توی آیینه جوجه اردک زشت نبینیم! /چرا از چشم خودمان میافتیم؟
تاریخ انتشار: ۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۷۱۸۶۳۰
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، زندگی صنعتی، جهانی شدن و پیشرفت برق آسای سبک زندگی دیجیتال و تغییر مدام شاخصهای جذابیت و زیبایی همچنین رایج شدن سبک زندگی «خودت و زندگی ات را در فضای مجازی به نمایش بگذار!» عوارض خاص خود را دارد که گاه در حد و اندازه یک اختلال جدی روانشناختی «خودزشت انگاری» با نام جهانی «BDD» بروز میکند و گاه در قوارهی به اندازه کافی خود را زیبا ندیدن یا تلاش افراطی برای «من زیباترینم» شدن.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این عوارض حد و مرز جنسیتی یا سن و سال ندارد. با این حال گفته میشود بیشتر، جوانها به خصوص خانمها درگیرش میشوند. گروههای دیگر سنی و آقایان هم، اما مصون نیستند.
ما در مواجهه با آیینه و فضای مجازی باید کدام «علائم» را بشناسیم و کدام «عوامل» موثر را تا به این اختلالها گرفتار نشویم؟ زندگی امن و آرام خودمان را داشته باشیم و برای زیباترین بودن مسابقه ندهیم. مشاوری که با او گفتگو میکنیم حرفش را نکته جالبی آغاز میکند: «چقدر از عمر ما جلوی آیینه هدر نرفته؟»
بیشتر بخوانید
عجیبترین اعتیادهایی که دربارهاش شنیدهایم***چشمی که کور میشود
اینستاگرام، نمایش عکسهای پروفایل ما در مجازی، پخش زنده شبکههای اجتماعی، تماسها و گفتگوهای تصویری آنلاین میتواند در همین شرایط کرونایی دردسرهایی برایمان بسازد اگر به اندازه کافی آگاه نباشیم. اختلال خودزشت پنداری میتواند در کمین ما هم باشد. این اختلال گاهی چنان حاد میشود که کار فرد از انجام فهرستی از جراحیهای عجیب و متعدد حتی ممکن است به افسردگی حاد حتی خودکشی هم برسد. افرادی که به این عارضه روانشناختی دچارند خودِ واقعیشان را در آیینه نمیبینند در عوض فردی پر عیب و ایراد میبینند که دیدنش خوشایند نیست. ساعتها از عمرشان رو به آیینه تلف میشود. مدام آرایش و اصلاح میکنند. در موارد حادتر حتی به جای اینکه به اصطللاح ابرویشان را درست کنند، میزنند و چشمشان را در میآورند!
یعنی به مرور با همین رسیدگیهای افراطی به خودشان آسیب میزنند. خودشان را به تیغ جراحی میسپارند تا با تغییر، دلخواه و مطلوب شوند. به عبارتی و البته متاسفانه از دست خودشان در امان نیستند! حالا با پهن شدن بساط زندگیها در فضای مجازی و نمایش خود این عارضه فراگیر و همه گیرتر شده با درجات مختلف؛ خفیف تا قوی. «نفیسه حسن پور» مشاور خانواده میگوید: «این عوارض به تعبیری از آنچه در آیینه میبینیم به ما نزدیکتر است اگر حواسمان نباشد.»
***عوارض عمومی شدن
در این گفتگو خیلی سریع فرصت به مرور مصادیق میرسد. حسن پور ما را با علائمی آشنا میکند که ممکن است در درفتار خودمان و اطرافیانمان باشد. او معتقد است عوارض فضای مجازی، کاملاً حقیقی زندگی ما را تحت تاثیر قرار میدهد: «پیش ترها وقتی خبری از موبایل نبود. جای عکسهای شخصی در آلبوم بود. هر کسی هم محرم دیدارشان نبود. حالا، اما عکس گرفتن از خود و زندگیمان چنان عمومیت پیدا کرده و عادی شده که مدام در معرض قضاوتیم. همین آسایش فکری ما را کم میکند. به قول معروف خواب و خوراکمان را میدزدد. قبلاً اگر جلوی آیینه درگیر ظاهرمان بودیم حالا بی وقفه فکر و ذهنمان درگیر قضاوت؛ لایک و کامنت دیگران درباره ظاهر ماست. به مرور، بی آنکه متوجه شویم ساعتها وقت مفیدمان صرف ذره بین به دست دیدن خودمان است. هرچه به خودمان دقیق و بیشتر نگاه میکنیم ایرادهای بیشتر پیدا میشود. این به مرور میتواند اختلال شود.»
***همه سلفیها پاک میشود
عوارضی که به آنها اشاره شد بیشتر نسل جدید و فرزندان را ممکن است دچار خود کند به خصوص نوجوانانی که سن بلوغ را میگذرانند و تغییرات هورمونی پیش رو دارند. به همین دلیل خلق و خو همچنین رفتارشان هم تغییر میکند. این مشاور خانواده میگوید: «بخشی از عیوب ظاهری که نوجوانان در خود پیدا میکنند طبیعی است و برحسب دوره بلوغ. به همین دلیل مدام از خود ایراد و از بقیه فاصله میگیرند. پدر و مادر، اما نگران میشوند برای مثال میگویند هرجا میرویم دخترم/پسرم دنبال یک شیشه قدی است تا مدام خود را ورانداز کند/همه اش با لباس، سر و صورتش وَر میرود/قبلاً خیلی خونگرم و اجتماعی بود، اما حالا موقع حرف زدن پاهایش را جمع میکند و عقب میبرد. انگشتان دستش را هم؛ و طوری این کار را انجام میدهد که حس میکنم میخواهد آنها را پنهان کند! /در ۵ دقیقه ۵۰ عکس سلفی میگیرد، اما حتی یکی از آنها را هم نگه نمیدارد و پاک میکند/ مدام میگوید که چشمانم کوچک است، چرا انقدر دندان هایم زشت است یا برای چه انقدر بازوهایم لاغر است؟ بهانه میگیرد که با این دماغ گنده کجا بروم؟ و...»
***زیبایی را از ذهنت شروع کن!
حالا، اما چاره چیست؟ حسن پور میگوید: «والدین باید به این رفتارها دقیق باشند نه حساس. چون فقط ماجرا را سختتر میکند. فرزندشان مرحله حساسی را میگذراند که باید اعتمادبنفس خود را بالا ببرد. شخصیت خود را طبق واقعیت بسازد نه آنچه در مجازی به او ایده آل معرفی میشود در غیر این صورت ناکام میماند با شخصیتی آسیب دیده وارد مراحل بعدی زندگی میشود بی آنکه حس رضایت درونی از خود داشته باشد.» بانوی مشاور مفید و مختصر راهنمایی میکند: «چاره چیزی نیست جز تحسین غیرمتملقانه و دروغین، دادن اطلاعات مفید به صورت غیرمستقیم و درک شرایط بلوغ نوجوانان و افراد دچار اختلال همچنین ایجاد حال خوب و حس ارزشمندی در آنها برای کمک به عبور سلامتشان از این چالش روحی.» برای درک بهتر منظورش مثالهایی میآورد: «برخی والدین چنان غیرصادقانه و اغراق شده از ظاهر فرزندشان که در مرحله نارضایتی از ظاهر خود است، تعریف میکنند که حس بدی در هر شنوندهای ایجاد میکند چه برسد به او. به جای اینکه بگویید این حس طبیعی است و مربوط به دوره بلوغ، عکسهای دوره نوجوانی یا بارداریتان را نشان دهید. طوری که انگار اصلاً منظورتان به او بگویید: چقدر آن روزها خودم را اذیت میکردم. فکر میکردم کله ام بزرگ شده، دست و پاهایم زشت. چقدر از دماغم بدم میآمد... به جای توصیفهای کاذب و غیرواقعی توجه او را به یک حسن خوب جلب کنید برای مثال تغییر قد و کشیدهتر شدن او. دندان مرتبی که دارد یا پوست صافش و... برایش فعالیت فکری و مهارتی ایجاد کنید تا زمان خالی و پرت نداشته باشد که جلوی آیینه بنشیند یا مدام سلفی بگیرد... خواهید دید به مرور به جای ظاهر زیبا روی ذهن زیبا و قوی متمرکز میشود.»
***افسردگی حقیقی با «مجازی»
این توصیهها برای بزرگترها هم کاربرد دارد. متاسفانه فضای مجازی عوارضی هم دارد. برخی اپها و شبکهها افسردگی آور هستند. اینستاگرام خودش در آماری گفته متوجه شده کاربرانش ۲۵ درصد افسردهتر شده اند. در برخی کشورها هم تحقیقات جالبی انجام شده برای مثال طبق تحقیقی که سال ۲۰۰۹ در میان جوانان ۱۶ تا ۲۵ ساله انگلیسی انجام شده متوجه شده اند به دلیل استفاده از برخی شبکههای اجتماعی طی یک سال آمار ۹ درصد حس نارضایتی و ناامیدی شان از زندگی به ۱۸ درصد رسیده یعنی دو برابر! مشاور جوان میگوید: «فضای مجازی طوری روی برخی اثر گذاشته که حتی برای جاهایی که نیاز نیست آرایش میکنند برای مثال وقتی برای خرید ساده تا سر کوچه میروند. در واقع از دیده شدن چهره شان بدون آرایش میترسند. خانمهایی که ناخن میکارند یا مژه بعد از مدتی چنان به این کار عادت میکنند که بعد از مدتی گویی دیگر نمیتوانند بدون آن مژه و ناخن زندگی کنند. از سویی میزان لوازم آرایشی که در خانه دارند بسیار بیشتر از نیاز، حد معمول و حتی کاذب و غیرمنطقی است. این در حالیست که حس میکنند چهره نهایی شان برای فلان مهمانی مطلوب نشده، چون آرایشگاه نرفته اند یا فلان قلم وسیله را ندارند و حتماً باید بخرند! از سویی دیگر زمانی که برای این کار میگذارند هم غیرمعمول است. اگر میانگین زمان آماده شدن برای یک مهمانی ساده خودمانی نیم ساعت باشد این افراد ۳، ۴ ساعت مشغول میشوند و دست آخر هم ناراضی هستند.»
*** «تحمیلِ زیبایی» تا مرگ...
چند عامل پشت پرده کاهش حس رضایت درونی ما نسبت به ظاهرمان هست که بد نیست درباره شان بدانیم. ما گرفتار دام شده ایم. دوندگی برای زیباتر و برتر شدن به واسطه ظاهرمان، سِیری نیست که تازه شروع شده. این ماجرا به اوایل قرن بیستم بر میگردد. درست زمانی که تأمین لوازم آرایش صنعتیتر شد و به دست چند شرکت فراملیّتی افتاد تا تجارت «تحمیلِ زیبایی» را آغاز کنند. بعد طراحان مد و لباس به طور جدی به میدان آمدند. صنعت سینما و هالیوود هم کم نگذاشت و تبلیغات کاری کرد که طبق آمار هر ۲۷ ثانیه حتماً یک رژلب فروخته میشود. همه اینها دست به دست هم داد تا شاخص زیبایی ثابت نماند که اگر ثابت بماند دیگر پولی عایدشان نخواهد شد. با «نسبی» کردن شاخص زیبایی هربار یک مدل و ظاهر مد میشود.
بنابراین فرد مدام تلاش میکند تا همچنان زیبا به نظر بیاید. یک روز پُر بودن صورت مد است فردا لاغرش و روزی دیگر زاویه دار بودن. اینجاست که فرد وارد چرخه جراحیهای زیبایی میشود. آمارها میگویند که طالبانِ زیبایی و ناراضیان از ظاهر خود ۷۰ درصدشان دست کم یک جراحی زیبایی انجام داده اند. آماری دیگر هم میگوید که این افراد ۲، ۳ برابر بیش از بقیه به افسردگی و احتمال خودکشی نزدیک ترند. این یعنی نارضایتی درونی و میلِ کاذب به زیبایی گاهی دردسرساز حتی کشنده میشود.
***خویشاوندان روحی
آدمیزاد فراموشکار است دست کم کمی و البته بیشتر با خود. گاهی یادش میرود باید هوای خودش را داشته باشد با خودش مدارا کند به خودش زیاد سخت نگیرد. دلِ خودش را با نق زدن بر سر خود و مقایسه شکل و ظاهرش با این و آن به درد نیاورد. آدم باید گاهی برود جلوی آیینه یک شانه ساده به موهایش بزند، احوال خودش را بپرسد و آنقدر در آیینه به خودش بگوید: چطوری زیبا؟ که راه بی مهری خودش به خودش را ببندد.
اینها از میان صحبت با مشاور خانواده بیرون میآید و میگوید: «خویشاوندانمان را دوست داریم، خیلی هم عالی! چه خوب است، بگردیم و «خویشاوندان روحی» را هم اطرافمان پیدا کنیم. همانهایی که حس خوبی از ظاهرمان به ما میدهند. اگر از ویژگی و زیباییهای ما تعریف میکنند به اندازه است. بیشتر سرمایههای درونی و توانمندی هایمان را یادآوری میکنند. ما را به پویایی، حال خوب و تلاش سوق میدهند. این افراد به پرورش روحیه و شخصیت ما کمک میکنند و یادآوری که زندگی نه همین لباس و چهره زیباست...»
***گاهی درمان لازم است
به یک نکته دقیق و جالب هم اشاره میکند: «بعضی افراد مدام از لباس و ظاهر ما ایراد میگیرند. مثبت اندیشی ایجاب میکند، فکر کنیم تعمدی ندارند. اما چرا انقدر ما آسیب پذیر هستیم؟ یک مرحله از حس نارضایتی درونی از زیبایی، ظاهر و حس خوب به خود نداشتن این است که افراد وقتی شرایط تغییر خود را ندارند برای فرار از حسی که دارند به دیگران سخت و از آنان مدام ایراد میگیرند. با این شیوه آرامشی مصنوعی را میچشند و به جای حل کردن مسئله صورت مسئله را پاک میکنند.» بعضی وقتها موضوع کمی جدی شده است و به جز نسخههای خانگی مثل زمان گرفتن برای دوش گرفتن، به آیینه نگاه کردن، خودآرایی و پیرایش، مهارت آموزی، ورزش و فعالیت بدنی و... باید به فکر درمان جدیتر بود. حسن پور میگوید: «گاهی افراد ناخشنود از ظاهر و زیبایی خود به مرحلهای رسیده اند که حتی پس از عمل جراحی یا رژیمهای سخت غذایی هنوز با خود حس بیگانگی دارند. ظاهرشان را دوست ندارند و حتی بدتر! حس شرمندگی و تنفر دارند در این مراحل باید حتماً به روانکاو و روانشناس مراجعه کرد. گاهی چنان تغییرات نوروشیمی و هورمونی دارند که نیاز به بررسی، درمان و دریافت دارو هست.» درباره عواملی که به این ماجرا دامن زده هم با جزئیات بیشتر میگوید: «کمالگرایی، عدم خودشناختی، فشارهای اجتماعی و خانوادگی، تحقیر در گروه دوستان و خانواده، دریافت الگوهای غلط و مدگرایی افراطی همچنین تزریق ایده آلهای تعریف شده توسط شبکههای اجتماعی و زمینه ژنتیکی میتواند این حس را در فرد ایجاد کند. بهترین راهکار، دقیق بودن برای پیدا کردن نشانههای دچار شدن به این عارضه از همان ابتداست. هرچه بگذرد درمان و بهبود زمان بر میشود.»
***هزینه نجومی سرخاب-سفیداب
حسن پور بهترین و ارزانترین شیوههای درمان در همان ابتدا را معرفی میکند: «خواب و تغذیه خوب و سالم، مراقبت معمول و معقول از زیبایی مثل انتخاب یک شوینده ملایم، کرم آبرسان خوب و در کل اولویت دادن لوازم بهداشتی و مراقبت پوست، مو و زیبایی به لوازم آرایشی خیلی مهم است. به جای انواع رژیم ها، ورزش را جایگزین کنید. باغبانی، پیاده روی، نظافت و آرامشبخش کردن محیط زندگی خیلی کمک کننده و در مرحله بعد مهارت آموزی مهم است. از تلاش برای داشتن ذهن زیبا هم نباید غافل شد. برای مثال درباره سرنوشت مدلهای زیبایی جهان بخوانیم. درباره اولینهای رشتههای ورزشی جهان که با چهرههای معمولی کاری کرده اند که هنوز هم رکوردشان محفوظ است. هرچه اطلاعات ما از مافیای تبلیغات، صنعت لوازم آرایشی و مد بیشتر باشد، آگاهانهتر خرید و دست هایمان را محکمتر روی جیبمان نگه میداریم. مهمتر؛ از آنچه هستیم لذت میبریم.»
به نکته جالبی اشاره کرده، کمی تحقیق کافی است تا متوجه شویم ایران دومین مصرف کننده لوازم آرایش خاورمیانه و هفتمین واردکننده لوازم آرایشی در جهان است. ۱۷ میلیون بانوی ایرانی هر ساله ۱۰ تریلیون و ۲۰۰ میلیارد تومان برای خرید لوازم آرایشی هزینه میکنند که متاسفانه حدود ۷۰ درصد آن تقلبی است. به طور متوسط بانوان ما از ۲۰ نوع لوازم آرایشی استفاده میکنند. در این مواد بیش از ۸۰۰ عنصر شیمیایی و صنعتی وجود دارد که برخی حتی به همان زیباییای که دغدغه اش را داریم در درازمدت آسیب وارد میکند.
منبع:فارس
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: خودزشت پنداری لوازم آرایشی سلامت روان لوازم آرایشی لوازم آرایش فضای مجازی برای مثال شبکه ها حسن پور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۷۱۸۶۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
5 چالش اصلی کسب و کارهای کوچک
عصر ایران / مدرسه کار و کسب ؛ دکتر علیرضا داداشی - راه اندازی یک کسب و کار کوچک، ایده ای است که طرفداران زیادی دارد. بعضی از صاحبان مشاغل گوناگون استخدامی یا فعالان بازار که تجربه شکست یا عدم موفقیت کافی را داشته اند، کسانی که مایل نیستند کارمند و زیرمجموعه شخص دیگری باشند، جوانان صاحب ایده، بازنشستگان و یا خانم های خانه دار تعدادی از این علاقه مندان راه اندازی کسب و کار کوچک و شخصی هستند.
با توجه به شرایط فعلی اقتصاد و بازار کار، به نظر می رسد که الان زمان مناسبی برای راه اندازی چنین کسب و کاری باشد.
واقعیت این است که تقریبا همیشه زمان مناسبی برای رفتن به سمت این علاقه مندی است.
چالش های اصلی کدامند؟اگر صاحب یک کسبوکار کوچک هستیم یا قصد راهاندازی کسبوکار خود را داریم، درک مسائل منحصربفردی که کسب و کارهای کوچک با آن مواجه هستند می تواند به ما کمک کند تا موفق تر شویم.
واقعیت این است که ورای علاقه مندی و ایده پرداز بودن و دغدغه داشتن، تعدادی چالش وجود دارد که احتمالاً در این مسیر با آنها روبرو خواهیم شد. بنابراین، قبل از اینکه به جلو برویم، باید از مسائلی که ممکن است ما را غافلگیر کنند آگاه باشیم.
من در اینجا پنج مورد از رایجترین چالشهایی که ممکن است با آنها روبرو شویم، را تشریح می کنم.
1- کمبود بودجههیچ چیز مانند مشکلات پولی نمی تواند یک کسب و کار را متوقف کند. به ویژه برای مشاغل کوچک این یک چالش اساسی است. عجیب نیست که ببینیم بسیاری از شرکتهای بزرگ جریان نقدی کافی برای پیگیری حقوق و دستمزد و روشن نگه داشتن چراغ کسب و کارشان دارند، اما، کسبوکارهای کوچک اغلب در وضعیت کمتر با ثباتی هستند.
اگر یک مشتری بزرگ ما به هر دلیل نتواند پرداختی انجام دهد، کسب و کار کوچک ما ممکن است نتواند حتی از عهده پرداختن قبض های خود بربیاید. داستان های زیادی وجود دارد که صاحبان مشاغل کوچک از حقوق خود صرف نظر می کنند تا حقوق کارمندان و فروشندگان خود را بپردازند.
متأسفانه، داستانهای زیادی از شکست کسبوکارهای کوچک به دلیل کمبود بودجه وجود دارد.
2-کمبود زماناین سوال همیشه و از همه افراد جای پرسیدن دارد که آیا شما مالک کسب و کار هستید یا بخشی از آن؟
برای صاحبان مشاغل کوچک، پاسخ اغلب هر دو است.
ما مسئول اجرای طرحهای تجاری و برنده شدن در کسبوکار جدید هستیم، اما ممکن است خودمان به تلفنها هم پاسخ دهیم، مدارک را هم بایگانی کنیم، شخصاً با فروشندگان هم وارد مذاکره و معامله شویم.
هرچه کسب و کار ما کوچکتر باشد، احتمالاً وظایف بیشتری برعهده خواهیم داشت. مدیریت این تنگنای زمانی میتواند دشوار باشد و باعث شود ناخواسته بخشی از مسائل مهم کاری مورد غفلت واقع شوند.
با اینکه تعداد کسب وکارهای کوچک در ایران کم نیست، اما، همچنان تامین نیروی انسانی مجرب، شایسته، توانا و سخت کوش یکی از چالش های پیش روی بنگاه های کوچک است.
در بسیاری از موارد، بسته حقوق و مزایای کسب و کار کوچک ما نمی تواند با آنچه شرکت های بزرگ ارائه می دهند رقابت کند. علاوه بر این، در حالی که مشاغل بزرگ می توانند افراد را برای یک کار خاص استخدام کنند، در بنگاه های کوچک ممکن است به کارمندانی نیاز داشته باشیم که هر کدام بتوانند چندین کار را انجام دهند.
همچنین احتمالاً به افرادی نیاز داریم که ویژگی های شخصیتی خاصی برای موفقیت در محیط کسب و کار کوچک ما داشته باشند، در حالی که این نوع کسب و کار معمولا با تغییرات زیاد مواجه است و تغییر در آنها امری رایج است. چگونه می توانیم مرتباً به این نوع افراد دسترسی داشته باشیم؟
این عوامل می تواند یافتن کارمندان مناسب را چالش برانگیز کند.
4-مشکلات ایجاد تعادل بین رشد و کیفیتدر کسب و کارهای کوچک این یک داستان رایج است:
یک روز ما در حال جشن گرفتن یک مشتری بزرگ هستیم و روز دیگر در تلاش هستیم تا با نیازهای مشتری جدید همراه شویم.
در بسیاری از موارد، ما باید بین ساعات طولانی کار کردن خودمان و کارمندان مان یا یافتن راههایی برای کاهش دادن زمان کار (مثلا به ضرورت رعایت صرفه جویی در هزینه ها)، دست به انتخاب بزنیم.
برای مشاغل کوچک، رشد اغلب با دردسرهای فزاینده همراه است.
هیچ راه حل عالی وجود ندارد.
به این معنی که در نهایت، ما باید بتوانیم راهی برای پیش برد کارها بدون آسیب رساندن به کسب و کار خود یا با حداقل آسیب احتمالی به آن بیابیم.
5-مشکلات متعدد وببازاریابی در مشاغل کوچک با مشکلات متعددی مواجه است؛ تبلیغات رسمی گران است و تبلیغات دهان به دهان آهسته.
اینترنت می تواند فرصتهایی را برای یافتن مشتریان فراهم کند، اما بسیاری از کسبوکارهای کوچک از حضور آنلاین خود به اندازه کافی بهره نمی برند.
احتمالاً می دانیم که به یک وب سایت نیاز داریم، اما آیا وضعیت سئوی سایت ما بهینه است؟ آیا از طراحی واکنش گرا استفاده می کنیم؟ آیا سایت ما ابزاری برای فروش است یا تنها یک بیلبورد آنلاین داریم؟ آیا حواس مان هست که وب سایت تنها بخشی از حضور آنلاین ما را پوشش می دهد؟ حضورمان در سایر رسانه های اجتماعی مانند فیس بوک و توییتر و ابزارهای داخلی چگونه است؟ سایت و شبکه های اجتماعی ما، چه ابزاری برای یافتن مشتری ناراضی و شنیدن صدا و ارائه پاسخ به او در اختیارمان قرار می دهد؟ و ... سوالات متعدد دیگرکسب و کارهای بزرگ دارای بخشهای مجزا و پر کارمندی برای فعالیتهای آنلاین خود هستند، اما در کسب وکارهای کوچک اغلب داریم تلاش می کنیم خودمان را با امکانات -گاه- حداقلی که در اختیار داریم همگام کنیم.
چگونه می توانیم این چالش ها را مدیریت کنیم؟داشتن یک کسب و کار کوچک می تواند فوق العاده مفید باشد و هر چالشی هم در این مسیر رخ بنمایاند، راه حل های متعددی دارد. برای موفقیت در کسب و کار کوچک خود، باید برای چالش هایی که با آن روبرو خواهیم شد آماده باشیم.
بدون شک ما می توانیم بخشی از توانایی های حل چالش را خودمان برای خودمان فراهم کنیم.
آموزش: ما می توانیم مهارتهایی را که برای اجرای موفقیتآمیز یک کسبوکار کوچک نیاز داریم، بیاموزیم. دست کم در ابتدای راه اندازی کسب و کار، به دلایلی از جمله کمبود بودجه و کمبود نیروی متخصص، باید بتوانیم خودمان گلیم مان را آب بیرون بکشیم. آموزش می تواند به ما کمک کند تا کمی، و فقط کمی راحت تر به جایی که می خواهیم برویم برسیم. تجربیات دیگران: استفاده از تجربیات دیگران راه دیگری است که شناختی نه کامل وکافی، اما، قطعا مفید در اختیار ما قرار خواهد داد. گرچه بهتر است از تجربیات کسانی استفاده کنیم که سابقه راه اندازی کسب وکاری شبیه به کسب وکار ما را داشته اند، یا چنین کسب و کاری را مدیریت کرده اند، ولی معنای این سخن این نیست که تجربیات بانیان کسب و کارهای غیر مشابه مفید نخواهد بود. مهم این است که ما اهل آموختن باشیم و بتوانیم از آنچه می بینیم و می شنویم، برای خودمان توشه ای بیندوزیم.
_____________________________________________
* دکتر علیرضا داداشی
نویسنده و مدرس مدرسه کار و کسب عصر ایران
- دکترای مدیریت بازاریابی
- مدیر و بنیانگذار گروه «مشاوره، آموزش و تحقیقات بازار خوشهچین»
- مشاور کسب و کارهای نوپا، کوچک و متوسط
- پژوهشگر بازار و کسبوکارها
- نویسنده بیش از ۴۰ مقاله در فروش و بازاریابی
- مولف کتاب: بیست گفتار فروش و بازاریابی- کتاب همراه فروشندگان و بازاریابان
-بازرس اصلی انجمن علمی مدیریت کسب و کار ایران
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: نارضایتی کارکنان و راهکارهایی برای مدیریت آن مدیر ذره بینی باشیم یا خیر؟ چگونه کارمندانی با انگیزه داشته باشیم؟