داستان مرگ تو را آهو به آهو میبرد
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۵۰۵۳۰۳
ایسنا/زنجان ای تنها بازماندگان آهوان شمالغرب کشور، ای ساکنان زیبای دشت سهرین، راحت بخوابید، محیطبانان هوشیارند.
شب خیمه تاریک خود را برپا کرد؛ هنوز خبری از محیطبانانی که در عملیات تعقیب و گریز شکارچیان غیرقانونی بودند، نرسیده است؛ حالا عملیاتی برای پیدا کردن آن دو آغاز شده، رفتهرفته هوا تاریکتر میشود و امیدها کم و کمتر.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ماه پشت ابر پنهان شده، او هم خجالت میکشد که زمین را روشن کند تا مبادا چشم همقطاران به جسم بیجان دوستانشان بیفتد. کسی چه میداند شاید آهویی تمام شب را کنار محافظان بیجان خود مانده، تا گزندی به آنها نرسد؛ چراکه خانواده آنان چشمانتظارشان نشستهاند ولی اینبار برگشتن آنان متفاوتتر از همیشه است، به جای خانه، به خانه ابدی خود میروند.
ما میزبان ضامن آهو هستیم نه قاتل آهو
خبر تلخ و کوتاه است. در سالی که به شادی آغاز کردهایم و فقط چند روز از آن را پشت سر گذاشتهایم، در سالی که امیدوار هستیم سختیهای ماههای گذشته به خاطر کرونا به اتمام برسد، چند شکارچی غیرمجاز به خاطر شکار آهو، دو محیطبان زنجانی را به ضرب گلوله کشتند.
بامداد دیروز (۱۷ فروردینماه) محیطبانانی به شهادت رسیدند که با کمترین امکانات، ضامن حفاظت از محیطزیست هستند، ضامن حفاظت از تنها بازماندگانی که بزرگان ما برای حفاظت از آنها ضامن شدهاند.
اما عدهای انگار قرار نیست یاد بگیرند که بودنمان در گرو بودن بسیاری از چیزها است. در گرو بودن گل خاردار. در گرو زیستن گنجشکی کوچک در آسمان آبی شهرمان و در گرو بودن خانوادهای شاد در خانهای گرم با حضور پدر.
مهدی مجلل و میکائیل هاشمی، پدرانی بودند که به خاطر ما و نسلهای بعد از ما جان خود را از دست دادند تا سرنوشت آهوان سهرین به سرنوشت ببر مازندران گره نخورد و آنها هم لذت دیدن این گونه را همچون ما ببرند اما هستند در این میان قاتلانی که لذت زجر کشیدن حیوان و انسان برایشان مهم نیست و برای لذت آنی خود دست به هر کاری میزنند و گلوله خود را به سمت هر جانداری چه حیوان و چه انسان نشانه میگیرند تا زندگی بگیرند، تا جان بگیرند تا از بین ببرند هر آنچه که پدران و مادرانمان برای ما حفظ کردهاند.
امروز روز تلخی برای هر انسانی است و تلخی امروز برای زنجانیها صد چندان است. امروز آهوان سهرین دو دوست مهربان خود را از دست دادند. دو دوستی که شاید هر کدام از آنها را با نشانههایشان میشناختند و برای هر جهیدن یک بره آهو، قند در دلشان آب میشد. محیطبانانی که مظلومانه شهید شدند و تن خود را در برابر سرب داغ چند شکارچی قرار دادند تا بچه آهویی بیمادر نشود و آهویی بیفرزند.
امروز کسی پاسخی برای چشمهای بیقرار خانواده فرزندان دو شهید ندارد. چون هنوز قانونی متقن برای حفاظت از حق محیطبانان وجود ندارد و هنوز به آن مرحله نرسیدهایم که امکانات بهروز در اختیار محیطبانان قرار دهیم تا شاید دیگر جانی گرفته نشود، تا خانوادهای داغدار نشود، تا آهویی بیپناه نشود.
از این پس دیگر رد پای محیطبانان شهید پشت صنوبرها دیده نخواهد شد؛ حالا چشم آهوها هراسان است و داستان تلخ این مرگ را آهویی به آهویی دیگر میگوید. آنها هم از بیپناهی ترسیدهاند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی اجتماعی زنجان محيط بان آهوان دشت سهرین محیط بانان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۵۰۵۳۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ژاپنیها به نقاشی «ارواح» علاقه دارند؟
شوهر اویوا میخواست دوباره با همسایه ثروتمندش ازدواج کند، اما همسرش هنوز زنده بود. او ابتدا سعی کرد اویوا را مسموم کند، اما به جای اینکه او را بکشد، او را به طرز وحشتناکی زشت کرد. سپس او را به رودخانه انداخت تا غرق شود که موفقیتآمیز بود. اما بعداً، وقتی به آن رودخانه بازگشت، روح اویوا از آب برخاست تا او را به هرکجا که رفت تسخیر کند!
به گزارش فرادید، تصاویر خوفناکی از این داستان ارواح ژاپنی و سایر موارد مشابه آن، موضوع نمایشگاهی در موزه ملی هنر آسیایی اسمیتسونین است؛ نمایشگاهی با عنوان: «نمایش ماوراء طبیعی: ارواح و تئاتر در چاپ ژاپنی».
قرنها پیش، داستانهای ارواح در ژاپن بسیار نقل میشدند. بیش از ۵۰ اثر به نمایش گذاشتهشده از سالهای ۱۷۰۰ تا ۱۹۰۰ توسط هنرمندان ژاپنی، نمایانگر قدرت ماندگار هنر چاپ چوبی و داستانهایی است که امروزه در ژاپن همچنان رونق دارند.
داستان اویوا، همسر وفاداری که روحش برای تسخیر شوهر قاتلش بازگشت، سال ۱۸۲۵ در نمایش کابوکی «داستان ارواح یوتسویا در توکایدو» توسط تسورویا نانبوکو روایت شد.
کیت بروکس، از متصدیان نمایشگاه، میگوید: اگرچه موضوع ماوراء طبیعی مدتها بخشی از فرهنگ ژاپنی بوده، دوره اِدو (۱۶۰۳-۱۸۶۸) و این تولید خاص به این ژانر اهمیت دائمی داد.
تصاویری از این نمایش ارواح و سایر نمایشنامههای آن زمان برای مشتریانی که خواهان داشتن یادگاری از نمایش و بازیگران خاص آن در قالب چاپ چوبی بودند، توسط هنرمندان بازتولید شد.
کابوکی که در دوره ادو ایجاد شد، به دلیل اجراهای دارای سبک و جلوههای ویژه پیچیدهای شهرت یافت که آن را به یک سرگرمی محبوب برای مخاطبان تبدیل میکرد.
بروکس میگوید: «ترفندهای روی صحنه مانند درهای مخفی و وسایل زیاد صحنه نمایش مانند خون مصنوعی، وسایلی مانند سیم که شخصیتها با کمک آنها پرواز میکردند، همگی نشاندهنده حضور ارواح بودند.»
هزاران چاپ با قیمتهای شگفتآور ایجاد و در دسترس قرار گرفت. بروکس میگوید در دهه ۱۸۴۰، یک چاپ چوبی چندرنگ تک ورق به قیمت یک وعده نودل بود.
چنین نمونههای رنگارنگ و زندهای به ندرت پس از نزدیک به دو قرن باقی میمانند، بهویژه چاپهایی که شامل برگههای کاغذی بلند میشدند تا جلوههای پیچیده صحنه را منعکس کنند.
یکی از چاپهای چوبی استادانه این نمایش سال ۱۸۶۱ توسط اوتاگاوا کونیسادا ساخته شد. در این چاپ، بدن اویوا را میبینید که با یک قلاب ماهیگیری به سطح کشیده شده و با بالا بردن برگه، جسد دوم را میبینید، خدمتکاری که ناخنهای دستش بعد از مرگ همچنان رشد میکنند.
این ترفند روی صحنه گیراتر است، چون هر دو جسد توسط یک بازیگر به تصویر کشیده میشوند که لباسش را سریع عوض میکند.
در دهه ۱۸۶۰، نزدیک ۴۰ سال از کاربرد ترفند صحنه میگذشت و در آن دهه، از مخازن واقعی آب روی صحنه استفاده میشد. بروکس میگوید چاپها برای بزرگداشت این ترفند ایجاد شدند. این قبیل چاپها نادر هستند، به خصوص آنهایی که کاملاً سالم باقی ماندند.
ارواح قرنها در تئاتر «نو» برجسته بودند و هدف آنها، مخاطبان نخبهتر و باهوشتر بود.
شاکیو، از سری «صد بدون نمایشنامه»، تسوکیوکا کوگیو، چاپ چوبی، ۱۹۲۷-۱۹۲۲ موزه ملی هنر آسیایی
فرانک فِلتِنز، از متصدیان این نمایشگاه میگوید: «آن مراسم شامل رقص، سرود و شخصیتهایی با ماسکهای چوبی استادانه میشد. او میگوید: گذاشتن ماسک به این معنا بود که فرد اساساً نه تنها جوهره آن نقش را به خود میگیرد، بلکه در حال تبدیل شدن به آن است. این نوعی انتقال روح است که برای آنها اتفاق میافتد.»
تسوکیکا کوگیو، هنرمند قرن نوزدهم در زمینه چاپ چوبی، نه تنها با مستند کردن شخصیتهای ترسناک، بلکه با نشان دادن بازیگران پشت نقابها و خلق تصاویر پشت صحنه تئاتر برای نخستین بار، دست روی علاقه روزافزون به نو گذاشت.
فلتنز میگوید: «این نگاه دزدکی به پشت صحنه تقریباً به نوعی توهینآمیز است، چون اسطورهشناسی نو را از بین میبرد.»
«داستانهای نو شاید به اندازه کابوکی در بازتولید شبحها مهیج نبوده باشند، اما در عوض فرم آنها داستانهایی از گذشتههای دور بود و آن داستانها اغلب با مکانهای خاص در سراسر ژاپن مرتبط هستند».
«آن داستانها از طریق ارواح مرتبط با آن مکانها بیان میشوند و ارواح برای حافظه محلی حکم مجرای ارتباطی را دارند.»
به راستی چرا ارواح در سنتهای فرهنگی ژاپن دوام آوردهاند و در دوره ادو احیا شدند؟
به نقل از پِرل مُسکوویتز مجموعهدار که همراه همسرش سیمور مسکوویتز، صدها اثر چاپی را به موزه هدیه داده، در کاتالوگ نوشته شده که شاید راهی برای نمایش جامعهی در حال تغییر بوده است: «حدس من اینست که این داستانهای شبحآلود اشکالی از عدالت در جامعهی فئودالی بودند که در آن، اقتدار طبقه حاکم، مطلق بود».
«در چنین سیستم طبقاتی ناعادلانهای، تماشای این نوع نمایشها که در آنها، ارواح میتوانستند به روشی که مردم نمیتوانند انتقام بگیرند و عدالت را از طریق این نقشههای انتقامجویانه اجرا کنند، نوعی تخلیه روانی بود.»
بروکس میگوید دانستن شمار چاپهای آن زمان دشوار است و مردم هنوز آنها را با روشهای سنتی میسازند.
بینندگان حتماً میتوانند این تصاویر ارواح را به تصاویر ترسناک فیلمهای مدرن ژاپنی مانند Ringu محصول ۱۹۹۸ و بازآفرینی انگلیسی آن به نام The Ring محصول ۲۰۰۲ مرتبط کنند.
بروکس میگوید: «ارواح ژاپنی چیزهایی هستند که مردم آنها را فیلمهای ترسناک ژاپنی میشناسند. بنابراین حتی اگر تخصصی در این موضوع نداشته باشید، همچنان میتوانید چیزهایی ببینید که میشناسید و به آنها علاقه دارید.»
کانال عصر ایران در تلگرام