عملیات سرّی در انتخاباتِ دولت سیزدهم/ رشد جامعه ایرانی پس از رأی به روحانی و اصلاحطلبان
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۵۸۴۱۳۶
روزنامه ایران، ارگانی رسمی دولت به تازگی در مصاحبه با یک جامعهشناس اصلاحطلب پیرامون کرونا؛ انتقادات عجیبی را خطاب به وزارت بهداشت منتشر کرد.
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
***
رشد جامعه ایرانی پس از رأی به روحانی و اصلاحطلبان
غلامرضا انصاری، فعال چپ و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا درباره انتخابات آتی ریاستجمهوری اظهار کرده است: بالندگی و سازندگی تولید نیروی انسانی کارآمد هم در یک بستر آزاد و رقابتی انتخابات به وجود خواهد آمد؛ قطعاً تلاش همه دستاندرکاران سیاسی باید برگزاری انتخابات آزاد و حذف نظارت استصوابی از ساختار انتخاباتی کشور باید جزء اولویتهای اجتنابناپذیر باشد.
او میافزاید: در چنین شرایطی امید به بستر جامعه تزریق خواهد شد و میتوان یک انتخابات پرشور داشت و یک فرد کارآمد بر سر کار آورد که کابینه مقتدر تشکیل دهد. ما در کشور یک ملت داریم و تنها یک دولت منبعث از رأی ملت باید تصمیم سازی و تصمیم گیرنده تمام امور کشور باشد و این باید در دستور کار گروهها و جبههای که حضور در عرصه انتخابات دارند، باشد. در چنین شرایطی قطعاً نامزدهای توانمند موجود انگیزه حضور در انتخابات را خواهند یافت.
وی در خصوص مشارکت مردم در انتخابات نیز بیان کرد: شهید مطهری فرمودهاند که اگر میخواهید جامعه رشید داشته باشید، بگذارید تا مردم آزادانه انتخاب کنند ولو اینکه صد بار هم اشتباه کنند. بر همین اساس باید شرایط سیاسی جامعه به گونهای رقم بخورد، تا قدرت سیاسی در خدمت مردم باشد و ابزاری برای ترقی پخمگان نباشد، تا نخبگان زمینه اظهار وجود کنند.[1]
*از تأمل در خواسته غیر عقلانی انصاری مبنی بر "حذف نظارت استصوابی"! که بگذاریم باید دانست که اشاره او به گفتههای شهید مطهری درباره جامعه رشید و انتخاب مردم نیز یک قرائت مندرآوردی در راستای فشار به شورای نگهبان برای تأیید صلاحیت اشرار سیاسی و گزینههای بد سابقه است.
این در حالی است که بایستی به آقای انصاری توصیه کرد کتب شهید مطهری را با عقلانیت بایستهای که شهید مطهری نیز بدان متصف بود، مطالعه کند و از نوشتار عقلانی نتیجه غیر عقلانی نگیرد.
منظور فیلسوف شهید مطهری این نیست که یک حکومت کسانی مثل جانیان بالفطره و اشرار سیاسی را در سبد انتخاب مردم بگذارد بلکه منظور اینست که مردم باید پس از هر انتخابی به قضاوتهای بهتر برسند و در هر دوره جدید انتخاباتی به نامزدی رأی بدهند که ضعفهای منتخب قبلی را نداشته باشد و البته دارای کارنامه بهتری هم باشد.
در این باره پر واضح است که بر اساس گفته شهید مطهری، تجربه نزدیک به 8 ساله مردم ایران از رأی دادن به آقای روحانی که توسط اصلاحطلبان در دامن رأی آنها قرار گرفت؛ آنقدرها دردناک و پر از خاطرههای تلخ بوده است که هماکنون جای این امیدواری هست که شاهد رشد و رشادت در منصه عمومی جامعه برای تمایل به سمت کارنامه جهادی و "گزینه کارآمد انتخابات" باشیم.
***
نباید اجازه داد بازی "تحریم خاموش" انتخابات مجلس یازدهم تکرار شود!
"عملیات سرّی" در انتخاباتِ دولت سیزدهم
محمود میرلوحی، عضو شورای شهر تهران و فردی که به دلیل دروغگویی علیه قالیباف به شلاق و زندان محکوم شد، طی یادداشتی در شماره سهشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی با بیان اینکه هنوز فضا انتخاباتی نیست، گفته است: متاسفانه احساس میشود که گویا یک عمدی در کار است که شرایط همینطور ساکت و ساکن بماند.
او همچنین در بخش پایانی یادداشت خود مینویسد: -مردم- با توجه به حوادث سالهای گذشته ،شرایط اقتصادی ،تورم و تلاطمهای ارزی آنطور که میگویند معلوم است که حداقل بخشی در انتخابات شرکت نخواهند کرد. هر چند که دغدغه حضور مردم جدی است و نظرسنجیها نیز تغییر نمیکند. تاکنون سابقه نداشته که در فروردین ماه قبل از انتخابات فضا اینگونه راکد باشد. ما فکر نمیکردیم که یخ انتخابات تا فروردین ادامه پیدا کند. البته شورای نگهبان نیز با خیال راحت به کار خود ادامه میدهد و به نظر میرسد که با همان دست فرمان سال 98 جلو خواهند رفت و اساسا کلمه یا جملهای که نشان از باز بودن و رقابتی بودن فضا باشد را نمیشنویم و گویا مسئولان در این بخش روزه اظهار نظر گرفتهاند.[2]
*این اظهارات میرلوحی از آنرو حائز اهمیت است که مخاطبان محترم در حال رؤیت یک "عملیات فریب" هستند.
عملیات فریبی که قصد دارد مشکلاتی همیشگی مثل نوسان نرخ ارز، گرانی و... را عامل کاسته شدن از انگیزه مردم برای حضور در انتخابات معرفی و در ادامه نقش ستاد جریان سیاسی خاص بعنوان فرماندهان تحریم خاموش انتخابات را کتمان کند.
جالب است که اتفاقا وجود مشکلات مختلف همواره عاملی برای افزایش مشارکت است زیرا مردم دوست دارند به چهرههای جدیدی که کارنامههای مشخص دارند و میتوانند مشکلات فعلی را با مدیریت جهادی حل کنند رأی بدهند.
هسته سخت اصلاحات در یکی از پروژههای خود علیه مردم و ایران قصد ایجاد فرایند مشارکت پایین در انتخاباتها و سپس بلند کردن بیرق نامشروع بودن نظام! را دارد.
پروژهای که البته قرار است به بهانه ردّ صلاحیت نامزد چپها در انتخابات اجرا شود.
چپهای ستادی که در جریان انتخابات مجلس یازدهم همین فرمول شریرانه را به اجرا درآورند و منجر به کاهش مشارکت در انتخابات شدند؛ در ایام قبل از انتخابات مجلس یازدهم نیز تقلای وسیعی را شکل دادند تا پروژه آنها از منظر مردم و خواص کشور دور بماند.
محسن آرمین و مجید انصاری در آنروزها و پس از برملا شدن این توطئه از این گفته بودند که بحث "تحریم خاموش انتخابات" را عدهای برای تهدید اصلاحطلبان و تهمتزنی به آنها گفتهاند![3]
جالب است که بعدها و پس از انتخابات مجلس یازدهم رجالی از میان خودِ اصلاحطلبان مثل محسن هاشمی، بهزاد نبوی و محمدصادق خرازی پیدا شدند که صراحتاً در نقد این پروژه شوم سخن گفتند...[4]
***
کنایه به وزارت بهداشت در روزنامه رسمی دولت!
تقی آزادارمکی، از جامعهشناسان اصلاحطلب در بخشی از یک مصاحبه با شماره سهشنبه گذشته روزنامه دولتی ایران پیرامون کرونا و آسیبهای آن، اظهارات عجیبی را درباره وزارت بهداشت مطرح کرده است.
او در بخش پایانی مصاحبه خود میگوید:
"ما نمیتوانیم حرفهای قهرمانانه بزنیم در حالی که امکانات دستمان است و همهچیز را بیندازیم گردن دیگران. وزارت بهداشت باید شیوههایش را پیدا کند، هیچ کسی حق ندارد نقش قهرمان را بازی کند. از نظام سلامت هم کار شاخصی ندیدهایم. در حالی که رهبری گفتند به حرف وزیر گوش کنید، کل صداوسیما نیز بیشتر محل وزارت بهداشتیها بوده یعنی ابزار رسانهای هم داشتهاند اما چرا این چنین نشد؟"[5]
*این صحبتهای آزادارمکی که فیالواقع کنایههای آشکاری هستند به وزارت بهداشت، جای تأمل بسیار دارد. بویژه اینکه خوانشگر این صحبتها در روزنامهای هستیم که ارگان رسمی دولت محسوب میشود.
چرا دولت انتشار این کنایههای بلاوجه در موقعیت کنونی را رواداری کرده است؟!
ما قضاوت درباره این اظهارات را بر عهده مخاطبان محترم میگذاریم.
***
1_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1062081
2_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/311724
3_ mshrgh.ir/1035158
4_ mshrgh.ir/1199718
5_ http://www.irannewspaper.ir/newspaper/page/7602/1/574245/0
منبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا تحریم خاموش انتخابات اصلاح طلبان مشارکت حداکثری مردم ایران وبلاگ مشرق انتخابات 1400 انتخابات دولت سیزدهم حسن روحانی مشرق نیوز وزارت بهداشت ویروس کرونا سعید نمکی روزنامه ایران شهید مطهری عقلانیت سیاسی تحلیل درست روش تحلیل شورای نگهبان محسن آرمین بهزاد نبوی مجید انصاری انتخابات مجلس یازدهم وزارت بهداشت اصلاح طلبان شهید مطهری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۵۸۴۱۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده
چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟! - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.
دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمیدانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاحطلبان و شخصیتهای محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاجزاده و امثال آقای تاجزاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یکمرتبه این طرف صفحه بیاید. آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرفهایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاحطلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، میفهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»
صرفنظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاحطلب جای تأمل دارد. محمدعلی ابطحی، رئیسدفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری بهکار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزباللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است. نه بولتننویسی و اظهارنظرهای تند حزباللهیاش در گذشته توانست ریشه اصلاحطلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونیاش مورد قبول اپوزیسیونی قرار میگیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفتهاند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش میداند نه شاهزاده میتواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقهمند به همکاری با شاهزاده است.»
اکنون پرسشهای مهمی پیش روی ماست. چطور 29 شهریور 1401 یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامهنگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه میکند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص میدهد، اما الان اصلاحطلبان تجمیع شدهاند که بگویند «نصیری خلوچل است و افراطی و نامتعادل»؟!
چگونه است که روزنامه شرق در 15 دی 1402 «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!
چرا شبکه رسانهای «هممیهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانههای مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر میکرد، بازتاب میداد، آنهم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیترهای آمادهتان برای پیروزی پوتین، خاک میخورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!
مگر عباس عبدی سرمقالهنویس و مشاور هممیهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بیخبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان میاندازد و میگوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلامشده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!
اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر 99 بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...» ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمامصفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!
اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاجزاده با شاهزاده» را میدهد آیا به این علت نیست که تاجزاده در مرخصی به اصلاحطلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی میدهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفتوگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاحطلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و میخواستند سرشان بیکلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاحطلبان نیاموخته است؟! اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهینو» «برخی مجموعههای اصلاحطلب» را متهم به داشتن «مرضبچگانه» و «لوچبودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاحطلبان را نشان دهد، اما نصیری بهجای درسگرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!
این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاحطلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمیدهد. نصیری عین اصلاحطلبان است، بلکه خود اصلاحطلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرفهای پشتصحنه را که از او میپسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام میآموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارششده تاجزاده را به این زودی بسوزانید! شما اکنون ترسیدهاید و یک بهیک به صحنه میآیید و نصیری را تکفیر میکنید. اما مگر میشود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامهنگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر میکنید خودتان را تکفیر میکنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.
سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود میبرند و به اردوگاه اصلاحطلبی میزنند. نمیدانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمیکردند که از آن دولت و حمایتها به جایی برسند که اکنون حرف مشترکشان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری بهتعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!
منبع: جوان
انتهای پیام/