بحران در حال گذار و بحرانسازان نگران آن
تاریخ انتشار: ۱۶ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۴۸۹۶۰۴
به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا؛ تازهترین نشست کمیسیون مشترک برجام و سیگنالهای رد و بدل شده، امیدها برای بهبود شرایط کشور را افزایش داده است. نشانههایی که گرچه محتاطانه به عرصه رسانه و سیاست راه مییابند اما دستکم تاکنون حکایت از افزایش تحرکات بین المللی دارد. در عرصه داخلی هم دولت برای چهارماه باقی مانده از دوران مسوولیت، تمام تلاش خود را برای رفع تحریمها و تامین واکسن کرونا به کار بسته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بوی بهبود از اوضاع جهان
نشست فصلی کمیسیون مشترک برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) روز ۱۳ فرودین با حضور نمایندگان اعضای برجام یعنی چین، فرانسه، آلمان، روسیه، بریتانیا و ایران در سطح معاونان و مدیران سیاسی وزیران امور خارجه برگزار شد، نشستی که برخی تحلیلگران آن را نشان دهنده خروج برجام از بنبست ارزیابی می کنند. همان شب «علیاکبر صالحی» رییس سازمان انرژی اتمی در گفتوگویی در شبکه اجتماعی «کلابهاوس» از قراری سخن گفت که هفته آینده در وین و در حد فنی بحث خواهد بود؛ وی تصریح کرد: «مسائل فنی، بحث محوری برجام در بستر مسائل حقوقی و سیاسی است. بنبست در حال شکسته شدن است؛ ظاهرا بنبست اولیه (برسرآغاز کننده اقدامات) شکسته شده و این نوید بخش است.»
در همین زمینه «اسحاق جهانگیری» معاون اول دولت هم تصریح کرده است: «اقتصاد کشور در حال عبور از تنگناها است و گشایش ها در حال فراهم شدن است.» اظهارنظر رییس سازمان انرژی اتمی به عنوان مهم ترین فرد برنامه هستهای ایران در حوزه فنی نشان میدهد که هر رویدادی در هر ابعادی در آینده روابط ایران و غرب مرتبط با انرژی هستهای روی دهد؛ ایران توانسته است؛ دستیابی به حقوق هستهای خود را به عنوان حق مسلم در جامعه جهانی تثبیت کند.
از سوی دیگر تلاشها برای تامین واکسن با وجود تمام دشواریها در اولویت دولت قرار دارد و حجت الاسلام «حسن روحانی» رییس جمهوری هم ۱۴ فروردین در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا از مقابله با ویروس کرونا، شکست تحریمها، بهبود معیشت مردم و تکمیل طرحهای مهم اقتصادی را چهار اولویت دولت در چهار ماه باقی مانده اعلام کرد. دولت نه با اتکا و اعتماد به خارج، بلکه با تکیه بر تواناییهای داخلی؛ درصدد است؛ آسیبهای کرونا و تحریم را برای دولت آینده به کمترین میزان خود برساند.
نگرانیهای داخلی و خارجی از احیای برجام
همزمان با افزایش این امیدها به بازگشت آرامش به جامعه ایران، خارجنشینان از شبکههای فارسی زبان خارجی تا رژیم صهیونیستی، نگرانیهای خود را به صورت علنی یا گاهی پنهان ابراز میکنند. برجام کابوس آنها بود؛ ترامپ این کابوس را از میان برداشت اما به نظر میرسد با تغییر دولت در کاخ سفید؛ این کابوس که احیای توافق هستهای ایران موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک است؛ بار دیگر در حال بازگشت است. با چنین نگاهی تکاپوی این روزهای آنها قابل درک است. این گروهها که نقش حیاتی در ایجاد بحرانهای متنوع در مسیر توافق هسته ای ایران داشته اند؛ به خوبی آگاه هستند که برجام بار دیگر ثبات اقتصادی و سیاسی را به جمهوری اسلامی باز خواهد گرداند و ایران میتواند برنامه پیشرفت خود را از سر گیرد و این تلخترین اتفاق برای تیمها و گروهها و کشورهایی است که چهاردهه برای مقابله با این پیشرفت تلاش کرده و نقشه کشیده اند.
مخالفان برجام در داخل ایران هم کم نبوده و نیستند. این گروهها هم گرچه با انگیزه متفاوت اما در مسیر احیای آن در حال سنگاندازی هستند؛ با دروغ پردازیهای سریالی درباره دستگاه دیپلماسی و هشدارها و اولتیماتومهای بیمنطق. این گروه هم به سیاق هشت سال گذشته دولت تدبیر و امید را رقیب انتخاباتی خود دانسته و با چنین پیش فرضی هرگونه انتقاد و هجمه به آن را روا میدانند. در این میان اما به پرسش بسیار مهمی که این روزها با پخش برخی سریال ها در ذهن مخاطب ایجاد میشود؛ پاسخ نمیدهند که چرا و بر اساس کدام مصلحت دستگاهی علیه دستگاهی دیگری اقدام به سیاهنمایی کرده و آن را از رسانه ملی کشور پخش میکند؟ با وجود چنین سیاه نماییهایی مردم چرا و چگونه باید اعتماد خود را به این دستگاهها حفظ کنند؟ پرسشی که در متن جامعه ایران شنیده میشود؛ حتی اگر دروغ پردازان پاسخی به آن ندهند.
منافع ملی قربانی انتخابات نشود
عزم دولت برای پایان دادن به تروریسم اقتصادی جزم است با این همه اما برای نتیجه دادن تلاشهای قوه مجریه، نیاز است همه نهادها و مسوولان همیاری لازم را انجام دهند یا دستکم اگر قراری برای برداشتن باری از روی دوش ملت و دولت ندارند، با اقداماتی استخوان لای زخم اداره کشور نشوند. دولت هم در دوران مذاکره و امضای برجام و هم در دوره تشدید تحریمهای اقتصادی علیه ایران و هم در برهه کنونی که امیدها به رفع این تحریمها افزایش یافته؛ نشان داده است که راه را میداند. اگر تدبیر دولت دوازدهم برای حفظ برجام با تمام دشواری ها و عهدشکنیهای آمریکا نبود؛ اجماع جهانی که «دونالدترامپ» برای ایجاد آن چهارسال تمام تلاش کرد، به نتیجه میرسید و ادعای تهدید صلح جهانی از سوی ایران؛ در محافل بین المللی مورد توجه قرار میگرفت.
قرار گرفتن در سایه برجامی که برخی منتقدان آن را هیچ شمردند؛ توانست از ایجاد این هجمه پیشگیری کند. اگر دولت طی سالهای پس از آغاز تحریمها؛ از تمام ابزارهای خود برای تامین منابع اداره کشور بهره نمیگرفت؛ با وجود کاهش بیسابقه صادرات نفت ایران، امکان اداره کشور به وجود نمی آمد. منتقدان طی سالهای گذشته در حالی به انکار تواناییهای دولت و شرایط خاص کشور اقدام کرده و میکنند که دولت موفقیتهای خود را در این زمینه نه متعلق به خود بلکه مرتبط با نظام جمهوری اسلامی میداند. اگر دولت نماینده مردم و نظام باشد که است، هرگونه هجمه به آن را میتوان در تعبیری گسترده هجمه به مردم و نظام دانست که نتیجه ای جز ناامیدی و بی اعتمادی در پی نخواهد داشت.
به همین دلیل است که «علیرضا معزی» معاون ارتباطات و اطلاع رسانی رییس جمهوری ضمن هشدار درباره اینکه میراث اعتبار زدایی، زمین سوخته است وطن را زمین سوخته نکنید؛ تصریح کرده است: «حاصل اعتبارزدایی بیوقفه و نفرتپراکنی تماموقت آن شده که وقتی تریبونها و جریانها، همگرا و فارغ از رقابتها درباره سندی غیرالزامآور توضیح میدهند، شنیده نمیشوند و تردید جای اقناع را در افکار عمومی میگیرد. کاش میفهمیدند اعتبارزدایی بر شاخه نشستن و از بن بریدن است.»
این مشروعیتزدایی عموما از سوی کسانی در داخل کشور پیگیری میشود که خود سابقهای چندان موجه در حوزههای اجرایی نداشته و بارها در انتخابات مختلف از مردم «نه» شنیدهاند. «محمود واعظی» رییس دفتر رییسجمهور گفت: «برخی از این افراد طوری صحبت میکنند که انگار تازه وارد ایران شدهاند و خبر ندارند که مردم میدانند، در ۴۰ سال گذشته همه اینها در تمام تصمیمگیریها بودهاند و مسئولیتهای مختلفی داشتهاند و اتفاقا باز هم مردم میدانند در زمانی که مسوولیت بر عهده ایشان بوده چگونه عمل کردهاند و موفق نبودهاند.» کارنامههای خالی منتقدان دولت در ایام انتخابات به عمد از سوی آن ها به فراموشی میرود تا منافع ملی قربانی جناحیگریها در موسم انتخابات شود بی آنکه نسبت به تبعات چنین رویدادی آگاه باشند که با چنین روشی آنچه آسیب میبیند نه شخص حسن روحانی و دولتش که کشور ایران و مردمش است.
برچسبها برجام سازمان انرژی اتمی ایران دولت تدبیر و امید حسن روحانی محمود واعظی دولت دوازدهممنبع: ایرنا
کلیدواژه: برجام سازمان انرژی اتمی ایران دولت تدبیر و امید برجام سازمان انرژی اتمی ایران دولت تدبیر و امید حسن روحانی محمود واعظی دولت دوازدهم اخبار کنکور تحریم ها هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۸۹۶۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا تمدنها با گذشت زمان شکنندهتر میشوند؟ (+عکس)
ظهور و سقوط قدرتهای بزرگ یکی از کلیشههای تاریخ است و این فرضیه که تمدنها، دولتها یا جوامع رشد کرده و سپس افول میکنند ایده رایجی است. اما آیا چنین چیزی واقعا حقیقت دارد؟
به گزارش زومیت، گروهی از پژوهشگران از زمینههای علمی مختلف بزرگترین مطالعه تا به امروز را انجام دادند تا دریابند آیا پیری جامعه را میتوان در سوابق تاریخی مشاهده کرد یا خیر. نتایج آنها که در مجلهی PNAS منتشر شده است، نشان میدهد دولتها پیر میشوند و احتمال انحطاط آنها با گذشت زمان بهتدریج بیشتر میشود.
فناپذیری دولتهاتعریف تمدن یا جامعه دشوار است و مورد اول معمولا بار معنایی ناخوشایندی همراه خود دارد. پژوهشگران درعوض تجزیهوتحلیل خود را به دولتهای پیشامدرن محدود کردند: تشکیلات متمرکزی که قوانینی را بر قلمرو و جمعیت خاصی اعمال میکنند (مثل دولت-ملتهای ایالات متحده و چین امروزی). آنها رویکردی آماری را در دو مجموعه داده پیاده کردند و مجموعه دادههای انحطاط دولتها را که شامل ۳۲۴ دولت در طول ۳۰۰۰ سال بود (از سال ۲۰۰۰ قبل از میلاد تا سال ۱۸۰۰ پس از میلاد) ایجاد کردند. دادهها از پایگاههای داده متعددی جمعآوری شد.
با گذشت زمان، آسیبپذیریها موجب کاهش تابآوری جوامع پیشامدرن میشد.پژوهشگران در مطالعه خود تکنیکی به نام «آنالیز بقا» را بهکار بردند و طول عمر دولتها را تجزیهوتحلیل کردند. اگر اثر پیری وجود نداشته باشد، میتوان توزیع مستقل از سنی را انتظار داشت که در آن احتمال به پایان رسیدن عمر یک دولت در سال اول و در سال صدم یکسان است.
مطالعهای قبلی روی ۴۲ امپراطوری نیز دقیقا همین موضوع را نشان داده بود. اگرچه در مجموعه داده بزرگتر مطالعه جدید، پژوهشگران الگوی متفاوتی را شاهد بودند.
در هر دو پایگاه داده، خطر به پایان رسیدن دولتها در طول دو قرن اول افزایش مییافت و پس از آن در سطح بالایی ثابت میماند. یافتهها منعکسکننده تجزیهوتحلیل اخیر دیگری از بیش از ۱۶۸ رویداد بحران تاریخی است. میانگین مدت زمان بقای سیاستها در پایگاه داده بحران آنها تقریبا ۲۰۱ سال بود.
احتمال فروپاشی جوامع با گذشت زمان بیشتر میشودحتی وقتی سلسلهها از تجزیهوتحلیل کنار گذاشته شد، روند پیری مشاهده میشد. سلسلهها برپایه روابط خونی ساخته میشوند، معمولا عمر کوتاهی دارند و اغلب به دلیل اختلاف بر سر جانشینی یا سقوط تبار خانوادگی از بین میروند.
یافتههای جدید با مطالعات پیشین درمورد کند شدن بحرانی پشتیبانی میشود. قبل از اینکه سیستم پیچیدهای دستخوش تغییری در مقیاس بزرگ در ساختار شود، اغلب با سرعت کمتری میتواند از بحرانها بهبود پیدا کند.
اکنون شواهدی از چنین کندشدن بحرانیای برای دو گروه تاریخی مختلف داریم: اولین کشاورزان اروپای نوسنگی و جوامع پوئبلو جنوب غربی ایالات متحده. حدود ۴ هزار تا ۸ هزار سال پیش، کشاورزان دوران نوسنگی در سراسر ترکیه امروزی تا اروپا گسترش پیدا کردند.
آنها سپس بحرانهای دورهای را پشت سر گذاشتند که در آن در پی درگیریها و جنگها کاهش جمعیت و مکانهای کشاورزی و دور شدن از کشاورزی غلات رخ داد.
جوامع پوئبلو کشاورزان ذرت بودند که بزرگترین ساختمانهای غیرخاکی را در ایالات متحده و کانادا پیش از آسمانخراشهای فلزی شیکاگو در دهه ۱۸۰۰ ساختند. این جوامع چندین چرخه رشد و رکورد را پشت سر گذاشتند و با تجربه حوادث بحرانی در حدود سالهای ۷۰۰، ۸۹۰ و ۱۲۸۵ پس از میلاد به پایان رسیدند.
طی هرکدام از این رویدادها، جمعیت، ذرت و شهرسازی کاهش یافت درحالی که خشونت افزایش پیدا کرد. این چرخهها بهطور متوسط دو قرن طول میکشید و با الگوی وسیعتری که پژوهشگران پیدا کردند، مطابقت داشت. هم برای اولین کشاورزان اروپا و جوامع پوئبلو، جمعیت درست پیش از فروپاشی، آهستهتر از بحرانهایی مانند خشکسالی بهبود مییافتند.
با گذشت زمان سرعت بهبود جوامع پوئبلو از بحرانهای اجتماعی مانند خشکسالی کندتر میشد.مطالعه جدید محدودیتهایی دارد که باید درنظر گرفت. اول اینکه دولتها به شکلهای مختلفی به پایان میرسند. آنها میتوانند بهسادگی تغییری در طبقه برتر حاکم باشند یا ممکن است فروپاشی اجتماعی رخ دهد که شامل نابودی دولت، نوشتار، ساختارهای تاریخی و کاهش جمعیت باشد.
حتی در میان جوامعی که دچار فروپاشی کامل میشدند، بسیاری از جوامع باقی میماندند و رونق میگرفتند. این پایان لزوما چیز بدی نیست. بسیاری از دولتهای پیشامدرن ظالم و غارتگر بودند. برای مثال، امپراطوری روم غربی در اواخر عمر خود سهچهارم مسیر به سمت حداکثر سطح نابرابری ثروت را که از نظر تئوری ممکن است، پیموده بود.
نکتهی دیگری که باید درباره تجزیهوتحلیل جدید درنظر داشت، این است که اعداد مطالعه جدید براساس تاریخهای آغاز و پایان مورد قبول در گزارشهای تاریخی و باستانشناسی است. درمورد این تاریخها معمولا اختلافنظر وجود دارد. بهعنوان مثال، آیا امپراطوری روم شرقی در سال ۱۴۵۳ با سقوط پایتخت آن یعنی قسطنطنیه یا غارت قسطنطنیه و تقسیم قلمروهای آن توسط مبارزان صلیبی در سال ۱۲۰۴ یا از دست دادن گسترده قلمرو در طول قرن هفتم به پایان رسید؟
گرچه مطالعه جدید محدودیتهایی دارد، بزرگترین مطالعهای است که تا به امروز درباره این موضوع انجام شده است و یافتهها در دو مجموعه داده بزرگ با هم یکسان بودند.
نابرابری، تخریب محیط زیست و رقابت نخبگان در فروپاشی دولتهای گذشته نقش داشته استگام بعدی این است که بررسی شود چه عواملی موجب افزایش طول عمر جامعه میشود و چه عواملی بهتدریج بر آسیبپذیری جوامع میافزایند. دولتها ممکن است به دلایل مختلفی با گذشت زمان تابآوری خود را از دست بدهند.
افزایش نابرابری، نهادهای بهرهکش و درگیری بین صاحب منصبان میتوانند در طول زمان اصطکاک اجتماعی را افزایش دهند. تخریب محیط زیست نیز میتواند اکوسیستمهایی را که سیاستها بدانها وابسته هستند، تضعیف کند. شاید خطر بیماری و درگیری با افزایش تراکم شهرها افزایش پیدا کند یا از دست دادن تابآوری ممکن است به دلیل ترکیبی از علل مختلف باشد.
آیا دنیای مدرن ما پیر میشود؟آیا الگویهای پیری در دولتهای پیشامدرن میتواند در دنیای امروز نیز اهمیتی داشته باشد؟ پژوهشگران فکر میکنند اینطور است، اما اینکه آیا سیستم جهانی امروزه همان الگوهایی را دنبال میکند که در مطالعه شناسایی شد، مشخص نیست. بااینحال، در جهان امروز نابرابری، تخریب محیط زیست و رقابت نخبگان وجود دارد و همه این عوامل بهعنوان پیشگام فروپاشی دولتهای گذشته در تاریخ بشر مطرح شدهاند.
پیش از فروپاشی دولتها، نابرابری در جامعه افزایش مییابد.در سطح جهان، یک درصد از ثروتمندترین افراد تقریبا نیمی از ثروت جهان را در اختیار دارند، درحالیکه نیمه پایینی جمعیت حدود ۰٫۷۵ درصد ثروت را در اختیار دارند. تغییرات اقلیمی جهان امروز بیسابقه است و شدت آن بیشتر از رویدادهایی است که در گذشته موجب انقراضهای جمعی شد.
۶ مورد از ۹ سیستم کلیدی زمین که جهان به آنها متکی است، به مناطق پرخطر تبدیل شدهاند. ازسوی دیگر، درگیری بین نخبگان اقتصادی به دو قطبی شدن و ایجاد بیاعتمادی در بسیاری از کشورها دامن زده است.
برخلاف دولتهای گذشته، دنیای امروز تاحد زیادی به هم پیوسته و جهانی شده است؛ درحالیکه شکنندهشدن و به پایان رسیدن یک دولت معمولا برای جهان گستردهتر بیاهمیت است، بیثباتی ابرقدرتهایی نظیر ایالات متحده میتواند باعت اثر دومینویی در آنسوی مرزهای این کشور شود.
هم دنیاگیری کووید ۱۹ و هم بحران مالی جهانی سالهای ۲۰۰۷-۲۰۰۸ نشان دادهاند که چگونه ارتباطات نزدیک میتواند موجب تقویت شوکها در زمان بحران شود. نمونههایی از این اتفاق را در بسیاری از سیستمهای پیچیده دیگر میتوان مشاهده کرد. اکوسیستمهای صخرههای مرجانی به هم پیوستهی متراکم در خنثی کردن شوکهای کوچک عملکرد خوبی دارند، اما ضربات بزرگ را معمولا تقویت میکنند.
اکثر دولتهای امروزی بهطور قابلتوجهی با امپراطوریهای گذشته متفاوت هستند. تولید صنعتی، تواناییهای تکنولوژیکی عظیم و همچنین بوروکراسیهای حرفهای و نیروهای پلیس همگی احتمالا دولتهای با ثباتتر و مقاومتری ایجاد خواهند کرد.
بااینحال، فناوری ما همچنین تهدیدها و منابع آسیبپذیری جدیدی مانند سلاحهای هستهای و گسترش سریعتر عوامل بیماریزا را به ارمغان آورده است. ما همچنین باید مراقب استقرار دولتهای سرکش باشیم. تابآوری و ماندگاری لزوما همه جا مثبت نیست. با این وجود، امیدواریم درک تاریخ گذشته بتواند به جلوگیری از اشتباهات پیشین ازجمله منابع احتمالی پیری جامعه کمک کند.
کانال عصر ایران در تلگرام