چرا بازگشت سریع به برجام برای اجتناب از یک بحران جدید ضروری است؟
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۵۵۷۹۸۳
حدود ۸۰ روز بعد از ریاست جمهوری بایدن، اولین مذاکرات احیای برجام در وین بین ایران و قدرتهای جهانی برگزارشد. دیپلماتهای مذاکره کننده، گفت و گوهای دوگروه کاری برای بازگشت آمریکا و ایران به برجام رامثبت ارزیابی نموده و قرار گذاشتند این هفته مذاکرات بعدی در وین برگزار شود. با این وجود دولت بایدن برای احیای به موقع برجام باید با چالشهای متعددی دست و پنجه نرم کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
درجولای ۲۰۱۵، ایران و شش قدرت جهانی، بحران هستهای ایران را با توافق برجام حل کردند طبق آن قرارشد تحریمهای ایران برداشته شود و متقابلا ایران هم بازرسی ها و محدودیتهایی فراتر از ان پی تی را بپذیرد.منتهی درماه می ۲۰۱۸، ترامپ از برجام خارج شد و تحریمها را مجددا علیه ایران اعمال کرد.
با این وجود ایران، یک سال بعد از خروج ترامپ هم برجام راکامل اجرا کرد و سپس تعهدات خود را کاهش داد تا جایی که تونی بلینکن وزیرخارجه آمریکا در ژانویه ۲۰۲۱ گفت که ایران فقط سه چهار ماه تا عبور از نقطه گریز هسته ای فاصله دارد. بایدن سپتامبر سال پیش گفت که ترامپ گستاخانه برجام را دور انداخت در حالی که برجام کار میکرد و به نفع امنیت آمریکا هم بود. با این وجود سه ماه ازریاست جمهوری بایدن گذشته و او هنوز به برجام برنگشته است زیرا او با سه چالش اساسی زیر مواجه است:
اول: تیم او دچاراختلاف است. رابرت مالی مسئول مذاکرات هسته ای و جان فاینر معاون شورای امنیت ملی آمریکا معتقد به بازگشت صحیح به برجام هستند درحالیکه سولیوان مشاور امنیت ملی و بلینکن وزیر خارجه مواضع سختتری برای بازگشت به برجام دارند.
دوم، فشارهای سنگین لابی اسرائیل به دولت بایدن برای عدم پیوستن به برجام است،
سوم،حزب دمکرات درکنگره دچار اختلاف است. حدود ۱۶۰ تن از اعضای هردو حزب جمهوریخواه و دمکرات در کنگره طی نامهای به بلینکن خواستار ادامه فشار به ایران شدند. سناتور حزب دمکرات، باب منندز، رئیس کمیته سیاست خارجی سنای آمریکا، مخالف احیای برجام است.سناتور اینهوف هم به بایدن هشدار داده که درصورت بازگشت او به برجام، کنگره با احیای برجام مخالفت خواهد کرد.
اگر آمریکا بخواهد به برجام برگردد، دولت بایدن باید ۱۶۰۰ تحریم اعمال شده علیه ایران دردوره ترامپ را بردارد. درحالی که یک مقام دولت بایدن گفته بخشی از تحریمهای دوره ترامپ، را لغو میکند اما نه همه آنها را. لذا به فرض حصول توافق تهران و واشنگتن به بازگشت به برجام، سئوال بزرگ این است که آیا بایدن خواهد توانست به تعهدات برجام عمل کند؟
با حدود دو دهه تجربهای که درموضوع هستهای ایران دارم، معتقدم که باتوجه به شرایط سیاسی فعلی درتهران و واشنگتن، چنانچه دولت بایدن دراین دورازمذاکرات اقدام سریع و به موقع برای بازگشت به برجام نکند، این توافق ازهم خواهد پاشید و مذاکرات جدی هسته ای بعدی زمانی صورت خواهد گرفت که ایران با افزایش سرعت برنامه هسته ای خود، از نقطه گریز هسته ای عبور کرده باشد.
تجربه تاریخ هستهای ایران بعد از انقلاب نشان میدهد که فشارهای آمریکا نتیجه معکوس داشته و برنامه هسته ای ایران را گسترش داده است. همانطور که درکتاب بحران هسته ای خود تشریح کرده ام، بعد از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ درایران، آمریکا سیاست "منع تکنولوژی صلح آمیزهسته ای" علیه ایران را اتخاذ کرد. لذا آلمان نیروگاه بوشهر را تکمیل نکرد؛ فرانسه سوحت هسته ای به ایران نداد و آمریکا هم سوخت هستهای راکتور تهران را نداد.با شکست ۱۵ سال مذاکره هسته ای ایران با اروپا، در نیمه ۱۹۹۰، ایران تصمیم به خودکفایی در امر سوخت هسته ای گرفت و توانست در سال ۲۰۰۲ به غنی سازی دست یابد.
با دستیابی ایران به غنی سازی و فراهم شدن زمینه خودکفایی ایران درسوخت هسته ای، درسال ۲۰۰۳ سه کشور اروپایی آلمان و فرانسه و انگلیس مذاکرات هسته ای را با ایران را آغاز کردند. دراین مقطع سیاست آمریکا از "تکنولوژی هسته ای صفر" به "غنی سازی صفر" تغییر کرد چون ایران به غنی سازی دست یافته بود. همانطور که جک استراو، وزیرخارجه وقت انگلیس تصریح کرد، مذاکرات هسته ای ایران با سه کشور اروپایی بخاطر مخالفت آمریکا با غنی سازی در ایران به شکست انجامید.
بعد از آن آمریکا و سایر قدرتهای جهانی، شش قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را با اجماع از تصویب شورای امنیت سازمان ملل گذراندند و تحریمهای وسیعی علیه ایران اعمال شد. ایران هم درپاسخ،برنامه غنی سازی خود را توسعه داد تا اینکه درسال ۲۰۱۳، جان کری وزیر خارجه وقت آمریکا گفت که ایران به اورانیوم غنی شده برای ساخت ۸ تا ۱۰ بمب هسته ای دست یافته است. این واقعیت موجب شد که سیاست آمریکا مبتنی بر"عدم غنیسازی در ایران" به سیاست "عدم عبور از نقطه گریز" تبدیل شد که درواقع برجام هم بر همین اساس شکل گرفت. درچهارچوب برجام، ایران توانست غنی سازی را به قدرتهای جهانی بقبولاند و متقابلا محدودیتهایی را بپذیرد که تا "زمان گریزهسته ای" یکسال فاصله داشته باشد.
اکنون ما با وضعیت جدید مواجه شده ایم. ترامپ از برجام خارج شده، تحریمهای گسترده علیه ایران اعمال کرده، ایران متقابلا تعهدات برجامی اش را کاهش داده و مجلس ایران هم قانونی گذرانده که طبق آن ظرف چند ماه آینده کاهش تعهدات ایران گسترش زیادی یافته و میزان ذخائر و سطح غنی سازی ایران گسترش خواهد یافت. مقام معظم رهبری ایران، به سطح غنی سازی ۶۰ درصد اشاره کردند که دراین صورت ایران خواهد توانست به سرعت به غنی سازی ۹۰ درصد برسد. از طرف دیگر سولیوان مشاور امنیت ملی آمریکا با همتای اسرائیلی خود دیدار و توافق کرده اند همکاریهای مشترک خود برای مقابله با ایران را گسترش دهند.
اگر این مسیر طی شود، طی چند ماه آینده، آمریکا و اسرائیل فشارهای خود را افزایش خواهند داد اما ایران ، همانطور که در۴۰ سال گذشته ثابت کرده، مقاومت نموده و تسلیم فشارها نخواهد شد اما از نقطه گریز هسته ای عبور خواهد کرد. دراین دوره زمانی انتخابات ریاست جمهوری ایران نیز انجام خواهد شد که شانس پیروزی اصولگرایان بیشتر است، همانطور که در انتخابات گذشته مجلس پیروز شدند. در این صورت مذاکرات هسته ای بعدی با دولت جدید ایران در شرایطی انجام خواهد شد که ایران از نقطه گریز هسته ای عبور کرده و لذا آمریکا مجبور خواهد شد سیاست خود را از "عدم گریزهسته ای" به "عدم بمب هسته ای" تغییر داده و امتیازات زیادی بدهد که ایران بمب هستهای نسازد.
لذا بهتر است که دولت بایدن از ورود به این روند خطرناک اجتناب کرده و با برداشتن کلیه تحریمهای هسته ای و تحریمهای دوره ترامپ، سریعا به برجام برگردد تا ایران هم به اجرای کامل برجام بازگردد. چنین وضعیتی کمک خواهد کرد که بعدا بتوان راجع به سایر موضوعات گفت و گو کرد.
برچسبها برجام سازمان ملل متحد شورای عالی امنیت ملی سید حسین موسویانمنبع: ایرنا
کلیدواژه: برجام سازمان ملل متحد شورای عالی امنیت ملی برجام سازمان ملل متحد شورای عالی امنیت ملی سید حسین موسویان اخبار کنکور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۵۵۷۹۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازی اتمی بنسلمان/ بازگشت ایران و عربستان به عصر تنش؟
به گزارش خبرآنلاین به نقل از اقتصادنیوز، سال گذشته، کمتر از یک ماه پیش از حمله حماس به اسرائیل، تلآویو و ریاض در حال مذاکره برای توافقی جهت عادی سازی روابط بودند. پس از دههها روابط سرد، بهای ریاض برای صلح طبیعتا بالا بود: علاوه بر تضمینهای امنیتی ایالات متحده و حداقل امتیازات نمادین اسرائیل در مورد حاکمیت فلسطین، مذاکرهکنندگان سعودی خواستار دسترسی به فناوری هستهای غیرنظامی بودند. امروز، علیرغم فشار تازه دولت بایدن، چنین توافقی تنها یک احتمال دور باقی مانده است. در شرایط کنونی و علیرغم ادامه جنگ اسرائیل و حماس، حتی اگر مقامات سعودی برای گفتگو با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل تمایل داشته باشند نیز، مذاکره برای صلح پایدار به احتمال بالا غیر ممکن خواهد بود، بالاخص آن که افکار عمومی جهان عرب، به ویژه سعودی ها از بحران انسانی حاکم بر غزه خشمگین هستند.
اگرچه مذاکرات ممکن است هرگز از سر گرفته نشود اما همین متغیر همچنان منبع مهم و اهرمی بالقوه در روابط ایالات متحده و اسرائیل باقی میماند؛ روابطی که مقامات واشنگتن معتقدند نه تنها میتواند به تسهیل آتشبس در غزه کمک کند، بلکه می تواند زمینه ساز تشکیل کشور فلسطین شود. در همین راستا نشریه فارن افرز یادداشتی را منتشر کرده، «اقتصادنیوز» این یادداشت را در سه بخش ترجمه کرده که بخش نخست با عنوان «عربستان در آستانه هستهای شدن! / وحشت از عصر تازه رقابتهای تسلیحاتی در خاورمیانه» منتشر شد و در ادامه بخش دوم آمده است.
خیز ریاض برای پیروی از الگوی ایران
گروهی از ناظران مدعی اند که ایران به واسطه قدرتی که دارد ممکن است حمایت خود را از اعضای محور مقاومت، جریان هایی چون حزب الله لبنان، انصار الله و حماس بیشتر کند، چرا که با توسل به برنامه هسته ای اش می داند که قادر است در برابر واکنش نظامی (ادعایی) اسرائیل یا آمریکا از خود حراست کند. در همین راستا، عربستان سعودی ممکن است بخواهد در حوزه برنامه هسته ای از الگوی ایران پیروی کرده تا بدین طریق موقعیت و اقتدار خود را در منطقه تقویت کند. پیشرفتهای ایران در حوزه برنامه هسته ای میتواند سایر کشورهای منطقه مانند امارات متحده عربی یا ترکیه را به سمت رقابت تسلیحاتی (ادعایی) سوق دهد، گزاره ای که محرک عربستان برای حرکت در همان مسیر خواهد شد. امارات متحده عربی به دلیل عدم افشای اطلاعات در مورد تأسیسات هسته ای غیرنظامی خود مورد انتقاد قرار گرفته و رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه قبلاً پیشنهاد کرده بود که این کشور نباید از دستیابی به سلاح هسته ای منع شود. ریاض که خود را رهبر منطقه می بیند، نمی خواهد هیچ کدام از این دو کشور – به ویژه امارات، رقیب اصلی اش – پادشاهی را تا خط پایان هسته ای شکست دهد.
تسلیح عربستان به سلاح هسته ای چندین خطر عمده را به دنبال خواهد داشت. نخست، ایران و عربستان سعودی می توانند درگیر پارادوکس ثبات-بیثباتی شوند.
این ایده که سلاحهای هستهای ممکن است با بازدارندگی از جنگ بزرگ بین کشورهای مجهز به این سلاح، به ثبات در سطح استراتژیک کمک کند، روی دیگری هم دارد؛ بدین معنا که تجهیز به سلاح هسته ای به طور همزمان بیاعتمادی و تشدید تنش را در سطوح پایینتر افزایش خواهد داد.
دومین گزاره ای که باید لحاظ شود، نقش برجستهتر سلاحهای هستهای (ادعایی)در روابط ایران و عربستان سعودی است که می تواند خطر درک نادرست و در نتیجه تشدید تنش بین دو کشور را به همراه داشته باشد. عربستان سعودی ممکن است تلاش ایران برای دستیابی به توانمندی های هسته ای را، حتی اگر برای مصارف حفاظتی باشد، به عنوان مقدمه چینی تهران برای دستیابی به سلاح هسته ای (ادعایی) تعبیر کند. این تفسیر نادرست میتواند عربستان را به سمت سرعت بخشیدن به برنامه هستهای اش سوق دهد، زیرا این بازیگر معتقد است که به یک بازدارنده در برابر ایران مجهز نیاز دارد.
فرصت ها و چالش های واشنگتنواشنگتن میتواند نقش تعیینکنندهای در تعیین اینکه آیا عربستان سعودی به سلاح هستهای دست پیدا کند یا نه، ایفا کند. اما یک سوال اساسی باقی میماند: ایالات متحده تا کجا حاضر است از عربستان سعودی در برابر تهران محافظت کند؟ اینکه چگونه ریاض در نهایت به ایران پاسخ می دهد تا حد زیادی منوط به این است که آیا ایالات متحده به ریاض ضمانت های امنیتی قاطعانه در باب قرار دادن این بازیگر زیر چتر هسته ای خود و یا حتی تعریف اتحاد امنیتی رسمی مشابه آنچه در اروپا یا شرق آسیا حاکم است را می دهد یا نه. اگرچه مذاکرات در مورد روابط رسمی دفاعی در حال انجام است، اما رویکردهای امنیتی ایالات متحده و عربستان سعودی به دور از قطعیت است، به ویژه در صورت پیروزی دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهوری آمریکا. انفعال رئیسجمهور سابق ایالات متحده در برابر حمله به تاسیسات فرآوری نفت عربستان در سال ۲۰۱۹، که طی آن انصار الله از خط قرمز آمریکا عبور کرد، به مقامات سعودی اطمینان داد که دولت دوم ترامپ از ریاض حمایت نخواهد کرد.
فراتر از اتحاد امنیتی در برابر ایران، ایالات متحده میتواند ریاض را به امضای «توافقنامه ۱۲۳» برای همکاری هستهای وادارد. این قراردادها که به نام بخشی از قانون انرژی اتمی ایالات متحده نامگذاری شده، امکان دسترسی به فناوری هسته ای غیرنظامی ایالات متحده را در ازای تعهد صریح به خودداری از استفاده تسلیحاتی از آن فراهم می کند. ایالات متحده در باب این توافقات به صورت موردی با ۴۷ کشور از جمله برزیل، ژاپن و ترکیه رایزنی داشته است. این توافق نامه ها معمولاً یک کشور را ملزم می کند که به پادمان های آژانس بین المللی انرژی اتمی پایبند باشد، سطح غنی سازی را محدود و سوخت هسته ای مصرف شده را به ایالات متحده بازگرداند تا از بازفرآوری مواد تسلیحاتی جلوگیری شود. نسخه استاندارد توافقنامه ۱۲۳ شامل ممنوعیت کامل غنی سازی به عنوان یک لایه حفاظتی اضافی است.
با این حال، یکی از موانع چنین توافقی، تمایل اعلام شده ریاض به غنی سازی اورانیوم داخلی برای تولید برق از طریق واکنش های شکافت هسته ای کنترل شده، به جای تکیه بر اورانیوم از پیش غنی شده از منابع خارجی است. اگر ایالات متحده قادر به مذاکره در مورد ممنوعیت کامل غنیسازی نباشد و تمایلی به دادن امتیازات دیگر نداشته باشد، ممکن است عربستان سعودی برای دریافت کمک در باب فناوری هستهای به کشورهای دیگر مانند چین متوسل شود؛ گزاره ای که منجر به از بین رفتن شفافیت در مورد فعالیتها و تأسیسات هستهای و نفوذ ایالات متحده می شود. ریاض برای مدتی طولانی روابط دوستانه اش با پکن را حفظ کرده و در سال های اخیر تعامل آنها حتی نزدیک تر شده است. در سال ۲۰۱۹، دو قدرت توافقنامه ۱۰ میلیارد دلاری را با هدف توسعه یک مجتمع پالایشی و پتروشیمی نهایی کردند و در اواخر همان سال، زمین شناسان چینی به عربستان سعودی کمک کردند تا ذخایر اورانیوم در شمال غربی این کشور را شناسایی کند. پکن همچنین با میانجیگری میان ایران و عربستان در سال ۲۰۲۳، زمینه را برای احیای روابط دو رقیب منطقه ای هموار کرد.
۳۱۱۳۱۱
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1904255