Web Analytics Made Easy - Statcounter

این بار نوبت گلر سابق پرسپولیس و تیم ملی ایران بود که برترین های قرن خود را مقابل دوربین طرفداری انتخاب کند. بهروز سلطانی ترجیح داد، تیم منتخب همبازیان و هم دوره ای هایش که یا کنار آنها یا مقابلشان بازی کرده را انتخاب کند

بهروز سلطانی، دروازن بان سال های دور پرسپولیس و بازیکنی که سابقه حضور در تیم ملی را دارد، یکی دیگر از نفراتی بود که در پروژه تیم قرن رسانه طرفداری شرکت کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او که سال ها در پرسپولیس بازی کرد و از اولین دروازه بان های لژیونر فوتبال ایران بود، مقابل دوربین طرفداری برترین های خود را انتخاب کرد. البته که برترین های بهروز سلطانی، منتخبی از همبازیان و هم دوره ای هایش بود. ملی پوش سابق فوتبال ایران گفت از کسانی انتخاب می کنم که بازی آن ها را لمس کردم.

گلر سابق پرسپولیس با ذکر خاطراتی جالب و شنیدنی، این گفتگو را دیدنی تر کرده است. خاطرات بهروز سلطانی با ناصر حجازی، شوخی های همیشگی مرتضی فنونی زاده و نمایش های درخشان ستاره خط دفاعی تیم ملی و پرسپولیس یعنی محمد پنجعلی، بخشی از صحبت های جذاب سلطانی است. در پایان مطلب هم فرم تکمیل شده بهروز سلطانی قابل مشاهده است. تا پایان این بخش با ما همراه باشید.

سلام و درود می گویم به مخاطبان رسانه طرفداری. با یکی دیگر از برنامه های تیم منتخب و برترین های قرن ورزش ایران در خدمت شما هستیم. در کنار من جناب آقای بهروز سلطانی، پیشکسوت باشگاه پرسپولیس، ملی پوش سابق و یکی از اولین لژیونرهای فوتبال ایران نشسته اند. آقای سلطانی سلام خیلی ممنون که اینجا مقابل دوربین طرفداری قرار گرفتید.

من هم سلام می کنم به تمام مخطبان و برنامه خوب شما و آروزی موفقیت برای تمام مردم ایران دارم و آرزو دارم نماز و روزه همه قبول باشد وآرزوی سلامتی دارم و در کرونا مردم حواس شان جمع باشد و رعایت کنند چون به هر صورت مشکل خاصی هم برای کادر درمان و خواهشا فاصله اجتماعی را هم رعایت کنند.

آرزوی سلامتی داریم برای تمام مردم عزیز ایران. آقای سلطانی اگر برویم سراغ تیم منتخب و برترین های قرن مان، آیا به این ترکیب 11 نفره فکر کرده اید؟

خیلی سخت است وقتی مهاجمی می خواهید انتخاب کنید می بینید علی دایی هست، ناصر محمدخانی هست، خیلی افراد هستند به هر صورت از تیم استقلال و تیم های دیگر هم داریم چون من خودم دروازه بان بودم می دانم فوروارد هایی که اذیتم می کردند، صمد مرفاوی اصلا، صمد مرفاوی خیلی مرا اذیت می کرد یعنی واقعا من با قد 1.91 و 1 متر پرش وقتی می رفتم بالا سر صمد به دستانم می خورد. خب این خیلی سخت است اما تا جایی که بتوانم رعایت می کنم و از تمام دوستانم هم عذرخواهی میکنم چون بیش از 1 اسم نمی توانم بنویسم. اگر بخواهم بنویسم واقعا دوستانی که دارم هم ملی بودند  و واقعا هم خوب بودند و لیاقت شان بیش از این ها است اما باید عدالت را رعایت کرد حالا با فرق های کوچکی می توان این کار را انجام داد.

متر و معیار های مشخص. پر ترافیک ترین پست هم خط حمله است.

دقیقا خط حمله و هافبک خیلی سخت است. خط حمله شما نگاه کنید، فرشاد پیوس، علی دایی، ناصر محمدخانی و حسن روشن را باید کنار بگذارید به هر صورت من از شما عذرمی خواهم و یک یا دو اسم می توانم بنویسم. کسانی دیگر داریم و از همه عذرخواهی می کنم. به هرحال چیزهایی که دیدم و کسانی که به من گل زده اند یا هرکس از استقلال یا پرسپولیس بود، در هرصورت مرا ببخشند.

آقای سلطانی اگر موافق باشید برویم سراغ ترکیبمان و با پست دروازه بان شروع کنیم. اینجا پستی است که خود شما هم می توانید در ترکیب قرار بگیرید.

خودم را که نمی نویسم اگر قرار باشد من باشم، دوستان باید مرا انتخاب کنند. ما دروازه بان های خوب داشته ایم خدا رحمت کند آقا حجازی را، احمدرضا، آقای بیرانوند، منصور رشیدی، کربکندی و آقای لک و آقای حسینی. گلرهای بسیار خوبی هستند ولی در حال حاضر من بخواهم بگویم الان دروازه بان های ما فیزیک لازم را ندارند چون هرکدام شان را نگاه کردم قدشان یک متر و هشتاد و خورده ای است، به غیر از چند نفر مثلا بیرانوند خوب است ولی به هرحال دروازه بان باید فیزیک لازم و جسارت و شجاعت را داشته باشد. به هر صورت من مجبورم یک نفر انتخاب کنم، من انتخابم ناصر خان حجازی است. من شاگرد ایشان بودم و با ایشان کار کردم، یک سال و خورده ای آن اخلاق واقعی را اگر داشته باشم و مردم قبول کنند از ناصر خان یاد گرفتم. او مرا تشویق کرد که بروم سراغ درس. من دیپلم ردی بودم ولی ناصر خان خیلی کمکم کرد رفتم دیپلم را گرفتم وبعد هم رفتم دانشگاه. خیلی به من کمک کرد تا درس بخوانم خب الگویم هم ایشان بود. احمدرضا عابدزاده هم دروازن بان خیلی خوبی بود، نیما نکیسا خوب است. کار سختی است ولی اگر من بخواهم انتخاب کنم مجبورم استاد خودم را انتخاب کنم. ناصر خان حجازی.

ناصر خان حجازی وارد لیست می شود. اما خب اینجا اگر بخوایید خاطره ای کوتاه و چیزی که لبخند روی لب مخاطب ایجاد کند، آن خاطره چیست

به همه ثابت شده ناصرخان قد رشید، خوش تیپ و خوشگل. یعنی این خاطره خاطره ای نیست که لبخند روی لب مخاطب بیاورد. من و ناصر خان با هم خصوصی تمرین داشتیم، خیلی از دخترها بودند که می آمدند با ایشان عکس بیندازند حتی در ماشینش هم 10 تلفن بود، همه را پاره می کرد و می رفت بیرون. من تعجب می کردم و ایشان برای من الگو بود، هیچ وقت از این فرد خدا رحمت کند چیز بدی ندیدم که از کسی تلفنی بگیرد یا چیز دیگر. به قدری دور و بر ماشین ایشان پر می شد به ویژه از دخترها، یعنی درسی بود برای ما، خدا همه چیز را به ایشان داده بود، اخلاق، تیپ و همه چیز ولی همه چیز را رعایت می کرد. این موضوع آنچنان لبخندی ایجاد نکرد اما در ادامه خاطراتی جالب تری می گویم.

خیلی هم خاطره عالی ای بود، در اوج جوانی و محبوبیت و همه چیز تمام بودند ایشان و رفتارشان. اگر بخواهیم برویم سراغ 4 بازیکن خط دفاعی مان، با دو دفاع وسط شروع کنیم، آن دفاع وسط ها چه کسانی هستند.

دفاع وسطی که عشق من بود و با او راحت بودم، کسی بود که همیشه با او راحت بودم و افکار راحتی از او داشتم، محمد پنجعلی بود. محمد پنجعلی آرامش به ما می داد، با خیلی دفاع ها کار کردم ولی محمد پنجعلی چیز دیگری بود. یک بازی داشتیم در رشت آقای حسن حبیبی مربی بود و با آقای همایون شاهرخی. همایون خان پایین نشسته بود، یک دفاع داشتیم زمین گل و خراب بود و توپ داشت وارد دروازه می شد و بین دفاع و دروازه و دفاع باید تکل می کرد، من رفتم برای توپ، دفاع مرا دریبل زد. من تمام گِل شدم و آن زمان هم زمین ها اکثر بارندگی بود و گِل بود، بلند شدم و رفتم سمت چپ باز رفتم توپ را بگیرم دوباره آن دفاع سرتوپ زد و هم من هم فوروارد تیم شمالی را جا گذاشت فکر کرد کار قشنگی می کند وقتی من بلند شدم تمام گِل بودم. ایشان هم توپ را زد و خودش فکر کرد کار خیلی قشنگی کرده بود. آن بالا حسن آقا نشسته بود، سریع رفت به همایون خان گفت و عوضش کرد و از تیم ملی هم کنارش گذاشت ولی محمد پنجعلی خیلی صبور بود، با معرفت بود و هیچوقت هم نشد من یک گل بد بخورم و محمد بگوید چرا این گل را خوردی. گل را خورده ام دیگر، دروازه بان باید 4 توپ خوب بگیرد و هفت متر دروازه است و شوخی نیست، محمد همیشه روحیه می داد و چیزی که باید به من روحیه می داد را می گفت. محمد پنجعلی یکی از بهترین مدافعانی بود که من با او کار کرده ام. دفاع دوم هم مرتضی فنونی زاده، آقای مرزوقی و خیلی ها هستند، آقای احمد سنجری و حضور ذهن ندارم حالا. یکی از مشکلاتی که داشتم یک روز رفتیم در رختکن و تمام تیم ها هم دوستان مان بودند، وقتی به رختکن رفتیم مربیان می گفتند سانتر نکنید سعی کنید زمینی بازی کنید و یک روز دیدیم مرتضی شاکی شده و این آمده نمی گذارد بازی کنیم، علی آقا گفت پسر من دارد کارت را راحت می کند. دروازه بان وقتی می خواهد توپ را جمع کند، مثل این است که دو ایل دارند دعوا می کنند ولی گلر می آید و توپ را جمع می کند و تمام. وقتی توپ جمع می شود استرس تمام می شود و تکلیف همه مشخص می شود، مشت کردن هم نه، وقتی جمع می کند تمام است. علی آقا نشست صحبت کرد که مرتضی جان اینجور نیست شما باید از خدایت باشد که او توپ را جمع می کند. مرتضی هم حسنی که داشت، ما در زمین می خندیدیم مخصوصا وقتی جلو بودیم. اگر برخورد داشته باشید با فنونی زاده یعنی خدا شاهد است توپ را جمع می کردم یک تیکه می آمد و می مردیم از خنده، به قدری می خندیدیم. دفاع خیلی خوبی بود و به اعتقاد من و کسانی که من کار کرده ام با آنها، مرتضی خیلی خوب بود و یکی از حسن هایش این بود که آرام و شوخ بود. در اوج و فشار سخت یک باره مرتضی تیکه ای می آمد همه می خندیدند. اعتقاد من به محمد پنجعلی و مرتضی فنونی زاده است.

پس نام این دو بزرگوار هم وارد لیست ما می شود. اما خب دفاع راست و چپ هم می خواهیم که خط دفاعی کامل شود.

دفاع راست و چپ اتفاقا خیلی به من لطمه زدند. شاهین بیانی. شما می دانید مسابقات جام ملت های آسیا در سنگاپور ما هر یک دقیقه چراغ روشن می شد، من نگاه کردم، گلی زده بودیم و 1-0 جلو بودیم و دیدیم ساعت دقیقه 88 را روشن کرد. خدا رحمت کند آقای رفسنجانی هم برای بازی با عربستان قول یک خانه را به ما داده بود اگر بازی را ببریم. ناصر خان اشتباه کرد، آمد عوض کرد ناصر محمدخانی را جعفر مختاری فر آمد. سمت چپ باز شد دو نفر ناصر را گرفته بودند و باز شد، در دو دقیقه سانتر کردند، شاهین رفت بالا و بعد نشست، دو دل شد، اگر ول می کرد توپ می رفت اوت اما با سر زد داخل گل خودمان بعد به من گفت بهروز نگرفتی؟ من گفتم والا اگر می دانستم تو هم میزنی هم نمی توانستم بگیرم چون بارندگی هم بود و توپ هم به زمین خورد و سرعت توپ دوبرابر شد. آقای بیانی هم دفاع خیلی خوبی بود درست است به من گل زد اما خیلی با اطمینان بازی می کرد و یک موقع دفاع راست می ایستاد و یک مواقعی هم چپ بازی می کرد ولی به اعتقاد من خیلی خوب بود و تنها کسی که در دو، مرا می گرفت، شاهین بود. از نظر دفاع راست، شاهین بیانی.

بفرمایید. دفاع چپ؟

مجتبی محرمی. اگر مجتبی محرمی را ننویسم ظلم است. مجتبی به غیر از مرتضی، ببینید بعضی ها هستند که درست است بچه جنوب بود اما لوتی بود. چندبار هم با ایشان دعوایم شد البته نه فیزیکی و بزن بزن، برخوردهایی که درجوانی بوده و یک کارهایی کرده ایم اما او هم معرفت داشت هم لوتی بود هم به اعتقاد من یک دفاع مستحکم بود و به تیمش عِرق داشت. یعنی وقتی تیم می باخت بازیکنانی بودند که دوش می گرفتند و راحت بودند ولی مجتبی خیلی ناراحت می شد و داغون هم که شد سرتعصبش بود. مجتبی محرمی یکی از دفاع های خوب ایران بود و من اعتقادم این است که می توانست در اروپا هم بازی کند ولی خب این چرخ گردان است و اجازه دهید من نام مجتبی محرمی را بنویسم.

بله بفرمایید. مجتبی محرمی خط دفاعی ما را تکمیل می کند. اما یک خط برویم جلوتر. ما ترکیب را 442 لوزی گذاشتیم ولی شما مختار هستید 4231 یا 433 تغییر دهید.

فرقی نمی کند 442 هم می توانیم بنویسم.

پس برویم سراغ هافبک دفاعی.

هافبک زیاد است، تعصبی ندارم و از بازیکنان استقلال هم می نویسم. آقای حمید درخشان، شاهرخ بیانی، تمام فورواردهای مان و تمام این ها مدیون آقای ضیا عربشاهی بودند. ضیا عربشاهی فقط می دوید، دو گل هم به چین زد از وسط زمین گل های خوبی بودند، واقعا عالی بودند و فکر می کنم ایشان 4 شُش داشت. سرعتی نبود اما 2 ساعت بازی می کرد هنوز هم می آید و با پیشکسوتان بازی می کند خوب است. فکر میکنم ضیا عربشاهی را باید اینجا بنویسم. از دوستانم عذرخواهی می کنم من باضیا بوده ام، درپرسپولیس و تیم ملی امکان دارد خیلی ها بهتر از او هم بوده اند اما نظر و اعتقاد من ضیا باشد.

ضیا عربشاهی هم وارد لیست ما شد. سراغ هافبک های راست و چپ تیم برویم. برای پست هافبک راست چه بازیکنی مدنظرتان است؟

مغز متفکر ما محسن عاشوری بود. اگر بازی محسن را نگاه کنید، در حرکت پاس می داد. فرشاد پیوس ماه است اما چرا فرشاد شد؟ از ده گل او، هفت پاس گلش را محسن عاشوری داد. محسن عاشوری یعنی خط کش، یعنی گونیا! کسی که فرشاد را فرشاد کرد، عاشوری بود. می توان از حمید درخشان و شاهین بیانی هم به عنوان هافبک های دیگر نام برد. شاهین عالی بود و حمید هم بسیار تکنیکی بود و دریبل و استارت های خوبی می زد و هنوزم که هنوز است تفکر خیلی خوبی دارد و اگر الان هم در مربیگری موفق شود، به خاطر بازی خوبش است اما عاشوری پاس گل های زیادی به فرشاد پیوس، ناصر محمدخانی و ... داد. محسن تنها بازیکنی در ایران بود که در حرکت پاس می داد. بازیکنان فعلی را که نگاه کنید متوجه می شوید آنها یک استپ می کنند و در ابتدا نگاه می کنند به چه کسی پاس بدهند اما محسن در حرکت پاس های عالی ای می داد. اگر اجازه بدهید در سمت چپ محسن را می نویسم، در سمت راست هم حمید را می نویسم. حمید فوروارد هم بود و کم عقب می آمد و سعی می کرد بیشتر جلو باشد. نفوذهایش همیشه از وسط بود و از کناره ها به ندرت می رفت. درخشان سعی می کرد در عمق برود و دریبل هم می زد. یکی از حسن هایی که داشت قبل از بازی با هافبک ها و مهاجم های تیم صحبت می کرد و تفکرات و خواسته هایش را به آنها می گفت و همه آنها را آماده می کرد که چه پاسی بدهد یا آنها چگونه بازی کنند. محسن هم که گفتم یک استثنا بود.

یک هافبک هجومی کم داریم.

هافبکی که من قبول دارم شاهرخ با نامجو است. هر دوی آنها خوب بودند. یکی از بیانی ها را نوشتم و اگر نامجو را بنویسم بهتر است. در این پست هم در پرسپولیس و هم در استقلال خیلی زیاد بازیکن داریم اما چون این بازیکن ها ملی بودند، شناخت کافی از آنها داشتم. فکر می کنم اگر نامجو را بنویسم بهتر است چون از بیانی ها یکی در تیم منتخب است.

به دو مهاجم تیم می رسیم و تیم مان تکمیل می شود.

حالا دردسر اصلی شروع می شود! ببینید من با حسن روشن و علی بازی کردم البته با علی دایی در جوانی بازی نکردم و در پیشکسوتان خیلی با او همبازی بودم و بازی هایش را هم دیدم. از نظر من در کل ایران بخواهیم یک فوروارد بگوییم آن بازیکن ناصر محمدخانی است. ما در اندونزی، سنگاپور و ... بودیم و تمام خبرنگاران و بازیکنان می آمدند با او عکس و فیلم می گرفتند. تمرین و بازی که داشتیم همه چشم ها روی ناصر زوم بود. استارت های ناصر بسیار خوب بود. فرشاد هم حسن های خودش را داشت، او دزد توپ بود و کسی بود که می توانست خیلی راحت توپ را پیدا کند، می دانست کجا بایستد و کجای زمین خودش را قرار بدهد تا بتواند کارش را در زمین انجام بدهد ولی ناصر همه چیز داشت. استارت، شوت و ... اگر پاهایش را ببینید می فهمید که تمام ماهیچه هایش به هم چسبیده بودند. ما نمی توانیم از علی هم بگذریم ما اگر بخواهیم از اسم علی دایی بگذریم به ورزش ایران ظلم کرده ایم. علی همه ما را سربلند کرده است و افتخار ماست و ما باید از او حمایت کنیم. همیشه گفتم علی را دوست دارم و عشق من علی است. فوتبال ما را در سطح دنیا با نام علی دایی می شناسند. هر کجا می رویم و درباره فوتبال صحبت می شود طرف چه عرب باشد و چه هر ملیتی اول اسم علی دایی را می آورد. نفر دوم هم ناصرمحمدخانی را می نویسم. جا دارد از فرشاد، حمید استیلی و مهاجمان دهه 70، 80 و ... هم عذرخواهی کنم. من لمس شان نکردم اما در پیشکسوتان با بیشترشان بازی کردم. خدا علی انصاریان و مهرداد میناوند را رحمت کند چون آنها هم بازیکنان خوبی بودند. اگر نگاهی به لیست من هم بیندازید، می فهمید که فقط با علی دایی در پیشکسوتان بازی کردم و با باقی بازیکنان هم تیمی بودم و لمس شان کردم.

به نوعی تیم منتخب قرن شما، تیم منتخب هم نسلان تان است.

دقیقا همینطور است. من این بازیکنان را لمس کردم. با نامجو مطلق، عاشوری، ناصر محمدخانی و... بازی کردم. در حال حاضر هم بازیکنانی خوبی وجود دارند و در دهه های 70 80 هم بازیکنان خیلی خوبی داشتیم.

آقای سطانی اگر موافق باشید برویم سراغ ستون سمت چپ لیست مان. اگر از این تیم بخواهید 3 بازیکن برتر قرن را انتخاب کنید کدام بازیکنان را می نویسید؟

علی دایی اولین بازیکن قرن تیم من است و محمد پنجعلی را هم انتخاب می کنم. دفاع همانند محمد پنجعلی نداشتیم. دفاعی که عالی کار می کرد و اگر با دروازه بانانی که با او همبازی بودند بپرسید، می گویند دفاع محمد پنجعلی به تیم آرامش می داد. بازیکن سوم هم ناصر خان را می نویسم. علی آقا و ناصر خان حجازی اسطوره های فوتبال ما هستند. اول علی دایی، دوم ناصر خان حجازی و سوم هم محمد پنجعلی را می نویسم.

آقای سلطانی دو مربی می خواهیم که این تیم را هدایت کنند. یک مربی ایرانی و یک مربی خارجی که سابقه کار در ایران را داشته باشد و بهترین مربی قرن ما باشند را بنویسید.

ببینید من همیشه در مصاحبه هایم گفتم و شاید مثال بدی باشد اما شما علی پروین را به عنوان یک کارگر در کارگاه بگذارید، شش ماه دیگر بروید می بینید علی آقا سرکارگر شده است و سال دیگر بروید می بینید کارگاه مال علی آقا شده است. دلیل آن هم مدیریتش است. علی آقا شاید مربی 20ای نباشد ولی مطمئن باشید مدیر 20ای است. مدیریت در سواد نیست، مدیریت در خون و جسم انسان است. شما بعضی اوقات وارد یک رستوران یا کارخانه می شوید و می بینید رییس آنجا سوادی هم ندارد ولی آنجا را اداره می کنید و برعکس آن هم داریم کسانی که دکترای مدیریت دارند اما نمی توانند یک کارگاه کوچک را اداره کنند. علی پروین را به عنوان یک مدیر بزرک می نویسم. باز از آقای حشمت مهاجرانی، ناصر ابراهیمی، مرحوم محمود یاوری، حسن حبیبی و .... عذرخواهی می کنم. من با خیلی از مربیان کار کردم اما از نظر من علی آقا هم مربی و هم مدیر بسیار دانایی است و در حال حاضر هم با بچه ها رفیق است و اکر کسی مشکلی داشته باشد علی آقا آن را حل می کند و به قول قدیمی ها یار و غار همه بچه ها است. مربی خارجی یک رایکوف داشتیم که فوتبال ما مدیون اوست. رایکوف فوتبال ما را دگرگون کرد و سبک نوین فوتبال اروپا به ایران آورد. خدا روحش را شاد کند با این که در استقلال بود، جا دارد از او تشکر کنم. خیلی از مربیان هم در فوتبال مان آمدند اما به اعتقاد من رایکوف به فوتبال ایران خدمت کرد و استقلال را دگرگون کرد و فوتبالی که ما الان بازی می کنیم مدیون او هستیم.

علی پروین و زنده یاد رایکوف سرمربیان تیم ما شدند. اما می رسیم به بهترین داور قرن.

ما شیطان بودیم و داوران هم می ترسیدند ما را اخراج کنند! شما حساب کنید در استادیوم آزادی کمترین جمعیتی که داشتیم 50 60 هزارتا بود و من در دوران بازی ام زیر 50 هزار جمعیت ندیدم. بیشترین جمعیتی ام که بازی کردم 120 هزارتا بود که یک گل از پرویز مظلومی خوردم و 1-0 بازی را باختیم. داوران هم در این جمعیت زیاد از ما می ترسیدند و ما می دانستیم داور ما را اخراج نمی کند چون اگر این کار را می کرد با تمام آن جمعیت و بیرون استادیوم به مشکل می خورد. جوان هم بودیم و با داوران کل کل می کردیم. معذرت می خواهم جوان بودیم و یک بار به آقای خوشخوان گفتم تو نمی توانی 10 گوسفند را داخل کوچه ببری چطور می آیی داوری می کنی؟ که به من گفت پسر برو خجالت بکش! البته بعد از آن از او عذرخواهی کردم. آقای بهلولی خدابیامرز هم وقتی ما در پرسپولیس گل می زدیم او هم بالا می رفت! عشقش پرسپولیس بود و همه هم می دانستند. ببینید تنها کسی که فوتبال را خوب می بیند دروازه بان است؛ جمعیت و فوتبال جلویش است و کسی همانند دروازه بان روی فوتبال اشراف ندارد. آقای بهلولی یک بازی را 8-9 دقیقه نگه داشت و وقتی گل زدیم خود آقای بهلولی هم رفت بالا و علی آقا هم که دیدید چطوری صحبت می کند، رفت با بهلولی صحبت کرد و آقای بهلولی بعد از آن سوت را زد و بازی را تمام کرد. خدا آقای بهلولی را بیامرزد اما من برادران خوشخوان را می نویسم. داوران بسیار خوب و با معرفتی بودند و بسیار عدالت را رعایت می کردند و طرفدار تیمی نبودند. از نظر اخلاقی عالی بودند و من هم چندین بار با برادران خوشخوان برخورد داشتم و آنها را می نویسم.

گزینه بعد برترین تیم قرن است. این تیم می تواند هریک از تیم های ملی ما باشد و یا پرسپولیسی که شما در آن بازی کردید و ... آن تیم باید مختص به یک دوره تاریخی باشد.

در حال حاضر پرسپولیس بسیار خوب و موفق کار می کند. مربی، سرپرست، کادر فنی، مدیریت و ... همه خوب هستند و به نظر می رسد در پروسه جنگ و جدال نرفتند و مربی و کادرش آرامش دارند. مطهری و ... بسیار خوب هستند و بهتر است اسم نبرم. اما یک تیم با 11 بازیکن ملی، پرسپولیس دهه 60 بود. قبل از آن هم که وارد شوم محمد دادکان در آن تیم توپ می زد و سفری هم با یکدیگر به شوروی داشتیم. محمد ماه بود، قبل تر از آن محمد مایلی کهن بود و خیلی از بازیکنان دیگر بودند. ببینید در یک فصل، فکر می کنم سال 64 یا 65 فقط پنچ گل خوردیم و پنج قهرمانی هم در آن دهه آوردیم. پس یکی از بهترین تیم های قرن ما پرسپولیس دهه 60 است.

با 3 انتخاب دیگر پرونده برترین های قرن ما بسته می شود. این انتخاب دیگر مختص به فوتبال نیست و تمام رشته های ورزشی اعم از کشتی، وزنه بردای، تکواندو حتی والیبال، بسکتبال و ...  را شامل می شود. اگر بخواهید سه ورزشکار برتر قرن را انتخاب کنید چه کسانی هستند؟

به نظرم اصلا نباید ورزشکاران قرن را از فوتبال انتخاب کرد. برمی گردیم به آقای سوخته سرایی. بازی های آسیایی در هند بود و گفتند گنجی مصدوم شده است و کسی نیست با سوخته سرایی کشتی بگیرد. من لاغر بودم اما قدم بلند بود و گفتند بیا با او کشتی بگیر و سر شاخ شو. خدا شاهد است وقتی دستش را روی شانه ام می گذاشت انگار تیرآهن هجده می گذاشت! یعنی کتفم می افتاد. در خاک نشست و من رویش رفتم و او انگار که یک بچه 2 ساله پشتش نشسته است، مرا بلند کرد. من یک دقیقه با او کشتی گرفتم و گفتم دارم می میرم. اخلاق، معرفت و همه چیز را خدا به سوخته سرایی داده است و به اعتقاد من یکی از کشتی گیران بسیار خوب این مملکت و سرلوحه اخلاق و معرفت است. کسی نیست که بیاید بگوید سوخته سرایی مرا اذیت یا دلخور کرده است. حیف است نامش در این لیست نیاید.

بسیار هم خوب. دومین ورزشکار قرن چطور؟

می توان در کشتی و تکواندو دبیر و ساعی را نام ببریم.دبیر برای ما خیلی خوب کشتی گرفت و همین الان هم برای ما زحمت می کشد. من اصلا این اشخاص را نمی بینم اما خاطره ای از او می گویم. دبیر یک پرسپولیسی است. در استادیوم که بودم به من گفت تو 10 چایی روی پایم ریختی! گفتم چرا؟ گفت تو گل خوردی و من ناراحت شدم وقتی بلند شدم داشتند در ورزشگاه چایی می دادند و چایی ها روی پایم ریخت. به او گفتم بیا پایت را عمل کنیم. دبیر به اعتقادم یکی از بهترین ورزشکارهاست. در والیبال هم ورزشکاران خوبی داریم و می توانم از بهمن سلطانی نام ببرم. من او را 10 سال است ندیده ام ولی می خواهم پاسور خوب مان در تیم ملی را بنویسم. برای ما و مملکت ما خوب زحمت می کشد، ما کاری نمی کنیم ولی همین قدر که اسمش را بنویسیم از او قدردانی کرده ایم. من شاید اصلا او را نبینم ولی جا دارد از ایشان تشکر کنم. الان اسمش را از شما شنیدم، سعید معروف. چهره اش آرام است و دورادور شنیده ام که در تیم تاثیر زیادی دارد. من با اجازه شما نام سعید معروف را بعد از این دو کشتی گیر، می نویسم.

 فرم نظرخواهی تکمیل شده بهروز سلطانی

اخبار داغ 

خودکشی نوعروس 15 ساله تهرانی از ترس بی آبرویی با فیلم خصوصی اش! بهروز سلطانی در طرفداری: داور آنقدر بازی را ادامه داد تا پرسپولیس گل بزند و شادی کرد! ایران از جام جهانی فوتبال ساحلی حذف شد آندره آ آنیلی تسلیم شد: سوپرلیگ بدون تیم های انگلیسی نمی تواند ادامه یابد جان هنری، مالک لیورپول: از هواداران عذرخواهی می کنم؛ اشتباه از من بود بیانیه میلان در خصوص سوپرلیگ: صدای هواداران را شنیدیم

منبع: طرفداری

کلیدواژه: عذرخواهی می کنم برترین های قرن ناصر خان حجازی ناصر محمدخانی فوتبال ایران بهروز سلطانی اعتقاد من مجتبی محرمی ضیا عربشاهی آقای سلطانی سوخته سرایی محمد پنجعلی حال حاضر برویم سراغ دروازه بان فنونی زاده توپ را جمع بازی کردم فوتبال ما بسیار خوب دفاع راست تیم منتخب خیلی خوبی خیلی خوب علی دایی خط دفاعی هم بازی برای ما علی آقا همه چیز تیم ملی تیم ها سمت چپ من گفت تیم من قرن ما

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۶۶۸۲۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

قهرمانی شماره 36 رئال: آنچلوتی سیگار برگ را روشن کرد

به گزارش "ورزش سه"، با اینکه مسئولان رئال مادرید اعلام کردند که ‏امشب هر اتفاقی بیفتد و حتی در صورت قطع شدن قهرمانی‌شان ‏جشن نمی‌گیرند و جشن و پایکوبی را به بعد از بازی با بایرن در روز ‏چهارشنبه موکول می‌کنند اما میدان‌های پایتخت اسپانیا آماده حضور ‏امواج هواداران سفیدپوش است. ‏

امروز بعد از ظهر رئال در سانتیاگو برنابئو به مصاف کادیز رفت. ‏رئالی‌ها می‌دانستند که برای قهرمان شدن اول باید این بازی را ببرند و ‏بعد منتظر بازی خیرونا- بارسا باشند. شاگردان آنچلوتی وظیفه‌شان را ‏به بهترین شکل ممکن انجام دادند و با گلهای براهیم دیاز، جود ‏بلینگام و خوسلو 3-0 پیروز شدند. ‏

از لحظه‌ای که سوت بازی رئال-کادیز زده شد همه هواداران رئال ‏تلویزیون‌های خود را روی بازی خیرونا-بارسا تنظیم کردند. ورزشگاه ‏مونتی‌لیوی می‌توانست رویای آنها برای قهرمانی در هفته 34 را محقق ‏کند. ‏

بازی خیلی طوفانی شروع شد و کریستنسن در دقیقه 3 دروازه خیرونا ‏را باز کرد. شاگردان میشل یک دقیقه بعد با دوبیک جبران کردند. اما ‏سرنگون شدن لامینه یامال در محوطه جریمه باعث شد لواندوفسکی ‏در وقتهای اضافه نیمه اول نتیجه را 2-1 کرده و این نیمه با برتری ‏بارسا به پایان برسند. ‏

رئالی‌ها حالا امید کمی به قهرمانی داشتند و معتقد بودند جشن‌شان ‏به هفته آینده موکول شده است. رئال می‌دانست که در هفته سی و ‏پنجم در صورت پیروزی، بدون نیاز به دنبال کردن نتیجه بارسا ‏قهرمانی‌اش را قطعی می‌کند.‏

اما بازیکنان خیرونا، پدیده این فصل لالیگا، قصد داشتند نه به خاطر ‏قهرمان کردن رئال، بلکه برای صعود به رتبه دوم جدول و به زیر ‏کشیدن بارسا نیمه دوم را طوفانی برگزار کنند. ‏

طوفان خیرونا در نیمه دوم به لطف یک تعویض طلایی ممکن شد. ‏کریستین پورتو که در دقیقه 65 وارد زمین شد و هنوز به زمین نرفته ‏گلزنی کرد. رتو در دقیقه 65 به جای داوید لوپز وارد زمین شد. تا آن ‏زمان بارسا ‏‏2-1 از خیرونا پیش افتاده بود ولی پورتو کمتر از یک دقیقه ‏بعد از ‏ورود به زمین گل زد تا بازی 2-2 دنبال شود. او دو دقیقه بعد ‏در ‏نقش پاسور ظاهر شد و میگل گوتیرز با پاس او بازی را 3-2 به ‏سود ‏خیرونا کرد. ‏

قهرمان امروز رئالی‌ها این بازیکن است، کریستین پورتو

درحالیکه بارسا هنوز برای بازگشت امید داشت در دقیقه 80 پورتو با ‏‏ضربه‌ای تماشایی به زیبایی دروازه بارسا را باز کرد تا امیدها نقش بر ‏‏آب شود. ‏این تعویض طلایی ارسال ساویو را با شوتی سرضرب و ‏تماشایی به ‏گوشه سمت چپ دروازه خیرونا فرستاد تا نتیجه 4-2 ‏شود. او با دو ‏گل و یک پاس گل ستاره اصلی خیرونا در بازی امروز ‏بود. ‏

بعد از 97 دقیقه سوت پایان بازی در استادیوم مونتی‌لیوی به صدا ‏درآمد. در زمین چمن ورزشگاه بازیکنان خیرونا مشغول جشن و ‏پایکوبی بودند ما در میدانهای شهر مادرید هواداران سفیدپوش با ‏پرچم‌های سفید کم کم از راه می‌رسیدند تا قهرمانی‌شان را در اسپانیا ‏جشن بگیرند. ‏

رئال مادرید در پایان هفته سی و چهارم با 87 امتیاز قهرمانی خود را ‏قطعی کرد. خیرونا با 74 امتیاز در رتبه دوم قرار گرفته و با محاسبات ‏ریاضی، حتی اگر رئال در چهار هفته پایانی هیچ امتیازی به دست ‏نیاورد و آنها هر 12 امتیاز ممکن را کسب کنند باز هم به رئال ‏نمی‌رسند. ‏

همه سی و شش قهرمانی رئال مادرید در لالیگا

بارسا که تا امروز رقیب اصلی رئال به حساب می‌آمد هم با 73 امتیاز ‏در رتبه سوم ایستاده و با فرض قبلی نهایتا 85 امتیازی خواهد شد. ‏حالا که قهرمانی رئال قطعی شده بارسا در هفته‌های باقی‌مانده برای ‏نایب‌قهرمانی حیثیتی باید با خیرونا بجنگد و سعی کند امتیاز از دست ‏ندهد. ‏

خیرونا با این پیروزی علاوه بر قهرمان کردن رئال مادرید چمپیونزلیگی ‏شدن خود را هم قطعی کرد. در حال حاضر اتلتیکو مادرید با 64 امتیاز ‏و یک بازی کمتر در رتبه چهارم و اتلتیک بیلبائو با 61 امتیاز در رتبه ‏پنجم قرار دارد. در هفته‌های باقی‌مانده هر نتیجه‌ای به دست بیاید ‏خیرونا دست‌کم رتبه چهارم را به دست آورده و صعودش به لیگ ‏قهرمانان قطعی است. ‏

ترتیب تیمهایی که بیشترین قهرمانی را در تاریخ لالیگا به دست آورده‌اند

دیگر خبرها

  • قهرمانی شماره 36 رئال: آنچلوتی سیگار برگ را روشن کرد
  • عکس| مهدی طارمی مرد شماره یک بازی با چاوس
  • اورونوف باید شماره ۷۰ را تحویل بدهد
  • یک دروازه‌بان شماره 80 پوشید (عکس)
  • مشتری جدی برای پیراهن خاص پرسپولیس (عکس)
  • اورونوف باید شماره 70 را تحویل بدهد
  • رباط صلیبی لوکاس هرناندز پاره شد؟
  • ترس در پاریس؛ رباط صلیبی لوکاس هرناندز پاره شد؟
  • (عکس) دشمن شماره یک فردوسی‌پور در ورزشگاه آزادی!
  • اسیر در دیوار زرد: اینجا دارم هدر می‌روم!