Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-04@03:29:23 GMT

«قاب خالی» آماده نمایش می‌شود/ پایان تدوین و آغاز صداگذاری

تاریخ انتشار: ۲۹ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۶۲۶۸۷۴

«قاب خالی» آماده نمایش می‌شود/ پایان تدوین و آغاز صداگذاری

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از مشاور رسانه‌ای پروژه، فیلم تلویزیونی «قاب خالی» به کارگردانی حسین ابراهیمی دستگردی، نویسندگی مهرانه شاه منصوریان و تهیه‌کنندگی فردین جلیل سال ۹۹ در لردگان (یکی از شهرهای استان چهارمحال و بختیاری) تصویربرداری شد.

تدوین این فیلم تلویزیونی توسط فرید توللی انجام شده که به تازگی به پایان رسیده است و این روزها صداگذاری آن نیز توسط سیامک عمرانی انجام می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«قاب خالی» که در حوزه اجتماعی ساخته شده، قرار است تا اوایل اردیبهشت ماه آماده نمایش شود.

در خلاصه داستان «قاب خالی» آمده است: سعید یک سال پس از طلاق از مونس با مارال ازدواج می‌کند. مارال خیاط است و با ارائه مدل‌های لباس قصد شرکت در جشنواره عفاف و حجاب را دارد. چندی بعد مونس از طلاق خود پشیمان می‌شود و این موضوع را به سعید می‌گوید. پسر سعید یعنی پرهام، مدام بهانه نبودن پدرش را می‌گیرد، در حالی که سعید از زندگی با مارال احساس خوشبختی می‌کند. زندگی سعید و مارال به خوبی پیش می‌رود تا اینکه ...

مهدی امینی‌خواه، فردین جلیل، محمدعلی سلیمان تاش، ماریان کلهر، ناهید صیادی، راحیل خالدی، امیررضا رحیمی، فروزان شریفی، دینا جلیل، روح الله جلیل، سعید قنبری بازیگران این فیلم تلویزیونی هستند.

دیگر عوامل «قاب خالی» عبارتند از کارگردان: حسین ابراهیمی دستگردی، نویسنده: مهرانه شاه منصوریان، تهیه‌کننده: فردین جلیل، تصویربردار: میثم امینی، صدابردار: اسماعیل امینی، صداگذار و انتخاب موسیقی: سیامک عمرانی، طراح چهره‌پردازی: مرساد کمالی، طراح لباس: نیلوفر علوی، تدوین: فرید توللی، دستیار کارگردان: شهره جزی، مدیر تولید: ارسلان جلیل، منشی صحنه: بهار بشکار، دستیار تصویر: علیرضا خلیل طهماسبی، دستیار صدا: محمد اسماعیلی، خواننده: شاهین حشمت‌زاده، طراح تیتراژ: سیما نادری و هماهنگی لوکیشن: قاسم جلیل.

کد خبر 5191785 نیوشا روزبان

منبع: مهر

کلیدواژه: بازیگر تلویزیون اسماعیل امینی مهدی امینی خواه شبکه پنج سیما برنامه تلویزیونی ماه رمضان ۱۴۰۰ فیلم کوتاه سریال ایرانی آلبوم موسیقی ماه مبارك رمضان سریال رعد و برق شبکه دو سیما شبکه یک سیما فیلم سینمایی فیلم مستند موسیقی ایرانی حضور هنر ایران در جهان قاب خالی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۶۲۶۸۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سینما به روایت «آپاراتچی»

ایسنا/اصفهان «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل، مردی جوان و ساده است که سواد نوشتن ندارد، اما شور دارد و عاشق سینماست.

فیلم «آپاراتچی» ساختۀ قربانعلی طاهرفر، یکی از فیلم‌های در حال اکران‌ اصفهان است که گیشۀ سینمای ساحل نشان‌ می‌دهد با استقبال اندکی مواجه شده است، من نیز این فیلم ۹۴دقیقه‌ای را به‌تنهایی در سالن عالی‌قاپو نگاه کردم و وضعیت سالن، یعنی صندلی‌های خالی، این موضوع را تأیید می‌کرد. اما جای سؤال دارد که آیا تماشای «آپاراتچی»، محصول سال ۱۴۰۲ که در چهل‌ودومین جشنوارۀ فیلم فجر به نمایش درآمد، وقت تلف‌کردن است؟!

اگر عاشق «سینما» باشید، «آپاراتچی» به یک بار دیدنش (و اگر عاشق‌تر باشید، به چند بار دیدنش!) می‌ارزد؛ آن هم در مقایسه با بسیاری از فیلم‌های پرهیاهو و با بازیگران دهان‌پرکن، اما بی‌کیفیت که طرفدار هم زیاد دارند. «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل است که عاشق سینماست و برای ساختن فیلمی بلند و سینمایی حاضر است هر کاری بکند. او وقتی دیگران معنی کارهایش را نمی‌فهمند به آن‌ها می‌گوید، تا حالا عاشق شدی؟! من عاشق سینما هستم!

اتفاقات این اثر که در جشنوارۀ فجر سال گذشته به دریافت جایزۀ ویژۀ داوران برای «نگاه نو» موفق شد، در روزگار نزدیک به پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ و سال‌های نخست جنگ ایران و عراق بازمی‌گردد. جلیل نقاش ساختمان است که روی بوم هم هنرش را به رخ می‌کشد و مخصوصاً پرتره شهدای عزیزمان را در جنگ ایران و عراق تصویر می‌کند و به دل خانواده‌هایشان تسلایی کوچک می‌بخشد. همین جلیل که عشق بی‌وحدومرزی به سینما دارد و همواره خود را در جشنواره‌های فیلم تصور می‌کند که جوایزی نفیس به دستش می‌دهند، قصد دارد فیلمی بلند و زندگی‌نامه‌ای بسازد.

فیلم جلیل دربارۀ شخصیتی به اسم نوری است. نوری در فیلم قاضی سخت‌گیری معرفی می‌شود. همه مردم از جمله جلیل و همسر و پدر پیرش که در یک خانه زندگی می‌کنند، بدگویی از این قاضی به روزمره‌شان تبدیل شده است. همه معتقدند که نوری دارد جان جوانان وطن را با قضاوت‌های نادرستش پایمال می‌کند. اما در همان ابتدای فیلم، وضعیت نوری دست‌کم در چشم برخی از مردم، از جمله همین جلیل داستان، دگرگون می‌شود. و وقتی نوری یعنی قاضی بدنام به دنبال اتفاقاتی شهید می‌شود، تصمیم می‌گیرد فیلمی از او بسازد و نامش هم بگذارد: «نوری در تاریکی».

اما فیلم‌ساختن در زمانۀ جلیل آسان نیست. پدرش با او مخالفت جدی دارد و سینما را هنری تهی می‌داند که یک مشت آدم فاسد و بی‌دین دور هم جمع می‌شوند تا بقیۀ مردم را هم با ساخته‌هایشان بی‌بندوبار کنند! همین نگاه پدر جلیل، طنز تلخی را به اثر بخشیده است. از طرفی، جلیل را وزارت ارشاد وقت جدی نمی‌گیرد و حاضر به حمایت از او نیست.

فیلم هیچ حامی معنوی و پشتیبان مادی ندارد. خانواده شهید نوری هم با مخالفت‌ها یا خواسته‌های خود به نوعی دیگر مانعی بر سر راه فیلم‌سازی جلیل شیفته و خیال‌پرداز هستند. حالا در ادامه باید دید سرنوشت این فیلم به کجا ختم می‌شود و اگر روی پرده برود، محبوب مردم خواهد شد، چنان‌که جلیل در رؤیا می‌بیند؟!

فیلم‌سازی در میانۀ انقلاب و جنگ

فیلم «آپاراتچی» در حد خود و تا جایی که توان گشودن بال و پر داشته است، داستان بغرنج سینمای ما و البته شیرینی‌های آن و شوریدگی‌های آدم‌هایش را بازتاب می‌دهد. سینمای کشورمان از ۱۳۵۷ شمسی به‌بعد که هنرمندانی نامدار در آن افتخار آفریدند و از این قاب رنگی و اسرارآمیز ما را به جهانیان نشان دادند یا هرکس دیگری که به توان و سلیقه خود آثاری در آن تولید کرده است، آغازش داستانی پیچیده دارد.

سینمای ایران بعد از ۱۳۵۷ شمسی، در میانۀ انقلاب و جنگی زودهنگام پا گرفت و همواره موانع پرشماری از جنبه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر سر راهش بود. اما سینما زنده ماند، گاهی نیمه‌جان شد و گاهی جان تازه گرفت، اما هرچه بود و نبود به پیش رفت و نشان داد که این دنیای شگفت‌انگیز و پرقدرت شاید سر خم کند و در برخی سالیان منزوی شود، اما از میان نمی‌رود. سینمای ایران همواره عاشقان خودش را داشته است که برای سربلندی این گوشه پهناور از هنر معاصر ایران‌زمین کوشیده‌اند.

به جز اینکه به «آپارتچی» می‌توان نگاهی تاریخی داشت که در آن مقطع، خاص ایرانمان است، این فیلم به رابطۀ پویایی اقتصاد و هنر نیز نگاه خوبی دارد. جلیل و گروه کوچکش یک مانع جدی بر سر راه فیلم‌سازی‌شان دارند و آن هم نداشتن پول کافی و امکانات مادی به‌دردبخور است.

این مسئلۀ جدی است. هیچ هنرمندی در هیچ کجای دنیا نمی‌تواند با شکم خالی و زندگی‌ای که تمامش دغدغه نان باشد، هنری ماندگار به جهان تقدیم کند. گام‌برداشتن در چنین مسیری ازجان‌گذشتگی‌ها می‌خواهد. اگر در تاریخ هنر درنگ کنیم، آثار پراعجازی که هنوز ماندگارند و ما را انگشت‌به‌دهان می‌کنند، یا هنرمندش از خانواده‌ای ثروتمند برخاسته یا نهاد دولتی یا غیردولتی، آن هنرمند را حمایت مالی کرده و دنیایی امن برایش فراهم ساخته است. مردی مثل جلیل که برای فیلم‌سازی و نمایش استعداد هنری خود به فروختن فرش دست‌باف همسرش محتاج است، فرشی که می‌توانست زیرپای آن دو و پدر و بچه‌هایشان باشد، چه سرنوشتی در سینما خواهد یافت؟

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • بلیت‌فروشی «دوازده سی‌وشش» آغاز شد
  • بلیت‌فروشی «دوازده سی‌وشش» آغاز شد/ آغاز اجرا از ۲۵ اردیبهشت
  • تور سراسری تصویر ایران آغاز شد
  • تدوین اساسنامه صندوق ذخیره مزایای پایان خدمت کارکنان دانشگاه آزاد/ تحول اداری به‌زودی آغاز می‌شود
  • آجورلو یا سعید آذری مدیرعامل استقلال می‌شوند؟
  • خلاصه بازی مس رفسنجان و گل گهر + فیلم
  • آغاز «ماه پنهان» با لیندا کیانی و آرمین رحیمیان
  • ۲۳۳ پایان‌نامه مرتبط با کنگره اندیشه‌های قرآنی آیت الله خامنه‌ای در حال تدوین است
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • «عشق به دیکتاتور‌ها کمکی نمی‌کند» روی صحنه رفت/ تئاتر نیازمند حمایت