رئیسی: مبارزه با فساد سیستماتیک است
تاریخ انتشار: ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۷۸۰۵۵۷
ایلنا: سید ابراهیم رئیسی در بیست و ششمین نشست نخبگانی ویژه ماههای رمضان که در دوره تحول برگزار گردیده است، در پاسخ به درخواستهای تعدادی از سینماگران، با رعایت پروتکلهای بهداشتی میزبان جمعی از تهیه کنندگان و کارگردانان سینما بود تا با آنها درباره «نقش سینما در کاهش آسیبهای اجتماعی و مبارزه با مفاسد اقتصادی» هم اندیشی کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رئیس قوه قضاییه اجرای عدالت را انگیزه امام و رهبری و همه صلحا و مجاهدان راه خدا و از مهمترین اقتضائات برقراری نظام اسلامی عنوان کرد و اظهار داشت: اکنون که گام دوم انقلاب آغاز شده، باید عقب ماندگیهای اجرای عدالت و احساس عدالت در جامعه را جبران کنیم و همه بخشها باید در این زمینه نقش آفرین باشند.
وی در بخشی از سخنانش با ضروری خواندن «پیوست فرهنگی و هنری برای تصمیمات و آرای قضایی» گفت: در دوره تحول، سازوکارهایی برای تقویت ارتباط با نخبگان و تبیین فلسفه و دلایل صدور برخی احکام طراحی کردیم تا مردم در جریان مسائل قرار گیرند.
رئیسی با اشاره به تأکید خود بر ارتباط نخبگانی در نخستین دیداری که پس از تصدی مسئولیت دستگاه قضا با مسئولان قضایی داشته، افزود: ما با افکار عمومی مواجه هستیم و اقناع افکارعمومی مهم است و نمیتوانیم بگوییم قاضی ما حکم صادر کرده و به وظیفه خودمان عمل کردیم و کارمان تمام شده است.
رئیس قوه قضاییه در بخش دیگری از سخنانش از هنر به عنوان یک موهبت الهی یاد کرد و گفت: هنر ابزار حفظ هویت و تمدن ایرانی و اسلامی و ایجاد امید در جامعه است و هنرمندان نقش مهمی در ارتقای وضعیت موجود به وضعیت مطلوب دارند.
وی افزود: نگاه غربی به جوامع، نگاه سودجویانه و منفعت طلبانه و سلطه جویانه است و هنر را هم در همین مسیر به کار میگیرد، اما در نظام اسلامی از هنر برای تحقق اهداف و آرمانهای عالیه استفاده میشود.
رئیس قوه قضاییه نقش هنرمندان را در کاهش آسیبهای اجتماعی بسیار مهم دانست و گفت: پدیدههای مذمومی مانند طلاق و اعتیاد باید طوری در جامعه نشان داده شوند که یک نفرت عمومی نسبت به آنها به وجود بیاید و از آن طرف ازدواج و جامعه سالم باید مورد تأکید قرار گیرد.
وی افزود: گاهی دهها و صدها سخنرانی نمیتواند به اندازه تولید یک اثر هنری اثرگذار جامعه را نسبت به قبح یک پدیده مذموم و منکر مثل فساد اقتصادی و فساد اداری آگاه کرده و در افکار عمومی نفرت به وجود بیاورد.
رئیسی، پیشگیری از وقوع جرم را نیز به موازات رسیدگی به پروندهها از مأموریتهای مهم دستگاه قضا دانست و گفت: یکی از وظایف ما این است که آسیبهای اجتماعی کاهش پیدا کند و این کار تنها با برگزاری نشست و سخنرانی کردن تحقق نمییابد.
رئیس دستگاه قضا بر همین اساس پیشنهاد کرد هنرمندان برای به تصویر کشیدن معضلات، در دادگاهها و در زندانها حضور یابند و با اطلاع از جزئیات پروندهها و گفتگو با آسیب دیدگان اجتماعی، آسیبهای اجتماعی را بررسی کنند و بر اساس آن فیلم بسازند.
وی تصریح کرد: پروندههای قضایی سرشار از نکاتی است که قابلیت پرداخت هنری دارند و به نمایش کشیده شدن آنها میتواند نسبت به یک پدیده قبیح ایجاد نفرت کرده و یا افکارعمومی را نسبت به موضوعات و پدیدههای ارزشمند حساس نماید.
رئیس دستگاه قضا در ادامه به ذکر نمونههایی از موضوعات قابل طرح در تولیدات هنری پرداخت و گفت: هنرمندان میتوانند درباره ضرورت قصاص در جامعه سخن بگویند، اما از آن سو ضرورت عفو و بخشش را هم مورد تأکید قرار دهید که قرآن کریم حیات جامعه را در قصاص قرار داده، ولی در همین قصاص بهترین وضعیت، بخشش و گذشت است.
رئیسی افزود: قتل یک انسان حکم قتل یک جامعه را دارد و فساد اقتصادی یک فرد، به کل جامعه آسیب میزند، اما از آن طرف زمینههایی هم برای اصلاح اجتماعی است که باید تبلیغ و ترغیب جامعه به آنها در آثار هنری مورد توجه قرار گیرد.
رئیس قوه قضاییه گفت: دشمن تلاش میکند این گونه تبلیغ کند که فساد در کشور ما سیستماتیک است، اما من میگویم که فساد در کشور ما سیستمی نیست بلکه یک استثناء در یک اداره و سازمان است.
وی افزود: ممکن است افراد مختلفی در یک پرونده درگیر فساد شده باشند، اما فساد در کشور سیستمی نیست، ولی قطعاً مبارزه با فساد سیستماتیک است و به هنرمندان توصیه کرد که آنها نیز موضوع مبارزه با فساد را با دو هدف مهم «عبرت آموزی» و «امیدآفرینی در جامعه» مورد توجه ویژه قرار گیرند.
رئیسی در ادامه خطاب به هنرمندان گفت: جنگ امروز جنگ روایت هاست و در جنگ روایتها، دقیقترین و اثربخشترین و اصلاح گرترین روایت باید ارائه شود و نگذارید دیگران روایت دلخواه خودشان را ارائه دهند.
رئیس قوه قضاییه با بیان این که مقام معظم رهبری نقش هنر و هنرمندان را در بیان حقایق بی بدیل میدانند، ادامه داد: اصحاب هنر و مدیران این حوزه یک نقش و مسئولیت دارند و نباید به بهانه ممانعت یک مدیر، کارها بر زمین بماند، اما من هم موافقم که بخش دولتی در عرصه هنر نباید با بخش خصوصی رقابت کند.
وی بر همین اساس خاطر نشان کرد: توجه به قانون و اهمیت دادن به قانونگرایی در جامعه و زشت بودن قانونگریزی در جامعه از اموری است که باید در آثار هنری به تصویر کشیده شود که همه بدانند اگر قانونگریزی در جامعه رایج شد، جامعه سرپا نخواهد ماند.
رئیس قوه قضاییه با اشاره به «تکلیف مقام معظم رهبری برای توجه دستگاه قضا به مقوله فرهنگ در دوره تحول» به اصحاب هنر گفت که میتوانند مسائل و مشکلات خود را از طریق معاونت پیشگیری و مرکز رسانه قوه قضاییه به اطلاع او برسانند.
رئیسی همچنین خاطر نشان کرد که دغدغههای مطرح شده از سوی هنرمندان در این نشست را هم از طریق برگزاری جلسات مشترک با مسئولان ذیربط مانند وزیر فرهنگ و ارشاد و رئیس سازمان صداوسیما و تشکیل کارگروهی ویژه پیگیری خواهد کرد.
پیش از سخنان رئیس قوه قضاییه، جمعی از اهالی هنر و سینماگران به بیان دیدگاهها و نظرات خود درباره جایگاه هنرمندان در جامعه و ظرفیتهای هنر در پیشبرد مأموریتهای اجتماعی دستگاه قضایی پرداختند.
ارتباط تنگاتنگ چهرههای فرهنگی با قوه قضاییه، معافیتهای مالیاتی سینماگران، فعال شدن شوراهای حل اختلاف هنرمندان، رسیدگی به کوتاهیها و ترک فعلهای مسئولان اجرایی در حوزه سینما، امکان حضور هنرمندان در دادگاههای علنی، لزوم نقدپذیری مسئولان و حمایت قوه قضائیه از هنرمندان منتقد از جمله درخواستهای چهرههای فرهنگی حاضر در این مراسم بود.
«منوچهر محمدی»، «سیدجمال ساداتیان»، «سیداحمد میرعلایی»، «فرشته طائرپور»، «کاوه باشه آهنگر»، «مسعوده دهنمکی»، «مهدی سجادهچی»، «محمدمهدی عسگرپور»، «ابوالقاسم طالبی»، «علیرضا رئیسیان»، «منوچهر شاهسواری»، «محمدحسین حقیقی»، «محمدرضا شفا»، «روانبخش صادقی»، «جواد افشار»، «محمدرضا شفیعی»، «محمد خزایی»، «محمدعلی نجفی»، «حبیب احمدزاده» و «مجتبی امینی» هنرمندان حاضر در این مراسم بودند.
منبع: فردا
کلیدواژه: رئیسی آسیب های اجتماعی رئیس قوه قضاییه دوره تحول دستگاه قضا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۷۸۰۵۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشیمانم!
مهاجرتهای ناموفق هنرمندان و سلبریتیها، سابقهای نسبتا طولانی دارد. در اواسط دهه نود، گروهی از هنرمندان درجه دو و سه عرصه بازیگری با هدف رشد حرفهای، به کشورهای دیگر- بالاخص ترکیه - مهاجرت کردند. مهاجرتهایی که اغلب با شکست مواجه شد و تقریبا تمامی این افراد یا به کشور بازگشتند و یا پیشه هنری خود را به فراموشی سپردند و به زندگی در قالب یک شهروند عادی خو گرفتند.
به گزارش ایسنا، در پی انتشار مصاحبه یک شبکه فارسی زبان معاند با بازیگر ایرانی مهاجر و ابراز ندامت وی، روزنامه صبح نو در مطلبی درباره این موضوع نوشت: پس از وقایع سال ۱۴۰۱ اما گروه دیگری از هنرمندان، با تصمیماتی شتابزده، مهاجرت را به مثابه یک تصمیم احساسی در دستور کار قرار دادند و اکنون پس از گذشت زمانی کوتاه، اخباری از ندامت در گفتار اغلب ایشان به گوش میرسد. اخیرا صحبتهای اشکان خطیبی درباره مهاجرت، خبرساز شده که به همین بهانه، نگاهی به مسأله مهاجرت هنرمندان ایرانی داریم.
مقوله مهاجرت در ایران به یک بحران عمومی تبدیل شده است و بررسی آن، از دو منظر فردی و اجتماعی گستره وسیعی از نکات عبرتآموز را در بر میگیرد. از منظر فردی، لزوم پرهیز از نگاه فانتزی به مقوله مهاجرت، بسیار حائز اهمیت است؛ به این معنا که زندگی در خارج از مرزهای ایران، الزاما به معنای رستگاری و جهش طبقاتی نخواهد بود. رواج غربزدگی در ایران، طی سالهای اخیر به شکلگیری یک تصویر رؤیایی از مهاجرت دامن زده است. علاوه بر این، بخش زیادی از تجربه مهاجرتکنندگان هم علنی نمیشود و به گوش مردم نمیرسد. با این همه، مروری بر وضعیت هنرمندان پس از مهاجرت، برخی از زوایای پنهان این موضوع را روشن خواهد کرد.
اساسا هنرمندان، اعضای صنفی هستند که پس از مهاجرت، بیشتر از سایر مشاغل، در معرض اضمحلال قرار میگیرند. کار هنرمند خلق اثر هنری است و خلاقیت در بافت جامعه شکل میگیرد. هنرمندی که در میانسالی جامعه خود را تغییر میدهد، از یک سو ارتباط با فرهنگ عمومی کشور خود را از دست میدهد و از سوی دیگر نمیتواند بهعنوان یک هنرمند خلاق در کشور مقصد پذیرفته شود. علاوه بر این، جامعه مخاطبان یک هنرمند نیز پس از مهاجرت بسیار محدودتر میشود و از همین رو است که اغلب هنرمندان، مدتی پس از مهاجرت، ابراز تمایل به بازگشت میکنند.
مورد اخیر مصاحبه اشکان خطیبی، از مهمترین نمونههای فرجام مهاجرتهای عجولانه هنرمندان است. محتوای این مصاحبه، چیزی شبیه به یک کمدی تلخ است. دو سال قبل، اغتشاشاتی در ایران رخ داد و گروهی از سلبریتیها که فکر میکردند گروهی از مردم میتوانند معادلات سیاسی و اجتماعی را، با توسل به اعمال خشونتآمیز، تغییر دهند، خودشان زودتر از همه، تصمیم به ترک کشوری گرفتند که میخواستند شرایط آن را برای زندگی بهتر از نظر خودشان فراهم کنند.. اشکان خطیبی هم با این امید که بتواند با خیال راحت و از طریق فعالیت در فضای مجازی، در آتش ناآرامیهای داخل ایران بدمد، حالا خودش را در بنبستی گرفتار میبیند که حتی ممکن بوده از کشوری که در آن ساکن است هم دیپورت شود. خطیبی در میانههای حرفهایش، تلویحا میپذیرد که تحت تاثیر جنگهای روانی قرار گرفته و شاید بهتر بود برای مهاجرت و حضور در برخی جمعهای خارج از کشور، قدری بیشتر خویشتنداری میکرد. مروری بر صحبتهای این بازیگر نشان میدهد که وی روزگار خوبی را سپری نمیکند و این در حالی است که خطیبی در ایران، علاوه بر بازیگری و اجرا، مسئولیتهای فرهنگی و مدیریتی را هم بر عهده داشت که خودش آنها را، با لحنی حسرتبار، مرور میکند.
جمله مهم اشکان خطیبی در این مصاحبه این است: «خودم پشت پا زدم به همه چیز». همین جمله، به وضوح ندامت و پشیمانی را در کلام این بازیگر را هویدا میکند.
مهمتر از به خطر افتادن موقعیت شغلی و وضعیت اقتصادی هنرمندان پس از مهاجرت، به خطر افتادن سلامت روانی ایشان است. هنرمندی که یک جامعه بزرگ چند ۱۰ میلیونی از مخاطبان و چرخه ارتباطات چند ۱۰ هزار نفری همصنفان خود را با جامعهای بسیار محدود تاخت میزند، قبل از هر چیز، درگیر نوعی بحران عدم توجه و به دنبال آن بروز نشانههای افسردگی میشود؛ چیزی که در لحن اشکان خطیبی هم کاملا هویداست، هرچند که او هنوز هم سعی دارد وضعیت را به شکلی دوپهلو توجیه و خودش را قربانی یک شرایط ناخواسته معرفی کند.
خبرهایی که از وضعیت ارژنگ امیرفضلی، دیگر بازیگر مهاجرت کرده مخابره میشود نیز حاکی از چیزی بهتر از این نیست. ریحانه پارسا، حمید فرخنژاد، مزدک میرزایی، مهناز افشار، برزو ارجمند، احسان کرمی و تعداد دیگری از هنرمندان و سلبریتیهایی که مهاجرت کردهاند هم به هر بهانهای، درباره آنچه با مهاجرتشان از دست دادهاند، حرف میزنند و آرزو میکنند که بتوانند به کشور بازگردند. کیست که نداند امثال فرخنژاد و افشار، وقتی که در ایران بودند، تا چه حد میتوانستند از مواهب توجه عمومی بهرهمند باشند. حمید فرخنژاد در مصاحبهای به صراحت اعلام کرد که قبل از مهاجرت برنامه کاریاش تا یک سال آینده بسته شده بوده؛ اما در این مدتی که از مهاجرتش میگذرد، حتی امکان بازی در یک نقش فرعی سینمایی را هم به دست نیاورده است. مهناز افشار نیز که در ایران جز به بازی در نقش اول راضی نمیشد، تقریبا بازیگری را به دست فراموشی سپرده است. این وضعیت، حتی شامل حال خوانندگان و هنرمندانی که دههها از مهاجرتشان میگذرد نیز میشود. مروری بر واکنشهای خوانندههای لسآنجلسی، حسرت کار کردن در ایران را بازنمایی میکند و تقریبا هیچیک از ایشان، نسبت به بازگشت به کشور، چیزی جز اشتیاق از خود نشان نمیدهند. وضعیت پیش آمده برای هنرمندانی که با خراب کردن پلهای پشت سرشان، مسیر بهشت خیالی غرب را در پیش گرفتند، میتواند چراغ راهی برای سایر هنرمندان باشد تا فراموش نکنند که تمام هویت ایشان در گرو توجه جامعه کثیر مخاطبان ایرانی و امکان کار کردن در داخل مرزهای این کشور است.
انتهای پیام