آیا دیپلماتهای ایرانی میدانند دستور انفجار نطنز از جلسات وین صادر شده است؟
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۵۶۳۵۳۶
ضربه به نطنز برای کم کردن سطح امتیازخواهی ایران از غرب نقشهای بود که دیپلماتهای وزارت امور خارجه از آن غفلت کردند.
سرویس سیاست مشرق- هم زمان با سفر وزیر دفاع آمریکا به سرزمینهای اشغالی، تأسیسات اتمی نطنز دچار حادثه شد. محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در اولین واکنش به ماجرا در صفحه توییتری خود نوشته است که از رژیم صهیونیستی انتقام گرفته و تجهیزات نطنز پیشرفتهتر از قبل دوباره برپا میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما در ساعات اولیه این واقعه علیاکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی درواکنشی قابلتأمل میگوید: ایران ضمن محکوم کردن این حرکت مذبوحانه بر ضرورت برخورد جامعه بینالمللی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی با این تروریسم هستهای تأکید میکند[1]
به نظر میرسد که برخی مقامات دولتی در توسل به جامعه بینالمللی دچار سو برداشت هستند. آقای صالحی پیشازاین در شبکه آمریکایی کلاب هاوس به تحریف تحریم پرداخته و حالا نقش دشمنان را در این سناریو ضد ایرانی تغییر داده است.
باراک اوباما پس از توافق هستهای صراحتاً میگوید که اگر میتوانست تمام پیچ و مهرههای برنامه اتمی ایران را جمع میکرد. رئیسجمهور سابق آمریکا که در مجمع سالانه مرکز سابان وابسته به اندیشکده بروکینگز، گفته بود: من با دوست خودم بیبی (بنیامین نتانیاهو) فقط اختلافنظر تاکتیکی دارم.
واقعیت آن است که آمریکا در آن زمان میخواست؛ برنامه هستهای کشورمان را از ریشه قطع کند؛ اما نتوانست...، هرچند مدتی بعد و ذیل توافق برجام برخی عوامل داخلی باهدف نرم کردن دل دشمن برنامه راهبردی و غیرنظامی را به یک برنامه پایلوت و تحقیقاتی تبدیل کردند.
دولت تدبیر در عرض شش سال صنعت هستهای ایران را به برنامهای تحقیقاتی کوچک تبدیل کرد و حالا همان 5 درصد باقیمانده مورد فشار و حملات دشمن خارجی قرار دارد. با یک محاسبه عددی ساده به این نتیجه میرسیم که خود تحریمی داخلی بهمراتب پرزیان تر از اقدامات دشمن در این چند ماه اخیر بوده است.
بهطور قطعی برنامه هستهای کشورمان در آیندهای نهچندان دور؛ سبز گشته و ریشه تلاشهای شهیدان آن چون علی محمدی؛ احمدی روشن؛ رضایی و فخری زاده دوباره جوانه خواهد زد.
اما آینده مواجه جمهوری اسلامی ایران با دولت صهیونیستی چگونه است؟ واقعیت آن است که اشراف امنیتی ایران بر نقطهبهنقطه خاک سرزمین اشغالی به حدی است که پرونده این رژیم را در چند ساعت میتوان بست. در کنار چنین اشراف امنیتی و اطلاعاتی نرم؛ در جنگ سخت نیز مقاومت دست بالا را در برابر اسرائیل دارد.
مدتی قبل یوسی میلمان تحلیلگر ارشد مسائل امنیتی رژیم صهیونیستی، با انتشار تحلیل راهبردی در روزنامه معاریو ضمن اشاره به توانمندیهای حزبالله، مقاومت لبنان را بزرگترین تهدید نظامی برای اسرائیل برشمرد.
ارزیابی صهیونیستها از قدرت حزبالله به شرح زیر است:
1-در اختیار داشتن بالغبر 100 هزار موشک
2-حمله موشکی تا عمق 250 کیلومتری اسرائیل
3-افزایش وزن کلاهکهای انفجاری موشکها
4-توانایی حمله به تمام تأسیسات راهبردی اسرائیل
5-دسترسی به موشکهای پیشرفته ساحل به دریا
6-استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین پیشرفته
7-مجهز شدن به سامانههای دفاع هوایی کارآمد
8-دستیابی به قدرت بسیار بالای اطلاعاتی
9-توانایی پیشرفته درزمینه جنگ سایبری
داشتن چنین اشراف امنیتی و نظامی بر صهیونیستها باعث میشود که افزایش تحرکات از سوی این رژیم نامتوازن، آنها را در وضعیتی قرار داده که مانند جنگ 2006 توانایی پاسخ به حمله پیشدستانه را ازدستداده و در کمتر از یک ماه سرنگون شود. از سوی دیگر بر اساس اطلاعات موجود بین 80 تا 90 درصد از ساکنان صهیونیست سرزمینهای اشغالی، در منطقهای به مساحت 120 کیلومتری از سواحل حیفا تا اشدود ساکن هستند. این مهم، نشانه فقدان عمق استراتژیک اسرائیل بوده و تهدید نظامی-امنیتی واقعی برای رژیم صهیونیستی محسوب میشود. نداشتن عمق استراتژیک باعث تمرکز جمعیت و تأسیسات حیاتی، حساس و مهم اسرائیل در مناطق مذکور گردیده است[2]. این رگ حیاتی در حال حاضر زیر فشار اسکادران بالستیکی ایران قرارداد.
آمریکاییها بهخوبی میدانند که نابود کردن زیروبم چند ساختمان در سرزمین اشغالی به چند دقیقه زمان کوتاه نیاز دارد. البته پیشبینی الهی رهبر انقلاب اسلامی در نابودی اسرائیل در آینده نزدیک؛ تنها متکی بر قدرت تهاجمی ایران نیست؛ بلکه ایشان با نگاهی جامعهشناسانه بر بافتهای طبقانی و سیاسی در اسرائیل وعدهای چندساله را دادهاند که بهزودی محقق میشود.
اما مسئله ایران با جهان غرب توانایی ما در حذف اسرائیل یا چند ترور کور؛ اقدامات خرابکارانه یا تحریم از سوی غرب نیست؛ نظام اسلامی
چهل سال است که بهصورت دائم در معرض تهدید, تحریم و جنگ بوده و بهصورت متناوب خود را بازسازی کردهایم.
بزرگترین سیاهچاله پیش رو در پیشرفت و توسعه تمدن اسلامی رشد و نمو مدیران غربگرا و لیبرال مسلکی است که همواره دست نیاز و التماس بهسوی غربیها داشته و حتی در بحرانیترین شرایطی چون حمله خارجی نگاهشان بهسوی دشمن است.
ماجرای حمله اخیر به نطنز درس عبرت قابلتوجهی برای همهکسانی است که گمان میکنند که میتوان با آمریکاییها به تفاهم رسید و با مدد از آنها وارد بهشت کشورهای نرمال و پیشرفته شد. در طی زنجیرهای از مذاکرات در شهر وین با عنوان «پایان بازی» برخی از دولتمردان گمان میکردند که روزگار تحریم به پایان سیده و حالا میتوان با جنتلمنهای پای میز مذاکره به تفاهم رسید.
آن آرزو خیلی زود تبدیل به سراب شد؛ درحالیکه دیپلماتهای ایرانی در هتل گراند مشغول مذاکره بودند؛ یک خیابان پایین از اجلاس در هتلی دیگر آمریکاییها در کنار چند مقام امنیتی اروپایی برنامهای دیگر را بهپیش میبردند. ضربه به نطنز برای کم کردن سطح امتیازخواهی ایران از غرب نقشهای بود که دیپلماتهای وزارت امور خارجه از آن غفلت کردند. دست آمریکایی در حالی بهسوی ایرانیها دراز است که زیر دستکش مخملی دستی چدنی قرار دارد. واقعیت آمریکایی را هنوز دولتیها بعد از هشت سال باور نکردهاند؛ جایی که حسامالدین آشنا میگوید: قطع برق نطنز نباید مانع از قطع مذاکرات وین شود.
هواداران دیپلماسی تدبیر هنوز باورشان نشده است که دستور حمله به نطنز را نه رژیم صهیونیستی؛ بلکه در همان شهر وین در هتل ریتز کارتن صادر کردهاند. حذف صهیونیستها از صحنه روزگار ساده است, تفکر غربی را چگونه از پیکره انقلاب اسلامی حذف کنیم؟ سناریو پایان بازی را آمریکاییها نوشتهاند؛ اما بازی هنوز ادامه دارد.
[1] https://www.tasnimnews.com/fa/news/1400/01/22/2483028
[2] https://www.mashreghnews.ir/news/588348
منبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا نطنز مذاکرات وین رژیم صهیونیستی آمریکایی ها صهیونیست ها هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۵۶۳۵۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بایدن در دو نسخه؛ سرکوب زنان آمریکایی و حمایت از زنان ایرانی
وقوع رخدادهایی که در دانشگاهها اتفاق افتاد ۷ ماه پیش غیرقابل تصور بود، اینکه یک زن سفیدپوست آمریکایی، آن هم دانشگاهی، توسط دولتش که موعظه آزادی میکند و گزارشهای سالانه در مورد لزوم احترام کشورهای جهان به حقوق زنان منتشر میکند، تنها به دلیل بیان دیدگاههایش مورد ضرب و شتم قرار گیرد و بازداشت شود.
اما به باور ناظران و حتی مؤرخان و فیلسوفان «طوفان الاقصی» دژهای توهم انساندوستی و دموکراسی غرب را در هم کوبید و چهرهی واقعی آزادیها در آن را آشکار کرد.
دانشگاههای آمریکا ۱۸ آوریل جاری، موجی از اعتراضات گسترده علیه کمکهای مالی و تسلیحاتی واشنگتن به اسرائیل جهت نسلکشی فلسطینیها به دست رژیم صهیونیستی را کلید زدند که از ۷ اکتبر آغاز شده بود.
این اعتراضات خیلی زود دانشگاههای کلمبیا، اموری، نورث وسترن، جرج واشنگتن، جرج تاون، ییل، واشنگتن، کالیفرنیای جنوبی، هاروارد و دیگر مراکز و مؤسسات علمی و تحقیقاتی معروف ایالات متحده را فرا گرفت.
این اعتراضات به دانشگاههای داخل آمریکا ختم نشد، بلکه در راستای آن دانشگاههای استرالیا، کانادا و سپس فرانسه نیز در برگرفت. این درحالی است که خبرهایی از شعلهور شدن دامنه این اعتراضات در دیگر کشورهای غربی، به ویژه انگلیس به عنوان اولین حامی شکلگیری «اسرائیل» در سرزمینهای اشغالی فلسطین در سال ۱۹۴۸، نیز به گوش میرسد.
تا این لحظه تجاوزات رژیم صهیونیستی به نوار غزه منجر به شهادت بیش از ۳۵ هزار فلسطینی شده است که بیشتر آنها را زنان و کودکان تشکیل میدهند. علاوه بر تخریب اکثر شبه کامل زیرساختها و مناطق مسکونی غزه.
شلاق کابوی آمریکایی
وقتی پلیس برای سرکوب دانشجویانی که حمایت مالی از نسلکشی را محکوم میکردند، وارد میدان شد، زنان را ضرب و شتم و آنها را به همراه صدها دانشجو و استاد بازداشت کرد.
در این ضرب و شتمها و بازداشتها حتی مدرک تحصیلی پرفسور «کارولین فولین»، استاد اقتصاد دانشگاه اموری نیز به دادش نرسید. دنیا فریادهایش را که میگفت: "من پروفسور هستم" و نالههایش زیر پای پلیس را شنید. صحنهای که یادآور قتل «جرج فلوید» سیاهپوست آمریکایی به دست پلیس بود.
با «جیل استاین» ۷۳ ساله، پزشک و کاندیدای ریاست جمهوری نیز اینگونه رفتار شد. پلیس وی را به دلیل شرکت در اعتراضات دانشگاه واشنگتن بازداشت کرد.
در صحنهای دیگر، یک پلیس کفشهای سنگین خود را بر گردن دختر جوانی فشار میدهد، چون میخواست کمک مالی دولتش به کشتار کودکان و زنان غزه متوقف شود.
مقابل این صحنههای خشونتآمیز، مردم اظهارات بایدن را به یاد میآورند که چگونه در آنها ظلم به زنان در ایران و سایر کشورهای جهان را محکوم میکرد.
بایدن در اظهاراتی گفته بود، زنان در ایران برای حق آزادی، آزادیبیان، تجمع و تظاهرات مبارزه میکنند و افزوده بود: «زنان در سراسر جهان تحت آزار و اذیت هستند. تهران باید به خشونت علیه شهروندانش پایان دهد.»
این تنها نسخه خارجی کابوی هشتاد ساله نیست که به خود اجازه میدهد، ارزشهایی، چون آزادی، همزیستی و تمدن را به ملتهایی صادر کند که از نخستین سپیدهدم تاریخ، تمدنساز بودهاند.
در نسخه داخلی، کابوی هشتاد ساله به شهروندانش به ویژه زنان، اجازه میدهد، فقط در مسائلی، چون بیکاری، سقط جنین، مهاجرت، * و تراجنسیتی اظهارنظر و تظاهرات کنند و هرگز اجازه ندارند، از خطوط قرمز عبور و برادر بزرگتر را عصبانی کنند.
شخصیتهای اورول
برادر بزرگتری که «جورج اورول» در رمانش «قلعه حیوانات» (۱۹۸۴) پیشبینی کرد، کسی جز «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر رژیم صهیونیستی نیست که از دور تمام رخدادهای جاری در واشنگتن و دیگر شهرهای آمریکا را زیر نظر دارد و نظر خود را بر آنها در کشوری تحمیل میکند که از آن به عنوان بهشت آزادیها یاد میشد.
از آنجایی که هدف جنبش دانشجویی رهایی از سلطه برادر بزرگ است، لذا لازم بود، «وینستون اسمیت» قهرمان، نقش خود را در هدف قرار دادن مراکز فکری، فرهنگی، مدنی و به طور کلی علمی ایفا کند تا آگاهی و بیداری از این مراکز به جامعه آمریکا و از آنجا به افکار عمومی جهان درز پیدا نکند تا مبادا پایههای تجاوز، بیعدالتی و فساد در جهان متزلزل شود.
به همین دلیل، بایدن به پلیس و گارد ملی اجازه میدهد تا زنانی که علیه ظلم برادر بزرگتر در اسرائیل قیام میکنند، را ضرب و شتم کنند و خود به حمایتهای مالی و تسلیحاتیش از «اسرائیل» ادامه میدهد، حتی اگر همه مردم آمریکا از جمله یهودیان، از وی متنفر باشند.
در این راستا، هفته گذشته رئیس جمهور آمریکا با کمک مالی ۲۶ میلیارد دلاری به «اسرائیل» برای ادامه جنگش در نوار غزه موافقت کرد و متعهد شد که همچنان به حمایتهایش جهت تأمین و تضمین امنیت و برتری این رژیم بر همسایگانش ادامه دهد.
به تبعیت از بایدن، بلینکن و کربی نیز نقش روزانه خود را ایفا و هر روز تأکید میکنند که «اسرائیل» مرتکب نسلکشی نشده، غیرنظامیان را هدف قرار نداده و قوانین بینالمللی را نقض نکرده است. آنها اصرار دارند، حقایقی که با تمام جزئیات آن در رسانههای دنیا پخش میشود و میلیاردها نفر در سراسر جهان آنها مشاهده میکنند، دروغی بیش نیست.
وحشتناکترین کابوس.. مرحلهای بیمانند در تاریخ
با همه اینها، «مازن النجار»، نویسنده و خبرنگار شبکه «الجزیره» بر این باور است، خیزش دانشگاههای آمریکا مرحلهای منحصربهفرد «در مبارزه فرهنگی با نظام سلطه امپریالیستی» است. این خیزش «برخی پیوندهای این نظام را گسسته و الهامبخش بسیاری از مردم دنیا شد و پیشروی آنها افقهای انسانی، معنوی و اخلاقی جدیدی گشود.»
النجار در مقالهای در شبکه الجزیره نوشت: «آنچه در دانشگاههای آمریکا اتفاق میافتد به وحشتناکترین کابوس صهیونیستها تبدیل شده است. این اعتراضات، چیزی جز مشروعیتزدایی از "اسرائیل" و رسواکردن اخلاقی آن، بهویژه در میان نسلهای جوان غرب نیست. نباید فراموش کرد که هم اکنون این احتمال به شدت مطرح است که این خیزشها و تظاهراتها توسط نسل جدیدی از یهودیان در غرب رهبری شود. نسلی که اگرچه در خانوادههای ریشهدار یهودی و حتی صهیونیستی بزرگ شدهاند، اما روایت صهیونیسم جهانی را تکذیب میکنند و به دنبال حقیقت و عدالت هستند».
«عمار علی حسن»، پژوهشگر و جامعهشناس جهان عرب نیز میگوید: «با گذشت زمان، جوانان در غرب محدودیتهایی که شهروندان کشورهایشان درباره اسرائیل وضعشده را در هم میشکنند، محدودیتهایی که برای چندین دهه برای آنها اعمال شده و حالا متوجه شدهاند، همه پوچ و ناحق هستند.»
و چه بسا شاهد تحقق خیلی زود این گفته «کریس هگز»، نویسنده و خبرنگار نظامی آمریکایی باشیم که در یکی از گزارشهای خود خاطرنشان کرد: «دانشجویان آمریکایی که در میان آنها بسیاری از یهودیان نیز مشاهده میشوند، در خیزش خود شجاعت اخلاقی و جسمی بسیاری نشان دادند. این خیزش را چیزی جز شکست فاحش نخبگان و نهادهای حاکم نیست. خیزشی که خواستهاش توقف بزرگترین جنایت یعنی نسلکشی است.»
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی