Web Analytics Made Easy - Statcounter

گروه‌خانواد؛عطیه‌همتی: دقت‌های زنانه به پدیده‌ها و اتفاقات مختلف و قدرت احساس و عاطفه، همیشه امتیاز ویژه زنان بوده‌است. مادرانی که ریز به ریز جزییات بزرگ شدن فرزندشان را بعد از سالها به خاطر می‌آورند، با حوصله به موهای دخترانشان را شانه می‌کنند و می‌بافند و سخت‌‌ترین کارهای جهان را همزمان باهم بدون اهمال انجام می‌دهند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

و گاهی دوست دارند لحظه‌های ناب‌شان را با همان حس و حال به فرزندانشان در آینده منتقل کنند. داشتن دفتر خاطرات از جمله ویژگی‌های نوستالژیک دخترها در همه ادوار است که با خودشان همیشه حمل می‌کردند و یا اینکه شب‌ها به آن پناه می‌بردند. دفتر خاطراتی که بیشتر اوقات در شلوغی‌های روزمره و مسوولیت‌های همسرانه و مادرانه نانوشته و سفید می‌ماند و یا خیال می‌کنند دیگر چیزی برای نوشتن درون آن ندارند.

اما باید گفت بازگشت به دفتر خاطرات‌های دخترانه در قالب روزانه‌نویسی‌های زنانه یکی از مهم‌ترین مقدمه‌ها برای وارد شدن به دنیای نویسندگی‌است. اگر در این گزارش کلمه «زنانه» را با تاکید کنار روزانه‌نویسی قرار دادیم به این دلیل است که «نویسندگی» علاقمندی بسیاری از زنان به ویژه زنانه خانه‌دار است اما آن‌ها خیال می‌کنند که حرفی برای گفتن ندارند. از این روز با «زهرا کاردانی» نویسنده دو کتاب «زن آقا» و «خیابان 204» همراه شدیم تا او برایمان از ارزش‌های روزانه‌نویسی و نکاتی برای بهبود این نوشتارهای کوچک ارزشمند بگوید.

روزانه‌نویسی، عادت و آیین بسیاری از نویسندگان قدیمی است

یکی از نکات مهمی‌ که در کلاس‌های نویسندگی استاد همه را به آن ترغیب می‌کند خاطره نویسی به خصوص روزانه نویسی است. به این صورت که معمولا خاطره‌نویسی و روزانه نویسی دریچه ورود به دنیای نویسندگی معرفی می‌شود. معمولا همه نویسنده‌های قدیمی این عادت را به شکل همیشگی داشته‌اند. طوری که در کنار تمام فعالیت‌هایی که برای تولید کتاب‌شان و یا هر اثر هنری دیگر داشته‌اند آیین روزانه‌نویسی را هم برای خودشان به شکل جدی داشته‌اند و آن را کنار نگذاشته‌اند.

یکی از نویسنده‌های شناخته‌شده‌ای که می‌دانم حتی در سفر از روزانه‌نویسی غافل نمی‌شود، رضا امیرخانی است. آن طور که شنیده‌ام امیرخانی شب به شب اتفاقاتی که در روز برایش افتاده‌است را می‌نویسد. این جدای از الهامات و چیزهای‌است که به طور اتفاقی در روز می‌بیند.

در اتفاقات روزمره جزئی‌نگر باشید

همه کسانی که نویسندگی را با روزانه‌نگاری شروع می‌کنند، اولین سوالی که از خودشان می‌پرسند این است که برای من در زندگی اتفاق خاصی نمی‌افتد. من صبح از خواب بیدار می‌شوم، صبحانه می‌خورم، ناهار درست می‌کنم، پیاده‌روی می‌روم، ناهارم را می‌خورم، دوش می‌گیرم، شام درست می‌کنم، شام می‌خورم و بعد می‌خوابم. بله ما اگر بخواهیم همین‌قدر کلی به مسائل نگاه کنیم در زندگی هیچ‌کدام از ما هیچ اتفاق قابل بیانی نمی‌افتد. اما نفس نویسندگی، تمرکز روی اتفاقات جزئی است. به عبارتی قاب‌بندی بر اتفاقات کوچکی است که به نظر ما عادی هستند اما ممکن است در نگاه و نظر آدمهایی که ما آنها را نمی‌شناسیم و آنها هم ما را نمی‌شناسند بسیار جالب به نظر برسد.

خوب ببینید، خوب بشنوید و ثبت کنید

از جمله تمرین‌های دیگری که در کلاس‌های نویسندگی وجود دارد این است که به صورت متمرکز از گوش و چشم‌هایتان بیشتر استفاده کنید. به طور مثال وقتی در تاکسی نشسته‌اید و می‌خواهید جایی بروید، وقتی در بانک نشسته‌اید و منتظرید نوبت‌تان شود، تمام صداهایی که اطرافتان می‌شنوید را سعی کنید خوب گوش کنید و یادداشت کنید. مکالمه آدم‌ها پشت تلفن، مکالمه با متصدی بانک، با راننده تاکسی و اتفاقات این چنینی را در ذهنتان ثبت کنید و بنویسید.

یک قاب کوچک به دست بگیرید و روی اتفاقات روزانه‌تان بیندازید

لازم نیست برای روزانه نویسی، از صبحی که از خواب بیدار می‌شویم تا شبی که می‌‌خواهیم بخوابیم را بنویسیم. مثلا بگوییم: من فلان ساعت بیدار شدم، صبحانه خوردیم. همسرم را راهی کردم. کلاس آنلاین داشتیم. لازم نیست همه جزییات و همه اتفاقات را به ترتیب زمان و مکان بیان کنیم. این کار برای خودمان هم جذابیتی ندارد و ممکن است بعد از مدتی از این کار خسته شویم و قطعا برای خواننده هم جذابیتی ندارد. ما باید یک قاب کوچک دستمان بگیریم و فقط یک قطعه از اتفاقاتی که در روز برایمان می‌افتد را انتخاب کنیم و فقط همان را بنویسیم. اتفاقی که بیشترین اثرگذاری را در ذهن و روحمان داشته است و می‌شود به آن عمیق‌تر از یک حادثه روزانه فکر کرد و  اتفاقی که حتی دوباره به آن برگردید و بخواهید آن را مجدد مرور کنید و از آن لذت ببرید. خلاصه کلام اتفاقی که ارزش ثبت کردن داشته باشد.

روزانه‌های امروز، گنجینه فردای شماست

ممکن است از خودمان بپرسیم من که نویسنده نیستم و ممکن است حتی همین قاب‌های کوچک را نتوانم درست بنویسم. پس این روزانه‌نگاری‌ها چه ارزشی دارد؟ باید بگویم که ممکن است شما الان فرصت حرفه‌ای نوشتن نداشته باشید. اما زمانی که این مسیر را به درستی ادامه دادید و حرفه‌ای شدید این نوشته‌های روزانه حکم مصالح ارزشمندی است که بعدها برای نوشتن متن‌های حرفه‌ای نیازمند رجوع به آن‌ها هستید، آن وقت این مصالح ارزشمند که گنجینه شماست حتما به کارتان خواهد آمد.

گاهی مهم‌ترین اتفاق جهان در خانه می‌افتد

ممکن است به خودتان بگویید من به عنوان زن خانه‌دار چه محتوای ارزشمندی برای نوشتن دارم؟ چون همه اتفاقات مهم خارج از خانه می‌افتد. باید بگویم این حرف اشتباهی است که متاسفانه بسیاری از رسانه‌ها به خورد ما داده‌اند و مدت‌هاست که دارند با تصویر زن موفق به گونه‌ای دیگر جامعه را جلو می‌برند و ارزش‌های آدم‌ها را تغییر داده‌اند. اما گاهی اوقات مهم‌ترین اتفاق جهان در خانه شما بیفتد، آن هم با رشد فرزندی که شما دارید و آن آرامشی که از خانه ماندن برای فرزندتان فراهم می‌کنید و شما با بیان این روزمره‌ها می‌توانید تلاش کنید تصویری که از زن ایده‌آل در رسانه‌ها ارائه می‌شود را بشکنید و بگویید خانم‌ها در این نقش‌ها هم حضور دارند و حرفی برای گفتن دارند.

به مرور برای نوشته‌هایتان مخاطب پیدا کنید

برای کسانی که پیش از این روزانه‌‌نگاری داشته‌اند و حالا می‌خواهند در ادامه این روزانه‌نگاری به سمت نویسنده شدن حرکت کنند باید این نکته را گفت که همانطور که ما برای آتش نیازمند سه عنصر، گرما، مواد سوخت‌پذیر و اکسیژن هستیم. برای نویسنده شدن هم به سه عنصر متن، نویسنده و مخاطب نیاز داریم. اگر مخاطبی برای نوشته ما وجود نداشته باشد؛ این چرخه ناقص خواهد شد و ممکن است نتیجه گرفتن از این چرخه به تاخیر بیفتد. بنابراین بعد از مدتی که روزانه‌نگاری انجام دادید، سعی کنید برای نوشته‌ها و متن‌هایتان مخاطب پیدا کنید. اگر آدم با حوصله‌ای در اطرافتان هست که حوصله خواندن متن‌هایتان را دارد متن‌ها را برایش بفرستید. گروه و یا کانالی اگر دارید که فکر می‌کنید متن‌هایتان خوانده می‌شود قرار بدهید. می‌توانید وبلاگ‌نویسی و یا یک شبکه اجتماعی به فراخور چیزی که نوشتید امتحان کنید. مخاطب ناشناسی که شما را نقد کند بسیار مفید است و رفته رفته ترس شما از ارائه متن‌تان می‌ریزد و شما را به نویسندگی بسیار نزدیک می‌کند.

انتهای پیام/

 

منبع: فارس

کلیدواژه: زن نویسندگی جهان کتاب روزانه نویسی داشته اند مهم ترین متن ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۷۶۴۰۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پل آستر نویسنده معروف آمریکایی درگذشت

«پل آستر»، نویسنده آمریکایی سه‌گانه «نیویورک»‌ درگذشت.

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، «پل آستر» نویسنده‌ ۳۴ کتاب از جمله سه‌گانه مشهور «نیویورک» در سن ۷۷ سالگی درگذشت. «گاردین» نوشت، «جکی لیدن»، دوست و همکار این نویسنده اعلام کرد که «آستر» در روز سه‌شنبه در پی عوارض ناشی از سرطان ریه درگذشت.

داستان‌های او مملو از مضامین اتفاقات تصادفی، شانس و سرنوشت نوشته شده‌اند. بسیاری از قهرمانان داستان‌ها، خود نویسنده هستند و مجموعه آثار او خودارجاعی است و شخصیت‌هایی از رمان‌های اولیه دوباره در رمان‌های بعدی ظاهر می‌شوند.

«آستر» در سال ۱۹۴۷ میلادی در «نیوجرسی»‌ متولد شد. به گفته خود این نویسنده، او روند نگارش را از سن هشت سالگی و زمانی آغاز کرد که امضا گرفتن از یک بازیکن بیسبال را به این دلیل از دست داده بود که نه او و نه والدینش با خود مداد همراه نداشتند. از آن زمان به بعد «آستر» همه جا با خود مداد می‌برد. «آستر»‌ در مقاله‌ای در سال ۱۹۹۵ نوشته بود: «اگر یک مداد با خود در جیبتان داشته باشید، احتمال زیادی وجود دارد که یک روز وسوسه‌ شوید که از آن استفاده کنید.»

«آستر» در «دانشگاه کلمبیا»‌ تحصیل کرد و در اوایل دهه ۷۰ میلادی به پاریس مهاجرت کرد و به فعالیت‌های مختلفی از جمله ترجمه کردن پرداخت. او در سال ۱۹۷۴ میلادی به ایالات متحده آمریکا بازگشت و ازدواج کرد.

در ژانویه سال ۱۹۷۹ میلادی پدر «آستر» درگذشت و این رویداد به دلیلی برای نگارش نخستین کتاب خاطرات این نویسنده تبدیل شد. «اختراع انزواء» در سال ۱۹۸۲ میلادی منتشر شد.

«آستر» با انتشار «شهر شیشه» در سال ۱۹۸۵ که نخستین جلد از سه‌گانه «نیویورک» بود به موفقیت چشمگیری دست یافت.

این نویسنده به طور مرتب در دهه ۸۰، ۹۰ و ۲۰۰۰ میلادی بیش از ده‌ها رمان از جمله «قصر ماه»(۱۹۸۹)،‌ «موسیقی شانس»(۱۹۹۰)، «کتاب توهم»‌(۲۰۰۲) و «شب پیشگویی»(۲۰۰۳) منتشر کرد.

منبع: ایسنا

دیگر خبرها

  • دختربچه تازه عروس برای تبلیغ آرایشگاه زنانه ! + ویدئو
  • بازداشت مروج کودک همسری برای تبلیغ آرایشگاه زنانه در اینستاگرام
  • پل آستر نویسنده معروف آمریکایی درگذشت
  • بازداشت مروج کودک‌همسری برای تبلیغ آرایشگاه زنانه دراینستاگرام
  • «پل آستر»‌ درگذشت
  • ۱۲ طلبه و ۴ مداح که اعضاء بدن‌شان اهداء شد/ انتشار شماره جدید «خیمه»
  • بحران ادبیات داریم
  • مجموعه دفتر یادداشت روزانه داستایوفسکی به چاپ سوم رسید
  • موزه نادر، خانه‌ای برای ادب‌ورزی/ مهمانی هر روز هفته با یار مهربان
  • ببینید | اتفاقات عجیب و ترسناک جهان تا سال ۲۰۲۴