Web Analytics Made Easy - Statcounter

افسانه وکیلی با اشاره به اختلال دو قطبی یا Manic Depressive disorders گفت: یکی از اختلال‌های شخصیتی اختلال دو قطبی است که معمولا زمینه‌های ژنتیکی دارد و در یک بستر مناسب که بستر پر تنش و پراضطراب محیطی است، اختلال بروز پیدا می‌کند.

به گزارش برنا؛ افسانه وکیلی، روانشناس و مدیر دفتر مشاور خانواده و ازدواج در گفتگو با خبرنگار برنا درباره اختلال دو قطبی و زمینه‌های بروز و تشخیص آن و نقش مهم آموزش در پیشگیری از اتفاقات منفی این اختلال توضیح داد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اختلال دو قطبی به چه شکل قابل تشخیص است؟

اختلال دو قطبی، یکی از اختلال‌های شخصیتی است که معمولا زمینه‌های ژنتیکی دارد و در یک بستر مناسب که بستر پر تنش و پراضطراب محیطی باشد، اختلال بروز پیدا می‌کند. اگر ما فرد را روی یک محور تصور کنیم که وسط آن تعادل باشد، فردی که اختلال قطبی دارد در یکی از این دو سر محور نوسان دارد. این نوسانات شدید و بین خلق افسرده و خلق شیدایی است. به همین خاطر به آن می‌گویند m.d یعنی Manic Depressive disorders به این معنا که بین شیدایی و افسردگی در نوسان‌اند و این نوسان هم نوسان شدیدی است. یعنی یک زمان به فاز افسردگی و یک زمان به فاز شیدایی می‌رود.

البته نه به این معنا که این افراد دوره تعادل نداشته باشند بلکه ممکن است دوره تعادل هم در این افراد باشد اما تفاوتی که یک انسان سالم با فرد مبتلا به اختلال دو قطبی دارد این است این نوسان و دوره سینوسی فرود و نشیب بسیار شدیدی دارد به گونه‌ای که افراد دیگر متوجه می‌شوند او، فردی نیست که در شرایط نرمال و طبیعی قرار داشته باشد.

از کجا باید متوجه شویم که مبتلا به این اختلال هستیم یا نه؟ 

نشانه‌های مشخصی دارد. این افراد همان گونه که گفتم نوسانات بسیار شدیدی دارند. این افراد خیلی غمگین شدن، عدم علاقه به ارتباطات اجتماعی، به خود نرسیدن، پرخوابی، کم‌خوابی و همه علائم افسردگی را تجربه می‌کنند. به گونه‌ای که اطرافیان هم متوجه می‌شوند که این فرد چرا این قدر غمگین شده است؟ هیچ دلیل و عاملی برای خیلی غمگین شدن این فرد نیست اما این فرد افسردگی شدید پیدا کرده است. وقتی از این فاز افسردگی در می‌آیند و وارد فاز شیدایی می‌شوند، بسیار پر انرژی، پر تحریک و بی‌خواب می‌شوند و دوست دارند پول خرج کنند. 

ممکن است چک‌های بی‌محل بکشند، ممکن است چندین لباس یا کیف بخرند. فکر بلند مدت ندارند و به دنبال لذت‌های و خوشی‌های زودگذر هستند. تند حرکت می‌کنند. بسیار حراف و پر انرژی می شوند. دوست دارند روابط جنسی متعدد و زیادی داشته باشند. این‌ها علائم فاز شیدایی و شادی افراطی است که نشان می‌دهد فرد، فرد طبیعی نیست. ما در فرد عادی این ویژگی‌ها را نمی‌بینیم. 

این افراد بسیار باهوش هستند و فعالیت‌های خوبی دارند و در عرصه جامعه موثر حضور پیدا می‌کنند اما وقتی وارد این فاز و اختلال کند به دلیل این فراز و فرودهای و نوسانات معمولا مشکلات کاری، ارتباطی و تحصیلی پیدا می‌کنند. این‌ها همه علائم افرادی است که دچار این اختلال هستند.

اختلال دو قطبی را ما از بدو تولد داریم یا در جامعه و پس از یک سری وقایع تجربه می‌کنیم؟ 

همون طور که ما مثلا با موی مشکی یا موی مجعد به دنیا می‌آییم، و یک سری ویژگی‌های جسمی را به صورت ژنتیکی داریم و به ارث می‌بریم. یک سری ویژگی‌های شخصیتی هم همین گونه است اما فشارهای بیرونی مانند زمینه‌های تربیتی، مشکلات تحصیلی، خانوادگی، استرس‌های شدید ممکن است باعث شود این اختلال یا سایر اختلال‌های شخصیت خود را نشان دهند. بنابراین هم زمینه‌های ژنتیکی و هم مسائل تربیتی و محیطی باعث بروز این اختلال است. 

چه کسانی بیشتر در معرض این اختلال هستند؟ 

معمولا در معاینه بالینی، ما درباره زمینه‌های خانوادگی و روحی و  روانی این افراد می‌پرسیم. معمولا افرادی که یکی از اعضای خانواده آن‌ها یا حتی یک نسل عقب‌تر مثل پدربزرگ و مادربزرگ آن‌ها زمینه‌های اختلال را داشته باشند، بیشتر در معرض هستند. عملکرد طبیعی فرد و میزان استرسی که تجربه می‌کند هم موثر است. افرادی که نوسان و استرس کمتری تجربه کردند، کمتر در معرض این اختلال هستند. افرادی که استرس ورشکستگی، مهاجرت، مشکلات خانوادگی و مسائلی از این قبیل را تجربه کردند، بیشتر در معرض این زمینه‌ها هستند. 

افرادی که در کنار بیماران دو قطبی هستند و جامعه باید چگونه با آنان رفتار کنند؟ 

مهمترین مسئله آموزش است. کل جامعه باید در این باره آموزی ببیند. شاید در 10 یا 20 سال گذشته جامعه اصلا با این بیماری‌ها آشنا نبود. متاسفانه لیبل دیوانگی و جنون به افراد زده می‌شد. هر چقدر جامعه بیشتر یا این اختلال و علائم آشنا شود، افرادی که زمینه‌های ژنتیکی در خانواده را دیدند یا مشکلات روحی روانی و شخصیتی در خانواده دیدند آگاهی بیشتری به علائم دارند. 

آشنایی داشتن با علائم و نشانه‌های اختلال دو قطبی، باعث می‌شود افراد به موقع عکس‌العمل نشان دهند و کمک تخصصی از متخصصانی مانند روان‌پزشکان و روان‌شناسان بگیرند. این چک کردن و درخواست کمک باعث می‌شود فرد پیشگیری کند و از خطرات احتمالی جلوگیری شود. آموزش، رکن اول درمان و پیشگیری است.

درمان همزمان دارویی و روان‌درمانی بسیار توصیه می‌شود. هیچ‌کدام از این روش‌های درمانی به تنهایی برای این اختلال موثر نیست. خیلی از افراد متاسفانه تنها دارو دریافت می‌کنند و زمانی که دوره‌های اوج را تجربه می‌کند، 

وضعیت برای آن ‌ها خوشایند است. در این زمان اگر تحت نظر روان‌شناس و روان‌پزشک نباشند ممکن است داروی خود را قطع کنند و لطمات زیادی به خود وارد کنند. 

 افراد دارای اختلال دو قطبی می‌توانند یک زندگی عادی داشته باشند؟

در هر صورت همان‌طور که انسان‌ها مشکلات جسمی پیدا می‌کنند مشکلات روحی هم پیدا می‌کنند این افراد می‌توانند زندگی طبیعی داشته باشند. آن‌ها اگر تحت نظارت روان‌پزشک و روان‌شناس باشند مشروط بر این که هم خودشان و هم اطرافیانشان آگاه باشند و نگران برچسب های دیگران نباشند، می‌توانند زندگی طبیعی داشته باشند. آگاهی و اطلاع‌رسانی و هوشیار بودن به‌موقع، به این افراد کمک می‌کند که زندگی طبیعی را تجربه کنند.

//انتهای پیام: 3

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: افسردگی شیدایی اختلال شخصیت اختلال دو قطبی زمینه های ژنتیکی اختلال دو قطبی پیدا می کنند داشته باشند زمینه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۵۱۹۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

از چه سنی به بعد جزو افراد پیر محسوب می‌شویم؟

به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، طبق پژوهشی که نتیجه آن در مجله انجمن سالمندی آمریکا منتشر شد، افراد در اواسط دهه ۶۰ سالگی معتقدند که پیری از ۷۵ سالگی شروع می‌شود، در حالی که افراد مسن‌تر فکر می‌کنند سن پیری دیرتر از این شروع می‌شوند.

بیشتر بخوانید: غذاهای مفیدی که بدن را در برابر بیماری‌ها قوی می‌کنند

این تحقیق که در مجله روانشناسی و سالمندی انجمن روانشناسی آمریکا منتشر شد، داده‌های ۱۴ هزار شرکت‌کننده در یک نظرسنجی سالمندی در آلمان را بررسی کرد که درباره پیری به‌عنوان مرحله‌ای از زندگی مطالعه می‌کرد. تاریخ تولد شرکت‌کنندگان بین سال‌های ۱۹۱۱ و ۱۹۷۴ بود و از سن ۴۰ تا ۸۵ سالگی به این مطالعه وارد شده بودند.

شرکت‌کنندگان طی ۲۵ سال، هشت بار درک خود را از سالمندی گزارش کردند. آن‌ها هر چهار تا پنج سالی که می‌گذشت، آغاز سن پیری را یک‌ سال دیرتر از بار قبل اعلام کردند. شرکت‌کنندگانی هم که زودتر یعنی بین سال‌های ۱۹۱۱ تا ۱۹۳۵ به دنیا آمده بودند، در مقایسه با افرادی که بعد از ۱۹۳۵ متولد شده‌ بودند، فکر می‌کردند که پیری زودتر آغاز می‌شود.

«مارکوس وتشتاین»، نویسنده ارشد این مطالعه و روانشناس دانشگاه هومبولت برلین، گفت: درک و تصور ما از پیری در گذر زمان به‌وضوح تغییر می‌کند. افرادی که امروز در سنین میانسالی‌ هستند یا افراد مسن‌تر باور دارند که سن پیری آنها دیرتر از همسالانشان در ۲۰ سال پیش است.

به گفته وتشتاین، این تغییر تا حدودی به بالا رفتن سطح امید به زندگی در افراد برمی‌گردد. امید به زندگی در آلمان حدود ۸۱ سال است که از ۷۱ سال در ۱۹۷۴ بیشتر شده است. همچنین بسیاری از مردم برای مدت طولانی‌تر یک زندگی همراه با سلامتی دارند.

وتشتاین می‌گوید: افرادی که احساس جوانی می‌کنند، معتقدند پیری دیرتر شروع می‌شود.

شرکت‌کنندگانی که تنهاتر بودند، بیماری‌های مزمن داشتند یا از سلامتی کامل برخوردار نبودند، بیشتر بر این تصور بودند که پیری زودتر آغاز می‌شود. زنان هم فکر می‌کردند که سن پیری در مردان حدود ۲.۴ سال دیرتر آغاز می‌شود.

با این حال برخی کارشناسان می گویند این نتایج ممکن است قابل تعمیم به کشورهای دیگر نباشد زیرا دیدگاه‌های فرهنگی درباره پیری و روند تحولات جوامع در طول زمان متفاوت است. به عنوان مثال امید به زندگی در ایالات متحده در طول همه‌گیری کووید از ۷۹ سال در ۲۰۱۹ به ۷۶ سال در ۲۰۲۱ رسید در حالی که امید به زندگی در آلمان از سال ۲۰۱۴ نسبتا پایدار بوده است.

تحقیقات قبلی نیز نشان داده بود باورهای منفی درباره افزایش سن با افزایش سطح استرس مرتبط است که به نوبه خود می‌تواند خطر حمله قلبی و سکته را افزایش دهد. برعکس افرادی که به پیری نگرشی مثبت دارند، احتمالا کمتر در معرض ابتلا به زوال عقل‌ هستند و در مقایسه با افرادی که نگرش منفی درباره افزایش سن دارند، طولانی‌تر عمر می‌کنند.

همچنین افرادی که خود را جوان‌تر از سن شناسنامه‌ای‌شان می‌دانند، زوال حافظه آهسته‌تر، عملکرد شناختی بهتر و کاهش علائم افسردگی را گزارش کردند. در مقابل افرادی که خود را مسن‌تر از سن حقیقی‌شان می‌بینند بیشتر در معرض خطر مرگ‌ومیر قرار دارند.

منبع :ایسنا

انتهای پیام/

کد خبر: 1228565 برچسب‌ها دانستنی ها

دیگر خبرها

  • هدایت و تربیت، مهمترین رسالت معلمان
  • چرا بعد از رابطه جنسی غمگین می شوم و گریه می کنم؟
  • الکل‌های دست‌ساز و قاچاق زمینه‌ساز بروز مسمومیت
  • اولویت تامین انرژی با صنایعی دارای حداکثر بهره‌وری در روند مصرف است
  • برپایی جشن ازدواج ۲۳ پاسدار در سردشت
  • رازگشایی از ۷ علت ابتلا به سرطان
  • تجلیل جامعه معلولان از یک برنامه تلویزیونی/«نامیرا» فرهنگسازی کرد
  • 7 دلیل که باید به قبرس شمالی سفر کنید
  • تأمین سلامت افراد مهم‌ترین رکن پیشرفت جامعه‌
  • از چه سنی به بعد جزو افراد پیر محسوب می‌شویم؟