روایتی از آزادی یک زندانی با وساطت موکب اربعین/وقتی نام اباعبدالله معجزه میکند
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۵۷۸۱۵۰
کرمان_خبرگزاری فارس؛ زهرا بمی: اخبار زیادی از آزادی زندانیان به ویژه زندانیان جرائم غیرعمد میشنویم و این موضوع در ایام خاصی از سال ازجمله ماه مبارک رمضان بیشتر نمایان میشود.
موکب خاتمالانبیاء (ص) رفسنجان از زمان راهاندازیاش کارهای بزرگی انجام داده و بهعنوان بزرگترین موکب خدمترسان به زائران پیاده اباعبداللهالحسین (ع) در کربلای معلی و نجف اشرف مانند نگینی درخشیده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از زمان شیوع کرونا که حضور در کربلا را نداشتیم، اما خادمان موکب دست از تلاش برنداشتند و علاوه بر خدمت به سیلزدگان، زلزلهزدگان و خدماتش در رزمایش مواسات و کمک به نیازمندان، در آزادی زندانیان هم گام بلندی برداشت و سال گذشته توانست با همت والای خادمان موکب، کمک خیران و همکاری مسؤولان در راستای آزادی زندانیان جرائم غیرعمد کار بزرگی انجام دهد و ۳۰ زندانی را آزاد کند.
اما موکب خاتمالانبیاء (ص) در روزهای پایانی سال ۱۳۹۹ یک زندانی را که همه از او بهعنوان انسانی پاکدست و منصف یاد میکنند و حضورش در زندان را ناعادلانه میدانند، آزاد میکند، زندانی که آزادیاش شبیه یک معجزه میماند.
به سراغ علی میربابایی مسؤول موکب خاتمالانبیاء (ص) رفتم تا حکایت این آزادی را از زبان وی جویا شوم؛ میربابایی از وساطت یکی از دوستان در فاصله دو هفته مانده به عید نوروز برای آزادی این زندانی سخن میان میآورد.
میربابایی از این حکایت بهگونهای صحبت میکند که با تمام مصاحبههایش فرق دارد، پشت حرفهایش چیزیست که مطمئنم به آن میرسم، داستان را ادامه میدهد: طلبکار کوتاه نمیآید و بدهکاری که با چند فقره چک که ناآگاهانه به صاحبکارش داده در زندان، دو فرزند و همسر هم با چشمان گریان و منتظر.
میربابایی ادامه میدهد: با تحقیقاتی که انجام دادیم مسؤولان هم از جمله رئیس دادگستری، امام جمعه و مسؤول اجرای احکام دادگستری هم با ما همگام شدند تا رضایت شاکی را بگیریم و پدر خانواده را بالای سر همسر و فرزندانش بیاوریم.
وی جلب رضایت شاکی را کار سختی مینامد اما قطعا تلاش موکب این سختی را به آسایش تبدیل خواهد کرد، از روزی که میربابایی تصمیم به برگزاری جلسه میگیرد، بدون آنکه کسی از خیران موضوع را بداند، یک نفر تماس میگیرد و برای آزادی یک زندانی ۳۰ میلیون تومان به موکب میپردازد.
خدا نیت خیرمان را عمیاتی میکند
میربابایی میگوید: هر زمان که برای کار خیر نیتی میکنیم همین گونه است و خدا ما را غافلگیر میکند و ما آن را یک نشانه میدانیم، دو روز بعد یک نفر دیگر تماس گرفت و ۳۰ میلیون تومان دیگر به موکب اهدا کرد و تا قبل از اینکه جلسه برگزار کنیم ۱۰۰ میلیون تومان پول جمع شد.
بدهی طلبکار بیش از ۳۰۰ میلیون تومان بود که با سود آن باید بالای ۷۰۰ میلیون تومان پرداخت میشد تا زندانی آزاد شود، اما با وجود سرسختی که شاکی دارد، تنها، معجزه میتوانست رضایت او را ایجاد کند.
مسؤول موکب خاتمالانبیاء (ص) به برگزاری جلسه با حضور شاکی، رئیس دادگستری، دادستان و مسؤول اجرای احکام اشاره و مقاومت شاکی را مطرح میکند.
طبق گفتههای میربابایی، شاکی فکر میکند میربابایی و حاضران که به همراه مسؤولان آمدهاند از اقوام زندانی هستند که آمدند وساطت کنند و شاکی همچنان "نه" میگوید، اما زمانی که میربابایی خود را معرفی میکند و نام موکب را میآورد، نام امام حسین (ع) که میشود، ورق برمیگردد و شاکی عنوان میکند که هرچه شما بگویید، نام امام حسین (ع) است من دیگر حرفی ندارم.
اما شاکی با پیشنهاد حاضران بدون آنکه فکر کند و مانعتراشی کند، سود پولش را هم میبخشد و فقط اصل پول را طلب میکند، شاکی نصف پولش را میخواهد و مابقی را قسطی طلب میکند، خیران هم پول خود را افزایش داده و به ۱۵۰ میلیون تومان میرسانند و مابقی پول هم ماهانه از سوی زندانی پرداخت خواهد شد.
میربابایی عنوان کرد: ۱۵۰ میلیون تا ظهر همان روز به حساب فرد شاکی واریز شد و زندانی با وثیقه آزاد و به آغوش خانواده برگشت تا سال نو را در کنار خانواده آغاز کند.
وی بار دیگر تأکید میکند که ما برای پول آزادی این زندانی به هیچ کس زنگ نزدیم و تماس نگرفتیم بلکه افراد خیّر خودشان گویا مأمور خدا بودند، با ما تماس گرفتند.
وقتی مرگ، تنها راه نجات همسر زندانی از این کابوس شده بود
به گفته همسر فرد زندانی حکایت ما، تنها مرگ میتوانست او را از این کابوس نجات دهد، اما خدا بندگانش را تنها نمیگذارد چه بسا این بندهای که به خاطر جلوگیری از خسارت دیگر بندگان خدا پایش به زندان باز شده بود.
اما عباسی، کارفرمایی که زندانی نزد او کار میکند، وی را فردی مورد اعتماد میداند و میگوید: هیچ راهی برای آزادی این زندانی که نزد بنده کار میکرد، نمییافتم و هرکس را واسطه میفرستادیم شاکی دست رد به سینهاش میزد.
آقای عباسی که خود از بانیان خیر در این ماجراست، اضافه میکند، یک روز که خیلی در فکر رفتار و کردار خوب و مردانگی این زندانی بودم، به ذهنم جرقه موکب خاتمالانبیاء زده شد چراکه شنیده بودم در کار خیر و آزادی زندانیان دستی بر آتش دارند.
وی که زبان خود را از توصیف و شرح ماجرا قاصر میداند، مدام نام بابایی و موکب را ذکر میکند و ختم این ماجرا را معجزه میداند.
کارفرمای زندانی حکایت ما خاطرنشان میکند: فقط خدا میداند موکب خاتمالانبیاء (ص) چه کرد که توانست رضایت شاکی را جلب کند و این موضوع رهایی ارزشی دارد که هیچ چیز جای آن را نمیگیرد.
انتهای پیام/۸۰۰۱۶/ب
منبع: فارس
کلیدواژه: موکب خاتم الانبیاء رفسنجان آزادی زندانی امام حسین خبر خوب موکب خاتم الانبیاء آزادی زندانیان میلیون تومان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۵۷۸۱۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تعرض به زنان به بهانه شرکت در مراسم ترحیم
به گزارش خبرآنلاین، پلیس آگاهی پایتخت، در اجرای طرح مقابله با تبهکاران، مردی را دستگیر کرده که چندین شاکی زن دارد و همه آنها میگویند توسط این مرد مورد آزار و اذیت و اخاذی قرار گرفتهاند.
روزنامه ایران در خبری نوشت: رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ در حاشیه اجرای طرح برخورد با سارقان زورگیر که در مقر پلیس آگاهی تهران بزرگ برگزار شد، گفت: همکاران من در پلیس آگاهی تهران بزرگ پس از چندین روز کار اطلاعاتی، موفق به شناسایی تعدادی از سارقان به عنف و قاپزن شده و در نهایت طی ۴۸ ساعت گذشته با هماهنگی مقام قضایی، ۷۴ نفر از سارقان به عنف حرفهای و قاپزن را دستگیر کردند. این افراد در بازجوییهای اولیه به سرقت بیش از ۵۰۰ دستگاه تلفن همراه اعتراف کردند. همچنین با دستگیری این افراد ۲۱ باند سرقت نیز منهدم شد.
سردار علی ولیپور گودرزی درباره اینکه آیا انتشار ویدیوهایی مانند زورگیری در بزرگراه صدر نشاندهنده افزایش جرایم خشن است یا خیر، گفت: چنین مواردی در گذشته هم وجود داشته اما در گذشته ضریب نفوذ اینترنت به اندازه امروز نبوده است. آمارهای ما نشان میدهد که اتفاقاً در چنین سرقتهایی با کاهش روبهرو هستیم، اما انتشار گسترده ویدیو سبب میشود که افراد بیشتری از وقوع یک مورد باخبر شوند.
اخاذی با تهیه فیلم سیاه
اطراف یکی از متهمان دستگیر شده که مردی است با موهای بور، چند زن ایستادهاند و داد و فریاد میکنند. آنها مدعی هستند متهم آنها را بیهوش و به آنها تعرض کرده است.
یکی از شاکیها گفت: سال گذشته، بعد از فوت مادرم، حالم خیلی بد بود. یک روز در صفحه اینستاگرام به صورت اتفاقی با صفحهای مواجه شدم که مطالب قشنگی در رابطه با مادر نوشته بود. ناخواسته با حس همدردی عکسها را لایک کردم اما صاحب صفحه لحظاتی بعد به من پیام داد. مرد جوان مدعی بود که مادرش فوت کرده و برای آرامش او، هر هفته خیرات میدهد. مرد جوان از من خواست در مراسمی که برای آمرزش مادرش برگزار میکنند، شرکت کنم.
وی ادامه داد: با این نیت یک روز که مرد جوان میخواست به بهشت زهرا برود، با او راهی آنجا شدم. بین راه او به من آبمیوه داد و من بعد از خوردن آبمیوه بیهوش شدم و زمانی که به هوش آمدم، متوجه شدم که مرا مورد آزار و اذیت قرار داده و از من فیلم و عکس مستهجن تهیه کرده است. بعد از آن متهم با تهدید انتشار فیلم و عکسهای مستهجن در فضای مجازی من را مجبور میکرد پول و طلاهایم را در اختیارش قرار دهم.
شاکی دیگری گفت: مرا تا یکقدمی مرگ برد. باورتان نمیشود طوری به سرم کوبید که بیهوش شدم. فقط از ترس اینکه عکسها و فیلمهایم منتشر نشود، مبالغی را که برای اخاذی خواست، به او دادم.
شاکی دیگری گفت: متهم مرا برای شرکت در مراسم سوگواری و خیریه دعوت و با آبمیوه مسموم و سپس بیهوش کرد. بعد هم مثل سایر قربانیان از من فیلم و عکس مستهجن تهیه کرد. بعد از مدتی هم با من تماس گرفت و مدعی شد دو دستیارش که زنهای رمالی بودند، پس از احضار روح و رمالی باخبر شدهاند که داخل خانهام شمش طلا دارم و از من خواست شمش را به او بدهم. شمشی در کار نبود اما از ترس اینکه تصاویر منتشر نشود برایش شمش خریدم و به او دادم.
اما متهم منکر این اظهارات شد و گفت: من یک صفحه اینستاگرامی به نام «مادرانه» به خاطر مادر مرحومم درست کرده بودم و پستهایی در رابطه با مادر میگذاشتم. سعی میکردم با انجام کارهای خداپسندانه روح مادرم در آمرزش قرار بگیرد و هیچ جرمی هم مرتکب نشدهام.
یعنی ۵ شاکی دروغ میگویند؟
چه بگویم؟! آنها میگویند که من فریبشان دادهام و با آبمیوه و چای مسموم آنها را بیهوش کردهام و مورد آزار و اذیت قرار دادهام و برای اینکه بتوانم از آنها اخاذی کنم، فیلم هم از این صحنهها گرفتهام. اما آنها مشتری مغازه الکتریکیام هستند؛ نمیدانم چرا چنین ادعایی کردهاند.
میگویند آنها را به اطراف بهشت زهرا بردی و طلاهایشان را دزدیدهای؟
خودشان با پای خودشان بر سر مزار مادرم میآمدند، هیچ اخاذی نکردهام. خودشان پول به حسابم واریز میکردند.
اما پلیس این فیلم و عکسها را کشف کرده است؟
(سکوت متهم)
دستگیری با پابند الکترونیکی
هنگامی که پابند الکترونیکی داشته، در سرقتی شناسایی و دستگیر شده است؛ متهم ۲۴ سالهای که با سن کم سوابق زیادی در پروندهاش دارد.
سرقت با پابند؟
راستش را بخواهید دوستانم در دورهمی که داشتیم، میگفتند این پابندها کار نمیکند و پلیس نمیتواند همه را رصد کند. من هم که به سرقت اعتیاد دارم، با حرفهای آنها تشویق به سرقت شدم. با خودم گفتم اولین سرقت را امتحان میکنم. اما پابندها الکی نبود و حالا در لیست سارقانی قرار گرفتهام که با پابند سرقت میکنند و در این مورد رکورددار شدهام.
آخرین بار کی از زندان آزاد شدی؟
سوم عید نوروز بود و قبل از اینکه آزاد شوم، پابند به پاهایم بسته شد. من جزو سارقان گوشیقاپی بودم که ۴ سابقه کیفری داشتند و شامل قانون مجرمان پابنددار قرار میگرفتم.
کی بازداشت شدی؟
دقیقاً یک ماه بعد از آزادی، یعنی سومین روز اردیبهشت، به همراه دوستم برای گوشیقاپی وارد عمل شدم. اما همین که خواستم گوشی را سرقت کنم، پلیس رسید و در نهایت با شلیک گلوله، مأموران موفق شدند مرا دستگیر کنند.
۴۷۲۳۶
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899405