پرس تی وی، وزنهای در دیپلماسی عمومی ایران
تاریخ انتشار: ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۷۸۵۷۴۷
کارشناس مسائل بین الملل با بیان اینکه فعالیتهای اخیر پرس تی وی در راستای ژورنالیسم تحقیقی بسیار مثبت بوده گفت: خبر مهم است؛ اما اهمیت و کارکرد تحلیل اتفاقات و موشکافی رویدادها در دنیای امروزِ رسانه در جذب مخاطب کمتر از خبر نیست.
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- عباس اسماعیل گل؛ دکتر رضا یگانه شکیب کارشناس مسائل بین الملل با بیان اینکه فعالیتهای اخیر پرس تی وی در راستای ژورنالیسم تحقیقی بسیار مثبت بوده و باید همچنان تقویت شود و رو به جلو با کیفیت و کمیت بیشتر ادامه یابد، گفت: خبر مهم است؛ اما اهمیت و کارکردتحلیل اتفاقات و موشکافی و بررسی رویدادها هم در دنیای امروزِ رسانه، در جذب مخاطب کمتر از خبر نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی تاکید کرد: امروزه نوشتن مقالات و تحلیلها توسط افراد مختلف در رسانههای غیر وابسته به غرب و نیمه مستقل و مستقلِ مطرح، در جهان روز به روز به موازات برنامه سازی در شبکههای تصویری جای خود را در بین مخاطبان پیدا کرده و رسانهها همزمان به همه این موارد توجه میکنند.
استاد کالج سانتامونیکا در کالیفرنیا ادامه داد: رسانهها بیشتر منابع خود را صرف ارائه تحلیل و گزارشهای تحقیقی به مخاطب میکنند تا اینکه به ارائه مستقیم و خشک اخبار در ساعات مختلف و در فضای مجازی بپردازند.
رضا یگانه شکیب تصریح کرد: خوشبختانه پرس تی وی هم مانند دیگر رسانههای مطرح در جهان، بر لزوم گوناگون سازی محصولات در جهت جذب مخاطبِ بیشتر از طیفها و طبقات مختلف، آگاه است و در حال ارتقای کیفی و ایجاد تنوع بیشتر در برنامه هاست.
یکی از مثالهای آن هم گزارش تحلیلی (شورای سردبیری این شبکه درباره گام در برابر گام) در خصوص بازگشت امریکا به برجام بود که بنده آن را خواندم. میتوان گفت که این رسانه تنوع محصولات را افزایش داده و بستر خروجی مانند شبکه اجتماعی، وب سایتها برای باز نشر، پادکست، فایلهای تصویری با حجم پایین را به خوبی به کار میگیرد.
کارشناس مسائل بین الملل با بیان اینکه قطعا پرس تی وی در مسیری درست حرکت میکند، توضیح داد: این رسانه خبری در حال تبدیل شدن به وزنهای در دیپلماسی عمومی ایران است. مادامی که پرس تی وی در جهت هر چه متنوعتر شدن شیوه انتقال پیام حرکت میکند (که الحمدلله مخصوصا این اواخر اینگونه بوده است)، میتوان گفت که قطار در ریل درستی قرار گرفته و رو به جلو حرکت میکند.
وی در خصوص شیوههای متنوع دیپلماسی عمومی که رسانههای برای موفقیت در جذب مخاطب و تاثیر گذاری به آنها میپردازند، گفت: روشهایی مانند استفاده از تماس مستقیم با مخاطب و عامه مردم از راههای گوناگون به خصوص در شبکههای اجتماعی یا پاسخ به کامنتهای آنها، افزایش مصاحبه با عامه مردم و انعکاس نظرات آحاد آنها و نه فقط بخشی خاص و یا فقط فرهیختگان، برقراری دورههای آموزشی برای آحاد مردم به خصوص قشر آسیب پذیر مثلا در آمریکای لاتین، غرب آسیا و اروپا، تبادلات فرهنگی مانند شرکت در نمایشگاهها و ارتباط فرد به فرد و یا رسانهای با مردم قابل انجام است.
دکتر شکیب در خصوص اهمیت دیپلماسی عمومی تصریح کرد: ادموند گیون (Edmund Guillion) در سال ۱۹۶۵ حرکت در جهت شکل دادن به شیوه ادراک و تغییر روش برداشت مخاطب از خبر را در تعریف دیپلماسی عمومی یاد کرده و توضیح داده که چگونه دولتها میتوانند با ابزار دیپلماسی عمومی از مرزهای سنتی دیپلماسی دولتی عبور کرده و ذهنیت عمومی آحاد ملتهای دیگر را تحت تاثیر قرار دهند که در اصل یک تبادل فرهنگی بین ملتها هم هست. این تعریف مطرح از دیپلماسی عمومی است. این روند توسط آمریکاییها شروع شده بود؛ ولی در دوران جنگ سرد با توجه به نیاز مقابله با کمونیستها و ملتهای بی طرف تحولی شگرف پیدا کرد.
استقلال مساوی است با دشمنی
عضو هیئت علمی کالج سانتامونیکا خاطرنشان کرد: در دیدگاه واشنگتن اینگونه مطرح است که یا ملتها با آنها هستند یا علیه آنها و چیزی به اسم بیطرف یا مستقل وجود ندارد، بلکه استقلال مساوی است با دشمنی که این طرز فکر هم اکنون هم دیدگاه حکومت آمریکاست. دولتی که هنوز خود را در توهم امپراطوری جهان میداند. در آن زمان رسانه مستقلی به عنوان آلترناتیو که در برابر امپراطوری خبری غرب ایستادگی کند، عملا وجود نداشت تا اینکه رسانههایی مانند پرس تی وی، آر تی، الجزیره، Democracy Now، Onion، Mint و ... شکل گرفتند.
دکتر شکیب تاکید کرد: پرس تی وی کاری منحصر به فرد انجام میدهد؛ چرا که به رسانهها و دولتهای غربی وابسته نیست و در جهت توسعه نظام سرمایه داری و جهانی شدن هم گام بر نمیدارد. بلکه در جهت درست اشاعه اخبار و تحلیلها و ارتباط با مردم عادی و بازتاب صداهای خاموش آنها میپردازد تا با انعکاس همین صداهای خاموش شده از طریق دیپلماسی عمومی در جهت شکستن انحصار بیرحمانه غرب بر رسانه گام بردارد. آن هم در همان کشورهای غربی که مردم زیر استثمار نظام کاپیتالیسم و لیبرالی قرار دارند.
وی اظهار کرد: طی چند سال اخیر پرس تی وی توانسته با جذب مخاطب عام در کشورهای گوناگون خود را به وزنهای در دیپلماسی عمومی ایران تبدیل کند. الحمدلله پرس تی وی گامهای بسیار خوبی در جهت تثبیت جایگاه خود به عنوان مرجعی در عرصه رسانه برداشته است؛ به ویژه در جهت انعکاس رویدادهای غرب آسیا که از دید رسانههای غربی و وابستگان آنها پنهان میماند یا میخواهند بر روی آن سرپوش بگذارند و محوش کنند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: وقتی مقالات بسیاری از نویسندگان مستقل غربی و یا حتی تحلیلهای مفسرین یا صاحب نظران مختلف را میخوانم، میبینم که در مرجع و منابع نوشتارهای آنها پرس تی وی هم به چشم میخورد. تقریبا چند سال پیش هم این روند شروع شده بود؛ ولی در دو سال گذشته به شکل بی سابقهای مرجع قرار گرفتن پرس تی وی بسیار بیشترشده، بنابراین پرس تی وی در جهت درستی حرکت میکند.
کارشناس مسائل بین الملل با اشاره به اینکه روند حرکت پرس تی وی بسیار نیکو و مبارک است، هشدار داد: این شبکه باید پیوسته مسیر رو به جلو و توسعه گرا داشته باشد، چرا که رقیبان هم ساکت نمینشینند و در جهت سبقت گرفتن از پرس تی وی و تثبیت جایگاه خود بر میآیند و یا مانند رسانههای نظام سلطه در راستای تحت الشعاع قراردادن حقایق خواهند بود.
تشخیص درست میدان جنگهای مدرن
وی تصریح کرد: پرس تی وی در تبیین مواضع به حق ملت ایران در برنامه هسته ای، مقدمترین خط دفاع در برابر حمله ظالمانه استکبار امریکاست. آنها میخواهند اقدامات ناجوانمردانه و تروریسم میلیتاری و اقتصادی خود را به عنوان روال عادی و طبیعی و عین ثبات سازی، به عنوان حق و درست معرفی کرده و دفاع ملت ایران از استقلال و تمامیت ارضی خود و برنامه صلح آمیز هستهای را که ضامن همین استقلال است، یاغی گری و بی ثباتی معرفی کنند.
در این جنگ نابرابر پرس تی وی در خط مقدم قرار گرفته که هم با برنامههای خبری و تحلیلی هم با حضور در رسانههای جمعی دیگر با تشخیص درست میدان جنگهای مدرن که همانا عرصه دیپلماسی عمومی است، گامهایی موثر در جهت دفاع از حقانیت ملت ایران و ملتهای تحت ستم به خصوص در غرب آسیا برداشته است.
دکتر شکیب با اشاره به ایران هراسی توسط رسانههای استبکاری خاطرنشان کرد: دیپلماسی عمومی بیشترین تاثیر را در مبارزه با پروژه ایران هراسی خواهد داشت. نگاهی به عملکرد دولتهای غربی در به کارگیری رسانه در دوران جنگ سرد و پس از آن به خوبی نشان میدهد که غرب چگونه رسانه را در جهت شرق هراسی، اسلام هراسی و به طور کلی ایجاد ترس در دل مخاطب از هر آنچه در برابر توسعه طلبی استکبار میایستد، با قدرت به کار گرفته بوده است.
کارشناس مسائل بین الملل در پایان گفت: در چند سال اخیر مقاومتهایی در راستای مبارزه با ایران هراسی و اسلام ستیزی هم شکل گرفته که با توجه به منحصر فرد بودن کارکرد پرس تی وی به عنوان رسانهای انگلیسی زبان تغییری شگرف در عرصه این رقابت - که بیان شد- به چشم میخورد. پرس تی وی به خصوص با به کارگیری شیوههای دیپلماسی عمومی توانسته است راه خوبی را برای مبارزه با این اقدامات تفرقه افکن باز کرده و با ایران هراسی از طریق نشان دادن چهره حقیقی ایران به مردم جهان، مقابله کند.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: پرس تی وی شبکه برون مرزی برجام دیپلماسی عمومی کارشناس مسائل بین الملل دیپلماسی عمومی ایران هراسی پرس تی جذب مخاطب رسانه ها ملت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۷۸۵۷۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا جان توافق ایران و عربستان با ابتکار چین در خطر است؟/ پکن از ترس تحریم های ثانویه فروش نفت از تهران را کاهش خواهد داد/ دیپلماسی تلفنی چین میان ایران و آمریکا موفق بود
به گزارش جماران، اندیشکده چتم هاوس در گزارشی درباره تاثیر تنش میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسرائیل بر تلاش های چین برای برقراری صلح در منطقه نوشت:
حملات پهپادی و موشکی ایران علیه اسرائیل در 13 آوریل، و پاسخ متعاقب اسرائیل، ثبات آشتی عربستان و ایران را که چین در سال گذشته میانجی آن شده بود، زیر سوال برد: این حملات چشمانداز استراتژیک را بهطور چشمگیری تغییر داده است، امنیت منطقهای را دچار ابهام کرده و شهرت اخیر چین را بهعنوان یک میانجی معتبر به بوته آزمایش گذاشته است.
پس از حمله هواپیمای بدون سرنشین ایران، پکن بیدرنگ دیپلماسی تلفنی اضطراری را آغاز کرد تا از تضعیف توافق ایران و عربستان به دلیل وضعیت ناآرام در منطقه جلوگیری کند. وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، پس از تماس با همتایان سعودی و ایرانی خود، «تأکید ایران بر هدف قرار ندادن کشورهای منطقه و همسایه» - اشاره ضمنی به عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج فارس- را تحسین کرد. ممکن است تماسهای مشابهی پس از حمله اسرائیل هم انجام شده باشد. در 19 آوریل، لین جان، سخنگوی وزارت خارجه علنا اعلام کرد که «چین با هر اقدامی که تنشها را بیشتر میکند مخالف است.»
یکی از جنبه های قابل توجه واکنش چین ثبات آن بوده است. این کشور همچنان متعهد به حفظ منافع خود باقی مانده و همزمان از اسرائیل و آمریکا انتقاد کرده و خواستار کاهش تنش شده است. پکن مانند موضع خود در مورد تشدید تنش حوثی ها در دریای سرخ، دور جدید تشدید تنش را «سرریز» جنگ غزه می داند و نه کاتالیزور آن. این نشان می دهد که پایان دادن به درگیری غزه ممکن است یک اثر موجی ایجاد کرده و صلح و تنش زدایی را در سراسر خاورمیانه به ارمغان آورد.
این توضیح می دهد که چرا چین حمله 13 آوریل ایران را محکوم نکرد، بلکه آن را اقدامی دفاع از خود خواند. این کشور خود را درست در مرکز جنگ روایات قرار داده و به طور موثر ادعای دفاع از خود ایران را در برابر ادعای مشابه اسرائیل که برای توجیه مجازات دسته جمعی فلسطینیان در غزه استفاده می شود، قرار داده است.(اسرائیل همچنان حمله بی امان به غزه را دفاع از خود پس از ماجرای هفت اکتبر 2023 می خواند.)
چین در مبادلات خود با ایالات متحده نیز همین کار را انجام داده و از این کشور می خواهد که نقش سازنده ایفا کند و اسرائیل را در زمانی که واشنگتن از پکن خواسته بود تهران را از اقدام متقابل منصرف کند، مهار کند.
آشتی ایران و عربستان در خطر استنگرانی در مورد توافق عربستان و ایران زنگ خطر را در پکن به صدا درآورد. دو عامل کلیدی نگرانی های چین را برانگیخته است. اول، هدف راهبردی ایران در پشت انتقامجویی از اسرائیل، ایجاد یک پارادایم بازدارندگی جدید بود. ایران از سیاست جنگ در سایه و استفاده از نیروهای نیابتی که باعث می شد برخی عملیات های مدیریت شده را به راحتی انکار کند، فاصله گرفت. اسرائیل با حمله متقابل خود ( به اصفهان) در حال آزمایش خطوط قرمز ایران در حالی است که به دنبال مکانیزم امنیتی جدید برای جایگزینی مکانیزم شکسته شده در 7 اکتبر است.
پارادایم جدید ، ریسک پذیری تهران و تل آویو را افزایش می دهد و در نتیجه حملات تلافی جویانه را تشدید و سناریوی درگیری مستقیم را چه در حال حاضر یا بعد معتبرتر می کند. این رویارویی ممکن است به منطقه خلیج فارس هم کشیده شود و کشورهای این منطقه (به ویژه عربستان سعودی) را وادار کند تا مواضع امنیتی خود را مجدداً تنظیم کنند. آنها ممکن است به این نتیجه برسند که ممکن است دوستی بی پروا با ایران خطرات بیشتری نسبت به منافع آن داشته باشد. ریاست جمهوری دوم دونالد ترامپ در ایالات متحده می تواند این روند را بیشتر تسریع کند.
عامل دوم، پیشرفت کندی است که توافق عربستان و ایران از زمان امضای آن در یک سال پیش داشته است. این سازوکار همچنان بر مسائل امنیتی متمرکز بوده و نتوانسته به بررسی فرصت های اقتصادی و فرهنگی ادامه دهد.
یکی دیگر از عوامل مرتبط، تلقی اسرائیل از این معامله به عنوان یک تهدید مستقیم و تمایل بالقوه برای از بین رفتن آن است. اسرائیل ممکن است دوستی ایران و عربستان را بی تاثیر بر روند عادی سازی رابطه خود با عربستان سعودی تلقی نکند، همانطور که ایران با شک به تشکیل ائتلاف امنیتی عربی-اسرائیل تحت حمایت ایالات متحده نگاه خواهد کرد. مطالب درز داده شده به مطبوعات اسرائیل بر مشارکت قابل توجه عربستان و امارات در سیستم دفاع جمعی که تقریباً همه موشکها و پهپادهای ایرانی را در 13 آوریل سرنگون کرد، تأکید کرد، اگرچه این موضوع بعداً توسط ریاض و ابوظبی تکذیب شد.
برای چین، چنین سناریویی خطراتی را برای امنیت انرژی این کشور ایجاد می کند و چشم انداز پکن را برای چارچوب امنیتی جدید در خاورمیانه تیره و تار می کند. یکی از ستون های این مفهوم ایجاد یک پلت فرم گفتگوی چندجانبه در منطقه خلیج فارس تحت ابتکار امنیت جهانی است. چشم انداز چنین کاری می تواند به راحتی با تشدید آشفتگی های منطقه ای تضعیف شود.
جاه طلبی های چین برای محدود کردن نفوذ ایالات متحده بر کشورهای خلیج فارس نیز می تواند معکوس شود. بزرگترین درس برای کشورهای خلیج فارس از دخالت مستقیم ایالات متحده در دفاع از اسرائیل در برابر حمله ایران این است که وقتی فشار وارد می شود، تنها ایالات متحده توانایی ارائه کمک های امنیتی قابل توجه به آنها را خواهد داشت.
با این حال، یک درس دیگر این است که در حالی که ایالات متحده منافع خود را برای دفاع از اسرائیل به خطر انداخته ، ممکن است این کار را برای آنها انجام ندهد. اما واقعیت این است که تصور در خلیج فارس و منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا این است که اسرائیل قادر به تکیه بر توانایی های خود در سناریوی جنگ با ایران نبود.
این چه معنایی برای نقش منطقه ای چین دارد؟ این فرض چین را با فرصتها و چالشهایی در تلاش برای ارتقای خود بهعنوان یک میانجی مسئول و اصول محور در منطقه مواجه میکند. تصور رایج در خلیج فارس از 7 اکتبر این است که ایالات متحده متحد اصلی اسرائیل است، این مسئله شک و تردید در مورد قابلیت اطمینان به واشنگتن را در میان کشورهای عربی منطقه دامن میزند و انگیزهها را برای عربستان سعودی برای متعهد شدن بیشتر به کاهش تنش با ایران افزایش میدهد. بی اعتمادی به ایالات متحده همچنین ایران را تشویق میکند تا توافق خود با عربستان را منفک از تغییر در استراتژی رویارویی خود با اسرائیل پیگیری کند.
جبهه واحد دیپلماتیک آمریکا و کشورهای اروپایی که پس از حملات ایران، از جمله با افزایش تحریمها علیه ایران با اسرائیل تشکیل شد، شراکت تهران با چین و روسیه را نیز تحکیم میکند. با این حال، این بحران محدودیتهای چین را در حفاظت از توافق میان تهران و ریاض، فراتر از درخواست از ایران برای تنشزدایی و ارسال پیامهایی بین ریاض و تهران آشکار کرده است. این تا حدودی به دلیل نقش چین به عنوان یک تسهیل کننده صرف است، نه یک میانجی یا ضامن توافق به سبک و سیاق غربی ها .
دلیل دیگر نفوذ اقتصادی چین است. چین تحت هیچ شرایطی قدرت اقتصادی خود را برای مجازات هر یک از طرفین در صورت نقض مفاد توافق به کار نخواهد گرفت. از منظر چین، تحریمها ممکن است در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نتیجه معکوس داشته باشند چرا که نوسان های این منطقه می تواند مستقیماً به منابع انرژی چین ضربه بزند.
چین به تلاش برای برقراری ثبات در شمال آفریقا و خاورمیانه ادامه خواهد داد. از آنجایی که ایالات متحده در حال سفت کردن پیچ تحریم صادرات نفتی ایران است، خریدهای چین از ایران تا پایان سال جاری کاهش می یابد تا از تحریم های ثانویه آمریکا در امان بماند. از قضا، این میتواند تعادل چین بین ایران، عربستان سعودی و اسرائیل را آسانتر کند، زیرا این تصور را کاهش میدهد که پکن در حال حمایت مالی از استراتژی دفاعی ایران با خرید نفت از این کشور است.
در سناریوی تیره و تار درگیری گستردهتر، میتوان انتظار داشت که چین همان الگوی بازی را که در جریان حملات حوثیها در دریای سرخ اجراییکرد، اعمال کند: یک اقدام موازنهسازی دقیق با هدف نهایی حفاظت از منافع اقتصادی خود و در عین حال انتقاد از آمریکا و اسرائیل.