رئیس شورای اسلامی شهر تهران گفت: اصلاح طلبان هنوز برای انتخاب کاندیدای مورد نظر خود در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ به نتیجه نرسیده اند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ محسن هاشمی در حاشیه جلسه علنی امروز شورای شهر و در جمع خبرنگاران، درباره واگذاری ۱۴ ملک شهرداری برای امور عامالمنفعه گفت: بعضاً دیده شده که این املاک را به نام عامالمنفعه میگیرند اما استفاده خصوصی میکنند که این موارد باید راستی آزمایی شود و کمیسیون مربوطه شورای شهر باید به این موارد رسیدگی کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در خصوص بازدید اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور از سازمان بهشت زهرا و سازمان مدیریت پسماند گفت:
بنده هم روز گذشته نامه دعوت ایشان را مشاهده کردم. به بنده اعلام شد که ایشان برای گل گذاشتن بر مزار شهدای خدمت سلامت و بررسی مجدد وضعیت آرادکوه به این دو منطقه خواهند رفت. به علاوه شهرداری پروژههایی برای بازیافت نخالههای ساختمانی را ایجاد کرده و احتمالاً ایشان یکی از کارخانههای این نخالهها را نیز افتتاح خواهند کرد. رئیس شورای اسلامی شهر تهران درباره استعفای حسن خلیل آبادی عضو شورای شهر عنوان کرد: بنده با ایشان جلسهای داشتم و ایشان انتقاداتی به روشهای هیئت رئیسه و برخی اعضا و عدم به نتیجه رسیدن تذکرات داشتند. همچنین انتقاداتی را به شیوه رسیدگی به موضوع باغات و مشکلات شهرری داشتند. به علاوه معتقد بودند که از موضوع گردشگری حمایت لازم انجام نمیشود. هاشمی افزود: ایشان در هیئت رئیسه نیز صحبتهای خود را مطرح کردند و در نهایت هیئت رئیسه با استعفای ایشان مخالفت کردند. علت عدم
حضور ایشان در جلسه امروز نیز کسالت بود. از نظر بنده این موضوع قابل حل است و انشاءالله ما ایشان را در جلسات آتی شورا خواهیم داشت. وی در خصوص حضور خود در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نیز عنوان کرد: در حال حاضر ما دو گروه اصلاح طلب و اصول گرا در کشور داریم که در حال رقابت هستند و هر نامزد نیز یک وابستگی به یکی از این دو جناح دارد. اما در حال حاضر هر دو جناح در بلاتکلیفی هستند. رئیس شورای اسلامی شهر تهران تصریح کرد: به طوری که اصولگرایان معتقدند اگر آقای رئیسی در انتخابات حضور پیدا کنند، برخی افراد نامزد نمیشوند و اگر آقای رئیسی حضور پیدا نکنند نیز نوبت آقای قالیباف است. در اصلاح طلبان نیز بلاتکلیفی مربوط به تأیید صلاحیتها است. آن نهاد اجماع ساز در اصلاح طلبان برای انتخاب کاندید مدنظر، به سمت انتخاب آقای حسن خمینی رفتند که ایشان با پیشنهاد مقام معظم رهبری از انتخابات کنارهگیری کردند. وی افزود: لذا هنوز اصلاح طلبان برای انتخاب کاندید مدنظر، به نتیجه نرسیدهاند. بنده هم به عنوان عضو حزب کارگزاران پیشنهاد شدهام اما این به معنای قبول یا عدم قبول از سوی بنده نیست بلکه تنها اسم بنده نیز به عنوان یک نامزد احتمالی مطرح شده است. هاشمی تاکید کرد: لذا همه ما در حال حاضر در بلاتکلیفی هستیم و فعلاً نمیتوانم به صورت صریح بگویم که در انتخابات شرکت میکنم یا خیر. انتهای پیام/
منبع: مهر
منبع: دانا
کلیدواژه:
اصلاح طلبان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۶۵۳۹۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عباس عبدی خطاب به نواصولگرایان: آی کیوتان در اندازه گنجشک هم نیست
به گزارش عصر ایران عباس عبدی در اعتماد نوشت: ماجرا این است که آقای
مهدی نصیری اعلام کرده که برای یک سفر خانوادگی مدتی را عازم کانادا شده است. وی در چند سال اخیر مواضع به نسبت رادیکالی علیه ساختار موجود داشت و آشکارا هم بیان و تبلیغ میکرد. اتفاقا مواضعی که داشت بخش اصلی اصلاحطلبان با آن همراهی نمیکردند، هر چند از این نظر که وی منسوب به جناح اصولگرا بود و این حرفها را میزد، غیرمنتظره نیست که برخی اصلاحطلبان هم مثل اغلب مردم استقبال میکردند، چون این مواضع از سوی خود
اصولگرایان یا منشعبین آنان زده میشد، ولی آقای نصیری هیچ نسبتی با اصلاحطلبی به عنوان یک مجموعهای با پیشینهای فکری و سیاسی نداشت و هنوز هم به لحاظ مبانی فکری به
مجموعه اصولگرایان نزدیکتر است. البته این فقدان نسبت را نه به عنوان نقطه قوت ایشان میگویم و نه به عنوان نقطه ضعف، بلکه یک واقعیت است. ایشان تا زمانی که ایران بودند مواضع رادیکال خود را اظهار میکردند، مواضعی که اگر یک نفر از اصلاحطلبان اندکی از آن مواضع را میگرفت، در چشم بههم زدنی بازداشت و بازجویی میشد و جایش در زندان بود. اتفاقا بهترین دلیلی که وی منسوب به اصلاحطلبان نیست، همین مصونیت سیاسی و قضایی ناگفته و نانوشتهای است که در عمل، مجموعه اصولگرایان از آن بهرهمندند. البته آقای نصیری ارتباطات گوناگونی داشت، با اصلاحطلبان هم نشست و برخاست داشت، همچنان که با دیگران داشت ولی هیچگاه به عنوان یک فعال اصلاحطلب نه خودش را معرفی میکرد و نه کسی به چنین صفتی او را میشناخت. شاید هم سعی میشد که با چند تن دیگر از دوستان خودشان، جریانی به جز اصلاحطلبان و اصولگرایان راه بیندازند که نمیدانم چرا نشد یا شاید هم از ابتدا در پی آن نبودند. حالا و پس از طرح رویکردی سیاسی از جانب او، یک روزنامه وابسته به جناح نواصولگرایان نوشته است که «مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و
باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستماتیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.» ابتدا بهتر بود که پیشتر با دوستان خود هماهنگ میکردند، زیرا اغلب کسانی که موضع مطلوب رسمی گرفتهاند به درخواست دوستان همان روزنامه بود. مگر آنان که نقدی بیطرفانه داشتند. علت نیز روشن است. من در گفتوگویی با خبرآنلاین در همین مورد گفتم که چرا جناح حاکم در این موضوع سکوت کرده است؟ در درجه اول چون حرفهای خودشان در نقد آقای نصیری را موثر نمیدانند. به علاوه نمیخواهند شرمندگی حضور وی در جناح متبوع را یادآور شوند و مسوولیت افکار و رفتار متضاد خود را بپذیرند، افکار و رفتاری که موجب اینگونه ریزشها شده است. اگر آقای نصیری جایی در میان اصلاحطلبان برای خودش مییافت احتمالا به آن سوی آب نگاه نمیکرد. گرچه این نحوه نوشتن ناشی از بیصداقتی و دورویی است، ولی بیعقلی نیز در آن موج میزند. چرا؟ فرض کنیم که ادعای نویسنده درست باشد. آیا یک لحظه پیش خود فکر نکرده که اگر اصلاحطلبان هم سلطنتطلب شده باشند، حتما افراد با گرایشهای فراتر از اصلاحطلبی هم شدهاند، پس چه کسی برای سیاست رسمی میماند؟ شما که حداکثر ۱۵درصد (با ارفاق) بیشتر نیستید، آنهم ۱۵درصد که به لحاظ متغیرهای اصلی جامعه جزو بخشهای ضعیفتر و کماثرتر است. اگر اندکی، فقط اندکی درایت بود، حتی باید آقای نصیری را هم به نحوی توجیه و اصرار میکردید که وی هم طرفدار سلطنت نیست، حالا یک حرفی زده، وقتی دید که نظراتش درست نیست برمیگردد و... ولی به جای اینها یک مجموعه اصلی انقلاب که بسیار فراتر از کل اصولگرایان هستند را نیز باطنشناسی میکنید و نصیری را باطن آنها میدانید. آیکیو، در اندازه گنجشک هم نیست. کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: انتقاد تند ابطحی از مهدی نصیری: پوست خربزه زیر پایت انداخته اند مهدی نصیری و توهم اتحاد