غربگراها از اینکه ایران ظرفیتهای متنوع بینالمللی را با قرارداد ۲۵ ساله فعال میکند عصبانی هستند
تاریخ انتشار: ۷ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۴۱۳۶۱۱
صادق خلیلیان، وزیر جهاد کشاورزی دولت دهم در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، با اشاره به قرارداد راهبردی ایران و چین گفت: راهبرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی بر اساس سند چشم انداز، تعامل سازنده و مؤثر با جهان بر پایه عزّت، حکمت و مصلحت کشور و منافع ملت ایران تعیین شده است که باید با قدرت، هوشمندانه و با ابتکار عمل اتخاذ شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه توافق راهبردی و بلند مدت با کشور چین از منطق درستی برخوردار است و در راستای منافع مردم ایران و منطبق با چارچوب سیاست خارجی کشور در اسناد بالادستی است، اظهار داشت: دولت آقای روحانی در ۸ سال گذشته، دچار خطای راهبردی شد و فقط با راهبرد توافق برجام و اطمینان غیر عقلایی به آمریکا و متحدین اروپایی آمریکا و بدون راهبرد جایگزین دیگر (پلان B)، کشور را در مسیری قرار داد که توافق یکطرفه در برجام عملاً هیچ ثمری برای کشور نداشت و به منافع کشور، اقتصاد ملی و معیشت مردم لطمه زد و ۸ سال به فرصتهای کشور آسیب رساند.
خلیلیان ادامه داد: اقتصاد کشور باید بر اساس ظرفیتهای بسیار گسترده داخلی و ظرفیتهای متنوع بین المللی و کشورهای دوست و همسایه تنظیم می شد و اگر هم برجام نتایجی میداشت سبب هم افزایی در پیشرفت کشور میشد.
وی با بیان اینکه قرارداد همکاری بیست و پنج ساله با چین، اصلاح روند قبلی در سیاست خارجی دولت محسوب شده و سبب تقویت سیاست خارجی کشور و ارتقاء جایگاه ایران در دنیا میشود، اظهار داشت: قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین از طرفی دیگر، ایران را در اتخاذ موضع در دفاع از منافع ملی خود در برابر آمریکا و متحدین اروپایی آن در موضع برتر قرار میدهد.
استاد دانشگاه تربیت مدرس تصریح کرد: قرارداد مهم ایران و چین در حقیقت یک ابتکار عمل راهبردی از سوی نظام است که باید زودتر انجام میشد چرا که در بی اثر کردن تحریمها و بهبود شرایط اقتصادی کشور بسیار تاثیرگذار است.
خلیلیان ادامه داد: ابتکار عمل و توافق دوجانبه ایران و چین و ابتکاراتی از این قبیل، در واقع تداوم توافق خسارت بار برجام را غیر ضروری میکند و غربگرایان و عناصر سیاسی خودباخته در مقابل غرب و کسانی که برجام را تنها راه نجات کشور القا می کردند را در موضع ضعف قرار می دهد.
وزیر جهاد کشاورزی در دولت دهم با بیان اینکه قرارداد ایران و چین ثابت میکند که ادعاهای طرفداران افراطی برجام، واهی و غلط بوده است و حامیان برجام با مردم ایران صداقت لازم را نداشتهاند، گفت: غربگراها و دشمنان داخلی و خارجی نظام از اینکه راه پیشرفت اقتصاد کشور با ابتکار عمل داخلی و استفاده از ظرفیتهای متنوع بین المللی باز شود بسیار عصبانی خواهند بود، زیرا آنرا بر خلاف منافع سیاسی و اقتصادی و اهداف استعماری خود میبینند.
خلیلیان افزود: از آنجایی که قرارداد راهبردی با چین به صورت بلند مدت و بر اساس اراده بالاترین مقامات دو کشور و منافع متقابل دو ملت تنظیم شده، سبب اطمینان سرمایه گذاران و فعالان داخلی و خارجی میشود. همچنین این قرارداد علامت ثبات را در اقتصاد به فعالان اقتصادی میدهد تا بتوانند برنامه ریزی بلند مدت داشته باشند، زیرا اقتصاد برای پیشرفت خود نیازمند ظرفیتهای جدید، وجود اطمینان و ثبات بلندمدت است که این قراداد از آن برخوردار است.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: قرارداد ایران و چین صادق خلیلیان وزیر جهاد کشاورزی دولت دهم سیاست خارجی ایران و چین ابتکار عمل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۱۳۶۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ضربه راهبردی ایران به رژیم صهیونیستی از نگاه عباس عبدی
عباس عبدی روز قبل از حمله ایران به اسراییل(رژیم) یادداشتی نوشت که درباره ایران و رژیم صهیونیستی بود. این یادداشت روز بعد و پس از حمله پهپادها وموشکهای ایران به سرزمینهای اشغالی منتشر شد. تحریریه روزنامه و همچنین آقای عبدی اطلاع نداشتند که حملهای در راه است. بعد از حمله در برخی رسانهها اعلام شد که علیه آقای عباس عبدی و روزنامه اعتماد اعلام جرم شده است.
به گزارش اعتماد، از آنجا که ۱۰ روز از این ماجرا گذشته و احضاریهای برای هیچکدام ارسال نشده، تصمیم گرفتیم درباره نظرات آقای عباس عبدی که در آن مصاحبه اعلام شده بود گفتو گویی داشته باشیم که میخوانید:
آقای عبدی! ماجرای احضار شما به کجا انجامید؟
هنوز اقدام قضایی به بنده اعلام نشده است.
آیا فکر میکنید منتفی شده است؟
نمیدانم؛ ولی با توجه به توضیحاتی که دادهام و از مفاد آن مطلع هستند، به گمانم برداشت دقیقی از نوشته من نداشتند. البته معتقد نیستم که برای نوشتن باید برای کسی اعلام جرم کرد، اگر نوشته افراد متضمن دروغ و جعل نباشد، صرفا تحلیل و نظر باشد، باید محترم شمرده شود؛ و این را نشانه قدرت میدانم. هر چند معتقدم که با توجه به شرایط کلی کشور نیز برخی از مسائل را باید به عنوان نویسنده رعایت کنیم. البته اکنون که مرز رسانه داخلی و خارجی برداشته شده است، متأسفانه نویسندگان داخل و در رسانههای رسمی کشور در موقعیت نابرابری با کسانی که در خارج هستند قرار دارند و این نابرابری یکی از عوامل خروج مرجعیت رسانهای از داخل است و این خطر امنیتی برای ایران دارد.
با توجه به آن اعلام جرم، گفتید که دیگر در این موضوع خاص نمینویسید. آیا اکنون که حداقل تا حالا منتفی شده، باز هم اظهارنظر نخواهید کرد؟
اگر اعلام جرم را اعلام نکرده بودند، بهتر بود. من متأسف شدم که چرا باید چنین تصوری را در جامعه القا کرد کسانی که سعی در نوشتن تحلیلهای منطقی دارند، نیز با اعلام جرم مواجه میشوند؟ اگر بدون اعلام بود، من هم خبرش را مثل موارد دیگر منتشر نمیکردم. با این حال اکنون میتوانم حرف بزنم، چون گمان میکنم نظراتم دچار تعبیرهای ناخواسته نخواهد شد.
پس اولین سوال را میپرسم؛ آیا ایران میتوانست پاسخ ندهد؟
در عمل میتوانست، همچنان که در موارد دیگر هم چنین کرده بود. ولی در سیاست نمیتوانست، زیرا سیاست با روابط شخصی فرق میکند. در روابط شخصی «گذشت و عفو» و «بزرگمنشی» و این گونه رفتارها معنی میدهد و اتفاقا پسندیده هم هست. با گذشت از دیگران میتوان اختلافات را بهتر حل کرد تا انتقام گرفتن. در عفو لذتی است که در انتقام نیست. ولی در سطح سیاست بهویژه در سطح بینالملل، گذشت بیمعناست و چه بسا موجب تشدید خصومت هم باشد.
پس پاسخ ندادن موجب تشدید بحران میشود. ولی در هر حال باید به اثرات این پاسخ توجه داشت. این اتفاقات موجب میشود تنش میان دو طرف از حالت انعطافپذیر و الاستیکی به وضعیت متصلب تغییر شکل بدهد. پیش از این طرفین اقداماتی را علیه یکدیگر انجام میدادند. گاه مستقیم، گاه غیرمستقیم و اغلب بدون پذیرش رسمی، در حالی که ناظران سیاسی میدانستند که کدام طرف، مستقیم یا با واسطه پشت ماجراست. با این حال وضعیت آنها مثل مشتهایی است که بوکسورها به کیسه چرمی لاستیکی میزنند. ابتدا قدری تغییر شکل داده، فرورفتگی و عقبنشینی کرده، سپس بازگشت به حالت اول را شاهدیم.
پس اکنون ماجرا فرق کرده و از حالت الاستیکی و انعطافپذیری به حالت نیمه شکننده تبدیل شده و در ادامه به وضعیت شکنندگی خواهد رسید. به عبارت دیگر ضربات علیه یکدیگر پرهزینه است و به صورت متعارف قابل ترمیم نیست و هزینه بازی را بالا برده و امکان ادامه بازی را کم کرده است.
پس آیا میتوان نتیجه گرفت که بحران میان ایران و اسراییل تشدید شده است؟
در واقع همانگونه که گفتم این بحران شکنندهتر شده است. شما به راحتی میتوانید به یک جسم الاستیک ضربه بزنید بدون اینکه نگران شکستن آن باشید، ولی چنین ضربهای را به راحتی به شیشه نمیزنید؛ بنابراین مدیریت امور از این پس اهمیت دارد.
آیا به همین علت ایران پاسخ حمله بعدی اسراییل را نداد؟
طبیعی است که طرف مقابل هم نمیخواسته که ایران پاسخ بدهد، لذا ضربه محدودی را انتخاب کرده که این شیشه نشکند. به عبارت دیگر طرفین از یکدیگر تحلیلی داشتهاند که منجر به مهار بحران شود. فراموش نکنیم که موضع غربیها به ویژه ایالات متحده نیز در عدم رغبت آنان به رشد تنش نیز مهم بوده است.
گمان میکنید که زدن سفارت و پاسخ ایران و نیز پاسخ بعدی اسراییل متوازن بود؟
به نظر میرسد که این ماجرا از نظر تاکتیکی و نظامی و خسارات وارده متوازن نبود. در هر حال سفارت ایران را زدند و ایران تعدادی از فرماندهان خود را از دست داد و چنین خسارتی حداقل با اطلاعات موجود به اسراییل وارد نشده است.
ولی از نظر راهبردی کفه حمله کاملا به سود ایران بود. به عبارت دیگر اعلام رسمی و با اطلاع یافتن طرف مقابل و حمله از خاک ایران به اسراییل، فارغ از جزییات ماجرا و با آن حجم حمله یک پیروزی راهبردی بود. بهویژه که انتظار قبلی به عدم حمله بوده است. به نظر میرسد که اقدام ایران نیز معطوف به همین هدف بوده و نه وارد کردن خسارت. فراموش نکنیم که ایالات متحده و بریتانیا و دیگر کشورهای غربی دربست در کنار اسراییل ایستاده بودند.
این پیروزی راهبردی چه آثاری در ایران میتواند داشته باشد؟
رسیدن به پیروزی همیشه ممکن است و حتی در مواردی ممکن است راحت رخ بدهد، مهم حفظ و تثبیت آن است. اجازه بدهید که مستندتر صحبت کنم. در سال ۱۳۸۸ تحلیلی نوشتم از وضع ایران و برای اطلاع مقامات فرستادم. بخشی از این تحلیل چنین است: پیش از خرداد ۸۸ بارها نوشته بودم که حکومت در ایران از ۴۰۰ سال گذشته یعنی از زمان اوج صفویه تا کنون هیچگاه بدین پایه که اکنون هست، قدرتمند نبوده است، ولی همیشه بلافاصله اضافه میکردم که متاسفانه این قدرت با نوعی از بیثباتی هم همراه است.
افزایش قدرت حکومت مثل منارهای است که قد میکشد و بلندتر میشود، اما به تناسب این ارتفاع پایههای آن عمیقتر و پهنتر نشده است؛ بنابراین بهرغم اوج گرفتن، بر ناپایداری آن افزوده شده است و این پایهها در حکومت چیزی نیست جز قدرت نرمافزاری آن. اگر از این زاویه نگاه کنیم، هر دستاورد خارجی باید از دو طریق پایدار و مستحکم شود. اول از طریق قرار دادن آن در دل یک سیاست خارجی معقول و قابل دفاع و عملی. دوم از طریق حمایت داخلی.
یک دستاورد خارجی را میتوان مثل دست یافتن به یک بازیکن عالی فوتبال دانست که فقط هنگامی مفید و موثر است که ۱۰ بازیکن دیگر نیز کمابیش همسطح او باشند؛ زمین و امکانات و دریافتی و استادیوم و اقتصاد باشگاه خوب باشد والا آوردن رونالدو در یک تیم ایرانی هیچ فایدهای برای فوتبال ما ندارد و همه هزینههای آن، زیان است. حمایت داخلی از این اقدام از دو طریق ممکن است. اول احترام گذاشتن به مردم و مطالبات آنان. روشن است که وضعیت کنونی در مواجهه با زنان و با این ویدیوهایی که منتشر شده در تعارض با این مساله است. دوم و سوم و چهارم نیز بهبود اقتصادی است. پیروزیهای خارجی به سرعت فراموش میشوند باید از طریق بهبود شرایط تثبیت شوند والا به ضد خودشان بدل خواهند شد.
نکته مهم ضربه راهبردی است که اسراییل در مجموعه ماجرای اخیر خورده است که در آینده به آن خواهم پرداخت.