نقش جنبشهای دانشجویی در تحولات سیاسی ایران
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۴۵۹۲۹۸
جنبش دانشجویی در ایران از آغاز ظهور تا به امروز شاهد تحولات شگرفی بوده است؛ تحولاتی که با مجموعه رخدادهای تاریخ معاصر عمیقاً درهم تنیدهاند که در این مسیر این جنبش گاه فاعلی مؤثر بوده است و گاه به وادی انفعال کشانده شده است، اما در هر دو حالت قابل حذف از صحنه تاریخ معاصر ایران نیست.
1. جنبش دانشجویی ایران در روند تحولات اساسی پیشروی جامعه در جهت دستیابی به دموکراسی و فراخی عرصه عمومی، تجربه پر فراز و فرودی داشته است؛ تجربهای که در هر دوره با موانعی روبرو بوده و گاه نیز با ایجاد فضای بستهتر و انسداد شدیدتر، با وقفه و دشواریهای بیشتری همراه شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ویژگیهای عمدهای که صاحبنظران برای جنبشهای دانشجویی برمیشمارند، ویژگیهای عام و ذاتی است که بر کلیت رفتارهای جنبشهای دانشجویی قابل انطباق است، آنچه متغیر است ساختار حکومت در جوامع مختلفی است که واجد دانشگاه و به تبع آن جنبش دانشجویی هستند.
2. جنبش دانشجویی در ایران از آغاز ظهور تا به امروز شاهد تحولات شگرفی بوده است؛ تحولاتی که با مجموعه رخدادهای تاریخ معاصر عمیقاً درهم تنیدهاند که در این مسیر این جنبش گاه فاعلی مؤثر بوده است و گاه به وادی انفعال کشانده شده است؛ اما در هر دو حالت، قابل حذف از صحنه تاریخ معاصر ایران نیست. جنبش دانشجویی در ایران همراه تحولات و متناسب با استراتژیهای دورانی، عمل نموده و با پوستاندازی جامعه ایران، نو به نو شده است.
جنبش دانشجویی در ایران به دلیل مجموعه تحولات سیاسی پس از انقلاب در دفتر تحکیم وحدت، تبلور یافته است. در ساختارهای سیاسی که جنبش دانشجویی میتواند کار ویژه سیاسی داشته باشد، حضور جریان دانشجویی از اهمیتی بنیادین برخوردار است؛ چراکه میتواند با به چالش کشیدن مبانی ضعیف مشروعیتبخشی حکومتها، مغلطههای ایدئولوژیک را برملا سازد.
قدرت اثرگذار جریان دانشجویی در عرصه سیاسی و افزایش اثربخشیاش در روند تحولات کشور و بویژه در دوم خرداد ۱۳۷۶ باعث ایجاد حساسیت و نگرانی رقبای اصلاحطلبی نسبت به تداوم نقش اثرگذار جنبش دانشجویی در عرصه سیاسی شد. گسترش نفوذ گفتمانی جریان دانشجویی، مخالفان حرکت دانشجویی را حساس نمود که برای مهار و کنترل آن به صرافت و چارهجویی افتادند.
---3. حادثه ۱۸ تیر ۱۳۷۸ را میتوان آغاز رویارویی مخالفان حرکت دانشجویی با جنبش دانشجویی دانست که با هدف مهار و کنار گذاردن دانشجویان مؤثر صورت گرفت. حادثه کوی دانشگاه منجر به افزایش صعودی سطح مطالبات جنبش دانشجویی شد بطوری که دامنه انتقادات دانشجویان به شدت گسترش یافت و تمامی ارکان نظام را دربر گرفت و حتی در پارهای موارد از مرز انتقاد گذشت؛ هرچند هیچگاه دانشجویان وارد فاز عملی علیه نظام نشدند.
از سوی دیگر، این جریان شدیدترین برخوردهای علیه دانشجویان را در دستور کار قرار داد؛ این رخداد تغییر استراتژی و تغییر گفتمان در فعالان تشکلهای دانشجویی و دانشجویان را موجب شد که اعلام انسداد سیاسی از جانب فعالان دانشجویی و سوق دادن دانشجویان منتقد به عدم اصلاحپذیری، نخستین ثمره برخورد قهری حاکمیت با جنبش دانشجویی بود و نیز تجدیدنظر در رویکرد حمایتی دانشجویان فعال سیاسی نسبت به همراهی با اصلاحطلبان و خاتمی-ایجاد فاصله میان جریان دانشجویی و اصلاحطلبان که تا پیش از این مؤتلف و حامی یکدیگر بودند و دست آخر، خروج دفتر تحکیم وحدت از ائتلاف جبهه دوم خرداد را باعث شد.
دانشجویان فعال از رویکرد حزبی خود در انتخاباتهای پیشین به عنوان بزرگترین خطای راهبردی فعالیتهایشان نام میبردند و از اینکه زمانی دفتر تحکیم وحدت سکوی پرتاب برای رسیدن به صندلیهای دلچسب قدرت و پلکان ترقی به سمت پستهای رابطهمند حکومت شده، شدیدا انتقاد نمودند.
4. هدف از حمله به کوی دانشگاه، تبدیل دانشجویان به تماشاگران منفعل بود و گسست میان دانشجویان و نظام سیاسی را تشدید نمود. حادثه کوی اگرچه توانست یأس ایجاد کند، اما این یأس از فعالیت و تلاش برای تأثیرگذاری، پس از مدتی جای خود را به ناامیدی و مأیوس شدن از روند تحقق اصلاحات داد و زمینه گذار دانشجویان از اصلاحات را فراهم کرد.
و علاوه بر آن، برخوردهای قهری با دانشجویان، جنبش دانشجویی را به سمت تقابل سوق داد. این حادثه، به واسطه سرکوب شدید دانشجویان منجر به ایجاد بدبینی و اختلاف میان دانشجویان و مسئولان شد و فعالیت سیاسی دانشجویی را با هزینه بالا همراه نمود.
5. تنها منبع مشروعیتبخش نهادها و قوانین کشور «پشتیبانی مردم» است. «آرنت» میگوید: «میتوان قهر را جانشین قدرت ساخت و بدان رسید، ولی هزینهای که باید برای این پیروزی پرداخت کرد بسیار سنگین است، در واقع هر دو طرف بازندهاند.»
جنبش دانشجویی در پرتو ظرفیتها و با استفاده از فرصتهای بالقوهای که در میان جامعه دانشگاهی دارد، از ظرفیت و مزیتهایی برخوردار است که برای نهادینسازی و تعمیق مناسبات ملی، منافع کشور و بسط ایدههای ممکن دمکراتیک میتواند اقداماتی در پرتو مناسبات آکادمیک در جهت تقویت و پیشبرندهگی امر سیاسی و مسأله دموکراسیخواهی در برنامههایش ملحوظ نماید. طبیعی است که تغییر گفتمان و شیفت مواضع و استراتژی در مواجه شدن با چنین رخدادی میتواند باعث سردرگمی و ابهام و بهمریختگی در کنشهای دانشجویی گردد و نوعی عدم قطعیت مبنای پیجویی مطالبات دانشجویی شود.
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: جنبش دانشجویی در ایران جریان دانشجویی تاریخ معاصر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۵۹۲۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنبش دانشجویی، سازمان استکباری آمریکایی-صهیونیستی را به هم ریخت
خبرگزاری مهر، گروه بینالملل: «نسرین نجم» جامعه شناس عرب در یادداشتِ اختصاصی که برای خبرگزاری مهر نوشته به صحنههایی که شبکههای تلویزیونی و شبکههای اجتماعی از خشونت ضد اساتید و دانشجویان دانشگاههای آمریکا منتشر میکنند، اشاره و تاکید کرد که این تصاویر نشان دهنده واقعیت دولت خبیث و جنایتکار و تروریست آمریکا است. در ادامه متن یادداشت این جامعهشناس را میخوانیم:
تاریخچه اعتراضات دانشجویی در آمریکا
در تاریخ آمریکا، دانشگاههای این کشور شاهد برپایی اعتراضات و تجمعهای متنوعی بوده که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- در سال ۱۹۶۰ دانشجویان آفریقایی تبار دانشگاه نورث کارولینا اعتراضهای مسالمت آمیزی را نسبت به تمایز نژادی در فروشگاه وولورث مطرح کردند که این اعتراضها به شهرها و ایالتهای مجاور آمریکا کشیده شده و در نهایت منجر به برداشته شدن این قانون نژادپرستانه شد.
- در سال ۱۹۷۰ در دانشگاه کنت اوهایو چهار دانشجو از میان دانشجویانی که اعتصاب ملی کرده بودند، به دست نیروهای امنیتی آمریکا کشته شده و ۹ نفر دیگر زخمی شدند که این حادثه منجر به گسترش دامنه اعتراضها شده و توجه رسانهای گستردهای را فراتر از جنگ ویتنام به خود جلب کرد.
-در سال ۱۹۸۵ اعتراضات در دانشگاه برکلی کالیفرنیا شکل گرفت که هزاران نفر از دانشجویان در این اعتراضها به مناسبات جامعه تجاری آمریکا با رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی معترض بوده و خواستار خروج سرمایهگذاریهای میلیاردی خود از این رژیم بودند که این امر نیز محقق شد.
-در سال ۲۰۱۴ و در دانشگاه هاروارد، دانشجویان دانشکده پزشکی اعتراضهای همبستگی با جنبش «زندگی سیاه پوستان مهم است» را در رد خشونت پلیس ضد سیاه پوستان برپا کردند.
تفاوت اعتراضات جاری
نکته متفاوت در اعتراضهای این روزها در دانشگاههای آمریکا همبستگی گسترده مردمی و دانشجویی با آرمان فلسطین و تجمع برای توقف جنگ در غزه است. این در حالی است که دنیا شاهد فجیعترین جنایتها و نسل کشیهای رژیم صهیونیستی ضد ملت فلسطین بوده و تجاوزهای انسانی بیسابقهای تحت پوشش دولت آمریکا در این منطقه صورت میگیرد. پوشش این جنایتها همچنین از سوی لابیهای صهیونیستی در دولت آمریکا و بسیاری از مسوولان ارشد این کشور باعث شده صهیونیستها بتوانند بدون محاکمه و مواخذه به کشتار و نسل کشی و جنایتهای وحشیانه خود در غزه ادامه دهند.
با این وجود شبکههای اجتماعی که از سوی همین جریانها و در راستای اهداف متعدد آنها تهیه شده و آنها با این سایتها میخواستند افکار عمومی دنیا را بر اساس اراده نیروهای استکباری جهان مهندسی و مدیریت کنند، این پوشش را با قدرت کنار زده است.
در این شرایط آنها فریاد زده و مدعی میشوند که با تروریسم در دانشگاهها مبارزه میکنند، این در حالی است که اقدام آنها در چهارچوب سرکوب آراء مخالف با سیاستهای واشنگتن در غزه و کمکهای گستردهای است که آمریکا به رژیم صهیونیستی ارائه میکند تا آنها بتوانند به کشتار ملت بیپناه فلسطین ادامه دهند. چیزی که دولت آمریکا را شوکه کرده، این است که دانشجویان بسیاری از این دانشگاههای ریشهدار و قدیمی به عنوان مسوول در دولت آمریکا و مراکز تصمیم سازی سیاسی در این کشور فعالیت می کنند.
اتفاقی که شکل گرفته، بیداری جوانان دانشجو و نسلی است که دولت آمریکا تلاش داشت خودکامگی و سرکوبگری خود را در میان آنها به ارث بگذارد و آنها را به غارت ثروتهای جهان و استمرار سیاستهای شیطانی خود بکشاند. یکی از نشانههای این بیداری اتفاقهای دانشگاههای آمریکا و گسترش اعتراضات یهودیان مخالف رویکرد صهیونیسم است.
یکی از این نخبگان، پرفسور نعومی کلاین استاد دانشگاه کانادایی و یهودی الاصل است که خواستار نجات یهودیان از دست صهیونیستها شده است. او و امثال او بسیاری از موازنهها را به هم ریخته و سازمان ارزشی استکبار که آمریکا و رژیم صهیونیستی طی چند دهه از طریق آن به دنبال سلطه و هژمونی و نقض حقوق بشر در دنیا بودهاند را به هم ریخته است. وی در واکنشی به مناسبت عید پسح یهودی می گوید: نام این بت پوشالی صهیونیسم است، بتی که داستانهای عمیق تورات درباره عدالت و آزادی از بندگی و بردگی را به غارت برده است. داستان پسح یکی از این روایتها است که آنها آن را به سلاحی وحشیانه برای سرقت استعماری اراضی دیگران تبدیل کرده اند…» این آگاهی و محکومیت اقدامات صهیونیستها باعث شده موساد، دانشجویان معترض را تهدید کند که رفتار مناسبی با آنها خواهد داشت.
تصاویر خشونتهای وحشیانه و سرکوب دانشجویان دختر و پسر و اساتید دانشگاههای آمریکا در شبکههای تلویزیونی و سایتهای اجتماعی نشان دهنده ماهیت واقعی دولت خبیث آمریکا و جنایتها و اقدامات تروریستی آنها است. تصاویر مربوط به ضرب و شتم و بازداشت رئیس دانشکده فلسفه در دانشگاه ایموری توسط پلیس آتلانتا در ایالت جورجیا و همچنین بازداشت یک استاد دانشگاه و اقتصاددان در جریان اعتراضات دانشجویی نسبت به جنگ غزه، نقض آشکار آزادی بیان به شمار میرود.
این در حالی است که رسانههای آمریکایی وابسته به دولت این کشور مدعی میشوند که عناصر تروریست به دانشگاه نفوذ کردهاند و باید برای نجات آمریکاییها، آنها را ریشهکن کرد. این در حالی است که اعتراض کنندگان جد اندر جد آمریکایی هستند. از اظهارات مسئولان ارشد آمریکایی مشخص میشود که آنها نسبت به این حوادث دچار شوک شدهاند. به همین علت است که دونالد ترامپ رییس جمهور پیشین آمریکا این اعتراضات را محکوم کرده و آن را به تظاهرات نتونازیستها تشبیه کرده است.
این موج بیداری تنها منحصر به دانشگاههای آمریکا نمیشود، بلکه واکنشهای آن در برخی دانشگاههای فرانسه و آلمان و استرالیا نیز مشاهده شده است، اما متاسفانه میبینیم که در دانشگاههای رژیمهای سازشکار عربی که به صورت علنی یا غیر علنی به همکاری با رژیم صهیونیستی میپردازند، چنین اقدامی صورت نمیگیرد.
مهم این است که همه به این آگاهی و شناخت میرسند که صهیونیسم یک جنایت ضد انسانیت است، لذا این جنبشهای دانشجویی میتواند مقدمهساز بسیاری از اتفاقات باشد و بسیاری از شکافهای عمودی و افقی در داخل جوامع آمریکایی و غربی یعنی شکاف بین ملتها و ساختارهای حاکمیتی را نشان دهد.
حال این سوال طرح میشود که اگر این اعتراضات و سرکوبها و خشونتها پس از آنکه توسط پلیس آمریکا و ضد دانشجویان صورت گرفته، در یکی از دولتهای مخالف آمریکا صورت میگرفت، موضع شورای امنیت و سازمان ملل و دیگر سازمانهای بینالمللی چگونه بود؟ البته که اینجا آمریکا است و این سازمانها نیز ابزار دست این کشور هستند.
در پایان امیدوار هستیم که این بیداری و خیزش انقلابی به ایجاد ساختارها و مبانی جدید مبتنی بر عدالت و انسانیت ختم شود.
کد خبر 6091583