Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-04-27@15:54:18 GMT

چه کسی لیاقت مسئولیت دارد؟

تاریخ انتشار: ۱۷ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۴۹۹۰۲۰

چه کسی لیاقت مسئولیت دارد؟

به گزارش فارس، فرزاد جهان‌بین در یادداشتی نوشت:

مقدمه

پیش از بحث در مورد اشخاص و اینکه چه کسی برای پست‌های حکومتی چون ریاست جمهوری مناسب است باید ابتدائاً پرسید که آن پست و جایگاه چه ویژگی‌هایی دارد و بر اساس آن ویژگی‌ها، چه شایستگی‌هایی باید مورد توجه قرار گیرد. در حقیقت، با استخراج این مختصات است که می‌توان به دنبال تعیین فرد درست و صالح بود و عکس این موضوع و راه را نمی‌توان در پیش گرفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

امیر مومنان (علیه السلام) در خطبه سوم نهج البلاغه در بیانِ در مسند قدرت و حکومت قرار گرفتن خلیفه اول، از عبارت « تَقَمَّصَهَا » استفاده کرده و نقد می کنند که  به جای اینکه افراد متناسب با اندازه پیراهن انتخاب شوند، پیراهن را با اندازه افراد تنظیم می­کنند.

در جایی از حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) منقول است، هر کس از میان گروهی فردی را به کاری بگمارد در حالی که فردی بهتر از او در میان آنان وجود داشته باشد، به خدا، پیامبر و مردم خیانت کرده است. بایستی فراتر از افراد به شاخص‌ها و مختصات آن مسئولیت توجه نموده و اصل را بر این گذاشت. این در حالی است که بعضا این روند به عکس طی می­شود؛ این ورود وارونه به حیطه عرضه افراد برای قدرت، نتایج منفی‌ زیادی به بار آورده است. اگر این ملاک‌ها برجسته شوند و اصل بشوند، بسیاری از افراد جرأت ورود به این عرصه را نخواهند داشت و بسیاری از آسیب‌های آن نیز از بین می‌رود. حضرت در بیانی چنین می‌آورند: « ... ثُمَّ اُنْظُرْ إِلَى أُمُورِ عُمَّالِکَ وَ اِسْتَعْمِلْهُمْ اِخْتِبَاراً وَ لاَ تُوَلِّهِمْ أُمُورَکَ مُحَابَاةً وَ أَثَرَةً فَإِنَّ اَلْمُحَابَاةَ وَ اَلْأَثَرَةَ جِمَاعُ اَلْجَوْرِ وَ اَلْخِیَانَةِ (نک: نهج البلاغه، نامه 53). در این بیان، حضرت تاکید می­کنند به خاطر اینکه کسی را می‌شناسید و یا آن فرد از جریان و اطراف شما است، او را به کار نگیرید چرا که این به کارگیری از روی دوستی و دلبخواهی، خیانت است و باید به تجربه، حیا، تقدم در اسلام و ... نگاه کرد. بر این اساس، این سؤال قابل طرح است که برای اینکه فردی در نظام جمهوری اسلامی مسئولیتی چون ریاست جمهوری را به دست بگیرد، باید واجد چه ویژگی‌ها و شاخص‌هایی باشد. این یادداشت بر آن است تا به طور مشخص به این سؤال پاسخ دهد.

1-اعتقاد به مبانی، اصلی حاکم بر تمام ویژگی ها

این ویژگی و شاخص وجود دارد که شرط ورود به این فرایند است و به نوعی بر سایر ویژگی‌ها حکومت می‌نماید و بدون دارا بودن آن، اصل ماجرا منتفی می‌گردد. اعتقاد کامل به نظام اسلامی و مبانی انقلاب اسلامی و فاصله‌گذاری کامل و شفاف با گفتمان‌های معارض با نظام اسلامی، شرط لازم ورود به این میدان است به گونه­ای که سایر ویژگی‌ها در مرتبه  بعد از آن قرار دارند. حضرت در توصیه‌ای به جناب مالک اشتر (رحمه الله علیه) در موضوع انتخاب وزیر این‌گونه سفارش می‌کنند؛ کسانی را انتخاب نما که بیشترین گرایش را به تو دارند و کمترین گرایش را به غیر تو دارند. (وَ أَحْنَى عَلَیْکَ عَطْفاً وَ أَقَلُّ لِغَیْرِکَ إِلْفاً فَاتَّخِذْ أُولَئِکَ خَاصَّةً لِخَلَوَاتِکَ وَ حَفَلاَتِکَ) (نهج‌البلاغه، نامه 53). باید توجه داشت که ضمیر مخاطب (کَ) در این عبارت نورانی، تخاطب شخصی نیست، چرا که در جایی دیگر حضرت محبت و دوستی شخصی را در انتصابها مذمت کرده­‌اند. لذا، همان گونه که ذکر شد منظور از این ضمیر مخاطب در این بیان، نه «تو» بلکه «گفتمان تو» است. بنابراین، نگاه نویسنده بر آن است که این موضوع، یک محور و عنصر اولی است که شرط ورود افراد در این فرایند است.

2- قدرت و توانایی

«أَیُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّ أَحَقَّ اَلنَّاسِ بِهَذَا اَلْأَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَیْهِ وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اَللَّهِ فِیهِ» عنصر دیگری که از بیانات حضرت استفاده می­شود، قدرت و توانایی فرد بر انجام آن مسئولیت است. لذا، نه تنها قوی بودن بلکه قوی­ترین و تواناترین بر این کار بودن، باید به عنوان یک شاخص و ملاک در نظر گرفته شود.

3- علم و دانش

«...فَإِنَّ أَوْلَى اَلنَّاسِ بِأَمْرِ هَذَا اَلْأُمَّةِ قَدِیماً وَ حَدِیثاً أَقْرَبُهَا مِنَ اَلرَّسُولِ وَ أَعْلَمُهَا بِالْکِتَابِ وَ أَفْقَهُهَا فِی اَلدِّینِ ...»؛ شاخص سوم، که در این عبارت و نیز عبارت پیشین حضرت به چشم می­خورد، موضوع علم و دانش در حوزه تخصصی است؛ در این جا نیز با استفاده از عبارت «اعلمهم»، بر این موضوع تأکید فرموده­اند که عالم ترین برای این کار انتخاب شود. اهمیت این موضوع در بیان نورانی امام صادق (علیه السلام) نیز به وضوح دیده می­شود جایی که می­فرمایند فرقی نمی­کند که کار را به خائن واگذار نمایم یا به ناشی.

4- تجربه

عنصر چهارم در بیان امیر مومنان علیه السلام، تجربه است. فرمود «فاستعملهم اختبارا!»؛ واژه اختبار بیانگر به کارگیری از روی آزمایش و منتج از یک سابقه و کارآزمایی است. بدین ترتیب، شناخت گذشته فرد و سابقه فعالیتهای او و نتایج و پیتمدهای آنها، عنصری مهم در تشخیص درستی یک انتخاب است.

5- حُسن تدبیر

پنجمین ویژگی، داشتن تدبیر است. حضرت در بیانی مهم چهار عامل را باعث دگرگونی شرایط و ضرر به احوال ملک و ملت می دانند که یکی از آن‌ها سوء تدبیر است.

6- قاطعیت

قاطع بودن در هنگام تصمیم گیری، عنصر ششمی است که در بیان حضرت برجسته شده است. امیر مؤمنان علیه السلام در بیانی در توصیف رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: « ...  أَرْسَلَهُ دَاعِیاً إِلَى اَلْحَقِّ وَ شَاهِداً عَلَى اَلْخَلْقِ فَبَلَّغَ رِسَالاَتِ رَبِّهِ کَمَا أَمَرَهُ لاَ مُتَعَدِّیاً وَ لاَ مُقَصِّراً وَ جَاهَدَ فِی اَللَّهِ أَعْدَاءَهُ وَ لاَ وَانِیاً وَ لاَ نَاکِلاً ...» (مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۶ : ۳۰). این بیان به قوت و عدم ضعف ایشان در ابلاغ رسالت الهی اشاره می­کند. در جای دیگر نیز می‌فرمایند: «وَ لَعَمْرِی مَا عَلَیَّ مِنْ قِتَالِ مَنْ خَالَفَ اَلْحَقَّ، وَ خَابَطَ اَلْغَیَّ مِنْ إِدْهَانٍ وَ لاَ إِیهَانٍ.» (بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام ، ج۲۹ : ۴۶۴) عبارت «مِنْ إِدْهَانٍ وَ لاَ إِیهَانٍ» بیانگر آن است که نرمش، سازش و سستی نبایستی در مبارزه با مخالفان حق وجود داشته باشد. هرچند این بیان به عدم نرمش و سستی در برخورد با مخالفان حق اشاره دارد، اما نشان می­دهد در امور مهم، قاطعیت و عدم تزلزل، عنصر مهم موفقیت است.

7- شجاعت

هفتمین شاخصه، شجاعت است؛ فردی که در این جایگاه قرار می‌گیرد، نباید ترسو باشد. این شجاعت هم در بیان حرف حق است و هم در برابر دشمنان است. اساسا افراد ترسو توانایی اتخاذ تصمیمات درست را ندارند، چرا که در اثر ترس، نظام محاسباتی آنها مختل شده است. باید توجه داشت که مقصود امیر مؤمنان از شجاعت در این بیان، امری بین جُبن و تهوّر است. بدین معنا که بی گدار به آب زدن یا بی توجه به اقتضائات خود یا جامعه را در معرض خطر قرار دادن مراد حضرت از شجاعت نیست. چه اینکه عقل، نیز چنین مشیی را تأیید نمی­کند.

8- پشتکار

ویژگی هشتم، دوری از تنبلی و داشتن روحیه جهادی است؛ امیر مؤمنان علیه السلام دربیان نورانی خود می‌فرمایند: «لاَ تَتَّکِلْ فِی أُمُورِکَ عَلَى کَسْلاَنٍ!» (غرر الحکم و درر الکلم، ج۱ : ۷۴۵) به آدم تنبل و سست کار را واگذار نکنید. روشن است که چنین توصیه­ای ارشاد به حکم عقل است.

9- ساده‌ زیستی

عنصر نهم، ساده زیستی است. زیست ساده در زمره عموم یا پایین ترین سطوح مردم، از واجبات یک کارگزار در حکومت اسلامی است. روایت اخنف بن قیس از سیره امیر مؤمنان علیه السلام به خوبی گویای این مطلب است. او چنین نقل می­کند که نزد امیر مؤمنان علیه السلام بودم که هنگام افطار شد. ایشان در خواست کرد و برایشان سفره مهره و موم شده­ای آوردند. چرسیدم داخل آن چیست، فرمود، نان جو. عرض کردم، ترسیدی کسی از تو آن را بگیرد یا نسبت به مصرف آن بخل ورزیدی که اینگونه مهر و مومش کرده­ای؟ فرمود، نه اینگونه نیست، ترسیدم که حسن و حسین -علیهما السلام- آن را با روغنی نرم کنند. پرسیدم، مگر کار حرامی است؟ فرمود: نه حرام نیست، اما بر ائمه حق واجب است که در زندگی خود پایین‌ترین سطوح مردم را الگوی خود قرار دهند. با توجه به عبارت «و لکن یجب علی ائمه العدل» روشن می­شود که ساده زیستی از فرائض یک کارگزار است نه از فضایل او. به نظر می­رسد مراد حضرت ضرورت انتخاب کارگزار از طبقه مستضعف نیست، بلکه مقصود اصلی نداشتن خوی اشرافی است. به عنوان نمونه وقتی فرد در مسئولیتی قرار گرفت بایستی خانه‌اش را جابه جا کند و زندگی اش را  با عموم جامعه همخوان و هماهنگ سازد.

10- فروتنی در مقابل مردم

ویژگی دهم، از مردم بودن و تواضع در مقابل مردم است. حضرت در بیانی فرمودند: «فَاسْتَعِنْ بِاللَّهِ عَلَى مَا أَهَمَّکَ وَ اِخْلِطِ اَلشِّدَّةَ بِضِغْثٍ مِنَ اَللِّینِ وَ اُرْفُقْ مَا کَانَ اَلرِّفْقُ أَرْفَقَ وَ اِعْتَزِمْ بِالشِّدَّةِ حِینَ لاَ تُغْنِی عَنْکَ إِلاَّ اَلشِّدَّةُ وَ اِخْفِضْ لِلرَّعِیَّةِ جَنَاحَکَ وَ اُبْسُطْ لَهُمْ وَجْهَکَ وَ أَلِنْ لَهُمْ جَانِبَکَ وَ آسِ بَیْنَهُمْ فِی اَللَّحْظَةِ وَ اَلنَّظْرَةِ وَ اَلْإِشَارَةِ وَ اَلتَّحِیَّةِ حَتَّى لاَ یَطْمَعَ اَلْعُظَمَاءُ فِی حَیْفِکَ وَ لاَ یَیْأَسَ اَلضُّعَفَاءُ مِنْ عَدْلِکَ وَ اَلسَّلاَمُ .» (نهج البلاغه، نامه  46) ایشان در این بیانات تاکید می­کنند که هیچ‌گاه بر مردم منت نگذار و بگذار مردم حرف خود را با تو راحت مطرح کنند و بین تو و آن‌ها حجاب و حائلی نباشد.

11- بصیرت

ویژگی مهم دیگر «عمق بینی و ژرف نگری» است. دو تعبیر «نظر» و «بصر» در این زمینه در بیان مولی به چشم می­خورد. بَصَر نگاه عمیق و همه جانبه است. فرد باید بتواند در شرایط فتنه گون که حق و باطل آمیخته­اند، جانب حق را بشناسد و در آن سو بایستد. این موضوع را می توان از بررسی سابقه افراد و از نوع نگاههای آنها به دست آورد.

انتهای پیام/م

منبع: فارس

کلیدواژه: جهان بین انتخاب درست ریاست جمهوری امیر مؤمنان علیه السلام نهج البلاغه ویژگی ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۹۹۰۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

راهکار اصلاح رابطه با خدا چیست؟

امیرالمؤمنین علیه‌السلام در روایتی فرمود «مَنْ أَصْلَحَ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ، أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النَّاسِ؛ وَ مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ، أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْیَاهُ؛ وَ مَنْ کَانَ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظٌ، کَانَ عَلَیْهِ مِنَ اللَّهِ حَافِظٌ.»؛ یعنی «هرکه آنچه را میان او و خداست اصلاح کند، خداوند آنچه را بین او و مردم است اصلاح کند و هر کس کار آخرتش را به اصلاح آورد، خداوند کار دنیایش را اصلاح کند و آن را که از خود بر خود واعظ است، از خدا بر او نگهبان است.»

ارتباط اصلاح ارتباط با خدا با اصلاح رابطه با مردم از آن جهت است که اصلاح رابطه با خدا مسلتزم صدق و امانت و راستى است. کسى که صدق و امانت و راستى پیشه کند، به یقین مردم به او علاقه‌مند مى‌شوند و امین مردم خواهد بود و به او اعتماد مى‌کنند و مشکلى با او نخواهند داشت. اصلاح امر آخرت وابسته به تقوا و پرهیزگارى است و به یقین انسان‌هاى با تقوا در زندگى مادى خود نیز موفق خواهند بود، زیرا راه خلاف در پیش نمى‌گیرند؛ به کسى ظلم و ستم نمى‌کنند، همه با او مهربان هستند و او نیز با همه مهربان.

این سخن را با حدیثى از امام باقر (علیه السلام) که مرحوم کلینى در اصول کافى آورده پایان مى دهیم. مطابق این حدیث امام باقرعلیه‌السلام فرمود: خداوند عزّوجلّ چنین فرموده است: «وَ عِزَّتِی وَ جَلاَلِی وَ عَظَمَتِی وَ عُلُوِّی وَارْتِفَاعِ مَکَانِی لاَ یُؤْثِرُ عَبْدٌ هَوَایَ عَلَى هَوَى نَفْسِهِ إِلاَّ کَفَفْتُ عَلَیْهِ ضَیْعَتَهُ وَ ضَمَّنْتُ السَّمَاوَاتِ وَ الاَْرْضَ رِزْقَهُ وَکُنْتُ لَهُ مِنْ وَرَاءِ تِجَارَةِ کُلِّ تَاجِر؛ به عزت و جلال و عظمت و نورانیت و علو مقامم سوگند یاد مى‌کنم که هیچ بنده مؤمنى خواسته مرا بر خواسته خود در چیزى از امور دنیا مقدم نمى‌شمرد مگر این که من بى‌نیازى او را در دل او و همّت او را در آخرتش و آسمان‌ها و زمین را ضامن روزى او قرار مى‌دهم و براى او از تجارت هر تاجرى بهتر خواهم بود» (کافى، ج ۲، ص ۱۳۷، ح ۱)

منبع: تسنیم

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • اکسيري که قهرمانان را جاويدان مي کند
  • امت اسلام در کنار همدیگر به یک دشمن واحد توجه کنند
  • فضیلت زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)
  • حضرت نجمه خاتون علیهاالسلام، مصداقی برای آیه شریفه تطهیر است
  • راهکار اصلاح رابطه با خدا چیست؟
  • چرا زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی برابر با زیارت امام حسین (ع) است؟
  • حضرت فاطمه زهرا (س) و مادران شهدا الگوی دختران جامعه است
  • افتتاح دوره های شرح و تفسیر نهج البلاغه در شهر دولت آباد
  • ترمیم حرم‌ مطهر ائمه تعظیم شعائر اسلامی است
  • دلیل عظمت شاه عبدالعظیم حسنی (ع) چه بود؟