سعید محمد: در مدیریت صاحب سبک هستم و خودم را اصلح میدانم / قاعدتا باید تایید شوم
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۶۲۶۵۱۶
فرمانده سابق قرارگاه سازندگی خاتم گفت: بحث امروز کشور ما بحث مدیریت است، از رئیس جمهور شما باید مدیریت بخواهید و چیز دیگری نخواهید و من در بحث مدیریت صاحب سبک، توانمند و دارای رتبههای بین المللی هستم.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، سعید محمد فرمانده سابق قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء در سومین جلسه از سلسله جلسات میز انتخاباتی جمهور اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل که با عنوان «تحول در حکمرانی، عدالت و کارآمدی» برگزار شد، گفت: عملکرد دولت در این چند ساله مطلوب نبوده و آن شعارهای اصلی انقلاب (عدالت و ارزشهای اصیل انقلاب) با اینها فاصله داشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: حضرت آقا در گام دوم تاکید دارند که فاصله زیادی بین بایدها و نباید هاست. ایشان در فرمایشات خود، انتقال نسل مدیریتی را راهکار دانسته اند و به نوعی از عملکردهای گذشته نارضایتی داشته اند. ایشان دنبال افرادی بودند که دغدغه مردم را داشته باشند تا اینکه به دنبال منفعت خود باشند.
محمد تصریح کرد: امیر المومنین در نهجالبلاغه عنوان میکنند که دولتها زمانی به فروپاشی میرسند که چهار شرط داشته باشند که تقریبا در جمهوری اسلامی ایران دیده میشود. شایسته سالاری رعایت نمیشود و حزب بازی و سیاسی بازی جایگزین آن شده است. افراد شایسته کمتر در جایگاه درست هستند و افراد غیر شایسته مسئول شده اند.
وی تصریح کرد: از طرفی به جای پرداختن به اصول، به فروع پرداخته ایم؛ مثل پرداختن به مسئله دوچرخه سواری زنان به جای مسائل خانواده یا رها شدن اقتصاد مقاومتی. به کرات این را بیان نمودند و دغدغه مشترک هم همین است و ما دنبال کار تحولی هستیم. از شیوههای قبلی باید فاصله بگیریم. این فقط با صداقت مسئولین قابل اجراست و ما دنبال ایجاد ظرفیت جدید برای انجام مطالبات هستیم.
محمد در مورد بحران کسری بودجه بیان کرد: منابع داخلی و خارجی داریم که دولت لیبرال دلیل خود را برای مذاکره، بدست آوردن منابع مورد نیاز میداند. سرمایه گذاری به دلیل بالا بودن ریسک در ایران کمتر مورد استفاده کشورهای خارجی قرار میگیرد.
وی ادامه داد: راه این است که از منابع خود کشور استفاده کنیم و نقدینگی سرگردان در کشور را با حفظ اصالت سرمایه و سرمایه دار به سمت تولید جلو ببریم که نیاز به برنامه جامع و کامل دارد.
فرمانده سابق قرارگاه سازندگی خاتم تصریح کرد: باید سیستم بانکداری و مالی اصلاح شود و فضای سرمایهگذاری جدیدی را ایجاد کنیم که ریسک بازارهای کاذب بالا رود. پس ما نیاز به اصلاح قوانین و مقررات مالی داریم.
محمد خاطر نشان کرد: بحث دور زدن تحریمها هم به عنوان مسکن در چند سال اول باید انجام شود. مثلا باید در کشور تولید ارز کنیم که چند جنبه دارد؛ یکی، دور زدن تحریمها در فروش نفت است.
این امکان وجود دارد که ما فروش نفت را به کشورهای نیازمند مثل چین و هند زیاد کنیم.
صنایع معدنی یکی از مراکز بزرگی است که میتواند مواد مورد نیاز را به وسیله آن وارد کرد، که به عنوان مسکن در سالهای اولیه به کشور کمک خواهد کرد.
وی افزود: بعضی میگویند که تحریمها باعث شده فروش نفت کاهش پیدا کرده و باعث ایجاد مشکلات شود. من به عنوان کسی که در کف کار بودم و میدانم میگویم، ما نفت ونزوئلا را که نفت فوق سنگین هست و فروش آن خیلی سخت است به دلیل طلبی که داشتیم گرفتیم و آن را فروختیم و تبدیل به دلار کردیم. فروش نفت علیرغم همه سختیها و ریسکهایی که دارد، شدنی است و جای نفتی که داریم میفروشیم، ما باید بتوانیم مایحتاج مورد نیاز کشور را وارد کنیم.
محمد ادامه داد: بانک مرکزی آنقدر قوانین و مقررات پیچیدهای گذاشت که صادر کننده عملا بیچاره شد و صادرات را کنار گذاشت و به سمت خرید ارز و … رفت.
فرمانده سابق قرارگاه سازندگی خاتم تصریح کرد: اینها راهکارهایی هست که در کشورما مغفول مانده، چون ما فرماندهی جنگ اقتصادی در کشور نداریم؛ یعنی وزارتخانهها همه سعی میکنند کارشان را درست انجام دهند، ولی به عنوان یک جزیره!
وی پیرامون بحث یارانهها گفت: درمورد یارانهها برنامه ریزیای که کردیم این است که نباید قطع شود، چون خیلی از مردم زیر خط فقر هستند. اما یکی از برنامه ریزیهایی که میتوانیم انجام دهیم ایجاد یک دیتا بیس و یک بیگ دیتایی هست. اینکه بتوانیم هشتاد و پنج میلیون ایرانی را در آنجا به نمایش بگذاریم و تمام اطلاعات درآمدی، سرمایه ای، اموال منقول و غیر منقول آنها را در آنجا ثبت و ضبط کنیم. این خیلی به ما کمک میکند، چون ما الآن آمار دقیقی از وضعیت مردم نداریم و شفافسازی هم به ضرر خیلی هاست و خیلیها جلوگیری میکنند که این اتفاق نیفتد.
وی ادامه داد: ما برنامه مان این است که ابتدا برویم به سمت تشکیل این مجموعه و بتوانیم وضعیت افراد را رصد بکنیم. علاوه بر آن شیوه مالیات گیری را از بنگاهها به سمت افراد ببریم و تمامی داراییها و اموال را در آنجا بتوانیم رصد کنیم. همچنین برای خیلی مواد مثل بنزین این امکان وجود دارد که آن را به صورت سهمیه فردی بدهیم و افراد بتوانند آن را در بعضی فضاها معامله کنند.
محمد افزود: سیستم بانکداری ما مشکل عمده دارد. اول اینکه بانکهای ما به ماشین خلق نقدینگی تبدیل شده اند و یک بخش عمدهی این نقدینگی به سبب چاپ کردن پول است. دومین موضوعی که در مورد بانکها مدنظر است این است که تسهیلاتی که بانکها میدهند، آنها را به یک بنگاه اقتصادی تبدیل کرده و عملا کار دلالی انجام میدهند.
وی ادامه داد: بانکداری به بیراهه رفته و از چارچوب مورد نظر خارج شده و برگرداندن آن بسیار سخت است. مثلا بانک رسالت بانکی بود که با یک چارچوب تفکری درستی شکل گرفت و بدون اینکه بخواهد وارد فضای ربوی شود و سودهای آنچنانی از مردم بگیرد وارد فضایی شد که توانست حداقل یک مشکل را حل کند. آن هم بحث اسلامی قرض الحسنه هست. پس این نشان میدهد که اگر ما میخواستیم میشد بانکهارا به سمت درستی هدایت کرد.
فرمانده سابق قرارگاه سازندگی خاتم ادامه داد: بانکها سمت هر بازاری بروند موجب اغتشاش در آن بازار میشوند. به خاطر نقدینگی بسیار زیادی که در آنها هست و یکی از معضلات مسکن و املاک در کشور ما همین بانکها هستند. آن تناسبی که بین سرمایهی اولیه شان و میزان تسهیلات باید برقرار بشود اکثرا رعایت نمیشود و دچار جرائم هم میشوند. به اضافهی اینکه خیلی زود بانکداری خصوصی در کشور ما عملیاتی شد؛ و آنها هم صرفا دنبال سود خودشان هستند و اصلا دنبال توسعهی کشور و توسعهی زیرساختهای کشور نیستند و هیچگونه جهت دهی هم نشدند. ما وقتی به نتیجه مطلوب میرسیم که بتوانیم بانکها را در خدمت توسعه زیرساختها و اشتغال و تولید بیاوریم.
محمد پیرامون مسئله مسکن خاطر نشان کرد: بحث مسکن یکی از چالشهای اصلی و بزرگ کشور است و نبودش میتواند بحرانهایی ایجاد بکند. با آماری که ما گرفتیم حدود سه میلیون واحد مسکونی خالی داریم. با وضع قوانین مالیاتی ما میتوانیم بخشی از اینها را طبق قوانین مالیاتی به احصا دربیاوریم. برای اینکه به چرخهی عرضه برگردند و نیازها را برطرف کند.
وی گفت: برای بقیه ساخت و سازها برنامه ریزی کردیم که طی چهار سال این ساخت و سازها صورت بگیرد. شیوهای که استفاده میکنیم دو بخش است؛ یکی اینکه از تسهیلات بانکی کم بهره باید استفاده کنیم، که این پاسخگوی این حجم از ساخت و ساز نیست و بانکها کشش آن را ندارند.
محمد افزود: برنامهای داریم که فضایی را درست کنیم که زمین از ما و ساخت یا تسهیلات بانکی را مردم بتوانند تامین کنند و به صورت اقساط از آنها گرفته شود و یا اینکه سرمایهگذاران بخش مسکن را درگیر کنیم.
محمد افزود: در رابطه با کاهش قیمتها به حداقل آنها هم کار شده و در زنجیرهی تولید و تامین کالای مورد نیاز مسکن خصوصا فولاد و سیمان برنامه ریزی شده است. چیزی که مردم در طرح مسکن مهر اعتراض داشتند، بحث کیفیت ساخت و زمان بندی و بحث زیر ساختها بود. هرچند طرح مسکن مهر یکی از بهترین طرحهای اجرایی کشور بود، اما این نواقص را باید سعی کنیم در طرح تکمیلی رفع کنیم.
فرمانده سابق قرارگاه سازندگی خاتم گفت: ما باید به شدت به سمت قوی شدن خودمان برویم و این قوی شدن هم در بعد هستهای است که الحمدالله بحث غنی سازی ۶۰ درصد شروع شد و خود این میتواند در مذاکرات کمک کند؛ و در بعد توانمندیهای داخلی باید قوی بشویم و این راهکار دارد. اگر این اتفاقات بیفتد ما به راحتی میتوانیم مذاکره کنیم و امتیاز بگیریم. چهارچوبها را حضرت آقا خیلی صریح عنوان نمودند و باید در همان چهارچوبها مذاکره انجام شود.
محمد در پاسخ به این سوال که طبق قانون اساسی خود را رجال سیاسی میداند یا خیر این طور پاسخ داد: قانون اساسی مصداق خاصی را در این مورد مشخص نکرده، اما شورای نگهبان اخیر چارچوبی را تعریف کرده و الان در رفت و برگشت است و من نمیدانم تصویب میشود یا خیر. در این چارچوب برای نیروهای نظامی جایگاه ۶ سال سرلشکری است. اگر ملاک این مورد باشد من ۸ سال جایگاه سرلشکری و بالاتر را دارم و به عنوان یک شاخصه میتوان عنوان کرد.
محمد ادامه داد: مجموعهای که من در آن کار کرده ام چندین وزارتخانه را در خود جا داده است و ساختار قرارگاه را نیز با یک طرح تحولی بعد از ۳۰ سال تغییر دادهایم و در بخش نفت و گاز و پتروشیمی، صنعت و معدن، کشاورزی، مخابرات نیرو، راه و شهرسازی و حتی دریایی با نهادهای دولتی معادل سازی کردیم. عمده کارهای دولتی را در این بخش انجام داده ایم و با اکثر وزارتخانهها درگیر بودیم.
فرمانده سابق قرارگاه سازندگی خاتم گفت: من عضو ستاد اقتصاد مقاومتی دولت با حضور ۱۲ الی ۱۳ وزیر بودم و با تحلیل مسائل و مشکلات و تصمیمگیریها و فضای کار آشنا هستم.
وی ادامه داد: قرارگاه خاتم دارای حجم کار بسیار است، منتها، چون به عنوان یک مجموعه رسمی شناخته شده در بخش سیاسی نبوده، این ابهامها ایجاد میشود.
وی در پاسخ به این سوال که چقدر احتمال تایید شدن از سوی شورای نگهبان را دارد گفت: تا جایی که الان قانونمند و چارچوبمند است اینطور میبینم که باید تایید بشوم، اما فضا سازیهایی که الان در جهت حذف وجود دارد را باید مدیریت کنیم و اینکه اقبال مردمی و عمومی هم در نظر شورای نگهبان تاثیرگذار خواهد بود. معتقدم شورای نگهبان میتواند من را تایید کند، البته همانطور که میدانید آرا در شورا مستقل است. هر کس باید خودش به اغنا فکری برسد و در این خصوص سعی کردیم جلساتی را با اعضای شورای نگهبان خصوصاً فقها داشته باشیم.
محمد در پاسخ به سوال دیگری گفت: هیچ فردی در همه موضوعات تخصص ندارد. هرکس در یک موضوعی تخصص دارد، یکی حقوقدان است یکی … و فکر میکنم این مشمول همه افرادی که کاندید شده اند باشد. بعلاوه اینکه ما از نوع عملکردهایی که تا به امروز دیدیم، عملکردهای خوبی نبوده که وضعیت کشور را به این سمت برده است. نیاز به این است که افرادی به عنوان یک مجموعه خروجی محور و عملگرا و در چهارچوب گفتمان حضرت آقا حرکت کنند و مدیریت جامع را انجام بدهند.
فرمانده سابق قرارگاه سازندگی خاتم افزود: بحث امروز کشور ما بحث مدیریت است. از رئیس جمهور شما باید مدیریت بخواهید و چیز دیگری نخواهید. من در بحث مدیریت صاحب سبک، توانمند و دارای رتبههای بین المللی هستم؛ و هر چیزی را به عنوان یک پروژه میتوانیم تعریف کنیم. پروژه فقط، پروژه ساختمانی نیست. کار فرهنگی را میتوانید به صورت یک پروژه فرهنگی تعریف و اجرا کنید. به شرط آنکه کسی این چهارچوبها را بداند و به صورت عینی بتواند با آن برخورد و اجرا کند. فکر میکنم نقطه ضعفی که در افرادی که امروز هم آمده اند همین است.
محمد در پاسخ به سوال دیگری گفت: ۳۰ سال سابقه کار جدی در سپاه دارم، منتهی ۲ یا ۳ سال است که در مجموعه هولدینگ یاس و جاهای دیگر بوده ام و این تجربه کاری باعث شده با همه ارکان کشور از جمله مجلس، دولتیها و سایر اجزای حاکمیتی یک تعامل نزدیک داشته باشیم. اگر شما از این موضوعات مطلع نشدید، بخاطر این است که لزومی نبوده که اینها رسانهای شود. منتهی نیازی به موضعگیری سیاسیِ کسی که در این حیطه کار میکند، نبوده است. ولی این الزاما به این معنا نیست که موضع سیاسی ندارد بلکه نیازی به مطرح کردنش نبوده است.
فرمانده سابق قرارگاه سازندگی خاتم در پاسخ به این سوال که اگر طرح نشود، از کجا بفهمیم و ارزیابی کنیم؟ گفت: مناظرات و تبلیغات انتخابات را برای همین گذاشته اند.
وی در پاسخ به این سوال که «حتما قرارگاه خاتم با ارکان دولتی تعامل داشته، اما ما برای ارزیابی چه کنیم؟» افزود: من یک سوال از شما دارم؛ دوره قبل یک فردی آمد و در چهارچوبهایی که شما گفتید، بود، ولی درست عمل نکرد، پس اینها ملاک نیست.
محمد در پاسخ به یکی دانشجویان که گفت «من در توانایی مدیریتی شما شکی ندارم، بحث سیاست ورزی و داشتن تحلیل را عرض میکنم» تاکید کرد: اتفاقا گیر کشور ما همین سیاسیون هستند. نقطه گرفتاری کشور آنجایی است که کار دست سیاسیون بیفتد.
فرمانده سابق قرارگاه سازندگی خاتم در پاسخ به دانشجویی که پرسید «یعنی شما خودتان را سیاسی نمیدانید؟» گفت: چرا من خودم را سیاسی میدانم، اما روش کار سیاسیون برای اداره کشور جواب نمیدهد. کسی که بخواهد با عینک سیاسی به همه چیز نگاه کند، باعث میشود از اصل موضوع و حل مساله غفلت شود و وارد فضاهایی شود که انرژی کشور را بگیرد، ولی خروجی ندهد.
وی در پاسخ به این سوال که «وجه تمایز شما چیست نسبت به آنها چیست؟» افزود: اگر افراد دیگری در این چهارچوب هستند، خب در انتخابات شرکت کنند، اشکال ندارد.
وی در پاسخ به اسن سوال که «یعنی شما خودتان را اصلح میدانید؟» اظهار داشت: در بین عزیزانی که تا به امروز مطرح شده اند، خودم را اصلح میدانم.
یکی از دانشجویان در ادامه گفت: «این برنامهای که شما گفتید، همه کاندیداها و ضرغامی و … دارند و من میخواهم از بین افراد یکی را انتخاب کنم، نقطه تمایز شما چیست؟»
محمد پاسخ داد: این را شما باید بفهمید. در سابقه طرف و برنامه هایش نگاه کنید، ببینید قابلیت انجام دارد یا ندارد. از سوابق ما، اینکه در شدیدترین دوره تحریم، سختتترین زمان عملیات کاری قرارگاه خاتم بوده است و هیچ دورهای مثل این دورهای که بنده در قرارگاه بودم نبوده است. بخاطر تشدید تحریم ها، تروریست تلقی کردن سپاه پاسداران، بسته شدن حسابهای ارزی و تمامی شرکتهای خارج از کشور قرارگاه خاتم، عدم همکاری دولت، و…
وی درباره بحث تحول در قرارگاه خاتم افزود: اولا من دیدم یکسری فرمایشات حضرت آقا دارند که در دولت اجرا نمیشود، خود قرارگاه هم از نقش اصلی خودش دور میشود که نقش اصلی قرارگاه را اقتصاد مقاومتی میدانستم و یک ساختار پیمانکاری قرارگاه داشت و ما آمدیم یک ساختار قدیمی ۳۰ ساله را که ریشه دوانده بود درهم ریختیم و ساختار را بنابر آنچه حضرت آقا گفته بود، بازنویسی کردیم.
وی ادامه داد: متناسب با هرکدام از وزرات خانههای دولت یک مجموعه ایجاد کردیم، چون میخواستیم قرارگاه را از حالت پیمانکاری خارج کنیم تا نقش آفرین باشد؛ و ببینیم هر وزارت خانه چه کارهایی را انجام میدهد و انجام نمیدهد تا ما به آن دستگاه اجرایی کمک کنیم؛ و همزمان هم قریب به ۸۰۰ نفر بازنشسته در قرارگاه خاتم داشتیم و من در بدو ورودم تقلیل به ۲۰۰ نفر تقلیل دادم؛ و جوان ترها را در جایگاه مدیریتی کشاندیم؛ و تجربه بسیار خوبی بود.
وی ادامه داد: وقتی شما جوانگرایی میکنید، قطعا نباید انتظار داشته باشید که کما فی السابق کار کند. قطعا یک شوکی وارد میشود و بعد بچهها خودشان را پیدا میکنند. بعلاوه آنکه قریب به ۵۰۰ نفر برای جذب نیروهای کسری مجوز گرفتیم و سعی کردیم از افرادی که نخبه بودند و میشناختیم و از دانشگاههای مختلف بودند، وارد کنیم.
محمد تصریح کرد: مثلا در حوزه کشاورزی مشاهده کردیم که یک خلایی وجود دارد و اینکه نیاز است یک نفری بیاید ۵۰ هزار هکتار در اختیار با ۶۰۰۰ نفر نیروی کار و این خودش یک طرح تحولی بود که باید ادامه پیدا کند؛ و زمین هایشان خرد شده و طرحهای این چنینی را اجرا کردیم؛ و زارعین خرد را جمع آوری کردیم و دو شرکت تعاونی زدیم و بحث آبشان را حل کردیم و طرحهای مشابه این را در استانهای مختلف انجام دادیم و، چون ما پول برای صنایع تبدیلی نداشتیم، با دولت همکاری کردیم.
وی گفت: این یک کار، مردم نهاد بود که تولید ملی را افزایش داد؛ و همچنین در حوزه نفت و گاز وارد شدیم که حضرت آقا هم در این حوزه حرف داشتند، مهر خلیج فارس را که ستاره بود به عنوان پترو پالایشگاه تاسیس کردیم. پترو پالایشگاه را در آبادان تاسیس کردیم و تمام اینها را با مالکیت قرارگاه انجام دادیم و دولت علاقهای به فعالیت در این حوزهها نداشته است. مجموعههای بالادستی مان را تقویت کردیم و حدود ۳۰هزار دکلهایی که بی کار افتاده بودند را جمع آوری کردیم و تامین منابع مالی شان را خودمان بر عهده گرفتیم.
محمد تاکید کرد: بر فرض که من تخلف انتخاباتی کرده باشم، چرا فقط راجع به من بحث میشود؟ در مورد پرونده یاس، شورای نگهبان از دادسرای نظامی نیروهای مسلح درخواست اطلاعات کرد. دادسرای نظامی از مجموعهای درخواست کرد که اطلاعات را ارسال کند و انجام شد. این انتخابات کارزاری است که در آن ورود کردیم و به دنبال ایدهها و ایدهآلهای خود هستیم حتی اگر به مذاق کسی خوش نیاید.
وی تصریح کرد: خیلیها دلی در ستاد ما کار میکنند و پول دادنها اتهام است. به قدری تمرکز برای تخریب ما زیاد است که اگر یک ریال در جایی تخلفی شده بود یا پولی خرج کرده بودم، الان در صدر رسانهها بود. خیلی از اطرافیان ما به خاطر مسیر کاملا یک طرفه، تبعیض آمیز و هدفمندی را داریم. شاید باور نکنید، اما بسیاری از افرادی که مرا کمک میکنند بچههای حزب اللهی هستند که با هزینه خود تلاش میکنند و زحمت میکشند. خیلی از کلیپهای تبلیغاتی را بدون آنکه بدانم و به صورت خودجوش میسازند.
فرمانده سابق قرارگاه سازندگی خاتم اظهار داشت: درباره قرارداد مهدی جهانگیری باید بگویم که در قرارگاه خاتم با انواع کارفرماها از آقای زنگنه که سابقه کرسنت دارد تا آقای آخوندی کار میکنیم. تا زمانی که افراد به لحاظ حقوقی بر سر پست خود هستند ما نمیتوانیم مخالفتی با همکاری با آنان داشته باشیم ضمن اینکه آقای جهانگیری برج ۶ سال ۹۸ تبرئه شدند و ما در سال ۹۹ با ایشان قرارداد بستیم. ایشان دو پرونده جدید داشتند که به خاطر آن به دو سال حبس محکوم شدند. یکی اینکه مجموعه زیر دستشان مبلغ ۶۰۰ هزار یورو ارز مسافرتی خریدند و با آن ماموریت رفتند که در نهایت به دو سال حبس محکوم شدند. چیزی که بیرون مطرح میشود با حکم قاضی متفاوت است.
وی افزود: با همین بانک گردشگری قریب به ۱۰ سال بود که قرارداد داشتیم و مجدد فاز بعدی به ما واگذار شد، چون آن موقع قضیه کاندیداتوری من مطرح نبود. بعد از طرح مسئله کاندیداتوری من، در طرح فولاد بناب که آورده بسیاری برای مردم دارد و سپردههای مردم در بانک گردشگری را با ارزش افزوده تبدیل میکند. ما خودمان در این پروژه صاحب لایسنس بودیم. این پروژه کاری روتین و در جهت منافع کشور بود آن هم با بانک بناب که زیر مجموعه بانک گردشگری بود.
محمد تصریح کرد: ابتدا خدمت آقای رییسی رفتم تا برنامه را با ایشان تنظیم کنم. ایشان گفتند که به انتخابات ورود نمیکنند. حتی قبل از آنکه از قرارگاه خارج شوم دوباره از ایشان پرسیدم و گفتند که قصد ورود به انتخابات را ندارند. اگر ورود کنند به آقای رییسی کمک میکنم، چون ایشان میتوانند اجماع خوبی ایجاد کنند و اولویت عدم انشقاق است.
وی افزود: شورای وحدت از ما دعوت کرده که برنامه خود را ارائه دهیم. دعوت شورای وحدت را قبول میکنیم، اما نحوه اجماع را نه بر اساس تحمیل اشخاص، که براساس نظرسنجی های نزدیک انتخابات انجام خواهیم داد.
محمد با بیان اینکه شورای ائتلاف هنوز از ما دعوت نکرده است؛ گفت: تغییر نسل مدیریتی که مورد تاکید حضرت آقا نیز بوده است، مبنای ورورد ما به انتخابات بوده است. هرچند نظرات و تجربیات آقای رضایی مفید است، اما آزمودن دوباره افرادی که مردم به آنها اقبال ندارند انرژی جامعه را میگیرد
وی افزود: بخش عمدهای از همکاران خود را انتخاب کردم، اما اسامی آنها را اعلام نکردیم و لیستهای منتشر شده صحت ندارند. تیمهایی که ما را کمک میکنند مشخص هستند، اما به صلاح نیست که الان اسم کابینه معرفی کنیم. به دنبال استخراج از دفتر هستیم، اما حضرت آقا سعی میکنم ورورد نکنند.
محمد گفت: در مورد رقبا نیز باید بگویم که الان آقای لاریجانی و آقای پزشکیان بیشتر مطرح است و آقای ظریف یار کمکی است. در انتخابات پیشرو مشارکت ان شاءالله حداقل به پنجاه درصد میرسد.
خبر در حال تکمیل است...
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: انتخابات 1400 انتخابات ریاست جمهوری سعید محمد پاسخ به این سوال محمد در پاسخ قرارگاه خاتم شورای نگهبان برنامه ریزی عنوان یک چهارچوب ها بحث مدیریت مورد نیاز حضرت آقا تحریم ها فروش نفت بانک ها کشور ما شده اند ی کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۶۲۶۵۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
میترسم جنگ تمام شود و این زندگی ادامه داشته باشد!
من «ربا» هستم. تا حالا پنج بار در جنگ آواره شدهام. از «بیت حانون» تا «تل الزعتر» تا اردوگاه «جبالیا» و بعد «دیر البلح» که دو بار آنجا جابهجا شدیم. آخرین بار هم «رفح». - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «ربا حسان» از زنان مقاوم فلسطینی است که از اوضاع و آنچه امروز در غزه می گذرد نوشته است. او می گوید چند بار دیگر آواره گی از سرزمینش را تجربه کرده اما این بار از تجربه آخر خود که توسط اسماء خواجه زاده به فارسی ترجمه شده، چنین روایت می کند:
من «ربا» هستم. تا حالا پنج بار در جنگ آواره شدهام. از «بیت حانون» تا «تل الزعتر» تا اردوگاه «جبالیا» و بعد «دیر البلح» که دو بار آنجا جابهجا شدیم. آخرین بار هم «رفح».
من با هربار آوارگی مقداری از اشتیاقم به زندگی را از دست میدادم. از جمع کردن خودم در مکانها خسته شدم. یادم میآید در دیر البلح، وقتی داشتیم جابهجا میشدیم وسط راه ایستادم؛ دلم میخواست به طرف خانه خودمان بروم نه به سمت پناهگاه. مرگ برایم اهمیتی ندارد. آیا زندگی ارزش اینهمه ماجرا برای نجات پیدا کردن را دارد؟ در ذهنم جمله مولایمان علی تکرار میشد: «این دنیای شما نزد من از آب بینی بز بیارزشتر است.»
درخواست عربستان بر ایجاد گذرگاه امن برای کمک به غزهجنگ اینجا، یک جنگ نیست بلکه چندین جنگ است. جنگهای آب و غذا و جابهجایی و حتی سرما. بدنم را به غذای کم عادت داده بودم و حتی اگر در روز یک لقمه غذا میخوردم تأثیری روی من نداشت اما سختترین موضوع، کمبود آب بود. روزی که با هشت نفر از اعضای خانوادهام به جبالیا آواره شدیم، باید فقط دو لیتر آب استفاده میکردیم!
این دو لیتر آب هم برای نوشیدن بود هم رفتن به توالت. من روزی یک بار آب میخوردم تا مجبور نباشم بروم توالت، و سهمم از آب نوشیدنی را برای وضو نگه میداشتم، که آن را هم بعدها تیمم میکردم.
ما در جنگ همهچیز را بازیافت میکنیم. مثلا تفالۀ قهوه را نگه میداریم و مقداری آب به آن اضافه میکنیم و میگذاریم دو روز بماند و تخمیر شود. بعد دوباره آن را میجوشانیم و میخوریم. آبِ شستن لباسها و مایع ظرفشویی را نگه میداریم تا دوباره در توالت ـ خدا عزتتان بدهد ـ
استفاده کنیم. پاکتهای پنیر و لیوانهای مقوایی را نگه میداریم تا بسوزانیم و رویش آتشش غذا درست کنیم. بطریهای شامپو و صابون را نگه میداریم تا داخلشان آب بریزیم و به جای شلنگ استفاده کنیم. یا از بقچه لباسها به جای متکا و از در مربا به جای بشقاب استفاده میکنیم. پردۀ درمانگاه را بهعنوان روانداز استفاده کردیم و بعدا وقتی به ما روانداز دادند از پرده ها، خیمه درست کردیم.
دنیا اینگونه و به بیرحمانهترین شکل ممکن زهد را به ما یاد داد.
کمدی سیاه در جنگ؟ چقدر پیش میآید که به یک دلیل هم میخندم و هم گریه میکنم. در ابتدای بحران آب در شمال، خیلی گریه کردم. مادرم با لبخندی بر لب گفت اشکهایم برای شستن صورتم بس است و باید آب را برای کار دیگری استفاده کنم. خندیدم. یا بعدتر وقتی داخل اتاق معلمان مدرسۀ ابتدایی وابسته به آژانس «غوث» زیر تخته سیاه میخوابیدم گریه کردم. بالای سرم ابری بزرگ و پنبهای از سقف آویزان بود که رنگش خاکستری شده بود. یک نخ آبی هم از آن آویزان بود انگار که از ابر باران میبارید.
من هربار میخواستم بخوابم به آن زل میزدم و از سادگی این ایده میخندیدم اما یک لحظه بعد وقتی یادم میآمد به چه دلیل اینجا خوابیدهام میزدم زیر گریه. یا یک روز وقتی عمهام برای دیدن ما به پناهگاه آمد، برای برادرزادهام که نوزاد بود پوشک آورده بود. مادرم به او گفت این پوشکها برای برادرزادهام کوچک است اما اشکال ندارد چون ما دخترها میتوانیم از آن به جای نوار بهداشتی استفاده کنیم. و به این شکل هرچیزی باعث خندهام میشد، همان به گریهام میانداخت.
چه پناهگاه چه مدرسه جاهایی بودند پر از خفت و تحقیر. در روز چهار نان پیتا میان ما تقسیم میکردند. نصف نان برای یک نفر و هر نان هم به اندازه یک کف دست! بعدتر ما از نانواییها نان میخریدیم تا اینکه آنها هم بسته شد. بعد با مصیبت آرد خریدیم و در تنور گلی نان درست کردیم.
یک نمونه تحقیر را برایتان بگویم؛ رفتن به توالت. داخل مدرسه نه تا توالت بود با هزاران آواره، و صفی طولانی برای قضای حاجت درست میشد. من اول مجبور بودم هیچچیز نخورم تا مجبور نباشم داخل صف بایستم یا در حیاط مدرسه جلوی همه راه بروم. از اینکه با آن وضعیت اهانتبارم آنجا بودم خجالت میکشیدم. برای همین از برخورد با مردم و حتی دیدن خودم در آینه پرهیز میکردم.
یک بار به من اصرار کردند به بیمارستان اماراتی نزدیک پناهگاه بروم و آنجا حمام کنم. اولش قبول نکردم. چون نمیتوانستم قبول کنم با این وضعیت پایم را بیرون بگذارم و در خیابان راه بروم اما آخرش رفتم. من تنها کسی نبودم که میخواست حمام کند. در هر اتاق حداقل ده نفر منتظر نوبتشان بودند تا حمام کنند و مسئولان هم از یک اتاق دنبالمان میآمدند و از آنجا بیرونمان میکردند و به اتاق دیگر میفرستادند. برایم تحقیرآمیز بود. به شکل بیسابقهای گریه کردم و به حمام و آب و جنگ لعنت فرستادم و بدون اینکه دوش بگیرم برگشتم. از نظر روحی خیلی برایم سنگین بود.
در پناهگاه یک بار یکی از همکلاسیهای دانشگاهم را دیدم. از زمان فارغ التحصیلی در سال 2019 این اولین باری بود که میدیدمش. خودم را از نگاهش میدزدیدم چون خجالت میکشیدم و امیدوار بودم او مرا ندیده باشد. صبح روز بعد در راه دستشویی از دور دیدمش که کنار در ایستاده. نمیتوانم دربارۀ واکنشم توضیحی بدهم اما از دور برایش دست تکان دادم. مرا ندیده بود و من همچنان دست تکان میدادم تا به او رسیدم. سلام کردم و عمدا خیلی حرف زدم چون میخواستم به او و خودم ثابت کنم از این وضعیت تحقیرآمیز شرمسار نیستم در حالیکه در واقع تا سرحد مرگ شرمسار بودم. شاید هم دیدن یک چهرۀ آشنا در این وضعیت باعث میشد حس کنیم کمی تسلی پیدا کردهایم! نمیدانم.
با گذر زمان به پناهگاه عادت کردیم. وضعیت آب بهتر شد و ما روی آتش غذا درست میکردیم. حتی من مرفه شده بودم و صبحها زود بیدار میشدم تا خودم تنهایی آتش روشن کنم و روی آن چای یا قهوه بگذارم. بعد یک مودم خریدیم و اشتراک اینترنت گرفتیم. حالا هروقت تشنهام میشود آب میخورم و هروقت خواستم توالت میروم و دیگر به مردم داخل حیاط و اینکه چقدر داخل صف منتظر خواهم شد، اهمیتی نمیدهم.
همینطور برای پوستم کرم خریدم تا مثل قبل به خودم توجه کنم و چند کتاب هم گرفتهام تا اینجا بخوانم با اینحال خسته و ترسیدهام. میترسم از اینکه این، زندگیام بشود. میترسم جنگ تمام شود و این زندگی ادامه داشته باشد!
انتهای پیام/