بهای مشهور بودن و دردسرهای سلبریتی شدن!
تاریخ انتشار: ۱۲ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۴۴۷۵۴۶
هر انسانی مشکلاتی در زندگی خصوصی خود دارد و هیچکس نمیخواهد مشکلات زندگی خود را علنی کند. بسیاری از افراد مشهور نزد عموم بسیار شناختهشده هستند زیرا حرفهای مانند خوانندگی، بازیگری و مواردی از این قبیل دارند که این افراد را در کانون توجه قرار میدهد. باید به آنان اجازه دهیم تا در کنار عزیزانشان راحت زندگی کنند، بنشینند و از زندگی خود لذت ببرند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
افراد مشهور به دلیل بمباران عکاسی پاپاراتزی (عکاسی دزدکی) در زندگی روزمره خود هیچگونه حریم شخصی ندارند اما باید بدانیم این افراد معروف مانند دیگران سزاوار حریم خصوصی هستند. حریم خصوصی این افراد از زمانی که در تلویزیون مشاهده میشوند و یا زمانی که ستارگان سینما میشوند مورد تهاجم قرار میگیرد. با وجود پاپاراتزیها افراد مشهور مانند هر فرد دیگری از حریم شخصی که شایسته خود است، برخوردار نمیشوند. افراد مشهوری مانند جاستین بیبر، تیلور سویفت و کیم کارداشیان به دلیل شهرت روزافزون خود از اهداف اصلی این پدیده بودهاند.
پاپاراتزیها باید حریم خصوصی افراد مشهور را رعایت کنند متاسفانه اگر یک فرد مشهور به تصویربرداری یا سوالات آنان «نه» بگوید، پاپاراتزیها هر حرکتی انجام میدهند تا زندگی این افراد را پوشش دهند. افراد مشهور نیز گاهی اوقات به همین دلیل خشونت پیشه میکنند و به پاپاراتزیها هشدار میدهند تا فاصله خود را حفظ کنند.
پاپاراتزی تقریبا در زندگی همه افراد تاثیر بسزایی دارند. مردم میتوانند هر روز این تصاویر ارسال شده توسط این افراد را در کانال خبری مورد علاقه خود، وبسایتهای اجتماعی، مجلات و حتی در برخی موارد در یک کتاب مشاهده کنند. بهعنوانمثال، در انگلستان، مرگ دیانا، پرنسس ولز در سال ۱۹۹۷ به دلیل نفوذ بدون اجازه رسانهها و به دلیل عدم رعایت مطبوعات از کنوانسیونهای حریم خصوصی شخصیتهای معروف مورد توجه قرار گرفت. حدس و گمانهایی در مورد مرگ وی وجود داشت و در ابتدا علت آن را تعقیب پرسنل رسانه اعلام کردند که در فرار از این افراد با تصادفی مرگبار روبرو شد.
کدام کشورها از حریم خصوصی سلبریتیها حمایت میکنند؟
شدت پاپاراتزی از مکانی به مکان دیگر متفاوت است. بهعنوانمثال، فرانسه بهخاطر احترام به زندگی افراد مشهور و فرزندان آنان در این زمینه شناختهشده است، در حالی که مکانهای دیگر مانند هالیوود سعی میکنند حتی با آنان درگیر شوند. توجه رسانهها میتواند زندگی همه افراد از افراد مشهور و خانواده آنان گرفته تا خود ما را تحت تاثیر قرار دهد. در ذیل برخی کشورها که از حریم خصوصی افراد مشهور حمایت میکنند، معرفی شده است.
انگلستان
برای جلوگیری از ایجاد مزاحمت برای خانواده سلطنتی، انگلیس قوانینی وضع کرد و درنتیجه گزارشهای مطبوعاتی را زودتر از بسیاری از کشورها محدود کرد. همچنین، نهادهایی مانند کنوانسیون اروپایی حقوق بشر و کمیسیون حقوق انگلیس پیشنهادهایی را برای محافظت از حریم خصوصی افراد ارائه کردند. پس از مرگ پرنسس دیانا در سال ۱۹۹۷ کمیسیون شکایات مطبوعاتی، یک سازمان خودتنظیمی از رسانههای انگلیس، یک سری مقررات را برای جلوگیری از وقوع حوادث مشابه پیشنهاد کرد؛ این پیشنهادات شامل ممنوعیت عکسهای پاپاراتزی، گسترش تعریف مالکیت خصوصی، تقویت حمایت از کودکان مشهور و جلوگیری از آزار و اذیت رسانهها برای افراد مشهور است.
فرانسه
اگرچه دولت فرانسه قوانین سختی برای جلوگیری از حمله به حریم خصوصی افراد مشهور توسط پاپاراتزی وضع کرده است، اما این قوانین خلاف یکدیگر هستند، بنابراین برای محافظت از افراد مشهور و فرزندان آنان کارآمد نیستند. دولت، پاپاراتزیها را از انتشار هر عکسی که مورد رضایت افراد نباشد منع کرده است اما به آنان اجازه انتشار عکسهای گرفته شده در مکانهای عمومی را میدهد. به گفته نیویورک تایمز، فرانسه چنان قوانین حریم خصوصی درباره مطبوعات دارد که سردبیران معمولا یک باند سیاه بر روی چهره موضوعاتی چاپ میکنند که اجازه انتشار تصاویر خود را ندارند. علاوه بر این، سود بالای ناشی از انتشار عکسهای منحصربهفرد افراد مشهور در فرانسه بیش از ۳۲ هزار دلار جریمه است و پاپاراتزیها را وسوسه میکند که در این مورد ریسک کنند.
اسپانیا
تهدید زندگی خصوصی به دلیل گسترش فناوری و عکاسی در سال ۱۸۹۰ توسط وارن و برندیز، وکلای بوستون مورد توجه قرار گرفت. بیش از یک قرن است که روشهای مختلف یافتن اطلاعات در مورد زندگی خصوصی افراد افزایش یافته است و بهراحتی حق حریم خصوصی نقض میشود. دولت با توجه به حق حریم خصوصی برای افشای اطلاعات شخصی افراد و انتشار آنها از طریق رسانههای اجتماعی مقررات قانونی وضع کردند که به دیگران اجازه نمیدهد به اطلاعات شخصی کسی دسترسی داشته باشند و اجازه انتشار و افشای اطلاعات را نمیدهند. دولت مدنی کدی جدید در مورد حق حریم شخصی و مجازات نقض آن وضع کرده است که شامل عدم انتشار نامه شخصی، پیام الکترونیکی، عدم رهگیری ارتباطات در فضای شخصی افراد و افشای یا انتشار اطلاعات در این زمینه است. مجازات این جرایم در صورتی بیشتر خواهد بود که شخص نقضکننده، کارمند دولت باشد.
ایالاتمتحده
در سال ۱۹۹۸، کالیفرنیا «قانون تجاوز به حریم خصوصی» را تنظیم کرد که استفاده از دستگاههای دیجیتال برای گرفتن عکس از افراد مشهور را در موارد خصوصی ممنوع میکند. بااینحال، این اساسنامه توسط مخالفانی مورد انتقاد قرار گرفت که معتقدند مانع آزادی مطبوعات در جمعآوری اخبار میشود.
اولین اصلاحیه «قانون تجاوز به حریم خصوصی» در سال ۲۰۰۵ تصویب شد و مقرر شد سود حاصل از عکسهای گرفته شده در هنگام مشاجره بین افراد مشهور و عکاسان ضبط شود. قانونگذاران کالیفرنیا کد مدنی ۱۷۰۸.۸ که شامل جریمه به دلیل کسب سود از هر تصویر گرفته شده توسط پاپاراتزی بود در سال ۲۰۰۵ گسترش دادند و آن را اعمال کردند. در سال ۲۰۰۹، قانون جدید دیگری A.B ۵۲۴ اعلام کرد که مجازاتهای حداکثر ۵۰هزار دلاری از اولین ناشران عکسهای گرفته شده از طریق نقض قانون حریم خصوصی گرفته میشود. هدف این قانون جلوگیری از پاپاراتزیهایی بود که به دلایل سودجویی از افراد مشهور عکس خصوصی میگیرند. بااینحال، ادعا میشود که این قانون موثر نیست زیرا اولین ناشران عکسهای افراد مشهور معمولا میتوانند بیش از یک میلیون دلار درآمد کسب کنند. بهعلاوه، بهنظرمی رسد A.B ۵۲۴ بار دیگر با دیوان عالی کشور در منع مطبوعات برای دستیابی به اخبار قانونی تناقض دارد.
از آنجایی که کالیفرنیا متوجه شد که هنوز درگیری بین افراد مشهور و پاپاراتزی ادامه دارد و حتی بیشتر هم شده است، در ژانویه ۲۰۱۰، قانون ضد پاپاراتزی AB ۲۴۷۹ دیگری برای رسیدگی به دو مشکل اصلی تصویب کرد؛ تعقیب و گریز خودرو افراد مشهور توسط پاپاراتزی که اغلب منجر به تصادف و مانع از حرکت آزادانه افراد مشهور میشود. AB ۲۴۷۹ علاوه بر این مجازاتهای مالی و کیفری برای افرادی که به دلیل قصد عکس گرفتن برای اهداف تجاری رانندگی بیملاحظه دارند را تعیین کرد؛ جریمه نقدی بین ۱۴۵ تا ۱۰۰۰ دلار و مدت حبس حدود پنج تا ۹۰ روز خواهد بود. اگر کودکی در هنگام رانندگی بیملاحظه در داخل خودرو باشد، جریمه نقدی تا ۵۰۰۰ دلار و مدت حبس تا یک سال خواهد بود.
حریم خصوصی سلبریتیها
تا اواخر دهه ۱۹۶۰ بحث فلسفی گستردهای درباره ارزش حریم خصوصی وجود نداشت و برجستهترین محقق جنبههای فلسفی حریم خصوصی، فردیناند شومن این ایده را مطرح کرد. در سال ۱۹۶۸، فیلسوف دیگری، چارلز فرید اظهار کرد که ادبیات مربوط به حریم خصوصی گسترده است، زیرا روانشناسان و جامعهشناسان در این مورد با یکدیگر بحث و گفت وگو دارند. هانا آرنت با عنوان «وضعیت انسانی» (۱۹۵۸) برخی از وظایف اساسی حریم خصوصی را بیان کرد. تعریف حریم خصوصی و آزادی وستین (۱۹۶۷) با معرفی تعریفی دو لایه از حریم خصوصی، ترکیبی از ابعاد شخصی و اجتماعی و متشکل از چهار حالت ناشناس بودن، احتیاط، خلوت و صمیمیت و چهار عملکرد حریم خصوصی یعنی استقلال شخصی، بروز احساسات، خودارزیابی و ارتباطات محدود و محرمانه تحلیل آرنت را کامل کرد. وستین خاطرنشان کرد که حتی حیوانات نیز به دنبال دورههای خلوت فردی یا صمیمیت در گروههای کوچک هستند.
ارائه تعریفی مناسب از حریم خصوصی یکی از مشکلات حل نشدنی در مطالعات حریم خصوصی است. دکتر کاترین جی دی از دانشگاه ادینبورگ در رساله خود «چشماندازهای حریم خصوصی: یک تحلیل جامعه شناختی» (۱۹۸۵)، بیش از ۱۰۰ مثال در این مورد ذکر کرده است. یکی از قدیمیترین تعاریف همچنان تاثیرگذار اظهارات ساموئل وارن و لوئیس براندیس است که در سال ۱۸۹۰ مبنی بر اینکه حریم خصوصی حق تنها ماندن فرد است، ارائه شد.
روت گاویسون در سال ۱۹۸۰ دشواری تعاریف قانونی حریم خصوصی را برجسته کرد و ریموند واکس در سال ۱۹۸۹ این موضوع را بیشتر مورد بررسی قرار داد. وکس نتیجه گرفت که این اصطلاحات به قدری با مفروضات پوشیده شده و از نظر کاربرد مبهم است که انسجام مفهومی یک هدف غیرقابل دسترسی است. ازدیاد تعاریف و نامناسب بودن آنها برای اهداف حقوقی باعث شده است که برخی از محققان حقوقی از اصطلاح حریم خصوصی در تدوین قوانینی برای حمایت از آن اجتناب کنند. با این وجود بسیار بعید است که این اصطلاح از کاربرد رایج ناپدید شود، زیرا اکثر مردم کارآمدی تعریف را درنظر دارند.
حریم خصوصی یک حق انسانی است که رعایت این حریم و حفظ آن احساس امنیت و آرامش افراد در جامعه را تضمین میکند. حریم شخصی یا خصوصی به افراد این امکان را میدهد تا برای محافظت از خود در برابر مداخلات غیرمجاز در زندگی خصوصی آنان مرزهایی ایجاد کنند. درواقع حریم خصوصی همان اطلاعات و زندگی شخصی افراد است و فاش شدن یا دسترسی غیر مجاز به آنها ممکن است به نوعی باعث رنجش و صدمه وی شود.
حریم خصوصی حقی است که همه افراد بدون توجه به موقعیت اجتماعی خود شایسته آن هستند و یک ضرورت جهانی است که هر انسانی انتظار دارد. همه افراد مشهور کتابهای باز نیستند و ترجیح میدهند جزئیات زندگی خود را به نمایش نگذارند اما متاسفانه پاپاراتزی تصمیمگیرنده در انتشار این موارد است. متاسفانه افراد مشهور مجبورند با این واقعیت زندگی کنند که بسیاری از افراد همواره تلاش میکنند تا از زندگی آنان برای منافع شخصی استفاده کنند. به یاد داشته باشیم که افراد مشهور دقیقا مانند ما هستند و نباید زیر ذرهبین و مورد مطالعه قرار گیرند.
۵۸۵۸
کد خبر 1500378منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: سلبریتی رسانه حریم خصوصی افراد افراد مشهور حریم خصوصی افراد مشهور حریم خصوصی پاپاراتزی ها حریم شخصی همه افراد رسانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۴۷۵۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
میدان شهرت در ایران
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، کتاب «میدان شهرت در ایران» اثر پژوهشی احسان شاهقاسمی (عضو هیأت علمی گروه ارتباطات دانشگاه تهران) است. این پژوهش به بررسی نقش سلبریتیها در جامعه ایران میپردازد و به جنبههایی از این صنعت نوپدید در کشورمان اشاره دارد که تاکنون دیده نشده است.
این کتاب با مقدمه آرتور آسابرگر که یکی از بزرگترین استادان و پژوهشگران زنده علم ارتباطات در دنیا است، از سوی انتشارات پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی منتشر شده است. کتاب «میدان شهرت در ایران» در شانزدهمین جشنواره بینالمللی پژوهش فرهنگی در محور رسانه و ارتباطات بهعنوان اثر برگزیده معرفی شد.
سه فصل اول کتاب به توضیح تاریخچه شهرت در ایران، شالودههای شهرت، نقش صنعت شهرت در سلبریتیسازی و... اختصاص دارد.
در سه فصل دوم، به مسائلی همچون فمنیسم شهرت، نیکوکاری سلبریتیها و شهرت و دین پرداخته شده است.
در فصل ششم نشان داده میشود صنعت شهرت چگونه از عناصر دینی برای سلبریتیسازی استفاده میکند و چگونه مخاطبان و کاربران به مسیری کشانده میشوند که احساس کنند با سلبریتیها روابط صمیمانه شخصی و دوسویه دارند.
در فصل هفتم، نویسنده به مسأله مصرفگرایی و رابطه آن با شهرت پرداخته و نشان میدهد چگونه سلبریتیها بهصورت آشکار و نهان، مصرفگرایی را تبلیغ میکنند و چگونه این کار آنها در تضاد با ادعاهای زیست محیطی آنها قرار میگیرد.
فصل هشتم این کتاب به توصیههایی برای مدیریت فرهنگ شهرت اختصاص یافته است. این کتاب تلاش دارد به این سوالات پاسخ گوید:
فرهنگ شهرت از کجا پیدا شد و در ایران چه روندی را طی کرده است؟ رابطه شهرت و پول چیست؟ فضای مجازی چه کمکی به سلبریتیها کرده است؟ چرا نیکوکاری سلبریتیها زیانبار است؟ شهرت چه ارتباطی با فمنیسم پیدا میکند؟
آسابرگر در مقدمه کتاب «میدان شهرت در ایران» مینویسد: این کتاب به جنبههایی از این صنعت نو پدید در ایران اشاره میکند که تا کنون دیده نشدهاند. مطالب این کتاب کمک میکند که حتی مخاطب غیرایرانی هـم به جنبههایـی از شهرت در کشور خودش آگاه شود کـه تا کنون در پیش چشم او بوده و نمیدیده است، و شاید این را بتوان مهمترین امتیاز کتاب دانست.
شاهقاسمی، نویسنده کتاب میگوید از حدود ده سال پیش که مطالعه روی شهرت را آغاز کرده است، هر روز افراد بیشتری متوجه شدهاند مسأله شهرت مسئلهای مهم در فرهنگ ماست. اوایل کار، حتی جامعهشناسان بسیاری به او میگفتند مسأله شهرت در ایران چندان مهم نیست که ارزش پژوهشهای گسترده و ژرف را داشته باشد. رسانههای رسمی و غیررسمی ایران چندان مسأله شهرت را جدی نمیگرفتند و دانشجویان علوم انسانی کمتر این حوزه را حوزه مهمی برای انجام پژوهش و نگارش پایاننامه و رساله میدانستند. امروز که میلیونها نوجوان ایرانی عملا برای سلبریتیهای داخلی و خارجی بردگی میکنند، پژوهشهای بسیار بیشتر و بهتری در این حوزه انجام میشود.
بریدهای از کتاب «میدان شهرت در ایران» که گوشهای از این ابعاد ناپیدا را ملموستر بیان میکند به این شرح است:
«سلبریتیهای ایرانی معمولاً از اصطلاح «خراب شده» در توصیف کشورشان استفاده میکنند انگار این کشور ویرانهای است که لیاقت آنها را ندارد و آنها با بازگشت به این کشور یا ماندن در آن باید بر سرش منت بگذارند. هر وقت چنین اظهار نظرهایی را میشنوم سه نکته به ذهنم میرسد، نخست باید از دوگانه حکومت ملت پرهیز کرد حکومت هم بخشی از ملت است و برعکس. نمیتوان تصور کرد نیرویی اسرارامیز تعدادی غیرایرانی را از کشوری دیگر آورده است تا در جایگاههای مؤثر حکومتی قرار بگیرند و ایران را خراب کنند. دوم سلبریتیها هرگز نمیگویند که این خراب شده باعث بالیدن و موفقیت آنها شده است. سوم و از همه مهمتر، سلبریتیها هرگز توضیح نمیدهند که اگر ایران شایستگی آنها را ندارد چرا حاضر نیستند در جایی کار کنند که شایستگی آنها را دارد.»
احسان شاهقاسمی در سال ۱۳۵۷ در شهرستان رستم به دنیا آمد. کودکی را در نورآباد ممسنی، شیراز و تهران گذراند. در سال ۱۳۸۱ با مدرک کارشناسی مهندسی مکانیک از دانشگاه شیراز فارغ التحصیل شد و بعد از گذراندن دوره سربازی، در سال ۱۳۸۴ وارد دوره کارشناسی ارشد ارتباطات در دانشگاه تهران شد و تحصیلات خود را تا سطح دکتری در این دانشگاه ادامه داد. شاهقاسمی از سال ۱۳۹۴ به عنوان عضو هیات علمی در گروه ارتباطات دانشگاه تهران مشغول کارشد.
وی در دو دهه گذشته بیش از پنجاه کتاب را از انگلیسی به فارسی ترجمه کرده و دست کم چهار کتاب را به زبانهای فارسی و انگلیسی منتشر نموده است. مقالههای او در مجلات مهم منتشر شده است. از سال ۱۳۹۹ شاهقاسمی برای اولین بار درس مطالعات شهرت و هواداران را در ایران ارائه کرد. او پیش از آن یک دهه را صرف مطالعه و تحقیق درباره شهرت و رابطه آن با رسانهها کرده بود. در سال ۱۴۰۲ پژوهشهای او در قالب کتابی به نام «میدان شهرت در ایران» به وسیله پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی منتشر شد و به عنوان مهمترین منبع تدریس مطالعات شهرت در اختیار دانشگاههای مختلف قرار گرفت.
انتهای پیام/