شوخ طبعی در زندگی چه فوایدی دارد؟/آیا شوخی کردن جایگاه والدین را تضعیف میکند؟
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۴۶۲۱۲۸
گروه خانواده؛عطیههمتی: «شوخطبع» بودن یکی از هنرهای ارتباطی است که هرکسی نمیتواند به خوبی انجامش دهد. برای همین است که آدمهای شوخطبع را جزو آدمهای بانمک و دوستداشتنی میدانیم. آدمهایی که به جا حرف میزنند. به جا شوخی میکنند و لحظات شیرینی را برای اطرافیانشان میسازند. اما تا به حال فکر کردهاید که اصلا «شوخی» چیست؟ و سبب چه اتفاقاتی در ارتباطات میانفردی ما میشود؟
یکی از دغدغههای والدین همواره این است که ارتباط خوب و موثری با فرزندشان داشته باشند و جوری رفتار کنند که به اصطلاح فرزندشان حرفشان را بخواند و حرف شنوی خوبی داشته باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این گزارش با دکتر «طاهر عطاران» روانشناس همراه شدیم تا درباره شوخی و اهمیت آن در ارتباطات انسانی به خصوص خانواده و شخصیت والدین حرف بزنیم. در ادامه صحبتهای دکتر عطاران را میخوانید.
شوخی چیست و چه فایدهای دارد؟
بیایید اول نگاه کنیم که اصلا شوخی چیست؟ و چرا باید آن را بشناسیم؟ و در آخر چگونه از آن استفاده کنیم؟ بهتر است هرگاه با یک موضوع جدید برخورد میکنیم چیستی؟ چرایی؟ و چگونگی؟ آن را بررسی کنیم. در چیستی «شوخی» نوعی ابزار ارتباطی بسیار موثر برای هیجانات مثبت در مخاطب ماست. ما از شوخی خوب و درست در برخورردهای مختلف برای ایجاد حس مثبتی در طرف مقابل استفاده میکنیم. از دیدگاه نورولوژیک شوخی به جا و درست سبب ایجاد هیجان مثبت در مغز میشود و باعث ترشح دوپامین و حتی آدرنالین میشود. در نتیجه این فرآیند شخص مقابل ما نسبت به پذیرش پیام مستتر در شوخی و یا حتی پیامهایی که در ادامه حرفهایمان میخواهیم به او بزنیم قابلیت بهتری پیدا میکند و ما نیز با استفاده از ابزار شوخی تاثیرگذاری بیشتری روی او خواهیم داشت.
به طور مثال وقتی شما یکباره وارد جمع تازهای میشوید، معمولا در کسری از ثانیه در لایههای ناخودآگاه ذهنتان که خودتان هم متوجه آن نیستید، یکسری برداشتهای اولیهای نسبت به افراد آن جمع که مخاطب شما هستند پیدا میکنید. معمولا این مخاطب جدید، با همین برداشتهای اولیهای که از او داریم سنجش میشود و قضاوتهای اولیه ما نسبت به او انجام میشود. در نهایت ما درون خود تصمیم میگیریم که با این فرد میخواهیم چه نوع برخوردی را باید داشته باشیم. مثلا وقتی شما یک روحانی یا یک ورزشکار و یا هر کسوت دیگری را در نگاه اول میبینید ممکن است یکسری قضاوتهای از پیش صادر شدهای نسبت به او در وضعیت و موقعیتی که دارید داشته باشید. این برداشتها و قضاوتهای اولیه شما از طرف مقابل خیلی موثر است.
خیلی از سوءگیریهای اولیه ما نسبت به اقوام مختلف به تجربههای گذشته ما بر میگردد و وقتی ما از شوخی به عنوان یک چاشنی ارتباطی یاد میکنیم. یعنی داریم درباره یک تسهیلگر و یا یک کاتالیزور ارتباطی حرف میزنیم. ما در حالت عادی شوخی با خودمان نداریم. چون شوخی در «روابط بین فردی» تعریف میشود. پس این شوخی نوعی تسهیل کننده ارتباطی است که موجب هیجانات مثبت و یخشکنی در طرف مقابل شما خواهد شد.
گاهی در اصطلاحات گفته میشود فلانی خیلی بانمک است. یعنی این فرد در روابط بین فردی خود از ابزار شوخی استفاده میکند و این کار به طرف مقابلش خیلی میچسبد و باعث میشود پیامی که در خلال شوخی داده میشود موثرتر منتقل شود و افراد بانمک در روابطشان اغلب موفقتر هستند.
چرا شوخی مهم است؟
شوخی ابزاری برای ایجاد هیجانات مثبت در روابط بین فردی است که موجب تاثیرگذاری بیشتر میشود؛ یعنی به طور ناخودآگاه ما نسبت به فرد شوخی کننده که عامل ایجاد این هیجان مثبت است تمایل بیشتری پیدا میکنیم و همزمان پیامهایش را هم بهتر میپذیریم. برای همین است شخصیتهایی که به عنوان کمدین میان مردم پذیرفته شدهاند و از این ابزار استفاده میکنند پیامهایشان به شکل مطلوبتری روی مردم اثر میگذارد تا نسبت به فرد دیگری که بخواهد خیلی جدی یا خشک آن پیام را منتقل کند.
اینجاست که چرایی اهمیت شوخی مشخص میشود. اینکه اگر شما بخواهید در یک محیط ارتباطی چطور صحبت کنید که بتوانید هم ارتباط موثری با اعضای آن بگیرید و هم چطور حرفها و پیامتان را به شکل موثر به آنها برسانید.
در سادهترین مدل ارتباطی یک «پیام دهنده» یک «پیام» و یک «پیام گیرنده» وجود دارد. زمانی که پیامدهنده دنبال این است که از پیامگیرنده بازخورد درست بگیرد نیازمند پذیرش پیام از سمت او هستیم. مثل باند فرودگاهی که کشور میزبان حتما باید به هواپیما اجازه فرود در آن را بدهد و تا کسب این اجازه محقق نشود هواپیما اجازه نشستن نخواهد داشت. شوخی وقتی به این روند وارد میشود گرفتن این اجازه و پذیرش را تسهیل میکند. چون طبق مطالعات روانشناسی وقتی طرف شاد یا خوشحال است و هیجان مثبتی دارد، یادگیری و پذیرش او خیلی بیشتر میشود. و شوخی این پذیرش را ایجاد میکند.
باید در نظر گرفت که شوخی یک مهارت ویژه و بسیار خاص است. بنابراین هرکسی در هر شرایطی نمیتواند شوخی کند. گاهی در عام میگوییم برخی آدمها بینمک هستند و شوخیهایشان بیمزه است. یعنی مهارت شوخی کردن را بلد نیستند و اگر میخواهند شوخطبع به نظر برسند باید در این زمینه کسب مهارت کنند. پس باید گفت شوخی واقعا یک «هنر» است که انجام درست و به موقع آن را هرکسی بلد نیست.
چگونه مهارت شوخی کردن را به دست بیاوریم؟
باید گفت که بخش کمی از مهارت شوخی کردن به استعداد و ذات هرکس برمیگردد. اما قسمت عمده هنر شوخی کردن اکتسابی است. شما برای کسب این مهارت باید بدانید که چه زمانی و در چه شرایط و موقعیتهایی چه سبک شوخی را به کار ببرید. سادهترش میشود که کسی که شوخی میکند باید در درون خود به این سوالها پاسخ بدهد: «چه بگویم؟ به چه کسی بگویم؟ چگونه بگویم؟ چه زمانی بگوییم؟» این سوالها هنگام شوخی کردن بسیار مهم است و قالب شوخی را تعیین میکند.
اگر مخاطب ما یک مخاطب حساس است و ما قصد داریم با او شوخی کنیم ممکن است حساسیتهای او اثر شوخی ما را کاملا معکوس کند و به جای ایجاد هیجانات مثبت سبب هیجانات و احساسات منفی شود.
شوخیهای والدین با فرزندان/ آیا شوخی کردن جایگاه پدری و مادری را تضعیف میکند؟
برخی از والدین از شوخی کردن با فرزندانشان میترسند چون معتقدند ممکن است جایگاه و احترامشان را تهدید کند. یا به شکل ضرب المثل کلاهشان پیش فرزندشان پشم نداشته باشد. باید گفت مهارت دقیقا همین است. اگر ما میگوییم «شوخی» ابزار تسهیلگر ارتباطی است و ارتباط والد و فرزندی هم یکی از مهمترین ارتباطات بینفردی افراد است. پس به طور قطع شوخی هم میتواند یک ابزار خوب باشد تا رابطه فرزند و پدر و مادرش را تسهیل کند. اما مهارت استفاده از آن بسیار مهم است. پس در این باره ذکر چند نکته کاملا ضروری است.
زیاد شوخی کردن قطعا به وجهه پدر و مادر لطمه میزند. زیاد شوخی کردن در زمانهای بهجا و نابهجا به شخصیت والدگری ما لطمه خواهد زد.
بیموقع شوخی کردن یا شوخی نامناسب کردن نادیده گرفتن شرایط مخاطب است.
هنگام شوخی کردن باید سن و سال فرزندمان را در نظر بگیریم. بهتر است در سنین پایین از شوخیهای ملایمتری استفاده کرد و شوخیهای تندوتیز تر را برای سنین بالاتر استفاده کنیم. چون میزان درک او از محتوایی که شما با آن شوخی میکنید و سابقه ذهنی که از آن موضوع دارد خیلی مهم است.
رعایت قواعد شوخی یعنی همان «چه بگویم؟ به چه کسی بگویم؟ و چگونه بگویم؟ چه زمانی بگوییم؟» در شوخیهای والد و فرزندی بسیار مهم است و ممکن است عدم رعایت آن دقیقا اثر منفی روی کاریزما و شخصیت والدین داشته باشد به طور مثال زمانی که فرزند ما حال خوشی ندارد، عصبانی و یا ناراحت است شوخی ما ممکن است شخصیت ما را جلوی او بشکند.
استفاده از محتوای نادرست مثل شوخی بیادبانه یک پدر یا مادر با فرزندش به شخصیت او لطمه خواهد زد. آنجاست که وقتی شما جدای از فضای شوخی میخواهید شخصیت جدی خود را داشته باشید و مسالهای را به شکل جدی به او بگویید میبینید که پیام شما منتقل نمیشود.
شوخی یک چاقوی دو لبه است و استفاده از آن مهارت لازم دارد و باید کسبش کرد.
شخصیت کاریزماتیک چگونه است؟
برخی برایشان سوال است اینکه میگویند کاریزماتیک دقیقا یعنی چه؟ و یا اینکه یک پدر یا مادر کاریزماتیک چه خصوصیاتی دارد. باید گفت که شخصیت کاریزماتیک از یک مثلث تبعیت میکند: قدرت، جذاب بودن، انتقال پیام و رهبری.
فرق یک فرد کاریزماتیک با یک فرد جذاب این است که آیا یک هنرمند محبوب و جذاب لزوما کاریزماتیک است؟ جواب منفی است. چون همه اضلاع را ندارد. چون ممکن است قدرت رهبری و یا انتقال پیام را نداشته باشد. پس باتوجه به این صحبت میتوانیم بگوییم اتفاقا برعکس تصور برخی افراد، اتفاقا شوخی چون انتقال پیام را تسهیل میکند میتواند در به وجود آوردن یک شخصیت کاریزماتیک نه تنها مخرب نباشد بلکه برای یک والد ابزاری بسیار کمک کننده باشد. همانطور که شخصیتهای بزرگ کاریزماتیک تاریخ همچون رسول اکرم و ائمه معصومین نیز از این ابزار استفاده میکردند و روایات مختلفی از شوخیهای آنها با نزدیکان و فرزندانشان آمدهاست.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: شوخی والدین هنر ارتباطات هیجانات مثبت ما نسبت طرف مقابل شوخی کردن بین فردی باید گفت آدم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۶۲۱۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اینسایدر: برنامه پوتین جنگ همهجانبه با ناتو نیست، تضعیف درونی است
تحلیلگران نظامی غربی بر این باورند که پوتین به جای حمله بهدنبال تضعیف ناتو از درون است تا نقاط ضعفی ایجاد کند که در صورت تمایل بتواند در آینده به آنها حمله کند.
به گزارش ایسنا، برخی از کشورهای غربی مانند آلمان و لهستان نسبت به برنامههای احتمالی روسیه علیه سایر کشورهای اروپایی هشدار میدهند، اما اینکه آیا ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه واقعا قصد حمله به ناتو را دارد و حمله ممکن است چگونه باشد، هنوز مشخص نیست.
اعضای ائتلاف ۳۲ عضوی ناتو هر کدام سوگند یاد کردهاند که بر اساس ماده ۵ پیمان واشنگتن از یکدیگر در برابر حمله محافظت کنند. این بدان معناست که حمله روسیه به یک عضو میتواند جرقه جنگی با چند کشور مجهز به سلاح هستهای را ایجاد کند.
این در حالیست که پوتین در ماه مارس هرگونه برنامهای برای حمله به اعضای ناتو را رد کرد و چنین ادعاهایی را «کاملا بیهوده» توصیف کرد. با این حال، روسای نظامی غربی متقاعد نشدهاند. یک ماه پیش از آن، پوتین غرب را با احتمال حمله اتمی به دلیل حمایت از اوکراین تهدید کرد. او به پیشنهاد اخیر امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه مبنی بر اینکه ناتو میتواند برای حمایت از کییف به اوکراین نیرو بفرستد، اشاره کرد.
در همین حال تحلیلگران در گفتوگو با «بیزنس اینسایدر» گفتند که پوتین در حال انجام یک بازی طولانی است و نتیجه جنگ اوکراین و تلاش طولانی مدت روسیه برای تضعیف و فرسایش ناتو عوامل کلیدی در تصمیمگیری در مورد حمله روسیه خواهد بود.
فیلیپ اینگرام، افسر سابق اطلاعات نظامی انگلیس به این رسانه آمریکایی گفت پوتین یک مزیت کلیدی نسبت به غرب دارد. در حالی که رهبران غربی برای دورههای انتخاباتی حدودا چهار ساله برنامهریزی میکنند، پوتین رهبری است که هیچ رقیب جدی برای قدرت خود ندارد. این بدان معناست که او میتواند چندین دهه نگاه به جلو داشته باشد.
اینگرام گفت: «او در حال حاضر خواهان رویارویی مستقیم با ناتو نیست. اما او به شیوهای متفاوت فکر میکند و به شیوهای متفاوت از ما در غرب برنامهریزی میکند و بنابراین، روشی جدا از متد کشورهای ناتو برای انجام کارها دارد.»
فیلیپ اینگرام گفت: «بنابراین، جاهطلبی او در رشد این نیست که سال آینده به کشورهای ناتو و ناتو حمله کند. اما او شرایطی را برای این کار تعیین خواهد کرد.»
تحلیلگرانی مانند اینگرام بر این باورند که پوتین به دنبال تضعیف ناتو از درون خواهد بود تا نقاط ضعفی ایجاد کند که در صورت تمایل میتواند در آینده به آن حمله کند. برای انجام این کار، پوتین احتمالا به اصطلاح «جنگ هیبریدی» روسیه علیه کشورهای ناتو را تشدید خواهد کرد.
آنطور که ناتو میگوید، جنگ هیبریدی «اغلب در مناطق خاکستری زیر سایه یک جنگ متعارف انجام میشود. ابزارها یا ابزارهایی که برای راه انداختن جنگ ترکیبی به کار میروند و با هم ترکیب میشوند، اغلب به سختی قابل تشخیص، نسبت دادن و تایید هستند.» آنها میتوانند شامل گسترش تئوریهای توطئه و اطلاعات نادرست، تقویت احزاب افراطی در برخی کشورها، دامن زدن به تهدیدات تروریستی و راهاندازی حملات سایبری برای تضعیف بنیان جوامع غربی باشد.
روث دیرموند، کارشناس حوزه ارتش روسیه در کینگز کالج لندن در این باره میگوید: «خطری که روسیه برای ناتو ایجاد میکند، بعید است که یک تهاجم باشد، بیشتر احتمال دارد که ناشی از طیفی از تهدیدات نظامی و غیرنظامی دیگر باشد؛ آنچه اغلب تهدیدات ترکیبی نامیده میشود.»
به گفته آنها، هدف اصلی این است که ایالات متحده را از «تعهد» خود برای «دفاع از متحدان اروپایی» خود دور نگه دارد، چه با این امید که در یک کمپین نظامی پرهزینه دیگر در جاهای دیگر درگیر شود، یا اینکه از پروژه ناتو خسته شود.
برایدن اسپرلینگ، تحلیلگر شرکت رند به بیزنساینسایدر گفت: «به همین دلیل، من انتظار دارم که روسیه از تمام ترفندها و قابلیتهای موجود در دست خود برای تضعیف وحدت غرب در سالهای آینده استفاده کند.»
برخی اشاره میکنند که روسیه در حال حاضر درگیر جنگ با ناتو است، البته به صورت پنهانی.
رابرت دوور، استاد امنیت بینالملل در دانشگاه هال در بریتانیا هم میگوید این سوال که آیا روسیه به ناتو حمله خواهد کرد یا نه، بیهوده است. او گفت: «روسیه در حال حاضر درگیر درگیری معنادار با کشورهای ناتو و متحدان آنهاست.
جنگ اوکراین محدودیتهای جدی برای قدرت نظامی ناتو ایجاد کرد. این ائتلاف نظامی برای تولید گلولههای توپخانه و مهمات کافی برای اوکراین به تقلا افتاده است. در جریان بنبست در آمریکا بر سر کمک به کییف، کشورهای اروپایی ناتو قادر به جبران این کمبود نبودند و نیروهای اوکراین به ازای هر ۱۰ شلیک نیروهای روس، یک بار پاسخ میدادند و همین هم در بخشهایی از خط مقدم نزدیک به فروپاشی بود.
اسپارلینگ، تحلیلگر شرکت رند گفت، ایالات متحده اخیرا این کمکهای چند میلیارد دلاری به اوکراین را نهایی کرد، اما مشکلاتی که این وضعیت آشکار کرد، عمیق است. او گفت این نقطه ضعفی است که روسیه ممکن است در صورت عدم رفع آن، از آن بهرهبرداری کند.
او افزود: «این درگیری نشان داد که ارتشهای غربی تا چه اندازه برای جنگی که مطابق با شرایط آنها نیست، آمادگی لازم را ندارند. در حالی که ما این شکنندگی را حفظ میکنیم، خطر بیشتری وجود دارد که روسیه فکر کند میتواند دست به چنین کاری بزند.»
دیرموند، کارشناس حوزه ارتش روسیه در کینگز کالج لندن به این رسانه آمریکایی گفت: «تصور یک سناریوی کوتاه مدت یا میان مدت که در آن دولت روسیه منابع لازم برای درگیر شدن در جنگ دیگری در مقیاس اوکراین را داشته باشد، دشوار است. جنگ با ناتو روسیه را نابود میکند، همانطور که پوتین به خوبی میداند، و حتی اگر فکر میکند این احتمال وجود دارد که ایالات متحده برای دفاع از یکی از اعضای ناتو در برابر تهاجم روسیه اقدام نکند، او هیچ نشانهای از تمایل به این موضوع از طریق بازی با رولت هستهای روسی نشان نمیدهد.»
اینگرام، افسر سابق اطلاعات نظامی انگلیس هم گفت، اما هر چقدر هم که طول بکشد، پوتین مصمم است به نوعی پیروزی در اوکراین دست یابد تا بتواند از آن بهعنوان یک پلتفرم برای برنامهریزی کمپین بعدی روسیه استفاده کند. پس از اوکراین، پوتین این میدان را بررسی خواهد کرد و مشتاق بهرهبرداری از فرصتهای بیشتر برای گسترش قدرت روسیه خواهد بود. همانطور که اینگرام میگوید: «او میخواهد اتحاد جماهیر شوروی به دست یک رهبر روسیه بازگردد و این هدف نهایی اوست.»
انتهای پیام