واکنشها به سیاه بودن حاجی فیروز/ شهرداری: اظهاراتی را دیدیم که بوی کینهتوزی میداد
تاریخ انتشار: ۴ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۳۹۲۰۸۵
دوم فروردین سال ۱۴۰۰ بخشنامه معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران مبنی بر پرهیز استفاده از حاجی فیروز با صورت سیاه در کارناوال های نوروزی خیلی زود با واکنش اعضای شورای اسلامی شهر تهران و بسیاری از فعالان حوزه گردشگری مواجه شد و پس از مراسم شلیک توپ در کنار برج ازادی به دومین حاشیه خبرساز در ویژه برنامه های نوروزی شهرداری تهران تبدیل شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
درپی اظهارنظرها درباره این بخشنامه محمدرضا جوادی یگانه، معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران در توییتی نوشت:"حاجی فیروز ریشه های اساطیری هم دارد اما سوءبرداشت نژادی از چهره سیاه او را نمی توان انکار کرد. ضمن دعوت از اصحاب علم و هنر برای پژوهش و گفتگو برای روشن تر شدن ابعاد موضوع، شهرداری تهران از این پس و تا ان زمان، در برنامه هایش از حاجی فیروز با صورت سیاه استفاده نمی کند.
پس از این توییت معاون شهردار تهران محمدجواد حق شناس، رییس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران در صفحه اینستاگرام شخصی خود نوشت: "حاجی فیروز یا خواجه پیروز، یک چهره افسانه ای در فولکلور ایرانیان است که در نخستین روزهای هر سال، در کنار عمو نوروز به شهرها می اید تا پیام اور شادی و نوروز باشد. او یک مرد لاغر اندام و سیاه رخ با کلاه دوکی، گیوه های نوک تیز و جامه سرخ است که با دایره زنگی و تنبک، به خیابانها می اید و به رقص، شیرین کاری و خواندن اواز کوبه ای می پردازد.
مهرداد بهار، نویسنده و پژوهشگر ایرانی، حاجی فیروز را وابسته به جشن های سیاوش دانسته است. به گفته او «گمان می رود که چهره سیاه شده حاجی فیروز گویای بازامدن او از سرزمین مردگان است، و جامه ی سرخ او نشان از خون سیاوش دارد. او همچنین گفته است که واژه سیاوش می تواند به معنی مرد سیاه یا سیاه رخ باشد.
حاجی فیروز با گیوه برپای و لباس قرمز و چهره ای سیاه شده بر خیابان ها می امد در حالی که دایره ای در دست داشت اشعاری را با کلمات شکسته می خواند. نام حاجی فیروز و ویژگی های خاص امروزین او همچون پوشاک سرخ و سیاهی چهره و ترانه های ویژه اش سنتی کاملا جدید و خاص تهران معاصر بوده است."»
محمود عزیزی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون با ابراز تاسف از اینکه از آن اجراها که در تئاتر پیتر بروک و در چهارچوب جشنواره بینالمللی پاییزی فرانسه، سپس شهر لیون و بعد هم در مادرید اسپانیا روی صحنه رفت، سندی در اختیار ندارد، در یادداشتی کوتاه برای ایسنا نوشت: «چهره سیاه نماد دانش و توانایی شناخت است. در ایران باستان فردی که به درجهای از دانش و معرفت میرسید، سیه چرده میشد. به یاد داشته باشیم که «سیاهوش» فرزند ایرانی است و به درجهای از شناخت رسیده است که از مقام قدسی برخوردار است و از آتش عبور میکند. برای اثبات سلامت خود از این دست نشانهها که بیانگر حضور مستمر این شخصیت در تاریخ ایران است، دیده میشود.
از منظر نمایش، تنگنظران و دورآشنایان با هنر نمایش این برداشتها را مینمایند و در غرب هم شاید چنین برداشتی میشد. اضافه میکنم این نگاه نژادپرستانه خود جلوهای از نژادپرستی است. امروزه دانش بشر و کشفیات نشان میدهند که رنگینپوستها در کنار و در ردیف رامسسها دیده میشوند.
«سیاه» تخته حوضی ما قهرمان ملی است همچون برخی شحصیتها در تعزیه و «مبارک» در نمایش عروسکی. تبار این سیاه به دوران اساطیری باز میگردد و در جای جای فلات ایران با رنگ و بوی متفاوت جلوهگری میکند. این سیاه نه از زنگبار آمده است و نه از هند و هر جای دیگر، این پهلوان، نماد درد و بیداد تاریخ ایرانی و جگرهای سوخته یک ملت در طول تاریخ است.»
علی نصیریان هنرمند پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون نیز به این بخشنامه واکنش نشان داد و برایش قابل باور نبود که از چهره سیاه حاجی فیروز برداشتهای نژادپرستانه بشود . وی در گفتوگو با یکی از رسانهها اظهار کرد: چهره سیاه حاجی فیروز ارتباطی به نژاد ندارد و برگرفته از نمایشهای سنتی ایرانی است. حاجی فیروز و عمو نوروز مژده بهار، عوض شدن فصل و سال جدید را میدهند. شخصیت مبارک و سیاه در خیمه شب بازی و تخته حوضی سنتی ما نیز از شخصیتهای اصلی هستند و ربطی به نژاد ندارند. شخصیتهای نمایشهای سنتی ما نگاه نژادپرستی ندارند و ما در این نمایشها کاری به نژاد سیاه و سفید نداریم. اساس کار حاجی فیروز و عمو نوروز به سنتهای نمایشی ایران برمیگردد و بشارت دهنده فصل نو و بهار هستند.
علی اعطا، سخنگوی شورای شهر تهران در واکنش به بخشنامه معاونت فرهنگی اجتماعی مبنی بر لزوم عدم استفاده از حاجی فیروز با صورت سیاه در برنامه های شهرداری تهران در توییتر نوشت: «برای دکتر جوادی به عنوان یک جامعه شناس بادانش، احترام فراوان قائلم؛ اما به عنوان یک فرد علاقمند با مختصر مطالعاتی در حوزه فرهنگ و ادبیات، منطق اقدام ایشان را درک نمی کنم.فارغ از ریشه ها، در کجای فرهنگ ایرانی دوگانه نژادسیاه/نژادسفید دارای موضوعیت بوده؟!
این نامه، از یک مرجع رسمی در حوزه مدیریت فرهنگی، چیزی جز پذیرش و رسمیت دادن به یک دوگانه ناموجود -یا حداقل بسیار کمرنگ- نیست. شهرداری دستگاه اجرایی است. پژوهش و گفتگو و کشف حقایق را به ساحت خاص خود بسپارید و دستور به توقف یک امر دایر فرهنگی و دستورناپذیر ندهید.»
حسن خلیل آبادی، رئیس کمیته میراث فرهنگی شورای شهر تهران نیز درباره بخشنامه شهرداری تهران گفت: حاجی فیروز هزاران سال در ایران بوده است. در فرهنگ ما نژاد پرستی از نظر رنگ، قوم و مذهب مفهومی ندارد. نژاد پرستی در امریکا، افریقای جنوبی و بخشی از اروپا وجود داشته که سیاهان را برده می کردند. این گونه است در کشور ما برده سیاه مفهومی ندارد و برده داری در کشور ما موضوعیتی نداشته و تنها کشوری در دنیا بودیم که این امر ناپسند را انجام ندادیم.
حاجی فیروز حالت نمایشی است که شخصیت انتقادی همراه با طنز داشته و با لباس مبدل و.... گرفتاری های مردم را به مسئولین در قالب طنز می گوید. گاهی فردی را گریم می کنیم. مثلا آقای عبدی لباس زنانه می پوشد باید بگوییم به زنان توهین شده است؟ این ها سمبل نژاد پرستی نیست و ما با برداشت غیر بومی می گوییم نسبت به افراد سیاه توهین شده ولی چهره سیاه او نماد انتقاد است.
به گفته خلیل آبادی حاجی فیروز نماد شاد کردن مردم است در حالی که سیاه در تبعیض نژادی نماد ظلم و ستم بوده است. حاجی فیروز شادی آفرینی کرده است و حرف های خود را صریح می گفته است و می رقصد.
حجت نظری، عضوکمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر نیز در توئیتی نوشت: «صورت سیاه حاجی فیروز نماد خروج ازسیاهی و پیروزی برسختی و زمستان است. اما گداییاش که چندسالی است رواج یافته، نماد مدیران ناکارآمدیست که نتوانستند سیاهی فقر را از کشور بزدایند. حذف چهره واقعی حاجی فیروز با اتهام نژادپرستی، همچون گدا نشان دادنش، تحریف و ضدیت با فرهنگ مردم است.»
در ادامه واکنش ها غلامحسین محمدی، رئیس مرکز ارتباطات شهرداری تهران نیز در واکنش به حواشی دستورالعمل معاون فرهنگی شهرداری تهران در مورد رنگ سیاه صورت حاجی فیروز در حساب توییتری خود نوشت: « دکتر جوادی در قامت یک جامعه شناس به تفسیری رسیده است که از قضا با اختیارات اجرایی مکفیی که در شهرداری تهران دارند منجر به تصمیم اداری شده است. اینکار را پیش از این در مقوله کودکان کار و آسیبهای اجتماعی هم انجام دادهاند. برای شجاعت و مسئولیت پذیریشان احترام قائلم... اما اظهاراتی را دیدم که بوی کینهتوزی میداد. کاش همیشه مسئولین کشور مانند جوادیها طرف محجور و اقلیت را میگرفتند، مثلا وقتی حس میکردند حقی پایمال میشود؛ حداقل لختی با فرمان اداری دستور به توقف میدادند که دلی نشکند یا حقی ضایع نشود! تا بعدا درباره آن تصمیم بگیرند...
آنچه که در کشور ما الحمدلله زیاد است قاطعیت در تصمیمات همهگیر و به قولی ظلم علیالسویه است. آنچه کم است رحم به عامه و دلسوزی برای خواص و گروههای اقلیت است! اگر دو سه روزی درباره حاجی فیروز بحث شود تا سیهچرده ها مطمئن شوند موضوع نژادی نیست بهتر است تا اینکه دلهایی شکسته شوند!"
در حقیقت حاجی فیروز یکی از شخصیتهای نمادین ایرانیان در شروع سال جدید است که از دیر باز در فرهنگ ما حضور داشته است. حاجی فیروز با لباسی مخصوص و چهرهای سیاه، سازهایی مثل تنبک و دایره زنگی میزند. در ایام نوروز در پیادهرو، کوچه و بازار و خیابانها میتوانید آنها را ببینید که اشعاری به زبان محاوره میخوانند و مردم را خوشحال میکنند.
یکی از ایرادهایی که به حاجی فیروز میگیرند، آن است که چرا او برخلاف بابانوئل، چهرهای سیاه دارد در حالی که چهره سیاه حاجی فیروز به معنی تمام شدن ناپاکی، سیاهی و تاریکی در زندگی افراد و بهنوعی مژدهدهنده فصل بهار است و در فولکور هلند نیز شخصیتی به نام پیتر سیاه وجود دارد که به حاجی فیروز شباهت بسیار دارد. او بههمراه نیکلاس قدیس است و در جشنهای محلی مردم را شاد میکند.
۲۳۵۲۳۱
کد خبر 1498312منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: شهرداری تهران شورای شهر تهران شهر تهران شهرداری تهران حاجی فیروز شهر تهران چهره سیاه صورت سیاه کشور ما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۳۹۲۰۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنش روزنامه شهرداری به افشای قرارداد ۲ میلیارد یورویی
به گزارش «تابناک»، محسن مهدیان مدیرعامل رونامه همشهری در واکنش به افشای قرارداد ۲ میلیارد یورویی چنین نوشت:
یکم؛ بزرگترین قرارداد تاریخ بلدیه را به اسم عدالتخواهی افشا کردند. احتمال برهمخوردن قرارداد وجود دارد. طرف چینی این قرارداد، به جهت شرایط تحریم بر رازداری مصر بوده است و البته حق هم دارد گلایه قهرآمیز کند.
دوم؛ مطابق این قرارداد ۲۵۰۰ اتوبوس برقی وارد کشور میشود؛ آن هم از طریق تأمین مالی نوین در حوزه مشارکت، مولدسازی و یوزانس.
جهت روشنشدن این عدد، باید گفت که خرید اتوبوس طی ۱۲ سال دوره مدیریت آقای قالیباف ۱۲۰۰ عدد بوده است و در تمام سالهای دوره اصلاحات ۱۳۰ دستگاه. تا الان نیز ۷ برابر دوره اصلاحات یعنی حدود ۸۲۶ دستگاه اتوبوس به ناوگان حملونقل عمومی وارد شده است و باز هم جهت تقریب به ذهن، در حال حاضر ۵۲۰۰ دستگاه در ناوگان اتوبوسرانی شهر تهران هست که تقریبا ۳ هزار و ۵۳ دستگاه آن فعال است. حالا تصور کنید ورود ۲۵۰۰ اتوبوس برقی چه تحولی در رفتوآمد مردم ایجاد میکند! تحول در چه چیز؟ کاهش ترافیک، کاهش آلودگی زیستمحیطی، کاهش هزینههای حملونقل و تسهیل در رفتوآمد عمومی.
سوم؛ افشاکننده قرارداد مدعی است که این قرارداد پشت درهای بسته نوشته شده و به ضرر کشور است. به همین سادگی و با همین بهانهجویی سادهانگارانه یک تصمیم سازنده را به چالش کشیدهاند. اجمالا چه کسانی از این قرارداد اطلاع داشتهاند؟ شخص رئیسجمهور، ۴ وزارتخانه صمت، امورخارجه، کشور و نفت و در نهایت بانک مرکزی.
قرارداد نیز سراسر بهنفع مردم است؛ هم در عدد و رقم که بهجای هزار دستگاه در قرارداد اولیه، ۲۵۰۰ دستگاه وارد خواهد شد و هم در زمان تحویل که ۶ ماه بعد از واریز پیشپرداخت اولیه انجام میشود و اگر سنگاندازی نشود میتوان تا پایان سال اتوبوسهای برقی را در تهران دید.
چهارم؛ اگر این قرار تجاری بههمبخورد که بیم آن میرود و موجب نگرانی شده، آنگاه چه کسی پاسخگو است؟ بهطور حتم دستگاه قضایی.
سؤال کاملا شفافی وجود دارد که آیا افشای یک قرارداد در شرایط تحریم، تخریب آشکار امنیت روانی و حقیقی مردم نیست؟ آیا مواجهه مستقیم با منافع شهر و مردم نیست؟ آیا شبهه ضدامنیتیبودن آن وجود ندارد؟ چهکسی یا کسانی از برهمخوردن این قرارداد نفع میبرند؟ آیا پای یک مافیای ناسالم و پرمسئله و البته دامنهدار در میان نیست؟ در نهایت اینکه دقیقا عدلیه چهوقت خود را مسئول میداند با این جریان سراسر موهن و دکاندار افشاگری، برخورد جدی و بهنگام داشته باشد؟ چرا برخوردها بازدارنده نیست؟
پنجم؛ واقعیت این است که آن روز که مثل آب خوردن آبروی مردم را در فضای مجازی میریختند کسی سراغشان نرفت تا عبرت بگیرند.
کار بدانجا رسید که همین دستگاه قضایی و نظارتی را به سخره گرفتند و با تعطیل نشان دادن آنها از خود یک قهرمان دستساز و تصنعی ساختند. باز هم قهریه خاموش بود و بدتر اینکه حمایت هم شدند.
کار بالا گرفت و در مسابقه دکانداری برای افشاگری و گندهگوییهای مجازی، نظام را متهم به فساد سیستمی کردند و باز هم انگار نه انگار. گویی امنیت روانی این مردم حرمتی ندارد!
اما اکنون ماجرا فرق دارد؛ «حقالناس» و «بیتالمال» و «حقالله» را توجه نکردیم و امروز «حیاتجمعی» مردم را تهدید میکنند. آیا قرار نیست به قاعده عقل و قانون تغییر رویه دهیم؟ دادستان محترم کجاست؟