مادر شاهزاده کودتاچی اردن خواستار حقیقت و عدالت شد
تاریخ انتشار: ۱۵ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۴۷۶۴۲۹
به گزارش جماران به نقل از روسیا الیوم،ملکه«نور» مادر شاهزاده«حمزه بن حسین» و همسر ملک«حسین» پادشاه سابق و درگذشته اردن خواستار آن شد که «حقیقت و عدالت» برای همه قربانیان بی گناه متهم به کودتا برقرار شود.
ملکه نور در توئیتی در حساب خود در توئیتر نوشت: دعا می کنم که حقیت و عدالت برای همه قربانیانی که این بهتان شنیع به آنها زده شده است،برقرار شود».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این در حالی است که شب گذشته رسانه های غربی خبر دادند که حکومت اردن در اقدامی که به نظر می رسد برای خنثی کردن یک کودتا بوده باشد، شماری از مقامات عالی رتبه و یک عضو خانواده سلطنتی را دستگیر کرد.
نیروهای امنیتی اردن به کاخ ولیعهد سابق یورش بردند و پس از کشف آنچه مقامات اطلاعاتی معتقدند اقدام به کودتا علیه ملک عبدالله دوم است، دو دستیار ارشد را دستگیر کردند.
گاردین نیز گزارش داد این دستگیری ها مربوط به شبکه ای بود که گفته می شود به شاهزاده «حمزه بن حسین» برادر ناتنی ملک عبدالله ربط دارد که 16 سال پیش از سمت خود برکنار شد.
در پی آن،فرماندهی ارتش اردن گزارش های مربوط به بازداشت شاهزاده حمزه را رد کرد. نیروهای مسلح اردن با صدور بیانیه ای درباره تحولات این کشور اعلام کرد: «شاهزاده حمزه بن حسین بازداشت نشده و فقط از او خواسته شده است تا فعالیتهایی که امنیت اردن را هدف قرار میدهد، متوقف کند. در نتیجه تحقیقات به عمل آمده، «الشریف حسن بن زید» سفیر پیشین اردن در عربستان سعودی و «باسم ابراهیم عوض الله» رئیس پیشین دادگاه سلطنتی و وزیر پیشین برنامه و بودجه این کشور و شمار دیگری از شخصیت ها بازداشت شدند. تحقیقات همچنان ادامه دارد و نتایج آن را با شفافیت تمام اعلام خواهیم کرد و همه تدابیر در چارچوب قانون انجام گرفته است. هیچ شخصی بالاتر از قانون نیست و امنیت و ثبات اردن بالاتر از هر ملاحظهای قرار دارد.»
باسم عوض الله از چهره هایی است که برای سال ها مورد اعتماد ملک عبدالله بوده و همچنین بعدها وزیر اقتصاد اردن و مشاور محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی شد.
مقامات اطلاعاتی در منطقه و اروپا گفتند که آنها معتقدند حمزه در واقع در حبس خانگی قرار گرفته است.
روزنامه واشنگتن پست شمار افراد بازداشت شده را حدود 20 نفر عنوان کرد.
یک مقام اردنی نیز با تایید این حادثه گفت دستگیری ها مرتبط به «تهدید علیه ثبات کشور» بوده است.
ساعاتی بعد نیز بی بی سی ویدئویی از ولیعهد سابق اردن منتشر کرد که بر گزارش ها درباره بازداشت خانگی او صحه می گذارد. شاهزاده حمزه بن حسین، فرزند ملک حسین و ملکه نور، در پیامی ویدئویی که از طریق وکیل خود به دست بی بی سی رسانده رهبران کشور را به فساد، بی لیاقتی و آزار متهم می کند.
او در این ویدئو می گوید که صبح روز شنبه رئیس ستاد مشترک ارتش به دیدار او رفته و به وی اطلاع داده که نمی تواند از اقامتگاه خود خارج شود و با دیگران ارتباط داشته باشد.
ولیعهد سابق اردن در ادامه این ویدئو عنوان می کند که بازداشت او بخشی از برنامه حکومت اردن برای سرکوب منتقدان است.
وی میافزاید که اما او مسئول «از کار افتادگی حکومت، فساد و بی کفایتی» آن نیست و اکنون شرایط در کشور به جایی رسیده که هیچ کس نمی تواند بدون ترس از بازداشت و تهدید و آزار و اذیت دیدگاه های خود را بیان کند.
جاده های نزدیک کاخ شاهزاده حمزه در امان پایتخت اردن شامگاه شنبه توسط واحدهای نظامی مسدود شد و پلیس در تمام ورودی های شهر و بزرگراه ها به سایر مناطق کشور در حال گشت زنی است.
تصاویری در شبکه های اجتماعی در حال انتشار است که نشان دهنده حضور گسترده نیروهای امنیتی اردن در منطقه «دابوق» در نزدیک کاخ پادشاهی اردن در امان است.
یک مقام اطلاعاتی اردنی گفت: بازداشت ها در اردن به علت برنامه ریزی برای کودتا و سرنگونی ملک عبدالله صورت گرفته است. یک شخص دیگر از خاندان حاکم، روسای قبایل و افسران امنیتی در برنامه ریزی برای انجام این کودتا مشارکت داشته اند.
واکنش ها
ساعاتی بعد از انتشار برخی گزارش ها از وقوع کودتای نافرجام در اردن و بازداشت گسترده اعضای خاندان سلطنتی در این کشور، دولت آمریکا به این تحولات واکنش نشان داد.
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا با بیان اینکه گزارش ها درباره تحولات اردن را به دقت رصد می کنند، گفت «ما از نزدیک گزارش ها را دنبال می کنیم و با مقام های اردنی در تماس هستیم.»
به گزارش آسوشیتدپرس، «ند پرایس» اضافه کرد «ملک عبدالله یک شریک کلیدی ایالات متحده است و حمایت کامل ما را دارد.»
در پی انتشار این اخبار، عربستان سعودى اعلام کرد در کنار اردن ایستاده و از تصمیمات ملک عبدالله دوم براى حفظ امنیت کشورش پشتیبانى مى کند. دیوان پادشاهی عربستان در پی این تحولات، اعلام کرد: «بین ما و اردن پیوندهای نزدیکی وجود دارد که بر اساس برادری و سرنوشت واحد است.»
سخنگوى رئیس جمهور مصر، نیز حمایت قاهره را از اقدامات ملک عبدالله پادشاه اردن، براى حفظ امنیت و ثبات در کشورش اعلام کرد.
به گزارش خبرگزارى دولتى بحرین، «حمد بن عیسى آل خلیفه» پادشاه بحرین نیز حمایت خود را از ملک عبدالله پادشاه اردن و اقداماتش براى حفظ امنیت و ثبات در این کشور اعلام کرد.
کویت نیز اعلام کرد که در کنار اردن قرار دارد و از همه تدابیر و اقداماتی که ملک عبدالله دوم برای حفظ امنیت و ثبات اردن انجام داده حمایت می کند.
وزارت خارجه کویت اعلام کرد که دولت کویت در کنار اردن است و همه تدابیر و اقداماتی که ملک عبدالله بن حسین پادشاه این کشور و شاهزاده حسین بن عبدالله دوم ولیعهد برای حفظ امنیت و ثبات این کشوراتخاذ کرده اند حمایت می کند.
وزارت خارجه کویت تصریح کرد که امنیت و ثبات اردن،امنیت و ثبات کویت به شمار می رود.
دبیر شوراى همکارى خلیج فارس هم در بیانیه اى اعلام کرد این شورا در کنار اردن ایستاده و از تمام اقدامات این کشور براى حفظ ثبات و امنیت حمایت مى کند.
«سعد حریری» هم در توئیتی ضمن حمایت از پادشاه اردن نوشت: «امنیت و ثبات اردن پایه و اساس امنیت و ثبات در جهان عرب است.»
«محمود عباس» رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین نیز همبستگی خود را با ملک عبدالله دوم پادشاه اردن اعلام کرد.
عباس با صدور بیانیه ای تأکید کرد که در کنار پادشاه، حکومت و ملت اردن می ایستد و از تدابیری که ملک عبدالله دوم برای حفظ امنیت و تضمین ثبات و وحدت کشور اتخاذ کرده حمایت می کند.
وی امنیت و ثبات اردن را مصلحت فلسطین دانست..
بازداشت مقامات ارشد و اعضای خانواده سلطنتی در اردن امری نادر است چرا که این کشور به اصطلاح یکی از باثبات ترین کشورهای جهان عرب به حساب می آید.
اردن از متحدان کلیدی غرب در خاورمیانه به شمار می رود. با وجود آنکه ده سال پیش در همین روزها تظاهراتی به تاسی از انقلاب های عربی در این کشور به راه افتاد، اما این جنبش اعتراضی دیری نپایید.
ملک عبدالله، پسر ملک حسین هاشمی، از سال 1999 پادشاه اردن است. ملک عبدالله در سال 2004 عنوان ولیعهدی را از شاهزاده حمزه گرفت. این ضربه ای به ملکه نور تلقی شد که امیدوار بود بزرگترین پسرش شاه شود. شاهزاده حمزه که در آن زمان 24 سال داشت نوه مورد علاقه ملک حسین پادشاه سابق اردن بود.
اردن منابع طبیعی کمی دارد و اقتصاد این کشور در همه گیری کرونا به شدت آسیب دیده است.
این کشور در سال 1994 با رژیم صهیونیستی پیمان صلح امضا کرد.
شاهزاده حمزه بن حسین کیست؟
شاهزاده حمزه بن حسین متولد 29 مارس 1980 است. وی پسر بزرگ «ملک حسین» پادشاه سابق اردن از ملکه «نور الحسین» همسر چهارم وی و برادر ناتنی ملک عبدالله دوم پادشاه کنونی این کشور است.
حمزه بن حسین از 7 فوریه تا 28 نوامبر سال 2004 ولیعهد اردن بود و یکی از افسران ارتش اردن بوده است.
حمزه برای نخستین بار با شاهدخت«نور بنت عاصم بن عبدالله الاول» ازدواج کرد و از وی دختری به نام شاهدخت«هیا»دارد. حمزه در سپتامبر سال 2009 از شاهدخت نور جدا شد.
شاهزاده حمزه بعد از آن با شاهدخت«بسمه محمود العتوم» ازدواج کرد و این دو چهار دختر به نام های شاهدخت ها«زین،نور،بدیعه و نفیسه» و یک پسر به نام شاهزاده «حسین» دارند.
شاهزاده حمزه بن حسین به نمایندگی از ملک عبدالله دوم در مناسبت ها و ماموریت های رسمی مختلف چه در داخل اردن و چه خارج از آن حضور پیدا می کند. وی همچنین ریاست کمیته مشاوره ای بخش انرژی اردن را بر عهده دارد.حمزه رئیس افتخاری فدراسیون بسکتبال اردن را نیز بر عهده دارد.
منبع: جماران
کلیدواژه: سهام عدالت انتخابات 1400 ویروس کرونا لایحه بودجه 1400 لیگ برتر 99 ملکه نور سهام عدالت انتخابات 1400 ویروس کرونا لایحه بودجه 1400 لیگ برتر 99
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۷۶۴۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا اعراب در مقابل ایران، هوای اسرائیل را دارند؟
استیون کوک، ستون نویس و نویسنده کتاب "پایان جاه طلبی: گذشته، حال و آینده آمریکا در خاورمیانه" در فارن پالیسی نوشت: آیا رهبران کشورهای عربی هوای اسرائیل را دارند؟ اگر کسی نگاهی به تحلیلهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی در خصوص تلاشهای ترکیبی دولتهای اسرائیل، آمریکا، بریتانیا، فرانسه، اردن و احتمالا سایر دولتهای عربی برای ناکام گذاشتن حملات موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل بیاندازد، چنین برداشتی خواهد کرد. گروهی از تحلیلگران، اسرائیلیها و فعالان طرفدار اسرائیل دوست دارند چنین تحلیلی را باور کنند.
به گزارش انتخاب، اما افسوس که این ادعا تا حد زیادی اغراق آمیز است. آخر هفته گذشته در بردارنده تحولات بسیاری بود، اما تقویت همکاریهای عربی اسرائیلی جز تحولات سپیده دم"خاورمیانه جدید" نبود.
تهاجم نظامی ویرانبار اسرائیل به نواز غزه در طی ۶ ماه گذشته فشار زیادی بر روابط این کشور با دولتهای عربی به ویژه اردن و مصر وارد آورده است. از بین دولتهای عربیای که دارای روابط دیپلماتیک با اسرائیل هستند، سفرای مراکش، مصر و امارات همچنان در تل آویو حضور دارند، اما پس از کشته شدن ۷ عضو سازمان غیرانتفاعی آشپزخانه مرکزی جهان، ابوظبی هماهنگی خود در زمینه کمکهای بشردوستانه را با اسرائیل به حالت تعلیق درآورده است. با این حال همچنان پس از همه این خشونتها و تنشهای دیپلماتیک، خبرنگاران و تحلیلگران این سوال را مطرح میکنند که آیا توافقات ابراهیم، که با وساطت دولت ترامپ به عادی سازی روابط بین اسرائیل و چند کشور عرب حاشیه خلیج فارس منجر شد اکنون مرده است یا نه.
یک دلیل وجود دارد که چرا هماهنگیهای امنیتی منطقهای در آخر هفته گذشته با رهبری فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) حائز اهمیت بسیاری بوده است. جنبه دیگر اهمیت موضوع مربوط به خود آمریکاست. پس از بیش از یک دهه تلاش برای تمرکز زدایی و چرخش توجه سیاست خارجی ایالات متحده از خاورمیانه به سایر مناطق، دولت بایدن اثبات کرد که واشنگتن میتواند صرف نظر از رویکرد سردرگم خود در قبال جنگ غزه، یک منبع تامین کننده امنیت در منطقه باشد.
اما نباید در نتیجه گیریها از این اتفاق بیش از حد اغراق کرد. همزمان با اشتراک مساعی دوستان اسرائیل و در حالی که تل آویو به صورت علنی از ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، اردن و قدرتهای منطقه بابت کمک هایشان قدردانی میکرد، مقامهای کشورهای عربی و تحلیلگران به سختی در تلاش بودند تعبیرها درباره تولد خاورمیانه جدید را تعدیل کنند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن تصریح کرد که ساقط کردن پهپادهای ایرانی دفاع از حریم هوایی کشورش بوده و اگر پهپادهایی از سمت مقابل نیز شلیک میشد اردن همان کار را انجام میداد.
یک مقام سابق عربی در این باره به من گفت: «باید دید دولتها چه برداشتی از مشروعیت اقدام نظامی اخیر (در دفع حمله ایران) دارند. در دریای سرخ ظاهرا کسی نمیخواست بخشی از ائتلاف دریاییای باشد که به منزله دفاع از اسرائیل تلقی میشد. هفته گذشته، کشورها پرتابههای شلیک شده را به این دلیل ساقط کردند که میشد آن را در قالب دفاع از حاکمیت بر آسمانشان تعبیر کرد و نه تمایل به یک جنگ منطقه ای.»
استدلالهای مهمی این وسط وجود دارد. با توجه به جنایتهای رخ داده در غزه و خشم بسیاری از شهروندان خاورمیانه از به خاک و خون کشیدن غیر نظامیان توسط ارتش اسرائیل، هیچ رهبر عربیای تمایل ندارد که به صورت علنی در کنار اسرائیل قرار بگیرد، چه رسد به تلاش برای حفظ امنیت آن. با این حال، دفاع از حریم هوایی و جلوگیری از تشدید نزاع منطقهای کنونی نتیجه یکسانی به دنبال دارد: کمک به اسرائیل.
صرف نظر از هیاهوهای روزهای اخیر، عملیات نظامی هماهنگی که از اسرائیل در برابر تلفات انسانی و مادی احتمالی محافظت کرد، نشان دهنده پایداری توافقات صلح اردن - اسرائیل و مصر - اسرائیل و همچنین توافقات عادی سازی سال ۲۰۲۰ است. تردیدی نیست که روابط میان دولتهای اسرائیل و اردن در سالهای اخیر و با توجه به تمرکز نتانیاهو بر توسعه روابط با کشورهای حوزه خلیج فارس و اقدامات تحریک آمیز در بیت المقدس و کرانه باختری تحت فشار بوده است. این وضعیت مشکلاتی سیاسی برای ملک عبدالله ایجاد کرده بود و توازن ظریف برقرار شده میان خواستههای جمعیت فلسطینی ساکن اردن، جنبش اسلامی فعال این کشور و رهبران قبایل کرانه شرقی از یک سو و ضرورت راهبردی حفظ روابط عمیقا نامحبوب با اسرائیل از سوی دیگر را تهدید میکرد.
عزم ملک عبدالله برای حفظ روابط با اسرائیل، با توجه به اهمیت روابط اردن و آمریکا در بردارنده یک دیالوگ امنیتی بود که با وجود تضعیف روابط با اسرائیل در سایر جنبه ها، همچنان برای رهبران اردن از اهمیت برخوردار بود. این همکاری امنیتی زمانی که اسرائیل در سپتامبر ۲۰۲۱ در حوزه تحت مسئولیت سنتکام قرار گرفت تقویت شد. مصریها به نوبه خود ظاهرا نقش قابل تشخیصی در تحولات آخر هفته گذشته ایفا نکردند، اما آنها هم اطمینان یافته اند که به رغم بحرانهای متعددی که روابط دو کشور را از سال ۱۹۷۹ تاکنون تحت تاثیر قرار داده، دیالوگهای امنیتی شان با اسرائیل همچنان به قوت خود باقی و برای طرفین سودمند بماند.
منتقدان بدون تردید استدلال خواهند کرد که این روابط امنیتی شده جای تحسین و مباهات چندانی ندارد. روابط میان دولتهای عربی که مشروعیتشان از جمله به دلیل روابط با اسرائیل زیر سوال است، و یک دولت اسرائیلی که فلسطینیان را قتل عام و سرکوب میکند، جز برای رهبران اقتدارگرا و با هدف جلب حمایتی که آنها از واشنگتن دریافت میکنند برقرار نیست. اما این موضوع نافی این واقعیت نیست که دیالوگهای امنیتیای که سالها بین این کشورها برقرار بوده، در روز ۱۳ آوریل به ثمر نشسته است.
استدلال مبنایی در مورد ضرورت وجود توافقات ابراهیم که بر اساس آن همکاریهای امنیتی پس از سالها هماهنگی غیررسمی و پنهانی به سرعت توسعه یافت، همچنان پابرجاست. هیچ رهبر عربی در حاشیه خلیج فارس نیست که به نتانیاهو اطمینان داشته باشد و مخالف اقداماتی که ارتش اسرائیل در غزه انجام میدهد نباشد، اما اماراتی ها، بحرینیها و سعودیها (که شرکای ساکت توافقات ابراهیم هستند) مطمئنا بیشتر از اسرائیل از ایران ترس دارند. این تاکیدی بر استدلال حامیان توافقات ابراهیم است و اینکه چرا حامیان مردم فلسطین از این توافقات عصبانی هستند: رهبران عربی که روابط خود با اسرائیل را عادی سازی کرده اند، بیش از آنکه به موضوع تشکیل دولت فلسطینی اهمیت بدهند، بر دفع چالش ایران متمرکز هستند. به رغم عدم حضور برخی از سفرای کشورهای عربی در تل آویو در طول ۶ ماه گذشته، هیچ یک از دولتهای عربی که دارای روابط با اسرائیل هستند، اقدام به قطع روابط خود نکرده اند. برای مثال دولت عربستان علنا تصریح میکند که همچنام متعهد به عادی سازی روابط است، اما مسئولین سعودی خاطر نشان میکنند این عادی سازی را منوط به تشکیل دولت فلسطینی خواهند کرد. با این حال پس از همه این خشونت و قتل غیرنظامیان بی گناه در غزه، صرف این واقعیت که عربستان همچنان مایل به پیشبرد روابط خود با اسرائیل است ناگفتههای زیادی درباره جایگاه موضوع فلسطین در میان اولویتهای رهبران کشورهای عربی دارد.
در نهایت پس از آنکه بیش از دو دهه سرمایه گذاری آمریکا برای ایجاد تغییر در خاورمیانه نتیجه چندانی به دنبال نداشت، تلاش هماهنگ هفته گذشته برای جلوگیری از یک جنگ گسترده منطقهای نتیجه رهبری واشنگتن بود. این اقدام نشان داد که زمانی که سیاستگذاران آمریکایی بر جلوگیری از تهدیداتی که ثبات و امنیت منطقه را به خطر میاندازد تمرکز کنند، واشنگتن میتواند موفق عمل نماید. مطمئنا منتقدان استدلال خواهند کرد که ایالات متحده در توانمندسازی ارتش اسرائیل برای نابود کردن غزه نقش کاملا مخربی را ایفا نموده است. این انتقادی کاملا بجاست. آیا این ناظران یک جنگ تمام عیار منطقهای را ترجیح میدهند؟ برخی ممکن است با توجه به نگاهشان نسبت به اسرائیل موافق چنین جنگی باشند، اما سیاست آمریکا بر خلاف چنین سناریویی است.
آخر هفته گذشته بسیاری از تحلیلگران در شبکههای اجتماعی و سایر رسانهها با هیجان از این مسئله سخن گفتند که چگونه خاورمیانه جدیدی متولد شده که در آن کشورهای منطقه تلاشی هماهنگ را برای دفع حملات ایران علیه اسرائیل شکل داده اند، اما آنچه هیجان انگیزتر است اینکه جنگ حاضر تغییر چندانی در مناسبات منطقهای صورت نداده است. دولتهای منطقه همچنان مرعوب ایران هستند، هیچ تعهد ویژهای به برقراری عدالت در حق فلسطینیان ندارند، خواهان روابط خود با اسرائیل و مایل به ایفای نقش رهبری از جانب واشنگتن هستند.