مسئولیتهای سلبریتی بودن
تاریخ انتشار: ۱۵ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۴۷۰۹۸۴
حال آنکه آن جایی که رفتاری مغایر با آنچه نشان میدهند یا باید باشند و اگر خطایی از آنان سر زده است - بیشتر- در محیطی عمومی و در معرض دید همگان بوده و از قبل هم میدانستهاند که در معرض قضاوت هستند.
اما وقتی همه چیز بر وفق مرادشان باشد، افکارعمومی پشتیبانیشان کند، خوب پول در بیاورند، نامشان وِردِ زبانها باشد و خلاصه شاد و خندان بر خودروهای لوکسشان سوار باشند، گلایهای ندارند و خوب هم با رضایت از همه جا و همه کس دادِ سخن میرانند چون قبول دارند که در جامعه، حداقل برای طیف بهنسبت وسیعی از جامعه «الگو» هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اینجا پرسشی که وجود دارد اینکه آیا سلبریتیها (افراد شهیر و شناخته شده) به مسئولیتهایی که در قبال هوادارانشان یا افکارعمومی دارند قائل هستند یا خود را مبرا میدانند و معتقدند که به آنان ربط و ارتباطی ندارد که دیگران چکار میکنند و پاسخ میدهند: دوست داریم مثل هر فرد جامعه، هر طوری دلمان میخواهد زندگی کنیم؟
واقعیت اما این است که موضوع سلبریتیها در جهان از خیلی وقتها پیش مطرح است و در بسیاری از جوامع حتی درباره مسائل حقوقی و اقتصاد این حوزه نیز بحثهای کارشناسی و سیاستگذاریها انجام گرفته زیرا هم سلبریتیها ظرفیت بسیار خوبی برای افزایش حوزه تاثیرپذیری در جامعه هستند و هم وجود این افراد، انکارناپذیر خواهد بود.
صحبت درباره اهمیت تاثیرگذاری و الگوبودن برخی سلبریتیها زمانی قابل تاملتر میشود که به طور مثال میبینیم رونالدو اسطوره فوتبال برزیل پس از گذشت ۲۰ سال ضمن اظهار پشیمانی از مدل موی خود در جام جهانی ۲۰۰۲ میگوید: «(آن مدل مو) افتضاح بود، از همه مادرهای دنیا عذرخواهی میکنم که بچههاشان بخاطر من این مدل مو را انتخاب کردند.»
حال فرض کنید در تبعیت از یک رفتار یا اقدام فردی سلبریتی، جمع زیادی از افراد آن جامعه همان رفتار را یا مرتکب شده باشند یا در نتیجه آن رفتار دست به رفتارهای مخرب و زیانباری زده باشند به گونهای که بهکلی سیاق و سبک زندگی آنان نیز (بسته به تعاریف و هنجارها در آن جامعه) دستخوش تغییراتی نامناسب شده باشد.
البته قیاس بین سلبریتیها، هم از نظر دایره شناخت در افکارعمومی و هم میزان تاثیرپذیری بحث بسیار مفصل و کارشناسی است و نگارنده این مطلب هم قصد ندارد هر سلبریتی در ایران را با افرادی همچون رونالدو یا هر فرد دیگری بهطور عادی مقایسه کند و نتیجه بگیرد؛ اما پذیرفتن نفس سلبریتیبودن به عنوان الگو شدن برای حتی عده معدودی در جامعه خود یعنی وجود و پذیرش یک واقعیت و پدیدهای که نیازمند بررسی و سیاستگذاری است.
هربار وقتی مسالهای مرتبط با چهرههای شناخته شده کشورمان (حتی برای طیف قابل ملاحظهای از شهروندان یا افکارعمومی) در رسانهها جریانساز میشود، این تناقض خودش را بیشتر نشان میدهد؛ گویی بیشتر این سلبریتیها فراموش میکنند که چگونگی حضورشان در انظار عمومی یا اطلاعرسانی بدون بررسی از ابعاد مختلف زندگی خصوصیشان، حتی توسط خودشان، یعنی در معرض قضاوت افکارعمومی بودن و یادشان میرود که مثلا اینکه چه رفتاری انجام دهند، چه نوع لباسی بپوشند یا اگر حادثهای حول شخصیت آنان خبرساز شود، باز هم الگو خواهند بود و اینطور نیست که فقط در یکسری موارد الگو باشند و در یکسری موارد دیگر الگو نباشند و مخاطبانشان، همه، فعال و هوشمند هستند و هیچ تاثیر ناخودآگاهی نمیپذیرند.
واقعیت اینکه آنچه اینروزها بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد، مسئولیتهایی است که سلبریتیها در قبال افکارعمومی یا دستکم هوادارانشان دارند و به دنبال آن مسئولیتها باید مراقبتها و ملاحظههایی را به کار گیرند.
در همه دنیا واقعیت فعالیت سلبریتیها پذیرفته شده است؛ چهرههای شناخته شده و شهیر در هر عرصهای؛ از ورزش گرفته تا هنر و سیاست؛ و هنگامی که فردی سلبریتی شدن را انتخاب میکند، یا ناخواسته در ردیف سلبریتیها تعریف و قلمداد میشود، بهطور طبیعی میداند که بیشتر از شهروندان عادی در معرض دید همگان قرار خواهد گرفت. رفتارهایش، ابعاد مختلف زندگی، انتخابها و نحوه زیستش زیر ذرهبین قرار میگیرد و نهتنها قضاوت میشود بلکه مورد الگوبرداری عدهای از جامعه نیز قرار خواهد گرفت. پس مراقبتهایش را هم افزونتر میکند.
با این حال چرا بعضی سلبریتیها بویژه در کشورمان، وقتی پای منافع سلبریتیبودن در میان است، از این پدیده و سلبریتیبودن استقبال میکنند اما وقتی موضوع به کنجاوی و حساسیت یا تجسس افکارعمومی از زوایای زندگیشان میرسد، عصبانی و منتقد میشوند؛ حال آنکه خودشان سلبریتی بودن با همه شرایطش را پذیرفتهاند و انتخاب کردهاند که رفتاری از رفتارهایشان در جایی که امکان دسترسی افکارعمومی وجود دارد را مرتکب شوند.
البته باید پذیرفت برخی موارد نادر هم بوده که فرد یا جریانی با سوءاستفاده از موقعیت بعضی سلبریتیها پس از دسترسی به فایلهای شخصی دیگر افراد یا خود سلبریتیها با انتشار برخی عکسها و فیلمها از زوایای زندگی خصوصی این افراد جریانساز شده و آن سلبریتی آن رفتار را در معرض افکارعمومی انجام نداده که آن موضوع دیگری است.
نگارنده به هیچ عنوان مدافع یا طرفدار سرک کشیدن در زندگی دیگران و حریمخصوصی افراد حتی سلبریتیها نیست و در همه دنیا هم قواعد و قوانینی در این زمینه بویژه برای فعالیترسانهها وجود دارد اما بپذیریم که در جهان، تا بوده زندگی و اخبار مرتبط با سلبریتیها جنجالی و با دربرگیری بالا همراه بوده یعنی طیف وسیعی از افکارعمومی آنها را دنبال و قضاوت کرده است و خود سلبریتیها هم بیش از همه از این مهم آگاهی دارند.
اینجا یک پرسش ساده مطرح میشود که اگر سلبریتیبودن را پذیرفتهایم یا در آن مسیر قدم گذاشتهایم و از مواهبش هم منتفع شدهایم، پس چرا نباید قائل به آن باشیم که رفتارهایمان حوزه تاثیرپذیری بیشتری نسبت به شهروندان عادی دارد و به دنبال آن مراقبتها را در این زمینه زیاد کنیم؟ یا به مسئولیتهایی که به رعایت و ملاحظات بیشتر در زندگیمان منجر میشود قائل نباشیم، در محضر افکار عمومی یا در رسانهای کاری را انجام دهیم و مدام از سرک کشیدن دیگران در زندگیمان نق بزنیم و بنالیم؟
هرچه به گذشته بر میگردیم و رفتار و واکنشهای سلبریتیها در کشورمان را مرور و با رفتار بسیاری از سلبریتیهای امروزی مقایسه میکنیم میبینیم که ملاحظه و حساسیت این افراد در گذشته، بویژه آنجا که در معرض افکار عمومی قرار میگرفتند، بسیار بیشتر و همراه با حس مسئولیت افزونتر بود و روز به روز از بار این حساسیتها کمتر و انگار طوری شده است که برخی سلبریتیها به هیچ عنوان حساسیت یا الزامی برای رعایت برخی رفتارها در پیشگاه افکارعمومی برای خودشان قائل نیستند.
بگذریم که برخی از این افراد برای جذب یا جلب بیشتر هوادار یا خودنمایی بیشتر برخی اقدامات را انجام میدهند و خودشان را در واقع، در معرض قضاوت قرار میدهند اما آگاهی از مسئولیتهای یک سلبریتی بودن موضوع مهمی است که بهنظر میرسد و انتظار می رود این روزها به واسطه تاثیرات شبکههای اجتماعی که در سپهر رسانهای جهان شکل گرفته، بیشتر مورد دقتنظر و عمل قرار گیرد و به ساماندهی و تعیین حدود و ساختارهایی نیز بینجامد.
وقتی از مسئولیتهای سلبریتی بودن صحبت میکنیم موارد زیادی را شامل میشود که البته بسته به بافت هر نوع جامعه – بسته به هنجارها، ارزشها و ... در هر جامعه- متفاوت است اما برخی اصول ثابت هم وجود دارند که در بسیاری از جوامع یکسان هستند؛ مانند ترویج ندادن خشونت، جلوگیری از ترویج فساد اخلاقی بویژه برای کودکان و نوجوانان، پرهیز از سبک زندگی نامناسب و نیز ترویج ناهنجاریها و ... .
مرور کارنامه سیاستگذاران کشورمان طی دهههای گذشته نیز نشان میدهد بیشتر به جای ورود جدی و کارآمد و نیز سیاستگذاری و ساختارسازی هم در حوزه مسئولیتهای سلبریتیها و هم ابعاد حقوقی و تبلیغاتی – رسانهای این افراد، سعی کردهاند سلبریتیها و در کل این موضوع را در کشور نادیده بگیرند، کماهمیت نشان دهند تا شاید مثلا بگویند که برایشان مهم نیست یا نباید برای مردم هم مهم باشد.
اما از آنجا که نه میتوان مردم را از همراهی، تبعیت یا دوستداشتن چهرههای مورد علاقهشان منع کرد و نه میشود مانع تبدیل افراد به چهرههای شناخته شده، شد، پس انتظار میرود سیاستگذاران فرهنگی در این زمینه با تغییر رویکردهایشان، به طور عملی و جدی ورود کنند و ضمن کار فرهنگی و معرفی ابعاد مسئولیتهای سلبریتی شدن و نیز تعیین حد و حدود اجتماعی و حقوقی فعالیتهای این افراد در جامعه، زمینه را برای آگاهی بیشتر سلبریتیها از جایگاهشان، عرصه خطیری که پا در آن گذاشتهاند و نیز مسئولیتهایی که به عنوان الگوهایی در جامعه برعهدهدارند، فراهم آورند و به دنبال آن نظارتها بر ابعاد حقوقی و اقتصادی فعالیت سلبریتیها نیز در چارچوبی مشخص و منطقی، بیش از پیش مهیا شود.
*خبرنگار و کارشناس امور اجتماعی
برچسبها مسئولیت اجتماعی سلبریتی رسانهمنبع: ایرنا
کلیدواژه: مسئولیت اجتماعی سلبریتی رسانه مسئولیت اجتماعی سلبریتی رسانه اخبار کنکور مسئولیت هایی سلبریتی بودن شناخته شده سلبریتی ها مسئولیت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۷۰۹۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از چه سنی به بعد جزو افراد پیر محسوب میشویم؟
به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، طبق پژوهشی که نتیجه آن در مجله انجمن سالمندی آمریکا منتشر شد، افراد در اواسط دهه ۶۰ سالگی معتقدند که پیری از ۷۵ سالگی شروع میشود، در حالی که افراد مسنتر فکر میکنند سن پیری دیرتر از این شروع میشوند.
بیشتر بخوانید: غذاهای مفیدی که بدن را در برابر بیماریها قوی میکننداین تحقیق که در مجله روانشناسی و سالمندی انجمن روانشناسی آمریکا منتشر شد، دادههای ۱۴ هزار شرکتکننده در یک نظرسنجی سالمندی در آلمان را بررسی کرد که درباره پیری بهعنوان مرحلهای از زندگی مطالعه میکرد. تاریخ تولد شرکتکنندگان بین سالهای ۱۹۱۱ و ۱۹۷۴ بود و از سن ۴۰ تا ۸۵ سالگی به این مطالعه وارد شده بودند.
شرکتکنندگان طی ۲۵ سال، هشت بار درک خود را از سالمندی گزارش کردند. آنها هر چهار تا پنج سالی که میگذشت، آغاز سن پیری را یک سال دیرتر از بار قبل اعلام کردند. شرکتکنندگانی هم که زودتر یعنی بین سالهای ۱۹۱۱ تا ۱۹۳۵ به دنیا آمده بودند، در مقایسه با افرادی که بعد از ۱۹۳۵ متولد شده بودند، فکر میکردند که پیری زودتر آغاز میشود.
«مارکوس وتشتاین»، نویسنده ارشد این مطالعه و روانشناس دانشگاه هومبولت برلین، گفت: درک و تصور ما از پیری در گذر زمان بهوضوح تغییر میکند. افرادی که امروز در سنین میانسالی هستند یا افراد مسنتر باور دارند که سن پیری آنها دیرتر از همسالانشان در ۲۰ سال پیش است.
به گفته وتشتاین، این تغییر تا حدودی به بالا رفتن سطح امید به زندگی در افراد برمیگردد. امید به زندگی در آلمان حدود ۸۱ سال است که از ۷۱ سال در ۱۹۷۴ بیشتر شده است. همچنین بسیاری از مردم برای مدت طولانیتر یک زندگی همراه با سلامتی دارند.
وتشتاین میگوید: افرادی که احساس جوانی میکنند، معتقدند پیری دیرتر شروع میشود.
شرکتکنندگانی که تنهاتر بودند، بیماریهای مزمن داشتند یا از سلامتی کامل برخوردار نبودند، بیشتر بر این تصور بودند که پیری زودتر آغاز میشود. زنان هم فکر میکردند که سن پیری در مردان حدود ۲.۴ سال دیرتر آغاز میشود.
با این حال برخی کارشناسان می گویند این نتایج ممکن است قابل تعمیم به کشورهای دیگر نباشد زیرا دیدگاههای فرهنگی درباره پیری و روند تحولات جوامع در طول زمان متفاوت است. به عنوان مثال امید به زندگی در ایالات متحده در طول همهگیری کووید از ۷۹ سال در ۲۰۱۹ به ۷۶ سال در ۲۰۲۱ رسید در حالی که امید به زندگی در آلمان از سال ۲۰۱۴ نسبتا پایدار بوده است.
تحقیقات قبلی نیز نشان داده بود باورهای منفی درباره افزایش سن با افزایش سطح استرس مرتبط است که به نوبه خود میتواند خطر حمله قلبی و سکته را افزایش دهد. برعکس افرادی که به پیری نگرشی مثبت دارند، احتمالا کمتر در معرض ابتلا به زوال عقل هستند و در مقایسه با افرادی که نگرش منفی درباره افزایش سن دارند، طولانیتر عمر میکنند.
همچنین افرادی که خود را جوانتر از سن شناسنامهایشان میدانند، زوال حافظه آهستهتر، عملکرد شناختی بهتر و کاهش علائم افسردگی را گزارش کردند. در مقابل افرادی که خود را مسنتر از سن حقیقیشان میبینند بیشتر در معرض خطر مرگومیر قرار دارند.
منبع :ایسنا
انتهای پیام/
کد خبر: 1228565 برچسبها دانستنی ها