به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، محمدکاظم انبارلویی کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی به بررسی موضعگیری اخیر محمد هاشمی رفسنجانی درخصوص فائزه هاشمی پرداخت.
متن زیر به شرح ذیل است:
«سِرتِق» در فرهنگ لغات فارسی به معنای کسی است که نصیحتناپذیر، فضول، پُررو، لجوج، یکدنده و لجباز است.
اخیراً محمد هاشمی رفسنجانی اخوی گرانقدر مرحوم حجتالاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی در گفتگو با مشرق در پاسخ به سؤالی در مورد اظهارات فائزه هاشمی در مورد دفاع از بهائیان، ترامپ، تحریم انتخابات، دفاع از فشار آمریکا به ملت ایران و .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او در پاسخ به این سؤال که آیا او حاضر نیست به حرف شما گوش دهد، میگوید: «چنین آدمی حرف گوش نمیکند. آدم با کسی حرف میزند که بداند در او تأثیرگذار است. روی این ملاحظاتی که هست به سمت ایشان نمیروم».
به نظر میرسد «سِرتِق» بودن در سیاست خود یک مشربی سیاسی است. لذا میتوان از آن به عنوان یاد کرد.
یکی از پرچمداران سرتقیسم در جماعت اصلاحطلب بدخیم همین آقای تاجزاده است. کسی که در فتنه 78 و 88 در نقش پیادهنظام سوروس عمل کرد و هنوز هم در همین زمین توپ میزند و رفقای اصلاحطلب خوشخیم او نمیدانند با او چه کنند؟!
مردم ایران از اول انقلاب گرفتار این مشرب سیاسی بوده، هستند و خواهند بود. واژههایی که در معنای «سِرتِق» در لغتنامههای فارسی وجود ندارد و در شخص «سِرتِق» و سرتقِیسم مشاهده میشود: 1- دروغگویی 2- تهمتزنی 3- شایعهپراکنی و 4- هرزهگویی است.
این صفات ملات و ماده اصلی چسبندگی چند صفت شخص سِرتِق در لجاجت، یکدندگی، لجبازی، فضولی و پُررویی است. باید در این ماه مبارک از شر افراد سِرتِق به خدا پناه برد. این جماعت محیط زیست سیاسی کشور را آلوده میکنند و مدام به ارتش رسانهایی دشمن سرویس میدهند.
یک سؤال کلیدی در سپهر سیاست ایران مطرح است و آن اینکه چرا گفتگوی ملی بر اساس منافع و مصالح ملی شکل نمیگیرد و نخبگان سیاسی به اجماع نمیرسند. چرا در سپهر سیاست ایران هر از چندی یک رجل سیاسی یا برخی رجال سیاسی ساز خود را کوک میکنند و حاضر نیستند در یک ارکستر سمفونیک ساز خود را در خدمت یک آهنگ دلنشین که متضمن رفاه و آسایش و خشنودی ملت باشد، بهکار برند. پاسخ این است ما گرفتار بیماری سرتقیسم هستیم گفتگو اصول، شرایط و الزامات خود را دارد که در زیر به پارهای از آنها اشاره میکنم:
1- برای ورود به یک گفتگوی صادقانه در سطح ملی و حتی در سطح یک جریان سیاسی، به هوش، تجربه، حوصله، منطق و از همه مهمتر مهارت و برنامه نیاز وجود دارد.
2- برای ورود به گفتگوی نتیجهبخش از هرگونه عجب، خودبزرگبینی، فخرفروشی پرهیز کنیم و زبان را به تصغیر و تحقیر طرف مقابل آلوده نسازیم.
3- از جدالهای بیحاصل و لجاجتآمیز بپرهیزیم. دنبال دوست بگردیم. فراموش نکنیم با عدهای از «اخیار » گفتگو میکنیم نه «اشرار»!
4- هنر ما رسیدن به همزبانی، همگرایی و همصدایی است. تحکم و استبداد در رأی ما را به واگرایی میرساند، از آن پرهیز کنیم.
5- نقد طرف مقابل را در صورت عقلانی بودن بپذیریم. این به پیشرفت گفتگو کمک میکند. قرائت خود را از اوضاع صد درصد نگیریم، درصدی هم برای صحت فهم قرائت طرف مقابل از اوضاع بگذاریم. ما در انتخابات آینده برای رسیدن به قلههای یک مشارکت بالا که متضمن امنیت ملی کشور باشد، نیاز به گفتگوی صادقانه در سطح ملی داریم. دولت کنونی در گفتگو با جریانهای سیاسی حتی با مردم در داخل مسیر درستی را طی نکرد. لذا اکنون بر اساس نظرسنجیها در پایینترین حد محبوبیت در دولتهای چهل سال گذشته قرار دارد. عدم توفیق دولت در هدایت دیپلماسی خارجی و رسیدن به برجام بدفرجام همین بود که اصول و شرایط و الزامات گفتگو را بر اساس فرمول قرآنی اشدا علی الکفار و رحماء بینهم، پیش نبرد.
رئیس دولت 1400 فارغ از اینکه چه کسی و چه جناحی به پاستور راه خواهد یافت، باید بداند مهار «سِرتِقیسم» را در دستور کار خود قرار دهد. پُررویی و در مقابل قانون ایستادن را رها کند. از لجبازی و یکدندگی بپرهیزد و نصیحتپذیر باشد و این را در کشور فرهنگ کند.
پایههای قدرت دولت را بر «صدق»، «راستی»، «مهربانی» و «شفقت» استوار کند. از دادن وعدههای کاذب و نیز وعدههایی که قدرت انجام آنرا ندارد، پرهیز کند. قدرت توانایی ملت را به رسمیت بشناسد و مطابق توان خود کاری که توان انجام آن را دارد به مردم وعده دهد.
سخن آخر اینکه؛ آنچه امروز در جامعه سیاسی ما دیده میشود، گفتگوی معقول برای رسیدن به اجماع جهت حل مشکلات کشور نیست. آنکه مشاهده میشود اعلام «مواضع» است. مواضعی که ناظر به گفتگو و رفع ابهام و اشکال و نقد یکدیگر نیست.
پیشنهاد میشود حال که این گفتگو بر اساس استانداردهای عقلی و منطقی شکل نمیگیرد، در سطح ملی برویم به سمت «تقریب مواضع» این مهم با شکلگیری یک «مجمع» اولیه میتواند سامان یابد.
«مجمع تقریب مواضع» میتواند متضمن افزایش مشارکت سیاسی در انتخابات باشد. جلوی فتنهانگیزی و نبرد نرم دشمن را بگیرد. امید به آینده را افزایش دهد.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: هاشمی رفسنجانی فائزه هاشمی فرهنگ کارشناس مسائل سیاسی محمد هاشمی بر اساس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۷۴۱۶۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گفتگو با نویسنده و بازیگر نمایشهای طنز رادیو
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، اجرای نمایشهای طنز یکی از بخشهای مراسم آغازین جشنواره ملی مستند رادیویی پژواک بود.
آقای حمید پارسا، نویسنده و بازیگر رادیو با حضور در استودیوی شبکه خبر گفت: من و آقای عضد در اسفند ماه سال گذشته نمایش کوتاهی را به مناسبت سالگرد تاسیس رادیو جوان اجرا کردیم که با استقبال ویژه مخاطبان و مسئولانی که در آن مراسم حضور داشتند؛ مواجه شد که در افتتاحیه سومین جشنواره ملی مستند رادیویی پژواک از ما درخواست کردند که دوباره آن نمایش را اجرا کنیم، با توجه به مهمانهای آن مراسم مدل کار و شوخیها را تغییر دادیم و حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد کار را تغییر دادیم که مجدد در آن مراسم با استقبال مدیران و مخاطبان روبرو شد.
وی ادامه داد: نوشتن بسیار سختتر از اجرا کردن است، چوت پایه اولیه کار با نویسنده است و اگر کار خوب از کار در نیاید، نویسنده را مقصرمی دانند و مثلا نمیگویند بازیگرها به درستی کار نکردند ویا کارگردان خوب کارگردانی نکرده و همه آن را به متن تعمیم میدهند، متن اگر خوب باشد کار خوب پیش میرود (نویسندگی عرق ریزان مغز است) و نویسنده همیشه نمیتواند بلافاصله بنویسد و به این شکل نیست که بتوان در لحظه نوشت و همین طور باید بگویم که نوشتن طنز هم به مراتب سختتر است، چون در طنز باید نویسنده کاری کند که مخاطبان بخندند.
پارسا افزود: بازیگری طنز هم سخت است، من سعی میکنم که تیپ نگیرم، چون من خودم را بازی میکنم و همین طور بازیگری طنز هم سختتر است از بازی جدی، چون در طنز باز شما باید بتوانید لبخند و خنده را بر لبان مخاطبان بیاورید، یک نکته دیگری که باید بگویم این است که من فقط متنی که خودم نوشته باشم اجرا میکنم، چون کار باید از جنس ما باشد و از شوخیهای خودمان فقط استفاده کنیم و همین طور بهتر است که بازیگر خودش نویسنده باشد یا شم نویسندگی داشته باشد.
وی ادامه داد: من و آقای امیر عضد خیلی سال است که با هم کار میکنیم و در برنامههای مختلف رادیویی با هم کار کردیم، تهیه کنندهها متوجه شدند که ما میتوانیم به عنوان یک زوج کارهای طنز انجام دهیم و الان چند سالی است که با هم کار میکنیم و یک تیم هستیم.
این نویسنده و بازیگر طنز رادیو در خصوص طنز و هجو گفت: هجو هم نیاز است، ولی متنی از حالت هجو در میآید که هدفی پشت آن باشد و یک تلنگری به جایی بزند، کلا طنز شکلی از شوخ طبعی است و یک مفهومی در درون خودش دارد و کار طنز نویس اصلاح نیست بلکه قصدش اصلاح است.
وی ادامه داد: من برای نوشتن بسیار مطالعه میکنم و علاوه بر کتاب روزنامه هم خیلی مطالعه میکنم و از دل آنها سوژه در میآورم و باید بگویم که روزنامه خیلی بیشتر از کتاب به کار ما کمک میکند.
پارسا در پایان گفت: دوران رادیو نگذشته و تازه شروع شده، رادیو همچنان رسانه گرم است و مردم اغلب صبحها که به سر کار میروند و بعد ازظهرها که از سر کار برمی گردند، اغلب به رادیو گوش میدهند و برنامههای رادیو همچنان طرفداران خودش را دارد.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی