قلعه بمپور نگین درخشان بلوچستان
تاریخ انتشار: ۱۰ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۴۳۳۴۳۵
به گزارش جماران، ایرنا نوشت: قلعه بمپور که در اصطلاح محلی به آن "کلات" میگویند با مساحتی نزدیک به سه هکتار بزرگترین بنا در نوع خود در منطقه بلوچستان به حساب میآید و اهمیتی بسیار در حافظه تاریخی و قومی بلوچ دارد.
آنچه امروز به عنوان قلعه بمپور شناخته میشود مجموعه بنایی است که عمر آن تا عصر صفوی میرسد اما با توجه به شواهد که نیازمند پژوهشهای بیشتری است میتوان تاریخی قدیمیتر برای آن در نظر گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این بنا از نظر ساختار و کالبد بر روی یک بستر دستساز حاصل از دپوی خاک به ارتفاع تقریبی ۲۰ متر قرار دارد.
این بنا احتمالا در زمان سلامت در بالاترین سطح خود نسبت به زمینهای اطراف دارای ارتفاعی حدود ۳۰ متر بوده که در بخش حاکم نشین آن قرار داشته است.
به طور کلی این مجموعه شامل برج و باروهای محیطی، تاسیسات نگهبانی، حیاط بزرگ، سربازخانه، اصطبل، سالن اجتماعات و حاکم نشین است که به رغم تمام آسیبهای موجود به خوبی قابل تشخیص و رویت است.
از ویژگیهای شاخص این بنا، ساخت و توسعه آن وابسته به نیاز و ضرورت در دورههای مختلف بوده است.قلعه بمپور یکی از مهمترین قلعه ها در سراسر پهنه سرزمین بلوچستان به شمار میرود.
حفاظت و نگهداری و رصد این محدوده از وظایف پایگاه مجموعه بمپور است.
قلعه بمپور همواره در طول تاریخ از نظر نظامی اهمیت قابل توجهی داشته و به سبب قرار گرفتن در مکانی استراتژیک، میتوانست در مقابل هجوم بزرگ ترین قشونهای نظامی مقاومت کند.
محل استقرار قلعه بمپور در بالای تپه، برحسب تصادف انتخاب نشده، زیرا این تپه به گونه ای به اطراف مشرف شده که امکان نداشت یک مهاجم دور از چشم نگهبانان، به قلعه نزدیک شود.
براساس منابع، قلعه بمپور در طول تاریخ یکی از قلعههای نظامی و مهم آسیا و خاورمیانه محسوب میشده است.
مصالح به کار رفته در ساخت قلعه بمپور خشت خام و گل رس است و برج های استوانهای در راس دیوارهای غربی و شرقی آن قرار دارد.
قلعه بمپور از ۲ قسمت ارگ حاکم نشین و عامه نشین تشکیل شده و حصاری مرتفع گرداگرد آن را احاطه و چهار برج دیده بانی از آن حفاظت می کند.
اتاق سربازان و انبارها در قسمت جنوبی و عامه نشین این قلعه تاریخی قرار گرفته است.داخل قلعه یک ردیف از اتاقهای چسبیده به دیوار برای امور مختلف وجود دارد.
قلعه از سه قسمت انتهایی، وسط و فوقانی تشکیل شده که قسمت انتهایی آن شامل دیوارهای اصلی، درهای ورودی و خروجی و چند عدد برج و بارو برای حفاظت قلعه است.
قسمت وسط قلعه محل خانههای مسکونی و قسمت فوقانی ویژه فرماندههان و حاکم قلعه بوده و بیشترین نقش دیده بانی از برج و باروها در این قسمت به دلیل ارتفاع زیاد انجام می شده است.
بمپور از لحاظ تاریخی یکی از قدیمیترین شهرهای ایران محسوب می شود، کاوشهای اطراف این شهر تاریخ پیدایش آن را به زمان ساسانیان و اشکانیان و مادها مرتبط می کند.
از قدمت این شهر اطلاع دقیقی در دست نیست اما شهرت آن به دلیل وجود قلعه بمپور است که به عهد ساسانیان تعلق دارد. برخی روایات و افسانههای محلی، علت نامگذاری این منطقه را به بمپور مربوط به بهمن (پسر اسفندیار) میدانند که اول بهمن پور بوده و به مرور زمان به بمپور تبدیل شدهاست.
وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در سال ۸۷ اعلام کرده که یک محوطه باستانی را در اطراف بمپور با وسعت ۱۵۰ هکتار کشف کرده و کاوشها نشان میدهد که آثار به دست آمده در آن با تمدنهای شهرسوخته و جیرفت همخوانی دارد. همچنین سفالهای به دست آمده در بمپور متعلق به ۲ هزار و ۷۰۰ سال قبل از میلاد است.
تا پیش از سال ۱۳۷۰ بمپور بزرگترین بخش کشور بود بطوریکه بخش بزمان کنونی ایرانشهر، شهرستانهای فنوج و دلگان بخش لاشار نیکشهر به عنوان مناطق زیر مجموعه آن محسوب می شدند که رفته رفته خود به بخش و شهرستان ارتقا یافته اند.
تپههای پیش از تاریخ باغ خالصه
باغ خالصه بمپور با بیش از هشت هکتار مساحت با هدف مدیریت و نظارت بر امور کشاورزی و امور احصایی و جمعآوری غلات، در بخش شمالی شهر بمپور و در حاشیه جنوب شرقی قلعه بمپور در دوره قاجار ایجاد شده است.
اگرچه امروز به دلیل خشکسالی و غفلت از پوشش گیاهی آن اثر زیادی وجود ندارد اما بر اساس شواهد و اسناد، باغ خالصه بمپور با درختان متنوع از نخل، کنار، پرتقال، لیمو و توت پوشیده شده بوده و در بخشهایی نیز کشت گلها و گیاه شبدر صورت میگرفته است.
افزون بر اینها سه اثر قابل توجه معماری شامل ۲ کوشک و یک مجموعه عظیم انبار غلات با طراحی و جانمایی دقیق در محدوده باغ با خیابان کشیهای مناسب ساخته شده که با توجه به نوع پلان بندی چلیپایی و ایوان پیرامونی در این حوزه جغرافیایی منحصر به فرد است.
پژوهشهای اخیر نشان از طراحی دقیق سامانه انتقال آب به محدوده باغ و آبانبار کوشک و همچنین حوض و آبنمای آن دارد.
متاسفانه سالها به دلیل موضوع غفلت و عدم پیگیری این بناها در شرایط بسیار نامناسب و در حال نابودی قرار گرفته بود.
عضو هیات علمی گروه مرمت بناهای تاریخی در دانشکده هنر و معماری دانشگاه سیستان و بلوچستان در گفتوگو با خبرنگار ایرنا اظهارداشت: پایگاه میراث فرهنگی مجموعه بمپور که از سال ۹۵ کار خود را آغاز کرده مشتمل بر سه اثر ثبت ملی است که عبارتند از قلعه بمپور ثبت شده در فهرست آثار ملی به تاریخ یکم اردیبهشت ۴۵ به شماره ۵۵۹، باغ خالصه بمپور ثبت شده در۱۶ آبان ۷۹ با شماره ۲۸۴۴ و تپه های پیش از تاریخی بمپور ثبت شده در تاریخ ۱۷ اسفند ۸۱ به شماره ۷۷۰۷ است.
محسن کیهان پور گفت: از زمان تبدیل شدن پروژه بمپور به پایگاه میراث فرهنگی بمپور تاکنون با هزینهکرد اعتباری بالغ بر یک و نیم میلیارد تومان از ردیف اعتبارات ملی اقداماتی از جمله آمادهسازی و تجهیز کارگاه جهت انجام فعالیتهای حفاظتی و مرمتی مجموعه، اقدام در جهت تعیین حریم حفاظتی از مجموعه، تعیین و تحدید حدود و ثغور باغ خالصه و نصب و اجرای درب ورودی و کنترل رفت و آمدها در محدوده باغ و اقدام در جهت محدود کردن رفت و آمدها در محدوده آثار صورت گرفته است.
وی افزود: تسطیح و هدایت و کنترل جریان آبهای سطحی در محدوده آثار، اقدام در جهت تهیه طرح مرمت و احیای باغ با رویکرد گردشگری زیست محیطی، تهیه طرحهای حفاظتی و مرمتی و اقدام در جهت حفاظت، مرمت و احیای کوشکها و انبار غلات با پیشرفت فیزیکی ۹۰ درصد، اقدام به مرمت برج و باروهای محیطی قلعه بمپور، پِی بندی و استحکام بخشی دیوارهها و جرزهای آسیب دیده و در معرض خطر و انجام ۲ فصل پژوهش باستانشناسی پیگردی و خواناسازی از دیگر اقدامات صورت گرفته در این پایگاه است.
مدیر پایگاه میراث فرهنگی مجموعه تاریخی بمپور بیان کرد: تعامل با انجمنها و سازمانهای مردم نهاد، بهره گیری از ظرفیت خیرین در حوزه میراث فرهنگی، اقدام در جهت احیای باغ تاریخی خالصه بمپور، ادامه فرآیند مرمت قلعه بمپور، ادامه پژوهشهای باستان شناسی، ساماندهی جدارههای شهری باغ، انجام پژوهشهای مردمشناسی با محوریت قلعه بمپور، ایجاد موزه و بازارچه صنایع دستی و نورپردازی مجموعه از برنامه های آتی پایگاه میراث فرهنگی مجموعه بمپور است.
عظمت گذشته قلعه بمپور از دور، چشمان هر بیننده علاقهمند به هویت و میراث گذشتگان را به خود جلب می کند.
بمپور از شهرستانهای تابعه استان سیستان و بلوچستان و مرکز آن شهر بمپور است که تا پیش از سال ۱۳۹۷ به عنوان یکی از بخش های تابعه ایرانشهر محسوب می شد اما از سال ۱۳۹۷ از شهرستان ایرانشهر جدا و مستقل شد.
بمپور در ۲۲ کیلومتری ایرانشهر و ۳۵۲ کیلومتری جنوب زاهدان مرکز استان سیستان و بلوچستان قرار دارد.این شهرستان از شمال و مشرق به شهرستان ایرانشهر، از جنوب و جنوب شرقی به شهرستان نیکشهر، از جنوب غربی به شهرستان فنوج و از مغرب به شهرستان دلگان محدود است.
قلعه ناصری، قبرستان اسپیدژ، قلعه دامن، تپههای باستانی بمپور، چشمههای آب گرم بزمان، ارتفاعات بزمان، رودخانه دامن، نخلستان های حاشیه رودخانه و سد بمپور از مهمترین آثار تمدن کهن منطقه ایرانشهر محسوب می شوند.
ایرانشهر در ۳۳۷ کیلومتری جنوب زاهدان واقع شده و از شمال به شهرستان خاش، از غرب به بم و جیرفت، از شرق به سراوان، از جنوب به نیکشهر و از جنوب شرق به شهرستان سرباز محدود می شود.
منبع: جماران
کلیدواژه: سهام عدالت انتخابات 1400 ویروس کرونا لایحه بودجه 1400 لیگ برتر 99 کلات قلعه بمپور جاذبه های گردشگری بلوچستان گردشگری بلوچستان دینی های بلوچستان سهام عدالت انتخابات 1400 ویروس کرونا لایحه بودجه 1400 لیگ برتر 99 پایگاه میراث فرهنگی اقدام در جهت خالصه بمپور قلعه بمپور باغ خالصه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۳۳۴۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دمیده شدن دوباره امید در کالبد دریاچه ارومیه/ حال خوش این روزهای نگین فیروزهای آذربایجان
دریاچه ارومیه به عنوان نگین منطقه آذربایجان پس از یک دوره خشکسالی و کاهش وسعت آبی، این روزها جان دوبارهای گرفته و امیدها برای احیای بزرگترین دریاچه داخلی ایران را زنده کرده است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از آذربایجان شرقی، دریاچه ارومیه به عنوان بزرگترین دریاچه داخلی ایران، بزرگترین دریاچه آب شور در خاورمیانه و ششمین دریاچه بزرگ آب شور دنیا، روزگاری زیستگاه ۲۱۲ گونه پرنده، ۴۱ گونه خزنده، ۲۷ گونه پستاندار، ۲۶ گونه ماهی و هفت گونه دوزیست بود، اما همچون بسیاری از رودخانهها و تالابهای کشور در پی تغییرات اقلیمی و برداشت بیرویه از حوضههای آبریز از وسعت آن کاسته شد.
دریاچه ارومیه در سال ۱۳۴۶ بر اساس مصوبه شماره یک شورای عالی حفاظت محیط زیست کشور، به عنوان منطقه حفاظت شده و طبق مصوبه شماره ۶۳ شورای عالی در سال ۱۳۵۴، به عنوان پارک ملی شناخته شد.
نگین فیروزهای آذربایجان در سال ۱۳۵۶ در زمره مناطق بینالمللی ذخیرهگاههای زیستکره جهانی به ثبت رسید و سال ۱۳۵۴ با ۱۰۲ جزیره که از سوی سازمان یونسکو ذخیرهگاه طبیعی جهان شناخته شده بود در کنوانسیون رامسر بهعنوان یکی از تالابهای بینالمللی به ثبت رسید و مؤسسه بینالمللی تالابها آن را به عنوان یکی از مهمترین زیستگاههای پرندگان معرفی کرده است.
دریاچه ارومیه جدای از تأثیرات زیستمحیطی، پیوند عمیق و ناگسستنی با احساسات و علایق مردم منطقه آذربایجان دارد، خواهرخواندگی تبریز و ارومیه را به اثبات میرساند و روزهای پرشور این دریاچه، روزهای خوش مردمان منطقه نیز خواهد بود.
طی سالهای اخیر، خشک شدن دریاچه ارومیه و تلاشهای ناکام سیاستگذاریهای زیستمحیطی، بحران خشکسالی نگین آبی آذربایجان را تبدیل به یک تهدید جدی کرده بود تا جایی که خبرهایی از مالچپاشی، استخراج نمک، تیتانیوم و لیتیوم به گوش میرسید که پس از مدتی تکذیب شد.
خشک شدن دریاچه شایعههای بزرگی با خود به همراه میآورد و اندوه خشکسالی دریاچه، به حدی جدی بود که تبدیل به یکی از دغدغههای اصلی روزمره مردم شده بود. این نگین آبی که از نظر سطح آبهای آزاد، بیستمین دریاچه جهان و به لحاظ وسعت و شوری پس از بحرالمیت قرار گرفته است، به شورهزاری هشت میلیارد تنی تبدیل شده بود که تهدیدی بزرگ برای زیستبوم منطقه بود و به خطر افتادن بهداشت و سلامتی مردم و نابودی کشاورزی را در پی داشت.
دریاچه ارومیه، پروندهای با جنبههای حقوقی، اجتماعی، سیاسی و حتی امنیتی است که بهدلیل مدیریت نادرست، حاشیههای زیادی را پشت سر گذاشته و به علت نبود اطلاعرسانی و شفافیت، با شایعات، تحلیلهای نادرست و نقدهای غیرمنصفانه زیادی مواجه بوده است.
اقدامات نرمافزاری و سختافزاری دولت، دو جنبه مکمل اقدامات پیشگیرانه خشکسالی دریاچهی ارومیه بودهاند که چالشهایی با خود به همراه داشتهاند و به نظر میرسد که اقدامات نرمافزاری در برخورد با مسئله دریاچه ارومیه باید از اهمیت بیشتری برخوردار باشد.
حوضه آبریز ۵۲ هزار و ۴۷ کیلومتر مربعی دریاچه ارومیه که از ۶۰ رودخانهی فصلی، دائمی و دورهای سیراب میشود در استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، کردستان و کشور ترکیه قرار دارد. استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان به ترتیب باید سالانه یک میلیارد و ۱۵۰ میلیون مترمکعب، ۳۹۴ میلیون مترمکعب و ۹۵۱ میلیون مترمکعب از حقابهی دریاچه ارومیه را تأمین کنند.
رودخانههای زولاچای، نازلوچای، روضهچای، شهرچای، باراندوزچای، گدارچای، مهابادچای، سیمینهرود، زرینهرود، لیلانچای، مردقچای، صوفیچای، قلعهچای، آذرشهرچای و آجیچای تأمین کننده نیاز دریاچه ارومیه است.
ارزشهای بومشناختی اهمیت ویژهای به موجودیت دریاچه ارومیه بخشیده و احیای آن چالشی فرامنطقهای است؛ این دریاچه این روزها و پس از یک دوره طولانی خشکسالی، همزمان با بارشهای زمستانه و بهاره جان دوباره گرفته و دلشورههای مردم را تا حد زیادی با آغوش گرم آب شورش به پایان رسانده است، اما این پایان ماجرا نیست و احیای دریاچه نیازمند راهکارهای طولانی مدت است.
انسداد چاههای غیرمجاز با هدف احیای دریاچه ارومیهچاههای غیرمجاز، تهدید جدی برای آبهای زیرزمینی تلقی میشود و یکی از دلایل اصلی خشکسالی در حوضه آبریز دریاچهی ارومیه است. آمار چاههای مجاز و غیرمجاز، همواره در هالهای از ابهام به سر میبرد و تنها راه احیای منابع آبهای زیرزمینی اعمال مقررات سختگیرانه در حفر و استفاده از این چاهها است.
با توجه به اظهارات دبیر کارگروه ملی نجات دریاچهی ارومیه، ۷۳ هزار حلقه چاه غیرمجاز و ۴۰ هزار حلقه چاه مجاز در حوضهی آبخیزداری دریاچه ارومیه وجود دارد.
یوسف غفارزاده، مدیرعامل شرکت آب منطقهای استان آذربایجانشرقی انسداد چاههای غیرمجاز را ضرورت احیای دریاچه ارومیه میداند و میگوید: در حوزه استحفاظی استان، ۱۰ هزار حلقه چاه غیرمجاز در حوضه آبریز دریاچه ارومیه وجود دارد که تاکنون انسداد ۸۶۵۲ حلقه چاه با هماهنگی دادستانی مرکز استان و نیروی انتظامی اجرایی شده است.
وی با اشاره به مسدودسازی ۹۱۲ حلقه چاه غیرمجاز در سال گذشته، ادامه میدهد: تاکنون ۴۶ درصد چاههای غیرمجاز حوضه آبریز دریاچه ارومیه با حکم قضائی مسدود شده و لازم است نسبت به مسدودسازی سالانه ۲۰۰۰ حلقه چاه غیرمجاز اقدام شود.
مدیرعامل شرکت آب منطقهای استان آذربایجانشرقی تصریح میکند: صرفهجویی ۴۰ میلیون مترمکعبی آب در حوضه آبریز دریاچه ارومیه از مهر سال گذشته و بر اساس تصمیم ستاد احیای دریاچه ارومیه بوده که با قطع اضافه برداشتهای چاههای دارای کنتورهای هوشمند عملی شده است.
غفارزاده همکاری سازمان جهاد کشاورزی را در این زمینه ضروری میداند و خاطرنشان میکند: احیای دریاچه ارومیه نیازمند عملکرد جدی دستگاههای اجرایی و نظارتی با هدف مسدودسازی چاههای غیرمجاز حوضه آبریز دریاچه ارومیه است.
وی با اشاره نصب کنتورهای هوشمند در چاههای مجاز اطراف دریاچه ارومیه، اظهار میکند: فرهنگسازی و پرهیز از حفر چاههای غیرمجاز چه در حوضه آبریز دریاچه ارومیه و چه در مناطق دیگر با هدف جلوگیری از هدررفت آبهای زیرزمینی نیازمند یک حرکت اجتماعی است تا ضریب خطر بحرانهای خشکسالی در آینده کاهش پیدا کند.
مجتبی ذوالجودی، معاون محیطزیست دریایی سازمان حفاظت محیطزیست نیز با اشاره به چاههای غیرمجاز حوضه آبریز دریاچه ارومیه، تاکید میکند: کشاورزی در این منطقه با برداشت غیرمجاز آب از منابع زیرزمینی انجام میشود و تعداد زیادی چاه غیرمجاز در این منطقه حفر شده است.
وی با اشاره به اما و اگرهای وجود چاههای مجاز، میگوید: برداشت آب توسط پمپ و ایجاد کانال برای انتقال آب به زمینهای کشاورزی در این منطقه انجام و تا حد امکان از این کار ممانعت میشود.
خط قرمز تهدید کمربند سبز اطراف دریاچهیکی دیگر از عوامل کم آب شدن دریاچه ارومیه، توسعه بی رویه بخش کشاورزی است؛ توسعه ۱۴۰ هزار هکتاری باغات استان آذربایجان غربی به جای مدیریت مصرف، روند مصرف آب در باغات استان افزایش داشته است و ۵۷ درصد منابع آبی کشاورزی توسط سه محصول سیب، یونجه و چغندرقند مصرف میشود.
مجتبی ذوالجودی، معاون محیطزیست دریایی سازمان حفاظت محیطزیست با ابراز نگرانی از توسعه کمربند سبز پیرامون دریاچه ارومیه، تاکید میکند: با وجود شرایط بسیار بدِ آبی و خشکسالی طی سالهای اخیر، توسعه کشاورزی در باغاتی که در اطراف دریاچهی ارومیه با بیشترین مصرف آب کمترین بهرهوری قرار دارند، ادامه داشته است.
وی اضافه میکند: وزارتخانههای ذیربط از وزارت نیرو و وزارت کشاورزی گرفته تا مردم، باید در این زمینه احساس تکلیف کنند، چراکه شرایط کنونی منجر به احیای دریاچه ارومیه نخواهد شد.
معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به ضرورت طرح رویکرد علمی در خصوص دریاچه ارومیه، اظهار میکند: وزارت کشاورزی مکلف شده است تا این موضوعات را دنبال و سند الگوی کشت را برای تمام حوضهها عملیاتی کند. وزارت نیرو نیز باید برای تأمین منابع آبی کشاورزی قانون را مدنظر قرار دهد.
ذوالجودی ادامه میدهد: وزارت کشاورزی، اولین وزارتخانهای است که تأثیرات مثبتی در حوضه آبخیزداری دریاچهی ارومیه دارد و با سیاستگذاریهای علمی باید کشاورز را به خودداری از کشت بعضی محصولات یا اجتناب از توسعه کشت تشویق کند.
وی میگوید: احیای دریاچه ارومیه به مرور زمان محقق خواهد شد و شرایط همه تالابها از جمله دریاچه ارومیه تا شش سال دیگر و به مرور بهتر خواهد شد.
وضعیت فعلی، نتیجه دو دهه غفلت استحداکثر تراز مشاهداتی دریاچه ارومیه به سال ۱۳۷۴ بازمیگردد که تراز آب دریاچه از سطح آبهای آزاد به بیش از یک هزار و ۲۷۸ متر میرسید و با مساحت ۵۷۳۰ کیلومترمربعی دریاچه و بر اساس برداشت ماهوارهای بیش از ۳۶ میلیارد مترمکعب آب در دریاچه وجود داشت.
حداقل تراز برای بقای دریاچه یک هزار و ۲۷۴ متر از سطح آبهای آزاد است که برای رسیدن به این تراز به حجمی معادل ۱۴ میلیارد و ۶۰۰ میلیون مترمکعب آب نیاز است.
مالک رحمتی، استاندار آذربایجانشرقی در خصوص اهمیت احیای دریاچه ارومیه بهعنوان مسئلهای ملی، میگوید: نگاه ما برای احیای دریاچه ارومیه، رویکرد و نگاهی ملی است و با تمام توان برای احیای آن تلاش میکنیم تا با مشکلات زیستمحیطی مواجه نشویم.
وی وضعیت کنونی دریاچه ارومیه را نتیجه دو دهه غفلت میداند و عنوان میکند: احیای دریاچه زمانبر خواهد بود و در این راستا افتتاح و بهرهبرداری انتقال آب سد کانی سیب و تکمیل خط انتقال پساب تصفیهخانه تبریز که حیات تازهای به دریاچه بخشیده، عملی شده است.
استاندار آذربایجان شرقی با اشاره به لزوم شتابدهی به پروژههای در حال اجرا، تاکید میکند: تمام امکانات دانشگاههای دو استان آذربایجانشرقی و آذربایجانغربی و دانشکدههای علمی ملی پای کار است تا با بهرهمندی از خرد جمعی برای احیای دریاچه ارومیه موفقتر عمل کنیم.
رحمتی با تاکید بر مدیریت منابع آبی، اظهار میکند: با توجه به لزوم تغییر الگوی کشت، متناسب با اقلیم طبیعی و منابع آبی، کشاورزی سنتی دیگر کارساز نیست و اصلاح الگوی کشت، استفاده از آبیاریهای نوین، اصلاح بذر و استفاده از دانش و علوم روز در حوضه آبریز دریاچه ارومیه باید مدنظر باشد.
سهم پایدار تبریز در تأمین حقابه دریاچه ارومیهانتقال پساب تصفیهخانهها، راهکاری پایدار برای تأمین حقابه دریاچه ارومیه است و تمرکز بر تصفیه فاضلاب در مصوبات احیای دریاچه ارومیه مورد تأکید بوده است. مطابق طرح ستاد احیای دریاچه ارومیه، ۱۲ تصفیهخانه با حجم تولید پساب ۳۰۲ میلیون و ۳۰۰ هزار متر مکعب در احیای دریاچه نقش خواهد داشت.
پسابها یا به صورت مستقیم به دریاچه سرریز میشود یا با هدف تعادلبخشی و جایگزینی منابع آب زیرزمینی استفاده میشود و یا به مصرف صنایع میرسد تا جایگزین مصرفی صنایع از رودخانهها باشد و آب رودخانهها به دریاچه منتقل شود.
محمد خانی، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب آذربایجان شرقی تاکید میکند: سالانه ۸۵ میلیون مترمکعب پساب تصفیهشده شهر تبریز به سمت دریاچه ارومیه رهاسازی میشود.
وی ۹۰ درصد پساب تصفیه شده تبریز را سهم دریاچه ارومیه میداند و ادامه میدهد: پساب تصفیه شده تبریز سهم بسیار ناچیزی در احیای دریاچه ارومیه دارد.
رهاسازی روزانه ۲۰ میلیون مترمکعب آب به سمت دریاچه ارومیهمحمدصادق معتمدیان، دبیر کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه با اشاره به بارشهای اخیر و رهاسازیهای آب سدها، میگوید: وضعیت دریاچه ارومیه رو به بهبود است.
وی تصریح میکند: تراز فعلی دریاچه ارومیه به یک هزار و ۲۷۰ متر و ۳۸ سانتیمتر رسیده است که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته، افزایش هفت سانتیمتری داشته و این تراز نسبت به آغاز سال آبی جاری (اول مهر ۱۴۰۲) ۵۵ سانتیمتر بیشتر است.
دبیر کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه از افزایش ۳۵۰ کیلومترمربعی وسعت دریاچه نسبت به مدت مشابه سال گذشته خبر میدهد و اضافه میکند: وسعت دریاچه ارومیه در حال حاضر یک هزار و ۵۰۰ کیلومترمربع است.
معتمدیان خاطرنشان میکند: دریاچه ارومیه، یک میلیارد و ۹۰۰ میلیون مترمکعب آب دارد که بیش از ۲۵۰ میلیون مترمکعب بیشتر از زمان مشابه سال گذشته است و ورودی آب به دریاچه ارومیه در حال حاضر ۴۱۱ مترمکعب در ثانیه است.
وی در خصوص آغاز رهاسازی آب از سدهای استان آذربایجانغربی از آذر سال گذشته، میگوید: روزانه حدود ۲۰ میلیون مترمکعب آب به سمت دریاچه رهاسازی میشود.
اینروزها، دریاچه ارومیه به مردم لبخند میزند و با رهاسازی آبها و حقابهها، میزبان مردم در آبهای شور خود شده است و ساکنان شهرهای دور و نزدیک برای دیدنش لحظهشماری میکنند.
سیاستهای احیای دریاچه نه به صورت موقت، بلکه باید به عنوان راهکاری مداوم و مستمر دنبال شود تا نمک بر زخمهای دریاچه نپاشند و ارومیه پناهگاه مردمی باشد که با خشکسالیاش اندوهگین و با جانگرفتنش سرزنده میشوند و به ساحلش پناه میآورند.
چنانچه سیاستهای فعلی که منجر به احیای دریاچه شده است، ادامه نداشته باشد، باز هم خشکسالی و دیگر تهدیدات زیستمحیطی گریبانگیر منطقه آذربایجان خواهد بود و زخمهای بیشمار بر تن عریان دریاچه ارومیه خواهد نشست.
کد خبر 743948