زنان و مقاومت/ نگاهی به زندگی شهید مرضیه حاتمینژاد
تاریخ انتشار: ۱۲ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۴۴۸۸۸۰
مرضیه به خواهران و برادرانش توصیه میکرد قرآن بخوانند. به آنها تاکید میکرد و میگفت: اگر مشکلی برایتان پیش آمد حتما قرآن بخوانید. به قرآن خواندن هر روزه حتی به قدر یک آیه وابسته بود.
خبرگزاری میزان - سیده رقیه آذرنگ پژوهشگر حوزه زن در دفاع مقدس - سلام و درود خدا بر حضرت زهرای مرضیه سلاماللهعلیها و ۷ هزار زن شهید ایران اسلامی که رهرو صدیق آن حضرت بودند و به تأسی از زندگانی بابرکتش قدم در راه ایثار و مقاومت نهادند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زنان شهید واژه به واژه ایثار را برایمان معنا کردند. هر چه بیشتر از آنها بدانیم، چون چراغهای فروزانیاند که صراط مستقیم را هرگز گم نخواهیم کرد.
در برگ برگ خاطرات بانوان شهید جستجو میکنیم و اینبار به نام شهید مرضیه حاتمینژاد میرسیم.
شهید مرضیه حاتمینژاد سال ۱۳۴۳ و در شهر دزفول متولد شد. پدرش بنای ساختمان و مادرش خانه دار بود. رزق و روزی حلال ره توشهی تربیت اسلامی و اعتقاد ایمانی خانواده اش بود. اخلاق و رفتار پسندیده موجب شد فرزندانی که در این کانون گرم پرورش یافتند عاشق و شیدای اهل بیت ع و امام خمینی (ره) شوند.
مادر شهید برایمان میگوید: قبل از پیروزی انقلاب رفت و آمد بچهها به مساجد سطح شهر زیاد شده بود. مرضیه هم همین طور. با دخترهای همسایه مان در مراسمهای مذهبی و راهپیماییها شرکت میکرد.
دختر آرام و مطیعی بود. به درس خواندن علاقه شدیدی داشت حتی یک روز رفتن به مدرسه را ترک نکرد. نمازش را عاشقانه دوست داشت. یادم میآید هر وقت پدرشان از خواب بیدار میشد هیچ گاه بالای سرشان نمیرفت تا آنها را برای ادای نماز صبح بیدار کند. یک صلوات بلند میفرستاد بچهها با شنیدن صلوات یکی یکی از رختخوابشان جدا میشدند. مرضیه اول از همه برمی خاست. وضو میگرفت و با ذوق و شوقی بی مثال به اقامه نماز میایستاد.
دخترم خیلی خوب صحبت میکرد. شمرده و دلنشین. با فامیل و آشنایان به زیبایی ارتباط برقرار میکرد. به خواهران و برادرانش توصیه میکرد قرآن بخوانند. به آنها تاکید میکرد و میگفت: اگر مشکلی برایتان پیش آمد حتما قرآن بخوانید. به قرآن خواندن هر روزه حتی به قدر یک آیه وابسته بود.
یک روز خواهر شوهرم برای خواستگاری مرضیه به خانه مان آمد. من و پدرش راضی بودیم، چون حسین پسرش را میشناختیم. اهل کار و زندگی بود. اما مرضیه قبول نمیکرد که ازدواج کند. دلیلش این بود که دوست داشت درس بخواند. دانش آموز مقطع دبیرستان بود. حسین قبول کرد و با درس خواندن مرضیه مشکلی نداشت. بلاخره با رضایت مرضیه آنها به عقد هم درآمدند.
بعد از مدتی کوتاه عروسی مفصلی برایشان برپا کردیم. همه دوست و فامیل حتی همسایهها هم آمده بودند. یادم میآید مراسم حنابندان که قبل از عروسی برگزار شد مرضیه همان روز هم به مدرسه رفت. همه با تعجب میگفتند: عروس به مدرسه رفته!
بعد از ازدواج خیلی به حسین علاقهمند شد. همیشه از اخلاق و مهربانی اش برایم تعریف میکرد.
جنگی تحمیلی که شروع شد به مانند دیگر مردم در شهر ماندیم و خانه کاشانهمان را رها نکردیم. مردم دزفول با ماندنشان در شهر هم در آتش باران دشمن بعثی استقامت کردند و هم پذیرای رزمندگان جبهه بودند.
آنها به این باور رسیدند که با شاخ و شانه کشیدنهای صدام و حزب بعث از پا ننشینند. مدارس شهر هنوز برقرار بود. رفت و آمد دانش آموزان در خیابانها به چشم میخورد.
در همین روزها بود که از مرضیه شنیدم که باردار است. نزدیک به یکسال از ازدواجش گذشته بود. با شنیدن این خبر کل خانواده خوشحال شدند.
با شوق وصف ناشدنی برای بچه اش سیسمونی کامل خریدم. هر روز بهش سر میزدم. از اینکه مرضیه داشت بچه دار میشد در پوست خود نمیگنجیدم.
حسین هم خوشحال بود و میگفت: هرچی خدا بهمون بده راضی ام. فقط بچه ام سالم باشه. خداروشکر. پسر یا دختر برای من و مرضیه فرقی نداره.
حسین برای به دنیا آمدن بچه لحظه شماری میکرد. مثل پروانه دور مرضیه میچرخید.
صدام تهدید کرده بود که شهر را خالی کنیم. پشت سر هم پیغام حمله به دزفول را از رادیو پخش میکرد و این موضوع دهان به دهان بین مردم میچرخید. با اینکه هواپیماهای بعثی هر لحظه دیوار صوتی شهر را میشکستند و مناطقی از دزفول بمباران شد، اما به ماندن و مقاومت در مقابل ظلم مصممتر میشدیم.
یکبار که برای دیدن مرضیه به خانه شان رفتم. بهش پیشنهاد دادم با توجه به اوضاع پیش آمده به خانه مان بیاید. او با مهربانی جواب داد: همین جا راحتم. تقدیر آدما از قبل مشخص است. اما اگر کسی میخواهد از این دنیا برود چه خوب است زن و شوهر در این سفر آخر با هم باشند.
خیلی حجاب را دوست داشت. اصلا لباسهای نامناسب نمیپوشید. شبهای موشکباران با حجاب کامل به بستر خواب میرفت. چند روز دیگر موعد زایمانش بود و ما همگی در انتظار تولد نوزاد بودیم.
اما همزمان همسرم بیمار شد و تازه از بیمارستان مرخص شده بود. دلم به فکر مرضیه بود. در تاریخ ۵۹/۷/۱۶ ساعت ده و نیم شب صدای انفجار مهیبی توی شهر پیچید. قلبم از جا کنده شد. آنقدر آسمان شب از شدت انفجار روشن شده بود که برای لحظاتی نورش مثل روز همه جا را فراگرفت.
بعد از کمی صدای همهمهی مردم و حتی همسایهها را شنیدیم. پسرانم با عجله فانوس برداشتند و بیل و کلنگ به دست برای کمک رسانی به محل حادثه شتافتند. اما نمیدانستند رژیم بعث کجا را مورد اصابت موشک هایش قرار داده است. همسرم وقتی اوضاع را دید بهم گفت: بلند شو بریم ببینیم چه اتفاقی افتاده!
با دیدن جمعیت مردم به سمت شان کشانده شدیم. در کمال ناباوری متوجه شدم خانه دامادم مورد اصابت حمله موشکی قرار گرفته است. پسرها بهم خبر دادند که مرضیه و حسین شوهرش شهید شده اند. یک نگاه به آوار خانه شان انداختم و نگاهی به همسرم. با بغض گفتم: دیدی صدام باهامون چه کرد؟ دیدی نوه مان را ندیدیم؟!...
آه کشیدم و ناله سر دادم. او صبورانه سکوت کرده بود و من در غم مرضیه ام بی تابتر میشدم. روز بعد پیکر مرضیه و همسرش را در گلزار شهدای، ولی آباد دزفول به آغوش خاک سپردیم. شادی روح شهدا صلوات
بیشتر بخوانید: زنان و مقاومت/ نگاهی به زندگی شهید فروغ عاملی
انتهای پیام/
برچسب ها: شهدای زن مرضیه حاتمی نژادمنبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: شهدای زن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۴۸۸۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دین اسلام بزرگترین حامی حقوق زن است
متن پیام حضرت آیتالله نوی همدانی به اختتامیه همایش ملی «هویت عصری زنان در آئینه قرآن و حدیث» به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و الصلاه و السلام علی سیدنا و نبینا ابی القاسم المصطفی محمد و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین سیما بقیه الله فی الارضین.
با سلام و تحیت به آن مجمع محترم؛
موضوع «جایگاه و موقعیت بانوان» از دیرباز مورد گفتمان اندیشمندان و صاحب نظران بوده و نویسندگان و نظریه پردازان در این زمین دیدگاههای گوناگونی ارائه داده و هر یک از آنان برداشت و تحلیلی داشته و طبق جهان بینی خود آن را ابراز داشتهاند. که این موضوع مطالعه تاریخ اقوام و ملل روشنتر میشود.
در این میان مکتب حیات بخش اسلام که کاملترین ادیان است با توجه به نظر واقع بینانه به انسان و وظایف و تکالیف او، موقعیت بانوان را به نحو اصولی مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و با عنایت به ساختار زنان به تبیین حقوق آنها پرداخته است که با نگرش دقیق و خالی از اغراض باید گفت: در هیچ مکتب و گرایشی اینگونه حریم و حقوق زنان مورد حمایت قرار نگرفته و شأن و منزلت آنان مصونیت پیدا نکرده است.
مگر نه این است که پیش از ظهور اسلام با زنان در همه نقاط جهان به بدترین نوع برخورد میشده و از کمترین حقوق اجتماعی محرومشان داشته بودند.
که در آن فضای مسموم حضرت رسول اکرم (ص) رفعت مقام و شأن بالای بانوان را با کمال صراحت اعلام و قوانینی بر اساس فطرت انسان مقرر داشت.
و مگر نه این است که با استقبال از حضور زنان در عرصههای جهادی و آموزشی و پرورشی و اجتماعی سالهای نخستین ظهور اسلام به عصر طلایی تبدیل شد و بر تارک جبین تاریخ اسلام درخشید.
انسانی در میان دو دیوار بلند تحجر و تمدن کاذب. محبوسی در اعماق دو زندان: زندان جاهلیت و زندان بردگی مدرن. اسیر دو کمند: کمند اوهام و خرافات و کمند تهمت و افترات. مقهور دو فرهنگ، فرهنگ جاهلی و فرهنگ کلمات فریبنده به نام آزادی و به عنوان علم و تمدن و تساوی حقوق. بالاخره فریادگری بدون فریادرس! و مجرمی بدون ارتکاب جرم، مظلومی به ظلم مضاعف و محروم از حقوق زندگی صحیح.
در روزگاری که در تمام فرهنگهای اقوام و ملل جهان «زن» به عنوان یک «موجود پست» و «طفیلی» و انسان درجه دوم مطرح بود و تلخی و محرومیت بر همه ابعاد و زندگی او چه سیاسی، چه فرهنگی و چه اقتصادی سایه افکنده و مورد بدبینیها و آماج تهمتها بود و از هیچ روزنهای بر افق زندگی او روشنایی نمیتابید، و همه درها بر روی او بسته بود، خورشید اسلام طلوع کرد و افق زندگی او را از کران تا کران روشن نمود و ندای عطوفت آمیز پیغمبر رحمت، حضرت محمد (ص) روح نشاط و امید در کالبد او دمید و راه ترقی و تکامل را به روی او از همه جهت باز کرد.
حضرتش موقعیت مهم «زن» در اجتماع بشری و جایگاه بلند او و شایستگیها و استعدادهای فراوانی را که دست آفرینش در وجود این موجود بدیع قرار داده است را گوش زد کرد و آیههایی از قرآن مجید را در رابطه با معرفی مقام مهم زن و ارزش والای او برای مردم بیان نمود. «زن» را به عنوان اینکه مانند مرد یک انسان کامل است و شایسته همه کمالات و کرامتهای انسانی است و شایستگی خلیفه الهی بودن را دارد معرفی کرد.
«من عمل صالحا من ذکر أو انثی و هو مومن فلنحیینه حیاة طیبة ولنجزینهم اجرهم بأحسن ما کانوا یعملون»
«ان المسلمین و المسلمات و المومنین والمومنات والقانتین والقانتات والصادقین والصادقات و الصابرین و الصابرات والخاشعین والخاشعات و المتصدقین و المتصدقات والصائمات والحافظین فروجهم والحافظات والذاکرین الله کثیرا و الذاکرات أعد الله لهم مغفرة و اجرا عظیما»
این نمونهای از آیات قرآن در عظمت زنان است و بر همین اساس همانطور که نمونهای از مردان برای الگوسازی ذکر نمود، از زنان شایسته یز به عنوان الگو معرفی میشود:
«ضرب الله مثلاً للذین کفروا امرأت نوح و امرأت لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین فخانتاهما فلهم یغنیا عنهما من الله شیئا و قیل ادخلا النار مع الداخلین و ضرب الله مثلاً للذین آمنوا امرأت فرعون إذ قالت رب ابن لی عندک بیتا فی الجنه و نجنی من فرعون و عمله و نجنی من القوم الظالمین و مریم ابنت عمران التی احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا و صدقت بکلمات ربها و کتبه و کانت من القانتین»
و در روایات ما نیز احادیث مختلف و متواتر درباره حقوق و جایگاه بانوان ذکر شده است که توصیه میشود به کتب حدیثی ما مراجعه کرده و با در نظر گرفتن سند احادیث بعضی از مطالب جعلی که با قرآن کریم مطابقت ندارد را استثنا نمود.
امروز نیز دنیای کفر با متهم ساختن اسلام نسبت به حقوق زن آنچه را که خود در عمل انجام میدهد به دین مقدس ما نسبت میدهد در حالی که با این عمل می خواهد پرده سیاه بر حقایق و موقعیت زن در اسلام بپوشاند و عمل ننگین خود را نسبت به بانوان توجیه نماید، اما باید با صدای رسا و بلند اعلام کرد که این دین بزرگترین حامی حقوق زن میباشد.
در پایان از همه حاضرین، خصوصاً از برگزارکنندگان این جلسه محترم و به ویژه نماینده معظم ولی فقیه آیت الله آقای نور مفیدی کمال سپاس و تشکر را دارم و و توفیق همگان را از خداوند متعال خواستارم و ملتمس دعای خیر میباشم.
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
قم مقدسه
حسین نوری همدانی