«مالوجه»، «نایسر» دوم کردستان/روستای 5 هزار نفری گرفتار در باتلاق بی توجهی مسئولان+فیلم وعکس
تاریخ انتشار: ۱۰ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۴۳۰۷۱۰
خبرگزاری فارس استان کردستان/شیرین مرادی؛ مسیر 127 کیلومتری سنندج به روستای مالوجه قروه را در این روزهای زیبای بهاری و البته سخت و پرالتهاب کرونایی در پیش میگیریم و تقریبا بعد از گذشت حدود 90 دقیقه به روستا میرسیم.
نام روستا در گویش محلی«مالجا» تلفظ میشود که در اصل بر گرفته از کلمه «مالچایِ» که به معنی «رودخانه حیوانات» است گرفته شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قدمت دقیق روستا مشخص نیست اما با توجه به وجود قبرهای زرتشتیان در امتداد چمنزار بزرگ مالوجه در گذشته قدمت آن را 800 سال و الان با توجه به برخی اشیاء تاریخی شامل سرنیزه، انگشتر منقش به مهر که در روستای مالوجه کشف شده است، کارشناسان میراث فرهنگی قدمت روستا را به هزاره اول قبل از میلاد تخمین زدهاند یعنی قدمت روستا به 3000 هزار سال قبل بر میگردد.
ورود جالبی به روستا به خاطر وضعیت جاده پر از دست انداز و چاله و چوله نداشتیم، وضع کوچه پس کوچه های روستا هم تعریفی ندارد.
چند دقیقهای از حضورمان در جلو دهیاری روستای مالوجه نگذشته بود که خیلی از اهالی روستا با چهرهای صمیمی و روی خوش با گویش ترکی و البته چاشنی کلام کُردی پذیرای حضورمان شدند.
موتورسواران از هر کوچه پس کوچه های آبادی تک رکاب و دو رکاب می آمدند و حلقه میزبانی را برای ما تنگ و تنگتر کردند، هرکدام از دردی میگفتند، دردی که سالهای سال است با مردم خونگرم و شهیدپرور این روستا خو گرفته و به قول خودشان کارد را به استخوانشان نزدیک کرده است.
دهیاری روستا تقریبا در مرکز روستا قرار گرفته و دیوارهای سفید و با نمای محدود سنگی بیانگر تازگی بنا دارد اما خانهها و چند مغازه اطراف آن حس کهنگی را به بیننده تزریق میکند.
آب آشامیدنی چالش جدی مردم مالوجه
«مالوجه»، به گفته قربانعلی معظمی، دهیار روستا یکی از روستاهای بخش دلبران قروه و فاصله 31 کیلومتر با مرکز این شهرستان و یکی از روستاهای بزرگ و پرجمعیت استان کردستان است.
مالوجه شامل ۴ محله بزرگ، یوخاره واقع در شرق روستا، گونی در غرب روستا، شاهمراد در شمال و مرکز و محله چوقور در جنوب روستا است.
مالوجه 5 هزار نفر جمعیت و یک هزار و 450 خانوار دارد، مردمانی خونگرم و سازگار به گونهای که از دیر باز با آغوش باز مذاهب واقوام دیگر را پذیرفتهاند.
مالوجه 5 هزار نفر جمعیت و یک هزار و 450 خانوار دارد مردمانی خونگرم و سازگار ...
پیشه مردم روستا بیشتر دامداری و کشاورزی است ولی در حال حاضر اکثر قریب به اتفاق جوانان در این روستا مشغول به کارهای خدماتی در حوزه ساختمان هستند.
سال 74 اجرای طرح هادی در این روستا کلید خورد و در حد آسفالت یک خیابان باقی ماند، سال 93 مجدد ادامه این طرح در 12 خیابان به همت شورا و دهیاری شروع شد و تعدادی از خیابانها آسفالت شده و 70 درصد کار به دلیل نبود اعتبار باقی مانده است.
اگرچه 100 درصد جمعیت روستا از گاز طبیعی و برق بهرهمند هستند، اما مردم از وضعیت آب آشامیدنی و ضعف اینترنت گلایه داشتند.
جمعیت دانشآموزی روستای مالوجه بیش از 700 نفر است که تنها 20 درصد آنها از شبکه شاد بهرهمند هستند و مابقی به همان برگزاری دو روز در هفته کلاس حضوری در مدرسه بسنده میکنند در حالی که ظرفیت هر کلاسها بالای 34 نفر است.
جاده مرگ
احمد معظمی عضو شورای روستای مالوجه هم از دردهایی میگوید که با طعم مرگ آمیخته است، جادهای که به جاده مرگ و قتلگاه معروف است و بیآبی 10 تا 15 ساعته در فصل بهار و 20 ساعته در فصل تابستان.
بافت مسکونی روستا 100 هکتار و دارای 15 خیابان اصلی و 30 خیابان و کوچه فرعی است، طرح هادی نیمهکاره رها شده است، با وجود سکونت بیش از 5 هزار نفر جمعیت، فاضلابکشی آن به صورت ناقص اجرا شده و عملا قابل استفاده نیست.
درختان تاک ظرفیتی که دیده نشده است
معظمی میگوید: بیشترین ظرفیت اشتغال در مالوجه، موضوع تولید انگور به صورت دیم است که اگر واحد فراوری داشته باشیم قطعا میتواند منبع درآمد و بستر اشتغالزایی خوبی برای مردم باشد اما هیچ حمایتی در این زمینه از سوی مسئولان صورت نمیگیرد.
مسیر دسترسی روستا سال 72 آسفالت شد و از آن زمان تاکنون بهسازی نشده است البته چند سال پیش در سفر معاون اول رئیس جمهور که برای افتتاح ورزشگاه سقف کوتاه روستا آمد، دستی به چالههای جاده کشیدند اما تردد بیحد و حساب کامیونها و ماشینهای سنگین که روزانه برای بردن سنگهای معادن تردد میکنند موجب خرابی جاده شده است.
جاده روستا بعد از دلبران، شانه خاکی ندارد و به مسیر پرخطر و قتلگاهی برای ساکنین آبادی تبدیل شده است تا جاییکه خیلی از خانوادهها به خاطر مرگ عزیزانشان در این مسیر به سوگ نشستهاند.
به نام مالوجه و بکام...
در حالی به اسم این روستا بهورز بکارگیری شده ولی این بهورزها در دلبران و جاهای دیگر فعالیت میکنند این در حالی است که نیاز روستا با توجه به جمعیت و وجود بیش از 120 معلول به ظرفیتهای بهداشتی و درمانی بیش از سایر نقاط است.
جولان موادفروشان در مالوجه
خرید و فروش مواد مخدر از دیگر مشکلات این روستاست، قبلا افراد زیادی در آبادی گرفتار این افیون سیاه بودند ولی با کمک مردم 480 نفر از اهالی روستا که به دام اعتیاد گرفتار شده بودند را در یکی دو سال اخیر نجات دادیم، ولی این افراد امروز به حمایت نیاز دارند حمایتی از جنس اشتغالزایی، تا دوباره به دامن اعتیاد بازنگردند اما متاسفانه هیچ حمایتی صورت نمیگیرد.
480 نفر را از اهالی روستا که به دام اعتیاد گرفتار شده بودند را در یکی دوسال اخیر نجات دادیم، ولی این افراد امروز به حمایت دارند حمایتی از جنس دیده شدن
مشکل امروز ما فروشندگانی است که بدون ترس مواد مخدر میفروشند حتی افرادی از روستاها و شهرهای دیگر برای خرید مواد مخدر به اینجا میآیند در همین روستا دانشآموز کلاس اول ابتدایی تحت تاثیر پدر معتادش قرار گرفته و شیشه مصرف میکرد که موفق شدیم او را نجات دهیم ولی این افراد واقعا نیاز به توجه دارند.
مالوجه صاحب ندارد
نبیلو معظمی از سن و سال کردههای روستای مالوجه هم میگوید: این وضعیت روستای ماست، روستایی با 5 هزار نفر جمعیت، حتی یک خیابان مناسب و آسفالته ندارد، گوش ما پر از وعدههای مسئولان دولتی و بعضا نمایندگان مجلس است.
مگر مالوجه جز ایران عزیزمان نیست مگر اهالی این روستا در راه دفاع از ارزشها شهید ندادهاند و در انتخابات و سایر عرصههای سرنوشتساز کشور مشارکت نداشتهاند، پس چرا باید اینگونه مورد بیمهری قرار بگیرند.
مهمترین مشکل این روستا کمبود و نبود آب است، هر روز 10ها ساعت با قطعی آب مواجه هستیم در شرایط کرونایی چرا باید اینگونه باشد.
داشتن آب، درخواست غیرمنطقی نیست، وضعیت را مسولانه نگاه کنید، اینجا متولی ندارد تو را خدا صدای ما را به گوش مسئولان برسانید بلکه خودشان بیایند و ببینند میتوانند در این شرایط چند روز در این روستا دوام بیاورند.
از شما خبرنگار محترم تقاضا داریم فیلم این کوچه و وضعیت روستا را در رسانهتان پخش کنید شاید دل مسئولان به رحم آید و ما را از وضعیت نجات دهند.
خوابیده بر گنج یا نشسته بر رنج
شاهرخ معظمی هم میگوید: روستاهای قروه روی معدن طلا و سایر سنگهای گرانقیمت خوابیدهاند ولی هیچ سودی برای آنها ندارد، سهم مردمان این روستاها آب آرسنیک و جادههای قتلگاهی است.
روزانه ماشینهای سنگین زیادی سنگین از این جاده عبور میکنند اما اگر خدای ناکرده!، مسئولی خوایت به این روستا سفر کند به صورت موقت چالهچولههای آن را پر میکنند.
درد مردمان این روستا یکی دو تا نیست که بخواهیم بگوییم هرکجا را بنگری درد است دردی مزمن که به نظر میرسد به خاطر بیتدبیری و بیتوجهی خیلی از مسئولان درمانی برای آن نیست.
وضعیت بهداشت مالوجه زیرصفر!
یوسف معظمی دیگر ساکن روستای مالوجه هم میگوید: وضعیت بهداشتی روستا زیر صفر است اطراف روستای مالوجه روخانههای است که اکثر زبالهدان و محل لاشه حیوانات مردار شده است، از دیگر مشکلات مردم روستا قطعی 12 تا 15 ساعته آب آشامیدنی است که به یک داستان تکراری و همیشگی تبدیل شده است.
یک ساعت شیر اصلی را باز میکنند اگر کسی نتواند در آن ساعت آب ذخیره کند باید بیآب بماند، اگر شماها الان به خانه ما سر بزنید، حتی یک قطره آب آشامیدنی نداریم این در حالی است که دقیقا زیر منبع آب قرار داریم و خیلی از اهالی روستا شاید فکر کنند که ما در زمینه آب مشکلی نداشته باشیم! آیا مردم این روستا سزاوار این وضعیت هستند؟
شرایط و امکانات بهداشتی روستا در بدترین وضعیت ممکن است خودتان با دیدن وضعیت معابر عمق وخامت را درک خواهید کرد، مالوجه فقط درد دارد دردهایی که سالهای سال است با آن خو گرفته است اینجا گویا در پازل توسعه کردستان و کشور سهمی ندارد که تا این اندازه در محرومیت باقی مانده است.
مالوجه فقط درد دارد دردهایی که سالهای سال است با آن خو گرفته است
مالوجه روستای بنبست و مخفی مانده از نگاه مسئولانه مسئولان است تمام روستا را بگردید یک سطل زباله پیدا نمیکنید، کانال فاضلاب دوباره پر شده و به خاطر بیتوجهیها عملا غیرقابل استفاده است، مردم باید دردشان را به کی بگویند؟
محرومیت مالوجه با جاهای دیگر قابل قیاس نیست
احمد معظمی دیگر ساکن روستا گلهمندی از شرایط را به اوج میبرد و میگوید: این ادعا واهی نیست که بگوییم هیچ جای استان کردستان مانند مالوجه محروم نیست!
خیلی از روستاهای کردستان گشتهام اما محرومیت و رنجی که ما با وجود تمام این ثروتهای خدادای و معادن اطراف میبریم قابل قیاس با جای دیگری نیست.
اکثر مردم این روستا استادکار و کارگر ساختمانی هستند، الان سنگکار، برقکار و غیره در شهرستانهای قروه و دهگلان مالوجهای هستند که هر روز باید برای کارگری در شهرهای اطراف با موتور و ماشین از این مسیر قتلگاه عبور میکنند.
روزانه 300 تا 400 اکیپ از مالوجه به سمت قروه، دهگلان، سنندج و سایر مناطق برای کار میروند و غروب بر میگردند.
بالای 300 تا 400 اکیپ از مالوجه به سمت قروه، دهگلان، سنندج و سایر مناطق میروند و غروب بر میگردند.
بهترین سنگکار و کچکارها در مالوجه هستند، بهترین آرماتوربندها در مالوجه هستند ولی چون وضعیت طرح هادی و حریم روستا مشخص نیست و از سوی دیگر کمترین درآمد را داریم نمیتوانیم به وضعیت ساختمانهای مسکونی خودمان رسیدگی کنیم.
هزینه برای ساخت و ساز در روستایی با این وضعیت بیآبی و بیامکاناتی واقعا چه توجیه اقتصادی میتواند داشته باشد با وجود تمام این مشکلات مردم زندگی در روستا را به حاشیهنشینی در شهرها ترجیح دادهاند لذا مسئولان باید قدردان چنین مردمی باشند.
مالوجه هیچ سهمی از معادن اطراف ندارد بلکه تنها سهم ما تبدیل مسیر به یک قتلگاه است.
وقتی امکانات نباشد شبکه شاد معنی ندارد
یکی دیگر از ساکنان روستا میگوید: دو تا بچه دارم یکی کلاس دوم و دیگر کلاس هشتم، شاید کلاس دومی در طول سال تحصیلی جاری چند صفحه درس خوانده باشد ولی فرزند دیگرم و دیگر فرزندان این سطح تحصیلی همینطور رها شدهاند، پسرم دوم راهنمایی از بس کلاس و درس نبود ترک تحصیل کرده حتی یک بار هم از سوی آموزش و پرورش رسیدگی نکردند، این همه میگویند اجازه نمیدهیم بچهها به خاطر مشکلات از ادامه تحصیل باز بمانند پس چرا ما در روستای مالوجه قدمی از هیچ مسئولی در این راستا ندیدهایم؟
معلم ریاضی بیش از 3 ماه است سری به مدرسه نزده است، میگویند شبکه شاد و شبکه آموزش، وقتی 80 درصد از دانشآموزان این روستا امکانات لازم برای استفاده از ظرفیت شبکه شاد ندارند دیگر نمیتوان انتظار علاقمندی به مدرسه و تحصیل در آنها باقی بماند.
وضعیت بغرنج بهداشت در روستایی با 120 معلول
محمد آئینی دیگر ساکن مالوجه میگوید: وضعیت بهداشت در روستا در سطح زیر صفر است، فعالیت خانه بهداشت دو روز در هفته آن هم در حد یک ساعت است، هرکس بتواند و شانس بیاورد میتواند خدمات درمانی آن هم در سطح بسیار کمی را دریافت کند.
داروخانه خانه بهداشت هم به جز قرص سرماخوردگی و معدود دارو هیچ امکاناتی ندارد و مردم برای دریافت خدمات درمانی به قروه میروند.
تابستان آب آشامیدنی نداریم، یک روستای 5 هزار خانواری باید تا چه میزان در محرومیت باشد و مسئولان توجهی نکنند.
تابستان آب آشامیدن نداریم، یک روستای 5 هزار خانواری باید تا چه میزان در محرومیت باشد
جوانان روستا باید برای کارگری به شهرهای اطراف بروند زمین داریم ولی وقتی آب برای کاشت زمین نداریم عملا هیچ استفادهای ندارد در حالیکه در صورت وجود آب، مردم به جای کارگری بهترین محصولات کشاورزی را تولید میکنند.
کاندیدهای انتخابات مجلس هر چهار سال یک بار در بزنگاه انتخابات سری به مردم این روستا میزنند، وعده میدهند و میروند.
مهاجرت برای کارگری
احد معظمی دیگر ساکن روستای مالوجه هم از مشکلات اقتصادی میگوید: اینکه با وجود علاقمندی به صنعت کشاورزی مجبور است برای تامین مخارج زندگی خودش و فرزندانش در کرج تن به کارگری بدهد.
میگوید: زمین مرغوب برای کشاورزی داریم ولی چون آب کافی حتی برای آشامیدن نیست زمینهای کشاورزی بیاستفاده افتاده است، خیلی از مردم ساکن این روستا مجبور هستند برای کارگری به سایر شهرها مهاجرت کنند و شرایط سخت را قبول کنند.
در این روستا دو تا دیپلمه داریم در طول عمر انقلاب فقط دو تا معلم داریم و دلیل آن بیتوجهی و بیمهری به حوزه آموزش در این روستا است چرا نباید از میان جوانان همین روستا چند معلم خوب تربیت شود و یا یک پزشک نداشته باشیم؟
وقتی وضعیت زیرساختهای آموزشی در این سطح است نمیتوان انتظار داشت که نیروی انسانی توانمند در این مدارس تربیت شود دخترها خیلی زود ترک تحصیل میکنند و مجبور هستند ازدواج کنند سن ازدواج در دختران روستا پایین است دختر 12 ساله بعد از اینکه چندین خواستگار را رد میکند آخرش مجبور است تن به ازدواج بدهد همه اینها نتیجه بیتوجهی به وضعیت و امکانات آموزشی و هزار و یک درد دیگر است.
رنج از بی توجهی
شوذب معظمی هم میگوید: چندین دولت و استاندار را پشت سر گذاشتهایم اما هیچ اعتباری برای مالوجه هزینه نمیشود، و سوال من از مسوولان این است که چرا مردم مالوجه نباید رنگ آسایش ببینند؟
اگر مسئولان خودشان یکی دو روز در روستای مالوجه زندگی میکردند قطعا درد مردمان ساکن در اینجا را بهتر درک میکردند، 42 سال از انقلاب میگذرد، این همه رهبر انقلاب بر محرومیتزدایی و توجه به مردمان روستا تاکید میکنند پس چرا باید وضعیت ما باید اینگونه باشد.
مسئولان چشم خود را به روی این روستا بستهاند 8 سال از دولت تدبیر گذشت چه قدمی برای ما برداشتند، خودشان بگویند!
کلامی با آقای استاندار کردستان
یکی دیگر از ساکنین روستای مالوجه هم می گوید:ضمن تقدیر از اکیپ خبرگزاری فارس، تاکید کرد: این سوال را حتما از استاندار و مسئولان عزیز استان بپرسید، چرا روستایی با 5 هزار جمعیت باید با درآمد دهیاری اداره شود؟
آیا واقعا بودجه دهیاری میتواند جوابگوی مشکلات روستای مالوجه باشد در حالیکه این همه مشکلات تلنبار شده و موجب نارضایتی مردم شده است.
مالوجه نیاز به عزم جهادی برای خروج از مشکلات دارد به مسئولان شهرستانی مراجعه میکنیم میگویند دریای مشکلات روستای مالوجه باید در استان حل شود و به سراغ هر مسئول استانی هم میرویم به در بسته برخورد میکنیم.
چند سال پیش از استاندار فعلی کردستان که برای افتتاح سالن ورزشی مالوجه به همراه معاون اول رییس جمهور آمدند خواهش کردیم گشتی در روستا بزنند ولی حاضر نشد و رفت!
از استاندار خواهش کردیم از ماشین پیاده شود و گشتی در روستا بزند اما حاضر نشد!
از رسانه شما میخواهیم حداقل از طرف مردم این روستا از آقای استاندار بپرسید آیا در طول این سالها دیگر فرصتی پیش نیامد تا حداقل این خواسته مردمان مالوجه را جواب دهد و سری به سرای بیکسی مردم مالوجه بزنند.
کمبود معلم مشکل تاریخی دانشآموزان مالوجه
دغدغه آقای عباس معظمی فرزندان محصلش است، میگوید: دو روز در هفته کلاس دایر است البته این دو روز هم زیاد معلوم نیست کلاسی تشکیل شود، در خانه با بچههای محصل دعوا میکنم میگویم چرا از روی کتاب نمیخوانید میگویند وقتی چیزی یاد نگرفتهایم چه بخوانیم.
البته این رویه نبود و کمبود معلم و استفاده از معلمان جدید موجب شده پیشرفت تحصیلی در میان کودکان این روستا وجود نداشته باشد و در نتیجه همه باید شغل پدرانشان یعنی گچکاری، سیمانکاری، بنایی، کارگری و سایر شغلهای مرتبط با ساختمان را دنبال کنند.
دانش آموزان مالوجه ای محروم از آموزش
خانم معظمی هم از مشکل نبود امکانات برای استفاده دانشآموزان از فضای شاد میگوید: وضعیت تحصیل بچهها بعد از کرونا خیلی بدتر شده الان هیچ کدام از فرزندان من گوشی هوشمند ندارند، پدرشان کارگر است نمیتوانیم تامین کنیم.
صدای ضعیف شاد در روستای مالوجه
کودکان روستا هم از مشکلاتی میگویند که به دوران کرونا خلاصه نمیشود، ابوالفضل معظمی میگوید هفتهای دو روز کلاس تشکیل میشود، 32 دانشآموز در یک کلاس تحصیل میکنند.
متولیان به وضعیت بهداشت مدرسه اهمیت زیادی نمیدهند بچهها نکات بهداشتی را رعایت نمیکنند از یک کلاس 30 و چند نفری فقط دو نفر گوشی هوشمند دارند.
عضویت 450 بانوی مالوجه ای در گروه های همیاری
پریا معظمی از بانوان ساکن در روستای مالوجه است، میگوید: اغلب بانوان این روستا در کنار خانهداری در زمینه قالیبافی و سایر صنایع دستی توانمندی دارند ولی به دلیل اینکه درآمد مردان خانه تنها کفاف مخارج ضروری خانه را میدهد دیگر نمیتوانند هزینهای برای کار دیگری بگذارند.
اگر تسهیلات ارزانقیمت در اختیار ما قرار گیرد میتوانیم برای خودمان و حتی سایر بانوان ساکن در روستا شغل ایجاد کنیم الان سالهاست که تعداد زیادی از خانمهای این روستا عضو گروههای همیار هستند تسهیلات میگیریم از یک تا 5 میلیون ولی چون سود بالایی دارد عملا هیچ خروجی برای ما ندارد.
تسهیلات 18 درصدی برای زنان روستا نان نمیشود
همین آقایان مسئول اگر خودشان میتوانند با یک تا 5 میلیون تومان تسهیلات با سود 18 درصد به بالا فقط یک شغل ایجاد کنند ما هم از آنها الگو میگیریم ولی خودشان هم خوب میدانند امکانپذیر نیست.
توانایی ایجاد واحد تولید قارچ داریم ولی تا تسهیلات ندهند نمیتوانیم کاری راه بیندازیم، 450 نفر از زنان در این روستا وام از گروههای همیاری میگیرند اگر تسهیلات ارزان قیمت باشد قطعا همین بانوان میتوانند بهترین خروجی در حوزه اشتغالزایی داشته باشند.
نبود معلم در مقطع راهنمایی از دیگر مشکلات و دغدغههای جدی مردم در این روستاست دختران تکلفیشان مشخص است، مجبور به ترک تحصیل هستند از سال آینده که پسر من وارد مقطع راهنمایی میشود من مادر باید همیشه نگران وضعیت تحصیلش باشم چون معلمی برای تدریس نیست.
سوال اینجاست چند درصد از بچههای این روستا میتوانند دیپلم بگیرند بچهها مجبورند برای ادامه تحصیل به دلبران بروند همین موضوع موجب شده که عطای ادامه تحصیل را از همان اول راهنمایی به لقایش ببخشند روستایی با 5 هزار نفر جمعیت چرا نباید یک دانشجو داشته باشد!
بانوان نالان از وضعیت بهداشت
9 روز از عید میگذرد مردم روستا چشمشان به هیچ کدام از پرسنل درمانی نیفتاده است.
امکانات پزشکی و درمانی در اینجا ناچیز است، مسئول داروخانه مالوجه هم به سریش آباد منتقل شده است، پزشک هم تنها 2 ساعت در هفته در روستا مستقر میشود.
اکثر بچههای روستای مالوجه مشکل دهان و دندان دارند ولی چون پزشک نداریم به دلیل نبود توانایی مالی مجبور هستند به فکر درمان نباشند.
دانشآموزان حقوق مستخدم مدرسه پرداخت میکنند!
جمال آئینی میگوید: رسیدگی به حوزه آموزش در روستای مالوجه در ضعیفترین سطح خودش است، فرزندان ما برای تحصیل در مدرسه دولتی در شرایطی که درآمد خانوادهها بسیار پایین است باید پول گاز، برق، آب حتی حقوق مستخدم مدرسه را هم پرداخت کنند.
خیلی از بچهها در این روستا از سال اول و دوم ترک تحصیل میکنند و همراه پدرانشان برای کارگری به شهر و روستاهای اطراف میروند.
جوانان روستا علاقه زیادی به ورزش دارند، با رایزنی زمین رایگان در اختیار ورزش و جوانان قرار دادیم اما به جای سالن چند منظوره، یک سالن سقف کوتاه احداث کردند و در حالی که پروژه ناتمام بود به خاطر سفر معاون اول رییس جمهور مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
مشکل جاده هم بماند، سهم مالوجه از معادن تلفات جادهای است، در همین جاده 8 نفر از یک خانواده به خاطر تصادف فوت شدند، پس مسئولان کی میخواهند به وضعیت این جاده رسیدگی کنند باید چند خانواده دیگر داغدار شود..
و اما...
بیشک توجه به تولید، اشتغال و اجرای طرحهای هدفدار و نظاممند اقتصادی به توسعه پایدار روستا و کاهش مهاجرت روستاییان میانجامد و گرنه با افزایش بیکاری و مهاجرت روستانشینان به شهر روند توسعه دچار اختلال و گسست مزمن میشود.
دوام و استمرار دو دهه پدیده خشکسالی کشور شرایط زندگی را در روستاها دشوار و روستاییان و عشایر را به زندگی در شهرها سوق داده اما با ایجاد مزیتهای زندگی در این مکانها و اجرای طرحهای اقتصادی و اشتغالزا میتوان از مهاجرت آنان جلوگیری کرد.
بیتوجهی متولیان امر به موضوع مهم ایجاد اشتغال و توسعه اقتصاد در روستاها به ویژه در دهه اخیر موجب شده جمعیت روستایی در کردستان روز به روز کاهش یابد و به بار جمعیت شهری و گسترش حاشیهنشینی و هزاران معضل و مشکل دیگر بیافزاید.
در سالهای گذشته به دنبال ایجاد برخی تغییرات اجتماعی و اقتصادی، بیتوجهی به روستاها به عنوان کانونهای اصلی تولید و ارزشآفرینی در کشور، توسعه نیافتگی و مهاجرتهای بیرویه، کمآبی، فرهنگ علاقه به شهرنشینی و نبود برخی امکانات از جمله عواملی بوده که موجب کاهش ظرفیتهای تولیدی در روستاها شده است.
در طول تاریخ بشریت هرجا آب هست آبادانی هم تحقق می یابد، مردم مالوجه مصمم به آبادانی و ماندن در روستا هستند سرعت بخشیدن به ارائه خدمات رفاهی، درمانی و آموزشی و حمایتهای مختلف در حوزه رونق کشاورزی به عنوان عامل مهم در ارتقای سطح اقتصادی و معیشت مردمان روستانشین از دیگر نکات مهمی است که نیاز به توجه و تلاش جدی مسئولان امر دارد.
پرواضح است که تنها با محق دانستن مطالبات مردم هیچ مشکلی حل نخواهد شد و دردی از دردهای مردم محروم مداوا نمیشود، مسئولان برای حل مشکلات مردم روستاها باید پا به عرصه عمل بگذارند و نسبت به برطرف کردن کمبودها و رفع محرومیت در این روستاها اقدام کنند.
اینکه بنشینیم و فقط گلایههای مردم را به حق بدانیم، نه زیرساختی تأمین میشود نه آسایشی برای آنها به ارمغان میآید، بدون شک مردم روستاها هم به اندازه مردم شهرنشین حق استفاده از بهترین امکانات و زیرساختهای رفاهی و خدماتی را دارند.
مردم روستای مالوجه قروه مطالبات خود را به زبانی ساده و قابل درک بیان کردند و در این زمینه از مسئولان استانی انتظار دارند تا در اولین فرصت نسبت به رفع مشکلاتشان اقدام کنند این خواسته زیاد از مسئولان نیست که به این روستا سری بزنند و غمخوار دغدغههای ریز و درشت مردمان این روستای 5 هزار نفری باشند.
انتهای پیام/2330/71
منبع: فارس
کلیدواژه: روستا کشاورزی جوانان آب روستای مالوجه شورای روستا دهیار روستا جمعیت روستا قروه معظمی آئینی تجهیزات آموزشی کردستان مشکلات جاده قتلگاه اعتیاد مواد فروش روستای مالوجه اهالی روستا مردم این روستا هزار نفر جمعیت وضعیت بهداشت روستای 5 هزار برای کارگری آب آشامیدنی دانش آموزان مردم روستا هم می گوید دیگر ساکن ترک تحصیل دو روز برای کار بی توجهی شبکه شاد ولی چون برای ما بچه ها سال ها یکی دو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۳۰۷۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این لک لک ها اهالی را مجبور به خانه سازی می کنند
همشهری آنلاین زهرا رفیعی: رییس شورای روستای کپرجودکی در اینستاگرامش قصه لکلک جدید را منتشر میکند و از سراسر ایران دوستداران محیط زیست چند نفری هزینه ساخت خانه جدید را برعهه میگیرند و برایش به اندازه نیاز خرید مواد اولیه پول میریزند. چند روز بعد آهنگر روستا که برادر رییس شورای روستاست، سفارش جدید را تحویل میدهد او نیز فقط پول آهن آشیانه لکلک را میگیرد و دستمزدش حال خوب لکلکهاست. لکلکها خانهدار که شوند دیگر تمام سال در روستا میمانند و فقط نسل جدید راهی زیستگاههای گرمتر میشوند. لکلکها به هوای تالابی به این منطقه میآیند که سالهاست برای زنده ماندن میان پساب شهر بروجرد و زهکشهایی که روستاییان برای کشت خیار و برنج زمین را خشک میکنند، در تقلاست. اهالی روستای کپرجودکی به عشق لکلکها سهم مراتع اجدادی خود را به تالاب بخشیدند و اجازه دادهاند این زیستگاه برای سکونت لکلکها باقی بماند. جعفر کرمیپور رییس شورای روستای کپرجودکی در گفت و گو با همشهری از ترجیح عمده جوانان روستا میگوید که میخواهند «تالاب بیشه دالان برای لکلکها حفظ شود»
عکسها: زهرا رفیعی چه شد که به فکر ساختن لانه برای لکلکها افتادید؟شب سیزدهبهدر سال ۸۵ که زلزله ۶.۲ ریشتری آمد لانههای تنومند و قدیمی از روی درختها و سقف حمام روستا به زمین افتاد اما سیل ۱۳۹۸ برای روستای ما برکت آورد. تالاب پرآب شد و دو سال بعد از آن هم به لطف خدا، بارندگی خوب بود. از آن سال زادآوری لکلکها خیلی خوب شد. هر کدام سه تا جوجه را بزرگ کردند. لکلکها تمام سال اینجا ماندند و فقط بچههایشان لانه را ترک کردند. سال بعد لکلکها بالغ به روستا برگشتند. عید ۱۴۰۱ به ناگهان، تمام تیرهای برق پر از لکلک شد. نمیدانستیم چطور به لک لکها کمک کنیم. تجربهای نداشتیم. از دوستان محیط زیستی پرسیدیم آنها گفتند برخی لاستیک کهنه به سر تیر میاندازند. یک ساعت بعد از اینکه سر تیر چراغ برق لاستیک گذاشتیم لکلکها آمدند. آنها دهها بار چوب آوردند و باد زد و لانه را خراب کرد. آقای کلنگری از فعالان محیط زیست اراک پیشنهاد داد که برایشان سبد آهنی بسازیم ولی برای این کار اداره برق باید همکاری کند و سیمهای برق را از بالای دکل پایینتر بیاورد. آقای محمدعلی خسروی رییس اداره برق بروجرد با جان و دل پای کار آمد و با اینکه برایشان هزینه بر بود این کار را کردند. عید ۱۴۰۱ اولین آشیانههای آهنی را نصب کردیم. لکلکها تا ۵ روز سراغ ۷ عدد آشیانه آهنی نیامدند. فکر کردیم ایده خوبی نبوده است. اما یک روز صبح دیدم که در تمام لانهها لک لک نشسته است. اما خشکسالی همان سال باعث شد لکلکها جوجههایشان را از لانه بیرون بیندازند. بحمدالله در سال ۱۴۰۲ لکلکها ۲۳ لانه درست کردند و همه جوجههایشان را نگه داشتند. هیچ تلفاتی هم نداشتیم چون تالاب خشک نبود. از ابتدای امسال تا الان با کمک خیرین و دوستداران محیط زیست ۶ لانه ساختیم. هر لکلکی که خانه بخواهد، چند روزی روی تیر چراغ مورد نظرش مینشیند. در واقع انگار به ما خبر میدهد و ما هم دست به کار میشویم. اهالی روستا به خنده به من میگویند بابای لکلکها، ولی کار اصلی را خیرین میکنند. به زودی ۴ لانه دیگر هم نصب خواهیم کرد.
لک لک ها انتخاب میکنند که روی کدام تیر برق خانه آینده شان ساخته شود مردم چطور کمک می کنند؟وقتی در پیج اینستاگرام اعلام میکنم که میخواهیم برای کللکی آشیانه بسازیم مردم به صورت مشارکتی هزینه ساخت لانه را پرداخت میکنند. افراد با نیت خیرات برای اموات پول ساخت را به دهیاری روستا میدهند. پارسال خواهر زوجی که سه شب بعد از شب عروسیشان در اثر گازگرفتگی فوت کردند، هزینه ساخت یک لانه را به نیت آنها پرداخت کرد. از بودجه دهیاری هم برای ساخت لانه استفاده میکنیم.
قبل از این لک لک ها لانه هایشان را کجا درست می کردند؟بزرگترهای ما میگویند که دهها سال قبل این روستا لکلکهای زیادی داشت. آنها درختهای بلند صنوبر و چنار لانه میساختند. اما با خشکسالی برای دو دهه لکلکها از روستا رفتند. سال ۵۲ پدرم راهی حج شد. بهار آن سال یک جفت لکلک روی تیربرق جلوی خانه پدرم لانه ساخت. اهالی آن دو جفت را حاجی لکلک صدا میکردند. بعدها که لک لک ها دیدند کسی کارشان ندارد روی بام خانهها هم لانه ساختند.
از لانه های باقی مانده از زلزله ۱۳۸۵ لک لکها فقط بهار و تابستان ها اینجا هستند؟سال ۸۵ زلزله آمد و بسیاری از لانهها خراب شد. تا پیش از آن لکلکها با سرما لانههایشان را ترک میکردند و بهار برمیگشتند ولی چند سال بعد دیگر تمام سال اینجا هستند.
آیا لک لک ها تلفاتی هم دادند؟بزرگترین عامل تلف شدن لکلکها ترانس برقی بود که سالی ۱۲-۱۰ بال را به کشتن میداد. اداره برق همکاری کرد و ترانس نزدیک تالاب را عایقبندی کرد و الان تک و توک پرنده مرده ببینیم.
مصالح خانه لکلکها از چیست؟لکلکها با چوبهای خشکی که در بستر تالاب رشد میکند لانه میسازند. بعضی وقتها هم دیدهایم که از لانه همسایهشان چوب میدزدند. روی آسمان دعوا هم میکنند و بالهایشان را به هم میزنند. تا حالا لکلکهای زخمی را هم با کمک فعالان محیط زیست تیمار هم کردهایم.
پرندههای زیادی از طبقات پایینی لانه لک لکها به عنوان خانه خود استفاده میکننداز جمله این گونهها میتوان به گنجشک خانگی، گنجشک درختی، سار، دلیجه معمولی، جغد کوچک، سبزقبای اروپایی، دمجنبانک ابلق، دمسرخ سیاه، کلاغ گردنبور و گنجشک سینهسیاه اشاره کرد آیا گونه دیگری از پرندگان هم میآیند؟
لکلکها وقتی در دو حالت منقارشان را به هم میزنند. یکبار وقتی است که جفتشان به خانه میآیند و دیگری وقتی که احساس خطر کنند. اواسط پاییز تا اوایل زمستان چند جفت درنا به تالاب میآیند و وقتی میخواهند روی تیرهای برق بنشینند، لکلک ها با صدا آنها را دور میکنند. برای تالاب پرندههای مهاجر مثل اگرت و حواصیل و ... میآیند.
شغل اهالی روستاهای مجاور با اهالی کپرجودکی فرق میکند؟شغل ما هم دامداری و کشاورزی است. ولی ما تصمیم گرفتهایم که در اراضی تالابی روستا کشاورزی نکنیم. قسمتهایی از تالاب در فصول گرم خشک میشود در دهه ۴۰ این زمینهای بین ۶ روستای اطراف تالاب صرفا برای دامداری و حصیربافی تقسیم شد. از دهه ۸۰ روستاییان مراتع را تغییر کاربری دادند. از سال ۱۴۰۱ با بالا رفتن قیمتها، اهالی روستاهای اطراف علاوه بر برنج، خیار هم کاشتند. اما ما اهالی روستای کپرجودکی تصمیم گرفتیم که بگذاریم تالاب برای حیات وحش منطقه باقی بماند. ادعای روستاییان اطراف تالاب این است که فقیرند و به پول خیار و برنج نیاز دارند. در حالی که این زمینها از دهه ۴۰ در اختیار کسانی بوده که دامهای زیاد داشتهاند. اهالی کم بضاعت روستاهای اطراف زمینی ندارند که بخواهند بکارند و سود کنند.
لانهای که اهالی کپرجودکی برای لک لک ها با آهن میسازند سود سالیانه مثلا کاشت خیار چقدر است که شما از آن گذشتید؟ به هر حال به نظر می رسد چون این تالاب با وجود ارزشهای زیستی بالا ثبت جهانی نشده وزارت کشاورزی و نیرو با کشت محصولات آب بر مشکلی نداشته باشند.سالها قبل اهالی روستاها با دامداری و نیبری امرار معاش میکردند و سالانه ۵ تن بیشتر گندم نمیتوانستند برداشت کنند. اما از زمان تغییر کاربری اراضی تالابی اوضاع تغییر کرده است. تا آنجا که می دانم یکی از روستاها ۴-۳ میلیارد تومان با گران شدن قیمت خیار درآمد داشته است. ما اهالی روستای کپرجودکی ترجیح میدهیم درآمد روستا از گردشگرانی باشد که برای دیدن طبیعت و لکلکها به اینجا میآیند. دو سال پیش که شروع کردیم به ساختن لانه برای لکلکها با کمک چند راهنمای گردشگری از مردم خواستیم به روستا بیایند. فکر میکردیم حدود ۱۵۰-۱۰۰ نفر مهمان داشته باشیم. از همسرم خواستم کمی آش و نان بپزد. استقبال خیلی خوب بود. حدود ۵۰۰ نفر آمدند ولی ما آماده نبودیم. به نظر ما اگر سازمانهای گردشگری، محیطزیست و استانداری حمایت کند. مثلا روستایمان را سنگفرش کنند، وام بدهند روستا را برای حضور گردشگر آماده کنیم تا از طریق گردشگر اشتغالزایی کنیم و جوانهایمان از روستا نروند.
کد خبر 847871 منبع: روزنامه همشهری برچسبها وزارت میراث فرهنگی و گردشگری حیوانات - حیات وحش سفر - گردشگری حیوانات - انقراض گونهها سازمان حفاظت محیط زیست محیط زیست ایران