کدخدایی: زنان هم میتوانند برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد شوند /انتخابات ۱۴۰۰ اهمیت بیشتری دارد
تاریخ انتشار: ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۷۶۹۶۹۸
«عباسعلی کدخدایی» سخنگونی شورای نگهبان قانون اساسی، در فاصله کمتر از دو ماه تا انتخابات ریاست جمهوری، در گفتوگویی با شبکه خبری المیادین لبنان، توضیحاتی در خصوص نحوه عملکرد این شورا و انتخابات پیشرو و برگزاری آن در شرایط کرونایی داد و گفت، «این دوره از اهمیت بیشتری برخوردار است».
کدخدایی در پاسخ به سوالی درباره اهمیت انتخابات پیش رو در خردادماه آینده گفت، «به هر حال انتخابات در همه جوامع به عنوان یک تحول عظیم تلقی میشود، فرقی نمیکند که جامعه ایران باشد یا یک کشور همسایه در کنار ما یا کشورهای غربی؛ به هر حال انتخابات چون اعمال حق تعیین سرنوشت هست از سوی مردم، همه مردم به آن حساس هستند و طبیعتا عوامل مختلفی میتواند بر آن تاثیرگذار باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ملح ریا مجری المیادین پرسید، در سایه چالشهای کنونی و شرایط استثنایی که ایران اکنون دارد، چه در سطح اقتصادی چه در سطح خارجی، آیا شورای نگهبان ممکن است که رویکرد متفاوتی در بررسی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری داشته باشد که با گذشته فرق داشته باشد.
کدخدایی پاسخ داد: اگر بخواهم دقیق پاسخ دهم باید بگویم، ببینید وظیفه شورای نگهبان در حوزه انتخابات چیست؟ شورای نگهبان وظیفهاش اجرای قانون است، چه در حوزه ریاست جمهوری که قانون اساسی اصولی را برای وظایف شورای نگهبان در نظر گرفته مثل اصل ۱۱۵ و ۱۱۰ یا در قوانین عادی شرایطی هست و چه در حوزههای دیگر. به نظر میرسد شورای نگهبان یک نهاد حقوقی است که مکلف است وظایف خودش را بر اساس نص صریح قوانین انجام بدهد. آنچه انتظار هست از شورای نگهبان اجرای صحیح این وظیفه قانونیاش هست.
کدخدایی تأکید کرد: شورای نگهبان یک نهاد سیاسی به مفهومی که در کشورهای دیگر هست، مثلا احزاب، طبیعتاً یک حزب سیاسی نیست که بخواهد با ملاحظات سیاسی با انتخابات برخورد کند، بلکه یک نهاد حقوقی است؛ وظایف قانونی برای آن در نظر گرفته شده... و طبیعتا انتظار این هست که شورای نگهبان براساس وظایف قانونی خودش عمل بکند.
توضیح کدخدایی درباره مکانیزم عمل شورای نگهبانکدخدایی در پاسخ به سوال المیادین مبنی بر اینکه مکانیزمهای شورا برای احراز صلاحیت نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری یا انتخاباتهای دیگر چیست و آیا این مکانیزمها روشن است یا آنطور که برخی انتقاد میکنند، چندوجهی است، گفت: در همه انتخابات دو ابزار داریم که در بررسی صلاحیتها به کار گرفته میشود و یک روش نهایی که تمام کننده هست در شورای نگهبان اگر اختلاف نظری باشد. ابزار اولمان پروندههایی هست که از افراد به دست ما میرسد. ممکن هست کسی در انتخابات مجلس مدارک تحصیلی نداشته باشد یا سابقه اجرایی لازم نداشته باشد یا از طرف دیگر مانعی مثل یک محکومیت کیفری داشته باشد که اینها باید بررسی بشود و اینها ابزاری هست که قانونگذار برای شورای نگهبان در نظر گفته است. دوم که بیشتر در انتخابات ریاست جمهوری هست، شرایطی که در اصل ۱۱۵ هست، گفته شده کسانی که قصد داوطلبی در انتخابات ریاست جمهوری را دارند باید رجل سیاسی مذهبی باشند. رجل سیاسی مذهبی اگر هم معیارهای دقیقی برای آن نتوانیم در نظر بگیریم در عرف یک جامعه سیاسی و در اجتماع یک استاندارد و معیارهایی دارد. یا در اصل ۱۱۵ مثل گفته شده مدیر و مدبر، کسی که مدیریتی داشته باشد شما میتوانید مدیر بودن او را از بررسی سوابقش احراز کنید یا مدبر بودن او را از سوابق کاریش احراز کنید. این دو به عنوان شرط و مانع معمولا در ابتدای کار برای ما مطرح میشود. همه اینها در شورای نگهبان بحث میشود در جلسه عمومی.
المیادین پرسید، شما به دو نکته بحثبرانگیز اصلی در مکانیزم عمل شورا اشاره کردید؛ رجل سیاسی بودن و التزام دینی... برخی میگویند که شورا این دو را بر اساس آنچه خودش میخواهد تفسیر میکند و مکانیزم روشنی برای این دو نیست، خصوصا درباره رجل سیاسی بودن.
کدخدایی توضیح داد «دوستانی که احتمالا حسن نیت هم دارند ولی چون اطلاع کافی از روند اجرایی بررسی صلاحیتها ندارند، ممکن هست همین سخن جنابعالی را مطرح کنند. اما من عرض کردم به هر حال وقتی کسی میگوید من رجل سیاسی هستم وقتی میرود ثبت نام میکند، خود را در معرض این شرایط قرار میدهد و خودش قبول دارد که رجل سیاسی و مذهبی هست، خودش قبول کرده که مدیر و مدبر هست. برای شورای نگهبان احراز این مسئله مهم هست، طبیعتا میفرمایید از چه طریق. من عرض کردم به نوعی که سوابق فرد باید ارزیابی بشود، مثلا اگر وزیری بوده، یا در جایی مدیر عالی بوده، سوابق کاری او باید بررسی شود. ببینیم واقعا چنین وضعیتی داشته یا نه، این که در تلقی عمومی مردم یک فرد به عنوان رجل سیاسی یا مذهبی باشد، یعنی در حوزه سیاسی به هر حال باید یک نمودی داشته باشد، یک بروز و ظهوری داشته باشد که ما بتوانیم احراز کنیم که فرد رجل سیاسی یا مذهبی هست. گاهی اوقات این از طریق سوابق اجرایی فرد مشخص میشود. یعنی یک مدیر عالی بوده، وزیری بوده، در جایی سمتی داشته و اینها در آنجا بررسی و ارزیابی میشود و نهایتا به آن روشی که میخواهند برسند به آن روش تعیین کننده نهایی که رای اعضای شورای نگهبان هست. گاهی اوقات ما افراد را دعوت میکنیم و با آنها صحبت میکنیم، یا همه اعضا یا برخی از اعضا. از اطلاعات آنها، از سوابقشان، از کارهایی که انجام کردند سوال میکنیم. در سالهای ۹۲ و بعدا در سال ۹۶ که رهبر معظم انقلاب سیاست کلی انتخابات را ابلاغ فرمودند، شورای نگهبان به مدت یک سال یک آئیننامه داخلی را تصویب کرد که معیارهای جزئیتری را برای تشخیص رجل سیاسی و مذهبی ارائه میکرد. از جمله این که مثلا اگر کسی دنبال ثبتنام و برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری اعلام آمادگی کرده ایشان باید یک برنامه داشته باشد و بتوانیم برنامه اولیه اش را ببینیم، گو این که معلوم نیست بعدا بتواند این برنامهاش را به اجرا در آورد، ولی حداقل این که چنین توانی را داشته باشد بتواند برنامهای ارائه کند. از جمله مسائلی بود که این در مصوبه شورای نگهبان بود».
«علاوه بر بررسی پروندهها و بررسی شرایط داوطلبان که باید انجام بشود، نهایتا همه اینها در جلسه عمومی شورای نگهبان بحث میشود و برای احراز صلاحیت افراد ما باید ۷ رأی مثبت داشته باشیم. اگر ۶ رأی باشد در واقع به مفهوم این هست که فرد صلاحیتش احراز نشده است و آن رأی نهایی اعضای محترم شورای نگهبان هست که تعیین کننده است. در خصوص سوالی که اشاره کردید، قوانین انتخاباتی ما چه قانون انتخابات ریاست جمهوری و چه انتخابات مجلس، یک مقداری مربوط هست به دهههای قبل و اساس و پایه آنها برای زمانی است که رقابتهای سیاسی مثل امروز خیلی جدی نبوده است. الان ما رقابت سیاسی داریم، خیلی جدی گروهها و افراد مختلف وارد میشوند، خوشبختانه مشارکت عمدهای داریم در بحث مخصوصا ثبتنام داوطلبان و طبیعتاً باید براساس وضعیت امروز قوانین هم اصلاح بشود. در دو نوبت مجلس، چه در مجلس گذشته مجلس دهم، تلاش کرد که قانون انتخابات مجلس را اصلاح بکند که با توجه به اختلاف نظر که وجود داشت کنار گذاشته شد. این بار هم قرار شد قانون انتخابات ریاست جمهوری اصلاح بشود که آن هم با ایرادات شورای نگهبان و هیأت نظارت مجمع تشخیص مصلحت مواجه شد و الان در اختیار مجلس هست. اگر مجلس بتواند ایرادات مجمع تشخیص مصلحت را اصلاح بکند طبیعتا میآید به عنوان قانون لازم الاجرا تلقی میشود... قانون انتخابات ما چه در حوزه مجلس و چه در حوزه ریاست جمهوری باید تبدیل بشود به یک قانون جامع که همه موضوعات و فروعات مورد بحث در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری در اون لحاظ بشود تا بتواند یک چشم انداز روشنی را برای مجریان، ناظرین و مردم ایجاد بکند».
زنان هم میتوانند برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد شوندکدخدایی درباره موضوع رجل سیاسی بودن نیز توضیح داد: بحث رجال که در قانون اساسی آمده شورای نگهبان تاکنون مانع ثبت نام خانمها نشده است، اما این که بررسی صلاحیت بانوان گرامی در شورای نگهبان انجام میشود مثل بقیه آقایان بررسی میشود، البته تاکنون ما چنین وضعیتی را نداشتیم که خانمها صلاحیتشان برای این مسئله احراز بشود. اما شورای نگهبان هم هیچگاه مانع ایجاد نکرده برای ثبتنام آنها کما این که در ادوار گذشته ثبتنام میکنند مثل بقیه آقایان اسامی و سوابقشان برای شورای نگهبان ارسال میشود و ما بررسی میکنیم و اعلام نظر میکنیم.
نگرانی اصلاحطلبانالمیادین با اشاره به جریان اصلاحطلبی پرسید، جریان اصلاحطلب نگرانیهایی در خصوص رد صلاحیت شخصیتهای بارز خود در انتخابات آتی دارد. آیا شما اطمینانخاطری برای این جریان دارید؟» و کدخدایی پاسخ داد: البته این یک تهمت ناروایی هست که معمولا برخی افراد یا گروههای سیاسی به شورای نگهبان متوجه میکنند. ما بهترین پاسخمان عملکرد شورای نگهبان هست که خدمت همه مردم عرض میکنیم، که در انتخابات ریاست جمهوری شما ملاحظه کنید افرادی که تایید صلاحیت شدند از چه قشرهایی بودند و چه کسانی رأی آوردند، در انتخابات مجلس به همین صورت. گاهی اوقات مثل انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی مردم اقبال شان به یک گروه دیگری هست، در اینجا دیگر شورای نگهبان مقصر نیست. در همین انتخابات مجلس اگر شما مرور کنید، برای شورای نگهبان تفاوتی نمیکرد که چه کسی متخلف هست از بین نمایندگان وقت که صلاحیت آنها مورد تایید واقع نشد؛ تعداد افرادی که در آن گروه بودند هم منتسب بودند به جناح اصلاحطلب و هم منتسب بودند به جناح اصولگرا، اتفاقا افراد خیلی اصطلاحا در حوزه سیاسی مهمی از حوزه اصولگرایی بودند، به هر حال شورای نگهبان با توجه به سوابقی که داشت نتوانست آنها را تایید بکند. اما اگر میفرمایید چرا مردم رأی نمیدهند، این دیگر شورای نگهبان مسئولش نیست. مثلا در همین انتخابات مجلس ما ۷۵ نفر از نمایندگان وقت را نتوانستیم صلاحیتشان را تایید کنیم، اما ۱۱۷ نفرشان را هم مردم به آنها رأی ندادند».
کرونا و برگزاری انتخاباتالمیادین از برگزاری انتخابات در سایه انتشار ویروس کرونا پرسید و کدخدایی پاسخ داد: «ما و دوستان ما چه در وزارت کشور که در حوزه اجرا انجام وظیفه میکنند و چه ما در حوزه نظارت، تلاش میکنیم که انتخابات به نحو سلامت و با سادهترین روشها برگزار بشود. این دور هم چون مواجه با این ویروس منحوس و بیماری کرونا هستیم در واقع تلاش شده است که صندوقهای بیشتری در اختیار مردم قرار بگیرد، تعداد شعب اضافه بشود، در فضای باز باشد و کمتر از مواردی باشد که ما تماس افراد را داشته باشیم با سطوح مختلف. این پیشبینیها انجام شده و تدابیری دیگری اگر لازم باشد در نظر میگیرند چون ما امسال معتقدیم که در کنار سلامت انتخابات، سلامت مردم هم برای ما مهم هست و باید روی این تاکید کنیم. امیدواریم انتخابات خوب و پرشوری را در ۲۸ خرداد شاهد باشیم و شما هم بتوانید گزارشهای مهمی را از این انتخابات، منعکس کنید به سراسر دنیا».
ملحم ریا مجری المیادین گفت، بله ما نیز پوشش ویژهای از انتخابات ریاست جمهوری امسال ایران خواهیم داشت و در پایان با اشاره به مذاکرات جاری در وین پرسید، آیا احتمال حصول توافق بین ایران و آمریکا وجود دارد یا خیر و اینکه آیا آمریکا حسننیت دارد؟ و کدخدایی پاسخ داد: البته من فکر میکنم موضع صریح و شفاف جمهوری اسلامی ایران راجع به تحولاتی که در خصوص هستهای بود از سوی مقام معظم رهبری اتخاذ شد و صراحتاً هم اعلام شد، طبیعتاً به مقامات مسئول هم ابلاغ شده است و مقامات مسئول هم در همین چارچوب حرکت میکنند. ولی اگر بخواهیم به عنوان یک شهروند صحبت کنیم به هر حال یک توافقی که خیلی از کشورهای دنیا آمدند و با ایران منعقد کردند انتظار این بود که آن توافق پا برجا بماند، مخصوصا این که جمهوری اسلامی ایران به خاطر تعهدی که داده بود، تعهداتش را انجام داد، اما متاسفانه شاهد بودیم که دولت آمریکا از توافق خارج شد؛ خلاف اصول برجام بود، خلاف اصول عمومی توافق و موافقتنامههای بینالمللی بود و الان هم اگر قرار هست برگشتی وجود داشته باشد، همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند، لازم هست که اولا تحریمها برداشته شود به طور کامل، راستی آزمایی دقیقی انجام بگیرد. طبیعتا اگر جمهوری اسلامی این شرایط حادث شد میتواند به برجام برگردد و تعهدات خودش را انجام بدهد.
۲۷۲۱۵
کد خبر 1510474منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: عباسعلی کدخدایی شورای نگهبان انتخابات ریاست جمهوری برای شورای نگهبان کدخدایی پاسخ قانون انتخابات انتخابات مجلس جمهوری اسلامی گاهی اوقات چه در حوزه رجل سیاسی ثبت نام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۷۶۹۶۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
احتمال انصراف قالیباف از ادامه حضور در مجلس
راه دشوار محمدباقر قالیباف، رئیس کنونی مجلس برای رسیدن به ریاست دوره دوازدهم مجلس بر کسی پوشیده نیست؛ راهی که هاتف صالحی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی اصولگرا، از چهرههای نزدیک به طیف قالیباف معتقد است، اگر به سرمنزل مقصود نرسد، حتی ممکن است قالیباف قید نمایندگی مجلس را هم بزند.
به گزارش هم میهن، او در گفتوگویی، مذاکره و ائتلاف قالیباف با تندروها برای دوره بعدی مجلس را مورد بررسی قرار داد که در ادامه میآید:
چرا قالیباف برای ورود به مجلس در انتخابات ۱۴۰۲ با جبهه پایداری ائتلاف کرد؟ به نظر شما این ائتلاف پس از انتخابات هم ادامه خواهد داشت و فراکسیونی در مجلس با حضور شورای ائتلاف نیروهای انقلاب و پایداری شکل میگیرد؟
برخی رفتارها پراگماتیسمی است که متناقض به نظر میرسد اما در ساحت سیاست یک امر مرسوم و طبیعی است. یکی از اصلیترین شاخصههای جبهه پایداری، مخالفت با محمدباقر قالیباف است. قالیباف هم تاکنون سر سازگاری با جبهه پایداری نداشته است. اما در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ این دو با هم ائتلاف کرده و لیست واحدی را تشکیل دادند. اگر جبهه پایداری رویکرد ایدئولوژیک دارد چرا این اتفاق افتاد؟
جبهه پایداری در سالهای اول (۱۳۹۰) که از احمدینژاد جدا شد جزوهای به نام «استقامت در منطقه ممنوعه» را منتشر کرد. اما جبهه پایداری نتوانست به این استقامت پایدار بماند. جبهه پایداری بر این عقیده بود که هر کسی را در حلقه خود نپذیرد و بر این عقیده است که علی لاریجانی، حسن روحانی، محمود احمدینژاد و بهویژه قالیباف را نپذیرد.
قالیباف از دید جبهه پایداری یک تکنوکرات غیرانقلابی است. در این سالها هم تخریب قالیباف توسط این جریان انجام شد. اما برای رسیدن به پیروزی در میدان انتخابات گاهی لازم است که با دشمن هم ائتلاف شود که بهعنوان پراگماتیسم شناخته میشود و مماس با اپورتونیسم (فرصتطلبی) است. رفتار جبهه پایداری در طول این سالها فرصتطلبانه بوده است.
پراگماتیسم (عملگرایی محض) و اپورتونیسم (فرصتطلبی) نسبتی با مبانی ایدئولوژیک جبهه پایداری و استقامت در منطقه ممنوعه ندارد و این نشان میدهد جبهه پایداری از مبانی و ارزشهای اولیه خود دور شده است. چراکه قالیباف عوض نشده و اتفاقاً طی سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۲ بیشتر از مبانی جبهه پایداری دور شده است.
قالیباف چرا تن به ائتلاف با جبهه پایداری داد با وجود آنکه میدانست این طیف او را تخریب کرده است؟
این کیاست قالیباف بود. او در تعامل با جبهه پایداری، دشمن یک دهه اخیر خود را به یک دوست تاکتیکی تبدیل کرد.
قالیباف مجبور است برای حفظ ریاست در دوره آینده مجلس با تندروهایی بر سر میز مذاکره بنشیند که او را در انتخابات مجلس در سال ۱۴۰۲ و پس از آن تخریب کردهاند. شما این مذاکرات را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من قالیباف دو رقیب اصلی و جدی دارد؛ یکی جبهه رادیکال نوپدید در مجلس دوازدهم و دیگری دولت سیزدهم. من اصلاحطلبان را رقیب قالیباف نمیدانم. یقیناً طیف میانهرو و معتدلان راهیافته به مجلس دوازدهم قالیباف را دشمن خود نمیدانند و براساس پراگماتیسم مجبورند بین قالیباف با افرادی مانند ذوالنوری، رسایی، آقاتهرانی و… قالیباف را ترجیح دهند. قالیباف باید حلقه خود را با جبهه رادیکال نوپدید در مجلس دوازدهم تنظیم کند و با دولت سیزدهم مواجهه تعادلبخشی را در پیش بگیرد.
چرا حامیان دولت سیزدهم رقیب جدی قالیباف محسوب میشوند؟
قالیباف برسر دوراهی گیر کرده بود و اتاق فکر او به این نتیجه رسیدند که در صورت شرکت در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۴، نباید در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ شرکت کند و فرصت را برای سامانبخشی سرمایه اجتماعی خود هزینه کند. در غیراینصورت باید برای کسب کرسی ریاست مجلس وارد انتخابات مجلس ۱۴۰۲ شده و فاتحه ریاستجمهوری را برای ۴ سال میخواند.
تصمیم این بود که قالیباف همچنان رئیس مجلس باقی بماند و اگر قرار است کاندیدای ریاستجمهوری شود، در سال ۱۴۰۸ وارد این کارزار شود اما جریانی که دولت سیزدهم را در دست دارند، بهنوعی موتلف با قالیباف بودند چراکه قالیباف در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۶ به احترام آقای رئیسی کنار کشید و در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ نیز به احترام رئیسی وارد انتخابات نشد. اما دولت قدردان این اقدام قالیباف نبوده، او را دیگری دانستند و تمام تلاش خود را میکنند تا قالیبافِ رئیس تضعیفشدهی مجلس دوازدهم باشد و احتمال ورود قالیباف به رقابت ریاستجمهوری ۱۴۰۴ را به صفر برسانند. به همین دلیل است که دولت از جبهه پایداری پشتیبانی میکند.
مگر جبهه پایداری در انتخابات مجلس با قالیباف ائتلاف نکرده است؟
جبهه پایداری در انتخابات با قالیباف ائتلاف کرد اما به محض اتمام انتخابات مجلس، در زمین قالیباف بازی نکرد و به رقیب قالیباف برای کسب کرسیهای مجلس تبدیل شد. این به دلیل آن است که رفتارهای پراگماتیسم کوتاهمدت و غیرقابل تحلیل است. در حقیقت نگاهها بلندمدت و ایدئولوژیک نیست بلکه زودگذر است برای کسب هدفهای حداکثری. قالیباف باید مراقب رفتارهای جبهه نوپدید رادیکالها باشد، چراکه رقیب اصلی قالیباف است. این جبهه در ماههای آینده منتقد قالیباف و همچنین دولت ابراهیم رئیسی میشود.
با این تفاسیر قالیباف میتواند با جبهه نوپدید بر سر ریاست مجلس ائتلاف کند؟
کاری بسیار سخت است. با این وجود نگاه معتدلان و عقلای مجلس به ریاست قالیباف مثبت است. سایر ارکان حاکمیت نیز ریاست مجلس قالیباف را به ریاست تندروها ترجیح میدهند چون قالیباف قابل کنترل و مدیریت است که رفتارهایی قابل پیشبینی دارد. اما جبهه پایداری غیرقابل پیشبینی است و تصمیمات یکشبه اتخاذ میکند. اگر رئیس مجلس از این طیف باشد، دود آن به چشم مجلس، مردم و حاکمیت میرود. این انتخاب بین بد و بدتر است و عقل حکم میکند که «بد» را انتخاب کنند.
بعضی از افراد با جبهه پایداری و لیست شانا وارد مجلس نشدند، بلکه با حمایت امنا و رائفیپور به بهارستان رسیدند. این افراد چه رویکردی را در رابطه با قالیباف در پیش خواهند گرفت؟
در ادبیات سیاسی امروز کشور مراد از جبهه پایداری صرفاً تشکیلات سیاسی نیست، بلکه تفکر پایداری است. این همان تفکر رادیکال نوپدید در ساحت سیاست جمهوری اسلامی ایران است که قوارهای ندارد و مشمول رفتارها، نگرشها و تصمیمهای پارادوکسیکال است. بنابراین این افراد هم جزو پایداری محسوب میشوند و از لحاظ تفکری مماس با جریان پایداری قرار میگیرند. همان خطری که قالیباف از جانب جبهه پایداری حس میکند از سوی این افراد هم احساس میشود.
از نظر قالیباف تمام این افراد یک جریان هستند بنابراین باید تقابل تنظیمگر یا مواجهه تعادلبخش با این افراد داشته باشد. یعنی وارد دعوا با آنها نشود و تقابل آشکاری نداشته باشد. زمان انتخابات ۱۴۰۲ بیتقواییهایی در عرصه رسانه انجام و اسنادی منتشر شد و حاکی از آن است که ساحت سیاست (رفتارهای سیاستورزی منتهی به انتخابات) در شرایط کنونی کشور ناپاک و آلوده است و اخلاقمدارانه نیست.
منظور از تعادلبخشی این است که قالیباف به سهمخواهیها و امتیازات تندروهای مجلس دوازدهم پاسخ دهد؟
قالیباف در این شرایط باید رفتار پراگماتیسم از خود نشان دهد و دشمن را تبدیل به مخالف کند و ضدیت را از دشمن بگیرد. مخالف را به منتقد و منتقد را به کنشگر خنثی و سپس دوست خود تبدیل کند.
در این مدت کوتاه قالیباف میتواند این راه پیچیده را طی کند تا رئیس مجلس باقی بماند؟
کار بسیار سختی است. قالیباف نسبت به کنشگران دیگر (رؤسای سابق قوا) یک مؤلفه مثبت دارد. قالیباف همچنان در درون ساختار جمهوری اسلامی قدرت و ظرفیت کنشگری دارد، بنابراین باید نقش میانجی را در مواجهه با این طیف رادیکال ایفا کند. در درون ساختار سیاسی فقدان حلقه میانجی بین حاکمیت و مردم محسوس است و قالیباف میتواند این نقش را ایفا کند.
اما قالیباف در دوره دوازدهم چهارمین منتخب تهران است؛ آنهم در انتخاباتی که مشارکت در حداقل خود قرار داشت. قالیباف بدون داشتن پشتوانه مردمی میتواند مطالبات آنها را دنبال کند؟
اگر قالیباف تغییری در رویکرد خود در قبال مردم نشان دهد شکی نیست که مورد اقبال مردمی قرار میگیرد.
اگر این تغییر را در رویکردش ایجاد کند چطور تندروها را از خود راضی نگه میدارد؟
سختی کار همین است. قالیباف باید طوری رفتار کند که با مشکل مواجه نشود.
اما این پروسه بلندمدت است و به انتخاب ریاست مجلس دوازدهم نمیرسد.
بله. این پروسه بلندمدت است و راهی برای ورود به ریاستجمهوری ۱۴۰۸ است. موضوع این است که وجاهت شخصی (با افشاگریهای جبهه پایداری در انتخابات مجلس) و آینده سیاسی قالیباف در معرض خطر است. بنابراین قالیباف باید تکلیف خود را مشخص کند. قالیباف در این دو ماه (تا انتخابات ریاست مجلس دوازدهم) میتواند تنها نظر معتدلان و اصلاحطلبان راهیافته به مجلس را جلب کند و راه سختی در این خصوص ندارد.
به نظر شما قالیباف میتواند ریاست مجلس را به دست آورد؟
من ریاست قالیباف در مجلس دوازدهم را تقریباً قطعی میدانم. اما تمام سعی جبهه پایداری و دولت این است که قالیباف رئیس مجلس نشود اگر هم به ریاست رسید، رئیس مجلس تضعیفشدهای باشد تا خطر قالیباف در انتخابات ریاست ۱۴۰۴ را کاهش دهند تا بهعنوان رقیب مقتدری مطرح نشود. قالیباف خطری بالقوه برای ابراهیم رئیسی محسوب میشود چراکه شرایط ریاستجمهوری را دارد و همیشه دوست داشته که سکان ریاستجمهوری را به دست بیاورد.
اگر قالیباف در دوره دوازدهم رئیس مجلس نشود، بهعنوان یک نماینده چه رویکردی را در پیش میگیرد؟
اگر فرض کنیم قالیباف رئیس مجلس دوازدهم نشود و بهطور ناپلئونی این کارزار را ببازد؛ قالیباف نماینده مردم تهران در مجلس میشود و باید ۴ سال درگیر راهروهای مجلس شود. آیا قالیباف این شرایط را میپذیرد؟ قطعاً خیر. شکی نیست که قالیباف از مجلس انصراف میدهد و آماده انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۸ میشود.
یعنی ۵ سال در هیچ مسئولیتی به کار گمارده نمیشود؟
به هر حال او در یکی از نهادهای حاکمیتی مانند ستاد اجرایی فرمان امام (ره)، بنیاد مستضعفان یا مراکز دیگر حاکمیتی مسئولیت قبول میکند و در این ۵ سال فرصت دارد تا سرمایه اجتماعی خود را افزایش دهد و برای حضور در انتخابات ۱۴۰۸ آماده شود.