جدا شدن کم سن ترین زن و شوهر ایرانی
تاریخ انتشار: ۱۱ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۴۳۷۹۸۰
او همان روز به اصرار محسن با طلاق توافقی دادگاه خانواده از هم جدا شده بودند.
محسن سرد سرد از من جدا شد ازدواج ما عجولانه بود. کاش دخترم را به دنیا نیاورده بودم تا شاهد بزرگ شدنش بدون حضور پدر نبود.
این زن سرنوشتش را اینگونه تعریف کرد: وقتی17 ساله بودم با محسن در راه مدرسه آشناشدم، با دیدار و ارتباط های مخفیانه، عشق سرکش جوانی مرا در مسیر مبهم زندگی قرار داد و ندانسته و چشم و گوش بسته با او ازواج کردم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وقتی17 ساله بودم با محسن در راه مدرسه آشنا شدم او شماره تلفنش راجلوی من انداخت و من بدون هیچ عاقبت اندیشی و با حس کنجکاوی با او تماس گرفتم و این شروع رابطه ی بین ما بود. اوایل ارتباطمان فقط تلفنی بود ولی با رد و بدل شدن جملات احساسی دیوانه وار عاشق هم شده بودیم و قرار ملاقات گذاشتیم و متاسفانه با دیدار و ارتباط های مخفیانه عشق سرکش جوانی مرا درمسیر مبهم زندگی قرار داد و به تباهی سرنوشتم انجامید.
وقتی خانواده هایمان ازموضوع اطلاع پیداکردند، مخالفت های شدیدی نشان دادند محسن با اجبار، خانواده اش رابرای خواستگاری آورد ولی پدر و مادرمن به هیچ عنوان راضی به این ازدواج نبودند.
من با حبس کردن خودم دراتاق و حتی اقدام به خودکشی با خوردن قرص خانواده ام را راضی به خواسته ی خود کردم، ولی چون هیچ کدام ازخانواده ها راضی نبودند و به اجبار به ازدواجمان رضایت داده بودند خیلی سریع مراسم مختصری برگزار شد و من و محسن به سر زندگی مشترک رفتیم.
ازهمان اوایل ازدواج تفاوت های زیادی را بین رفتار و افکارمان احساس می کردم ولی فکر می کردم با گذشت زمان همه چیز درست می شود. اما پس ازچند ماه کم کم رفتار محسن عوض شد نسبت به من بسیار بدبین شده بود و نه تنها از رابطه صمیمانه و عاشقانه خبری نبود، بلکه هر روز به بهانه های مختلف مرا کتک می زد او بیشتر وقتش را در آژانس می گذراند و هر وقت به خانه می آمد، سرگرم گوشی اش بود و درشبکه های اجتماعی سیر می کرد و به من اجازه نگاه کردن به گوشی اش رانمی داد. من تحمل می کردم چون روی بازگشت به خانه پدرم را نداشتم، خیال می کردم وجود بچه به زندگیمان عشق وشور می دهد ولی تولد دخترم نیز تغییری در محسن ایجاد نکرد و او روز به روز نسبت به من و زندگی مان دلسردتر می شد.
یک روز وقتی به همراه خواهرم به بیرون رفته بودیم شارژ گوشی تلفن محسن تمام شد و او مجبور شد سیم کارت خود را درگوشی خواهرم بگذارد آن روز تعداد زیادی تماس های مشکوک و پیامک های عاشقانه به گوشی خواهرم شد وقتی از محسن پیگیر موضوع شدم خیلی راحت و صریح گفت: دیگر مرا دوست نداشته و هیچ اعتمادی به من ندارد و مسائل رابطه قبل از ازدواج را مطرح کرد و گفت: از کجا معلوم به غیر از من دوست پسر دیگری نداشتی؟! بهتر است به صورت توافقی ازهم جدا شویم! وقتی حرفش راشنیدم دنیا روی سرم خراب شد من که عاشق او بودم و حاضر بودم بدون او بمیرم باید راضی به طلاق می شدم .
هر چقدر تلاش کردم تا دوباره عشق و امید رابه زندگی مان برگردانم فایده ای نداشت محسن تصمیم خود را گرفته بود، خوب که فکر می کنم می بینم اشتباه ازخودم بود وقتی بخاطر عشق و علاقه سرکش نوجوانی بدون هیچ حجب و حیایی به محسن با تمام وجود ابراز علاقه می کردم باید به فکر این روزها هم بودم وحالا به غیر از خود، سرنوشت یک کودک را هم خراب نمی کردم.
تحلیل کارشناسیازدواج و تشکیل خانواده یکی از مهم ترین اتفاقات زندگی هر فرد است، قرآن کریم هدف از ازدواج را رفع نیاز های طبیعی و رسیدن به آرامش روحی در کانون خانواده نام می برد متاسفانه یکی از عواملی که امنیت داخلی خانواده و اجتماع را تهدید می کند ازدواج های شکل یافته ازدوستی ورابطه های قبلی دختر و پسر است.
مقصود از دوستی های دختر و پسر رابطه ای نسبتا صمیمانه ، گرم و پنهانی است که ازطریق دیدارهای مخفیانه بدون اطلاع خانواده ایجاد می شود در تجربه این دوستی ها، دو نفر چنان علاقهای به یکدیگر پیدا میکنند که گمان میبرند به راستی عاشق هم هستند و وقتی هیجان، با سرعت چشمگیری در این روابط پیش می رود، شناخت یکدیگر با روال عادی و تدریجی خود انجام نمی گیرد چرا که فرصتی برای انتخاب و شناخت صحیح زوج ها از یکدیگر وجود ندارد و در اوج هیجانات ناشی از غرایز جنسی افراد نمی توانند عاقلانه و آگاهانه یکدیگر را بشناسند و انتخاب کنند. اگر هم در اثر شرایط اجباری ازدواج کنند در بیشتر موارد پس از مدت کوتاهی مجبور به جدایی و طلاق می شوند چون صراحت، صداقت و اعتمادی که لازمه یک رابطه محکم زناشویی است وجود نخواهد داشت.
ستوانیکم رقیه اشرفی
منبع: رکنا
کلیدواژه: سهام عدالت قیمت خودرو کرونا طلاق توافقی خواستگاری جنسی اخبار حوادث زن و شوهر ایرانی مشکوک دادگاه خانواده دختر بچه سهام عدالت قیمت خودرو کرونا آزاده نامداری مرگ آزاده نامداری عکس خودکشی آزاده نامداری بازیگر سینما و تلویزیون دختر جسد همسر آزاده نامداری ایران مجری تلویزیون
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۳۷۹۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دام سیاه مرد رمال برای ۵ زن | میخواستم شوهر خوبی نصیبم شود اما این مرد...
به گزارش همشهری آنلاین، آذر سال ۱۴۰۲ زن جوانی به نام نسرین با مراجعه به پلیس آگاهی از مردی رمال شکایت کرد و اظهار داشت وی او را مورد آزار و اذیت و تعرض قرار داده است.
این زن در تشریح ماجرا به مأموران گفت: از ۴ سال قبل به یک بیماری مبتلا شدم و به پزشکان متعددی مراجعه کردم اما نه تنها بیماریام درمان نشد بلکه قدرت عضلاتم را هم از دست دادم. به صورت عادی نمیتوانستم راه بروم تا اینکه چند ماه قبل به واسطه یکی از دوستانم با مرد رمالی به نام سعید آشنا شدم.
وی ادامه داد: او ادعا میکرد که ظرف چند جلسه و با یک نسخه جادویی میتواند بیماریام را درمان کند. اظهارات این مرد دوباره من را امیدوار کرد و به خانه سعید در جنوب تهران رفتم. پس از چند جلسه او گفت برای درمان کامل باید به من انرژی بدهد و با حرفهایش فریبم داد و در نهایت هم من را مورد آزار و اذیت قرار داد. حالا هم من از او شکایت دارم.
در حالی که مأموران در حال تحقیق از متهم بودند، دومین شکایت مشابه به پلیس اعلام شد. دومین شاکی دختر جوانی به نام شیرین بود که اظهاراتش با شاکی اول شباهت زیادی داشت. در ادامه ۳ زن جوان دیگر هم با شکایتهای مشابه به پلیس مراجعه کردند و تعداد شاکیهای پرونده مرد رمال به ۵ نفر رسید.
به این ترتیب مأموران سعید را ردیابی کردند و بازداشت شد. وی پس از انتقال به پلیس آگاهی و در جریان بازجوییها منکر اتهام وارده شد. پس از آن مأموران او را در مقابل شاکیها قرار دادند که هر ۵ زن او را شناسایی کردند. با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه ۵ شاکی پرونده برای مرد رمال درخواست اشد مجازات کردند.
پس از آن نسرین به جایگاه رفت و به قضات گفت: متهم به بهانه درمان بیماری به من تعرض کرد. حالا علاوه بر بیماری جسمی، به مشکلات روانی هم مبتلا شدهام و زندگیام نابود شده است. من به هیچ عنوان حاضر به گذشت نیستم.
شیرین دومین شاکی پرونده نیز به قضات گفت: من به خاطر اینکه دوست داشتم زودتر ازدواج کنم و همیشه به دنبال آن بودم که یک مرد خوب همسرم بشود از طریق یکی از دوستانم با سعید آشنا شدم. وقتی به خانهاش رفتم او گفت که میتواند با دادن یک نسخه جادویی کاری کند که خیلی زود مرد ایدهآلم به خواستگاریام بیاید و بختم باز شود اما این مرد شیاد من را مورد آزار و اذیت قرار داد.
سومین شاکی هم گفت: چند سالی بود که مشکلات اقتصادی من و خانوادهام را آزار میداد و فکر کردم میتوانم با گرفتن یک نسخه از متهم قفل مشکلاتمان را باز کنم اما سعید با ترفندی فریبکارانه به من تعرض کرد.
۲ شاکی دیگر هم که با همین ترفند فریب مرد رمال را خورده بودند جزئیات شکایت شان را مطرح کردند.
پس از اظهارات شاکیها، متهم ۵۰ ساله به جایگاه رفت و گفت: من منکر ارتباط با شاکیها نیستم و با هر ۵ نفر ارتباط داشتم اما من آنها را به زور به خانهام نیاوردم و خودشان از من نسخه جادویی میخواستند و هر ۵ زنی که حالا از من شاکی هستند خودشان از من خواستند و پیشنهاد دادند که با آنها ارتباط داشته باشم. من به هیچکدام از شاکیها تجاوز نکردهام و اتهامم را قبول ندارم.
متهم در ادامه افزود: من ۲ همسر دارم که یکی از آنها بیمار است و دیگری هم در افغانستان زندگی میکند. اگر هم میبینید که پیشنهاد شاکیها را رد نکردم، به خاطر دوری از همسرانم بود وگرنه با آنها ارتباط برقرار نمیکردم.
با اظهارات متهم قضات ادامه جلسه رسیدگی به پرونده را به تحقیقات بیشتر درباره ادعای متهم موکول کردند.
کد خبر 848582 منبع: ایران برچسبها خبر مهم خرافات و رمالی حوادث ایران