آنها که کرونا را سیاسی میکنند، بدانند تا مهار کامل بیماری در این سرزمین ایستادهایم
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۵۱۳۷۵۶
وزیر بهداشت در نامه ای گلایه آمیز از برخی عدم همراهی ها در مدیریت کرونا، ضمن ارایه هشت دستورالعمل به کادر بهداشت و درمان در مسیر مبارزه با خیز چهارم کرونا در کشور، گفت: اینجانب به شیوه مکتوب و یا گفتمان آکنده از اعتراض، تقاضا و التماس هرچه باید قبل از تعطیلات منعکس کردم؛ میدانستم که کوچکترین بیاحتیاطی چه موج سخت و طاقت فرسای دیگری خواهد آفرید که با همه امواج قبلی متفاوت است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، دکتر سعید نمکی در نامه ای خطاب به پزشکان، دندانپزشکان، داروسازان، خدمتگزاران اورژانس کشور، بهورزان، کارشناسان بهداشتی و بهداشت محیط، پرستاران، ماماها، پیراپزشکان، متخصصین علوم آزمایشگاهی، توانبخشی، کادر خدمات و پشتیبانی در کلیه مراکز بهداشتی درمانی دولتی، خیریه و خصوصی، سازمانهای مردم نهاد، خیرین سلامت آورده است:« حدود ۱۴ ماه از نبرد بی امانتان با یکی از سرکشترین عوامل بیماری زای قرون اخیر میگذرد. در این ایام سهمگین بی پروا تن بر آتش بلا زدید، نهراسیدید، بیمار شدید، خانواده هایتان را ماه ها ندیدید یک روز استراحت نکردید و در داغ جانسوز شهادت همکاران نازنینتان گداختید تا سه موج نفسگیر را مدیریت کنید و علیرغم تحریمها و کاستیهای تحمیلی ظالمانه خارجی و کم مهری های داخلی که گروهی ماسک و لباس محافظ و دارو و انتقال ارز را مانع شدند و جمعی هم به دلیل مدیریت نقدینگی و یا بهانه ضیق منابع کشور قطره چکانی لبهای سوخته از عطشتان را در این جبهه نبرد بی امان نمناک کردند، آنهم در سالی که درآمدهای اختصاصی بیمارستانهای دانشگاهی نیز به حداقل در تاریخ چندساله اخیر رسید.
ایثار و نجابت شما مانع شد که فریاد برآورید که امروز کرونا اصلیترین موضوع کشور است، امروز تکمیل و راه اندازی تختهای بیمارستانی برای مدیریت امواج نفسگیر کرونا مهمتر از بعضی از پروژه هایی است که تأخیرشان عامل سرگردانی بیماران اورژانسی نمیشود. به جای فریاد و منازعه که مردم را مشوش کند با استفاده از ظرفیت خیرین و مردم همیشه همراه ۳۰۰۰ تخت ICU و هزاران ونتیلاتور و ابزار مورد نیاز را تهیه کردید تا پیرمردی و پیرزنی نفس کم نیاورد، دارویی که در هر کجای دنیا بود فراهم کردید و سپس ساختید تا ایرانی سرافراز حسرت نخورد که اگر داروئی که در فلان کشور پیشرفته مصرف میشود را تهیه میکردند بیمارش از دست نمیرفت.
شرافت و همتتان را پاس میدارم که علاوه بر بیمار کرونایی نگذاشتید بیمار اورژانسی دیگری نیز در اتاق عمل و بخشهای مراقبت ویژه سرگردان شود و حتی یک بیمار دچار حمله قلبی و یا جوان سانحه دیده در تصادف و یا صحنههای آسیبرسان دیگر به دلیل اشغال تختهای بیمارستان با بیمار مبتلا به کووید۱۹ از خدمت باز بماند. میدانید که شبانه روز در کنارتان بودم و دیدم و ستودم حماسهای که خلق کردید و نگین افتخاری که بر انگشتر تاریخ ایران زمین نشاندید قبل از پایان سال با ورود اولین ویروس جهش یافته در نشستی خدمتتان گفتم که باید خود را برای مبارزه با یکی از پیچیده ترین موجودات مهاجم آماده کنیم و پس از آن نیز مکرر با مکاتبه و جلسات از راه دور شیوه مدیریت را مرور کردیم.
اینجانب با شناختی که از قدرت سرایت، بیماری زایی و مرگ و میر ویروس جدید داشتم با مکاتبات عدیده از بخشهای مختلف درخواست کردم تا موضوع را جدی بگیرند و بتوانیم در حد امکان ویروس را در استان خوزستان زمینگیر کنیم تقاضا کردم راهها را از مناطق آلوده به دیگر نقاط از زمین و هوا و دریا سد کنیم و نگذاریم منابع آلوده به یکی از سهمگین ترین عوامل بیماریزا جابجا شوند. با وزندهی ویروس جدید در سیر اپیدمیولوژیک بیماری تشدید بیماریابی در قالب طرح موفق شهید سلیمانی را ارائه نمودیم و خواستیم تا مثل سال قبل از تاریخ ۲۵ اسفند ۹۹ تا ۱۸ فروردین ۱۴۰۰ با ممنوعیت سفرها از شکل گیری جمعیت سیال جلوگیری کنیم تا فرصت بیابیم:
۱- با همراهی عزیزانمان در سازمان بسیج در قالب طرح محله محور موارد محتمل را شناسائی و شعلههای کوچک را خاموش کنیم تا بهم نپیوندند و کشور را در عرصه پهناور گرفتار نکند.
۲- مدت جایگزینی ویروس نجیبتر ووهان را با ویروس سرکش جهش یافته طولانیتر کنیم تا با درگیری ناگهانی چندین استان مهار مدیریت بیماری را از دست ندهیم .
۳- به پرسنل خسته از مهار سه پیک طاقت فرسا فرصتی برای نفس کشیدن بدهیم.
۴- اگر مشمول عنایت شویم منابعی برای تکمیل تختهای پراکنده در استانها که بعضاً تا ۹۵ درصد پیشرفت دارد دریافت و آنها را آماده بهره برداری کنیم.
۵- گرچه علیرغم پیگیریهای مستمر در حداقل ۹ ماهه اخیر و قطعی شدن بعضی قراردادهای خرید واکسن و اعلام برنامه زمان بندی حمل و تحویل آن که قرار بود قبل از عید حداقل حدود ۴.۵ میلیون دز واکسن تحویل بگیریم و به ۸۰۰هزار دز تقلیل یافت و این مشکل جهانی است که ۸۵درصد واکسن جهان را ۷ کشور مولد و صاحب تکنولوژی با ثروت سرشار تزریق میکنند. معالوصف با تلاشهای بی وقفه برای واردات از یکسو و امید به پیوستن تولید داخل در بهار به چرخه تولید ملی و جهانی، افزایش پوشش واکسیناسیون فرصت دهد تا چرخه انتقال نیز کندتر شود. روسای محترم دانشگاهها قبل از عید بیانیهای صادر کردند و در آن تقاضا شد که برای دادن این فرصت با آنها همراهی شود که به هر دلیل این اتفاق نیفتاد و علاوه بر عوامل خطرزایی همچون صفهای طولانی تهیه ارزاق عمومی، مسافرتها و دورهم آییها نیز وضعیت جدیدی برای کشور رقم زد.
عزیزان، نیک آگاه باشند که اینجانب به شیوه مکتوب و یا گفتمان آکنده از اعتراض، تقاضا و التماس هرچه باید قبل از تعطیلات منعکس کردم میدانستم که کوچکترین بیاحتیاطی برای شما عزیزان چه موج سخت و طاقت فرسای دیگری خواهد آفرید که با همه امواج قبلی متفاوت است.
ولی یاران عزیز، همراهان گرامی، فرماندهان و سربازان سخت ترین نبرد نظام سلامت، می دانم که خستهاید، میدانم که دلگیر و دلشکستهاید می دانم که میپرسید تا کی و چرا باید تاوان سهلانگاریها و عادیپنداریها را با داغ جگرسوز همکاران عزیزمان بپردازیم؟ می دانم که پرکردن جای یکایک عزیزان بربادرفته در یاد مانده تا ابد میسر نیست. میدانم که در این ایام پرالتهاب یک روز و شب آرام نداشتهاید، خانوادههایتان نیز فرسوده شدهاند و شما نیز نیک میدانید که این سرباز کوچک نیز به عشق مردم در کنار شما چون شمع با شما گداخته و ذوب شده است. میدانید که لحظه ای از دغدغههایتان غافل نبوده است. میدانید که در سوگ هرکدام از عزیزانمان با سوز دل گریسته است. میدانید که جز عرق شرم ارمغانی برای این همه ایثارتان نداشته است اما میدانید و میدانیم که راهی به جز ایستادگی در کنار این مردم و کاهش رنج و دردشان با تسلط بر این ویروس منحوس نداریم.
شاید بارها می توانستیم برای فرار از این فشار سنگین دلیلی را بهانه و از زیربار شانه خالی کنیم. مگر در شرایط آرام با خزانه پر و اعتبارات سرشار با بهانه جویی های پیاپی صحنه را ترک نکردند؟ اما عزیزان، ما بازماندگان روزهای دفاع مقدسیم، سربازان قسم خورده عزیزی هستیم که لحظهای در حمایت و دلجوئی و رعایت همه اصول تنهایمان نگذاشته است. ما میراث دار سرزمین شهیدانیم. ما ملت امام حسینیم. بیتابیهایمان نیز برای حفظ جان و موقعیت و آبروی خودمان نیست، ما سیاست زده و سیاست باز نیستیم، نیامدهایم تا برایمان کف بزنند و صندلیهای بعدی را نشانه رویم، آمدهایم تا بسوزیم، تا فنا شویم تا در پای عشق به مردم و سلامتشان جان نثار کنیم. ما اهل فرار از سختیهای پیش رو به بهانه بیتوجهی به تقاضاها و هشدارهای کارشناسیمان نیستیم. آنها که کرونا و مرگ مردم این سرزمین را ابزار سیاسی می کنند تا بتوانند ورشکستگی گذشته را شاید جبران و در ماه های پیش رو آب رفته به جوی را بازگردانند و برای فروپاشی نظام سلامت و تسلیم در مقابل بیماری شعار ترغیب به استعفای این تیم را سر می دهند نیز بدانند که این گروه پایدارتر از آنست که فکر میکنند و ایستادهاند تا پایان این راه، تا متقاعد کردن دیگران به همراهی، تا عرضه زودرس واکسن ایرانی، تا مهار کامل بیماری در این سرزمین سرافراز، تا آشفته کردن خواب همه کسانی که منتظرند درماندگی این کشور را بجای سربلندی نظاره کنند.
یاران وفادار من تلاش کنید:
۱- در اجرای پروتکلها و اصرار به اعمال محدودیتها با هیچ کس مماشات نکنید. همانگونه که رهبر فرزانه انقلاب فرمودند، اقتصاد و امنیت مهم است اما فعلاً مدیریت کرونا از همه چیز مهمتر است.
طولانی شدن بیماری و گسترش همهگیری بزرگترین آفت برای کلیه مولفههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی است. هرگونه بیتوجهی را منعکس نمائید ما قسم خوردهایم که در حفظ سلامتی و جان مردم قصور نکنیم. مرگ یک نفر داغ همگانی ما است و نجات جان یک انسان در هر شرایطی حتی قاتل فراری نیز مسئولیت حرفهای و اخلاقی ما است. هرکجا جان مردم را به خطر میاندازند با اینکه ابزار کنترل و برخورد در دست شما نیست مع الوصف منعکس کنید. یقیناً وجدان بیدار جامعه به نیکی قضاوت خواهد کرد.
۲- همکاری صمیمانه ما با هم پیمانان همراه در طرح شهید قاسم سلیمانی در قالب فعالیت محله محور را پس از سکون و استقرار جمعیت سیال با بازنگری ادامه میدهیم، شیوه جدید همکاری در قالب گام پنجم در حال ابلاغ شدن است.
۳- موج جدید همانگونه که در جلسات گذشته گفتم سنگین تر از امواج قبلی است مع الوصف تلاش کنید با توسعه مراکز سرپایی ۱۶ و ۲۴ ساعته و درمان موثر سرپایی با پروتکل ابلاغی جدید فشار بر بخش بستری را کم کنید. پروتکل جدید درمان سرپایی، استفاده از داروهای ضد ویروس و داروخانه های منتخب در اسرع وقت ابلاغ میشود.
۴- طبق مکاتبات قبلی امروز دیگر باید اکثر موارد را ویروس انگلیسی فرض کنید نگرانی از ویروسهای موتاسیون یافته جدید مطرح است. لذا نمونه برداری و ارسال طبق پروتکلی که معاون محترم تحقیقات و فناوری و همچنین معاون محترم بهداشتی اعلام مینمایند جهت رصد موارد موتاسیون یافته احتمالی از سراسر کشور ضروریست.
۵- سریعاً در مورد بخشهای بستری حتیالامکان همانگونه که قبلاً ابلاغ شد با لغو موارد غیر اورژانسی، اکثر بخشها را برای بیماران کووید آماده کنید. هرگونه نقص سیستم اکسیژن رسانی و کمبودهای دارویی سریعاً منعکس شود.
ضمن آنکه با استفاده از تجربه گران قیمت یکساله گذشته انتقال تجربیات بیمارستانهای مرجع میتواند به کاهش مرگ و میرها کمک کند که معاون محترم درمان در این راستا فعالیت خوبی را دنبال می کنند. امیدوارم از این تجارت ارزنده بیشتر بهرهمند شویم.
۶- سریعاً در مورد راه اندازی تختهای قابل بهره برداری، برآورد هزینه و اعلام نمائید. امیدوارم با پشتیبانی رئیس جمهور محترم بتوانیم هرچه زودتر این مجموعه ها را به تختهای موجود اضافه کنیم تا دوستان اضطراب کمبود تخت نداشته باشند. این افتخار که تاکنون بیماری در طول اپیدمی پشت درب بیمارستانی سرگردان نشده در این مرحله و مراحل احتمالی آتی نیز نباید مورد تردید قرار گیرد.
۷- درمورد بکارگیری نیروهای جدید که آزمون استخدامی آنها برگزار شده معاون محترم توسعه مدیریت و منابع و همچنین دانشگاهها تلاش کنند تا در اسرع وقت بکارگیری شوند. شاید گوشه ای از نیازهای پرسنلی برآورده گردد و بار کمتری به دیگر همکاران منتقل شود.
۸- کمکهای مومنانه و مساعدت سازمانهای مردم نهاد و خیرین سلامت بسیار کارساز بود. در این مرحله نیز استفاده از ظرفیت کلیه امکانات مردمی ادامه راه را هموارتر و پیمایش سختیها را میسرتر خواهد کرد. امیدمان به لطف الهی و به همراهی و دعای خیر پاک نفسانیست که تاکنون مشمول عنایت مستمرشان بوده ایم.
برحسب عادت همه روزه پس از نماز صبح تفألی به حافظ زدم که این غزل آمد :
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور :
که زیباترین ابیاتش که با حال و روز ما همراهست را مینویسم و برایتان آرزوی سربلندی، توفیق و عزت دارم.
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نگشت - دایما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
هان مشو نومید چون واقف نئی از سر غیب - باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی بر کند - چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم - سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
گرچه منزل بس خطرناکست و مقصد بس بعید - هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور»
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: کروناویروس همه باهم علیه کرونا خیز چهارم کرونا معاون محترم غم مخور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۵۱۳۷۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنجال نظرات مهدی نصیری درباره شاهزاده پهلوی و اپوزیسیون!
آفتابنیوز :
مهدی نصیری، چپ سابقاً انقلابی و سوپر منتقد جمهوری اسلامی که از درون ایران سیاستهای حکومت را با تندترین ادبیات نقد و به ساختارها حمله میکرد طی روزهای گذشته بدون هیچ مشکلی از ایران خارج شد و به اتفاق همسرش برای یک سفر سه ماهه و دیدن فرزند خود به کانادا رفت.
به نوشته سازندگی، او در اولین فرصت نیز در گفتوگویی با تلویزیون بیبیسی در اقدامی شاذ و عجیب خواستار آن شد که اپوزیسیون شکاف بین مصطفی تاجزاده و رضا پهلوی را با یک اتحاد پر کند. او مدعی است که پادشاهی مشروطه و جمهوریخواهی میتوانند متحد شوند. نصیری از مهندس میرحسین موسوی، مصطفی تاجزاده، نرگس محمدی و فائزه هاشمی به عنوان افراد اصلاحطلبی نام برد که میتوانند این جریان جدید را پوشش بدهند و برای رفع مشکلات کشور با سلطنتطلبان چارهاندیشی کنند.
پیش از بررسی این پیشنهاد عجیب و غیرمعمول باید پرسید که مهدی نصیری کیست و از چه جایگاهی چنین نسخهای میپیچد؟ او اصلاحطلب است؟ خیر. آزادیخواه است؟ چنین چیزی در کارنامه او بهخصوص در سالهایی که مدیرمسئول روزنامه کیهان بود، دیده نمیشود. چه آنکه مقالات تندوتیز و افشای نیمه پنهان روشنفکران، سیاستمداران و هنرمندان در دوره او در کیهان راهاندازی شد تا با تندرویهای بسیار پنجه بر صورت این افراد بکشد.
هنوز فراموش نشده زمانی که او در غوغای جوانی سیر میکرد، چگونه مهندس بازرگان که دو برابر سن او در امر سیاسی کار کرده بود را تمسخر میکرد و وی را تخفیف میداد. با این حال مهدی نصیری در سالهای اخیر به ناگهان مسیر سیاسی خود را از چپ رادیکال انقلابی به راست افراطی و سلطنتطلب تغییر داد و با راهاندازی یک کانال تلگرامی آنچنان مطالب تند و تیزی علیه حاکمیت نوشت که برای کسانی که او را میشناختند، حیرتانگیز بود.
کسانی که کیهان اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ را میخواندند، فراموش نکردند که وی چگونه به یک فیلمساز ایرانی به دلیل تراشیدن ریشهایش خرده گرفت و او را از دایره حزبالله خارج خواند و در گام بعدی مادر آن فیلمساز را صیغهای خواند و با این جمله جنجالی به پا کرد.
اکنون مردی با آن سوابق در رادیکالیسم از این سو افتاده است. او چندی مطالب تند و تیزی را علیه حاکمیت منتشر کرد بیآنکه بازداشت شود. در حالی که دیگران با مطالبی خفیفتر از آنچه نصیری مینوشت، بازداشت و دادگاهی میشدند. حال وی بیهیچ مانعی به خارج از کشور رفته و در گفتگو با بیبیسی، رضا پهلوی را شاهزاده میخواند و او را پیشاپیش بر سریر پادشاهی مینشاند و از جانب کسانی که در دوره سلطنت شکنجه شدند، زندان افتادند و ستم و ظلم دیدند، سخن میگوید و خواهان یک اتحاد نامقدس میشود.
آقای مهدی نصیری «این تذهبون»؟ به کجا چنین شتابان؟ شما آیا نماینده مهندس میرحسین موسوی هستید که از جانب او که سالها در حصر است، سخن میگویید؟ شما آیا نماینده جمهوریخواهان ایرانی هستید و سخنگوی آنها شدهاید؟ تاجزاده اگر قرار بود پیوندی با رضا پهلوی داشته باشد که در ایران نمیماند. از افکار فائزه هاشمی علیه سلطنتطلبان خبر دارید؟ نرگس محمدی چیزی در این خصوص نوشته که شما باور کردید باید چنین پیشنهادی بدهید؟
فردی که شما او را شاهزاده میخوانی، حتی نتوانست یک جمع پنج نفره را برای چند ماه دور هم نگهدارد؟ از کدام اپوزیسیون سخن میگویید؟ همان اپوزیسیون خائنی که کمر به تجزیه ایران و نابودی مردم بسته و هر روزه برای روسای جمهوری آمریکا و کشورهای دیگر نامه فدایت شوم مینویسد که تحریمهای اقتصادی علیه مردم را بیشتر کنند؟
فرض محال که محال نیست، اما آیا با این اتحاد نامیمون، ایران آباد میشود و در مدار توسعه قرار میگیرد؟ آیا مشکلات حل میشود؟ بیتردید شما با خیال خامی که دارید، کشور را به دامن یک خونریزی تمام عیار و جنگ داخلی سوق میدهید بدون اینکه دستاوردش توسعه و آبادانی ایران باشد.
مردم ایران به گواه تاریخ، همیشه از افراطیون لطمه دیدند. افراطیون چه در جایگاه چپ و چه از منظر راست با ناعقلانیگرایی سیاسی، بیشترین ضربات را بر پیکر این کشور زدهاند.
شما نیز اکنون در همان جایگاه نشستهاید و به دلیل اینکه دو دوره در حیات سیاسی جمهوری اسلامی به شدت ذیل رادیکالیسم فعالیت کردهاید، میتوان به قطعیت گفت، پیشنهاد غیرمنطقی شما ناممکن است. زیرا بین جمهوریخواهان و سلطنتطلبان، دریایی از اختلاف تاریخی و نظری وجود دارد که نمیتوان به سادگی از آنها چشم پوشید.
جواد امام، محمد علی ابطحی و محمود صادقی درباره گفتوگوی اخیر مدیرمسوول سابق کیهان با BBC، سخن گفتند
روزنامه اعتماد نیز نوشت: «سوپر حزباللهی دیروز که امروز رویکردهای براندازانه ارائه میکند.» این ترجیعبندی است که از دیروز و پس از مصاحبه مهدی نصیری و ارائه راهبرد از بین بردن فاصله از شاهزاده تا تاجزاده توسط بسیاری از چهرههای سیاسی به گونههای مختلف تکرار شده است. چهرهای که در سالهای ابتدایی انقلاب در دهه ۶۰ همکاری با کیهان را در قم آغاز کرد و بلافاصله پلههای پیشرفت را به سرعت پیمود و در شمایل چهره رادیکال جناح راست و سوپر انقلابی در کیهان، نسخههایی برای سرکوب منتقدان و دگراندیشان مینوشت.
نصیری که در حوزه متعلق به مکتب تفکیک (عدم ورود به حوزه سیاسی) بود در ادامه نهتنها به عرصه سیاسی ورود کرد، بلکه به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران، بیش از اندازه در سیاست غوطهور شد و از گذشتهاش فاصله گرفت.
این، اما همه سرنوشت نصیری نبود؛ کار به جایی رسید که آرام آرام از سالهای انتهایی دهه ۸۰ نوع دیگری از کنشگری را برگزید و منتقد تند تصمیمات نظام شد. مسیری که به شکل و شمایل دیگر، توسط محسن مخملباف و بسیاری دیگر از چهرههای سیاسی بریده هم پیموده شده بود. چهرههایی که فعالیت خود را در عرصه سیاسی با اصرار در تحقق آرمانهای انقلابی آغاز میکنند. اما نهایتا با انکار همان آرمانها به خط پایان کنشگری سیاسی میرسند. مصاحبه نصیری در بیبیسی فارسی، اما در عرصه داخلی بازخوردهایی هم پیدا کرد.
محمود صادقی، چهره اصلاحطلب به این نکته اشاره کرد که: «اساسا بین تاجزاده، به عنوان یک اصلاحطلب دموکراسیخواه مخالف با قدرت متمرکز فردی و شاهزاده به عنوان نماد بازگشت به سلطنت موروثی فردمحور هیچ وجه اشتراکی وجود ندارد. ترسم نرسی به کعبهای اعرابی! کاین ره که تو میروی به ترکستان است...»
محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب از مهدی نصیری، مدیرمسوول اسبق روزنامه کیهان انتقاد کرد و نوشت: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزباللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است. نه بولتننویسی و اظهارنظرهای تند حزباللهیاش در گذشته توانست ریشه اصلاحطلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزوسیونیاش مورد قبول اپوزوسیونی قرار میگیرد که ۴۰ سال است در تلاش برای براندازی هستند و نیازی به تازهوارد از راه دور آمده ندارند. گفتهاند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش میداند نه شاهزاده میتواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقهمند به همکاری با شاهزاده است. مهندس موسوی، نرگس محمدی، فائزه هاشمی و تاجزاده هم، چون دلسوز این جامعه بودهاند در ایران باقی ماندهاند و در زندان و حصر هستند. بد پوست خربزهای زیر پای آقای نصیری انداختهاند تا تمامش کنند. هم از داخل حاکمیت و هم از خارج و از درون اپوزوسیون.»
با توجه به بازخوردهای موضوع «اعتماد» گفتوگویی را با جواد امام، دبیر کل مجمع ایثارگران برنامهریزی کرد تا درباره بخشی از دیدگاههای مطرح شده در این گفتگو بحث کند. امام با واکاوی گزارههای بنیادین اصلاحات به این نکته اشاره میکند که جمهوری مسیر طبیعی مشروطه ایرانی است و بازگشت دوباره به مشروطه در واقع نوعی عقبگرد محسوب میشود و فایدهای برای ایران نخواهد داشت. امام با واکاوی دیدگاههای چهرههایی، چون تاجزاده، موسوی و خاتمی رویکردهای افراطی چهرههایی مانند نصیری را برخلاف حرکت طبیعی اصلاحات ایرانی میداند.
صحبتهای اخیر مهدی نصیری با بیبیسی بازخوردهایی در فضای عمومی کشور پیدا کرده است. نصیری در این گفتگو با بردن نامهایی، چون تاجزاده، میرحسین موسوی و اصلاحطلبان، دیدگاههایی را مطرح کرده است. درباره این دیدگاهها نظری دارید؟
از آنجا که مهدی نصیری اسامی افرادی مانند مهندس میرحسین موسوی و مصطفی تاجزاده و سایر چهرههای اصلاحطلب را مطرح کرده، لازم است توضیحاتی درباره موضوع داده شود. این افراد مطرح شده، مواضع روشنی دارند و مشخص است سالهای سال در راستای تحقق مفاهیمی، چون آزادی، عدالت، تنشزدایی، شایستهسالاری و... فعالیت میکنند. البته من نماینده این دوستان نیستم، اما تا جایی که میدانم، فردی مانند مصطفی تاجزاده هرگز در مسیری حرکت نکرده است که نصیری ادعا میکند. مسیر اصلاحطلبان و مرزبندیهای آنان هم روشن است؛ مهدی نصیری نه از اصلاحطلبان نمایندگی دارد و نه میتواند از جانب افراد اصلاحطلب صحبت کند. پیشنهاداتی هم که در گفتوگوی اخیر خود طرح کرده، بیشتر در راستای انشقاق و تحتفشار قرار گرفتن جریانات داخلی بوده است نه دستیابی به انسجام. در واقع ایشان به دنبال دعوای جدیدی است. امروز بحثهای مرتبط با براندازی روشن شده به قول سید محمد خاتمی، شرایط امروز کشور به گونهای نیست که از طریق براندازی بتوان مطالبات مردم را محقق کرد. اتفاقا بسیاری از افرادی که نگران ایران و ایرانی هستند، هرگز نسخه براندازی را توصیه نمیکنند. شخصا نمیتوانم شخصیت چهرهای مانند مهدی نصیری را تحلیل کنم و ببینم این اظهارات با چه مبنایی سازگار است. نصیری یک چهره اصولگرای تند و رادیکال است که در رزومه او فعالیت در روزنامه کیهان درج شده است. امروز حسین شریعتمداری وارث دیدگاههایی است که قبلا توسط مهدی نصیریها پایهگذاری شده بود. در عین حال مشخص نیست آیا اظهارات نصیری در راستای یک پروژه تعریف شده، مطرح شده یا پای موارد دیگری در میان است.
چرا اینطور فکر میکنید. در ظاهر یک چهره سیاسی و رسانهای اظهاراتی را درخصوص موضوعی خاص مطرح کرده است، چرا فکر میکنید این رویکردهای مطرح شده، ابهاماتی دارد؟
بسیاری از دوستان اصلاحطلب، فعالان سیاسی و دانشگاهی، نقدهایی مبناییتر، علمیتر و در چارچوب منافع ملی کشور مطرح کردند و با مشکلات عدیدهای روبهرو شدند، اما مهدی نصیری هرگز دچار این مشکلات نشد. این موضوع کمی نیست. چرا در ساختاری که با کوچکترین نقدها برخورد شده، هیچ برخوردی با اظهارات تند نصیری نشده است؟ به نظر میرسد مهدی نصیری امروز قصد دارد، افراد و جریاناتی را علیه اصلاحات تحریک کند. قبل از مهدی نصیری، بسیاری از براندازان بیرون از کشور به بنبست برخورد کردند. اگر قرار به پویش مسیری در ایران باشد، مسیر اصلاحات است و اگر ساختاری قرار باشد این پروژه را پیش ببرد، این جریان اصلاحات است که میتواند این پروژه را راهبردی کند. نصیری ابتدا باید خود را تعریف کرده و تبار سیاسی خود را روشن کند. اگر مهدی نصیری بخواهد جریانی را مخاطب قرار دهد، باید جریان خودبرانداز داخلی و اصولگرایان رادیکال را مخاطب قرار دهد. او نماینده اصولگرایان تندرو و رادیکال کشور است. چه افرادی که برانداز هستند و چه افراد و جریاناتی که با رفتار، عمل و سیاستهایشان کشور را به سمت خودبراندازی سوق میدهند، به افکار و رفتار نصیری نزدیک هستند. مرزبندی اصلاحات کاملا روشن است. ما نگران آینده ایران، مردم، جوانان و زنان این سرزمین هستیم. اینکه ناگهان اصلاحطلبان و پهلوی ناگهان در کنار هم قرار داده شوند و ایدهای با عنوان از تاجزاده تا شاهزاده طرح شود، مشخص نیست از قوطی کدام عطاری بیرون آمده است.
آیا شما هیچوقت با مهدی نصیری صحبتی داشتهاید. از نزدیک او را میشناسید؟
زمانی صحبت محدودی با مهدی نصیری داشتم و ایشان تصور میکرد ممکن است سلطنتطلبان پایگاههای جدی در کشور داشته باشند. من به او پاسخ دادم که قطعا آنچه که بیرونیها ساخته و پرداخته کردهاند، برآمده از اشتباهات جمهوری اسلامی بوده است نه توان طرف مقابل. جمهوری اسلامی هر نقد و اعتراض داخلی را به ناحق به جریانات بیرونی و سلطنتطلبها منتسب کرده و به این شیوه برای آنها ارزش افزوده سیاسی ایجاد کرده است. معترضان داخلی و منتقدان داخلی اساسا نسبت چندانی با براندازان بیرونی ندارند. ضمن اینکه ظرفیتهای بسیاری در خارج از کشور وجود دارند که قلبشان برای ایران میتپد و حاضرند برای اصلاح وضع موجود هزینه دهند. این تصور که مردم ایران علاقه زیادی به تاج و تخت دارند یک توهم است. مردم ایران هزینههای بسیاری برای تحقق جمهوری دادهاند و این انقلاب هم خروجی عملکرد رژیم گذشته بوده است. نادیده گرفتن همه این مسیر و سپردن کشور به دست فرد و جریانی که هیچ عملکرد مثبتی طی ۵ دهه گذشته نداشته است، منطقی نیست. چهرههایی مانند خاتمی، تاجزاده و میرحسین موسوی شخصیتهایی هستند که برای این کشور و آرمانهای مردم هزینه دادهاند. آنچه منافع مردم را تامین میکند، جمهوری، دموکراسی، آزادی، حاکمیت قانون و تنشزدایی است. نمیتوان دوباره منافع و آینده مردم را به خطر انداخت و این آینده را دراختیار فردی سپرد که برای ایران و ایرانی اهمیتی قائل نیست و به دنبال به دست آوردن تاج و تخت خود است.
چه نسبتی میان این اظهارات و تندرویهای داخلی و خالصسازی مشاهده میشود؟
اگر امروز به وضعیت موجود و یکهسالاری موجود، خالصسازی، شکاف میان مردم و دولت و... نقدهای جدی داریم به این معنا نیست که قرار است مسیر سلطنتطلبی را در پیش بگیریم. اصلاحطلبان بدون مردم جایگاهی ندارند. مقولهای که حاکمیت فعلی به آن نیاز دارد، بازگشت به حاکمیت مردم و سنجش مقبولیت جریانات سیاسی در داخل کشور است. اگر اپوزیسیون ایرانی قرار باشد به سمت معامله با افراد و جریانات امتحان پس داده بروند، مقبولیتی در جامعه نخواهند داشت. در جمعبندی میتوان گفت که معلوم نیست صحبتهای مهدی نصیری آیا توسط خودش بیان شده یا پروژهای پشت این فرد است. تا شفافسازی نشود، نمیتوان تحلیل جامعی صورت داد. گذشته نصیریها روشن نیست. مهدی نصیری علیرغم اینکه خود را ذیل مکتب تفکیک تعریف میکند و این دیدگاه اساسا معتقد به مشارکت در حکومت و ورود به آن نبودند به فعالیتهای سیاسی ورود کرده است. آقای نصیری باید توضیح دهد چگونه از دل مکتب تفکیک به سمت فعالیتهای سیاسی و حاکمیتی کشیده شده و نهایتا سر از یک قلمروی برهوت و نامشخص در آورده است. ما هرگز به دنبال ترقی معکوس نبوده و نیستیم. باید همه ظرفیتهای کشور و ظرفیتهای خارج از کشور در یک راستا جمع شوند و برای توسعه و پیشرفت و آزادی ایران به کار برده شوند. مسیری که نصیریها طی میکنند، مشکوک است و بیشتر در راستای انشقاق و دعواهای سیاسی میتوان آن را دستهبندی کرد.
فارغ از اینکه مهدی نصیری کیست و چه گذشتهای دارد و درباره تاجزاده و شاهزاده چه گفته، درباره تجمیع ظرفیتهای جمهوریخواهان و اصلاحطلبان از یکسو و مشروطهخواهان از سوی دیگر صحبت کرده است. از منظر بنیادین آیا تمزیج و ترکیب این دو گفتمان (جمهوریخواهی و مشروطهخواهی) با هم امکانپذیر است؟
گفتمانی که ما در جریان اصلاحات دنبال میکنیم، در ادامه مسیر مشروطهخواهی است. اقتضای شرایط امروز ایران و گزارهای که پاسخ داده است، حاکمیت رای و نظر مردم است. هنوز نسخه مناسبتری ارائه نشده است. آنچه ما از آن دم میزنیم بحث جمهوری است. اگر قرار باشد اشتباهات گذشته دوباره تکرار شود و هزینههایی که ملت ایران از زمان مشروطه تا به امروز پرداختهاند کنار گذاشته شود، نوعی بازگشت به عقب است. همین امروز افراد و جریاناتی در داخل کشور حضور دارند که دانش و تجربه لازم برای اداره کشور دارند، تصور اینکه همه این تجربهها نادیده گرفته شده و استارت بازگشت به گذشته شود، اشتباه است. اقتضای امروز کشور نظام جمهوری است که مورد نظر اکثریت باشد. جمهوری هم به معنای رای و نظر اکثریت و حاکمیت قانون است. یکی از اشتباهات تحلیلی آن است که اشتباهات نظام جمهوری اسلامی با اشتباهات رژیم گذشته قیاس میشود درحالی که اگر اشتباهات رژیم گذشته نبود، اتفاقات سال ۵۷ رخ نمیداد و این همه هزینه متوجه کشور نمیشد. وقتی این همه هزینه برای حاکمیت مردم و قانون صورت گرفته باید تلاش کرد این ایده و آرمان محقق شود نه اینکه اشتباهات گذشته دوباره تکرار شود.
برخی معتقدند مهدی نصیریها از اصرار مطلق به انکار مطلق رسیدهاند. یعنی چهرههای تندرویی که در ادامه نوع متفاوتی از تندروی را تجربه میکنند. نظر شما چیست؟
اساسا تندروی و رادیکالیسم با جریان راست عجین است. تکلیف اصلاحطلبی با تندروی مشخص است، اساس اصلاحطلبی با میانهروی و خردورزی همراه است. روزی و روزگاری، نصیریها روبهروی مطالبات مردم ایستادند و تندروی کردند، امروز هم بدون اینکه نمایندگی از مردم داشته باشد درباره آنها صحبت کرده و راهکارهای مسالهساز ارائه میدهد. من شناخت دقیقی از مهدی نصیری ندارم، بنابراین اظهارنظری هم درباره ایشان ندارم، اما برایم قابل فهم نیست، مدیر مسوول سابق کیهان به جای نقد گذشته خود و جریانی که به آن تعلق داشت، به سمت تخریب و انشقاق و دادن نسبتهای ناروا به جریانات مختلف است. معتقدم خوب بود، نصیری این پیشنهاد را در ایران مطرح میکرد و دیدگاه فعالان سیاسی و مردمی را دریافت میکرد. میرحسین موسوی هر حرفی که زده و هر دیدگاهی را مطرح کرده در راستای مطالبات مردم بوده است. همواره هم بر حاکمیت قانون و اکثریت تاکید داشته، نمیتوان از جانب مردم صحبتی کرد که به جای انسجام، انشقاق میآفریند. ایشان در داخل باید به فکر انسجام نیروهای داخلی بودند نه در خارج. معتقدم که مخاطب ایشان هم براندازها و خودبراندازها هستند. ایشان باید از خاستگاه اصلی خود که خودبراندازهای داخلی و براندازهای خارجی است، صحبت کنند نه از جانب اصلاحطلبان. اصلاحطلبان با برانداز و خودبرانداز فاصله دارند و معتقدند باید به فکر حاکمیت اکثریت بود.