با مارهایم آبگوشت میخورم!
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۶۱۰۴۹۱
آن چه میخوانید گفتوگو با مردی است که فیلم همسفره شدنش با مارها در فضای مجازی داغ شد.
به گزارش ایسنا، روزنامه جام جم نوشت: «بعد از علی ارجنگی که با همه جور مار سمی و غیر سمی سروکار دارد و لقب سلطان مارهای ایران را یدک میکشد، حالا یک نفر دیگر هم در روستای فیروزه شهرستان روانسر کرمانشاه پیدا شده که زندگیاش شباهت زیادی به علی ارجنگی دارد و او هم صبح تا شب و بدون ترس با انواع و اقسام مارهای سمیاش و غیر سمی سروکله میزند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نام ماری که مروتی ۴۴ساله با آن سر سفره نشسته بود، «سیاهسوجه» است که به آن مار آتشی هم میگویند و از نوع مارهای غیر سمی است اما خودش او را در خانه، سیاهمار صدا میکند. مار، خزندهای نیست که بتوان آن را اهلیکرد اما این که سیاهمار چطور پای سفره صاحبخانه نشست و همسفره او شد، داستانی دارد که مروتی آن را برای جام جم تعریف میکند: «یک روز که سر سفره بودم، برای خودم در لیوان آب ریختم. سیاهمار هم دورتر از ما بود. وقتی آب ریختم، او کنار سفره آمد و آنجا متوجه شدم که مار تشنه است. نوشابه برایش ریختم که چون گاز داشت، نخورد و به او آب دادم. بعد از آن، بیشتر با هم اخت شدیم و فکر میکنم ۵-۴ سال داشته باشد.»
او در مورد این که سیاهمار کدامیک از غذاهای خانگی را دوست دارد، ادامه میدهد: «سیاهمار بیشتر موش محلی و خاکستری شکار میکند. گاهی هم خودم موش در داخل انبار میاندازم و سیاهمار هم آن را شکار میکند و میخورد. سر سفره هم خوشخوراک است و با ما همه چیز میخورد؛ آبگوشت، سیبزمینی، اما برنج پخته بدون نمک و شیر خیلی دوست دارد.»
رابطه اعضای خانواده با مارها
هر چه هستی ۱۵ساله و پدرش عاشق مارها هستند و صبح تا شب با آنها سروکله میزنند، خالد، پسر ۱۹ساله خانواده رابطه چندان گرمی با مارها ندارد. مادر خانواده هم به قول مروتی، با این که از مارها نمیترسد اما روی خوش هم به مارها نشان نمیدهد: «دخترم هستی، صبح تا شب با این مارها بازی میکند. حوصلهاش که سر میرود، مار قوی را با یک مار ضعیف جنگ میاندازد و از تماشای نبرد تنبهتنشان لذت میبرد. البته تا جایی که مارها به یکدیگر آسیبی وارد نکنند.»
سم مار اثر ندارد
آن طور که مروتی میگوید، مارهای سمی او را نیش نمیزنند و اگر هم بزنند، اثری روی او ندارد: «وقتی مار سمی آدم را نیش بزند، خونش لخته میشود اما در مورد من این طور نیست. چند بار خونم را گرفتند و بعد مقداری از سم مار را روی آن ریختند، دفعه اول خون لخته نشد اما وقتی چند بار سم به آن اضافه کردند، لخته شد. در مورد عقربها هم همین طور است. در فیلمها و عکسها دیدید که عقربها چطور روی بدن و حتی صورتم حرکت میکردند اما نیشم نزدند. خودم نمیدانم چه سر و سری است اما نیش نمیزنند.»
مهمان سرزده نداریم
خانه مروتی با خانه تمام اهالی روستای فیروزه شهرستان روانسر فرق دارد. اگر بخواهید به خانه او بروید، باید از قبل با صاحبخانه هماهنگ کنید. بیخبر به خانهاش بروید، ممکن است همان طور که به پشتی تکیه دادهاید و مشغول نوشیدن چایتان هستید، ناگهان ماری از پشت پشتی یا بالش جلوی چشمتان سبز شود یا از سر و کولتان بالا برود. اگر میانه خوبی با جماعت خزندگان نداشته باشید با دیدن آن باید دو پای دیگر قرض کنید و پا به فرار بگذارید. «وقتی قرار است مهمان به خانهام بیاید، به من میگویند مارهایت را جمع کن تا بیاییم و من هم به احترامشان اینکار را انجام میدهم.»
عاشق حیوانات هستم
مروتی یک گاوداری دارد که با آن زندگیاش را میگذراند. کارش که تمام میشود، به حیواناتی رسیدگی میکند که در طبیعت دچار مشکل شدهاند: «من عاشق حیوانات هستم. برایم فرقی نمیکند چه حیوانی باشد. خزنده یا پرنده و گزنده. زخمی شده باشند، آنها را تیمار میکنم و دوباره به طبیعت برمیگردانم. عشقم به حیوانات بیحدوحصر است و آنها را به اندازه بچههایم دوست دارم.»
مارها، نگهبان خانه
خانواده مروتی وقتی به مسافرت میروند، اصلا در و پیکر خانه را قفل نمیکنند. «من در خانه ۵-۴ مار غیر سمی و ۱۰ تا ۱۲ مار سمی دارم. وقتی به مسافرت میرویم، در خانه را قفل نمیکنیم. به جایش مارهای سمی و غیر سمی را در قسمتهای مختلف خانه پخش میکنم. اگر کسی به چشم خیانت به خانه من نگاه کند و پایش به آنجا برسد، مارها جانش را میگیرند. آنها نگهبان خانهام هستند. یک بار تصمیم گرفتم یکی از دوستانم را امتحان کنم و ببینم در مقابل مارها چه واکنشی نشان میدهد. به او گفتم برو به خانه ما سر بزن و او هم رفت. وارد خانه که شد، حواسش به مارها نبود. چون تشنهاش شده بود، به سمت یخچال رفت تا آب خنک بخورد. به محض این که در یخچال را باز کرد، ناگهان مارها به سمتش حملهور شدند و او وحشتزده فرار کرد. بعد تلفنی با من تماس گرفت و از شدت ترس شروع به ناسزاگفتن کرد که غلط کردم و دیگر پایم را به خانه تو نمیگذارم. یک بار هم میخواستم از یکی از بانکها وام بگیرم، اما اذیت میکردند و نمیدادند. آخرش تصمیم گرفتم کمی مسئولان آنجا و رئیس بانک را اذیت کنم تا با وامم موافقت کنند. رئیس بانک که مرا میشناخت گفت: جان پدرت، جان بچههایت، نیا داخل! هر چه میخواهی خودم میدهم و بالاخره هم وام را داد!»
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: حوادث سیاه مار غیر سمی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۶۱۰۴۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«جعبه سیاه» آدمها رو میشود/ چالشهایی که گاهی از دست مهمان برنامه در میرود
در پرواز از همان لحظهای که هواپیما میخواهد پایش را از زمین بردارد و اوج بگیرد، تا وقتی که بخواهد فرود بیاید، تمام ریز و درشت اطلاعات از قبیل ارتفاع، زمان، سرعت و صدا در قطعهای به نام جعبه سیاه ثبت و ضبط میگردد. جعبه سیاهی که قرار است در روز مبادا یعنی زمانی که حادثه ناگوار برای سرنشینان هواپیما افتاد، به کار آید.
حال این «جعبه سیاه» مقابل آدمهایی قرار گرفته، که نه در روز مبادا بلکه الان پرده از راز مگوی چهرهها بر میدارد. صحبتهایی که بخشیاش در تدوین کار حذف شده و به پخش نرسیده است و بخشهایی که برای اولینبار مقابل دوربین گفته شده است.
محمدهادی خفاجی، کارگردان برنامه «جعبه سیاه» شبکه افق درباره هدف از تولید برنامه گفت: هدف «جعبه سیاه» نزدیک شدن به آدمهایی بوده، که هم مشهورند و هم مقبول. شاید اغلب برنامهها برای گفتگو بیشتر به سراغ افراد مشهور بروند. اما اینکه آن فردِ مشهور چقدر قابل الگوبرداری باشد و چقدر حرکت مفیدی در زندگیاش کرده باشد، در «جعبه سیاه» حائز اهمیت بوده است.
خفاجی با بیان اینکه «جعبه سیاه» جزو برنامههای تاک شوست، ادامه داد: سعی شده جنس برنامه متفاوت شود. یعنی به سمت فرم حرکت کند و شکل گفتگو صمیمانه، آزاد، چالشی و پر ریتم باشد.
این کارگردان تلویزیونی در پاسخ به این سوال که اگرچه «جعبه سیاه» میخواهد وارد حریم مصاحبه شوندهها شود، ولی از سبک کاری آقای عضد (طناز بودنش) پیداست که نمیتوان انتظار یک گفتوگوی چالشی را داشت، افزود: جنس کار برنامه طنز است. به همین دلیل، امیر عضد را انتخاب کردیم. ماجرا از این قرار بود که ما بتوانیم به آدمها نزدیک شویم. یعنی با فراهم کردن فضای طنز در جلو و پشت صحنه صمیمیت ایجاد کنیم و مصاحبه شونده صحبتهایی که را که پیش از این مقابل هیچ دوربینی بیان نکرده، به زبان بیاورد. «جعبه سیاه» شکل گرفت، تا هم گفتگو شیرین باشد و هم فضای راحتی برای طرف مقابل فراهم شود.
وی ادامه داد: ما سوالات را پیشروی مهمانان میگذاشتیم و بر این باوریم که هر سوال یک کلید برای رسیدن به ماجرایی در ذهن مهمان است. وقتی کلید را از مهمان میگرفتیم، سوالات چالشیمان شروع میشد. برای همین، ضبط هر برنامه حداقل چهار ساعت طول میکشید. نزدیک به سه ساعت و چند دقیقه راش مفید تولید و بهترین قسمتها در تدوین انتخاب میشد. امیر عضد در برنامه نقش طنز را به عهده دارد. اغلب بخشهایی که با مهمانان چالش شده جلوی دوربین نیست و فقط خروجی آن پخش میشود. چون «جعبه سیاه» ماهیت طنز دارد، ما طنزش را جلوی دوبین نگه داشتیم و بخشی از چالشش را حذف کردیم.
خفاجی در پاسخ به این سوال که آیا قسمتی بوده که مهمان برنامه بگوید نمیخواهم این بخش صحبتم پخش شود، تصریح کرد: بله، فت و فراوان. تا جایی که بتوانیم سعی میکنیم آنها را قانع کنیم. اما موقعی هم بوده که مهمان آنقدر گرم صحبت شده و در فضای صمیمی برنامه غرق شده است که چیزی گفته، اما بعد از ضبط از ما در خواست کرده تا آن را حذف کنیم و گفته اگر این بخش صحبتم را پخش کنید، برایم بد میشود. البته چالش ما به صورت اعترافگیری نبوده است. معمولاً با صمیمیت با مهمان گفتگو کردیم. حتی در محیط پشت صحنه این صمیمیت دیده میشود. مثلاً در برنامه تعاملی بین من و امیر عضد دیده میشود، که در تدوین حذف نکردیم.
کارگردان برنامه «جعبه سیاه» در پاسخ به این سوال که آیا کدورتی هم برای مهمانان «جعبه سیاه» پیش آمده؟ مثلاً وقتی در انتهای گفتگو کفن مقابل مهمان برنامه گذاشته شد، باعث ناراحتی نشد؟ توضیح داد: کم، اما پیش میآید که ناراحت شوند. حتی یکی از مهمانان رسماً قهر کرد. در واقع، برنامه مواجهه آدمها با سوالات است. حتی اگر فردی از برنامه ناراحت شده، به دلیل ماهیت «جعبه سیاه»، ناراحتیاش را در خروجی کار میبینید. اگر اتفاق بامزهای هم در پشت صحنه افتاده، مخاطب آن را در خروجی میبیند.
وی با بیان اینکه تعداد مهمانانی که دچار کدورت شدند، در حد سه چهار نفر بودند، افزود: اغلب مهمانان از بخش پایانی برنامه استقبال کردند.
خفاجی در پاسخ به این سوال که از آنجایی که تولید برنامه «برمودا» جلوتر از برنامه «جعبه سیاه» بوده، فرم این برنامه شبیه برنامه «برمودا» است، گفت: ما در پیش تولید «جعبه سیاه» بودیم، که «برمودا» روانه آنتن شد. ما سعی کردیم از لحاظ طراحی دکور، آیتم محور بودن، نوع بازیها و فرم تغییراتی در برنامه ایجاد کنیم، تا شباهتها به حداقل برسد. حتی از آنجایی یکسری مهمانان «برمودا» در لیست مهمانان برنامه ما بود، آنها را حذف کردیم. به علاوه با استفاده از یک مجری که چندان چهره نبود، سعی کردیم حال و هوای متفاوتی را ایجاد کنیم.
این کارگردان در پاسخ به این سوال که آیا لازم است هر شبکه برنامه گفتگو محور داشته باشد؟ بیان کرد: بیشتر برنامهها گفتگو محور هستند و این قالب جزو فرمهای رایج تلویزیون است. مهم این است گفتگو از فضای مرسوم و کلیشهای خارج شود و صحبتهای بیان شده در فرمی مناسب جذابیت لازم برای همراهی مخاطب را داشته باشد.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری رادیو تلویزیون