سرگذشت موتورهای جستوجوی ایرانی
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۶۳۲۳۲۲
ایتنا - گوگل، موتور جستوجویی است که نه تنها در کشور مادر خود آمریکا، بلکه در بسیاری از کشورهای دیگر و حتی در ایران که دود تصمیمهای اشتباهی مانند تحریم کسبوکارهای ایرانی به چشم کاربران رفته است، هم مورد استفاده قرار میگیرد.
جویشگرهای بومی از خدمات پایه شبکه ملی اطلاعات هستند که اگرچه عمر آنها به یک دهه رسیده است اما رشد چندانی نداشتند و در زمان قطعی اینترنت این مساله آشکار شد، با وجود این، مرورگر بومی دیگری بهتازگی به جمع آنها اضافه شده و باید دید استقبال مردم از آن چگونه است و تا چه اندازه میتواند سهمی از جستوجوی کاربران داشته باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایتنا از ایسنا، موتورهای جستوجوی بومی سهم زیادی در اقتصاد فناوری اطلاعات یک کشور دارند و جویشگرهای ایرانی هم اهمیت خود را از این جهت نشان میدهند. طرح و ایده جستوجوگرهای بومی تقریباً در دوره دوم دولت احمدینژاد مطرح شد و علت آن هم حلقه تهدیدات و تحریمهایی بود که علیه ایران مطرح میشد. همین مساله نیاز به ایجاد گزینههای داخلی تولیدات و خدمات خارجی را چند برابر میکرد.
در حال حاضر، گوگل، موتور جستوجویی است که نه تنها در کشور مادر خود آمریکا، بلکه در بسیاری از کشورهای دیگر و حتی در ایران که دود تصمیمهای اشتباهی مانند تحریم کسبوکارهای ایرانی به چشم کاربران رفته است، هم مورد استفاده قرار میگیرد. اما کشورهایی هم هستند که از موتورهای بومی خود استفاده میکنند. از جمله چین با بایدو، کره جنوبی با نیور و روسیه با یاندکس که هر کدام کاربران خود را دارند و سهمی از پرسوجوهای روزانه را به خود اختصاص دادهاند.
همین موضوع موجب شده در ایران هم به فکر داشتن یک موتور جستوجوی بومی بیفتند و حمایت از جویشگرهای بومی بر اساس تهیه و ارائه طرح کسبوکار به تصویب شورای راهبری جویشگر بومی رسید و مقرر شد که مدلهای کسبوکار موتورهای جستوجوی «پارسیجو» و «یوز» برای ادامه فعالیت به شورای راهبری ارائه شوند. البته به اذعان مسؤولان، در هیچ کجای دنیا، جویشگر بومی با هدف پر کردن جای گوگل و یاهو راهاندازی نمیشود و جویشگرهای بومی هدف دیگری را دنبال میکنند که پاسخگویی به نیازهای کاربران بومی است و با توجه به اطلاعاتی که سرویسهای بومی دارند، از یک ابزار بومی بهتر از یک ابزار بینالمللی برمیآید.
توسعه خدمات متنوع مطابق با نیازهای بومی و محلی، افزایش درآمد ملی از طریق کسب درآمد جویشگر بومی، ترویج و گسترش فرهنگ ایرانی-اسلامی در فضای مجازی، کمک به ایجاد مزیت رقابتی برای جویشگر بومی نسبت به رقبای غیربومی، توسعه زیرساختهای تولید و ارائه خدمات و محتوای جویشگر بومی، توسعه دانش و فناوری جویشگر بومی، حفاظت از اطلاعات و ارتقای امنیت ملی در فضای مجازی و بهرهمندی از گزارشات ذائقهسنجی کاربران ایرانی برای ارتقای خدمات فضای مجازی از ضرورتها و اهداف کلان جویشگرهای بومی عنوان شده است.
قطعی اینترنت و آشکار شدن ناکارآمدی جویشگرهای بومی
با وجود این و در قطعی اینترنت جهانی یکی از نرمافزارهای پایه که روی بستر شبکه ملی اطلاعات قرار دارد و باید بتواند در چنین شرایطی به مردم سرویس ارائه دهد، موتور جستوجوی ملی است. اما در مدت ۱۰ روزه قطعی اینترنت جهانی در سال 1398، موتور جستوجوهای ملی از جمله پارسی جو و یوز وقتی با افزایش ناگهانی حدودا ۲۰۰ برابری کاربران مواجه شدند، نتوانستند پاسخگوی این خیل عظیم باشند که پیش از این از موتورجستوجوهای خارجی مانند گوگل، بینگ و... استفاده میکردند.
سیدابوالحسن فیروزآبادی پس از آن درباره تکلیف وضعیت موتورهای جستوجو به وزارت ارتباطات با وجود ناکارآمدی جویشگرهایی مانند پارسیجو اظهار کرد: این وظیفه آنها نیست، بلکه مسوولیت است و باید مسوولیت بپذیرند. آنها گفته بودند از پروژههای تحقیقاتی در موتور جستوجو حمایت میکنیم، اما اینکه این ابزار بتواند کلیت نیاز مردم را تامین کند، اتفاق نیفتاد و در حادثه قطعی اینترنت شاهد بودیم مردم نمیتوانستند آدرس داروخانه، بلیت پرواز، بانک و فرودگاه را پیدا کنند.
دبیر شورای عالی فضای مجازی ادامه داد: بهخصوص کسبوکارهای کوچک که مورد نیاز مردم بود، خیلی لطمه خوردند و این نشان داد که ما باید مرکزیتی در حوزه مسوولیتپذیری داشته باشیم و نیازهای اطلاعاتی مردم درباره خدماتی که در شبکه ملی وجود دارد، باید برطرف شود. البته این بهمعنای تصدیگری نیست و فارغ از جویشگرهایی مانند یوز و پارسیجو، حداقل وظیفهای که در یک موتور جستوجو میبینیم این است که نیاز مردم را تامین کند.
مرورگر ذرهبین آغاز به کار کرد
در حال حاضر در حالی که پارسیجو و یوز در سکوت به کار خود ادامه میدهند و به نظر میرسد بار عظیم پرسشهای کاربران هم با وجود گوگل از دوش آنها برداشته شده، به تازگی هم مرورگر ذرهبین آغاز به کار کرده و فیروزآبادی نیز چندی پیش با اشاره به راهاندازی مرورگر بومی ذرهبین گفت: این موتور جستوجو از قابلیتهای محلی خوبی برخوردار است و امیدواریم بخش بزرگی از نیازهای مردم را به مراتب از مرورگرهای خارجی بهتر تامین کند.
کارشناسان معتقدند مشکل عمده جویشگرهای بومی نه سختافزاری است و نه نرمافزاری. چون امکان خرید سختافزاری از سوی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات وجود دارد و از لحاظ نرمافزاری نیز جویشگرهای بومی به رشد قابل قبولی رسیدهاند. مشکل اصلی این است این جویشگرها هنوز از سوی مردم مورد پذیرش قرار نگرفته و مردم ترجیح میدهند به جای جویشگرهایی که دارای محدودیت در ارائه محتوا و دقت پایینتری است از جستجوگرهای خارجی مانند گوگل و بینگ استفاده کنند.
از طرفی اینکه چطور میتوان استفاده از موتور جستوجو را رواج داد، برخی معتقدند باید دانشآموزان را مجبور کرد تا اطلاعات خود را از موتورجستوجویهای داخلی پیدا کنند، کارمندان ادارهها که کار تحقیقاتی انجام نمیدهند را ملزم کرد تا از موتور جستوجوهای داخلی برای جستوجوی مطالب فارسی استفاده کنند.
از سوی دیگر باید برای جویشگرهای بومی کسبوکار تولید شود و دولت میتواند از این موتورهای جستوجو، داده بخرد. مثلاً اگر دانشآموزان در جستوجوگر داخلی سرچ کنند، مشخص میشود که دانشآموزان ما بهدنبال چه نوع دادههایی هستند و میتوان آن دادهها را خرید و برای متون درسی، پرورشی و برنامهریزی استفاده کرد.
ازطرف دیگر، برای تشویق به مراجعه کاربر به جویشگر، باید محتوایی در آن وجود داشته باشد و در مقابل، با قرار گرفتن محتوا، کاربر بیشتری مراجعه میکند و این موارد رابطه مستقیمی با هم دارند. طبیعی است که جویشگر از همان روز اول نمیتواند پاسخگوی تعداد زیادی از کاربران در زمینه ارائه محتوا باشد. اما درشرایطی که محتوا و ظرفیت ارتقا پیدا کند، قطعا مراجعه مردم هم افزایش مییابد. درچنین شرایطی جویشگر بومی باید مزیتهایی داشته باشد که اگر به اطلاع کاربر برسد، کاربر اساسا از اول ترجیح دهد که به جای مراجعه به گوگل، موضوع مورد نظر خود را در جویشگر داخلی جستوجو کند.
منبع: ايتنا
کلیدواژه: موتور جست و جو گوگل موتورهای جست وجو جویشگرهای بومی موتور جست وجوی موتور جست وجو قطعی اینترنت جویشگر بومی فضای مجازی پارسی جو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.itna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ايتنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۶۳۲۳۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سلبریتی تراز یعنی پهلوان رزاز
فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانهای را با نامداران و قهرمانانش باید شناخت و شناساند. یکی از برترین پهلوانان این حوزه که تاریخ به خود دیده «سیدحسن رزاز» است. در این گزارش کمی به شخصیت و مرام او میپردازیم.
نامی که ما را به کاوش وا داشت
اردیبهشت ۱۴۰۱، وقتی برترینهای یکصد سال ورزش ایران در جشنوارهای با همین نام معرفی و تقدیر شدند، شاید بسیاری از ما که اطلاعات چندانی از ورزشهای باستانی و پهلوانان آن نداریم، انتظار داشتیم نام «غلامرضا تختی» را بهعنوان «برترین پهلوان قرن» ببینیم.
اما «سیدحسن رزاز» این جایگاه را از آن خود کرده بود. کسی که «جهانپهلوان تختی» دربارهاش گفته بود «من هرچه دارم از آقا سیدحسن رزاز دارم.» این مرد کیست که جهانپهلوان شهیر ما خود را وامدار او میداند؟
نام و نشانش را که پرسوجو کنید، از زورخانهایها و باستانیکاران سرشناس تقریباً کسی نیست که او را یک اسطورهٔ اخلاقی و «جهانپهلوان» نداند.
اما گویی غبار زمان آنچنان بر چهرهٔ این شخصیت مهم مردمی نشسته که رهبر انقلاب هم به شناخت و معرفی او توصیه کردهاند «سیدحسن رزاز و... که پهلوانهای جوان ما حتماً شرح حال اینها را در کتابها و مجلات خواندهاند، اینها چهرههای معروف ورزش باستانی هستند که در طول تاریخ گذشته حضور داشتند. ببینید و معلوم کنید که اینها که بودند و چهکار کردند. اینها مردان متدینی بودند.»
پهلوان قهرمان، روحانی مردمی، مبارز سیاسی
«سیدحسن شجاعت» که به خاطر شغل پدرش (برنجفروشی) به «رزاز» معروف است، سال ۱۲۵۷ در تهران به دنیا آمد. او بخشی از دوران قاجار و پهلوی را دید و نهایتاً در سال ۱۳۲۰ مسموم شد و با مرگی مشکوک چشم از دنیا رفت. او نه فقط پهلوان و کشتیگیری ماهر، بلکه قهرمان دلها و مصلح محله، و خانهاش خانهٔ امید مردم بوده است.
«اردشیر آلعوض» تاریخپژوه و محقق فرهنگ عامه میگوید «او در جوانی برای ادامهٔ تحصیل به حوزهٔ علمیهٔ نجف میرود و بعد از کسب علم در محضر بزرگان حوزه و با پیشنهاد آخوند خراسانی به تهران مهاجرت میکند. نظر آخوند خراسانی این بود که مقبولیت سیدحسن رزاز بین مردم بهکار مشروطهخواهان میآید... او در جریان سفر به تهران حامل پیام مهمی برای مشروطهخواهان بوده و از آنجا که آخوند خراسانی مدافع انقلاب مشروطه بود احتمالاً در تأیید فعالیت مشروطهخواهان در تهران نامهای نوشته بوده که باید به دست آنها میرسید.»
پس میتوان علاوه بر پهلوان و روحانی، مبارز سیاسی را هم بر ویژگیهای سیدحسن رزاز افزود.
پهلوان ایرانی که نامش جهانی شد
«علی جعفرنژاد» یک جهانگرد ایرانی و کسی است که سال ۱۳۹۵ خانهٔ پهلوان رزاز در محلهٔ عودلاجان را خریده و با کمک مهندسان سازمان میراث فرهنگی آن را مرمت کرده است. او وقتی متوجه میشود خانهای که خریده متعلق به «سیدحسن رزاز» بوده، شروع به تحقیق دربارهٔ او میکند. در جریان مطالعه متوجه میشود پهلوان شهرت جهانی داشته است.
این شهرت به ماجرای مبارزهٔ او با یک کشتیگیر هندی به نام «کاهوتا» برمیگردد که در جهان بیرقیب بوده است. وقتی وارد ایران میشود و رسماً حریف میطلبد، سیدحسن رزاز برای مبارزه معرفی میشود. سیدحسن، کاهوتا را خاک میکند، ولی او نمیپذیرد تا اینکه سیدحسن دوباره او را شکست میدهد.
با این شکست، کشتیگیر هندی تمام مدالهایی را که در رقابت با پهلوانهای سرشناس جهان گرفته بود به سیدحسن رزاز تقدیم میکند و میگوید «از امروز تو جهانپهلوان هستی.»، اما سیدحسن قبول نمیکند. این خبر در دنیا میپیچد و هنوز در روسیه، هند، عراق، آلمان، سوئد، عربستان و... سیدحسن رزاز را بهعنوان پیشکسوت کشتی میشناسند.
پهلوان رزاز در مسابقات خارجی بسیاری شرکت داشته و معمولاً جوایز و درآمدهای حاصل از حضور در این مسابقات را در امور خیریه صرف میکرده است. آلعوض با بیان این نکته میگوید «در جریان انقلاب مشروطه، پهلوان رزاز به دلیل همصدایی با مردم، حدود ۴ ماه دستگیر و در باغشاه حبس و مجازات شد. هرچند به دلیل منش پهلوانی و شجاعت و نیکوکاریاش آنقدر میان مردم محبوب شده بود که محمدعلیشاه به دلیل اعتراضات و فشار افکار عمومی مجبور شد این پهلوان نامی را از زندان آزاد کند.»
یکی از فیلمهای برگزیدهٔ جشنوارهٔ عمار ۱۴۰۲ مستندی دربارهٔ پهلوان رزاز با نام «آخرین زنگی زمانه» است. «سیدجمال عودسیمین» تهیهکنندهٔ این مستند که از طریق یک کتاب با سیدحسن رزاز آشنا شده میگوید «وقتی آن کتاب را خواندیم، با این نکته مواجه شدیم که چقدر سلبریتیهای جامعهٔ ایرانی در گذشته متفاوت از امروز بودهاند. این سوژه برایمان مسأله شد که چقدر افرادی که آن زمانها به شهرت میرسیدند و معروف میشدند، با چهرههای امروز متفاوت بودهاند. سیدحسن رزاز در واقع سلبریتی زمان خود بود.»
مرگ مشکوک یک قهرمان مردمی
«مهرداد خاکی» کارگردان این مستند دربارهٔ وفات این قهرمان پهلوان میگوید «اصل ماجرای مرگ سیدحسن هنوز هم مبهم است و معلوم نیست به دست چه کسی به قتل رسیده. اما اینکه او به واسطهٔ سم، مسموم شده واقعیت دارد. عدهای میگویند رضاشاه او را به قتل رسانده و عدهای دیگر برخی جریانات سیاسی آن روز را به این ماجرا مربوط میدانند. فارغ از اینکه عامل این کار چه کسی بوده، ما شاهد فروریختن یک کوه بودیم.»
خانهٔ زیبای این پهلوان نامدار در محلهٔ عودلاجان اکنون به یک هاستل برای گردشگران خارجی تبدیل شده و گردشگران ایرانی هم میتوانند از آن دیدن کنند.
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی