اندیشه مهدویت برای نظام اجتماعی/ مهدویت چگونه میتواند باعث قدرت اجتماعی شود؟
تاریخ انتشار: ۹ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۴۲۴۹۰۸
باور به مهدويت ميتواند با ايجاد هنجارهاي اجتماعي و استمرار آن، مردم را حول محور خود جمع کند و به آنها هويت واحدي ببخشد.
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- منصوره پورکریمی؛ اندیشه مهدویت به جهت ظرفیت و کارکردهایش از اهمیت و جایگاه برجستهای برخوردار است و در ساحتهای فردی و اجتماعی، آثار و پیامدهایی دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
باور به مهدویت میتواند با ایجاد هنجارهای اجتماعی و استمرار آن، مردم را حول محور خود جمع کند و به آنها هویت واحدی ببخشد. در نتیجه موجب حل معضلات اجتماعی، انسجام و همبستگی اجتماعی گردد و به دنبال آن قدرت اجتماعی را تحقق بخشد. اندیشه مهدویت با ایجاد روحیه امید در مردم میتواند حرکت به سمت آرمانهای یک کشور را تقویت کند.
عوامل مختلفی میتواند در بقا و تداوم یک نظام حکومتی نقش داشته باشد. مهمترین آنها نظم اجتماعی، انسجام و همبستگی، تحکیم روابط اجتماعی و امنیت اجتماعی میباشد. این موارد با یکدیگر ارتباط طولی داشته و پس از یکدیگر محقق میشوند. بررسی مقالهای به نام «نقش اندیشه مهدویت در کاهش معضلات اجتماعی» کمک میکند تا دریابیم که چگونه التزام به اندیشه مهدویت نظام اجتماعی را بهبود میبخشد.
«انتظار فرج» یکی از آموزههای دینی به شمار میآید که نقش مهمی در کنترل هنجارهای اجتماعی و اصلاً جامعه دارد. در واقع، نوعی آمادگی برای پاک شدن، پاک زیستن، پویش همیشگی همراه با خودسازی، ساختن دیگران و زمینه سازی برای ایجاد حکومت صالح مهدوی است. درست است که در جامعه معضلاتی از جمله انحرافات جنسی، سرقت و دزدی، عدم وحدت، ناامیدی، مهاجرت و فقر وجود دارد، اما راهحلهایی برای کاهش و از بین بردن این موارد نیز هست.
به طور کلی انتظار فرج، با نظارت اجتماعی، سبب همبستگی اجتماعی و تشکیل جماعه اخلاقی میگردد. «منتظران» برای تحکیم اهداف متعالی فرهنگ مهدوی، از هیچ کوششی دریغ نمیکنند و با احساس مسئولیت و تعهد در برابر سرنوشت جامعه، با روحیه¬ای سرشار از عزت دینی، به وظیفه عمومی خود برای امر به معروف و نهی از منکر، عمل میکنند.
آنان با معرفی الگوهای رفتاری مناسب با هنجارهای دینی و حس کردن خود در پرتو نظارت حضرت ولی عصر (عج) ساختار بازدارندگی انتظار را به روشنی در جامعه نهادینه میکنند و «اصلاح طلبی» را در حوزه اجتماعی سر لوحه فعالیتشان قرار میدهند. این اصل امید بخش، حرکتی است از سرچشمه توجه به امام و راهبری زنده و آسمانی، اما در پس پرده غیبت.
با تمسک به این اصل روشن، مومنان و مسلمانان، هرگز، در دنیای مدرن و صنعتی، تنها و سرگشته نمیمانند و در هر فتنه و مصیبتی آنگونه که در بیان زیبای روایات آمده است به این اندیشه الهی «انتظارفرج» پناه میبرند و برای حل مشکلات فردی و اجتماعی خود از آن یار غایب، چاره جویی میکنند.
اینک در دنیایی که در آن، حکام و سیاستمداران، در پی اجرای دستورها و فرمانهای الهی نیستند، بلکه میخواهند هرچه بیشتر به متاع مادی خویش دست یابند، اندیشهای که میتواند به معنای واقعی کلمه «منجی» و نجات بخش بشریت از آلام و افسردگی باشد، همانا اندیشه مترقی «مهدویت» است. اعتقاد به انتظار و مهدویت نقش مهمی در کاهش ناهنجاریهای اجتماعی دارد که این ابعاد اجتماعی را میتوان به سه گروه «دینی-اجتماعی»، «تربیتی-اجتماعی» و «سیاسی- اجتماعی» تقسیم کرد.
تأثیر (دینی- اجتماعی) شامل دو دسته ارزشهای اخلاقی و امنیت اجتماعی میشود. بخش اول از ویژگیهای فردی خود شخص نشأت میگیرد. درست است که شرایط محیطی نیز در آنها دخیل میباشد؛ اما، چون هر انسانی اراده و اختیار داشته پس منبع اصلی تمامی مشکلات خود فرد میباشد. انتظار موجب میشود تا منتظران از امام زمان تأثیر بپذیرند و تلاش کنند زندگی خود را به گونهای سامان دهند که برطبق خواست و رضایت آن حضرت حرکت کنند.
هنگامی که هر فردی به خودسازی بپردازد، در نهایت جامعهای مستحکم و منسجم خواهیم داشت. همچنین زمانی که فردی به انتظار امام عصر باشد همواره او را ناظر و حاضر بر اعمال خود میبیند علاوه بر این که به خودسازی فردی میپردازد بلکه به جوامع نیز توجه کرده و عقاید خود را به جامعه نیز منتقل میکند در نتیجه با توجه به اینکه علاوه بر خداوند، فرد دیگری را ناظر بر اعمال خود میبیند باعث بهبودی یک جامعه اثربخش خواهد بود.
در بخش دوم یعنی امنیت اجتماعی باید گفت که امنیت یکی از نیازهای اولیه جوامع بشری است؛ زیرا در سایه امنیت انسان میتواند در زمینههای مختلف رشد کند و به پیشرفت دست یابد؛ اما متاسفانه امروزه بعضی از افراد با ایجاد فضایی ناآرام در جامعه ناهنجاریهایی را به وجود آوردهاند. امنیت اجتماعی نگران تهدیدهایی است که هویت جامعه را مورد تعرض قرار میدهند؛ چون اگر جامعه هویت خود را از دست بدهد، دیگر دوامی نخواهد داشت.
ایجاد امنیت در همه ابعاد آن در دوران پیش از ظهور، دشوار و بلکه غیر ممکن است. امنیت کامل در همه عرصهها با ابعاد ایده آل و آرمانی آن، تنها در پرتو امنیت فراگیر مهدوی، در عصر ظهور محقق خواهد شد و میتواند الگوی مناسبی برای امنیت جامعه عصر غیبت به حساب آید. مهمترین راهکارهای اندیشه مهدویت برای کاهش معضلات و ایجاد امنیت در عصر غیبت عبارتند از:
• ایجاد ارتباط و پیوند عاطفی در مردم
• ایجاد اتحاد بین اقوام و خرده فرهنگها
تأثیر (تربیتی– اجتماعی) شامل موارد نظم اجتماعی، انسجام و همبستگی اجتماعی، تحکیم روابط اجتماعی میباشد.
نظم اجتماعی اولین موردی است که در گروه (تربیتی- اجتماعی) به آن میپردازیم. از نظر «آگوست کنت» جامعه برای نظم، نیاز به ارزشهای مشترکی دارد که این امر اغلب از طریق دین ایجاد میگردد. دین باعث ایجاد ارزشهای مشترک میشود و همبستگی اجتماعی را تسهیل میکند؛ بنابراین میتوان گفت ارزشهای اجتماعی مقاصد مطلوبی هستند که همه افراد برای رسیدن به همین ارزشها تلاش میکنند. همچنین این ارزشها یکی از بهترین راهها برای برقراری نظم اجتماعی میباشند. آرمانها و اهداف اجتماعی بر اساس ارزشهای اجتماعی پدیدار میشوند پس به همین دلیل بهتر است ارزشهای اجتماعی از دین و اصل مهدویت گرفته شود.
در تشریح بعد انسجام و همبستگی اجتماعی امروزه به دلیل مشکلاتی که در جامعه وجود دارد انسانها از یکدیگر فاصله گرفته و به طور فردی به حل مشکلات خود میپردازند و همین عامل عدم همبستگی را به وجود آورده است و یک جامعه برای ادامه بقای خود نیازمند انسجام و همبستگی اجتماعی میباشد. هرچه اعتقادات مردم از استحکام بیشتری برخوردار باشد و به همان میزان نیز تکیه بر ارزشها بیشتر خواهد بود. اصل مهدویت میتواند این اعتقادات را تحکیم بخشد و بر ارزشها بیفزاید. اندیشه مهدویت در سطوح مختلف و از چند جهت میتواند در ایجاد هویت جمعی و به تبع آن در تحقق انسجام اجتماعی نقش و دارای کارکرد باشد.
برای تحکیم روابط اجتماعی، ابتدا باید بین افراد هویت مشترک صورت گرفته و اندیشه انتظار وسیلهای برای هویت بخشی و بهسازی هویت مشترک افراد میباشد که همین هویت مشترک منجر به تحکیم روابط اجتماعی خواهد شد؛ و در آخر اثرات (سیاسی- اجتماعی) نیز شامل دو بعد ارزشهای سیاسی و اجتماعی، ارزشهای اقتصادی و سالم سازی روابط اقتصادی میشود.
در بخش ارزشهای سیاسی و اجتماعی نیز بیان میداریم ک تکیه بر ارزشهای مشترک در تحقق نظم اجتماعی مؤثر خواهد بود. حال باید دید که در اندیشه مهدویت چه ارزشهای اجتماعی و سیاسی وجوده دارد که با تکیه بر آن میتوان بر ایجاد نظم اجتماعی از آنها کمک گرفت. ارزشهای اجتماعی، مقصود و معنای زندگی را برای اعضای جامعه تدارک میبینند، ماهیت ارزشهای اجتماعی تابع عوامل فرهنگی و تاریخی است و قابل اقتباس و تقلید از سایر ملتها نمیباشد. ارزشهای اجتماعی سبب میشود که زندگی پر مفهوم و هدفمند باشد و به ساخت یک نگرش سازنده در زندگی کمک میکنند.
اندیشه مهدویت دارای ارزشهای مختلف سیاسی و اجتماعی است. مانند نیاز جامعه عصر غیبت به رهبر و پیشوای عادل، نقش برجسته فقها و مجتهدین به عنوان نواب عام در عصر غیبت؛ تبیین جایگاه، وظایف جامعه منتظر و ترسیم ویژگیهای منتظران از راه تبیین آثار فردی و اجتماعی انتظار از جهت تقویت روح امید در مردم و امیدواری به آینده، ایجاد پیوند همبستگی اجتماعی و ایجاد نظم اجتماعی خواهد بود.
در بخش ارزشهای اقتصادی و سالم سازی روابط اقتصادی هم همانگونه که گفته شد اندیشه مهدویت جایگاه ویژهای در ساخت ارزشهای اقتصادی، سیاسی و ... دارد. یکی از کارکردهای اساسی حکومت جهانی و دولت امام مهدی(عج) سالم سازی روابط اقتصادی و توجه به تقسیم مساوی منابع، درآمدها و ایجاد عدالت اقتصادی است. زمانی که یک جامعه مطابق با کارکردهای اصل ظهور یا مهدویت عمل کند. این اصل در تمامی منابع و درآمدها نیز اثر میگذارد، آنگاه عدالت اقتصادی و هم چنین اجتماعی در تمامی موارد برقرار میشود.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: نیمه شعبان امام زمان میلاد امام زمان مهدویت انسجام و همبستگی اجتماعی تحکیم روابط اجتماعی ارزش های اجتماعی امنیت اجتماعی اندیشه مهدویت نظام اجتماعی نظم اجتماعی عصر غیبت ارزش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۲۴۹۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ظهور یک قدرت اقتصادی جدید؛ اقتصاد هند چقدر قوی است؟
نشریه اکونومیست در سرمقاله این هفته رشد اقتصادی هند به رهبری نارندرا مودی را مورد بررسی قرار داده است. از منظر این نشریه، باوجودی که آقای مودی قدمهای مثبت بسیاری برداشته است، اما برخی نقاط ضعف او میتواند او را از تحقق وعدههایش بازدارد.
به گزارش اکو ایران، به گفته اکونومیست، انتظار میرود شش هفته دیگر نارندرا مودی در سومین دوره نخست وزیری برنده شود، که موقعیت او را به عنوان مهمترین رهبر هند از زمان جواهر لعل نهرو تثبیت میکند. پیروزی انتخاباتی این پسر چای فروش در واقع نشان دهنده مهارت سیاسی او، قدرت ایدئولوژی ملیگرای هندی و فرسایش نهادهای دموکراتیک اوست. با اینحال نشان دهنده حسی میان رای دهندگان عادی و نخبگان هند درباره این است که او رونق و قدرت را برای هند به ارمغان میآورد.
هند نارندرا مودی تجربهای از ثروتمند شدن در میانه جهانی زدایی و تحت رهبری قدرتمند است. اینکه آیا هند میتواند در طول ۱۰ تا بیست سال آینده به سرعت رشد کرده و از تنش دوری کند سرنوشت ۱.۴ میلیارد نفر و همچنین اقتصاد جهان را تعیین خواهد کرد. از منظر اکونومیست، فرمول مودی میتواند تا جایی کار کند، ولی درباره اینکه آیا موفقیت هند میتواند ادامه یابد و آیا این مساله به ماندن او در قدرت بستگی دارد سوالاتی وجود دارد.
هند با رشد اقتصادی ۶ تا ۷ درصد، سریعترین نرخ رشد را در میان کشورهای بزرگ دارد. دادههای جدید نشان میدهند که اعتماد بخش خصوصی آن در بالاترین سطح از سال ۲۰۱۰ قرار دارد و درحالی که امروز پنجمین اقتصاد بزرگ جهان است میتواند تا سال ۲۰۲۷ به سومین اقتصاد جهان پس از آمریکا و چین تبدیل شود. نفوذ هند به روشهای جدیدی نمایان میشود. شرکتهای آمریکایی ۱.۵ میلیون کارمند در هند دارند، که بیش از هر کشور خارجی دیگری است. بازار سهام آن چهارمین بازار ارزشمند جهان است و بازار هوانوردی آن در رتبه سوم قرار دارد. خرید نفت روسیه توسط هند قیمتهای جهانی را تغییر میدهد. افزایش ثروت به معنای افزایش نفوذ ژئوپلتیک است؛ پس از بالاگرفتن تنش در کانال سوئز، هند ۱۰ کشتی جنگی در خاورمیانه مستقر کرد.
اگر به دنبال یک "چین دیگر" هستید که با محوریت تولید ایجاد شد، آن هند نیست. این کشور در زمان رکود تجارت کالا و اتوماسیون تولید توسعه مییابد؛ بنابراین نیاز به مدل جدیدی برای رشد دارد. یکی از محورهای این رشد "برنامه عظیم زیرساخت"هاست که بازار واحد گستردهای را بههم پیوند میدهد. هند ۱۴۹ فرودگاه دارد و هرسال ۱۰ هزار کیلومتر جاده و ۱۵ گیگا وات ظرفیت انرژی خورشیدی اضافه میکند. برخی از این زیرساختها، چون پرداختهای دیجیتال، بازارهای سرمایه مدرن و بانکها نیز نامشهود هستند. همه اینها به شرکتها امکان میدهد از اقتصاد مقیاس بهره ببرند.
محور دوم "رشد صادرات خدمات" است که به ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی کشور رسیده است. تجارت جهانی در خدمات هنوز درحال رشد است و "شرکتهای فناوری اطلاعات هند" مراکزی ایجاد کردهاند که تحقیق و توسعه و خدماتی، چون قوانین و حسابداری به شرکتهای بین المللی عرضه میکنند. اما باوجود پردیسهای فناوری شیک، هند همچنان یک جامعه نیمه روستایی است؛ و این مساله سومین و آخرین محور رشد را توضیح میدهد؛ مدل جدیدی از سیستم رفاه که در آن صدها میلیون نفر از مردم فقیر هند پرداختهای انتقالی دیجیتال دریافت میکنند. دادههای جدیدی نشان میدهند که سهم جمعیتی که زیر خط فقر جهانی ۲.۱۵ دلار در روز زندگی میکنند از ۱۲ درصد در سال ۲۰۱۱ اکنون به زیر ۵ درصد کاهش یافته است.
اما نارندرا مودی لایق چه میزان اعتبار است؟ موفقترین سیاستهای او از دستورالعملی استفاده میکند که در دهه ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ در هند ظهور کرد؛ اما هیچ ایرادی ندارد. او برای جلوبردن اصلاحات متوقف شده، نظارت شخصی روی تصمیمات مهم و سرکوب عقب ماندهها و مخالفان بوروکراسی قابل تقدیر است. برخی میگویند او "سرمایه داری رفاقتی" را پرورش داده است. با اینحال، گرچه برخی شرکتهای بزرگ امتیازاتی گرفتند، تمرکز در تجارت درحال کاهش است، فساد محو شده است و کسبوکارها تنوع بالایی دارند. اگر او پیروز شود هند به رشد قوی ادامه خواهد داد. سطح متوسط نیز همینطور خواهد بود: ۶۰ میلیون نفر بیش از ۱۰ هزار دلار در سال کسب خواهند کرد؛ که این تعداد تا سال ۲۰۲۷ به ۱۰۰ میلیون نفر میرسد.
بااینحال، هند با یک مشکل ترسناک روبروست. از یک میلیارد نفر جمعیت در سن کار این کشور تنها ۱۰۰ میلیون نفر شغل رسمی دارند و باقی اکثرا کار موقتی دارند یا بیکار هستند. نخست وزیر هند برای جذب برخی از نیروی کار از یک برنامه مشوق دولتی برای ارتقای تولید استفاده میکند. ولی حتی اگر این برنامه به اهداف خود برسد، تنها ۷ میلیون شغل ایجاد میکند.
از منظر اکونومیست، اقتصاد هند برای حفظ رشد خود باید اشتغال انبوه ایجاد کند. یکی از راهها بزرگتر شدن بخش فناوری اطلاعات است که به عنوان یک قطب دیجیتالی سازی جهان عمل کند و مجموعهای از صنایع صادراتی که مالی، غذا و دفاع را دربر میگیرد. هزینه کارگران در این صنایع نیز میتواند به نوبه خود در سایر بخشها اشتغال ایجاد کند. یک بازار داخلی کارآمد و واحد بهرهوری کلی را افزایش میدهد و رفاه هدفمند میتواند به کسانی که عقب ماندهاند کمک کند. برای این منظور، هند باید آموزش و کشاورزی خود را متحول کند، و امکان مهاجرت بیشتر از شهرهای شمالی پرجمعیت را به سمت شهرهای جنوبی و غربی فراهم کند.
با این معیارهای برجسته، نارندرا مودی حرف زیادی برای گفتن ندارد. حزب بهاراتیا جاناتا استعداد و ایدههایی دارد، اما بیشتر روی ایدئولوژی متمرکز است. رشد غیرلیبرالیسم، مخالفت سیاسی و آزادی بیان را محدود کرده است. این واقعیت که شرکتها از مودی میترسند میتواند علت عدم رشد سرمایه گذاری را توضیح دهد. روند آماده کردن عموم برای تغییرات اجتماعی گسترده در دهه ۲۰۳۰ به درستی آغاز نشده است و بازسازی آموزش، شهرها و کشاورزی نیاز به همکاری دولتهای محلی دارد، که توسط بهاراتیا جاناتا اداره نمیشوند، و همینطور گروههای اجتماعی که با اختلال مواجه هستند.
سوالی که درباره هند و اقتصاد وجود دارد این نیست که آیا نارندرا مودی پیروز خواهد شد یا نه، بلکه این است که آیا او رشد خواهد کرد. او در سن ۷۳ سالگی ممکن است قدرت مدیریت خود را روبه افول بیابد. برای ایجاد یک دستورکار اصلاحی جدید، در سطح چیزی که در دهه ۱۹۹۰ ظهور کرد، و برای تقویت یک اقتصاد مبتنی بر دانش که به مردم برای تفکر خود پاداش میدهد، او باید انگیزههای استبدادی خود را تعدیل کند. همچنین برای جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی بیشتر و یافتن یک جانشینی با تفکر رشد، حزب او باید "سیاستهای شوونیستی" خود را مهار کند. اگر چنین نشود، ماموریت نوسازی ملی مودی، وعدههای خود را محقق نخواهد کرد.