Web Analytics Made Easy - Statcounter

غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، مطالعه نامه‌های مولانا و دو عنوان کتاب در قالب زندگی‌نامه را در پویش «کتابخوانی ملی» توصیه کرد. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرگزاری تسنیم، به نقل از روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، غلامعلی حداد عادل، نویسنده و رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، با حضور در پویش «کتابخوانی ملی»، که به همت سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در حال برگزاری است؛ گفت: کتابخانه ملی در پویش «کتابخوانی ملی» از بنده خواسته تا برخی از کتاب هایی که خوانده ام و خواندن آنها را برای دیگران سودمند می‌دانم؛ معرفی کنم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی افزود: من کتاب‌های متنوعی در حوزه‌های مختلف می‌خوانم. در واقع کتابخوانی تفریح، آسایش و آرامش من است و در این پویش قصد دارم یک کتاب ادبی و دو کتاب زندگینامه تاریخی را معرفی کنم. در حوزه کتاب ادبی، مکتوبات مولانا جلال الدین رومی صاحب مثنوی است.

رئیس بنیاد سعدی ادامه داد: شاید بسیاری از اهل علم و ادب ندانند که از مولانا غیر از مثنوی، دیوان شمس، فیه ما فیه و مجالس سبعه، مجموعه نامه‌هایی هم موجود بوده است. این نامه‌ها در قدیم گردآوری شده که حدود 150 نامه،‌ در کتابخانه‌های ترکیه بوده و در 100 سال پیش تصحیح و به چاپ رسیده است.

حداد عادل گفت: در ایران نیز چندین‌بار به چاپ رسیده و چاپ انتقادی و دانشگاهی این نامه‌ها با تصحیح دکتر توفیق سبحانی بوده و توسط مرکز نشر دانشگاهی چاپ شده است. بنده نیز گزیده‌ای از این نامه ها را که حاوی 65 نامه است، با شرح و توضیح لغات و عبارات مشکل، همراه با مقدمه‌ای 130 صفحه‌ای منتشر کرده‌ام که می‌تواند کتاب درسی در مقطع کارشناسی ارشد برای رشته‌های ادبیات فارسی باشد.

وی تصریح کرد: نثر مولانا نثری شیوا، شیرین و فنی است و آداب نامه‌نگاری به درستی در آن رعایت شده و به سبک دوران مولانا، پر از القاب متناسب با مخاطب نامه است؛ ولی دو نکته مهم در این مکتوبات وجود دارد. یکی نثر جاندار مولانا است که با اشعار دلپذیر و تک بیت‌های فارسی، عربی و ضرب‌المثل‌ها همراه شده و برای اهل ادب می‌تواند بسیار آموزنده باشد.

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ادامه داد: از سوی دیگر این نامه‌ها سندی مهم برای معرفی اوضاع و احوال اجتماعی زمان مولانا است؛ زیرا مولانا شخص معتبری بوده که به اصطلاح عامیانه امرای وقت خط او را می‌خواندند و عامه مردم مشکلات و گرفتاری‌های خود را با او مطرح می‌کردند و مولانا نیز این تقاضاها را به اولیای امور منعکس می‌کرد؛ در خلال این نامه‌ها اوضاع و احوال آن روزگار و مناسبت‌های بین اشخاص در این نامه‌ها مطرح شده که بسیار خواندنی است. همچنین در این نامه‌ها و مکتوبات می‌توانیم به احوالات شخصی مولانا و خانواده او پی ببریم. یکی از خواندنی‌ترین نامه‌ها، نامه‌ای است که مولانا به عروس خود نوشته و درباره اختلاف او با پسرش صحبت کرده است که مجموع این نوشته‌ها به هیچ وجه در سایر آثار مولانا یافت نمی‌شود.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه صحبت‌های خود از علاقه‌اش به مطالعه کتاب‌های تاریخی سخن گفت و افزود:  و گفت: خواندن کتاب‌های تاریخی از حیث آگاهی نسبت به گذشته تاریخی و تصمیم گیری درباره آینده اهمیت دارد. به همین دلیل بر خواندن کتاب های تاریخی تأکید دارم.

وی اظهارداشت: سلسله کتاب های «روزنامه خاطرات ناصرالدین شاه قاجار» از جمله کتاب‌ها در باب خواندن تاریخ است که خواندن آن را پیشنهاد می‌کنم. ناصرالدین شاه حدود 50 سال بر ایران حکومت کرد. سلطنت او از سال 1264 ه.قمری تا 1313 ه. قمری آغاز و به پایان رسیده است. دوره حکومت او مصادف بود با زمانی که اروپا از جهت علمی، صنعتی و اقتصادی و همچنین در ابعاد نظامی در حال رشد بوده و دوران استعماری بوده است. 

حداد عادل افزود: ناصرالدین شاه از زمان به قدرت رسیدن تا سه روز قبل از ترور، یادداشت‌های روزانه می‌نوشته که مجموع آن حدود 10 هزار صفحه  یادداشت روزانه بوده‌ است و برای خواننده جالب خواهد بود. بسیاری از افراد کنجکاو هستند که  بدانند شاهان چطور زندگی می کردند. دانستن این موضوع که شاهانِ به اصطلاح قرون وسطایی چطور زندگی می‌کردند و زیست شاهان و مردم چه تفاوت هایی با هم داشته است، خواندنی است. چون ما در انقلاب و جمهوری اسلامی انتظار داریم بین حاکمان و رؤسای کشور فرقی نباشد و عموماً هم همینطور است و انتظار مردم هم همین است و ما برای همین منظور انقلاب کردیم اما در گذشته وضعیت بسیار متفاوت بوده است.

نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی افزود: به اعتقاد من خواندن یادداشت های چند هزار صفحه‌ای ناصرالدین شاه برای کسانی که دوست دارند بدانند شاهانِ چگونه زیسته‌اند، جالب و جذاب خواهد بود و بنده این مجموعه را به طور کامل خوانده‌ام و بر آن یادداشت ها و حواشی نوشته‌ام. این کتاب تصحیح‌های مختلفی دارد اما مجید عبدامین بسیار دقیق و فنی آن را تصحیح کرده است. اهمیت این کتاب تنها داشتن تصویری از زندگی کاخ‌نشینی نیست، بلکه این موضوع اهمیت دارد تا بدانیم پادشاهی مثل ناصرالدین شاه که مهمترین پادشاه قاجار است و در حساس‌ترین زمان این سلسله حکومت کرده؛ دارای چه شخصیت، تفکر و جهانی بینی بوده و یا اساساً کارهای مورد علاقه او چه بوده است.

قدیمی‌ترین اشعار ناصرالدین شاه منتشر شدشمارگان 10 هزارنسخه‌ای کتاب در عهد ناصرالدین شاه+ فیلمخاطرات ناصرالدین شاه را در این کتاب بخوانید

حداد عادل گفت: ناصرالدین شاه نزدیک به 60 تا 70 درصد از یادداشت‌های روزانه خود را به شکار، شکارگاه و مسائل ملال آوری از این دست اختصاص داده، اما بخش دیگر یعنی دریافت نگاه او درباره نظام اداری، حوادث تاریخی و دیدگاه های ناصرالدین شاه درباره شخصیت‌های مختلف مانند میرزای شیرازی، سید جمال، آداب و رسوم، عزل و نصب رجال و نوع نگارش و قلم ناصرالدین شاه مهم است؛ که در این مجموعه آورده شده است.

وی تأکید کرد: به اعتقاد من یادداشت های روزانه یک سند معتبر به شمار می آید و خواندن این کتاب را برای هر فردی که علاقه مند است تاریخ معاصر را بشناسد و بشناساند و درباره زندگی شاهان بداند؛ توصیه می کنم.

نویسنده کتاب «استاد سخن» افزود: یکی دیگر از کتاب های مهم در حوزه تاریخ، اثر دوجلدی «شرح زندگانی من» (تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه) است. مولف این کتاب  شخصیتی محترم به نام عبدالله مستوفی است و به نظرمن این کتاب یکی از بهترین آثار در حوزه زندگینامه به زبان فارسی است و از جنبه های مختلف این کتاب خواندنی است. کتاب «شرح زندگانی من» از حیث نگارش و نثر فارسی یک نمونه عالی در ادبیات و زبان فارسی در دوران معاصر به شمار می رود.

 رئیس فرهنگستان ادب فارسی اظهار داشت: این اثر خود را از قید و بند و تکلف‌ها و تصنع‌های نثر قاجاری رها کرده است. مهم است که بدانیم علامه قزوینی درباره نثر این کتاب چه گفته است؛ علامه قزوینی گفته: «در این عصر ما بلکه در عصور متقدمه من نویسنده‌ای به این شیرینی و به این جذابی و به این گیرندگی هر چه فکر می کنم سراغ ندارم». علامه قزوینی فردی است که از شخصیت‌ها بی دلیل تعریف نمی‌کند و بسیار مستند، مدلل و محتاط درباره افراد صحبت می‌کند و زمانی که علامه قزوینی چنین تعریفی از نثر مستوفی می‌کند، حتماً نثر او شیرین و پخته است.

وی ادامه داد: عبدالله به یک خانواده مستوفی تعلق داشت یعنی اجداد او از کسانی بودند که از زمان تأسیس سلسله قاجار امور مالی این سلطنت را برعهده داشت؛ بنابراین عبدالله مستوفی در خانواده‌ای دیوانی بزرگ شده بود و این فرصت را داشته که در دوره همه شاهان قاجار و پهلوی اول و اوایل حکومت پهلوی دوم زندگی کند. مستوفی نظاره‌گر تغییر و تحولات در ادوار مختلف بوده است.

حدادعادل افزود: نویسنده کتاب «شرح زندگانی من» به تغییراتی که در دنیا در وجوه مختلف در حال رخ دادن بوده، توجه کرده است. او به آداب و رسوم، نظام های اداری، روش‌های کشورداری و امور اجتماعی، سنت ها و اخلاق واقف بود و به طور مبسوط درباره این تغییرات نوشته است. در واقع مستوفی فردی است که در مفصل این تغییر ایستاده و از یک سو به دنیای قدیم تعلق داشت و از سوی دیگر یک پا در دنیای جدید داشت و براساس خودآگاهی هایی که داشت و آگاهی‌هایی که از جریان امور کسب کرده بود سعی کرده گزارشی از آنچه درحال تغییر است؛ ارائه دهد. او به خصوص اطلاعات سودمندی درباره شخصیت هایی چون امیر کبیر، حاج میرزا آقاسی، پادشاهان، نظام‌های اداری، مالی و غیره به دست می دهد. مستوفی همچنین در این کتاب اطلاعات مفیدی درباره فرهنگ عامه مطرح کرده است. این کتاب بارها چاپ شده و خواندن آن را به همه توصیه می‌کنم.

رئیس اسبق مجلس شورای اسلامی در ادامه مطالعه یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی را در «پویش کتابخوانی ملی» پیشنهاد کرد و گفت: این کتاب قبل از انقلاب در دسترس نبوده و فقط خاندان فروغی به این نوشته‌ها دسترسی داشته‌اند، اما بعد از انقلاب چاپ شده و این یادداشت‌ها یک کتاب دو جلدی است که جلد اول آن به نگارش خاطرات روزانه فروغی از سفرش با هیئت ایرانی برای حضور در کنفرانس صلح پاریس اختصاص دارد. در این کنفرانس قرار بود این هیئت از حقوق ایران در جهان دفاع کند. فروغی در این یادداشت‌ها نشان داده که دولت‌هایی مثل انگلیس، فرانسه و آمریکا که سردمدار این کنفرانس بودند، چگونه با ایرانِ ضعیف شده برخورد کردند و چگونه رجال آلوده در حکومت مرکزی با انگلیس‌ها همراه بودند و در نهایت انگلیس‌ها پشت ایران را خالی کردند؛ در واقع این یادداشت‌ها جایگاه ایران در عرصه بین‌الملل در آن زمان را نشان می‌دهد.

نکته ظریف یک هدیه به ظریف

نویسنده کتاب «تاریخ و تاریخ نگاری» اضافه کرد: البته بنده از جهت مشی سیاسی موافق فروغی نیستم؛ بلکه منتقد مشی سیاسی او هستم؛ ولی انکار نمی‌کنم که فروغی یکی از مؤثرین چهره‌ها از دوران مشروطیت تا سال 1321 یعنی سالی است که فوت کرد. او نه تنها در عرصه سیاست بلکه در عرصه علم و ادب نیز از چهره‌های مؤثر بوده است. نثر فروغی بسیار نمونه است؛ یعنی کتاب‌های او مثل «سیر حکمت در اروپا» کتاب مرجع شده است.

رئیس فرهنگستان ادب فارسی بیان کرد: جلد دوم این کتاب، یادداشت‌های او از سال 1293 تا 1320 هجری شمسی را  در برمی‌گیرد. در این یادداشت‌ها فروغی تعریف می کند که وقتی از پاریس برگشته چه اتفاق‌هایی رخ داده و بیان می‌کند که کودتای رضاخانی می‌شود و بعد هم وزیر و نخست وزیر می‌شود. در این بین فراز و فرودهای سیاسی و تاریخی رخ می‌دهد که در نهایت مغضوب و خانه‌نشین می‌شود؛ ولی بعد در کنار محمدرضا شاه می‌ایستد و به او کمک می‌کند اما باز هم کنار گذاشته می‌شود.

وی ادامه داد: مطالعه یادداشت‌های روزانه فروغی برای افرادی که به دلیل فراماسونری بودن و کوتاه آمدن فروغی در برابر رضاخان، با او مشکل داشته باشند و همچنین برای افرادی که موافق او باشند و دلایلی برای توجیه رفتار او دارند؛ خواندنی است. مطالعه یادداشت‌های روزانه فروغی برای کسانی که می‌خواهند تاریخ معاصر را بشناسند- به خصوص تاریخ اواخر قاجاریه و پهلوی اول و اوایل پهلوی دوم را بدانند- توصیه می‌کنم.

حدادعادل تصریح کرد: امیدوارم این پویش که توسط کتابخانه ملی در حال انجام است، موجب ترویج کتابخوانی به خصوص در میان جوان‌ها و انگیزه‌ای برای آنها شود تا به جای دیدن تلویزیون و خواندن پیام‌های کوتاه در فضای مجازی، کتاب بخوانند.

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: کتابخانه ملی حداد عادل کتاب کتابخانه ملی حداد عادل کتاب یادداشت های روزانه یادداشت ها کتابخوانی ملی ناصرالدین شاه علامه قزوینی کتابخانه ملی نامه ها حداد عادل ادب فارسی کتاب ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۶۹۰۸۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

یادداشت| امام صادق(ع) و نگاه ویژه به شهر مقدس قم

بیشترین روایاتی که در ارتباط با شهر مقدس قم و قمی ها بیان شده از امام صادق(ع) است که در مناسبت‌های مختلفی از این شهر و اهل آن به نیکی یاد کرده و تعابیر بی‌نظیری را برای شهر قم بیان کرده‌اند. - اخبار استانها -

به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، شهر مقدس قم از شهرهایی است که از صدر اسلام مورد توجه معصومین علیهم السلام بوده و روایات فراوانی از پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) گرفت تا امام هادی و امام عسکری علیهما السلام راجع به شهر مقدس قم و ویژگی‌های آن بیان شده که این شهر را به مقصدی برای مهاجرت اصحاب و یاران اهل بیت تبدیل کرده و اهل آن را مورد تحسین و تمجید قرار داده اند.

بیشترین روایاتی که در رابطه با شهر مقدس قم و قمی ها بیان شده است از امام صادق علیه السلام است که در مناسبت های مختلفی از این شهر و اهل آن به نیکی یاد کرده و تعابیر بی نظیری را برای شهر قم بیان کرده اند به صورتی که شهر قم را شهر منتخب خداوند و حرم اهل بیت، پناهگاه فاطمیون و محل امن شیعیان دانسته و ضمن تشویق مؤمنان به مهاجرت به قم اهل قم را مردمی نجیب، عالم، دیندار، پیکارجوی در راه خدا و یاوران امام عصر(عج) معرفی کرده اند.

این نوشته به 19 روایت از امام صادق(ع) و به برخی از ویژگی های این شهر مقدس از نگاه امام صادق علیه السلام می پردازیم.

1. قم حرم اهل البیت علیهم السلام

امام صادق علیه السلام فرمود: «انَّ لِلَّهِ حَرَماً وَهُوَ مَکةَ، وَانَ لِلرَّسُولِ حَرَماً وَهُوَ الْمَدینَةُ، وَانَّ لِامیرِالْمُؤْمِنینَ حَرَماً وَهُوَ الْکوفَةُ، وَانَّ لَنا حَرَماً وَهُوَ بَلْدَةُ قُمْ، وَسَتُدْفَنُ فیها امْرَأَةٌ مِنْ اوْلادی تُسَمّی فاطِمَةُ، فَمَنْ زارَها وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ. قالَ الرَّاوی: وَکانَ هذا الْکلامُ مِنْهُ قَبْلَ انْ یولَدَ الْکاظِمُ علیه السلام؛ خداوند حرمی دارد که مکه است، و برای پیامبر صلی الله علیه و آله هم حرمی است و آن مدینه است، حرم امیرالمؤمنین علیه السلام کوفه و حرم ما اهل البیت شهر قم است. بزودی در قم، زنی از فرزندان من به نام فاطمه دفن می شود که هر کس مرقد او را زیارت کند بهشت بر وی واجب می گردد. راوی گوید: امام صادق علیه السلام این سخن را قبل از تولّد امام کاظم علیه السلام پدر بزرگوار حضرت فاطمه معصومه علیها السلام بیان کرد». (بحارالانوار، ج 60، ص 216، ح 41)

2. قم مدفن شفیعه شیعیان

امام صادق علیه السلام فرمود: «تُقْبَضُ فیها امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدی اسْمُها فاطِمَةُ بِنْتُ مُوسی، وَتَدْخُلُ بِشَفاعَتِها شیعَتی الْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِمْ؛ در شهر قم زنی از فرزندان من رحلت می کند که نام او فاطمه دختر موسی بن جعفر علیهما السلام است، و تمام شیعیان من (که شایسته شفاعت باشند) با شفاعت این خانم وارد بهشت می شوند». (بحارالانوار، ج 60، ص 228، ح 59)

3. قم و زائران بهشتی

امام صادق علیه السلام فرمود: «انَّ زِیارَتَها تَعْدِلُ الْجَنَّةَ؛ بی شک (ثواب) زیارت مرقد حضرت معصومه علیها السلام برابر با بهشت است». (بحارالانوار ج 48، ص 317)

4. قم منتخب خدا

امام صادق علیه السلام فرمود: «انَّ اللَّهَ اخْتارَ مِنْ جَمیعِ الْبِلادِ کوفَةَ وَ قُمْ وَ تِفْلیسَ؛ خداوند ازمیان تمام شهرها، کوفه، قم و تفلیس را برگزیده است». (بحارالانوار، ج 60، ص 213، ح 25)

5. قم حجّت خدا بر همه دنیا

امام صادق علیه السلام فرمود: «انَّ اللَّهَ احْتَجَّ بِالْکوفَةِ عَلی سائِرِ الْبِلادِ، وَبِالْمُؤْمِنینَ مِنْ اهْلِها عَلی غَیرِهِمْ مِنْ اهْلِ الْبِلادِ، وَاحْتَجّ بِبَلْدَةِ قُمْ عَلی سایرِ الْبِلادِ وَبِأَهْلِها عَلی جَمیعِ اهْلِ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ مِنَ الْجِنّ وَالْإنْسِ، وَلَمْ یدَعِ اللَّهُ قُم وَاهْلَه مُسْتَضْعَفاً بَلْ وَفَّقَهُمْ وَایدَهُمْ.. وَسَیأْتی زَمانٌ تَکون بَلْدَةُ قُمْ وَاهْلُها حُجَّةً عَلَی الْخَلائِقِ وَذلِک فی زَمانِ غیبَةِ قائِمِنا علیه السلام الی ظُهُورِهِ، وَلَوْلا ذلِک لَساخَتِ الْارْضُ بِأَهْلِها، وَانَ الْمَلائِکةَ لَتَدْفَعُ الْبَلایا عَنْ قُمْ وَاهْلِهِ، وَما قَصَدَهُ جَبَّارٌ بِسُوءٍ الّا قَصَمَهُ قاصِمُ الْجَبَّارینَ؛ خداوند کوفه را بر دیگر شهرها، و مؤمنین آن را بر مؤمنان سایر سرزمینها حجّت قرار داد و شهر قم را بر سایر شهرها و مردم آن را بر همه اهالی شرق و غرب عالم، از جن و انس، حجّت قرارداد. خداوند شهر قم و مردم آن را مستضعف و ناتوان رها نکرده، بلکه به آنان توفیق داده و آنها را تأیید کرده است. روزگاری خواهد آمد که شهر قم و مردمان آن بر دیگر مردمان حجت باشند. آن روزگار در زمان غیبت قائم ماست تا زمان ظهورش. اگر چنین نبود زمین، اهل خود را در کامش فرو می برد. فرشتگان بلایا را از قم و مردم قم دور می کنند. هیچ ستمگری قصد بدی نسبت به آنان نکند، مگر آن که درهم شکننده ستمگران او را در هم شکند». ( بحارالانوار، ج 60، ص 213، ح 22)

6. قم معدن علم و دانش

امام صادق علیه السلام فرمود: «سَتَخْلُو کوفَةُ مِنَ الْمُؤمِنِینَ، وَیأْزِرُ عَنْهَا الْعِلْمُ کما تَأْزِرُ الْحَیةُ فی جُحْرِها، ثُمَّ یظْهَرُ الْعِلْمُ بِبَلْدَةٍ یقالُ لَها قُمْ، وَتَصِیرُ مَعْدِناً لِلْعِلْمِ وَالْفَضْلِ، حَتّی لایبْقی فی الْارْضِ مُسْتَضْعَفٌ فی الدّینِ حَتّی الْمُخَدَّراتِ فِی الْحِجالِ، وَذلِک عِنْدَ قُرْبِ ظُهُورِ قائِمِنا، فَیجْعَلُ اللَّهُ قُمْ وَاهْلَهُ قائِمینَ مَقامَ الْحُجَّةِ، وَلَوْلا ذلِک لَساخَتِ الْارْضُ بِأَهْلِها، وَلَمْ یبْقَ فی الْارْضِ حُجَّةٌ، فَیفیضُ الْعِلْمُ مِنْهُ الی سایرِ الْبِلادِ فی الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ، فَیتِمُّ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَی الْخَلْقَ حَتّی لایبْقی احَدٌ عَلَی الْارْضِ لَمْ یبْلُغْ الَیهِ الدّینُ وَالْعِلْمُ، ثُمَّ یظْهَرُ الْقائِمُ علیه السلام؛ بزودی کوفه از مؤمنان تهی خواهد گشت و علم و دانش از آن رخت برخواهد بست، همانند ماری که در لانه اش پنهان شود. آن گاه علم و دانش در شهری به نام قم آشکار خواهد شد. این شهر معدن دانش و فضیلت خواهد شد تا آنجا که بر روی کره زمین کسی نمی ماند که در دین ضعیف و ناتوان باشد، حتّی زنان پرده نشین؛ و این امر نزدیک ظهور قائم ما رخ خواهد داد؛ خداوند قم و مردم آن را جانشینان حضرت حجّت قرار می دهد. اگر چنین نبود بی شک زمین اهل خود را می بلعید و در روی زمین حجتی باقی نمی ماند. علم و دانش از این شهر به شهرهای دیگر در شرق و غرب عالم سرازیر می شود و بدین سان حجّت خدا بر بندگانش تمام می شود، تا آنجا که در کره خاکی کسی نمی ماند که دین و دانش به او نرسیده باشد؛ سپس حضرت مهدی علیه السلام ظهور می کند». (بحارالانوار، ج 60، ص 213، ح 23)

7. قم کانون شیعیان

عبدالله بن سنان روایت مفصّلی از امام صادق علیه السلام نقل کرده، که در بخشی از آن آمده است «وَ هُوَ مَعْدِنُ شیعَتِنا؛ قم کانون شیعیان ماست».  (بحارالانوار، ج 60، ص 212، ح 20)

8. قم پناه مؤمنان در فتنه ها

امام صادق علیه السلام فرمود: «اذا عَمَّتِ الْبُلْدانَ الْفِتَنُ فَعَلَیکمْ بِقُمْ وَحَوالیها وَنَواحیها فَانَّ الْبَلاءَ مَدْفُوعٌ عَنْها؛ هنگامی که فتنه ها همه شهرها را فرا بگیرد به قم و اطراف آن پناه ببرید که بلا از قم دفع شده است». (بحارالانوار، ج 60، ص 214، ح 26)

9. سلام و برکات خدا بر قم

امام صادق علیه السلام فرمود: «انَّ لَعَلی قُمْ مَلِکاً رَفْرَفَ عَلَیها بِجَناحَیهِ لایریدُها جَبَّارٌ بِسُوءٍ الّا اذابَهُ اللَّهُ کذَوبِ الْمِلْحِ فی الْماءِ، ثُمَّ اشارَ الی عیسَی بْنِ عَبْدِاللَّهِ فَقالَ: سَلامُ اللَّهِ عَلی اهْلِ قُمْ. یسْقَی اللَّهُ بِلادَهُمُ الْغَیثَ، وَینْزِلُ اللَّهُ عَلَیهِمُ الْبَرَکاتِ، وَیبَدِّلُ اللَّهُ سَیئاتِهِمْ حَسَناتٍ، هُمْ اهْلُ رُکوعٍ وَسُجُودٍ وَقِیامٍ وَقُعُودٍ، هُمُ الْفُقَهاءُ الْعُلَماءُ الْفُهَماءُ، هُمْ اهْلُ الدّرایةِ وَالرّوایةِ وَحُسْنِ الْعِبادَةِ؛ برفراز قم فرشته ای پیوسته بال و پر می زند. هیچ ستمگری تصمیم سوئی در مورد قم نمی گیرد مگر این که خداوند او را (به وسیله آن فرشته) نابود می کند، همانگونه که نمک در آب حل می شود. حضرت سپس از عیسی بن عبدالله قمی یاد کرد و فرمود: سلام و درود خدا بر اهل قم. محلی که خداوند آن را با آب باران سیراب می کند، و برکاتش را بر اهل آن نازل می نماید، و گناهان و خطاهای آنان را تبدیل به حسنه می کند. آنان اهل رکوع و سجود و قیام و قعودند. آنها هستند فقها و علما و خردمندان. آنان اهل روایت و درایت و عبادت نیکو هستند». (بحارالانوار، ج 60، ص 217، ح 46)

10. خاک قم مقدّس است

امام صادق علیه السلام فرمودند: «تُرْبَةُ قُمْ مُقَدَّسَةٌ وَاهْلُها مِنَّا وَنَحْنُ مِنْهُمْ، لایریدُهُمْ جَبَّارٌ بِسُوءٍ الّا عُجّلَتْ عُقُوبَتُهُ مالَمْ یخُونُوا اخْوانَهُمْ فَاذا فَعَلُوا ذلِک سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیهِمْ جَبابِرَةَ سُوءٍ! اما انَّهُمْ انْصارُ قائِمِنا وَدُعاةُ حِقّنا. ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ الَی السَّماءِ وَقالَ: اللَّهُمَّ اعْصِمْهُمْ مِنْ کلّ فِتْنَةٍ وَنَجّهِمْ مِنْ کلّ هَلَکةٍ؛ خاک قم مقدّس است، ومردم قم از ما، و ما از آنها هستیم. هر ظالم ستمگری نسبت به قم نظر سویی داشته باشد خداوند در مجازاتش تعجیل می کند. این ویژگی ها برای اهل قم تا زمانی است که نسبت به یکدیگر خیانت نکنند. اگر چنین کنند خداوند حاکمان ستمگری را بر آنها مسلّط می کند. آگاه باشید که یاران حضرت مهدی علیه السلام و دعوت کنندگان به حقّ ما، قمی ها هستند. سپس حضرت سر به آسمان بلند کرد و این گونه در حق اهل قم دعا کرد: خدایا! آنها را از هرفتنه ای حفظ کن و از هر هلاکت و نابودی مصون بدار». (بحارالانوار، ج 60، ص 218، ح 49)

11. قم پناهگاه فاطمیون و محل راحتی مؤمنان

امام صادق علیه السلام فرمود: «اذا اصابَتْکمْ بَلِیةٌ وَعَناءٌ فَعَلَیکمْ بِقُمْ. فَانَّهُ مَأْوی الْفاطِمِیینَ، وَمُسْتَراحُ الْمُؤْمِنینَ. وَسَیأتی زَمانٌ ینْفَرُ اوْلِیائُنا وَمُحِبُّونا عَنَّا وَیبْعُدُونَ مِنّا، وَذلِک مَصْلَحَةٌ لَهُمْ لِکیلا یعْرَفُوا بِوِلایتِنا، وَیحْقِنُوا بِذلِک دِمائَهُمْ وَامْوالَهُمْ. وَما ارادَ احَدٌ بِقُمْ وَأَهْلِه سُوءاً الّا اذَلَّهُ اللَّهُ وَابْعَدَهُ مِنْ رَحْمَتِهِ؛ هر زمان بلاها و نگرانی ها شما را فراگرفت به قم پناه ببرید. زیرا قم پناهگاه فاطمیین و محل راحتی مؤمنان است. و زمانی خواهد آمد که اولیاء و دوستان ما از ما دور می شوند و از شهرهای ما کوچ می کنند، و این کار به مصلحت آنان است، برای این که به ولایت ما شناخته نشوند، و جان و مال خود را حفظ کنند و هر کس به قم و اهل قم نظر بدی کند خداوند او را ذلیل کرده و از رحمتش دور می سازد». (بحارالانوار، ج 60، ص 214، ح 32)

12. قم مأمن شیعیان

جماعتی از امام صادق علیه السلام نقل کرده اند که فرمودند: «اذا عَمَّتِ الْبَلایا فَالْامْنُ فی کوفَةِ وَنَواحیها مِنَ السَّوادِ وَقُمْ مِنَ الْجَبَلِ وَنِعْمَ الْمَوْضِعُ قُمْ لِلْخائِفِ الطَّائِفِ؛ هنگامی که بلا فراگیر شود امنیت در کوفه و اطراف آن در عراق، و قم در منطقه جبل (ایران) خواهد بود و قم محل خوبی برای افراد خائف و سرگردان است». (بحارالانوار، ج 60، ص 214، ح 28)

13. دفع بلا از قم

امام صادق علیه السلام فرمود: «اذا فَقَدَ الْامْنُ مِنَ الْعِبادِ، وَرَکبَ النَّاسُ عَلَی الْخُیولِ، وَاعْتَزَلُوا النّساءَ وَالطّیبَ، فَالْهَرْبُ الْهَرْبُ عَنْ جَوارِهِمْ، فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِداک: الی اینَ؟ قالَ: الی الْکوفَةِ وَنَواحیها، اوْ الی قُمْ وَحَوالیها فَانَّ الْبَلاءَ مَدْفُوعٌ عَنْهُما؛ هنگامی که امنیت از میان مردم رخت بربست، و مردم سوار بر مرکب های جنگی شده، و از همسران خویش و بوی خوش فاصله گرفتند، از آنها فرار کنید. راوی می گوید عرض کردم: فدایت گردم به کجا فرار کنیم؟ فرمود: به سمت کوفه و حوالی آن، یا قم و نواحی آن، زیرا بلا از این دو شهر دفع شده است». (بحارالانوار، ج 60، ص 214، ح 29)

14. قم مرکز شیعیان و موالیان ائمّه اطهار علیهم السلام

سلیمان بن صالح می گوید: روزی خدمت امام صادق علیه السلام بودم، که از فتنه های بنی عبّاس و مشکلاتی که از سوی آنها دامنگیر مردم شده بود سخن به میان آمد، عرض کردم: فدایت گردم، در چنین زمانی مردم به کجا پناه ببرند؟ فرمود: «الی الْکوفَةِ وَحَوالیها وَالی قُمْ وَنَواحیها، ثُمَّ قالَ: فی قُمْ شیعَتُنا وَمَوالینا؛ به کوفه و حوالی آن و قم و اطراف آن پناه ببرید. سپس فرمود: شیعیان و موالیان ما در قم هستند». (بحارالانوار، ج 60، ص 215، ح 35)

15. اهل قم یاران امام زمان(عج)

امام صادق علیه السلام خطاب به عفان بصری فرمود: «آیا می دانی چرا قم را قم نامیده اند؟ گفت: خدا و رسولش و شما بهتر می دانید. فرمود: «انَّما سُمّی قُمْ لِانَّ اهْلَهُ یجْتَمِعُونَ مَعَ قائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیهِ، وَیقُومُونَ مَعَهُ وَیسْتَقیمُونَ عَلَیهِ وَینْصُرُونَهُ؛ از آن جهت قم را قم نامیده اند که مردم آن بر گرد قائم آل محمّد صلوات الله علیه اجتماع نموده، و همراه او قیام می کنند، و در راه او پایداری می ورزند، و به یاریش بر می خیزند». (بحارالانوار، ج 60، ص 216، ح 38)

16. اهل قم بندگان پیکارجوی خدا

یکی از راویان حدیث می گوید: خدمت امام صادق علیه السلام نشسته بودم که این آیه شریفه قرائت شد: «فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَیهِمْ عِبَاداً لَّنَا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّیارِ وَکانَ وَعْداً مَّفْعُولًا؛ هنگامى که نخستین وعده فرامى‏رسد، گروهى از بندگان پیکارجوى خود را بر ضد شما بر مى‏انگیزم( تا شما را سخت درهم کوبند، حتى براى به دست آوردن مجرمان) خانه‏ها را جستجو مى‏کنند، و این وعده‏اى است قطعى» سوره اسراء، آیه 5

سؤال کردم این افراد چه کسانی هستند؟ امام سه مرتبه فرمود: به خدا قسم آنها قمی ها هستند». (بحارالانوار، ج 60، ص 216، ح 40)

17. اهل قم یاوران اهل بیت علیهم السلام

امام صادق علیه السلام فرمود: «اهْلُ خُراسانَ اعْلامُنا، وَاهْلُ قُمْ انْصارُنا؛ مردم خراسان اعلام و نشانه های ما، و اهالی قم یاوران ما هستند». (بحارالانوار، ج 60، ص 214، ح 30)

18. اهل قم آمرزیده شده اند

امام صادق علیه السلام فرمود: «اهْلُ قُمْ مَغْفُورٌ لَهُمْ؛ غفران الهی برای اهل قم است». (بحارالانوار، ج 60 ، ص 218، ح 48)

19. تصریح بر نجیب بودن اهل قم

ابان بن عثمان می گوید: عمران بن عبدالله قمی وارد بر امام صادق علیه السلام شد. حضرت خطاب به او فرمود: «کیفَ انْتَ؟ وَکیفَ وُلْدُک؟ وَکیفَ اهْلُک؟ وَکیفَ بَنُو عَمّک؟ وَکیفَ اهْلُ بَیتِک؟ ثُمَّ حَدَّثَهُ مَلِیاً. فَلَمَّا خَرَجَ قیل لِابی عَبْداللَّهِ علیه السلام: مَنْ هذا؟ قالَ: نَجیبُ قُومِ النُّجَباءِ، ما نَصَبَ لَهُمْ جَبَّارٌ الّا قَصَمَهُ اللَّهُ؛ حالت چطور است؟ فرزندانت چطورند؟ عموزادگانت چطورند؟ اهل بیت تو چگونه اند؟ سپس برای مدّتی طولانی با او سخن گفت. هنگامی که عمران از خدمت امام مرخص شد، کسی پرسید: این آقا (که اینقدر مورد احترام شما قرار گرفت) چه کسی بود؟ فرمود: فرد نجیبی از قوم نجباء (مردم قم) بود. مردمی که هرگاه ستمگری قصد بدی نسبت به آنها کند، خداوند او را درهم می شکند». (بحارالانوار، ج 60، ص 211، ح 19)

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • یادداشت: کلوپ لج نکرد، صلاح درخشید
  • عادل فردوسی‌پور پس از چند سال در صداوسیما
  • ببینید | فوری؛ بازگشت عادل فردوسی‌پور به صداوسیما پس از چند سال
  • حضور عادل فردوسی پور در مراسم ختم مسعود اسکویی + فیلم
  • تمدید مهلت ثبت‌نام و ارسال آثار به دو جشنواره ملی کتاب دانشجویی و پایان‌نامه سال
  • تمدید مهلت ثبت‌نام و ارسال آثار به جشنواره‌های کتاب دانشجویی و پایان‌نامه سال
  • درباره میوه‌فروشی که ۱۶ سال فکر کردیم «فریدون فروغی» است!
  • یادداشت| امام صادق(ع) و نگاه ویژه به شهر مقدس قم
  • مذاکره با بازیگران «عشق» ادامه دارد / نگارش فیلمنامه بر اساس واقعیت‌های اجتماعی
  • ماجرای کلیپ جنجالی یک عروس ۱۴ساله