندارد.»

بنابراین، احتمال دستیابی حماس و دولت اسرائیل به یک درک متقابل قابل درک از «راه حل دو کشور» اندک است. حتی اگر ایده دو کشور را در سناریویی بپذیریم که در آن حماس تمایل خود را برای نابودی کشور اسرائیل رد کند، یک کشور مستقل فلسطینی چگونه خواهد بود؟

اولین مانع بزرگ این است که دو مرکز جمعیت فلسطین، کرانه باختری و نوار غزه، به هم پیوسته نیستند. حتی در باریک ترین حالت، فاصله بین این دو منطقه 25 مایل است، با قلمروی بین آنها که مطلقاً هیچ چشم اندازی برای رها کردن این منطقه توسط اسرائیل وجود ندارد. یک کشور فلسطینی از دو منطقه مجزا تشکیل خواهد شد که بیش از دو میلیون نفر در غزه و نزدیک به سه میلیون نفر در کرانه باختری باشند.

به جز کشورهایی با مناطق بسیار کوچکتر، مانند استان محصور روسیه کالینینگراد، و کشورهای جزیره ای، به سختی می توان به یک کشور موفق و پایدار متشکل از دو نهاد «کمابیش مساوی اما از نظر جغرافیایی مجزا» فکر کرد. از سال 1947 تا 1971، پاکستان شامل سرزمینی بود که ما اکنون به عنوان پاکستان و بنگلادش مدرن می شناسیم (بنگال شرقی 1947-55، پاکستان شرقی 1955-71)، اما این ترتیب کمتر از 25 سال پس از یک جنگ خونین برای استقلال از هم پاشید و میلیون ها غیرنظامی کشته شدند.

در مرحله بعد اگر این گسست جغرافیایی را هم بپذیریم، خود کرانه باختری یک واحد همگن نیست. این منطقه در سال 1967 توسط اسرائیل تصرف شد و دولت فلسطین، در زمان محمود عباس، رئیس جمهور 88 ساله - که اکنون در نوزدهمین سال از دوره چهار ساله ریاست جمهوری خود است - تنها حدود دو سوم کرانه باختری را در اختیار دارد. صدها منطقه انفرادی حدود 400000 نفر از جمعیت را مهاجران یهودی تشکیل می دهند.

واقعیت بی‌رحمانه این است که در هر یک از بخش‌های کشور فعلی فلسطین، حکومت محدودی وجود دارد و در حالی که می‌توان دیدگاه‌های متفاوتی در مورد دلایل آن داشت، هیچ دولت منسجم و یکپارچه‌ای وجود ندارد تا در صورت به رسمیت شناختن بین‌المللی کنترل را به دست بگیرد. حماس از سال 2007 نوار غزه را تحت کنترل دارد، در حالی که فتح، بزرگترین جناح سازمان آزادیبخش فلسطین، در کرانه باختری تسلط دارد و این دو رقیب سرسختی هستند که رابطه پرتنشی را با هم تجربه می کنند.

تعدادی از عوامل پیچیده دیگر نیز وجود دارد. اقتصاد غزه که همیشه درهم و برهم بوده، پس از تهاجم اسرائیل ویران شده است. فساد در هر دو بخش از دولت فلسطین رایج است. نقض حقوق بشر گسترده است. بدهی ملی بیش از 8 میلیارد دلار، حدود یک پنجم تولید ناخالص داخلی وجود دارد. جمعیت «پناهنده» 5.9 میلیون نفری وجود دارد که برخی از آنها در اردن، لبنان و سوریه زندگی می کنند و  تشکیلات خودگردان ملی فلسطین بر حق بازگشت همه آنها تاکید دارد.

حمایت از «راه حل دو دولتی» برای پایان دادن به درگیری بین اسرائیل و فلسطینی ها به عنوان یک شعار خوب است. اما واقعیت این است که این اتفاق نمی تواند به زودی رخ دهد. اجرای این طرح آهسته و پرهزینه خواهد بود و نیاز به سرمایه گذاری خارجی هنگفت دارد و اصلاً مشخص نیست که آیا یک سیاست حتی در درازمدت جواب می دهد یا خیر.

گزارش‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد ایالات متحده «امیدوار» است که حماس شرایط جدید آتش‌بس پیشنهادی اسرائیل را بپذیرد، که اولین گام در مسیری طولانی خواهد بود.

ما می توانیم برخی از عناصر ضروری در این مرحله را بپذیریم:

-اسرائیل باید به طور منطقی بتواند احساس کند که امنیت آن تضمین شده است.

-نمایندگان فلسطین باید متقاعد شوند که روندی وجود دارد که می تواند به حاکمیت پایدار فلسطین منجر شود.

-حماس در شکل کنونی اش نمی تواند بخشی از معماری پس از جنگ باشد.

-فلسطینی ها به تعهدات واقعی و جدی سایر کشورهای عربی نیاز خواهند داشت.

-راه حل دو کشوری باید از یک فکر ایده آل گرایانه خارج شده و و الهام بخش روشی عملی برای تغییر وضعیت شود.

دیگر خبرها

  • آیا « راه حل دو کشوری » میان فلسطین و اسرائیل ممکن است؟/ چالش های پیش روی کشور مستقل فلسطین چیست؟
  • صدور هشدار نارنجی در سمنان/ احتمال سیلاب نقطه‌ای در منطقه
  • بورل: هیچ همبستگی میان اروپا درباره روسیه وجود ندارد
  • بیست و چهارمین دوره ساخت و مدیریت برند Brand MBA 
  • گره اندر گره
  • تلاش دشمنان برای دین زدایی در جهان اسلام
  • نقش وحدت در خنثی سازی سناریوی شوم دشمنان برای منطقه
  • نقش مهم متفکران دینی در ایجاد وحدت
  • ترکیه تجارت با اسرائیل را تعلیق کرد
  • انتقاد از زیاده خواهی برخی طرف های مقابل در مذاکرات | جزئیات گفت‌وگوی امیرعبداللهیان با بورل پیش از سفر گروسی