Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ساعت24»
2024-05-02@12:09:26 GMT

تئاتر یونان، ایران و اساطیری که باید شناخت

تاریخ انتشار: ۱۶ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۴۸۱۰۱۲

نخست، سعی می‌کردند نشان دهند انسان‌ها صاحب اراده آزاد و بنابراین مسوول اعمال خود هستند. مطابق این دیدگاه آدمیان قوه انتخاب کردار نیک یا بد را دارند و رفتار بر اساس این قوه، شخصیت آدمی را آشکار می‌کند. انتخاب نادرست نوعا انسان را به سوی شرایط یأس‌آور و غم‌انگیز می‌راند. دوم تراژدی‌نویسان می‌کوشند نشان دهند که قدرتی الهی یا فوق بشری، برتر از عالم انسانیت وجود دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این معنا می‌توانست خدایا، خدایان یا قسمت یا سرنوشت باشد. اگرچه چنین قدرت برتری با آدمیان همچون مهره و آدمک رفتار نمی‌کند، بخشی از رفتارهای ایشان را تعیین می‌کند. در نهایت، آنان باید پاسخگوی او باشند. این قدرت مافوق، اغلب در پایان نمایش به صورت خدای ماشینی ظاهر می‌شد تا تاثیر او را بقبولاند.

سومین هدف نویسندگان تراژدی، رساندن تماشاگر به نقطه‌ای بود که در آن، به تخلیه هیجانی - نوعی پالایش یا رهایی درونی از هیجانات و عواطف فرو خورده و انباشته - دست یابد که در نهایت به آرامش می‌انجامید و کسانی که آن را تجربه می‌کردند، خشنود می‌کرد. ارسطو در تعریف خود از تراژدی، در واقع، بر اهمیت تزکیه نفس تاکید می‌ورزد. او در کتاب فن شعر خود می‌نویسد: «تراژدی تقلیدی است از کار و کردار شگرف... و این تقلید به وسیله کردار اشخاص تمام می‌گردد... تا سبب تزکیه نفس از این عواطف و انفعالات گردد.»

تخلیه هیجانی وقتی دست می‌دهد که تماشاگران، شخصیت‌های نمایش را بر صحنه ببینند که مرتکب اشتباهات غم‌انگیزی می‌شوند و تاوان خود را نیز می‌پردازند. تماشاگران حاضر در نمایش که خود نیز در زندگی مرتکب اشتباهاتی شده بودند، همذات‌پندارانه نسبت به مصیبت شخصیت‌های نمایش همدردی می‌کردند، سرانجام همراه با آنها به احساس آرامش و پایان کشمکش دست می‌یافتند. جدی بودن فوق‌العاده موقعیت‌ها که در تراژدی‌های یونان به تصویر کشیده می‌شد، بی‌تردید سرچشمه‌ای افزوده به منظور دستیابی به آرامش به شمار می‌رفت. یک آتنی اهل تئاتر در راه بازگشت به خانه، پس از تماشای مده‌آ که در آن مادری فرزند خویش را به قتل می‌رساند، احساس خوش‌ اقبالی می‌کرد که مشکلات او هرگز تا این حد پردامنه نیستند.»

«کتاب تئاتر یونان و روم باستان» یکی از کتاب‌های مجموعه تاریخ جهان است که تاکنون 79 عنوان از این مجموعه منتشر شده و همچنان انتشار عناوین جدید آن در دستور کار انتشارات است. در بخشی از این کتاب که خوانده شد، دقیقا به بحث تحلیلی تئاتر در یونان اشاره می‌کند و انتخاب این بخش از این جهت بود که انتظار ما از کتابی تاریخی تنها پرداختن به یک مساله تاریخی است. اما می‌بینیم در کتاب تاریخ تئاتر یونان و روم و بسیاری از عناوین این مجموعه که غیر از بیان یک برهه تاریخی، مساله، رویداد و اتفاق به تفسیر و تحلیل آن هم پرداخته‌اند.

با یکی از دوستانی که در زمینه فلسفه و تئاتر هم نگاهی داشتند در مورد این کتاب صحبت می‌کردم. ایشان معتقد بودند این کتاب منبع بسیار خوبی برای شروع و شناخت تئاتر است، به خصوص اینکه هنر تئاتر از یونان برخاسته و ما برای شناخت تئاتر باید در ابتدا تئاتر یونان و روم را بشناسیم. در ضمن از واژه‌های سخت و تخصصی رها باشیم. این کتاب نثر ساده‌ای دارد و در ضمن اطلاعات جامعی را در خصوص شروع تئاتر در سده شش قبل میلاد به مخاطب می‌دهد.

مقدمه‌ای کوتاه درباره کتاب و نویسنده آن «دان ناردو» بگویم: این نویسنده پژوهش‌های متعددی در زمینه‌های گوناگون تاریخی داشته. منابعی که نویسنده برای نگارش این کتاب از آنها استفاده کرده، منابع مهمی هستند. به‌طور مثال یکی از مهم‌ترین کتاب‌های تاریخ تئاتر تالیف «اسکار براکت» است. کتاب اسکار براکت یکی از منابع اصلی نگارش کتاب دان ناردو است. اما همان‌طورکه شما هم گفتید این کتاب بیشتر از پرداختن به جزییات تاریخی یک دید کلی به مخاطب خود از یونان باستان ارایه می‌دهد. مخاطب با نحوه زندگی، تفکر، جامعه‌شناسی، روانشناسی و فلسفه مردم یونان آشنا می‌شود. مجموعه‌ای از عوامل که منجر به وجود آمدن تئاتر در این سرزمین می‌شود. من همین جا یک پرانتز باز کنم. در همین مجموعه دو جلد کتاب با عنوان «تاریخ یونان» و «اساطیر یونان» وجود دارد که بهتر است به عنوان دو کتاب تکمیلی در کنار این کتاب خوانده شود. مجموعه‌ این کتاب‌ها دید کامل و جامعی از اساطیر، تاریخ، سیاست و هنر از یونان باستان به دست می‌دهد.


 

ما متوجه می‌شویم یونان چون خاستگاه تئاتر است، کتاب تئاتر یونان به این کتاب مرتبط است. شما راجع ‌به کتاب اساطیر یونان هم به عنوان کتابی مرتبط با کتاب تئاتر یونان و روم صحبت کردید. چرا و چه ارتباطی بین اسطوره و حماسه و رسیدن به تئاتر وجود دارد و اصلا چرا تئاتر به وجود آمد؟

در یونان باستان ما با دو گونه تئاتری مشخص به نام «کمدی» و «تراژدی» مواجه هستیم. طبق آنچه ارسطو در کتاب فن شعرش گفته ریشه هر دو اینها در دیتیرامبهاست. اسکار براکت هم معتقد است تئاتر در مراسم آیینی پرستش دیونوسوس ریشه دارد. دیونوسوس خدای باروری و لذت است. او فرزند زئوس است و توسط ساتیرها کشته و دوباره زنده می‌شود.

همه اینها قصه است؟

اسطوره است.

اسطوره چیزی جدا از قصه است؛ حالا با نگاهی غلو شده.

اسطوره داستان خدایان و ماوراءالطبیعه است. اساطیر داستان‌های مقدس و مینوی را بیان می‌کنند که در زمان ازل اتفاق افتاده. به بیان دیگر اسطوره داستان خلقت و شروع هستی را روایت می‌کند و به اولین‌ها می‌پردازد. آفرینش اولین آدم یا مثلا اولین سفر آدمی. اساطیر یونانی بیشتر از روابط میان خدایان می‌گوید. پس اسطوره‌ها داستان‌های مقدس هستند و با افسانه و قصه متفاوتند. تئاتر یونان هم از نظر اسکار براکت در آیین‌های دیونوسوسی ریشه دارد. اجرای این آیین‌ها یا همان دیتیرامبها- سرود بز- که متشکل از داستان‌هایی اساطیری، رقص و اشعاری غنایی در مدح دیونوسوس بود درقرن هشتم قبل میلاد رواج یافت. اما اینکه دقیقا چگونه دیتیرامبها به تراژدی تبدیل شد و این تحولات چقدر طول کشید به درستی مشخص نیست. آنچه مسلم است این است که این آیین‌ها کم‌کم به صورت جشنواره در آمد و این جشنواره‌ها پدیده‌ای داشت به نام «تسپیس». او از دل این آیین‌ها نمایشنامه و نمایش را به وجود آورد؛ آن هم با اضافه کردن عناصری مثل گروه همسرایان و حضور یک بازیگر در مقابل گروه همسرایان. البته خود تسپیس آن نقش را بر عهده داشت و با گروه همسرایان دیالوگ برقرار می‌کرد. همچنین او با اضافه کردن ماسک یا صورتک به صورت اشخاص نمایش و تغییر لباس برای نشان دادن کاراکترهای گوناگون در صحنه، تحولات بزرگی را در رسیدن به تئاتر ایجاد کرد و به عقیده اسکار براکت تئاتر از دل این آیین‌ها به وجود آمده است. اما غیر از آیین‌های دیونوسوسی یک منبع و منشا دیگر برای تئاتر در نظر گرفته می‌شود که آن هم حماسه است. یونانیان پیش از اینکه صاحب تئاتر باشند به نقالی و خواندن حماسه‌های اساطیری می‌پرداختند. کتاب‌های «ایلیاد» و «ادیسه» نوشته «هومر» مهم‌ترین حماسه یونان است و در قرن نه قبل از میلاد نوشته شده است. این حماسه‌ها و نقالی‌ها را هم یکی از منابع و سرچشمه‌های به وجود آمدن تئاتر می‌دانند. در کل می‌توان گفت تسپیس کسی بود که حماسه‌ها و آیین‌های دیونوسوسی را ترکیب کرد و از آن تئاتر را به وجود می‌آورد.

پس شروع تئاتر با تراژدی است.

بله، تراژدی سی سال قبل از کمدی رسمیت پیدا کرد. اما کمدی هم از دل آیین‌های دیونوسوسی به وجود آمد. یکسری رسوم سطح پایین‌تر و مستهجنی در این مراسم وجود داشت که از تلفیق آنها با نمایش‌های ساتری و مقلد بازی‌های دوریایی کمدی شکل گرفت. یکی از تفاوت‌های کمدی و تراژدی کاراکترهای آنهاست. تراژدی بیان احوالات، اتفاقات و سرنوشت خدایان و آدم‌های فرادست است. تراژدی داستان خدایان و قهرمان‌های اساطیری را می‌گوید که با سرنوشت‌شان می‌جنگند. در کل تراژدی تقلید اطوار و احوالات بزرگ و مهمی است که از اوج به حضیض فرود می‌آید. اما کمدی تقلید اطوار و کردار زشت و اتفاقات روزمره‌ای است که موجب ریشخند و استهزا می‌شود. کمدی یک نوع زشتی را بیان می‌کند که برانگیزنده درد نیست اما موجب خنده است.

به نظر شما چرا در این کتاب، تئاتر یونان و روم در کنار هم قرار گرفته‌اند؟ اینها چه نسبتی باهم دارند؟

ابتدا در این مورد صحبت کنیم که چرا تئاتر در یونان به وجود آمد. یونانیان باستان با دیگر اقوام باستان بسیار متفاوتند. نخستین تفاوت به کاراکتر و شخصیت یونانی‌ها بازمی‌گردد. شعر بخشی از زندگی یونانی‌ها بود. نمایشنامه‌های یونان باستان منظوم بودند و پر از توصیف. طول زمان اجرای یک تراژدی یک روز یعنی از طلوع آفتاب تا غروب آن بوده. اجرای حماسه‌ها حتی این محدودیت را هم نداشتند. در هیچ کدام از جوامع باستانی مردم این صبوری و طاقت را برای شنیدن شعر نداشتند. به عنوان مثال نقالی در کشور ما در طول تاریخ وجود داشته اما هیچ ‌وقت مردم زمان زیادی را برای شنیدن آن صرف نمی‌کردند. مثلا مردم در قهوه‌خانه‌ها و وسط چای خوردن و استراحت به نقالی هم گوش می‌دادند. مساله دیگر اساطیر و خدایان یونان است. یونانیان مردم چند خدایی بودند. این خدایان بیشتر زمینی هستند تا انتزاعی. نسبت به خدایان دیگر اقوام تقدس کمتری دارند. خدایان یونان باستان مانند آدمیان با هم دیالوگ برقرار می‌کنند، می‌جنگند، گناه می‌کنند و کیفر می‌شوند. یونانی‌ها خیلی به سرنوشت معتقد نبودند و اعتقاد داشتند سرنوشت بالاتر از اراده آنها نیست و می‌توانند سرنوشت‌شان را تغییر بدهند. این نگاه و ایدئولوژی در هیچ‌کدام از جوامع باستانی وجود نداشت و نمایشنامه‌های یونانی بازتاب همین نگاه و موضوعات است.

این همینی است که بعدا می‌شود فلسفه غربی. وقتی که منجر می‌شود به اراده انسان و عقل در حقیقت به نوعی نهایتش به همین جا می‌رسد.

بله. طبق کتاب «تاریخ بخارا» و دیوارنگاره‌ها حداقل در قرن سوم قبل از میلاد مراسم آیینی به نام سوگ سیاوش در ایران وجود داشته. این آیین نمایشی همراه با حرکت و موسیقی بوده و به صورت کارناوال در سرتاسر شهر اجرا می‌شده. یک آیین نمایشی مثل آیین دیونوسوس چرا در یونان تبدیل به تئاتر می‌شود اما در ایران رشدی نمی‌کند؟ یکی از این دلایل نگاه ماست به قضا و قدر الهی. ما مردمی به‌ شدت معتقد به قضا و قدر الهی بودیم. سیاوش از مرگش و خون‌خواهی کیخسرو پسرش آگاه است اما تن به سرنوشتش می‌دهد و مقابل آن نمی‌ایستد. به خاطر این تفاوت‌هاست که آیین‌های نمایشی در یونان منجر به تئاتر می‌شود اما در ایران در سطح آیین‌های نمایشی می‌ماند. طبق گفته‌های پلوتارک و برخی از مورخین دیگر با حمله اسکندر به ایران 3 هزار بازیگر وارد ایران شدند و در شهرهایی چون کرمان و همدان تماشاخانه‌هایی هم ساخته شد اما این هنر توسط ایرانی‌ها پذیرفته نشد. تا دوره معاصر که تئاتر به شکل اروپایی آن مثل یک کالا وارد ایران شد، ما خودمان هیچ‌وقت به آن دست پیدا نکردیم. اما روم تئاتر را هم مثل نقاشی، مجسمه‌سازی و معماری از یونان وام گرفت. رومی‌ها مردم خلاقی نبودند اما هر آنچه از یونان وام می‌گرفتند را طبق میل خود تغییر می‌دادند.

بعد از اینکه به یونان حمله کردند و یونان را گرفتند و زمان مقدونی‌ها را منظورتان است که تئاتر را هم از یونانی‌ها گرفتند؟

بله حتی قبل از آن. در قرن پنجم قبل از میلاد چند شهر یونانی‌نشین در روم وجود داشت که در آنها مقلد بازی‌های دوریک که نوعی نمایش کمدی سخیف متشکل از آواز، رقص، تردستی، تقلید حرکات حیوانات و پرندگان و بندبازی اجرا می‌شده و رومی‌ها با آن نمایش‌ها آشنایی داشتند. در قرن سوم پیش از میلاد این شهرها به تسخیر روم درآمدند. روم مثل مجسمه‌هایی که با خود به یونان برد یا معماری که اصول آن را از یونان تقلید کرد، تئاتر را هم وارد فرهنگ خود کرد. اما خیلی تفاوت بین تئاتر یونانی و رومی وجود داشت. تئاتر در روم دیگر مبتنی بر خرد و حکمت و نشان دادن جدال با سرنوشت نبود و بیشتر به سمت لذت و تفریح رفت. اصلا روحیه رومی‌ها اینچنین بوده. در دوره امپراتوری روم سیاست حکومت بر این اساس بود که برای جلوگیری از اعتراض مردم حکومت نان، تفریح و سرگرمی را به صورت رایگان در اختیار مردم قرار دهد. ما در مبحث معماری روم با تعدادی حمام مواجه می‌شویم که بسیار عظیم هستند. حتی آنجا هم تفریحگاهی برای رومی‌ها بود. یک رومی ممکن بود صبح به حمام برود و تا شب در حمام با سرگرمی‌های متنوعی از نمایش گرفته تا کتاب وقت بگذراند. در نتیجه تئاتر مبتنی بر خرد یونانی در روم به جنگ‌های گلادیاتوری، پانتومیم، لوده‌بازی و مقلد بازی می‌رسد. تراژدی در روم به صورت محدود اجرا می‌شد.

نگاه ارسطو به عنوان فیلسوفی به ادبیات و تراژدی چگونه بود. البته کتاب فن شعر او هم توسط انتشارات ققنوس منتشر شده است.

نگاه یونانی‌ها به تئاتر بسیار فراتر از یک سرگرمی و تفنن بوده. ارسطو تئاتر را تقلید امور و رویدادهای طبیعی و زندگی در پیش چشم تماشاگران می‌داند. او در کتاب فن شعر نخست به علل پیدایش تئاتر می‌پردازد و دو عامل غریزه تقلید و لذت را مهم‌ترین علت به وجود آمدن تئاتر می‌داند و معتقد است غریزه تقلید از کودکی در وجود آدمی قرار دارد. آدم‌ها از وقتی بچه هستند اطوار و رفتار بزرگان را تقلید می‌کنند و دومین علت را لذت بردن از این تقلید می‌داند. همچنین ارسطو نخستین فیلسوفی بود که اصول تئاتر را در کتاب فن شعرش تثبیت کرد. مهم‌ترین اصولی که او بیان می‌کند، وحدت سه‌گانه زمان و مکان و موضوع است. هنوز بعد از دو هزار و چهارصد سال که از نگارش کتاب فن شعر ارسطو می‌گذرد همین اصول و قوانین به عنوان اصول تثبیت شده تئاتر در شکل کلاسیک آن وجود دارد.

در سطوری که ابتدا خواندم و شما هم اشاره کردید به نقش مخاطب اشاره شده، نقش مخاطب چیست و چه چیزی را از تئاتر دریافت می‌کند؟ به خصوص از تراژدی و اگر ما بخش اصلی تئاتر را تراژدی بدانیم مخاطب به چه دلیل مشتاق دیدن تئاتر بود؟

یونانی‌ها برای تئاتر اهدافی قائل بودند. هدف اولیه تئاتر این بود که به مخاطب بگوید که تو مسوول سرنوشت خودت هستی. مثلا در اسطوره بنیانی ایران یعنی نبرد خیر یا نیکی و نور با شر یا تاریکی و زشتی همیشه با پیروزی خیر به انجام می‌رسید. اساطیر ایرانی مفاهیم انتزاعی و مینوی داشتند و هیچ‌وقت زمینی نشدند و همین باعث شد که این اساطیر هیچ‌وقت به خلق درام نینجامید. در نگاه اساطیری ایرانی اگر اهورامزدا حاکم شود صلح و نیکی جهان را دربرمی‌گیرد، یا برعکس اگر اهریمن حاکم شود سیاهی جهان را دربرمی‌گیرد. اما یونانی‌ها معتقدند سیاهی و سپیدی باید در کنار هم قرار گیرد. آدمی با وجود سیاهی در جهان باید با انتخاب درست تلاش کند تا به بهترین تبدیل شود. در وهله دوم تراژدی به مخاطب یاد می‌دهد که نیرویی فوق نیروی ما یا سرنوشت وجود دارد اما آدمی با اراده خود می‌تواند به آن نیرو غلبه کند. موضوع همه تراژدی‌های یونانی همین کشمکش یا چالش با سرنوشت است. سومین و مهم‌ترین هدف تراژدی کاتارسیس یا تزکیه و تهذیب نفس یا پالایش روح است. یونانی‌ها تراژدی می‌دیدند برای اینکه خود را تخلیه هیجانی کنند و عبرت بگیرند. با دیدن تراژدی یاد می‌گرفتند اگر کار نادرستی انجام دهند یا انتخاب اشتباهی داشته باشند باید به عقوبت اشتباه خود برسند. همیشه در آخر تراژدی‌ها یک خدایی که یوجین اونیل آن را «خدای ماشینی» می‌نامد به وسیله یک دستگاهی به نام «ماخینا» از بالا به زمین فرود می‌آمده و درس اخلاقی نمایش و وجودش در جهان را به مخاطبش گوشزد می‌کرده است. بعد از دیدن تئاتر قطعا مخاطب از اشتباه می‌ترسد و در زندگی درست‌تر تصمیم می‌گیرد.

پس در حقیقت تئاتر یک نوع آرامش را برای مخاطب به همراه داشته. مخاطب سرخوردگی‌ها و یأس‌ها و مشکلات عاطفی و حتی عواقب انتخابات اشتباه قهرمانان تئاتر را می‌بیند و به نوعی خودش آنها را تجربه و احساس آرامش می‌کند. درست است که بگوییم نقش مخاطب در تئاتر بسیار مهم است؟

بله چون هدف این تئاترها آموزش به مخاطب بوده. در یونان باستان بر عکس روم باستان برای مخاطب سودمندی مهم‌تر از سرگرمی بوده. برای همین است که در یونان تراژدی محبوب‌تر از کمدی است.

تئاتر در یونان باستان به عنوان اولین تئاترهای دنیا چه تغییری نسبت به تئاتر امروزی داشته؟

در دوره هلنی و شکست یونان توسط اسپارت‌ها مردم یونان دچار سرخوردگی از وضعیت موجود بودند. از بین رفتن دموکراسی از یک سو و وضعیت نابسامان اقتصادی یونان از سوی دیگر باعث شد تئاتر به سمت موضوعات عامه‌پسند برود. اما پس از ظهور مسیحیت و از قرن پنجم میلادی تئاتر ممنوع شد. چون در تئاتر مسائلی مطرح می‌شد که با مذهب متناقض بود. در قرون وسطی تئاتر هم مثل مجسمه‌سازی یا نقاشی ممنوع شد و ما شاهد یک دوره سکون و خاموشی بودیم. تئاتر صرفا محدود شد به اجرای نمایش‌های مذهبی در کلیسا و گروه‌های دوره‌گردی که به صورت غیرقانونی یا سیار به اجرای نمایش می‌پرداختند. اما پس از رنسانس مانند هنرهایی چون نقاشی، مجسمه‌سازی و معماری در آثار نمایشنامه‌نویسانی چون مولیر یا شکسپیر ما دوباره شاهد رجعت و الهام گرفتن از آثار کلاسیک یونان باستان هستیم. البته ریشه تمام گونه‌هایی نمایشی که در طول این دوران به وجود آمد مثل کمدیا دل‌آرته، پانتومیم، اپرا و... هم در نمایش‌های یونان باستان است.

مخاطب تئاتر یونان باستان با تئاتر امروزی چه تفاوتی دارد؟

من فکر می‌کنم برای این پاسخ باید به خودمان رجوع کنیم. ما چرا تئاتر می‌بینیم، یا اصلا چرا نمایشنامه می‌نویسیم و تئاتر اجرا می‌کنیم؟ سرگرمی یا سودمندی؟ بسیاری از منتقدان معتقدند آن چیزی که نمایش و سینما و سلیقه امریکایی است نه در ادامه تئاترهای یونان باستان بلکه در ادامه تئاترهای روم باستان است. پدر بزرگ‌ها و مادربزرگ‌های ما تعزیه می‌دیدند برای رسیدن به کاتارسیس. هم سرگرم می‌شدند و هم سودمند بود. اما من فکر می‌کنم الان هدف ما به عنوان مخاطب بیشتر سرگرمی است. تئاتر بیشتر از سرچشمه‌های آیینی خود دور شده و به سمت سرگرمی رفته و از عناصر سرگرم‌کننده برای جذب مخاطب استفاده می‌کند که شاید به دلیل شرایط کنونی جامعه و نیاز زندگی معاصر باشد. مخاطب تئاتر امروز دلش می‌خواهد با دیدن تئاتر فقط لحظاتی به مشکلاتش فکر نکند و فقط خوش بگذراند.

طبق کتاب «تاریخ بخارا» و دیوارنگاره‌ها حداقل در قرن سوم قبل از میلاد مراسم آیینی به نام سوگ سیاوش در ایران وجود داشته. این آیین نمایشی همراه با حرکت و موسیقی بوده و به صورت کارناوال در سراسر شهر اجرا می‌شده. یک آیین نمایشی مثل آیین دیونوسوس چرا در یونان تبدیل به تئاتر می‌شود اما در ایران رشدی نمی‌کند؟ 

منبع: روزنامه اعتماد

منبع: ساعت24

کلیدواژه: یونان باستان قبل از میلاد آیین نمایشی وجود آمد آیین ها اجرا می شد یونانی ها نمایش ها حماسه ها مهم ترین کتاب ها رومی ها مهم تر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۸۱۰۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مقام سازمان ملل: حمله به رفح «یک تراژدی غیرقابل وصف» است

معاون دبیرکل سازمان ملل متحد در امور بشردوستانه نسبت به هرگونه حمله زمینی ارتش رژیم صهیونیستی به شهر «رفح» واقع در جنوب نوار غزه هشدار داد.

به گزارش ایسنا،‌ مارتین گریفیث، معاون دبیرکل سازمان ملل متحد در امور بشردوستانه اعلام کرد حقیقت این است که انجام عملیات زمینی در رفح به سادگی یک تراژدی غیرقابل وصف خواهد بود.

براساس گزارش روسیا الیوم، گریفیث در ادامه افزود هیچ طرح بشردوستانه‌ای نمی‌تواند جوابگوی این واقعیت باشد.

معاون دبیرکل سازمان ملل متحد در امور بشردوستانه و هماهنگ‌کننده کمک‌های اضطراری، روز سه‌شنبه گفت که علی‌رغم درخواست‌های جهانی از اسرائیل برای حمله نکردن به رفح  «عملیات زمینی در افق نزدیک در حال انجام است.

وی در بیانیه‌ای افزود: اقدامات اسرائیل برای بهبود کمک‌رسانی به غزه «نمی‌تواند برای آماده‌سازی یا توجیه حمله نظامی جامع به رفح استفاده شود»."

پیشتر آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل در سخنانی نسبت به حمله احتمالی رژیم صهیونیستی به «رفح» در جنوب نوار غزه و رخ دادن یک «تراژدی ویرانگر» درصورت چنین اقدامی هشدار داد.

گوترش از آمریکا خواست تا هر کاری که ممکن است را برای جلوگیری از حمله رژیم صهیونیستی به رفح انجام دهد؛ چراکه چنین اقدامی منجر به شهادت هزاران نفر خواهد شد.

رژیم صهیونیستی درحال زمینه‌چینی برای یورش به «رفح» است و در همین راستا، «هرتزی هالوی» رئیس ستاد ارتش این رژیم عصر یکشنبه اعلام کرد که طرح حمله زمینی به رفح را تایید کرده است.

رفح در حال حاضر میزبان بیش از نیمی از جمعیت غزه است که بر اثر جنگ آواره شده‌اند و همچنین مسیر اصلی کمک‌های بشردوستانه به حدود ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر است که نیاز مبرمی به این کمک‌ها دارند.

ارتش رژیم صهیونیستی با آغاز حملات به شمال نوار غزه مدعی شد جنوب این منطقه تحت‌ محاصره امن است و ساکنان شمال می‌توانند به این منطقه بروند، اما با ادامه جنگ حملات زمینی و هوایی را نیز به جنوب نوار غزه و به‌ویژه خان یونس انجام داد تا بار دیگر آواره‌های فلسطینی را آواره کند.

این آوارگان پس از حملات به خان یونس در حال حاضر به رفح منتقل شده‌اند و رژیم صهیونیستی درصدد کوچاندن اجباری آنها به خارج سرزمین‌های فلسطین است. در همین رابطه، اخیرا «فولکر تورک» کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل این تهدیدهای مقامات رژیم صهیونیستی را نگران‌کننده ارزیابی کرد.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • درباره پل استر، نویسنده شهیر آمریکایی/ تراژدی پست مدرن
  • فیلسوفان بزرگ دربارۀ «ورزش» چه می‌گویند؟
  • ۱۳ میلیون دلار برای القای تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه | جعل تاریخ در سریال حشاشین
  • کتاب صوتی «داستان‌های پارسی» در یونان منتشر شد
  • مقام سازمان ملل: حمله به رفح «یک تراژدی غیرقابل وصف» است
  • بحران ادبیات داریم
  • تصویری باورنکردنی از بهروز افخمی روی ویلچر؛ بیماری افخمی چیست؟
  • آن چه این نامردمان با جان انسان می کنند! | ببینید
  • (ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟
  • عکسی از چهره متفاوت و ویلچرنشینی بهروز افخمی | مشکل او چیست؟